لیست کاربران برچسب شده در تاپیک

نمایش نتایج: از 1 به 8 از 8

موضوع: نگاهی به کارنامه ابی در زمینه آهنگسازی

  1. #1
    Leon آواتار ها
    کاربر حرفه ای

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر حرفه ای
    شماره عضویت
    726
    تاریخ عضویت
    Mar 2007
    نوشته ها
    1,907
    میانگین پست در روز
    0.30
    تشکر از پست
    960
    7,753 بار تشکر شده در 1,683 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 18/9
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    19

    پیش فرض نگاهی به کارنامه ابی در زمینه آهنگسازی


    0 Not allowed! Not allowed!
    اگر به کارنامه هنری آقای صدا ابی عزیز به دقت نگاه کنیم بدون شک در موفقیت های او ردپای آهنگسازان نامی ایران نیز مشاهده میشود. آهنگسازانی که اکثرا سبک و روش و متد خاص و منحصر به فرد خود را داشتند و دارند.


    از جمله آهنگسازانی که بی تردید در به وجود آوردن یک کارنامه درخشان و درخور توجه برای ابی نقش غیر قابل انکار و بزرگی داشتند میتوان به اساتیدی چون مرحوم بابک بیات/مرحوم واروژان کبیر/فرید زولاند و سیاوش قمیشی اشاره کرد.



    اگرچه در کنار این آهنگسازان بزرگ بودند آهنگسازان نامی و مشهور دیگر که آنان نیز چندین آهنگ زیبا و جاودان نه فقط برای ابی بلکه موسیقی ایران خلق کردند.


    به طور مثال محمد شمس که دو اثر جاودان و ماندگار در تاریخ موسیقی ایران را یکی در پیش از انقلاب و دیگری پس از انقلاب خلق کرد. آهنگ غربت (پیش از انقلاب) و خلیج (پس از انقلاب).


    و یا اسفندیار منفردزاده آهنگساز برجسته که علاوه بر هنر آهنگسازی موسقی متن بسیاری از فیلمهای مطرح/معروف و موفق قبل از انقلاب را کار کرده است که از معروفترین آنان میتوان به موسیقی زیبای فیلمهایی چون قیصر/گوزنها و رضا موتوری از ساخته های مسعود کیمیایی اشاره کرد. با این وجود منفردزاده تنها در ۳ آهنگ به طور رسمی با ابی عزیز کار کرد که حاصل آن خلق آهنگ زیبا و محبوب طلوع کن بوده است.











    از دیگر آهنگسازان توانا میتوان به هنرمند متعهد و بزرگ و محبوب مملکتمان آندرانیک نام برد که او نیز در چندین کار با ابی همکاری نزدیکی داشته هست و همچون مرحوم واروژان سهم بزرگی در پیشرفت موسیقی ایران داشته هست. و بنده حقیر که ۲ آهنگ ماندگار خانه سرخ و گل سرخ او را هرگز فراموش نخواهم کرد بالاخص که به مضمون این ۲ آهنگ جاودان نیز پی ببریم.







    در عین حال باز هم بوده اند اساتیدی چون تورج شعبانخانی که خالق آهنگ همیشه ماندگار و دلنشین نازی ناز کن بوده هست و یا صادق نوجوکی عزیز که صاحب اثر زیبای قصه ی عشق هست و یا این آخری شوبرت آواکیان که صدام کردی و پروانه ای در مشت را خلق کرده است.













    و سرانجام آهنگساز بزرگ ایران زمین حسن شماعی زاده که ۲ آهنگ پرمخاطب و همیشه جاودان یعنی باغ بلور را در فیلمی به همین عنوان با بازی لیلا فروهر و صد البته آهنگ شکار را که جوایز جهانی برده هست را برای ابی نازنین خلق کرده هست که او را نیز تنها با ۲ اثر میتوان گفت که نقش بزرگی را در به موفقیت و شهرت رساندن ابی داشته است.







    با تمام این تفاسیر اگر بخواهیم مربع آهنگسازانی را که بیشترین نقش را در کارنامه هنری ابی داشتند نام ببریم به همان چهار بزرگ مرد این عرصه (بیات/واروژان/زولاند و قمیشی) میرسیم.


    مرحوم واروژان کبیر اسطوره ی آهنگسازی و تنظیم قبل از انقلاب ایران و افتخار موسیقی ما در سطح جهانی بود. او خالق ملودی های جاویدانی بود که جاودانه های زیادی را برای هنرمندان و فیلمهای ایرانی به وجود آورد.







    اگر چه واروژان کبیر تنها در چند اثر با ابی عزیز همکاری کرده است اما این آثار چنان پررنگ و حیاتی در کارنامه ابی هستند که هرکدامشان به تنهایی ارزشی برابر با ۱۰ یا۲۰ آهنگ میتواند داشته باشد و نقش بزرگی را در به شهرت رساندن و نشان دادن قدرت صدای ابی داشته هست.


    آثاری چون پوست شیر که هنوزم که هنوزه ابی این آهنگ را با قدرت و حساسیت خاصی در کنسرتهایش اجرا میکند و هنوزم که هنوزه ابی پوست شیر را با کلامی که از استاد ایرج جنتی به روی آن هست بهترین اثرش معرفی میکند.


    به راستی هم که ملودی پوست شیر فوق العاده هست چه در زمان شروع آهنگ که سکوت خاص و معناداری را در ما ایجاد میکند و چه در زمان اوج گرفتن این آهنگ که ما نیز همچون ابی نازنین کلام ایرج را با صدای بلند فریاد میزنیم.


    شب زده اثر محبوب و جاودان و ماندگار دیگر ابی با ملودی واروژان و از اشعار بانو زویا میباشد که این آهنگ هم در موفقیت کارنامه ابی نقش بسیار پررنگی دارد کما اینکه تنی چند از موسیقیدانان و آهنگسازان خارجی نیز به تعریف و تمجید از این آهنگ ماندگار پرداختند.


    دو اثر کندو و برفراز آسمانها نیز که هر دو در دو فیلمی به همین عناوین و با بازی بهروز وثوقی و محمد علی فردین به نحو احسن توسط ابی اجرا گشتند برگ زرین دیگری را بر کارنامه هنری ابی اضافه کردند زیرا که ملودهای واروژان و صدای ابی به همراه هنر بازیگری بهروز و فردین سکانسهایی ماندگار در تاریخ سینمای ایران خلق کرد که تا ابد رد پای ابی نیز در این سکانسها دیده میشود که آن هم مرهون ملودیهای جاودان واروژان میباشد.


    البته با کمال تاسف باید عرض کرد که واروژان در هنگام کار بر روی موسیقی متن فیلم برفراز آسمانها در استودیو دچار حمله قلبی میشود و درنهایت جان خود را از دست میدهد و خود را برای موسیقی و در راه آن فدا میکند و چه زیبا ابی آخرین شاهکار این اسطوه را به زیبایی اجرا میکند و در ابتدای این اثر زیبا میگوید بروم شادان به فلک دور از غمها دور از همه کس...







    واقعا باید برای مرحوم واروژان احترام خاصی قایل بود که ۴ اثر پرمخاصب و جاودان و ماندگار را برای آقای صدا و طرفدارانش و صد البته جامعه موسیقی ما خلق کرد.


    اگر چه کار واروژان تنها با این ۴ اثر تمام نگشت بلکه باید به نقش پررنگ او که تنظیم یکی دیگر از آهنگهای ماندگار و پرمخاطب ابی را برعهده داشت نام برد. تنظیم آهنگ عسل ساخته فرید زولاند.


    البته ابی نازنین یک آلبوم از ملودیهای خارق العاده واروژان را به همراه اشعار استاد ایرج جنتی که برای خانم گوگوش در قبل از انقلاب انجام شده بود را نیز در آلبومی به نام تاج ترانه باز خوانی و به نحو احسن اجرا کرد. آهنگهای ماندگاری چون باور کن/پل/خوابم یا بیدارم/دریایی/شب شیشه ای/وقتشه/ همسفر/ که آقای صدا نیز تمام این جاودانه ها را به زیبایی تمام اجرا کرده و مجددا هنر خوانندگی خود را به رخ همگان کشید و نشان داد خواننده ای هست که آثار برتر تمام خوانندگان را نیز میتواند به راحتی و به نحو بسیار فوق العاده و زیبایی اجرا کند و...



    به هر حال مرحوم واروژان همانطور که مشاهده کردید در آثار کمی با آقای صدا همکاری داشته هست که این چند آثار نیز استثنایی بودند و ماندگار شدند و همین عامل یک حسرتی را هم در ما و شاید هم خود ابی به وجود آورد که چرا بیشتر نتوانستند با هم کار کنند و باز هم حماسه ای در موسیقی بیافرینند.


    از اینها گذشته واروژان از جمله کسانی بود که بدون شک به همراه حسن شماعی زاده بیشترین نقش را در موفقیت هنری گوگوش ایفا کرده هست و ملودیهای فوق العاده زیبایی را برای این هنرمند خلق کرده هست که بسیار شنیدنی میباشد.


    با تمام گفته ها و ناگفته ها از مرحوم واروژان که بگذریم میرسیم به استاد مسلم موسیقی مرحوم بابک بیات که متاسفانه او را نیز در این اواخر از دست دادیم.







    مرحوم بیات نیز علاوه بر آهنگسازی در موسیقی متن فیلم نیز در سینما و تلویزیون تبحر خاصی داشت و جوایز گوناگون داخلی را برای همین کار به دست آورده بود. از جمله کارهای مشهور او میتوان به موسیقی متن فیلمهایی چون فریاد و مرسدس از مسعود کیمیایی و قرمز از فریدون جیرانی و دوزن از تهمینه میلانی نام برد که درتمامی این آثار بازیگران مطرح و بزرگی چون محمد رضا فروتن و... هنرنمایی میکردند. علاوه بر این او خالق موسیقی متن شاهکار مجموعه تلویزیونی ولایت عشق به کارگردانی مهدی فخیم زاده میباشد.







    اما در آهنگسازی و سهم او در موفقیت ابی عزیز همین بس که ابی بارها اعلام کرده هست که اگر بابک بیات عزیز و همچنین شاعر بزرگ استاد ایرج جنتی عطایی نبودند ابی نیز هرگز شکل نمیگرفت. و این دو بزرگوار نقش ستونهای بزرگ و محکمی را در موفقیتهای ابی اجرا کردند.







    مرحوم بابک عزیز نیز سبک خاص خود را داشت آهنگهایی که او برای ابی ساخت یک سری از آهنگهایی حماسی و تاریخی و با رنگ و بوی خاص خودش میباشد. آهنگهایی چون تپش/تو کی هستی/سایه/خورجین/خاتون/سبد/مولای سبز پوش و خاکستری که هر کدام از این آهنگها برای ما و مخصوصا آقای صدا ارزش خاص خود را دارد.


    آهنگهایی که مختص خود مرحوم بابک بیات نازنین بود و هیچ آهنگسازی نمیتوانست نمونه ای چون این آهنگها را بیاورد و مرحوم هم توانست اکثر این آهنگها را با صدای ابی به موفقیت برساند. کما اینکه از نظر بنده خورجین/خاکستری و سایه ۳ آهنگ ماندگار و تاریخی نه در کارنامه هنری ابی بلکه در تاریخ موسیقی ما میباشد.


    اگر بخواهیم نگاهی به یکی از این ۳ آهنگ ماندگار مثلا سایه که آهنگ محبوب من از مرحوم بیات میباشد بیندازیم علاوه بر ملودی زیبا و تکنیک آهنگسازی آن چیزی که برای همه خیلی روشن و واضح هست قدرت صدای ابی و تکنیک خواندن آن هست که هر بیننده ای را به وجد می آورد. به نظر من که اجرای ابی در این آهنگ بی نظیر و کم سابقه در موسیقی ما هست آهنگی دشوار و البته ماندگار و عالی که تنها ابی با تکنیک و سبک خود و البته هنر والایش که در این آهنگ به اوج میرسد از عهده خواندن آن بر می آید.


    شما به لحن و تن صدای ابی توجه کنید که چه زیبا بارها با وجود دشواری آهنگ به نحو احسن و زیبا و کم نقصی تغییر میکند و اجرای تاریخی ابی را با آن صدای پرقدرت و حماسی به وجود می آورد که لیاقت انواع و اقسام جوایز و تشویق و تعریف و تمجید را دارد و هیچ کس هم جز او با اطمینان کامل میگویم که توان اجرای یک شبه آهنگی چون سایه را ندارد که آن هم بابت استاد بیات بود که با شناسایی کامل قدرت و توان صدای ابی آهنگهایی تکرارنشدنی و تک را برای آقای صدا خلق کرد.


    قاسم افشار و سایر مقلدان ابی اگر تنها توانستند از پس قسمت آغاین آهنگ بربیایند (تو یه سایه بودی...) البته منظور با همان کیفیت و ظرافت و زیبایی و قدرت و تکنیک صدای ابی نیست کما اینکه این خوانندگان مقلد خلیج ابی را هم به صورت شبه خلیج نمیتوانند اجرا کنند چه برسد قسمتهای میانی و پایانی آهنگ سایه که نفس هر خواننده ای را میگیرد و خودش یک امتحان کنکور خوانندگی هست من به شخصه خودم برای آنان کف میزنم.


    آنجاست که صدای اوریجینال و اصل ابی از مقلدانی چون قاسم افشار و سایرین... متمیاز میشود و مردم فرق صدای اصل را با کپی متوجه میشوند و همه میگویند چه صدایی چه هنری و چه خواننده ای...


    البته شاید تنها خواننده ای که میتوانست از پس این آهنگ بر بیاد به نظر من هنرمند بزرگ مرحوم فرهاد می بود که او نیز عجیب سبک بعضی از کارهایش به این آهنگ نزدیک بود. البته شاید...


    همانطور که بنده بیان کردم آهنگ سایه و کلا آهنگهای مرحوم بیات برای ابی به گونه ای بود که ابی را به عنوان یک خواننده قدرتمند و با صدای ماندگار به جامعه موسیقی معرفی کرد. و من نیز همیشه بیان میکنم که آهنگهایی که ابی از مرحوم بیات اجرا کرد از هنری ترین آهنگهایی بود که آقای صدا اجرا میکرد و اگر یک جایزه ای مثل اسکار هم در موسیقی داشتیم ابی حتما چندین اسکار را بابت این آهنگها و یا در واقع به کارگردانی مرحوم بیات دریافت میکرد.


    با این وجود نقش مرحوم بیات در کارنامه هنری ابی ادامه خواهد داشت چرا که آلبوم بعدی ابی نازنین شامل آهنگهاییست از مرحوم استاد بابک بیات.







    به طور کل مرحم واروژان و مرحوم بیات اگر بیشتر از این هم برای ابی نازنین آهنگسازی میکردند یقینا با ظرافت و تکنیکی که از واوژان سراغ داشتیم و نبوغ و هنر والای بیات کمتر از آنان آهنگهایی ضعیف و یا حتی متوسطی مشاهده میکردیم. و این نیست که چون این دو بزرگوار کارهای زیادی را با ابی کار نکردند آهنگ ضعیفی هم در بین این آهنگها نیست.


    اما با عبور از این دو اسطوره مسلم موسیقی که متاسفانه در قید حیات نیستند به دو نام بزرگ دیگر میرسیم که همچنان در آسمان موسیقی ایران می درخشند.


    دو هنرمند بزرگ به نامهای فرید زولاند و سیاوش قمیشی که کارنامه هنری ابی را در بعد از انقلاب پربار و پربارتر کردند اگر چه این دو بزرگوار در پیش از انقلاب نیز آهنگهای ماندگاری برای ابی خلق کردند.


    مثلا فرید زولاند که عسل را خلق کرده بود و یا سیاوش قمیشی نیز خالق جاودانه هایی چون پیچک و خالی میباشد.


    این دو آهنگساز بزرگ ما برخلاف مرحوم بیات و مرحوم واروژان آهنگهای زیادی را با ابی کار کردند و آثار ماندگار زیادی از این دو هنرمند با ابی عزیز خلق گشته هست.


    فرید زولاند آهنگسازی ۳آلبوم/ معلم بد/ اتل متل/ عطر تو/ را به طور کامل بر عهده داشت و سیاوش قمیشی نیز آهنگسازی ۲ آلبوم ستاره های سربی و شب نیلوفری.


    همین که ابی آهنگسازی کل آلبومش را به آهنگسازی میسپارد نشان از اعتماد بالا به هنر آن آهنگساز دارد که فرید نازنین و سیاوش عزیز بارها این هنر را به اثبات رساندند و فقط و فقط آهنگهای ماندگار بیشماری از این ۵ آلبوم توسط این دو بزرگ مرد خلق گشته که ابی را به اوج موفقیت رسانده هست.


    در عین حال اگر باز هم بخواهیم به کارنامه هنری ابی ریزبینانه و موشکفانه بنگریم و ۵ آلبوم برتر این هنرمند گرانقدر را که واقعا کار سختی هم میباشد انتخاب کنیم از نظر بنده ۳ آلبوم آن حاصل کار سیاوش قمیشی و فرید زولاند میباشد. یعنی دو آلبوم ستاره های سربی و شب نیلوفری از سیاوش و عطر تو از فرید جزو این ۵ آلبوم برتر قرار میگیرند.


    سیاوش قمیشی با ساخت دو آلبوم فوق العاده(ستاره های سربی و شب نیلوفری) برای ابی البته با کمک اشعار قوی ایرج و دوستان دیگر و تنظیمهای حرفه ای به نوعی توانست بهترین زوج هنری را در بعد انقلاب در تشکیل یک آلبوم با ابی به وجود بیاورد.







    باید اذعان داشت که سیاوش قمیشی با سبکی از آهنگسازی که مخصوص توانایی و هنر خودش میباشد و با آهنگهایی در سطح بین الملل و جهانی نه تنها پرفروش ترین آلبوم ابی بلکه پرفروش ترین آلبوم موسیقی پاپ ایران را در خارج از کشور به نام ستاره های سربی را برای ابی عزیز خلق کرده هست که آلبومی هست پر از ملودیهایی زیبا/مدرن و با تکنیک و ظرافت خاصی که استاد آن تنها خود سیاوش میباشد و آلبومی دیگری نیز به نام شب نیلوفری برای آقای صدا آهنگسازی کرده هست که آن هم علاوه بر فروش خوبی که همچون ستاره های سربی به همراه داشت به نظر بنده و جامعه موسیقی نه تنها از ستاره های سربی چیزی کمتر ندارد بلکه آهنگهایی چون درخت/تندیس و... را هم در خودش جای داده هست و هر ۷ ترانه آن در یک سطح و عالی میباشد اگر چه شاهکار شاهکارها آهنگ درخت در آنها کمی نگینش بیشتر از بقیه میدرخشد.







    سیاوش قمیشی آهنگهای ۸/۶ و شاد محبوبی را نیز به مدد صدای همه فن حریف ابی خلق کرده است که از محبوبیت بیشماری در نزد مردم و جامعه موسیقی برخوردار هست مثل جعبه جواهر و مداد رنگی. کما اینکه نباید از ۳ آهنگ محبوب و ماندگار ابی در قبل از انقلاب نیز از ساخته های سیاوش به سادگی گذشت که واقعا خود من به شخصه تکنیک و هنر آهنگسازی سیاوش را در این ۳ آهنگ بسیار والا میدانم.








    آهنگهایی چون پیچک/خالی/بدرقه. که اگر به زمان ساخت این آهنگها و تکنیک و آهنگسازی سیاوش در ساخت این ۳ آهنگ با توجه به زمان آن دقت کنیم واقعا قمیشی را تحسین میکنیم که چنین آهنگهای مدرن و به نظر من در سطح جهانی و کلاس بین المللی برای آقای صدا در آن زمان خلق کرده بود. البته آهنگهای پیچک و خالی در فیلمی با نام بوی گندم نیز و بازی خود ابی! به اجرا در آمد و ماندگاری این ترانه ها را بیشتر کرد جالب اینکه موسیقی متن این فیلم نیز بر عهده هنرمند محبوب سیاوش قمیشی! بود.



    پس مشخص هست که اگر دو آلبوم برتر ابی(از نظر بنده حقیر) ستاره های سربی (۸آهنگ) و شب نیلوفری (۷آهنگ) و آن ۳ آهنگ استثنایی قبل از انقلاب را در کنار آهنگهایی چون جعبه جواهر/مدادرنگی/و صد البته شاهکار کوه یخ که خود سیاوش هم در لحظاتی از آهنگ با ابی همخوانی میکند بگذاریم ارزش کاری سیاوش و نقش او در به موفقیت رساندن ابی و قرار گرفتنش در اوج قله و سرآمد خواننده ها غیر قابل کتمان که چه عرض کنم بسیار بسیار پررنگ هست و تاثیرگذار.


    البته سیاوش عزیز چندین کار دیگر نیز با ابی نازنین همکاری داشته هست که چندان پرمخاطب و یا بهتر بگویم شاهکار نبوده هست اگر چه هریک از آنها نیز آرزوی هر هنرمندی میتواند باشد.


    به طور کل قمیشی جمعا در ۲۸ آهنگ با هنرمند محبوبمان آقای صدا همکاری کرده هست که ۲۷تای آن با صدای ابی و ۱ موزیک بی کلام که از آلبوم ستاره های سربی میباشد.


    با تمام این اوصاف میبینیم که حداقل بیش از ۲۰ اثر موفق را سیاوش قمیشی برای ابی آهنگسازی کرده هست که چند تا از آنها واقعا جاودانه و عالی و ماندگار اجرا شده هست مثل درخت/ستاره های سربی/کی اشکاتو پاک میکنه/پیچک/شب گریه/خالی/چیزی بگو/تحمل کن/تندیس و...


    اینجا لازم هست که یک نظر شخصی نیز در مورد ۲ آلبوم ستاره های سربی و شب نیلوفری بیان کنم که ممکن هست عده ای موافق باشند و عده ای مخالف که آن هم امری سلیقه ای هست و بنده به نظرات تمام دوستان گل احترام میگذارم.


    به نظر بنده که شاید تفاوت بارز و مشخصی که در این ۲ آلبوم فوق وجود داشته باشد مبحث ملودی و کلام هست که اگر خلاصه بخواهم عرض کنم باید بگویم ستاره های سربی با یک سری از ملودیهای زیبا/تکنیکی و بسیار فوق العاده و مدرن در سطح بین المللی بوده هست مثلا آهنگ ستاره های سربی شب گریه و یا اقاقی با آن گیتار برقی دیوانه وارش که در تاریخ موسیقی ما بی سابقه هست و دیگر آهنگها... اما در شب نیلوفری کلامها فوق العاده حیرت انگیز و بسیار حتی در پاره ای از مواقع سنگین. همانطور که بنده در مطلب قبلی نیز بیان کردم که نیاز به تجزیه تحلیل اساتید ادبیات دارد. مثلا ترانه درخت یا سیاهپوشها و... البته منظورم این نیست که در شب نیلوفری ملودی نقش ندارد یا در ستاره های سربی کلام . که اگر این فکر را میکنید کاملا در اشتباه محض هستید چون که مطمین باشید که کلام رویایی درخت استاد ایرج جنتی در کنار ملودی بسیار زیبا جاودانه می گشت یا ملودی استثنایی ستاره های سربی سیاوش با کلامی زیبا ماندگار می گشت. و گرنه که در هر دو این آهنگها و آلبومها کلام و ملودی هر دو جاودانه هستند اما یکی از دیگری پررنگتر میباشد.


    آری منظورم تنها این هست که در ستاره های سربی ملودی ها حیرت آورتر و در شب نیلوفری کلامها فوق العاده تر میباشند که گفتن تمامی اشعار توسط خود استاد ایرج جنتی در این آلبوم نقش بسیار زیادی در این راه داشته هست.







    اما فرید زولاند که رکورددار آهنگسازی برای آقای صدا میباشد و چیزی در حدود ۳۸ کار رسمی برای ابی انجام داده هست نیز نقش به سزایی در موفقیت نه تنها ابی بلکه داریوش و چند هنرمند دیگر نیز داشته هست. اصولا نام فرید زلاند هم که می آید آدمی به یاد ابی و داریوش و شاهکارهایی که او برای این دو هنرمند بزرگ خلق کرده می افتد.







    فرید نیز در ۳آلبومی که با ابی به طور کامل کار کرده هست موفق بوده هست و از نظر بنده نیز آلبوم عطر تو او را موفقترین آلبوم او میدانم که آن هم چند دلیل دارد.


    علاوه بر مسایل فنی و تخصصی یکی از دلایلی که بنده به آن بسیار اعتقاد دارم این هست که آلبوم عطر تو بعد از آلبوم ستاره های سربی انتشار یافت و زولاند کار سختی را داشت که بتواند موفقیت بی نظیر آلبوم ستاره های سربی را تکرار کند و یا اینکه تلاش کند که حداقل کیفیت آلبومی چون عطرتو پایینتر از ستاره های سربی نباشد.



    اما از نظر بنده فرید زولاند آهنگساز برجسته و ماندگار افغانی تاریخ کشورمان تا حدود بسیار زیادی از عهده این کار به خوبی برآمد. و اگر نتوانست فروش ستاره های سربی را برای ابی تکرار کند کاری بس دشوار که همچنان هم کسی نتوانسته هست اما کیفیت آلبوم عطر تو را هم تقریبا در سطح ستاره های سربی نگه داشت و نگذاشت فاصله زیادی بین این ۲ آلبوم پیش بیایید و آلبوم عطر تو هم توانست آهنگهای ماندگار و حتی تجاری همچون ستاره های سربی رو کند.







    آهنگهایی چون گریه نکن/عطرتو/مست چشات/و... که آلبوم عطر تو ابی را جزو یکی از ۵آلبوم برتر ابی قرار داد(از نظر بنده) و روند صعودی ستاره های سربی را حفظ کرد که ارزش بالای کار زولاند را نشان می داد.


    دو آلبوم دیگر زولاند معلم بد و اتل متل هم تقریبا در یک سطح بود که حتی بعضی اوقات من آهنهای این ۲آلبوم را باهم اشتباه میگیرم چون دیگر خیلی آهنگها در یک سطح بود و کیفیت کار نزدیک به هم.


    البته سوتفاهم نشود که یکدفعه فکر کنید منظور من این هست که آلبومها آلبومهای ضعیفیه نه منظورم این هست که روند کلی کار /معلم بد/اتل متل/و حتی ستاره های دنباله دار که اکثر آن را زولاند انجام داد خیلی شبیه به هم هست و این ۳ آلبوم نیز دقیقا پشت سر هم انتشار یافتند و خیلی شبیه به هم. با این وجود هر کدام از این ۳ آلبوم نیز جاودانه هایی دارند که همچون نگینی در کارنامه ابی میدرخشند.


    اما بعد از این ۳ آلبوم هست که ستاره های سربی ظهور میکند و انقلابی در موسیقی ایحاد میشود. حالا شما میتوانید تفاوتهای بیشمار ستاره های سربی با این ۳ آلبوم را مقایسه کنید و کار سخت فرید که نباید باز هم با وجود موفقیتهایی که در همان ۳ آلبوم داشت به سراغ آهنگهایی از این قبیل برود چون حالا ستاره های سربی ظهور کرده که مردم دیگر به کمتر از آن راضی نمیشوند و یا اینکه آلبومی متفاوت در کارنامه ابی خلق شود که بویی از تکرار ۳آلبوم قبل ستاره های سربی نداشته باشد که البته من آن را تکرار زیبا و خوشایند مینامیدم که دیگر بعد از ظهور ستاره های سربی نمیبایست مجددا خلق شود و باید جلوی این تکرار زیبا را گرفت که انصافا هم اگر زولاند ستاره های سربی دیگری را نساخت آلبومی ساخت به نام عطر تو که یک سر و گردن جلوتر از آن ۳ آلبوم قبل ستاره های سربی بود و آلبومی متفاوت و موفق باز هم در کارنامه ابی که هنر فرید زولاند این آهنگساز کهنه کار را نشان داد و این بود که برای من و بسیاری ها ارزش بالایی داشت.


    اما از آلبومهایی که فرید زولاند برای ابی ساخت بخواهیم بگذریم و به سراغ تک آهنگهایی که در آلبومهای مختلف با ابی کار کرد برویم بی شک همه شما با من هم عقیده هستید که او خالق ۴ آهنگ زیبای ناب عاشقانه به نامهای هزار و یک شب/ غریبه /گریز و عطر تو میباشد که در کارنامه ابی به عنوان ۴ کار عاشقانه ی زیبا و ماندگار به ثبت رسیده هست و تنها او بود که میتوانست چنین آهنگهای زیبا و دلنشینی را برای شما خلق کند و خیلی از ما را با صدای ابی و شعرهای اردلان و هدیه عاشق کند.







    باز هم اگر بخواهیم به دیگر آثار ماندگار زولاند در قبال هنرمند محبومان ابی بپردازیم باید به اثر جاودان و ماندگار برج از اشعار اردلان و صدای بی نظیر ابی که بار دیگر قدرت و عظمت صدای خود را به رخ همگان کشید اشاره کرد. آهنگی که واقعا به صورت استثنایی نواخته شد و شاید هم جزو یکی از شاهکارهای برتر زولاند باشد.


    ستاره های دنباله دار/ شما/بگو ای یار بگو/محتاج و خیلیهای دیگر... نیز از کارهای زیبا و موفق دیگر فرید هست که ما با هر کدام از این آهنگها خاطرات بسیاری داریم. همچنین ۲ آهنگ خانوم گل و دلبر را از یاد نبریم که هنر فرید زولاند هنرمند را در ساخت آهنگهایی با این سبک و فضا را به خوبی نشان میدهد.







    به جرات میگویم که هیچ آهنگی از فرید زولاند به عنوان آهنگ ضعیف در کارنامه هنری ابی وجود ندارد و اگر هم آهنگی با استقبال کمی مواجهه شده هست نسبت به سایر آثار این آهنگساز برجسته بوده است.


    اگر به طور مثال آهنگ مهمونی زولاند مورد توجه قرار نمیگیرد یا بهتر بگویم کمتر مورد توجه مخاطب واقع میشود به علت استقبال بسیار زیاد از آهنگ همیشه ماندگار گریه نکن یا عطرتو و... هست و این به این معنا نمی باشد که آهنگ مهمونی ضعیف هست کما اینکه اگر گریه نکن وجود نداشت قضیه کاملا فرق میکرد. از نظر بنده که اگر زولاند یکی از آن آهنگهای بی شمار ساخته شده اش برای ابی عالی یا خوب نبوده آن آهنگ ضعیف هم نیست و حداقل حداقل نمره متوسط میگیرد نه کمتر.


    در پایان ذکر این نکته ضروریست که همه ی آهنگسازان نام برده و نام نبرده (در این مطلب) برای ابی عزیز نهایت تلاششان را به کار برده اند.


    در ضمن هرکدام از این آهنگسازان نامی که جاودانه هایی ماندگار در کارنامه هنری ابی و در تاریخ موسیقی ایران خلق کرده اند با صدای همیشه صدای ابی و اشعار شاعران بزرگ و تنظیم خوب و دقیق تنظیم کنندگان قهار و بزرگ بوده هست که توانسته اند به این موفقیت بزرگ برسند.


    از مرحوم واروژان کبیر و مرحوم بابک بیات که خالقان پوست شیر و شب زده و خاکستری و سایه هستند و یا فرید زلاند و سیاوش قمیشی که خالقان هزار و یک شب و گریه نکن و درخت و ستاره های سربی میباشند تا محمد شمس و حسن شماعی زاده که خالقان خلیج و غربت و شکار و باغ بلور میباشد و سایر آهنگسازان... بر پایه همین اصل به موفقیت رسیدند چرا که یک آهنگ جهار رکن دارد و هر رکنی به رکن دیگر وابسته میباشد و ارتباطی متقابل بینشان حاکم هست.


    کلام شاعر/ملودی آهنگساز/تنظیم تنظیم کننده و درنهایت صدای خواننده.


    منبع :



    ebikingofvoice. blogfa. com

  2. 8 کاربر برای این پست از Leon تشکر کرده اند:


  3. # ADS
     

  4. #2
    کاربر حرفه ای

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر حرفه ای
    شماره عضویت
    1477
    تاریخ عضویت
    May 2007
    نوشته ها
    2,129
    میانگین پست در روز
    0.34
    تشکر از پست
    3,762
    6,312 بار تشکر شده در 1,841 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 8/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    واروژان و ابی

    اکنون با گذشت سالیان دراز و گوش فرا دادن به موسیقی های روان و آثار تولید شده بسیار در دهه طلایی پنجاه دیگر به جرات می توان از نام „واروژ هاخبندیان” ملقب به واروژان به عنوان بهترین و حرفه ای ترین آهنگساز و تنظیم کننده موسیقی پاپ یاد کرد. من که به شخصه چنین نظری دارم و مطمئن هستم بسیاری نیز با بنده هم عقیده اند. نکته جالب توجه این است که شاید کارهای این بزرگوار هرگز قابل توجه قشری خاص یا متمرکز بر موسیقی نبوده که خود به تنهایی یک خاصیت ویژه واروژان است. و این در حالیست که حتی بسیاری از بزرگان این عرصه با وجود اینکه علمشان بر همگان ثابت شده هرگز نتوانستند در حد و اندازه واروژان ظاهر شوند. به واقع شنوندگان کارهای این آهنگساز همیشه از هر سبک و ژانری به سمت موسیقی دلنشین و کم نقص او جذب شده اند. خب با این اوصاف شکی باقی نمی ماند که او قطبی شاخص و قوی و تاثیر گذار در موزیک پاپ بوده و حتی تا به امروز هم شاهد باز سازی و باز خوانی آثار ماندگار و همیشه در ذهن او توسط موزیسین ها و خوانندگان داخلی و خارجی هستیم پس نمی شود به سادگی از واروژان گذشت و اینک مختصری به خصوصیات کلی کارهایش و در پس آن هم سعی می کنم به صورت دقیق تری به نحوه همکاری هایی که با خواننده محبوبمان ابی داشته بپردازم.

    با گذری کلی و اجمالی بر کارنامه کارهای تولید شده توسط او میتوانیم چند قضیه را مورد بررسی قرار دهیم:

    1. ریتم :
    واروژان طی چند سالی که به کار آهنگسازی مشغول بوده سعی کرده از انواع ریتمها (البته متناسب با ترانه) در آثارش استفاده کند. با توجه به این مسئله که ریم یکی از ارکان اصلی آهنگ به حساب می آید پس بی شک در موفقیت یا عدم موفقیت یک کار هم بی تاثیر نیست. در واقع به زبان ساده تر میتوان گفت که اگر مثلا„کار” شب زده " یک کار حرفه ای و موفق هست ریتم این کار هم بی ربط و بی تاثیر نبوده. پس تا اینجا دریافتیم که واروژان از تکرار در ریتم انتخابی گریزان بوده. البته نه اینکه در کارهای واروژان هرگز دو ریتم مشابه را نمی یابیم ولی اگر این مسئله را با آهنگسازهای دیگر مقایسه کنیم به راحتی در میابیم که ریتمهای تکراری در کارهای واروژان بسیار کمتر از بقیه آهنگسازان است.

    2. استرینگ :
    هم آوایی چند ساز زهی (معمولا„ویلن و به تعداد حداقل 3 ساز) برای پر کردن و ترسیم فضای موزیک را استرینگ گویند. در واقع میتوان نقش استرینگ در آهنگ را به شاسی اتومبیلی تشبیه کرد که کل اجزا بر روی آن سوار هستند. در بالا” شب زده„را مثال زدم و اتفاقا” برای استرینگ هم می توان این کار را مثال زد. در ابتدا که آهنگ شروع می شود شما 3 صدا را می شنوید. یکی صدای ساز سنتور که ملودی را مینوازد دیگری صدای درام که ریتم را همراهی میکند وسوم صدای زیر و نازکیست که در واقع همان استرینگ است. برای اینکه بیشتر با نقش استرینگ آشنا شوید توصیه میکنم کار شبزده را پخش کنید و یک بار از ابتدا تا انتها بی توجه به صدای خواننده فقط به صدای سازهای زهی و استرینگ گوش کنید. (خصوصا„این قسمت:او که سپردی به باد حسرت تمام دار و ندار ما بود.) با دو سه بار دقت کردن متوجه میشوید که مسیرها و نتهایی که استرینگ به تنهایی طی میکند اصلا” ربط چندانی به ملودی و یا آنچه ابی می خواند ندارد. ولی در عمل وقتی هارمونی ها و صداها با هم در آمیخته میشوند همین استرینگها هستند که در ترسیم فضا و حس و حال آهنگ بسیار موثرند. به نظر من واروژان بیشتر و بهتر از کلیه آهنگسازان تاریخ موسیقی نوین استرینگ را درک کرده. چرا که در اکثر کارهایش از این مسیرهای اعجاب انگیز که در نهایت به تاثیر گذاری در فضای آهنگ منجر می شود استفاده کرده. به این مسئله هم دقت کنید که امروز 90% کارهایی که در مارکت ایرانی چه در داخل و چه خارج از کشور تولید می شود از سمپل و صداسازی کامپیوتری استفاده میشود. چون هم بسیار کم هزینه تر است و هم بسیار کم درد سر تر. و به هر حال وقتی که بحث ساز زنده پیش بیاید شرایط کاملا" متفاوت می شود و بی شک کوچکترین ناکوکی یا بد نواختن منجر به گذر زمان و خستگی گروه میشود. ولی میبینیم که واروژان در آن زمان این عمل را به چه مهارت و زیبایی در کارهایش انجام می داده.

    3. درک ترانه :
    اگر هر یک از شما دوستان نازنین یک بار بر سر ضبط یکی از کارهایی که توسط یک تنظیم کننده حرفه ای تولید می شود بوده باشید یا در آینده این اتفاق برایتان بیافتد متوجه خواهید شد که اکثرا„تنظیم کننده دست نوازنده را در اجرای نتها باز می گذارد و به او میگوید فلان قسمت کار را به صورت بداهه اجرا کن. اگر نواختن نوازنده باب میل تنظیم کننده بود که هیچ. اگر نه از او می خواهد فضا و ملودی را درک کند و سپس به نواختن بپردازد. در واقع این درک کردن ملودی برای نوازنده همان اندازه مهم است که درک ترانه برای تنظیم کننده. چطور امکان دارد تنظیم کننده ای بی توجه به متن کار بتواند کاری در خور ارائه دهد؟حتی در کارهایی که ترانه بر روی موزیک نوشته می شود هم معمولا” روال به گونه ایست که آهنگ ساز ملودی را می سازد. آن را تحویل ترانه سرا می دهد. ترانه سرا بر روی کار کلام را می نویسد. و در آخر کار تنظیم می شود. علت امر کاملا" مشخص هست. برای اینکه هر تنظیم کننده ای با توجه به کلام باید بتواند احساس را بیان کند. واروژان کسی بود که به نظر من در این زمینه هم از بقیه معقولانه تر و حساب شده تر عمل میکرد. با مروری بر چند کار او این قضیه هم برای شما ملموس تر و روشن تر می گردد.

    پس با توجه به سه نکته ای که گفته شد می توان یک نتیجه کلی گرفت:
    بی شک داشتن ابزار و امکانات لازم و کافی برای ساختن و تنظیم یک کار از اهمیت ویژه ای برخوردار است. ولی فراموش نکنید که هر چه هست در ذهن و روح تنظیم کننده هست و اوست که با پردازش تفکراتش در نهایت تنظیمی جالب و یا برعکس تنظیمی ضعیف انجام می دهد. شاید بهترین مثالی که بشود در این باره زد در باب آشپزی باشد. مواد لازم برای تهیه یک غذا را به ذهن بیاورید. چرا وقتی این مواد را در اختیار چند آشپز قرار می دهند در نهایت غذاهای آماده شده دارای طعم و عطر و رنگ متفاوتیست؟چرا یک آشپز از مواد موجود غذایی لذیذ ولی دیگری غذایی غیر قابل تناول که باید برای همیشه دور ریخته شود پخته؟
    قضیه تنظیم هم همین است. در واقع بیشتر ممارست و تجربه به همراه استعدادی خدادادیست که تفاوت کار را در هر زمینه ای معین می سازد. تنظیم تخصصی ترین و حرفه ای ترین بخش کار است. لذا نمی توان به سادگی در موردش نظر داد یا نوشت. باید به حرفی که در این باره میزنیم مطمئن باشیم چون این مبحث جایی برای اظهار نظر شخصی یا سلیقه انفرادی ندارد. خود من هرگز جرات نمی کنم کلامی در این باره بنویسم که از روی سلیقه شخصی باشد. چون هر چه در این بحث هست تخصص و تکنیک هست. بعد از صحبتی که ابی در مورد تنظیم داشت و فرمود : „تنظیم سلیقه ایست” بسیاری به خود اجازه میدهند که در این باب نظرات مغرضانه بدهند و برای اثبات صحبتشان هم به کلام ابی استناد می کنند. در حالی که بی شک منظور ابی سلیقه در کار تنظیم کننده است نه سلیقه مخاطب!. من به شخصه هر چه بیشتر در این زمینه فعالیت میکنم بیشتر متوجه می شوم که واقعا" کار تنظیم اگر بخواهد حرفه ای صورت بگیرد بسیار بسیار پیچیده است و علم و توانایی می خواهد که هر کسی از پس آن بر نمی آید. حال چه برسد که مخاطبی که یک شنونده معمولی هست از راه برسد و به راحتی بگوید تنظیم فلان کار افتضاح است یا تنظیم فلان کار بسیار قویست!! یک مخاطب معمولی میتواند به راحتی نظرش را در مورد صدای یک خواننده یا حسی که از ترانه و ملودی میگیرد بیان کند. اما من فکر میکنم در مورد تنظیم نظر دادن قضیه ای جداگانه است.

    فکر میکنم به قدر کافی در خصوص ویژگی های تنظیمهای رویایی واروژان نوشتم. اکنون اجازه میخواهم کمی درباره نحوه همکاریهایش با ابی بنویسم.

    معمولا„آهنگسازان و تنظیم کنندگان بزرگ کسانی هستند که در کار هنریشان بزرگ فکر میکنند و بزرگ تصمیم می گیرند. می دانید که همیشه آخرین مرحله کار بخش اجرا توسط خواننده هست. در نظر بگیرید که یک موزیسین بزرگ کاری زیبا را فراهم کرده و فقط مانده که خواننده بر روی آن بخواند. با توجه به این مسئله که یک تنظیم کننده خوب هیچگاه در تشخیص صدای ساز طبیعی که همان حنجره است ناتوان نیست. آیا ممکن هست این موزیسین راضی شود کارش را که تمام اعتبارش محسوب می شود به خواننده ای نابلد و نا توان بسپارد؟مشخصا” جواب منفیست. البته امروز با شرایطی که پیش آمده و قضایای مالی که مطرح هست از این نمونه ها را می توان یافت. اما حداقل در زمان حیات واروژان با استناد به سخنان بازماندگان چنین قید بندی وجود نداشته. پس حتما„خوانندگانی که او انتخاب میکرده توانمند بودند. ابی یکی از خوانندگانیست که واروژان چند کار همیشه جاویدان و ماندگار خود را در اختیارش قرار داده و واقعا” این مسئله باید تا همیشه مایه افتخار ما طرفداران ابی باشد. به راستی که ابی هم خوب توانسته از پس این کارها بر بیاید. من به شخصه در بین چند تنظیمی که واروژان برای ابی انجام داده تنظیم کار „عسل” را از بقیه حرفه ای تر میبینم. تنظیم عسل از آن تنظیمهاییست که واقعا„من دیگر امیدی به تکرارش هم ندارم. چه برسد به تنظیمی بهتر از عسل ارائه دادن. در واقع آن قضیه استرینگ که در بالا عرض کردم در این کار نمود بیشتری پیدا میکند. تا جایی که در بعضی قسمتها کاملا” سوال و جوابهای ویلنها و استرینگهاست که ملودی و حتی ریتم را پیش می برد. باور بفرمایید من چندین ماه روی تنظیم این اثر کار کردم. برای درک جزء به جزء سازبندی این کار و چند کار دیگر واروژان از چند تنظیم کننده مطرح داخلی کمک گرفتم. اما در نهایت به این نکته رسیدم که واروژان نابغه ای تکرار نشدنی در موزیک پاپ بوده. برای درک استرینگ قبلا„کار شبزده را مثال زدم. اکنون کار عسل را پخش کنید. ملاحظه میکنید در 95% قسمتهایی که ابی می خواند زیر صدایش استرینگ مسیرهای عجیب و غریب و حیرت آوری میرود که در نهایت منجر به انتقال احساس به شما میشود. حالا فقط به صدای سازهای زهی زیر صدای ابی گوش کنید و دقت کنید. در ذهنتان زمانی که ابی می خواند این صداها را حذف کنید. بی شک همه با هم همعقیده می شویم که اگر این استرینگها نبود به هیچ وجه این کار چنین جذابیتی را نداشت و بسیار یکنواخت می شد. البته تفکیک صداها به تنهایی گوشی قوی را می طلبد. اما من شک ندارم که چون اکثر شما عزیزان بارها و بارها این کارها را شنیده اید با چند بار دقت کردن موفق به درک عرض بنده خواهید شد. ضمنا” نا گفته نماند که بیس و درامز این این کار هم در نوع خودش بسیار بسیار شنیدنی و حتی در بعضی جاها آموزنده هست. اوج زیبایی خواندن ابی در این کار همان دو قسمت اوج کار هست که واقعا"به زیبایی توانسته جواب استرینگهای زیر صدا را بدهد و به واقع آن در هم آمیختگی که صدای خواننده توانسته با صدای سازها ایجاد کند یکی از دلایل مهمیست که باعث شده اثری دلنشین و هماهنگ از هر نظر را بشنویم.

    امروزه کارهایی که تولید می شوند به لحاظ تنطیم سه دسته اند:

    1. فول سمپل

    2. هیبرید

    3. فول آکوستیک

    کارهای فول سمپل که امروزه نمونه هایش هم کم نیست خالی از هر ساز زنده ای هستند. مانند ریمیکس اخیر آقای سیاوش قمیشی. در واقع کل کار با صداهای کامپیوتری و با حداقل هزینه در منزل ساخته میشود و نهایتا" خواننده در استدیو بر روی آن می خواند.

    کارهای هیبرید آن دسته از تنظیمهایی هستند که چند صدا زنده و بقیه صداها هم به صورت سمپل هستند. مانند کارهای آلبوم حسرت پرواز. روال کار هم به این صورت هست که معمولا" صداهایی که قرار است به صورت سمپل بسته شوند آماده می شوند و سازها به هر تعداد که باشند یکی یکی نواخته می شوند و هر نوازنده به صورت جدا گانه و در تایم جداگانه در استدیو بخشهایی که باید بنوازد را به دستور تنظیم کننده می نوازد. در نهایت صداهای به دست آمده جمع می شوند و میکس و مستر میشوند و سپس خواننده بر روی آن می خواند.

    تنظیمهای فول آکوستیک که طرفدارش هم از بقیه تنظیمها بیشتر هست تمام صداهایش به صورت زنده در استدیو ضبط میشوند. مانند کار „شام مهتاب” یا آلبوم „دو نیمه رویا”. درست مثل کارهای هیبرید هر نوازنده کارش را انجام میدهد و می رود. در آخر صداها میکس می شوند و خواننده می خواند.

    دقت بفرمایید که در هر سه روش معمولا" خواننده در آخر می خواند. اما می شود زمانی که چند ساز هم هنوز به کار اضافه نشده یا کار تکمیل نشده خواند. مثل نسخه تقلبی آلبوم حسرت پرواز. ولی در کل اگر خواننده آخر سر بخواند نتیجه مطلوب تری می دهد چرا که هر ساز به تنهایی می تواند احساسی به کار اضافه کند که خواننده هم آن احساس را از صدای ساز بگیرد و در نهایت زیباتر بخواند.

    اینها انواع تنظیمهایی بود که امروزه صورت میگیرد. اما این انواع تنظیمها را گفتم تا کمی تنظیمهای امروزی را با تنظیمهای گذشته مقایسه کنیم. حتما" اگر چند سطر بعدی سخنان بنده را بخوانید بیش از پیش به خواننده ای چون ابی یا تنظیم کننده ای چون واروژان می بالید.
    در زمانهای دور تر یا همان دهه پنجاه امکانات در حدی بود که بشود تنظیم یک کار را به این راحتی انجام داد. (منظورم از راحتی همان تک به تک یا پله به پله پیش رفتن است.) در آن زمان کل گروه نوازندگان به همراه خواننده در استدیو حاضر می شدند. هر یک میکروفنی که به لحاظ کیفیت شاید یک دهم میکروفنهای چندین میلیون تومانی امروز هم نبودند را جلوی سازشان قرار می دادند. با اشاره دست تنظیم کننده هر یک شروع به کار خودش میکرده. خواننده هم به همین صورت. حال در این بین اگر یک نت بین این 20-30 ساز اشتباه نواخته می شد یا خواننده یک نت فالش می خواند کار باید از ابتدا شروع می شد. حالا شما تنظیمهای پر ساز و پر حجم واروژان را در نظر بگیرید. ببینید چه نوازندگان و خوانندگانی باید می بودند که از پس چنین کاری بر بیایند. در واقع هر آهنگ به تنهایی خود یک کنسرت بوده بلکه هم بسیار بسیار حساس تر و پر حجم تر. اگر خوانندگان بزرگ ما همچون ابی امروز کنسرتهایشان را به بهترین و راحت ترین شکل اجرا میکنند یک دلیلش بی شک همان کنکورهاییست که در قالب یک کار در استدیو داشتند. در واقع این یک توفیق اجباری برای خواننگان قدیمی ما محسوب می شود.

    استقرار شنوایی : فقط یک بحث دیگر در این مقوله به ذهن می رسد که آن هم استقرار شنواییست. حال استقرار شنوایی چیست؟
    شما بارها شنیده اید که خواندن در استدیو با خواندن بر روی سن تفاوت دارد و خواننده خوب و بد را روی استیج می توان مشخص کرد. اکثرا„برای اثبات این سخن می گویند که مثلا” در استدیو فالشی ها بر طرف می شود. یا خواننده هر چقدر هم که ناشی باشد ، به هر حال در استدیو فرصت این را دارد که کار را چندین بار بخواند و یا حتی کار را جمله به جمله بخواند و بعد جمله ها میکس شوند یا به اصطلاح علمی تر ، „سینک” شوند. ولی یک قضیه بسیار مهم دیگر هم وجود دارد. در بسیاری از آهنگها از جمله همین کار عسل ، ما می شنویم که خواننده یک سری نت را می خواند اما مثلا„همان استرینگها و ویلن آلتو هایی که قبلا” خدمتتان عرض کردم ، مسیرهایی کاملا„متفاوت را طی می کنند. یا در آهنگ خاتون در قسمت اوج (نجیب و با شکوه به بعد) به صدای فلوت توجه کنید. اصلا” فلوت دارد ملودی متفاوت با آنچه خواننده می خواند می نوازد. خب قطعا„برای خواننده اینجا دردسر هایی ایجاد می شود و اینجاست که باید بتواند آنقدر در خواندنش تسلط و تمرکز داشته باشد تا آن نتهایی که ارتباط چندانی به چیزی که او می خواند ندارند خواندنش را به هم نریزند. و در واقع گوش خواننده باید آنقدر قوی باشد که آن صداهای اضافی به این راحتی نتوانند او را به سمت اجرای نتهای خارج بکشانند. پس خواننده باید چنین توانایی داشته باشد تا بگویند او” استقرار شنوایی„خوبی دارد. برای همین هم هست که ما بارها گفته ایم” یک خواننده برای خوب خواندن ، اول باید خوب بشنود„. قطعا” یک خواننده غیر حرفه ای اگر روز اول آهنگ بی کلام عسل را بشنود نمی تواند به سادگی دقیقا" همان نتهایی که ابی اجرا کرده را اجرا کند و همین استرینگها برای خارج خواندن و به هم ریختن کارش کافیست. امروزه اگر خواننده ای در استدیو چنین مشکلی دشت ، خیلی راحت در لحظه ای که می خواند عواملی که باعث از بین بردن استقرار شنواییش می شود را در گوشی اش حذف میکنند. (چون صدای تمام صداها تک به تک و ترک به ترک ضبط می شوند و در هر لحظه هر تعداد که لازم باشد را می توان پخش کرد) و وقتی کار را خواند ، برای انتشار کار نهایی ، آن صدا ها را هم به کار اضافه می کنند. با این کار خواننده این مشکل بزرگ را برای خواندنش ندارد.
    اما در گذشته با توجه به شرایط ضبطی که خدمتتان عرض کردم خواننده باید با این همه صدا ها و نتهای جور و واجور چه می کرده؟هیچ. باید آنقدر استقرار شنوایی می داشته که بتواند به راحتی کار خودش را انجام دهد. (ضمنا" برای نوازنده ها مشکلی ایجاد نمی شده چون تنظیم کننده حرفه ای چون واروژن بی شک نت در اختیار نوازنده قرار می داده تا هر کس کار خودش را انجام دهد و کاری به ساز کنارش نداشته باشد) پس یکی از دلایل اصلی ارزشمند تر بودن اجرای زنده نسبت به استدیو هم همین استقرار شنواییست. این را هم به عنوان یک تجربه شخصی خدمت شما عرض کنم که خواندن به همراه دو ساز زنده از خواندن به همراه بیست صدای ساز ضبط شده بسیار دشوار تر هست. دلیلش هم متغیر بودن فرکانس شنیده شده توسط ساز زنده هست.
    ابی در کارهای قدیمی خود از این نمونه های تکنیکی کم ندارد. و من هر بار با شنیدنشان ، از این نکات عملی بهره می برم. همین نکات است که تفاوت خواننده خوب و بد را مشخص می سازد.
    واقعا" با شنیدن کارهایی قدیمی و فکر به این مسئله که کل این کار به صورتی که ذکر کردم ضبط شده و حتی یک ناکوکی هم به گوش نمی خورد ، باید درود فرستاد بر دستان توانمند نوازندگان و حنجره طلایی خوانندگان قدیمی.

    نویسنده :حسام بهبهانی

    سايت خاكستري

  5. 6 کاربر برای این پست از arian تشکر کرده اند:


  6. #3
    ast1356 آواتار ها
    دوست خوب

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    دوست خوب
    شماره عضویت
    11876
    تاریخ عضویت
    Oct 2008
    سن
    46
    نوشته ها
    221
    میانگین پست در روز
    0.04
    تشکر از پست
    241
    515 بار تشکر شده در 211 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 2/0
    Given: 1/0
    میزان امتیاز
    16

    پیش فرض سلام به بچه ها


    0 Not allowed! Not allowed!
    سلام آرين مطالبت توپ بود و مؤثر ولي استاد من كه همكلاس با

    استاد شهرداد روحاني و ديگران بوده در هنرستان موسيقي راجع به مرگ واروژان

    داستان ديگه اي به من گفته بود و اون اينكه :" استاد واروژان پس از عاشق شدن به خانم نوازنده

    ويلن گروه و فهميدن يك مطلب دست به خودكشي زدند."

    با آرزوي بهترينها براي ايران و ايراني

  7. #4
    دوست خوب

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    دوست خوب
    شماره عضویت
    11491
    تاریخ عضویت
    Oct 2008
    نوشته ها
    212
    میانگین پست در روز
    0.04
    تشکر از پست
    37
    261 بار تشکر شده در 137 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 5/3
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    16

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    واقعا خیلی توپ بود.

  8. #5
    کاربر حرفه ای

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر حرفه ای
    شماره عضویت
    1477
    تاریخ عضویت
    May 2007
    نوشته ها
    2,129
    میانگین پست در روز
    0.34
    تشکر از پست
    3,762
    6,312 بار تشکر شده در 1,841 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 8/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    نقل قول نوشته اصلی توسط ast1356 [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
    سلام آرين مطالبت توپ بود و مؤثر ولي استاد من كه همكلاس با

    استاد شهرداد روحاني و ديگران بوده در هنرستان موسيقي راجع به مرگ واروژان

    داستان ديگه اي به من گفته بود و اون اينكه :" استاد واروژان پس از عاشق شدن به خانم نوازنده

    ويلن گروه و فهميدن يك مطلب دست به خودكشي زدند."

    با آرزوي بهترينها براي ايران و ايراني
    سلام خدمت شما عزيز . زحمت تاپيك را جناب لئون كشيده بودند و بنده نيز از روي سرسپردگي به آثار واروژان عزيز ، مطالبي را جمع اوري كردم . در خصوص موردي كه فرموديد نميتونم تاييد يار رد مطلب كنم .




    از واروژان نوشت؛
    سلطان موسیقی پاپ ایران



    نوشته : گئورگس اینتابلیان

    علاقه من به واروژان با „شب زده” با اجرای خواننده افسانه ای ایران ابی آغاز شد. من به این آهنگ بیشتر از بیست بار پشت سرهم گوش دادم و از هارمونی سازهایی که در تنظیم آهنگ از آنها استفاده شده بود -چیزی که گمشده امروز موسیقی پاپ ایران و ارمنستان است- لذت بردم و بسیار درباره شعر آن که سروده زویا زاکاریان است لذت بردم. ابی که نام واقعی او ابراهیم حامدی* است در سال 1949 در تهران متولد شد. او در طول فعالیت حرفه ای و کارنامه گسترده خود که بیش از 200 آهنگ در آن به چشم می خورد، تنها شانس اجرای سه آهنگ از واروژان را داشته است. دو آهنگ دیگری که او از واروژان اجرا کرده است با اشعاری از ایرج جنتی عطایی است. یکی ترانه بسیار محبوب „پوست شیر” است و دیگری کندو برای فیلمی با همین نام ساخته شده توسط فریدون گله در سال 1975. همینطور ترانه „عسل” ساخته فیرد زلاند و شغری از یار همیشگی او اردلان یرفراز را واروژان برای ارکستر تنظیم کرده است. بعدها ابی در آلبوم تاج ترانه ، هفت آهنگ از ساخته های واروژان را بازخوانی کرد. آهنگهایی که سال ها قبل توسط گوگوش خوانده شده بودند.
    زمان گذشت و من به کنسرتی از درخشان ترین خواننده ایران ، گوگوش ، در کالیفرنیا رفتم. قبل از رفتن به کنسرت، پی بردم که واروژان با ساختن حدود 30 آهنگ به پربار شدن کارنامه حرفه ای این خواننده کمک کرده است. آهنگ هایی که به عقیده ایرانیانی که در سراسر جهان زندگی میکنند از بهترین آهنگهای تاریخ موسیقی ایران هستند. برخی او را „سلطان عصر طلایی موسیقی پاپ” می نامیدند و برخی از فقدان و بدون جایگزین ماندن او تاسف می خوردند. بعد از انقلاب اسلامی سال 79 واروژان دیگر نبود و گوگوش ممنوع الکار شده بود.
    در طول کنسرت ناباورانه نام واروژان را که با خواندن هر آهنگ بر صفحه پشت سر گوگوش نقش می بست می نگریستم و از اینکه ارمنی ها یکی از فرزندانشان را که در کشور همسایه و اتباعش در سراسر جهان چنین محبوبیتی دارد نمی شناسند متعجب بودم. آن شب نیمی از 16000 شنونده حاضر در سالن را ارمنی ها تشکیل می دادند.
    ما آهنگساز دیگری هم داریم که کارهایش در آرشیو رادیو ارمنستان مانده و هر روز گرد و خاک بیشتری بر روی آن می نشیند در صورتی که کارهایش در سراسر جهان اجرا می شود. آهنگ هایی که در دهه 70 ساخته شده اند و در مقایسه با آهنگ های امروزی که حداقل استاندارد را نیز دارا نیستند، از تنظیم و ارکستراسیون بسیار خوبی برخوردارند.
    همکاری واروژان با گوگوش در اوایل دهه70 آغاز شد و تا مرگ نابهنگامش در سال 1979 ادامه داشت. گوگوش -که نام اصلی اش فائقه آتشین است- متولد تهران به سال 1951 است. واروژان دوازده آهنگ برای او ساخت و بیست آهنگ دیگر را برای او تنظیم کرد که این آهنگ ها بدون شک بخشی جدایی ناپذیر از هر ایرانی در سراسر جهان را تشکیل می دهند. آهنگهایی که یاد آور میهن و گذشته ایران است. دوازده آهنگی که واروژان برای گوگوش ساخت عبارتند از 1-باورکن (با شعری از ایرج جنتی عطایی) 2-خوابم یا بیدارم (با شعری از ایرج جنتی عطایی) 3-حرف (با شعری از شهیار قنبری) 4-ماه پیشونی (با شعری از ایرج جنتی عطایی) 5-پل (با شعری از ایرج جنتی عطایی) 6-فصل تازه (با شعری از زویا زاکاریان) 7-همسفر (با شعری از ایرج جنتی عطایی) 8-گهواره (با شعری از زویا زاکاریان) 9-وقتشه (با شعری از ایرج جنتی عطایی) 10-عاشقانه (با شعری از شهیار قنبری) 11-دریایی (با شعری از ایرج جنتی عطایی) 12-شب شیشه ای (با شعری از ایرج جنتی عطایی)
    تنظیم هایی که او برای گوگوش انجام داده است اساتید موسیقی فیلم را به یاد می آورد، افرادی چون لالو شیفرین و انیو موریکونه، به خصوص در این سه آهنگ که ساخته حسن شماعی زاده و با اشعاری از اردلان سرفراز هستند : „من و تو” ، „غریب آشنا” و „اون منم”.
    سومین خواننده اسطوره ای ایران که آهنگهای واروژان را اجرا کرده است داریوش است که 4 آهنگ از او را در کارنامه 200 آهنگی اش دارد. داریوش اقبالی متولد 1951 است. آهنگ بسیار محبوب و موفق „بوی خوب گندم” با شعری از شهیار قنبری، „برادرجان” و „عشق من عاشقم باش” با اشعاری از ایرج جنتی عطایی و آهنگی که کمی شادتر و مورد علاقه من است با نام „اجازه” با شعری از رضا عطایی که هرگاه داریوش در کنسرت هایش این آهنگ را می خواند، شنوندگان به هیجان می آیند. واروژان هفت آهنگ را که ملودیشان توسط آهنگسازان دیگر ساخته شده است برای داریوش تنظیم کرده است.
    واروژان برای فرهاد ترانه خوان محبوب ایران نیز یک آهنگ به نام „هفته خاکستری” ساخته است. همینطور آهنگی با صدای ستار به نام „شام آخر”** و همچنین آهنگی با صدای لیلا فروهر به نام „یک نفس عطر تو بس” ساخته واروژان است که هرسه انها با اشعاری از شهیار قنبری همراهند.
    واروژان هاخباندیان در سال 1941 در قزین به دنیا آمد. همان سال پدرش را از دست داد و متدرش در سال 1942 فوت کرد و او برای زندگی نزد پدربزرگ و مادربزرگش رفت و هنگامی که مادر بزرگش در سال 1947 درگذشت، او را برای تحصیل به مدرسه شبانه روزی ایتالیایی ها در تهران فرستادند. او از هنرستان موسیقی تهران فارغ التحصیل شد. اساتیدش روبن گریگوریان و لودویگ باسیل بودند. بعد از آن او برای 4 سال به آمریکا رفت و در آنجا به طور تخصصی به فراگیری تنظیم اهنگ پرداخت. پس از بازگشت به ایران، به مدت دو سال در مدرسه ارامنه در اهواز به آموختن موسیقی مشغول شد. سپس به تهران رفت و در در استودیو طنین نزد پرویز اتابکی مشغول به کار شد. او به ساختن موسیقی برای شوی تلویزیونی زنگوله ها که مجالی بود برای کشف صداهای جدید مشغول شد و آنجا بود که با شهیار قنبری و گوگوش آشنا شد. آهنگ حرف او در سال 1975 به عنوان بهترین آهنگ ایران انتخاب شد و همان سال برای فیلم کندو در پنجمین فستیوال ملی فیلم ایران برنده جایزه سپاس شد. او برای ترانه „دهکده کوچک من” سروده شهیار قنبری آهنگی نوشت که هیچ نسخه ای از آن در دست نیست و برای همیشه مفقود شده است. این ترانه در فستیوال موسیقی آتن یونان توسط ضیا آتابای اجرا شد و برنده مدال طلایی به عنوان بهترین ترانه شد. واروژان در سال 1977، هنگامی که مشغول تنظیم موسیقی فیلم „برفراز آسمان ها” بود، دچار حمله قلبی و به بیمارستان منتقل شد و بعد از 10 روز بستری بودن سرانجام در 17 سپتامبر 1977 برابر با 26 شهریور 1356 درگذشت*** و روز بعد در کورستان شرقی ارامنه در تهران به خاک سپرده شد.
    از 1970 تا مرگ غم انگیزش در سال 1977، واروژان بیست و هفت موسیقی فیلم ساخت و به همراه اسفندیار منفردزاده و بابک بیات جزو بهترین های این رشته است. بابک بیات درباره او گفته است:„هرچه در موسیقی ترانه داریم از واروژان است. تمام تنظیم ها و تم های اثرگذار موسیقی از واروژان به یادگار مانده است.”

    علی محمد پویان راد

  9. 3 کاربر برای این پست از arian تشکر کرده اند:


  10. #6
    Leon آواتار ها
    کاربر حرفه ای

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر حرفه ای
    شماره عضویت
    726
    تاریخ عضویت
    Mar 2007
    نوشته ها
    1,907
    میانگین پست در روز
    0.30
    تشکر از پست
    960
    7,753 بار تشکر شده در 1,683 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 18/9
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    19

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    آرين جان مرسی برای مطالب جالب.
    ميخواستم پيشنهاد کنم که اين مطالب رو در تاپيک خود واروژان هم گنجانده بشه،تا ارزش مطالب و همچنين ارتباط با عنوان تاپيک بيشتر حفظ بشه.
    جايی که ارين و ليون با هم تاپيک بزنن ،خودش يک دايره المعارف ميشه برای آيندگان!



  11. کاربران زیر از Leon به خاطر این پست تشکر کرده اند:


  12. #7
    ast1356 آواتار ها
    دوست خوب

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    دوست خوب
    شماره عضویت
    11876
    تاریخ عضویت
    Oct 2008
    سن
    46
    نوشته ها
    221
    میانگین پست در روز
    0.04
    تشکر از پست
    241
    515 بار تشکر شده در 211 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 2/0
    Given: 1/0
    میزان امتیاز
    16

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    با تشكر از آرين و لئون عزيز من در پاسخ اون روز يه لحظه حول شدم و اشتباهي به جاي جناب لئون - آرين نوشتم

    بايد منو ببخشيد.

    من هم واقعاً از ته دل ميگم علاقه زيادي به شادروان واروژان دارم.

    با آرزوي بهترينها براي ايران و ايراني

  13. کاربران زیر از ast1356 به خاطر این پست تشکر کرده اند:


  14. #8
    Leon آواتار ها
    کاربر حرفه ای

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر حرفه ای
    شماره عضویت
    726
    تاریخ عضویت
    Mar 2007
    نوشته ها
    1,907
    میانگین پست در روز
    0.30
    تشکر از پست
    960
    7,753 بار تشکر شده در 1,683 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 18/9
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    19

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    ابی و فريد زولاند. کسی که برای ابی بهترين ها را ساخت.
    ولی گويا بر سر يک آهنگ جن, جالی اساسی که حتی نزديک بود به دادگاه هم کشيده بشه بر پا شد.2 آهنگی که بالاخره در آلبوم راه من داريوش قرار گرفت.
    فايل زير صحبت های ابی در اينمورد است را بشنويد.

    لينک مستقيم


    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]




    ویرایش توسط Leon : Thursday 12 February 2009 در ساعت 01:33 PM

  15. 3 کاربر برای این پست از Leon تشکر کرده اند:


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندي ها (Bookmarks)

علاقه مندي ها (Bookmarks)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •