لیست کاربران برچسب شده در تاپیک

صفحه 2 از 2 نخستنخست 12
نمایش نتایج: از 17 به 28 از 28

موضوع: هاتف اصفهانی

  1. #17
    hichnafar آواتار ها
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    311
    تاریخ عضویت
    Jan 1970
    نوشته ها
    1,810
    میانگین پست در روز
    0.09
    تشکر از پست
    1,391
    2,667 بار تشکر شده در 1,085 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 9/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    کدام عهد نکویان عهد ما بستند

    کدام عهد نکویان عهد ما بستند
    به عاشقان جفا کش که زود نشکستند
    خدانگیردشان گرچه چاره ی دل ما
    به یک نگاه نکردند و می توانستند
    نخست چون در میخانه بسته شد گفتم
    کز آسمان در رحمت به روی ما بستند
    مکن به چشم حقارت نظر به درویشان
    که بی نیاز جهانند اگر تهی دستند
    حریف عربده ی می کشان نه ای ای شیخ
    به خانقاه منه پاکه صوفیان مستند
    غم بتان به همه عمر خوردم و افسوس
    که آخر از غمشان مردم و ندانستند
    زجور مدعیان رفت از درت هاتف
    غمین مباش گر او رفت دیگران هستند

  2. 2 کاربر برای این پست از hichnafar تشکر کرده اند:


  3. #18
    fanoos آواتار ها
    یار همیشگی

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    یار همیشگی
    شماره عضویت
    341
    تاریخ عضویت
    Jan 1970
    نوشته ها
    1,027
    میانگین پست در روز
    0.05
    تشکر از پست
    1,038
    1,485 بار تشکر شده در 669 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    2 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 45/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    مهی کز دوریش در خاک خواهم کرد جا امشب

    به خاکم گو میا فردا، به بالینم بیا امشب

    مگو فردا برت آیم که من دور از تو تا فردا

    نخواهم زیست خواهم مرد یا امروز یا امشب


    ز من او فارغ و من در خیالش تا سحر کایا

    بود یارش که و کارش چه و جایش کجا امشب


    شدی دوش از بر امشب آمدی اما ز بیتابی

    کشیدم محنت صد ساله هجر از دوش تا امشب


    شب هجر است و دارم بر فلک دست دعا اما

    به غیر از مرگ حیرانم چه خواهم از خدا امشب


    چو فردا همچو امروز او ز من بیگانه خواهد شد

    گرفتم همچو دیشب گشت با من آشنا امشب


    ندارم طاقت هجران چو شب‌های دگر هاتف

    چه یار از من شود دور و چه جان از تن جدا امشب

  4. کاربران زیر از fanoos به خاطر این پست تشکر کرده اند:


  5. #19
    fanoos آواتار ها
    یار همیشگی

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    یار همیشگی
    شماره عضویت
    341
    تاریخ عضویت
    Jan 1970
    نوشته ها
    1,027
    میانگین پست در روز
    0.05
    تشکر از پست
    1,038
    1,485 بار تشکر شده در 669 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    2 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 45/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    بوده است یار بی من اگر دوش با رقیب

    یا من به قتل می‌رسم امروز یا رقیب

    شکر خدا که مرد به ناکامی و ندید

    مرگ مرا که می‌طلبد از خدا رقیب


    با یار شرح درد جدائی چسان دهم

    چون یک نفس نمی‌شود از وی جدا رقیب


    هم آشناست با تو و هم محرم ای دریغ

    ظلم است با سگ تو بود آشنا رقیب


    در عاشقی هزار غم و درد هست و نیست

    دردی از این بتر که بود یار با رقیب


    با هاتف آنچه کرده که او داند و خدا

    بیند جزای جمله به روز جزا رقیب

  6. 2 کاربر برای این پست از fanoos تشکر کرده اند:


  7. #20
    hichnafar آواتار ها
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    311
    تاریخ عضویت
    Jan 1970
    نوشته ها
    1,810
    میانگین پست در روز
    0.09
    تشکر از پست
    1,391
    2,667 بار تشکر شده در 1,085 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 9/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    با چشم تو گهی که به رویت نظرکنم

    با چشم تو گهی که به رویت نظرکنم
    پوشم نظرکه بر تو نگاه دگر کنم

  8. کاربران زیر از hichnafar به خاطر این پست تشکر کرده اند:


  9. #21
    hichnafar آواتار ها
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    311
    تاریخ عضویت
    Jan 1970
    نوشته ها
    1,810
    میانگین پست در روز
    0.09
    تشکر از پست
    1,391
    2,667 بار تشکر شده در 1,085 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 9/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    جوانی بگذرد یارب به کام دل جوانی را

    جوانی بگذرد یارب به کام دل جوانی را
    که سازد کامیاب از وصل پیر ناتوانی را
    به قتلم کوشی ای زیبا جوان و من درین حیرت
    که از قتل کهن پیری چه خیزد نوجوانی را
    تمام مهربانان را به خود نامهربان کردم
    به امیدی که سازم مهربان نامهربانی را
    چه باشد جادهی ای سرو سرکش در پناه خود
    تذرو بی پناهی قمری بی آشیانی را
    مکن آزار جان هاتف آزرده جان دیگر
    کزین افزون نشاید خست جان خست جانی را
    ویرایش توسط hichnafar : Thursday 14 August 2008 در ساعت 10:32 AM

  10. کاربران زیر از hichnafar به خاطر این پست تشکر کرده اند:


  11. #22
    hichnafar آواتار ها
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    311
    تاریخ عضویت
    Jan 1970
    نوشته ها
    1,810
    میانگین پست در روز
    0.09
    تشکر از پست
    1,391
    2,667 بار تشکر شده در 1,085 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 9/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    به قصد کوی تو بی رحم عاشقان ز وطن ها

    به قصد کوی تو بی رحم عاشقان ز وطن ها
    روان شوند فکنده به دوش خویش کفن ها
    فغان که در همه ی عمر یک سخن نشنیدی
    زما و می شنوی زین سبب زخلق سخن ها

  12. کاربران زیر از hichnafar به خاطر این پست تشکر کرده اند:


  13. #23
    hichnafar آواتار ها
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    311
    تاریخ عضویت
    Jan 1970
    نوشته ها
    1,810
    میانگین پست در روز
    0.09
    تشکر از پست
    1,391
    2,667 بار تشکر شده در 1,085 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 9/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    داغ عشق تو نهان در دل و جان خواهد ماند

    داغ عشق تو نهان در دل و جان خواهد ماند
    در دل اين آتش جانسوز نهان خواهد ماند
    آخر آن آهوى چين از نظرم خواهد رفت
    وز پيش ديده به حسرت نگران خواهد ماند
    من جوان از غم آن تازه جوان خواهم مرد
    در دلم حسرت آن تازه جوان خواهد ماند
    به وفاى تو، من دلشده جان خواهم داد
    بي وفايى به تو اى مونس جان خواهد ماند
    هاتف از جور تو اينك ز جهان خواهد رفت
    قصه ى جور تو با او به جهان خواهد ماند

  14. 2 کاربر برای این پست از hichnafar تشکر کرده اند:


  15. #24
    tarane آواتار ها
    کاربر انجمن

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر انجمن
    شماره عضویت
    2619
    تاریخ عضویت
    Oct 2007
    نوشته ها
    122
    میانگین پست در روز
    0.02
    تشکر از پست
    131
    166 بار تشکر شده در 81 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 0/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    17

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    هر شب به تو با عشق و طرب می‌گذرد
    بر من زغمت به تاب و تب می‌گذرد
    تو خفته به استراحت و بی تو مرا
    تا صبح ندانی که چه شب می‌گذرد
    به سکوت سرد زمان

    به خزان زرد زمان

    نه زمان را درد کسی

    نه کسی درد زمان

    بهار مردمی ها دی شد !

    زمان مهربانی طی شد !

    آه از این دم سردیها ؛ خدایا !




  16. 3 کاربر برای این پست از tarane تشکر کرده اند:


  17. #25
    tarane آواتار ها
    کاربر انجمن

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر انجمن
    شماره عضویت
    2619
    تاریخ عضویت
    Oct 2007
    نوشته ها
    122
    میانگین پست در روز
    0.02
    تشکر از پست
    131
    166 بار تشکر شده در 81 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 0/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    17

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    به گردون می‌رسد فریاد یارب یاربم شب‌ها

    چه شد یارب در این شب‌ها غم تاثیر یارب‌ها

    به دل صدگونه مطلب سوی او رفتم ولی ماندم

    ز بیم خوی او خاموش و در دل ماند مطلب‌ها


    هزاران شکوه بر لب بود یاران را ز خوی تو

    به شکرخنده آمد چون لبت، زد مهر بر لب‌ها


    ندانی گر ز حال تشنگان شربت وصلت

    ببین افتاده چون ماهی طپان بر خاک طالب‌ها


    جدا از ماه رویت عاشقان از چشم تر هر شب

    فرو ریزند کوکب تا فرو ریزند کوکب‌ها


    چسان هاتف بجا ماند کسی را دین و دل جایی

    که درس شوخی آموزند طفلان را به مکتب‌ها

    از غزليات هاتف
    به سکوت سرد زمان

    به خزان زرد زمان

    نه زمان را درد کسی

    نه کسی درد زمان

    بهار مردمی ها دی شد !

    زمان مهربانی طی شد !

    آه از این دم سردیها ؛ خدایا !




  18. کاربران زیر از tarane به خاطر این پست تشکر کرده اند:


  19. #26
    hichnafar آواتار ها
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    311
    تاریخ عضویت
    Jan 1970
    نوشته ها
    1,810
    میانگین پست در روز
    0.09
    تشکر از پست
    1,391
    2,667 بار تشکر شده در 1,085 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 9/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    چو نی نالدم استخوان از جدایی

    چو نی نالدم استخوان از جدایی
    فغان از جدایی فغان از جدایی
    قفس به بود بلبلی را که نالد
    شب و روز در آشیان از جدایی
    دهد یادار نیک بینی به گلشن
    بهار از وصال و خزان از جدایی
    چه سان من ننالم زهجران که نالد
    زمین از فراق ، آسمان از جدایی
    به هر شاخ این باغ مرغی سراید
    به لحنی دگر داستان از جدایی
    چو شمعم به جان آتش افتد به بزمی
    که آید سخن در میان از جدایی
    کشد آنچه خاشاک از برق سوزان
    کشیده است هاتف همان از جدایی

  20. 2 کاربر برای این پست از hichnafar تشکر کرده اند:


  21. #27
    hichnafar آواتار ها
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    311
    تاریخ عضویت
    Jan 1970
    نوشته ها
    1,810
    میانگین پست در روز
    0.09
    تشکر از پست
    1,391
    2,667 بار تشکر شده در 1,085 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 9/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    روز وصلم به تن آرام نباشد جان را
    که دمادم کند اندیشه شب هجران را
    آه اگر عشوه گری هازلیخاسازد
    غافل از حسرت یعقوب مه کنعان را

  22. 2 کاربر برای این پست از hichnafar تشکر کرده اند:


  23. #28
    hichnafar آواتار ها
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    311
    تاریخ عضویت
    Jan 1970
    نوشته ها
    1,810
    میانگین پست در روز
    0.09
    تشکر از پست
    1,391
    2,667 بار تشکر شده در 1,085 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 9/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    شکست پیرمغان گر سرم به ساغر می


    شکست پیرمغان گر سرم به ساغر می
    عجب مدار که سرها شکسته بر سر می
    ستم به ساغر می شد نه بر سرمن اگر
    شکست برسرمن می فروش ساغر می
    غذای روح بود بوی می خوشا رندی
    که روح پرورد ازبوی روح پرور می
    نداشت بهره ای آن ابولفضل از حکمت
    که وصف آب خضر کرد دربرابر می
    نه لعل راست نه یاقوت را نه مرجان را
    به چشم اهل بصیرت صفای جوهر می
    نماند از شب تاریک غم نشان که دگر
    طلوع کرد زخم آفتاب انور می
    چه دید هاتف می کش ندانم از باده
    که هرچه داشت به عالم گذاشت بر سر می

  24. 2 کاربر برای این پست از hichnafar تشکر کرده اند:


صفحه 2 از 2 نخستنخست 12

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندي ها (Bookmarks)

علاقه مندي ها (Bookmarks)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •