لیست کاربران برچسب شده در تاپیک

نمایش نتایج: از 1 به 1 از 1

موضوع: نوای خوش در شاهنامه

  1. #1
    کاربر حرفه ای

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر حرفه ای
    شماره عضویت
    1477
    تاریخ عضویت
    May 2007
    نوشته ها
    2,129
    میانگین پست در روز
    0.35
    تشکر از پست
    3,762
    6,312 بار تشکر شده در 1,841 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 8/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض نوای خوش در شاهنامه


    0 Not allowed! Not allowed!
    اشاره ی فردوسی در پیدایی نوای خوش (موسیقی) به اواسط دوران «جمشید» بازمی­گردد و این عهد تقریبا بین ده هزار تا هفت هزار سال پیش است و این است گفتار فردوسی درباره ی آن :
    جهان انجمن شد بر تخت اوی از آن برشده، فره و بخت اوی
    به جمشید بر گوهر افشاندند مر آن روز را روز نو خواندند
    سر سال نو هرمز فرودین
    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید] برآسوده از رنج، تن دل ز کین
    بزرگان به شادی بیاراستاند می و رود و رامشگران خواستند
    پس از دوران «فریدون» و آغاز جنگ­های آریاییان (سلم، تور و ایرج) که در آن پروای زخمه ی چنگ نیست... نخست بار پس از دوره ی جمشیدی در دوران «منوچهر» سخن از ساز و آواز در جشن پیوند «زال و رودابه» می­رود. که این خود آغاز دوره ی پهلوانی در تاریخ ایران و معادل چهار هزار و پانسد سال پیش است :
    بفرمود تا زنگ و هندی درای زدند و گشادند پرده سرای
    بزد نای رویین، و بربست کوس بیاراست لشکر چو چشم خروس
    اباژنده پیلون و رامشگران زمین شد بهشت از کران تا کران
    چه آواز نای و چه آواز چنگ خروشید بوق و آوای زنگ
    همه شهر ز آوای هندی درای ز نالیدن بربط و چنگ و نای
    تو گفتی در و بام رامشگر است زمانه به آرایش دیگر است
    همه شب پیلان پر از کوس و نای در و دشت پر بانگ نغمه سرای
    در این جشن، نام چندین ساز آمده که برخی از آن­ها چون :
    «بوق»، «درای هند»، «کوس»، «زنگ» و «نای رویین» ... ویژه ی جنگ و حرکت سپاهیان است و برخی چون «چنگ»، «بربط»، «نای» ویژه ی رامشگران.
    در زادن رستم جهان پهلوان ... و آمدن سام به دیدار رستم نیز از رامش خبری هست. و در آن :
    همی خورد هر کس به آوای رود همی گفت هر کس به شادی سرود
    یکی دیگر از آلات موسیقی جنگ نیز جامی بوده است که بر آن مهره می­زده­اند و چنین پیداست که آواز آن بسیار دور رَوَنده بوده است :
    بزد مهره در جام، بر پشت پیل وز او پر شد آواز، تا چند میل [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
    در داستان «هفت خوان رستم» که از افسانه­های خیالی شاهنامه در خوان چهارم است، هنگام روبرو شدن با زن جادو از «تنبور» و «رود» یاد می­شود :
    ابا می، یکی نغز تنبور بود بیابان چنان خانه ی سور بود
    تهمتهن مر آن را به بر درگرفت بزد رود و گفتارها برگرفت
    همچنین در داستان «بیژن و منیژه» سخن از گروه زیادی از رامشگران است :
    در آن خانه سیسد پرستنده، رامشگر، خنیاگر و خدمتکار بودند. اما به هر صورت این خود اشاره به دسته ی ارکستر بزرگی می­کند که تعداد آنان هر چه بود در خور نگرش است.
    از شاهنامه چنین پیداست که «کرنای» یا «نای» بسیار بلند که در آن می­دمند و هنوز در نقاره خانه­ها و در تعزیه­ها هنگام جنگ نواخته می­شود، در دورانی پیش از جمشید یعنی دوران «تهمورث»[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید] پیدا شده است :
    ز بس های و هوی و جرنگ و درای به کردار تهمورثی کرنای
    در دوران «نوذر» که به زبان اوستایی «نئوتر» خوانده می­شود و آن اشاره به فرمانروایی نژاد «مانوش» (مانوش چیترَ یا منوچهر) دارد که حکومت مرکزی ایران را در دست گرفتند، یکبار اشاره به «رود» و «رامشگر» می­شود (منظور از «رود»، چیزی است که امروزه با واژه ی «ساز» می­شناسیم)
    به درگه یکی بزمگه ساختند یکی هفته با رود و مــَی باختند
    در بخش دیگری از شاهنامه در جایی که «رستم» به فرمان «زال» برای آوردن «کی­قباد» به البرز کوه می­رود و این روزگار پیرامون چهارهزار سال پیش و آغاز دوره ی پهلوانی در تاریخ ایران است، در نخستین دیدار رستم و کیقباد باز سخن از «سرود» و «خنیاگری» است :
    برآمد خروش از دل زیر و بم فراوان شده شادی، اندوه کم
    نشستند خوبان بربط نواز یکی عود سوز و یکی عود ساز
    سراینده ای این سخن ساز کرد دف و چنگ و نی را هم آواز کرد
    که امروز روزی است با فر و داد که رستم نشسته است با کیقباد
    به شادی زمانی برآریم کام ز جمشید گوییم و نوشیم جام
    در شاهنامه از سازهای دیگری نیز نام برده شده :
    برآمد خروشیدن گاو دم دم نای سرغین و روئینه خم
    که در این شعر، «نای سرغین» و «گاو دم» سازهای بادی، و «خم رویین»(خم فلزی) نیز آلتی طبل مانند بوده است که با نواختن دست یا ضربه­های جسم دیگر از آن بانگ بلند می­شده، «تبیره» نوعی طبل است که از دیگر آلات موسیقی­ای بوده که در جنگ استفاده می­شده :
    تبیره زنان پیش بردند پیل برآمد یکی گرد چون کوه نیل
    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید] ایرانیان برای هر روزی از ماه نامی داشتند و روز نخست ماه «هرمز» روز یا «اورمزد» روز بود، «هرمز فرودین» یعنی یکم فروردین ماه
    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید] میل واحد اندازه گیری بیابان واژه ای ایرانی ایت که در انگلستان بصورت مایل و در فرانسه نیل خوانده می شود.
    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید] دوران تهمورث یک دوره پیش از دوره ی تابندگی زندگی آریاییان یعنی زمان برگرفتن اسلحه، رام کردن اسب، پیدای خط و دین و پیروزی بر نیروهای زیانکار طبیعت است.

    منبع : آريا بوم

  2. کاربران زیر از arian به خاطر این پست تشکر کرده اند:


  3. # ADS
     

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. تاثیر ادبیات ایرانی در ادب جهان
    توسط kaka در انجمن بزرگان شعر و ادب
    پاسخ: 6
    آخرين نوشته: Monday 17 November 2008, 05:38 PM
  2. سؤالی در خصوص یک ضرب المثل
    توسط h_r در انجمن بخش عمومی شعر و ترانه
    پاسخ: 8
    آخرين نوشته: Saturday 19 April 2008, 07:58 AM
  3. نقالی و شاهنامه خوانی
    توسط Babak_mix در انجمن بخش عمومی شعر و ترانه
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: Monday 25 February 2008, 07:53 AM

علاقه مندي ها (Bookmarks)

علاقه مندي ها (Bookmarks)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •