0
سلام به دوست هنرمندم ماريا.
من 3 سالي ساز (ويولن) زدم ولي هميشه سعي ام بر اين بود طوري سر كلاسها حاضر بشم كه حكم آدميو نداشته باشه كه صرفا براي تفريح و سرگرمي ساز دست ميگيره يا منتظره 4 تا تعريف از بقيه بشنوه (البته منكر اين نيستم تشويق اثري مثبت در پيشرفت داره). من ساز دست گرفتم چون عاشق نواختنش بودم و تنها سازي بود كه ميتونستم مثل يه آينه خودمو توش ببينم و نكته ي ديگه خيلي علاقه مند بودم من هم سهمي در پيشبرد موسيقي داشته باشم.
اما چند وقتي ميشه به خاطر اين عقيده ام ديگه كلاس نتونستم برم (خودت بايد حتما بدوني زندگي فقط موسيقي نيست و جوانب ديگه اي هم داره) چون نخواستم شاگردي باشم كه فقط ميره و مياد و هيچي به هيچي.
كوتاهش كنم، خوب نواختن و از روي اصول نواختن كار هر كسي نيست ولي نشدني هم نيست (دست كم راجع به ويولن).
به اميد موفقيت شما دوست عزيز و به اميد بازگشت دوباره ي من سر كلاس ويولن.
پاينده باشي.
علاقه مندي ها (Bookmarks)