لیست کاربران برچسب شده در تاپیک

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از 1 به 16 از 18

موضوع: نقد و بررسی را با هم بیاموزیم

  1. #1
    Khashayar آواتار ها
    یار همیشگی

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    یار همیشگی
    شماره عضویت
    3230
    تاریخ عضویت
    May 2006
    نوشته ها
    1,434
    میانگین پست در روز
    0.22
    تشکر از پست
    2,349
    8,853 بار تشکر شده در 1,494 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 11/1
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    20

    پیش فرض نقد و بررسی را با هم بیاموزیم


    0 Not allowed! Not allowed!
    نقد و بررسی را با هم بیاموزیم

    درود
    نیاز به این تاپیک در این سایت و فروم به شدت احساس میشه.
    احتمالا اکثر دوستان در جریان بیشتر تاپیک های سایت باشند...
    احتمالا اکثر دوستان در جریان اخبار موسیقی در کشورمون هم هستند..
    همه نظراتی دارند...
    همه افکاری دارند...
    و همه میخواهند این افکار و ایده ها و نظرات رو به دیگران منتقل کنند!
    اما نوع منتقل کردن هست که بسیار مهمه...
    چرا ما مجله و روزنامه و پایگاهی نداریم که مثل غرب و حتی شرق!!! موسیقیمون رو نقد و بررسی کنیم؟
    چون یا اولش به دعوا میکشه یا اخرش یا هر کسی پارتی قدرتمند تری داشته باشه طرف مقابل رو به خاک سیاه مینشونه...
    تمام این ها در این سایت هم هست.. و اتفاق میوفه و دیدید...
    و یکی از دلایلش اینه که ما نقد نخوندیم، باهاش اشنا نیستیم پس نمیتونیم منتقد های خوبی باشیم و هر وقت صحبتی و بحثی میشه بجای یک نقد و گفتگوی درست و استاندارد هر چی از دهانمون در میاد به هم میگیم و اخرش هم من یا هر شخص دیگری مجبور میشه پاک کنه و ببنده و ... که واقعا زشت و شرم اوره...
    این تاپیک برای این زده شد که درکنار هم و با کمک هم و دوستانه از منابع مختلف و نظرات هم و دانسته های هم این فرهنگ نقد کردن و بررسی کردن و گفتگوی درست و اصولی رو جا بندازیم در این سایت و مطمئنا بعدا از این سایت هم فرا تر میره و در محیط حقیقی هم آثار خودش رو نشان خواهد داد...
    اینجا در کنار هم ضعف ها و ایراد ها و راه ها و شیوه ها و تکنیک ها و ... نقد و بررسی و گفتگوی درست و اصولی و صحیح رو مطرح میکنیم و امیدوارم بعد از چند ماه نتیجه اش رو ببینیم و همگی منتقد های نسبتا خوبی بشیم و با بحث ها و گفتگو ها و نقد هامون در این سایت یا جاهای دیگه در محیط حقیقی همه را شگفت زده کنیم...

    رعایت ادب و احترام به طرفین مهمترین شرط نقد و بررسی هست... و در این تاپیک هم رعایت کنید
    ویرایش توسط Khashayar : Sunday 8 August 2010 در ساعت 11:54 AM
    ...
    انسانها یا ...
    من عقده عدالت دارم، هر کس قافیه را می‌شناسد، عقده عدالت دارد، قافیه دو کفه ترازو است که خواستار عدل است...
    فرزانگان سخن نمی گویند، بلکه با استعدادان سخن می گویند و تهی مغزان بگو مگو می کنند.


    وبلاگ شخصی خشایار (من)

    کمپین مبارزه با دانلود غیر قانونی آثار هنری



  2. # ADS
     

  3. #2
    rezaranjbaraan آواتار ها
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    20686
    تاریخ عضویت
    Oct 2009
    سن
    36
    نوشته ها
    1,040
    میانگین پست در روز
    0.20
    تشکر از پست
    4,935
    4,730 بار تشکر شده در 1,044 پست

    شبکه های اجتماعی من

    Add rezaranjbaraan on Facebook
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 4/0
    Given: 6/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    بله آشوی عزیز کاملا درسته در ضمن به نظر من اولین رکن احترام به طرفه بحثه و قبول اشتباهات احتمالی و کنار گزاشتن غرور و تعصب نابجا و عادل و بی طرف بودن در صورت قضاوت کردن این کلمات من خیلی کلیشه ایه و همه از شنیدنش خسته میشن اما پای عمل که میرسه خیلی سخت میشه و پیچیده...!
    ویرایش توسط rezaranjbaraan : Sunday 8 August 2010 در ساعت 12:35 PM


  4. #3
    کاربر نمونه

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر نمونه
    شماره عضویت
    24171
    تاریخ عضویت
    Mar 2010
    سن
    50
    نوشته ها
    607
    میانگین پست در روز
    0.12
    تشکر از پست
    1,256
    2,410 بار تشکر شده در 583 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 0/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    15

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    شاید یکی از بهترین کارها هنگام بحث و نقد کردن موضوعی که در مورد اون با هم اختلاف داریم ، این باشه که گاه گاه سعی کنیم از منظری غیر از دیدگاه خودمون به مسأله نگاه کنیم و حتا گاهی از نقطه نظر طرف مقابل به موضوع نگاه کنیم .
    یکی دیگه هم اینکه سعی کنیم اول حرف طرف مقابل رو بشنویم (خوب بشنویم) و بعد نقدش کنیم (بخوانید „بهش حمله کنیم” !) . بقول زنده یاد احمد شاملو (نقل به مضمون) : وقتی داری با طرف مقابلت بحث و گفتگو می کنی و تو داری حرف می زنی ، وقتی طرف مقابلت ، آروم و ساکت وایساده و داره بهت نگاه می کنه ، اگه فکر کنی داره به حرفات گوش میده ، به احتمال زیاد دچار خوش بینی مفرط شدی ! اون احتمالا داره جواب تو رو آماده می کنه و قوای خودش رو برای حمله ی بعدی جمع می کنه !
    ویرایش توسط Don_Ramtin : Tuesday 10 August 2010 در ساعت 08:30 PM
    کسی که به هیچ چیز شک نمی کنه ، هیچ چیزی نمی دونه !


  5. #4
    کتایون آواتار ها
    کاربر جدید

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر جدید
    شماره عضویت
    29807
    تاریخ عضویت
    Jul 2010
    نوشته ها
    19
    میانگین پست در روز
    0.00
    تشکر از پست
    24
    62 بار تشکر شده در 18 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 0/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    شاید یکی از سخترین کارهای دنیا نقد کردن درست و عادلانه باشه که خیلی وقتها با قضاوت شخصی اشتباه گرفته میشه متاسفانه.
    الان نزدیک به 20 ساله که مبحثی به نام Critical thinking مطرح شده که در فارسی بهش میگن „تفکر نقادانه” و توضیحش این جا خیلی سخته اما کل بحث پیرامون اینه که در برابر یک مسئله چه جوری باید فکر کرد و تحلیل کرد. وقتی مسئله ای مورد بحث قرار میگیره باید همه ی جوانب اون در نظر گرفته بشه و تحلیل بشه. کسی که قصد نقد و بررسی چیزی رو داره باید از بالا به کل مسئله نگاه کنه و خودش رو به طور کامل از مسئله جدا کنه و حتی نکاتی رو که به ظاهر دیده نمیشن ولی وجود دارن رو مد نظر بگیره و با دانش کامل به آنچه گفته شده و یا نشده ، با استفاده از دلیل و منطق به نتیجه ی جامع و در نهایت راه حل عملی برسه.
    در خیلی از کشور ها تفکر نقادانه از اولین سال های مدرسه به بچه ها آموزش داده میشه. اما در کشور ما و فرهنگ ما اصلا توجهی به این موضوع نشده و نتیجه ی خیلی کوچیکی از این سهل انگاری رو داریم تو بچث های این انجمن می بینیم. فکر می کنم بد نباشه یکمی بیشتر با چگونه نقادانه فکر کردن آشنا بشیم. خیلی می تونه به دید ما به مسائل و تحلیل اونها کمک کنه. متاسفانه من منبعی به فارسی ندارم که بشه ازش استفاده کرد در این زمینه. اما اگه خواستید در این باره بیشتر بدونید به این وب سایت ها یه سری بزنید.

    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]

    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]

    و این آخری به نظرم به بحث ما این جا خوب کمک می کنه:

    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]


  6. #5
    Sina_Yanni آواتار ها
    کاربر نمونه

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر نمونه
    شماره عضویت
    21557
    تاریخ عضویت
    Dec 2009
    سن
    32
    نوشته ها
    908
    میانگین پست در روز
    0.17
    تشکر از پست
    3,681
    3,494 بار تشکر شده در 917 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 18/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    15

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    دوستان من از نقد اینا حالیم میشه که میگم ! با اجازه !

    امام صادق (ع) : بهترین دوستان در نزد من کسانی هستند که عیوب و نواقص مرا به من هدیه دهند .
    امام علی (ع) : کسی که عیب تو را به تو بگوید ، تو را خیر خواهی کرده است.
    و و و .

    اینا رو واسه تفریح گفتم که اولا اگه کسی ازمون عیبی گرفت ، (عیب جویی نه هاااااا ، از سر دل سوزی) سریع بهش حمله ور نشیم ! همین !

    1- واسه نقد طرف مقابلمون باید از چند و چون کار طرف نقد شونده آگاه شیم . مثلا من نقد کننده ، میخوام وهابیت رو نقد کنم ، باید از وهابیت اطلاعات کافی داشته باشم که بتونم نقد کنم . وگرنه که ... !
    البته این به این معنی نیست که طرف نقد شونده ، نقد کننده رو به بی اطلاعی از طرز تفکرش متهم کنه !
    یعنی به قول حضرت حافظ خودمون : چو بشنوی سخن اهل دل خطاست ، سخن شناس نه ای جان من خطا اینجاست

    2- یک میاد از طرز فکر من نقد میکنه ، ایراد میگیره . میگه آقا اینجا غلطه ! فلان جا یعنی چی ؟! این جور مواقعا بهتره آدم بیاد بپرسه که دوست عزیز از نظر شما درستش چی میتونه باشه ! نه اینکه بیایم بگیم : نه این که خودت خیلی حالییته ، اصلا طرز فکر تو رو کی میشناسه که نقدش کنه و ... . از نقد متقابل بپرهیزیم !
    به قول سعدی بزرگوار : آینه چون نقش تو بنمود راست ، خود شکن ، آیینه شکستن خطاست!

    3- یکی دیگه که من از نقد حالیم شده ، به حرف توجه کنیم ، نه به دهن کسی که حرف میزنه . شاید طرف آدم بدی باشه ، ولی طرز فکرش خوب باشه .
    حضرت علی (ع) : حکمت گمشده ی مومن است ، پس آن را فرا بگیر ، هر چند از دست منافق !
    و همچنین میفرمایند : حمکت را فرا بگیر ، به گفته بنگر نه به شخص!

    4- یاد گرفتم که اگه از طرز فکر طرف دارم نقد میکنم ، اگه کم آوردم نرم رفتار و کردارش رو بکوبم سرش ! شما از طرز فکرش انتقاد دارین ! از طرز نشست و برخواست و روحیات فردیش نه که ! هر چی باشه اونم آدمه !

    5- صبر کنم تا نقد طرفم تموم شه . از کوره در نرم ! عصبانی شدن همه چی رو خراب میکنه ... . همممممه چی .

    6- به طرف انگ نزنیم ! همین ! آقا شما طرز فکرت این جوریه ، پس اسرائیل پشت سرته ! غرب زده ای ! وطن فروشی ! فاشیستی ! دیکتاتوری ! فتنه گری و ... !

    7- و اینکه یادم باشه عیب خودم رو اول خودم بشناسم بعد . بهترین کمکه هاااااااا .
    حضرت علی (ع) : بزرگ ترین عیب آن است که چیزی را که زشت انگاری که خود به همان گرفتاری !

    مولانای عزیز :

    هر کسی کو عیب خود دیدی ز پیش ، کی بدی فارغ خود از اصلاح خویش
    غافل اند این خلق از خود ای پدر ، لا جرم گویند عیب هم دگر !

    به خدا باید حرف امامامون و شاعرای گهربارمون رو با آب طلا نوشت زد جلو در خونمون ... .

    بعضی وقتا فکر میکنم که مشاالله چقدر تو مناظره کاندیدا ها ، این اصول رعایت شده بود !!! مغلطه داشت غوغا میکرد ...
    دیگه قصد و غرض مغرضانه و عجله در تصمیم گیری و ... بماند !

    این رو فرا گرفتم ! امیدوارم بتونم بهشون عمل کنم !!!


    3 پاس !
    ویرایش توسط Sina_Yanni : Friday 20 August 2010 در ساعت 12:24 AM
    انسان قدر سه نعمت را ، وقتی از دست میدهد ، میفهمد :
    سلامتی ، امنیت ، پدر و مادر .
    حضرت علی ( ع )


  7. #6
    mansoor.violin آواتار ها
    کاربر فعال انجمن

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر فعال انجمن
    شماره عضویت
    22632
    تاریخ عضویت
    Jan 2010
    نوشته ها
    369
    میانگین پست در روز
    0.07
    تشکر از پست
    645
    1,434 بار تشکر شده در 357 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 3/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    15

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    لطفا بی تفاوت رد نشید و بخونید
    یه سوال داشتم از خدمتتون

    تاحالا شده خودتون رو بذارید جای طرف مقابلتون؟
    نه بخدا نشده
    فقط میگیم آره میدونم چی میگی ولی اگه واقعا بخوایم خودمون رو جای نفر مقابلمون بذاریم باید کل شرایط و اتفاقات و کل اطلاعاتشو بدونیم
    یعنی اول قبل از اینکه انتقاد کنیم(که بعضی ها انتقاد نمی کنن می توپن) چند تا سوال بپرسیم اطلاعاتمون درباره اون موضوع کامل شه بعد طرف مقابلمون رو به فحش بکشیم
    دوستان ما همگی بالای سرمون خدا اریم
    و هیچکسی نمیتونه حرفی رو حرفش بزنه چون حرفش حقه و حرفی که بخاد مقابل اون زده بشه ناحقه
    این قانون در همه زمینه ها هست حتی در موسیقی

    پس به نظر من (با فکر معیوبم) حدس میزنم شرط اول انتقاد اطلاعات کامل داشتن درباره اون موضوع از طرف مقابله

    می دونید مثله چیه مثله اینه که یه نفر یه دونه نمونه کار خودشه بذاره بدونه اینکه ما گوش گنیم(یا اینکه کم گوش کنیم) شروع کنیم به اینکه خوب نزدی


    بابا جان اول برو ببین چند وقته ساز میزنه بعد نا امیدش کن
    یارو هفت ماهه داره ساز میزنه خوب به نسبت هفت ماهش داره عالی میزنه میگیم نه تو کارت مشکل فلان داره
    درک هم عامل مهمیه
    دوستان عزیزان من
    تا وقتی مقصر طرفه مقابلمون رو ببینیم به هیچ جا نمیرسیم

    به یکی از امام های معصوم میگن(البته به زبون خودمونی دقیقش یادم نیست) : آدم بهتر از شما توی دنیا کیه؟ میگه تو هر کی رو تو دنیا میبینی بگو این از من بهتره مگر اینکه در مراوده و معاشرت با او خلافش برات ثابت شه. که مطمئنن نمیشه
    پس اگه طرز فکرمون این باشه که „”(این از من بهتره)„” مطمئنن پیشرفت خواهیم کرد
    ویرایش توسط mansoor.violin : Friday 20 August 2010 در ساعت 08:43 AM
    قـرار بود به دلهـا کمی قـرار بیاید....قرار بود که از خواب پای کار بیایـد قـراربود نرنجدکسی ز گفتن حـرفی....قرار بود سر عقـل روز گار بیایـد قـراربود سر بیگنـاه به دار نباشـد....قـرار بود فقط تا پای دار بیایـد برای آنکه بدانیـم این بهار چه زیباست....قـرار بود که بعـداز خزان بهار بیاید

  8. 9 کاربر برای این پست از mansoor.violin تشکر کرده اند:


  9. #7
    amirpartow آواتار ها
    کاربر انجمن

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر انجمن
    شماره عضویت
    23659
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    سن
    41
    نوشته ها
    129
    میانگین پست در روز
    0.02
    تشکر از پست
    228
    265 بار تشکر شده در 108 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 0/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    15

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    حرفهای شما خیلی درست و کامل ولی (البته اگه ایرای نداشته باشه که جواب بدم) در شرایطی ایراد گرفتن البته به صورت درست ایراد گرفتن یعنی گفتن مشکل به صورت منطقی نه کوبیدن طرف که از ادامه راهش سیر بشه . داشتم میگفتم ایراد گرفتن به نفعش مثلا من یک نمونه کار از خودم که خوب با پیانو زدم گذاشتم تو سایت خوب ممکن انگشت گذاری من اصولی نباشه و خودم دقت نکرده باشم و وارد نباشم یکی دیگه که وارد میاد و نمونه کار من و میبینه وقتی داره تو این کار مشکل نیبینه باید بیاد و به من بگه وگرنه این مشکل من لحظه به لحطه بزرکتر میشه و در چند مدت بعد به جایی میرسم که دیگه نمیتونم از راهی که رفتم برگردم پس نباید بیاد از من فقط تعریف کنه و شاید این مشکلی که از من گفته کسای دیگه هم متوجه بشن و ببینن خودشونم همچین مشکلی دارشتن و اون مشکلشون و که در اینجا انگشتگذاری صحیحی درست کنند حال ای مسائل دیگه
    در کل کسی که داره می آموزه باید به ایراداتی که دیگران از کارش میگرن گوش بده و ناراحت نشه هر چند بعصی ها بیشتر میکوبند ولی ما بباید از راهمون خسته بشیم بلکه به اونها ثابت کنیم که اشتباه فکر میکنند و دقتمون و توان بیشتری که تو کار میذاریم
    س از حرف بقیه نرجید و با ممارست بیشتر به کار خودتون بپردازید و بدونید برای موسیقی هیچ وقت دیر نیست و موسیقی فقط این نیست که ما یک نوازنده مطرح بشیم بلکه با کل وجود موسیقی گره بخورید حعی با از زاه گوش دادن یک اثر میتونید تمام تار و پود موسیقی رو حس کنید
    ولی دوستان سعی کنن اول انتقاد خصوی یگن چون ممکن طرف مقابل ناراحت بشه ماهم تحملمون بالا ببریم نمیگم اون کسی که انتفاد میکنه درست میگه (شایدم قصتش فقط کوبیدن باشه) ولی زندگی پر انتقاد و سنگهای بزرگ بر سر راه و باید ما خسته نشیم و با عظم بیشتر به راهمون ادامه بدیم
    من آدم تنهائیام . به من نگو با تو بیام
    آخه جونیت چی میشه . پس مهربونیت چی میشه

  10. 9 کاربر برای این پست از amirpartow تشکر کرده اند:


  11. #8
    Khashayar آواتار ها
    یار همیشگی

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    یار همیشگی
    شماره عضویت
    3230
    تاریخ عضویت
    May 2006
    نوشته ها
    1,434
    میانگین پست در روز
    0.22
    تشکر از پست
    2,349
    8,853 بار تشکر شده در 1,494 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 11/1
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    20

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    درود
    بسیار عالی.. تشکر از همه ی دوستان...
    خوب بحث نقد و نقادی از بحث هائی هست که در دانشگاه ها هم تدریس میشه...
    نقد ادبی! نفد هنری! نقد صنعتی و ...
    کتاب های زیادی هم در بارهی نقد و نقادی منتشر شده که البته در ایران چند تائی ترجمه و چند تائی تالیف شده اما همین چند کتاب در مورد نقر هم جای شکر دارد که در جامعه ای که نقد از 1400 و خورده ای سال پیش کم کم رنگ باخته میتواند با تلاش کم کم نقد و نقادی را احیا کرد!...
    ما هم دقیقا در نت آهنگ میخوایم با تلاش و کمک همدیگه با اطلاعات همدیگه... با نظرات و پیشنهادات همدیگه این فرهنگ سازی رو بکنیم...


    من در پست های بعدی چند مقاله در مورد نقد و نقادی ادبی و هنری و .. رو نقل قول میکنم و مطمئنا این اصول و مبنای برای موسیقی و هدف ما هم مفید خواهد بود... فقط باید مصالح اون رو عوض کرد و با مضالح موسیقائی جاگزین کرد که در این باب هم بحث خواهیم کرد...
    پاینده باشید
    ویرایش توسط Khashayar : Friday 20 August 2010 در ساعت 12:57 PM
    ...
    انسانها یا ...
    من عقده عدالت دارم، هر کس قافیه را می‌شناسد، عقده عدالت دارد، قافیه دو کفه ترازو است که خواستار عدل است...
    فرزانگان سخن نمی گویند، بلکه با استعدادان سخن می گویند و تهی مغزان بگو مگو می کنند.


    وبلاگ شخصی خشایار (من)

    کمپین مبارزه با دانلود غیر قانونی آثار هنری


  12. 11 کاربر برای این پست از Khashayar تشکر کرده اند:


  13. #9
    Khashayar آواتار ها
    یار همیشگی

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    یار همیشگی
    شماره عضویت
    3230
    تاریخ عضویت
    May 2006
    نوشته ها
    1,434
    میانگین پست در روز
    0.22
    تشکر از پست
    2,349
    8,853 بار تشکر شده در 1,494 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 11/1
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    20

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    درود


    مقاله ای در زیر میارم که منابع و ماخذ ان زیرش نوشته شده...
    اما از نظر شخصی تمام مطالب اون رو تائید نمیکنم و مواردی از اون رو رد میکنم که بحثش بماند برای بعد..
    امیدوارم خوندن این مقاله لذت بخش و اموزنده باشه


    **************************


    اشاره:
    آنچه از نقد در نظر اول به ذهن متبادر مي شود، ايراد و اشكال گرفتن از يك كار يا اثر علمي و هنري است، اما در واقع نقد نه ايراد و خرده گيري است نه اشكال تراشي، بلكه علم ارزيابي و سنجش ميزان اعتبار علمي يك اثر است كه مانند ساير رشته‌هاي علمي، قواعد و اصول خاص خود را دارد كه به آن «روش‌شناسي نقد » گفته مي‌شود (1). امروزه نقد در تمامي عرصه‌هاي علمي، هنري و ادبي وجود دارد و با پيشرفت روزافزون علوم از ديدگاههاي مختلف به آن نگريسته مي‌شود، مانند نقد از ديدگاه هرمنوتيك،‌ مدرنيسم، پست مدرنيسم و غيره، لذا آگاهي از اصول نقد علاوه بر اينكه به ما كمك مي‌كند تا از خرده‌گيري‌هاي غيراصولي و بعضاً به دور از اخلاق علمي درباره آثار ديگران برحذر باشيم سبب مي‌شود كه به ديدي كارشناسانه مسلح شويم، آنگاه درباره آثار ديگران قضاوت كنيم و اميدوار باشيم كه با انتقاد اصولي و ضابطه‌مند است كه مي‌توان زمينه توسعه علمي جامعه را فراهم آورد و روزنه‌هاي جديدي به روي علم و تحقيق گشود. با توجه به چنين رويكردي است كه مقاله حاضر مي‌كوشد به نحوي موجز نقد را در سه جنبه نقد بيروني، نقد دروني و تحليل محتوا مورد بررسي قرار دهد. البته مراد ما از نقد، نقد آثاري است كه در قالب نوشتاري پديد مي آيند و اصطلاحاً به آن متن مي گويند، مانند كتاب ، مقاله و يا هر اثر نوشتاري ديگر.
    مقدمه:
    واژه نقد و نقد كردن در قديم به معناي تعيين عيار سكه طلا و تشخيص سكه واقعي از سكه قلب بوده است، اما در تداول امروز در يك مفهوم كلي به معناي قضاوت و ارزيابي درباره اعمال، افكار و آثار ديگران است و آنچه بيشتر از نقد به طور اخص مدنظر است سنجش و ارزشيابي دقيق و علمي درباره آثار و دستاوردهاي علمي نويسندگان، هنرمندان و دانشمندان در تمامي حوزه‌هاي دانش بشري است. به كمك نقد است كه يك اثر اعتبار مي‌يابد و نقاط ضعف و قوت آن عيان و موجب اصلاح مداوم الگوهاي دانش بشري مي‌شود. به عنوان مثال نقدهاي فرانسيس بيكن در قرن هفدهم بر منطق قياسي ارسطو سبب نسخ آن و استقرار منطق جديد استقرايي شد، لذا اهميت نقد در انقلابات علمي انكارناپذير است. اما نقد نيز چون ساير رشته‌هاي علمي اصول و قواعد خاص خود را دارد؛ اطلاع و بصيرت از اين اصول به همراه تجربه و برخورداري از ذهني پويا و نقاد به ما كمك مي‌كند تا گزارشي نقادانه و سازنده از يك اثر به دست دهيم و اما اصول مذكور:
    نگاه ناقد به يك اثر بايد همچون نگاه كارآگاه به يك صحنه پليسي باشد تا بتواند ارتباط منطقي بين اجزاي يك اثر را كشف و تحليل كند. نقد يك حمله و دفاع است؛ حمله به نقاط ضعف و دفاع از نقاط قوت. چه درحمله و چه در دفاع وجدان علمي و وجدان انساني بايد حاكم باشد و قلم و شخصيت در وادي غيرعلمي حركت نكند. هر امري را بايد با دلايل بپذيريم يا رد كنيم، هرچند كه ممكن است براي ديگران مكدركننده باشد، اما وجدان ناقد اقتضايي جز حقيقت‌گويي ندارد.
    اصولاً‌ اساس يك اثر يا كار خوب در ايجاد ارتباط است؛ ارتباط بين اجزاي مختلف يك اثر و هرچه اين ارتباط منطقي‌تر و منسجم تر باشد ارزش و اعتبار اثر نيز بيشتر است. اجزاي اين فضاي ارتباطي شامل 1- مولف، 2- خواننده، 3- بافت و زمينه هاي اجتماعي، فرهنگي، سياسي و اقتصادي توليد اثر و 4- متن اثر است در نمودار زير رابطه اين اجزا نشان داده مي شود.
    پيوستگي بين اجزا سبب گفت‌وگو و ديالوگ بين عناصر بيروني و دروني اثر مي گردد.
    الف- عناصر بيروني نقد:
    1- مولف يا توليد كننده اثر: براي اينكه بتوان نسبت به برخي از برداشت‌ها و ايده‌هاي مطرح شده در متن با دقت بيشتري اظهارنظر نمود ضروري است كه تصويري از شخصيت نويسنده در اختيار داشته باشيم تا بتوانيم پرسش هايي را كه درباره مولف مطرح مي شود پاسخگو باشيم. پرسش هايي از اين دست؛ آيا مولف از نظر علمي در سطحي قرار دارد كه اثر را توليد كند، گرايش هاي سياسي، فكري و اقتصادي مولف چيست و موقعيت علمي مولف در محافل آكادميك به چه ميزان است؟
    2- برنامه پژوهشي يا گفتمان پژوهشي (research programme) يعني اثر درچه فضاي گفتماني (2) و تحت عنوان چه برنامه پژوهشي _فضاي حاكم بر پژوهش_ ايجاد شده است، فضايي كه ممكن است تحقيق در همه موارد تحت تاثير آن باشد و با تغيير گفتمان هم عوض شود. از اين نظر بايد بر شرايط زماني و مكاني توليد يك اثر يا پيام تاكيد كرد كه آن را اصطلاحاً تاريخيت اثر مي گويند كه برمبناي آن هر اثر و نظريه ريشه در خاك، لحظه هاي معيني از تاريخ دارد و با جنبه هاي ديگر حيات اجتماعي و فرهنگي آن لحظه در توازي و تفاهم است. هيچ متني معناي مطلقي ندارد معناي هر متني عرضي است از فرهنگ حاكم در زمان قرائت كه حتي زبان فضا را هم تغيير مي دهد، مانند فضاي گفتماني زمان جنگ، دوران سازندگي و دوران اصلاحات.
    3- انتشارات: سيستمي كه اثر را نشر داده است، در ارزيابي ما نسبت به منبع جايگاهي خاص دارد زيرا مشخص كردن نوع انتشارات بسيار مهم است كه آيا حقوقي است، سياسي است ، دولتي يا نيمه دولتي است زيرا هيچ انتشاراتي نمي پذيرد كه اثري به زيان او منتشر شود. شايد بهترين مثال در اين خصوص كتاب‌هاي فارسي است كه در قرن نوزدهم تحت تاثير فضاي استعماري در بمبئي و كلكته هند منتشر مي‌شدند.
    4- خواننده: منظور آن است كه اين اثر براي چه كسي نوشته شده است و چه طيفي از خوانندگان را دربرمي گيرد؛ آيا براي طيف طرفدار يا مخالف نوشته شده است، براي مخاطبين حزبي و گروهي تاليف شده است يا اينكه عموم مردم را مخاطب قرار داده است، به عنوان مثال سياست نامه خواجه نظام الملك طوسي براي طيف طبقه حاكم نوشته شده است. طيف شناسي خوانندگان از نكات مهم و اساسي نقد بيروني محسوب مي شود.
    5- ناقد: ناقد كيست و نقد خود قبل از انتقاد بسيار مهم است. ضروري است كه ناقد به موضوع اشراف داشته باشد و حداقل هم عرض مولف باشد، به زبان اثر تسلط داشته باشد، از قدرت تحليل و استنتاج بالايي برخوردار باشد و مشخص كند كه آيا همه اثر را نقد مي كند يا بخشي از آن را.
    ب- عناصر دروني نقد:
    1- موضوع: مي‌توان آن را پرسش يا گزاره بزرگ ناميد كه قصد داريم آن را نقد كنيم. آيا موضوع اثر موضوعيت دارد، جامع و مانع است، واژگان آن بار ارزشي دارد، آيا از اصطلاحات بيگانه استفاده كرده است؟ اينها پرسش هايي است كه از موضوع يا گزاره بزرگ بايد پرسيد. يك اثر بايد محدوده زماني و مكاني مشخص داشته باشد و اين در موضوع انعكاس يابد. البته بهتر است موضوع از اندك ابهامي برخوردار باشد كه آن را بلاهت موضوع گويند. موضوع بايد با محتوا همپوشي داشته باشد.
    2- سابقه پژوهش (researche review) : سابقه تحقيق تا چه حد ذكر شده است ؟ آيا زمينه ها براي خواننده ممحض است يا گمراه كننده؟ در اين بخش بايد منابع و آثار مرتبط با اثر به خوبي نقد شوند و از تكرار و واگويي پرهيز شود تا ميزان نوآوري و بداعت مولف آشكار گردد، زيرا اصالت يك اثر در بديع بودن آن است.
    3- محتواي تحقيق: زيرمجموعه‌اي كه مولف تحقيق خودش را به پرسش‌هاي كوچكتر تقسيم كرده تا بتواند گزاره بزرگ يا پرسش بزرگ- موضوع- را پاسخ گويد، آن را اصطلاحاً مهندسي تحقيق گويند. ضروري است مشخص شود داده هاي تحقيق -كه بايد در يك نظام منطقي و روشمند به سامان برسد - تا چه حد قابل وثوق و اطمينان است و اين همان هسته سخت (hard care) تحقيق است كه تحقيق برگرد آن شكل گرفته است. كشف، فهم و نقد هسته سخت يك تحقيق وظيفه اصلي ناقد است و براي دستيابي و نقد هسته سخت ناقد بايد محتواي تحقيق را به دو قسمت تقسيم كند؛ 1- برش هاي ريز، 2- مهندسي كار.
    در يك اثر مثلاً مقاله هر پاراگراف بايد حكم يك برش كوچك را داشته باشد و گرنه جاي نقد دارد. تبديل برش بزرگ- موضوع- به برش كوچك نشان دهنده فضل مولف است. اين فرايند در طي مهندسي كار صورت مي‌گيرد؛ يعني ارتباط برش كوچك با برش بزرگ و نقد عدم ارتباط برش كوچك با برش بزرگ كه مي توان آن را شجره كردن كار ناميد.
    4- ادبيات نگارش: بخشي از آن به شيوايي و رسايي نثر مولف مربوط مي شود و بخشي ديگر به اصول و قواعد نگارش، ساختار و واژگان و اصطلاحات ، پاراگراف بندي و لحن نويسنده مربوط است كه آيا نويسنده براي خواننده احترام قائل است و اعتماد خواننده را جلب مي‌كند؟ يك متن در ذات خود بايد ايجاد اعتماد كند، يعني خواننده در كتاب مشاركت داشته باشد. در بررسي ادبيات نگارش شايسته است به روش نگارش، انسجام مطالب، شيوه ارجاع دهي، نقل قول، سيستم استدلال و تبيين و مستندات تحقيق عنايت خاص شود.
    تحليل محتوا: اصطلاح تحليل محتوا (content analysis) نامي است كلي براي روش‌هاي تحليل، مانند: روش‌هاي ژرفانگرانه يا دروني كه در آن كيفيت محتوايي داده‌ها مورد تفسير و يا تاويل (interpretation) و تبيين (explanantion) واقع مي‌شوند و ديگري تحليل ساختاري است كه به شكل واژه ها، قرار گرفتن آنان در جمله ها، سبك و حجم مطالب بر حسب موضوع و ... مي پردازد. واژه‌هاي متفاوتي مانند: تفسير، تاويل، تعبير، تبيين، تحليل مضمون و حتي آناليز براي تحليل محتوا به كار برده مي‌شوند كه گاه شاخه‌اي از تحليل محتوا را مشخص مي كند و گاه هريك از آنها كاملاً همتراز با اصطلاح تحليل محتوا به طور عمومي و يا كلي به كار برده شده اند. در يك رويكرد كلي تحليل محتوا در واقع كشف محتواي پنهان داده‌ها يا واحدهاي مورد تحليل از وراي گفته‌ها، تصويرها، سمبل‌ها و ... است. خواه واحدها متوني نوشتاري باشند، مانند متون تاريخي، سياسي، حقوقي و يا گزارش هاي علمي و تاليفات ادبي منثور و منظوم و يا اعداد و ارقام و جدول‌هاي آماري و يا ساخته‌هاي فني و صنعتي، رفتارهاي فردي، خانوادگي و اجتماعي، رفتارهاي سياسي، رفتارهاي هنري (مانند بازيگري، اجراي نمايش و كارگرداني) ، طرح هاي معماري و شهرسازي ، رمزها و نشانه‌ها و نمادهاي (symboles) مادي و معنوي، اجراي برنامه‌هاي راديويي و تلويزيوني، باورها يا اعتقادات مذهبي و هزار مورد ديگر. بديهي است تحليل هر يك از موارد برحسب موضوع مورد بررسي روش‌شناسي خاص خود را مي‌طلبد.
    در موارد بسياري پيام‌هاي موجود در شكل ظاهري واژه ها يا داده‌هاي آماري و نموداري نيست بلكه بايد از وراي اين داده‌ها به كشف واقعيت درونه پيام‌ها و ارزيابي آنان پرداخت تا به هدف تحليل محتوا - كه همانا تبيين است- دست يافت. آلن بيرو در كتاب خود، فرهنگ علوم اجتماعي، در توضيح امر تبيين مثالي مي‌آورد و آن را همانند باز كردن و بيرون آوردن چيزي از درون فضايي بسته مي‌داند و تبيين را «همانند نقاشي‌هاي مدرن يك بادبزن دستي مي‌داند كه جز در صورت گشودن آن ديده نخواهد شد». وي اضافه مي‌كند كه تبيين به گشايش و بسط آنچه به جهت ايجاز مبهم مانده، مي انجامد . در هر حال تبيين يك متن نوشتاري هم شامل عناصر كلي است كه قابل ملاحظه و شمارش هستند، مانند صور مختلف واژگان يا ساير داده‌هايي كه از صورت ظاهر متن قابل تشخيص‌اند و هم شامل مفاهيم يا عناصري هستند كه در پس آرايش ظاهري واژه ها و جمله ها پنهان شده اند.
    هدف و كاربرد تحليل محتوا: علاوه بر كشف ارتباط دروني اجزا و عناصر تشكيل دهنده داده هاي مورد تحليل، هدف از تحليل محتوا، دستيابي به درونه پنهان يا قصد واقعي توليد كننده پيام است، به عبارت ديگر يافتن محورهاي اصلي فكري پديد آورنده وشرايط و اوضاع و احوال محيطي مرتبط با توليد اثر نوشتاري و در نهايت به دست دادن تفسيري واقع گرايانه از آن است. بدين ترتيب قابليت وثوق (reliability) به آنچه كه مطرح شده است، مي تواند افزايش يابد. تفسيري كه به عمل مي آيد، در واقع و به اصطلاح منطق، نوعي حكم كردن يا داوري (judgment) است. داوري نوعي برقراري ارتباط بين اجزا و مجموعه‌اي از داده ها است كه يكي از افعال طبيعي و اساسي يا ذاتي عقل است. بنابراين انجام دادن اين عمل براي هر بررسي‌اي امري ضروري است.
    لازارس فلد (lazars feld) پژوهشگر متون تفسيري هدفي را كه براي تحليل محتوا عنوان مي‌كند عبارت از مسائلي هستند كه بايد گشوده شوند، مانند: « كي چه مي گويد به كي و با چه نتيجه اي؟» او در واقع روند انتقال پيام يا ايجاد ارتباط را شامل چهار بعد متفاوت مي داند؛ منبع پيام، پيام گيرنده پيام و تاثير يا نتيجه پيام. با شناخت عيني اين ابعاد، محتواي پيام آشكار مي‌گردد. لاس ول (lass well) همكار وي نيز درباره هدف تحليل محتوا در بررسي‌هاي ارتباطي، شناخت محتواي پيام را در مراحل و ابعاد وسيع تري از لازارس فلد مورد توجه قرار مي‌دهد، مانند «چه كسي، چه چيزي را، به چه كسي، چگونه، چرا و با چه تاثيري مي گويد؟» كه در بطن خود متضمن نوعي نقد است. در واقع همه روش‌هاي تحليل محتوا براي مطالعه آنچه در گفتار هست ولي در نگاه اول ديده نمي‌شود و به عبارت ديگر آنچه تفريحي و نهفته است، مناسب است. پژوهنده با بهره‌گيري از دستگاه‌ها و مباحث استدلال و استنتاج منطقي، مانند روش‌هاي استقرا و انواع برهان در امر تحليل، از مرحله ساده پذيري يا سطحي نگري و درك عميق‌تر از آنچه ظاهراً در برابر اوست، دور مي شود. به گفته كيوي، محقق اين عرصه، تحليل محتوا محقق را مجبور مي كند از تفاسير شتاب زده مخصوصاً از تفاسير نسنجيده خودش فاصله بگيرد.
    فرايند تحليل: روش‌هاي تحليل كه كم و بيش از نقد ادبي يا نقد تاريخي انشعاب يافته‌اند را مي‌توان در بررسي متون نوشتاري مورد استفاده قرار داد. در سطور پيشين به دو نوع روش تحليل اشاره كرديم؛ روش محتوايي يا تاويلي - هرمنوتيك- روش ساختاري. بديهي است بر حسب موضوع يا شكل واحد مورد تحليل، نوع كاربري روش تحليل تغيير مي نمايد. در تفسير عكس ها يا نگاره ها به نحوي عمل مي شود كه تا حدي مشابه تحليل و تفسير متون نوشتاري است. در هر حال، در داخل هر يك از روش هايي كه براي تحليل برگزيده مي شوند، با توجه به فرضيه مطرح شده- چنانچه فرضيه‌اي عنوان شده باشد- انتظارات يا ديدگاهها، تعريف و طبقه‌بندي مي‌شوند.
    به عبارت ديگر چهارچوب كلي خواسته‌ها يا تحليل، مشخص و تعريف مي‌گردد. در انواع بررسي‌هاي خالص كه بدون فرضيه صورت مي‌گيرد، مقوله بندي يا تعيين قالب‌هاي تحليل، بر حسب زمينه‌ها و ابعاد موضوعي تشكيل دهنده متن از يكديگر بازشناخته مي‌شوند و در رده‌ها يا طبقه‌هاي متفاوتي قرار مي‌گيرند. به گفته برلسون (borlesson) مقوله هاي چه گفته شده است؟ از مقوله‌هاي چگونه گفته شده است؟ متمايز مي‌گردد.
    موريس دوورژه فكر بنيادي تحليل محتوا را عبارت از قرار گرفتن اجزاي يك متن (مانند واژه‌ها، جمله ها، بندها و مانند آن را) در مقوله‌هاي از پيش تعيين شده و شمارش و اندازه گيري آنان مي‌داند و برحسب اين مقوله بندي هاست كه معتقد است نتايج تحليل معين مي‌گردد. او مي‌گويد: تحليل محتوا به يك معنا عبارت است از مقوله بندي همه اجزا يك متن در دسته‌ها و يا به عبارت خود او در جعبه‌هاي مختلف است و بدين ترتيب اجزاي و عناصري كه در هر جعبه مرتب شده‌اند چگونگي يا برنامه تحليل متن را مشخص مي‌نمايد. در هرحال، در تحليل نوشتارها چه از روش تحليل محتوايي استفاده شود و چه از روش تحليل ساختاري بايد هدف از تحليل مشخص و به صورت دستور كار،‌تحليل و تنظيم شود. در ادامه به معرفي تحليل محتوا بر پايه هرمنوتيك و تحليل ساختاري مي‌پردازيم:
    تحليل محتوا بر پايه هرمنوتيك: اين تحليل روشي كلاسيك در تحليل درون مايه است زيرا از قديمي‌ترين نوع روش‌هاي تحليل محتوا بوده است كه براي متون نوشتاري و هر نوع بيان ديگر به كار برده مي‌شد. نوعي بازگويي نوشتار يا گفتار مورد بررسي است به صورتي آشكارتر از آنچه كه در صورت ظاهري متن اصلي ديده مي شود و يا تا حد امكان، شفاف كردن پيام هاي نهفته در متن اصلي است كه با نقد ادبي و تاريخي آغاز گرديده است. تحليل محتوا، هميشه و در مورد همه واحدهاي قابل تحليل به كار نمي رود، كاربرد آن فقط در مواردي است كه لازم باشد از محتواي كلام چيزي جز ظاهر آن آشكار شود. تحليل دروني معمولاً روشي است كه بايد به كشف رمز محتواي پنهان پيام ها بپردازد و به عمق ساختار متون و اسناد نفوذ نمايد و به ساخت ظاهري آن اكتفا نكند. روش تحليل هرمنوتيك (hermeneutics) كه در برابرتفسير، تعبير، بازگردانيدن، سفرنگ (sofrang) (3) و تاويل شناخته شده است، نام ديگري براي تحليل محتوا است كه دانش و روش تفسير متون نوشتاري است.
    در تعريف تحليل هرمنوتيك آمده است آنچه از كلام و عبارت مفهوم شود، نكته‌اي لطيف و باريك كه در كلام منظوم گنجانبده شود. به عبارتي ديگر، مفهوم را مجموعه‌اي از واژه ها مي‌دانند كه با هم يا به كمك يكديگر مبين انديشه بخصوصي مي‌گردند و يا مضموني را ايجاد مي‌كنند. به گفته اي ديگر واحدهاي مورد تحليل به طور كلي خود واژه ها نيستند، بلكه معناي آنها هستند كه مشخص كننده تحليل محتوا هستند. هدف تحليل هرمنوتيك، تفسير داوري‌ها و ارزش‌گذاري‌هايي است كه نويسنده نسبت به اشخاص، پديده ها و مسائل مورد بحث ابراز كرده است، مثلاً‌ هنگامي كه گفته مي‌شود : از فحواي كلام چنين برمي آيد كه ... عمل تحليل هرمنوتيك در حال صورت گرفتن است. تفسير و توصيف عكس‌ها نيز نوعي تحليل هرمنوتيك است كه به كمك سوابق ذهني و تجربي مفسر و احاطه او به مسائل اجتماعي، فرهنگي، سياسي و ايدئولوژيك صورت مي گيرد. در تفسير آثار هنري دو بعدي كه ممكن است در متون نوشتاري به آنها اشاره شده باشد نيز داوري نقد كننده بر داده هاي نامبرده و مسائل اجتماعي هنر و فرهنگ غالب استوار است.
    مستقيم يا غيرمستقيم بودن سندي كه مورد تحليل واقع مي‌شود داراي اهميت است. طبيعتاً تحليل هرمنوتيك از روي متن اصلي مي‌تواند به واقعيت نزديكتر باشد تا تحليلي كه براساس متون برگردانده شده به زباني ديگر صورت مي‌گيرد (گرچه برگردان متن از زباني به زبان ديگر، علاوه براينكه نوعي ترجمه آزاد است، خود تا حدي و به نوعي تحليل كردن نيز است.) و يا متوني كه در باره متن اصلي نوشته شده اند. در هرحال هر يك داراي ارزش و اعتبار نسبي خودخواهند بود. اين اعتبار به چگونگي تشخيص و برداشت شخص ناقل از روي سند اصلي يا برگردان متن و مهارت مترجم آن در انتقال دادن مفهوم اصلي متن مبدا و به كارگيري واژه هاي برابر در زبان مقصد و انتقالي حالت، مقصود و سبك نوشتاري و البته ميزان آگاهي مفسر نسبت به اوضاع و شرايط محيطي و فرهنگي نويسنده بستگي دارد.
    در تحليل محتوا - كه البته روشي عقلاني (rationalistic) و منطقي نيز است - مفسر به نحوي آگاهانه اصول استدلال منطقي را در آن به كار مي‌گيرد و بدين منظور برنامه اي را براي تحليل تنظيم مي‌نمايد، براي مثال او مي‌تواند درباره مقوله‌هاي تحليل هرمنونيك يك يا چند واحد تحليل از موارد زير را برگزيند و يا همگي آنها را در تحليل به كار بندد.
    1- يافتن هدف و موضوع بيان
    2- ارزيابي انواع داده ها و مثال هاي مورد بهره‌گيري در متن
    3- تشخيص شيوه‌هاي استدلال در بيان و پايه هاي داوري
    4- چگونگي ارزش گذاري‌ها و استحكام معيارهاي اندازه گيري
    5- وجود يا عدم استحكام در بيان
    6- به كار بردن صداقت در بهره گيري از شواهد
    7- كشف گروه يا طبقه اجتماعي، سياسي و يا فرهنگي مخاطب
    8- ارزيابي جهان بيني و ديدگاه توليدكنندگان پيام ها و گفتارها
    9- دخالت فكر و رفتار يا attitude نويسنده
    تحليل ساختار: نوع دوم، تحليل ساختار يا ساختاري نوشتار يا گفتار است كه به آن تحليل سمانتيك كمي (quantitative semantics) نيز گفته مي‌شود. در اين نوع تحليل واژه‌ها، معني ها و حالت‌هاي متفاوتشان برحسب بخش هاي گوناگون كلامي، ميزان تكرار آنها و كوتاهي و بلندي جمله‌ها، الفاظ، اصطلاحات، حالات نوشتار و ارتباط واژه ها و عبارات مورد شمارش و اندازه‌گيري واقع مي شوند. گاهي حجم مطالب نوشته شده درباره يك موضوع و در دوره‌اي معين مورد سنجش و اندازه‌گيري واقع مي گردد و گاهي عنوان‌هاي مقاله هاي يك روزنامه يا ادواري در سال‌هاي مشخص مورد تحليل و تفسير واقع مي شوند. در هر حال ممكن است در يك بررسي، فقط يكي از موارد ياد شده موضوع تحليل واقع گردند. در اين روش كه به آن معناشناسي كمي نيز گفته مي‌شود رابطه پيوستگي يا همبستگي واژگان با يكديگر را مي توان از طريق فرمول‌هاي آماري به دست آورد.
    روش سمانتيك، زبان شناسي مقداري نيز ناميده شده است. بدين سبب كه ميزان تكرار واژه هاي خاص كه مورد بهره‌گيري نويسنده قرار گرفته است، با ميزان تكراري آن واژگان در زبان متداول روز جامعه، مقايسه مي گردد- البته امكان انجام اين مقايسه هنگامي ميسر است كه چنين بررسي بزرگي در سطح جامعه، قبلاً و براي همان دوره زماني صورت گرفته باشد- يعني فراواني واژگان در چندين اثر ادبي، علمي، هنري، فني و غيره در دوره اي خاص،مورد اندازه گيري قرار گيرد و نتايج حاصل از آن، به عنوان معيار، شاخص يا الگويي براي مقايسه، مورد بهره گيري واقع گردد. براي مثال سنجش سبك يك نويسنده را مي توان به همين نحو تعريف نمود. مي دانيم كه سخن گفتن بر اين فرض استوار است كه كلمه هايي كه به كار برده مي شوند را شنوندگان درك مي كنند، يعني اينكه كلمه هاي متداولي هستند ولي در ميان همين كلمه هاي متداول هر نويسنده كلمه هاي معيني را بر ديگر كلمه ها ترجيح مي دهد. ميزان تكرار كلمه‌هايي كه به كار مي برد، همان ميزان تكرار آن كلمه ها در استعمال متداولشان در جامعه نيست. اين اختلاف در ميزان، ويژگي سبك هر نويسنده اي را تشكيل مي‌دهد و مي توان به كمك روش‌هاي آماري آن را مورد بررسي قرار داد و در نهايت توصيفي منظم و يا حتي فرمول خاصي را براي سبك يك نويسنده معرفي نمود. اندازه معمول جمله هاي نويسنده باواحد واژه مورد سنجش يا اندازه گيري قرار مي گيرد و كوتاهي و بلندي جملات او تعريف مي گردد. به علاوه چگونگي هماهنگي بين اجزاي متفاوت جمله يا حالت نحوي (syntactic) آنها طبقه بندي و توصيف مي شوند. مطابقت (concordance) واژه‌ها و رابطه مطالب با يكديگر را مي‌توان محاسبه نمود بدين معنا كه هركجا مثلاً واژه‌اي خاص ظاهر مي‌شود در كنار او واژه خاص ديگري آن را همراهي مي‌نمايد. يافتن اين گونه آميزه‌هاي كلامي، پژوهنده را در تشريح و توصيف سبك نويسنده ياري مي نمايد. از اين روش براي يافتن واژه ها يا حتي جمله هاي محو شده يا از بين رفته در نوشتارهاي قديمي استفاده مي گردد. هربرت ماركوزه تحليل متون و واژه ها را با ديدگاهي چند ساحتي (maltidimentional) امكان پذير مي‌داند و علت آن به درستي، تغيير در نقش ها و مفاهيم واژگاني است كه در شرايط و مناسبت هاي گوناگون به كار مي روند و به همين سبب خاطرنشان مي سازد كه «تحليل زبان شناسانه يك شعر يا يك پژوهش ادبي با ارزيابي گفته‌ها و نوشته‌هاي سياسي يكسان نيست... به منظور آنكه تحليل نقدي اين آثار در وظيفه و نقش خود - كه تعيين مناسبات واژه ها و مفاهيم مستعمل در يك شعر يا يك مقاله است- كامياب گردد، بايد نقد تحليلي زبان در جهاني چند ساحتي، فعاليت خود را گسترش دهد و از ديدگاههاي مختلف به بررسي يك اثر بپردازد. با پيروي از اين روش مي توان دريافت كه چگونه هر واژه را نظام هاي گوناگون مناسبات كلامي، در معاني و موارد مختلف به كار مي برد. »
    براي شناخت سبك، علاوه بر مقايسه كردن و تطابق دادن واژگان نويسنده با زمينه‌هاي محيطي موجود، شيوه نگارش و بيان، كوتاهي يا بلندي عبارت‌ها، سادگي يا پيچيدگي آنان و از اين قبيل، مي‌تواند در ايجاد تصويري واقع گرايانه از سبك نوشتار موثر باشد. در اين مورد دو نوع تحليل مي‌تواند صورت پذيرد؛ يكي شمارش تمامي واژه‌هاي يك متن و طبقه‌بندي كردن آنان براساس صورت‌هاي گوناگون كلامي مانند اسم، صفت، قيد و غيره و ديگري واژه هايي كه سبب تكرار بسيار، صورتي نمادين و خاص نويسنده را پيدا كرده اند.
    اين نوع تحليل كمي- كه بر روي اجزا ساختاري يك متن نوشتاري صورت مي‌گيرد- بدان سبب كه به طور نسبي كمترين تاثير ذهن يا شخصيت‌هاي تحليل كننده در آنان ديده مي‌شود و بدين ترتيب با روش هاي علمي توافق بيشتري دارد، نسبت به تحليل دروني يا سبك داراي كاربرد بيشتري نيز است.
    يافتن حجم نوشتار در ارتباط با موضوع، نوع ديگري از تحليل سمانتيك كمي است. بدين منظور تعداد واژگان مربوط به هر موضوع و يا سطح اختصاص داده شده به يك موضوع يا عنوان و يا تيتر مقاله هاي موجود در روزنامه‌هاي پرشمارگان يا ادواري‌ها، عمل مي‌شود. با اين تفاوت كه در مورد اخير اندازه گيري برحسب تعداد عنوان‌ها و گروه موضوعي آنان صورت مي‌گيرد.
    يادداشت ها:
    1- مقصود از روش شناسي نقد، مجموعه فنون و روش هايي است كه به وسيله آن مي توان يك اثر را منتقدانه ارزشيابي كرد و به نتيجه اي درست يا نزديك به واقعيت دست يافت. روش شناسي يا methodology شاخه‌اي از منطق است به نام منطق عملي كه به اصول عمومي شكل گيري دانش و نظام اصول و نحوه انجام تجربيات و بررسي ها در هر يك از شاخه هاي دانش مي پردازد.
    2- گفتمان discourse چتر منطقي حاكم بر يك گفت وگو كه فهم زمان بر آن حاكم باشد اين گفتگو تمام ساحت هاي علمي را دربرمي گيرد.
    3- در فارسي باستان اين واژه براي تفسير اوستا به كار رفته است.
    فهرست منابع:
    1- پوپر، كارل، ريموند: شناخت عيني (برداشتي كامل) ترجمه احمد آرام، تهران، انديشه هاي عصر نو، 1374
    2- پوپر، كارل، ريموند: منطق اكتشافات علمي، ترجمه سيدحسين كمالي، تهران، انتشارات علمي و فرهنگي 1370
    3- ساروخاني، باقر: روش هاي تحقيق در علوم اجتماعي، ج دوم، تهران، پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي 1373
    4- شاله، فيلسين، شناخت روش علوم يا فلسفه علمي، ترجمه يحيي مهدوي، دانشگاه تهران، 1344
    5- نوذري، حسينعلي، پست مدرنيتيه و پست مدرنيسم، ج دوم، انتشارات نقش جهان، 1380
    6- بيرو، آلن، فرهنگ علوم اجتماعي، ترجمه باقر ساروخاني، تهران، كيهان، 1366
    7- دوورژه ، موريس، روش هاي علوم اجتماعي، ترجمه خسرو اسلامي، تهران، اميركبير 1362
    8- صديق سروستاني، رحمت الله «كاربرد تحليل محتوا در علوم اجتماعي»، نامه علوم اجتماعي، ش 8 زمستان 1375
    9- ماركوزه ، هربرت،انسان تك ساحتي، ترجمه محسن مويدي ، ج سوم، تهران، اميركبير 1362
    10-ankersmit. f. r. historiography and post modernism. history and theory 1989
    11-bann. stephen. towards a critical historiography: recent work in philosophy of history. philosophy. vol 56. no 117-1981
    12-burke peter (ed) new perspectives on historical writing polity press history and social theary. polity press1992
    13- colling wood r. g anessay on metaphysics. claren don press 1940
    14- baugh. l. sue: how to write term papers and reports. n. t. c 1993

    رضا دهقاني



    ******
    پاینده باشید
    ویرایش توسط Khashayar : Friday 20 August 2010 در ساعت 12:55 PM
    ...
    انسانها یا ...
    من عقده عدالت دارم، هر کس قافیه را می‌شناسد، عقده عدالت دارد، قافیه دو کفه ترازو است که خواستار عدل است...
    فرزانگان سخن نمی گویند، بلکه با استعدادان سخن می گویند و تهی مغزان بگو مگو می کنند.


    وبلاگ شخصی خشایار (من)

    کمپین مبارزه با دانلود غیر قانونی آثار هنری



  14. #10
    Porya آواتار ها
    کاربر فعال انجمن

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر فعال انجمن
    شماره عضویت
    19790
    تاریخ عضویت
    Sep 2009
    نوشته ها
    374
    میانگین پست در روز
    0.07
    تشکر از پست
    781
    1,061 بار تشکر شده در 339 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 0/1
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    15

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    خیلی چیز هایی که میخواستم بگم توی مقاله ای که جناب خشایار گذاشتن هست واسه همین سخن رو کوتاه میکنم

    فقط دو نکته غیر قابل کنترل این که :

    اصولا طرفین ماجرا یکسری اعتقاداتی دارن و طبیعی هم هست ، وقتی کسی حس کنه به اعتقاداتش داره توهین میشه ، جبهه میگیره و از خودش و اعتقادش دفاع می کنه . شرط اول نقد کردن و نقد شدن داشتن جنبه هست که متاسفانه این مورد هم با حرف زدن نمیشه به کسی القا کرد . جنبه رو باید تو جامعه و در طول جریان زندگی پیدا کرد . شما 100 صفحه در این مورد مطلب بنویسید باز هم شخص وقتی تو اون موقعیت قرار بگیره ، کار خودش رو انجام میده .

    یک مسئله مهم دیگه این که متاسفانه غرور انسان ها باعث جلوگیری از قبول اشتباه میشه و موجب احساس ضعف و به اصطلاح کم آوردن میشه که همین باعث بالا گرفتن بحث ها و اختار های مدیران محترم و در نهایت بسته شدن تاپیک میشه .
    ویرایش توسط Porya : Friday 20 August 2010 در ساعت 02:17 PM دلیل: نقطه

  15. 4 کاربر برای این پست از Porya تشکر کرده اند:


  16. #11
    vahabvafadar آواتار ها
    کاربر انجمن

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر انجمن
    شماره عضویت
    24723
    تاریخ عضویت
    Mar 2010
    نوشته ها
    60
    میانگین پست در روز
    0.01
    تشکر از پست
    293
    158 بار تشکر شده در 51 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 0/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    15

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    ممنون از همگی به خصوص جناب آشو
    کاش زودتر این قبیل تاپیکها معرفی میشد و اون بالا قرار میگرفت تا هر کسی وارد سایت میشه حداقل واس یک بار هم که شده یه نیگا بندازه و همین خیلی تاثیر داره
    من خودم به شخصه که خیلی چیز یاد گرفتم از مطالب این تاپیک
    در ضمن یه پیشنهاد هم داشتم جناب آشو که براتون پیام میزنم لطفا چک کنید.
    پاینده باشید
    یه تشکر ویژه هم از آقا رامتین نوازنده قابل تنبور میکنم که واقعا تک تک پستاشون بر اساس عقل و منطق و عدالته.

  17. 8 کاربر برای این پست از vahabvafadar تشکر کرده اند:


  18. #12
    Khashayar آواتار ها
    یار همیشگی

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    یار همیشگی
    شماره عضویت
    3230
    تاریخ عضویت
    May 2006
    نوشته ها
    1,434
    میانگین پست در روز
    0.22
    تشکر از پست
    2,349
    8,853 بار تشکر شده در 1,494 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 11/1
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    20

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    درود

    باز هم مرسی از همه ی دوستان!..
    چشم وهاب جان چک کردم جوابش رو بهت میدم!

    یک مقاله ی دیگه میزارم که خوندنش خالی از لطف نیست...
    امیدوارم مفید واقع بشه!!

    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
    قد در لغت به معنی جدا کردن دینار و درهم، سره از ناسره و تمیز دادن خوب از بد و [بهین چیزی را برگزیدن] است و در زبان گفتار، به بهای مال و غیره اطلاق می گردد که در هنگام خرید آنا پرداخته می شود. نکته ای که از مطالعه در سابقه تاریخی لفظ نقد هم به معنی حقیقی و هم یه معنی مجازی بر می آید این است که نقد و انتقاد، هیچ یک به معنی انگشت گذاشتن روی عیب ها و خرده گیری نیست و همان طور که ممکن بوده است ناقدی در موقع تحویل گرفتن پول، تمام پول را قبول کند، یعنی حتی یک سکه قلب و بد هم در آنها تشخیص ندهد و در عین حال نقد خودش را هم درست انجام دهد، همین طور ممکن است منتقدی پس از مطالعه اثری، هیچ ایرادی به نظرش نرسد و جز گفتن خوبی های اثر، هیچ کاری نداشته باشد، اما باز هم کار او را انتقاد می نامیم و معتقدیم که وی، نقد خود را به درستی انجام داده است.
    وسایل و معیارهای نقد:
    نقد را نمی توان دانش ویژه و مستقلی به شمار آورد، زیرا دارای محک های قاطع، علمی و ثابت نیست. یعنی اساس و روند ثابت و متقنی ندارد، بلکه اعتباری و ذوقی و متکی بر احساسات و عواطف است، یعنی چیزهایی که با مزاج علوم، سازگاری ندارد. برای اینکه احساسات، تباه کننده علوم است.

    برای بیشتر علوم و فنون، معیارهای مشخصی وجود دارد که با شناسایی آن محک ها یا معیارها، درستی یا نادرستی آنها، تمیز داده می شود. اما سنجش آثار هنری، تنها به یاری دو عامل اساسی انجام می پذیرد:
    1. ذوق سلیم
    2. تجربه بسیار
    یعنی عواملی که نه دارای حد و مرز هستند و نه در همه افراد، به یک شکل و اندازه وجود دارند.

    در اینجا معلوم می شود که نقد آثار هنری، تا چه حد دشوار است و اگر با کمی دقت، کنجکاوی و شناخت واقعی آثار همراه نباشد، نتیجه حاصل، دور از اعتماد خواهد بود. زیرا هنگامی که مصالح ساختمانی نامرغوب باشد، بنایی که به دست می آید خلل پذیر و نامطمئن خواهد بود. البته این سخن بدین معنی نیست که یکباره از نتایج نقد، نا امید شویم، زیرا به مدد ذوق و تجربه و شناسایی موارد ضعف و قدرت سخن و اثر می توان تا حد زیادی به قضاوت خود امیدوار بود.
    در شناخت آثار هنری و ادبی، از دانش های دیگری نظیر روان شناسی و جامعه شناسی نیز یاری جسته می شود. اما این دانش ها بر قلمرو همان ذوق و تجربه قرار دارد.
    مشخصات منتقد:
    به طور کلی کسی شایستگی نقد هنری را دارد که:
    1. به اصول سنجش و قضاوت آثار هنری و معیارهای نقد، آشنایی کامل داشته باشد.
    2. بی طرف و بی غرض باشد.
    3. هدف از نقد را که راهنمایی و خدمت است، از یاد نبرد.
    4. از شتاب در قضاوت بپرهیزد.
    5. نتیجه سنجش و قضاوت را پس از مطالعه دقیقِ تمام اثر، بیان کند.
    6. هر اثر را در سطح خود آن اثر، مورد نقد و سنجش قرار دهد.
    7. احساسات شخصی یا تمایلات دیگران را در قضاوت دخالت ندهد، حتی اگر اثری مورد پسند عموم قرار گرفته باشد، اما سستی ماخذ و بی اعتباری نسخه مورد استفاده، آشکار باشد یا نتایج اثر، بی ارزش باشد.
    8. قضاوت درست را با شجاعت معمول دارد و نظر قطعی خود را ابراز دارد.

    نقد ادبی:
    نقد ادبی، شناخت ارزش و بهای واقعی آثار ابداعی و آفرینش های ادبی و نیز بررسی قواعد و اصول یا علل و عواملی است که باعث می شود اثری درجه قبول یابد و یا رد شده و مورد بی اعتنایی قرار گیرد.

    اهمیت و فایده نقد ادبی:
    نقد ادبی، تأثیر واقعی آثار ادبی را توجیه می کند و خط سیر ذوق و هنر را در هر زمان، معلوم می دارد و آن را از وقفه و رکود باز می دارد. شک نیست که نقادان آگاه و بیدار دل و بی غرض، مانع از آن می شوند که گزافه گویان، کالای بی ارج و بهای خود را به جویندگان هنر، عرضه کنند. منتقد بصیر و آگاه به مدد علم و منطق، در تهذیب و ترقی هنر، وظیفه ای مهم و موثر را بر عهده می گیرد.

    نقد و نقادی:
    نقد و نقادی، هنر متعالی را رواج می دهد و محیط هنری سالمی را به وجود می آورد. چه بسا بعضی نقادان، موجب تحول شگرفی در عالم ادبیات و هنر شده اند. با این وجود، گروهی انتقاد را حربه عاجزان دانسته اند، حربه کسانی که چون خود از عهده آفرینندگی بر نیامده اند، به خرده گیری بر دیگران پرداخته اند. چخوف، نویسنده روسی، نقادان را چون خرمگس هایی می داند که بر پیکر اسب می نشینند و او را نیش می زنند و از شخم زدن زمین باز می دارند.

    حقیقت این است که نقد راستین، گذشته از این که گاه خود نوعی آفرینش هنری است، سازنده بوده و اهمیت فراوان دارد. بنابر این در یک خلاصه می توان نتیجه گرفت که نقد یا بررسی ارزش ها و بهای واقعی هر اثر، با توجه به سطحی که اثر در آن وجود دارد یا شرایط زمانی و مکانی که در آن خلق شده و یا وجود دارد، موجب تعالی و پویایی اثر می شود. در حقیقت یک انتقاد کامل و بدور از غرض ورزی، موجب خلق و پیدایش گونه های جدیدی از آثار یا نمایان شدن گوشه های پنهان و زوایای تاریک هر اثر هنری می گردد.
    نقد آثار طراحی صنعتی:
    نقد آثار طراحی صنعتی یکی از پیچیده ترین ارزیابی ها می باشد و بنگاه ها و تشکل های مختلفی در دنیا وجود دارند که به ارزش استتیکی یک طرح صنعتی امتیاز می دهند. تشکل های معتبر IDEA یا Industrial Design Excellence Award در آمریکا و IF Design Award winner درآلمان می باشند که معیارهای زیبائی شناسی همه آنها بهبودهای استتیکی می باشد که در محصول به وسیله طراح ایجاد می شود. کاربرد استتیکی محصولات، جنبه های روانی و درک و احساس انسان، به هنگام استفاده از آنهاست.


    ...
    انسانها یا ...
    من عقده عدالت دارم، هر کس قافیه را می‌شناسد، عقده عدالت دارد، قافیه دو کفه ترازو است که خواستار عدل است...
    فرزانگان سخن نمی گویند، بلکه با استعدادان سخن می گویند و تهی مغزان بگو مگو می کنند.


    وبلاگ شخصی خشایار (من)

    کمپین مبارزه با دانلود غیر قانونی آثار هنری


  19. 8 کاربر برای این پست از Khashayar تشکر کرده اند:


  20. #13
    KingOFPop آواتار ها
    دوست خوب

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    دوست خوب
    شماره عضویت
    31135
    تاریخ عضویت
    Aug 2010
    نوشته ها
    150
    میانگین پست در روز
    0.03
    تشکر از پست
    265
    456 بار تشکر شده در 130 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 0/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    14

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    نمیدونم شاید یکی از علتهایی که این تایپک زده شده بحث ما در مورد بیژن شادمهره
    به هر حال اگه من دوستانم را رنجوندم معذرت میخوام قصد اهانت به کسی رو نداشتم فقط خواستم نظرمو بگم که ظاهرا از اون چارچوبش خارج شدم
    ایشالله که از این به بعد انتقادامون اصولی باشه و دوستانمون انتقاد پذیر باشن

  21. 2 کاربر برای این پست از KingOFPop تشکر کرده اند:


  22. #14
    rt_arash آواتار ها
    کاربر جدید

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر جدید
    شماره عضویت
    22821
    تاریخ عضویت
    Jan 2010
    نوشته ها
    26
    میانگین پست در روز
    0.00
    تشکر از پست
    40
    58 بار تشکر شده در 19 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 1/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    درود.
    دوستان نگید ایراد گرفتن. این انتقاده یا به قول دوستمون نقد و بررسی کارهای دیگران. این کار بسیار عالیه تا زمانی که به اسم نقد کارهای دیگران ، دیگران رو مسخره نکنیم. این رو هم باید بدونیم که خیلی ها هم تحمل انتقاد شنیدن رو ندارن و فکر میکنن که خیلی کارشون درسته و ممکن هم هست که کارشون درست باشه اما اشتباه هم دارن همه رو گفتم که بگم بدونیم که از چه کسی انتقاد میکنیم که بعدها باعث دلخوری نشه.
    البته بعضی مواقع بعضی از افراد ایراد میگیرن و ایراد گرفتن درست نیست.
    از دیدگاه من بین ایراد گرفتن و انتقاد کردن تفاوتهای بسیاری است.
    در ضمن سعی نکنیم نظر خودمون رو به دیگری تحمیل کنیم. دوستان فقط نظر بدین و بذارین بقیه هم نظر بدن و به نظر دیگران احترام بذارید و سعی نکنید الکی از نظرتون دفاع کنید. دفاع کردن از نظر خوبه به شرطی که بجا و به موقع باشه و با تحمیل نظراتمون همراه نباشه.
    ویرایش توسط rt_arash : Saturday 21 August 2010 در ساعت 05:52 PM
    آنکه آرزوی سروری دارد،باید هنر بسیار داشته باشد.

  23. 3 کاربر برای این پست از rt_arash تشکر کرده اند:


  24. #15
    کاربر جدید

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر جدید
    شماره عضویت
    32208
    تاریخ عضویت
    Aug 2010
    نوشته ها
    1
    میانگین پست در روز
    0.00
    تشکر از پست
    0
    3 بار تشکر شده در 1 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 0/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    سلام. منم کاملا با این مطلب که ایراد گرفتن با انتقاد کردن(که واقعا سازنده است) موافقم .

  25. 3 کاربر برای این پست از حسن.ف تشکر کرده اند:


  26. #16
    کاربر جدید

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر جدید
    شماره عضویت
    27255
    تاریخ عضویت
    May 2010
    نوشته ها
    1
    میانگین پست در روز
    0.00
    تشکر از پست
    0
    1 بار تشکر شده در 1 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 0/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    سلام به همه دوستان
    نقد بجا و درست باعث پیشرفت میشه
    موفق باشید!

  27. کاربران زیر از behnam_s به خاطر این پست تشکر کرده اند:


صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندي ها (Bookmarks)

علاقه مندي ها (Bookmarks)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •