اول از همه, آرين عزيز اگر امکانش هست يک شرحی درباره موسيقی عهد قاجار و موسيقی نوين در ارتباط با موسيقی سنتی خدمت دوستان بفرماييد تا تفاوت ها و همچنين ديد گسترده تری نسبت به اين مسائل پيدا بشه تا شرحش و بيان نظرت کامل تر بشه!
در کل من موافق صد در صد پيشرفت موسيقی سنتی با توجه به معيار های نوين هستم همانطور که sensation اشاره کرد کيفيت, بحث اصلی موسيقی امروزه هست و ميبينيم که بسياری از گروه های امروزی آلبوم های خود رو در خارج از ايران ضبط ميکنندوقتی به گذشته نگاه ميکنم و آلبوم های ايرانی رو که در داخل ايران ضبط شده رو ميبينم افسوس ميخورم که با اين همه زحمت اثر ی بيرون داده شده که حد کم از لحاظ ضبط و کيفيت صدا واقعاً در سطحی بسيار پايين هست يک نمونه آلبوم اول عليرضا عصار رو ببينيد،افتضاح!
بهترين آلبوم هايی که از لحاظ کيفيت صدا در ايران ضبط شد ميشه به آلبوم باران عشق از چشم آذر و همچنين بهار من از شادمهر عقيلی اشاره کرد،از بحث دور نشيم.
مسلما پيشرفت موسيقی يک کشور در قالب ها و معيار های جهانی باز تاب پيدا ميکنه هم از لحاظ تکنولوژی و هم از لحاظ پيشبرد خود موسيقی در شناساندن موسيقی سنتی به جهانيان! اشتباهی که اکثر موسيقيدان های سنت گرای ايرانی ميکنند اين هست که به فرع مسئله ميپردازند و اون از بين رفتن قالب های موسيقی سنتی از شکل عرفانی و سنتی اون هست که فکر ميکنن اگر با روش ها و نوع آوری های جديد باشه لتمه به اصل قضيه که چهار چوب های موسيقی سنتی هست ،وارد ميشه.
ببينيد آثار کيون ساکت در تلفيق با موسيقی کلاسيک،يا حتی در بعد ديگه آثار نامجو و پديد اوردن سبک بسيار خاص در موسيقی سنتی و سبک های ديگه با الهام از مدرنيزه کردن قالب ها و ريشه ها.
مهم اين هست که اگر مثلاً موسيقی شوپن با ساز های ايرانی هم اجرا بشه هويت اصلی خودش رو به عنوان اصل هنوز داره فقط شکل عرضه ان عوض شده است و اين نه تنها به عنوان لتمه نيست بلکه گسترش دادن فرهنگ موسيقی کلاسيک در دنياست.
ميبينيم که حتی موسيقی کلاسيک شوپن يا موتزارت،بتهوون با سبک های ترنس و الکترونيک هم ارا يه داده ميشه،آيا اين به معنی لتمه با اصل قضيه هست،مسلما نه.
طلا ،هميشه طلا هست حتی اگر به شکل نا فرمی هم در بياد چيزی از قيمتش کم نميشه!
علاقه مندي ها (Bookmarks)