مشاعره به شرط حرف بعدی

[Mona]

طاير گلشن قدسم چه دهم شرح فراق
که در اين دامگه حادثه چون افتادم

بعدی با ب

قابل توجه شما بايد با „ظ” شروع مي كرديد

[Mona]

فرو رفت از غم عشقت دمم دم ميدهي تا كي
دمار از من برآوردي نمي گوئي برآوردم


حرف بعدي „ث”

[Babak_mix]

ثواب روزه و حج قبول آنكس برد
كه خاك ميكده عشق را زيارت كرد

بعدي (گ)

[elykak]

گه شکایت از گلی گه شکوه از خاری کنم
من نه آن رندم که غیر از عاشقی کاری کنم

((رهی))

بعدی : و

[Hmd_N]

وصال او ز عمر جاودان به

خداوندا مرآن ده که آن به

حرف بعدی : ق

[maryama]

قحط جود است آبروی خود نمیباید فروخت
باده و گل از بهای خرقه میباید خرید
(ل)

[Hmd_N]

لطف خدا بیشتر از جرم ماست

نکته ی سربسته چه دانی خموش

حرف بعدی : س

[kaka]

سخني بي‌غرض از بنده مخلص بشنو
اي که منظور بزرگان حقيقت بيني

بعدی با ن

[Hmd_N]

نه من بر آن گل عارض غزل سرایم و بس

که عندلیب تو از هر طرف هزار انند

حرف بعدی : ش

[elykak]

شبها که سکوت است و سکوت است و سیاهی
آوای تو می خواندم از لایتناهی

بعدی : د

[Hmd_N]

دلبر آسایش ما مصلحت وقت ندید

ورنه از جانب ما دل نگرانی دانست

حرف بعدی : ی

[kaka]

يا رب اين شمع دل افروز ز کاشانه کيست
جان ما سوخت بپرسيد که جانانه کيست

بعدی با ز

[Hmd_N]

زنهار تا توانی اهل نظر میازار

دنیا وفا ندارد ای نور هر دو دیده

حرف بعدی : ه

[kaka]

هر آن که کنج قناعت به گنج دنيا داد
فروخت يوسف مصري به کمترين ثمني !

بعدی (م)

[Hmd_N]

ما را به آب دیده شب و روز ماجراست

زان رهگذر که بر سر کویش چرا رود

حرف بعدی (س)

[kaka]

با تقلب (:دی)
سوختم خاکسترم را باد برد
بهترین یارم مرا از یاد برد

بعدی (ی)