0
سلام مجدد به دوستان همراه بهنام خان ، جناب رامتین ، نسیم سحر عزیز و علی جان و تشکر بابت پیگیری بحث ها .
من به بحثم با بهنام خان ادامه بدم هر چند گویا در آخرین پستشون اعلام کردند که نظراتشون رو اعلام کردند . من هم چون این پستشون رو خوندم زیاد بحثم رو با ایشون کش نمیدم چون شاید تمایلی نداشته باشند ضمن اینکه علی جان هم مطالبی نوشتند که خیلی از صحبت های من رو شامل میشد .
بهنام عزیز متاسفانه من قانع نشدم که شما با اشراف کامل در مورد استاد بهاری صحبت میکنید . به نظرم و اونجوری که من از میان صحبت هاتون متوجه شدم ، از دور دستی بر آتش دارید ولی هیچ وقت وارد جزییات شیوه های محتلف نوازندگی کمانچه نشدید .
باور بفرمایید منتظری و منظمی و تبریزی زاده رو کپی برابر اصل بهاری دونستن لااقل به نظر من با عقل جور در نمیاد . نمیدونم چند نمونه کار از همین سه نفر شنیدید که اینجوری قضاوت کردید .
نکته ی دوم این فرمایش شماست که :
این رو هم باز ربط میدم به همون مساله ای که بالا اشاره کردم .ولی اگه اون سبک رو میپسندید قطعا اردشیر هم مثل ایشون ساز میزد .
به نظر بنده هیچ کدوم از شاگردای جناب بهاری کپی های ایشون نیستند . همه شیوه های مخصوص به خودشون رو دارند و هر کدوم به سونوریته ی خاصی اعتقاد دارند . واین دلیل هم نمیشه که شیوه ی استادشون رو نمی پسندیدن .
از یک استاد چندین شیوه ی متفاوت باقی مونده یکی اردشیر کامکار میشه با تمایلات ، عقاید و سونوریته ی شخصی ، یکی مهدی آذرسینا و یکی درویش رضا منظمی . و اتفاقا اینه که ارزشمنده و بزرگی بهاری رو برای من چند برابر کرده .
علی اکبر شکارچی شاید بیشترین طول دوره ی آموزشی رو پیش استاد بهاری گذرونده بیشتر از همه ی کسانی که اسم بردم . اما بعد از این همه سال ، علی اکبر شکارچی شیوه ی خاص نوازندگی خودش رو داره .
یا مهدی آذرسینا یا داوود گنجه ای .
یه مقدار اگه وارد بحث های روز کمانچه نوازها شده باشید ، به همین منظمی که شما بهاری این دوره میخونین ، هزار تا انگ میچسبونن که چون تو شاگرد یاحقی بودی و کمانچه ات بهاری ای نیست و به سمت ویولون رادیو رفته !
یا پست سر علی اکبر شکارچی هزار تا حرف هست که ساز شما لهجه ی لری داره !
و یا پشت سر اردشیر کامکار که شما دیگه داری از اون طرف بام می افتی !
اینها رو مثال زدم که بگم کسانی که شما به عنوان مقلدان شیوه ی بهاری میدونید توی بطن جامعه ی کمانچه نواز ، ابدا اینجور اظهار نظر هایی در موردشون نمیشه . و اینه که من عرض کردم از دور دستی بر آتش دارید .
اگر شما مدعی نقد جریانی هستید باید چندین و چند نمونه از آثار مختلف جریان مذکور رو شنیده باشید . بسنجید بالا و پایین کنید . سبک ها رو مقایسه کنید . اما شما دست به نقد جریانی زدید که گویا حتی چند تا آلبوم موسیقی هم ازش نشنیدید .
ببینید این چند تا از حرف های شماست :
به نظر من شما با درایت کاملی در این باره نقد ننوشتید بیشتر سعی کردید صورت مساله رو پاک کنید تا نقد یک جریان هنری .اون موقع هم که شجریان رو میبلعیدم هم نمیتونستم کارهای بهاری رو تحمل کنم
صدای قژ قژ آلود که شنیدنش بیشتر از 10 ثانیه به شدت ملال آور میشد
حتی اجراهای زنده ای که از ایشون مونده کوچکترین جذابیتی نداره و نوازندگیشون بیشتر آدم رو یاد بیگاری کشیدن از خود میندازه .
به هر حال ممنونم بابت همراهی که داشتید . اگر صحبتی هست بنده سراپاگوشم .
سپاس .
علاقه مندي ها (Bookmarks)