لیست کاربران برچسب شده در تاپیک

صفحه 2 از 2 نخستنخست 12
نمایش نتایج: از 17 به 24 از 24

موضوع: سلفژ چیست و آیا برای نواختن ستار فراگیری آن لازم است؟

  1. #17
    کاربر جدید

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر جدید
    شماره عضویت
    48856
    تاریخ عضویت
    Oct 2011
    نوشته ها
    15
    میانگین پست در روز
    0.00
    تشکر از پست
    0
    8 بار تشکر شده در 4 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 0/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    منظورم رو بد بیان کردم ... قصد جسارت به دوستان سنتی کار نداشتم ((هرچند خودم نزدیک سه سال مشق تار دیدم))

    من که نمیگم کار سخت و مشکلی هست. میگم به اون اهمیت نمی دن ... مثلا کتاب پوزولی جلد چهارم دارای ملودی های کروماتیک بسیار پیچیده ای هست که به شخصه ادعایی ندارم تو اجرای اون ...


    استاد شما مبنای تدریسشون در سلفژ چه کتابی هست ؟



    ممنون میشم معرفی بفرمایید _____

  2. #18
    کاربر جدید

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر جدید
    شماره عضویت
    48856
    تاریخ عضویت
    Oct 2011
    نوشته ها
    15
    میانگین پست در روز
    0.00
    تشکر از پست
    0
    8 بار تشکر شده در 4 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 0/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    سولفژ خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ خخخخخخخخخخخیلی مهمه

  3. #19
    *nvidia* آواتار ها
    دوست خوب

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    دوست خوب
    شماره عضویت
    339
    تاریخ عضویت
    Nov 2006
    سن
    35
    نوشته ها
    237
    میانگین پست در روز
    0.04
    تشکر از پست
    216
    608 بار تشکر شده در 172 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 9/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    اصلا نیازی نیست.
    شما اگر چند سال درست و حسابی ساز بزنید مطمئن باشید که سلفژ هم آرام آرام کنارش میاد.
    به نظر من نوازندگی هم نوعی تمرین سلفژ محسوب میشه. مخصوصا سازهایی مثل پیانو یا درجه بعدی تا رو سه تار که پرده بندی دارند.
    درنگاه کسانی که پروازرانمی فهمندهرچه بیشتراوج بگیری کوچکتر دیده می شوی

  4. کاربران زیر از *nvidia* به خاطر این پست تشکر کرده اند:


  5. #20
    Acoustic آواتار ها
    یار همیشگی

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    یار همیشگی
    شماره عضویت
    21638
    تاریخ عضویت
    Dec 2009
    سن
    34
    نوشته ها
    1,317
    میانگین پست در روز
    0.25
    تشکر از پست
    2,776
    4,188 بار تشکر شده در 1,171 پست

    شبکه های اجتماعی من

    Add Acoustic on Facebook
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    2 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 51/1
    Given: 3/0
    میزان امتیاز
    16

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    نقل قول نوشته اصلی توسط *nvidia* [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
    اصلا نیازی نیست.
    شما اگر چند سال درست و حسابی ساز بزنید مطمئن باشید که سلفژ هم آرام آرام کنارش میاد.
    به نظر من نوازندگی هم نوعی تمرین سلفژ محسوب میشه. مخصوصا سازهایی مثل پیانو یا درجه بعدی تا رو سه تار که پرده بندی دارند.
    دوست عزیز ساز زدن چه ربطی به سلفژ داره ؟!

    این اصلا نیازی نیست که گفتید بر چه مبنایی هست ؟
    نمونه کار های من Acoustic

    PhotoBlog من راه اندازی شد Pixelworld

  6. 3 کاربر برای این پست از Acoustic تشکر کرده اند:


  7. #21
    r_a_m_i_n آواتار ها
    یار همیشگی

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    یار همیشگی
    شماره عضویت
    25935
    تاریخ عضویت
    Apr 2010
    سن
    37
    نوشته ها
    1,946
    میانگین پست در روز
    0.38
    تشکر از پست
    3,657
    3,206 بار تشکر شده در 1,404 پست

    شبکه های اجتماعی من

    Add r_a_m_i_n on Facebook
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 72/9
    Given: 3/3
    میزان امتیاز
    15

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    نقل قول نوشته اصلی توسط alibadi [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
    منظورم رو بد بیان کردم ... قصد جسارت به دوستان سنتی کار نداشتم ((هرچند خودم نزدیک سه سال مشق تار دیدم))

    من که نمیگم کار سخت و مشکلی هست. میگم به اون اهمیت نمی دن ... مثلا کتاب پوزولی جلد چهارم دارای ملودی های کروماتیک بسیار پیچیده ای هست که به شخصه ادعایی ندارم تو اجرای اون ...


    استاد شما مبنای تدریسشون در سلفژ چه کتابی هست ؟



    ممنون میشم معرفی بفرمایید

    البته خب پوزولی جلد 2 به بعد دیگه شورشو در آورده ... دیگه واقعا به نظرم لازم نیست کسی جلد 4 که گامهای دو دیز ماژور و فا دیزماژور رو داره و با اون پرشها ... بخونه... چون اگه بعد از 1 سال سلفژ کسی کلاس آواز یا خوانندگی (حالا چه پاپ چه سنتی چه اپرا) بره خیلی سریعتر میتونه گامها و نتها رو بخونه و یاد بگیره... تا اینکه چندین سال فقط سلفژ کار کنه... البته این نظر منه...

    استاد من اول پوزولی 1 رو کار کرد باهام... و علارغم اینکه من به کلید فا مسلط نبودم (چون سازم سنتیه) پارلاتی هم باهام کار کرد که خیلی کمکم کرد (هم تو وزن خوانی و هم نت خوانی)
    بعدش هم الان یک سری قطعات و گامهارو که خودش نوشته بود داد و گفت که این به عنوان مثال این تنالیته ی پراکنده ی سی بمل ماژور رو برو روی درس مثلا 33 کتاب وزن خوانی رابرت استایرر (که در کنار سلفژ این کتاب وزن خوانی رو هم باهام کار کرده بود) بنویس و بعد بیا سلفژش کن... اونطوری هم وزن خوانیش سخت میشه و هم سلفژش...
    یا مثلا چندین جلسه چندتا آهنگ معروف رو بهم معرفی کرد و بعد گفت برو نتش رو بنویس و بیار... واقعا کار سختی بود... و یا چند جلسه هم میگفت چشمات رو ببند.. و بعد با پیانو میزد و میگفت بگو چه نتی رو دارم میزنم...
    حالا هم گیر داده که برو گامهارو با پیانو بزن و انگشت گذاریشو هم بهم گفته... و میگه زدن گامها باعث میشه یک تصویری از گامهای کلاسیک بیاد تو ذهنت که بتونی راحت تر درجات مختلفش رو بخونی...
    فکر کنم یادش رفته من ساز اصلیم یه چیز دیگست
    کلا کارای زیادی میکنه آدم جالبیه... یک موزیسین به تمام معنا
    دو چيز انتها ندارد....يكي پهناي كهكشانها...دومي حماقت انسانها...البته در مورد اولي چندان مطمئن نيستم ( آلبرت انيشتن )

  8. 4 کاربر برای این پست از r_a_m_i_n تشکر کرده اند:


  9. #22
    اخراج شده

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    اخراج شده
    شماره عضویت
    40597
    تاریخ عضویت
    Jan 2011
    نوشته ها
    927
    میانگین پست در روز
    0.19
    تشکر از پست
    2,051
    2,488 بار تشکر شده در 808 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 21/44
    Given: 5/10
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    نقل قول نوشته اصلی توسط *nvidia* [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
    اصلا نیازی نیست.
    شما اگر چند سال درست و حسابی ساز بزنید مطمئن باشید که سلفژ هم آرام آرام کنارش میاد.
    به نظر من نوازندگی هم نوعی تمرین سلفژ محسوب میشه. مخصوصا سازهایی مثل پیانو یا درجه بعدی تا رو سه تار که پرده بندی دارند.
    البته با این اطمینانی که شما میگین هم نیستش چون ساز زدن یه مقوله ی جدا هست و حتماً اینظور نیست که هر کی مثلاً یه نت رو با پیانو میزنه بتونه به شکل آوازی هم بخونه ! سلفژ خیلی سختتر از این حرفاست و به مراتب ارزشش هم بالاتره حتی بالاتر از ساز زدن !

  10. 3 کاربر برای این پست از hopital تشکر کرده اند:


  11. #23
    کاربر نمونه

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر نمونه
    شماره عضویت
    56512
    تاریخ عضویت
    Oct 2009
    نوشته ها
    905
    میانگین پست در روز
    0.17
    تشکر از پست
    437
    735 بار تشکر شده در 264 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 49/2
    Given: 1/0
    میزان امتیاز
    15

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    نقل قول نوشته اصلی توسط ramin_herfeiy [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
    البته خب پوزولی جلد 2 به بعد دیگه شورشو در آورده ... دیگه واقعا به نظرم لازم نیست کسی جلد 4 که گامهای دو دیز ماژور و فا دیزماژور رو داره و با اون پرشها ... بخونه... چون اگه بعد از 1 سال سلفژ کسی کلاس آواز یا خوانندگی (حالا چه پاپ چه سنتی چه اپرا) بره خیلی سریعتر میتونه گامها و نتها رو بخونه و یاد بگیره... تا اینکه چندین سال فقط سلفژ کار کنه... البته این نظر منه...

    استاد من اول پوزولی 1 رو کار کرد باهام... و علارغم اینکه من به کلید فا مسلط نبودم (چون سازم سنتیه) پارلاتی هم باهام کار کرد که خیلی کمکم کرد (هم تو وزن خوانی و هم نت خوانی)
    بعدش هم الان یک سری قطعات و گامهارو که خودش نوشته بود داد و گفت که این به عنوان مثال این تنالیته ی پراکنده ی سی بمل ماژور رو برو روی درس مثلا 33 کتاب وزن خوانی رابرت استایرر (که در کنار سلفژ این کتاب وزن خوانی رو هم باهام کار کرده بود) بنویس و بعد بیا سلفژش کن... اونطوری هم وزن خوانیش سخت میشه و هم سلفژش...
    یا مثلا چندین جلسه چندتا آهنگ معروف رو بهم معرفی کرد و بعد گفت برو نتش رو بنویس و بیار... واقعا کار سختی بود... و یا چند جلسه هم میگفت چشمات رو ببند.. و بعد با پیانو میزد و میگفت بگو چه نتی رو دارم میزنم...
    حالا هم گیر داده که برو گامهارو با پیانو بزن و انگشت گذاریشو هم بهم گفته... و میگه زدن گامها باعث میشه یک تصویری از گامهای کلاسیک بیاد تو ذهنت که بتونی راحت تر درجات مختلفش رو بخونی...
    فکر کنم یادش رفته من ساز اصلیم یه چیز دیگست
    کلا کارای زیادی میکنه آدم جالبیه... یک موزیسین به تمام معنا



    اتفاقا از پوزولی 2 به بعد در بخش پارلاتی و کانتاتی متوجه میشویم که همه موسیقی چنگ و دولاچنگهای ساده نیست... ریتمهای شش هشتمی هم هست که در اون نوازنده های قهار هم از عهده اون بر نمی یایند ...

    با درک ریتمهای سنگین ترکیبی و مختلط ، ذهن رو میشه بیشتر پرورش داد ...


    درک ریتمهای ساده و نوشتن یک خط ملودی کار سنگینی نیست البته نمی خوام ارزش کار استاد شما رو پایین بیارم ولی به شما پیشنهاد میدم اگر واقعا دوست دارید درک بهتری از سلفژ در حد حرفه ای تری داشته باشید ((نوشتن موسیقیهای چند بخشی)) رو تجربه کنید ...


    به جای تمرین گام نوازی و آرپژ روی پیانو ، وقت بزارید و ملودیهای کروماتیک با پرشهای نامطبوع رو کار کنید .

    حتی استاد م میگفت حداقل سعی کنید این پرشها رو در ملودی حفظ کنید .


    البته همون جلد اول خیلی به شما اعتماد به نفس میده و این خیلی خوبه ...


    میدونم تحمل کلید فا برای شما سخت بود اما حالا که به این مرزحله رسیدید نوشتن موسیقی در چند بخش رو حتما تجربه کنید ... افق جدیدی در ذهن شما نسبت به موسیقی پدیدار خواهد شد ...


    امیدوارم موفق باشید.


    من افتخار شاگردی ((استاد کامبیز روشن روان ، الهامیان ، پرویز منصوری بطور مستقیم ، استاد دلشب ، استاد مهدی ستایشگر و ...)) رو داشتم
    ویرایش توسط piano4all : Monday 5 December 2011 در ساعت 02:18 PM
    [SIGPIC][/SIGPIC]

  12. 4 کاربر برای این پست از piano4all تشکر کرده اند:


  13. #24
    r_a_m_i_n آواتار ها
    یار همیشگی

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    یار همیشگی
    شماره عضویت
    25935
    تاریخ عضویت
    Apr 2010
    سن
    37
    نوشته ها
    1,946
    میانگین پست در روز
    0.38
    تشکر از پست
    3,657
    3,206 بار تشکر شده در 1,404 پست

    شبکه های اجتماعی من

    Add r_a_m_i_n on Facebook
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 72/9
    Given: 3/3
    میزان امتیاز
    15

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    نقل قول نوشته اصلی توسط alibadi [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
    اتفاقا از پوزولی 2 به بعد در بخش پارلاتی و کانتاتی متوجه میشویم که همه موسیقی چنگ و دولاچنگهای ساده نیست... ریتمهای شش هشتمی هم هست که در اون نوازنده های قهار هم از عهده اون بر نمی یایند ...

    با درک ریتمهای سنگین ترکیبی و مختلط ، ذهن رو میشه بیشتر پرورش داد ...


    درک ریتمهای ساده و نوشتن یک خط ملودی کار سنگینی نیست البته نمی خوام ارزش کار استاد شما رو پایین بیارم ولی به شما پیشنهاد میدم اگر واقعا دوست دارید درک بهتری از سلفژ در حد حرفه ای تری داشته باشید ((نوشتن موسیقیهای چند بخشی)) رو تجربه کنید ...


    به جای تمرین گام نوازی و آرپژ روی پیانو ، وقت بزارید و ملودیهای کروماتیک با پرشهای نامطبوع رو کار کنید .

    حتی استاد م میگفت حداقل سعی کنید این پرشها رو در ملودی حفظ کنید .


    البته همون جلد اول خیلی به شما اعتماد به نفس میده و این خیلی خوبه ...


    میدونم تحمل کلید فا برای شما سخت بود اما حالا که به این مرزحله رسیدید نوشتن موسیقی در چند بخش رو حتما تجربه کنید ... افق جدیدی در ذهن شما نسبت به موسیقی پدیدار خواهد شد ...


    امیدوارم موفق باشید.


    من افتخار شاگردی ((استاد کامبیز روشن روان ، الهامیان ، پرویز منصوری بطور مستقیم ، استاد دلشب ، استاد مهدی ستایشگر و ...)) رو داشتم
    درود...
    بله خب... البته من مشغول ساز اصلی خودمم هستم و موسیقی ایرانی هم گرفتاری های خودشو در گوشه ها و ردیف داره... واسه همین الان مغزم تازه داره موسیقی کلاسیک رو درک میکنه... یعنی یجورایی تازه از حالت هنگ بودن در اومدم و دقیقا میدونم دارم چکار میکنم...
    چرا خب نوشتن نت یک قطعه ی 8 دقیقه ای از استاد شجریان که تاحالا فقط 1 بار شنیده بودمش همراه با تمام زینت ها و ریز کاری ها و وزن ها و خط اتصال ها... و غیره واسه من خیلی سخت بود واقعا
    به به چه اساتیدی... منم افتخاری شاگردی استاد الهامیان رو داشتم... اما از شیوه ی تدریس این استادم بیشتر خوشم اومد (سعید هنرمند)
    ویرایش توسط r_a_m_i_n : Monday 5 December 2011 در ساعت 11:16 PM
    دو چيز انتها ندارد....يكي پهناي كهكشانها...دومي حماقت انسانها...البته در مورد اولي چندان مطمئن نيستم ( آلبرت انيشتن )

  14. 5 کاربر برای این پست از r_a_m_i_n تشکر کرده اند:


صفحه 2 از 2 نخستنخست 12

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندي ها (Bookmarks)

علاقه مندي ها (Bookmarks)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •