مشاعره با اشعار حافظ

[elykak]

زان یار دلنوازم شکریست با شکایت
گر نکته دان عشقی خوش بشنو این حکایت

[kaka]

تا لشکر غمت نکند ملک دل خراب
جان عزيز خود به نوا مي‌فرستمت

[Hmd_N]

تا ابد بوی محبت بمشامش نرسد

هرکه خاک در میخانه برخساره نرفت

[elykak]

تو کافر دل نمی بندی نقاب زلف و می ترسم
که محرابم بگرداند خم آن دلستان ابرو

[kaka]

واعظان کاين جلوه در محراب و منبر مي‌کنند
چون به خلوت مي‌روند آن کار ديگر مي‌کنند

[elykak]

دیدار شد میسر و بوس و کنار هم
از بخت شکر دارم و از روزگار هم

[kaka]

مرا عهديست با جانان که تا جان در بدن دارم
هواداران کويش را چو جان خويشتن دارم

[Guitaro]

مصلحت نیست که از پرده برون افتد راز
ور نه در مجلس رندان خبری نیست که نیست

[kaka]

تو کافردل نمي‌بندي نقاب زلف و مي‌ترسم
که محرابم بگرداند خم آن دلستان ابرو

[Guitaro]

وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم
که در طریقت ما کافریست رنجیدن

[kaka]

نصيب ماست بهشت اي خداشناس برو
که مستحق کرامت گناهکارانند

[elykak]

دیدی ای دل که غم یار دگر بار چه کرد ؟!
چو بشد دلبر و با یار وفا دار چه کرد ؟!

[Guitaro]

دلت به وصل گل ای بلبل چمن خوش باد
که در چمن ، همه گلبانگ عاشقانه توست

[hichnafar]

تا زمیخانه و می نام و نشان خواهد بود
سرما خاک ره پیر مغان خواهد بود

[Mona]

در نمازم خم ابروي تو در ياد آمد
حالتي رفت كه محراب بفرياد آمد

[elykak]

دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند
گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند