ویولنیست ها، معرفی کنید، درد دل کنید...

[m_vilon]

ماریا جان حرفات به آدم خیلی انگیزه میده... بخدا یکم دیگه بگی من سبکم رو عوض میکنم و میرم دنبال کلاسیک

آقا مجتبی، عظمت می بایست در نگاه تو باشد نه در آن چیزی که به آن می نگری! مهم نیست ایرانی کار می کنی یا کلاسیک، مهم اینه کارت هدفمند باشه و یک فکر قوی پشتش. وگرنه موفقیت هایی که ماریا جان گفت به خاطر این نیست که کلاسیک کار می کنه. به خاطر اون فکر پشت قضیه است.

[m_vilon]

حالا که درد و دل شروع شد منم بگم! راستش من پس از مدتها کلنجار و شرکت در تاپیک کلاسیک- ایرانی- همزمان و صحبت با ماریا جان و استادش آقای ثقفی و... به این نتیجه رسیدم که به جای اینکه بین کلاسیک و ایرانی تغییر فاز بدم و با توجه به علاقم به موسیقی ایرانی، به دنبال یک استاد ایرانی خوب بگردم که هم پنجه شیرینی داشته باشه و هم به تکنیک های ویولون و اکل و ... اهمیت بده، همین جا اگر کسی همچنین استادی رو می شناسه خوشحال میشم در خلال بحث مطرح کنه و یا اگر احساس میکنه موضوع بحث ممکنه منحرف بشه واسم پیام خصوصی بذاره مرسییی.

[ماریا]

آقا مجتبی، عظمت می بایست در نگاه تو باشد نه در آن چیزی که به آن می نگری! مهم نیست ایرانی کار می کنی یا کلاسیک، مهم اینه کارت هدفمند باشه و یک فکر قوی پشتش. وگرنه موفقیت هایی که ماریا جان گفت به خاطر این نیست که کلاسیک کار می کنه. به خاطر اون فکر پشت قضیه است.

دقیقا کلاسیک و ایرانی بهونست مهم اینه که تو از خودت چی می خوای و چه قدر برای رسیدن به ان زمان می زاری . چه قدر به باورهای خودت بها میدی .


قانون زندگی ،قانون باور است.

[violinistin]

سلام. من اتوسا هستم. الان مشکل پیدا کردم. نمیدونم از کجا بفهمم استاد خوبه یا بد.27 سالمه. ویولن را دیر شروع کردم.25 سالگی . انگیزه و موتیو دارم. پایه تمرین هم هستم. من روانی ویولنم. ولی همیشه به استادا شک دارم. اساتید معروف هم که گرون هستند . این استادی که دارم پس از تغییر سبکم از ایرانی به کلاسیک ل ویلن 2 را که خیلی ساده است و من قبلا تا نصف اون کتاب رو کار کردم از ب بسم ا... شروع کرده برام . من احمق نیستم یک هفته روزی 5ساعت فقط تنالیته سل ماژور بزنم. با این حرکات لاک پشتی! حس میکنم میخواد وقت بگذرونه .. ل ویولن 2 برای کسی که خالقی 2 را زده خیلی اسونه. نظر دوستان چیه؟

[ماریا]

درسته که شما کتاب دو خالقی رو زدید منتهاکلاسیک هم برا ی خودش ریزه کاری هایی رو داره بستگی داره که شما تنالیته سل ماژور چه جوری بزنید که استادتون از تو تمرین بیشتر بخواد .

اینکه میگید ل ویلن دو اسون بستگی داره منظور شما از اسون چی باشه و شما در چه حدی توانایی اجرای صحیح تمرینات و مسائل اکول و ریتم داشته باشید .

در مورد استاد هم اگه خودش کار بلد باشه میدونه که داره چی کار میکنه و چی از شما میخواد البته باز هم باید بررسی شه و معلوم بشه که منظور شما از استاد کار بلد چیه و این کار بلدی از نظر شما دقیقا متناسب با یه استاد کار بلد واقعی هست یا نه . ؟

اصولا از نظر شما استاد کار درست و مرد عمل کیه و هنرجوی بلند همت و هدفمند چه خصوصیاتی داره ؟

[violin-m]

خیلی وقتا این ما هنرجو ها هستیم چون حال کار کردن را نداریم و عجول هستیم میخواهیم خیلی سریع پیشرفت کنیم و این به ضرر خود ماست اگه استادت میگه سل ماژور بزنی حتما" دلیل داره و بعد ها به این موضوع پی میبری موسیقی عجله بر نمیداره

[Arman_awn]

سلام. من اتوسا هستم. الان مشکل پیدا کردم. نمیدونم از کجا بفهمم استاد خوبه یا بد.27 سالمه. ویولن را دیر شروع کردم.25 سالگی . انگیزه و موتیو دارم. پایه تمرین هم هستم. من روانی ویولنم. ولی همیشه به استادا شک دارم. اساتید معروف هم که گرون هستند . این استادی که دارم پس از تغییر سبکم از ایرانی به کلاسیک ل ویلن 2 را که خیلی ساده است و من قبلا تا نصف اون کتاب رو کار کردم از ب بسم ا... شروع کرده برام . من احمق نیستم یک هفته روزی 5ساعت فقط تنالیته سل ماژور بزنم. با این حرکات لاک پشتی! حس میکنم میخواد وقت بگذرونه .. ل ویولن 2 برای کسی که خالقی 2 را زده خیلی اسونه. نظر دوستان چیه؟

سلام دوست عزیز. از شما و بقیه ی کسانی که تازه می خوان ویولن نوازی رو شروع می کنم صمیمانه درخواست می کنم گول ظاهر ساده ی نتهای کتاب هایی مثل ل ویولن رو نخورید و تمرینات رو مو به مو انجام بدین و مطمئن باشید استادتون حتماً یه چیزی می دونه که شما رو مجبور می کنه اینقدر تنالیته سل ماژور رو بزنید . تو ویولن این مسئله خیلی شایع هست که طرف فکر می کنه همه چی رو درست می زنه در حالی وقته یک نفر اهل فن نوازندگیش رو می بینه و راه و چاه رو نشونش می ده تازه می فهمه که چیزی از نوازندگی نفهمیده. موفق باشید.

[Mojtaba]

هر چیزی که خیلی آسون به دست بیاد خیلی آسون هم از دست آدم میره.

نابرده رنج گنج میسر نمی شود مزد آن گرفت که جان برادر کار کرد

[violinistin]

ممنونم از ایده های دوستان . خانوم ماریا سوال خوبی کردد:„اصولا از نظر شما استاد کار درست و مرد عمل کیه؟”
استاد باید عاشق کار باشه خسته نشه یا به خاطر پول و خرجی کار نکنه هدف ایده ال تری داشته باشه
این یه تعریف مختصر بود یه استاد پرفکت هنرجوی علاقمند رو سرد نمیکنه برعکس تشنه تر میکنه.. من فکر میکنم هنر مفهوم ژرفی داره و فقط نمیشه به یادگیری چند تا تکنیک بسنده کرد باید زیبا بود زیبا حس کرد زیبا فکر کرد
ببخشید من خیلی با عجله فکر کردم سر فرصت به این سوال بیشتر فکر میکنم. اگه تاپیک جدیدی هم با این تیتر باز کنیم و اونجا بحث کنیم خوبه.

استادی که اصطلاح tranquillo را ازش بپرسی و بگه یادم رفته و ادرس فلان کتاب رو بده و بگه اونجا همه چیز نوشته به نظرم وحشتناک اومد. من نمیتونم تشخیص بدم که وسواس دارم یا واقعا اینقدر وحشتناک بود؟

[Mojtaba]

استاد باید عاشق کار باشه خسته نشه یا به خاطر پول و خرجی کار نکنه هدف ایده ال تری داشته باشه

دوست عزیز اون موقع تموم شد که ابوالحسن صبا به شاگرداش مجانی درس میداد یا درویش خان... البته ممکنه چنین افرادی هنوز باشند و ولی تعدادشون خیلی کم هست... انقدر استادها الان به فکر پول هستن که تا شاگرد پول چند ماه جلوتر رو نده سر کلاس حاضر نمیشه... حالا پول مسئله ی مهمی نیست مهم اینه که افرادی مثل من وقتی این همه راه رو میکوبن میان تهران واسه اینکه یک چیز یاد بگیرن ولی استاد ها انقدر بی مهر و محبت هستند حتی یک برای این شاگرد وقت بیشتری نمیزارن که این بیچاره این همه راه رو اومده حداقل 10 دقیقه بیشتر با هاش کار بکنند . باور کنید 4 ساعت تو جاده هستیم بعدش میاییم تهران تو ترافیکهای شلوغ خودمون رو میرسونیم سره کلاس در 45 دقیقه هم درس رو میزنیم و هم درس جدید رو میگیریم و بعدش هم خداحافظی دوباره میام ترمینال شرق برمیگردیم خونمون.

[Arman_awn]

باز خوبه مجتبی جان شما حداقل به تهران نزدیک تر از مایی. متاسفانه خاصیت کشورهای
جهان سوم اینه که همه ی امکانات و مراکز و در کل قطبیت یک کشور به پایتختش بر می گرده
و بقیه ی جاها هیچ چیزی بهشون نمی رسه، از جمله اساتید موسیقی خوب.

شما هفته چند جلسه میرین کلاس؟

[violin-m]

این حرف آقا آرمان را شدید قبول دارم شهرستاها (به غیر از چندتا) هیچ کدوم کسی را ندارند و کسی هم که خیلی پیشرفت کرده و توی کارش عالی هست میره تهران!!!

[arian]

حق با دوستان عزيز است. در تهران تعداد استادان بيشتري در دسترس است ولي باور كنيد براي ما كه در تهران هستيم هم دسترسي به اين استاد زياد مقدور نيست. وقتي كه محل سكونت شما غرب تهران است و براي يك استاد مجبوريد به شرق تهران برويد . علاوه بر چند ساعت زمان رفت و برگشت و ترافيك ، آن قدر خسته ميشويد كه يك روز خود را از دست ميدهيد . در ساير روزهاي عادي نيز برعكس بسياري از دوستان در شهرستانها ، زمان و محيط مناسبي براي تمرين خود نداريد .
مشكلات تهران نشيني خيلي بيشتر از محسناتي است كه دارد . نيمي بيشتر از عمر مفيد خود را در ترافيك و مشكلات بغرنج ان به سر ميبرد .

[Mojtaba]

منم با حرف شما موافقم جناب آرین چه آدم تهران زندگی کنه چه خارج از تهران مشکلات خاص خودش داره ولی آدم باید هر رنجی رو تحمل کنه..

در جواب سوال آرمان عزیز بگم که فعلا من زیاد نمیرم تهران به خاطر درسام. در واقع تو این 2 ماه فقط 2 بار رفتم تهران.

[violin-m]

آقای آرین درسته تهران نشین ها هم مشکلات خاص خودشون را دارند ولی مثلا" شما که تهران هستی بهتر میتونید به استاد x که در تهران هست دسترسی داشته باشی یا مجتبی که باید 4 ساعت از شهر خودش بیاد بهد همون مشکلات ترافیکی را هم طی کنه و باز هم 4 ساعت توی را باشه تا برگرده

یا خود من که اصفهان میرم کلاس باید هفته ای 1 روز را به کل به رفتن کلاس اختصاص بدم 2 ساعت توی راه هستم تا برم بعد تازه هی سوار این اتوبوس و اون تاکسی بشم تا برسم 1 ساعت درس بگیرم و بعد دوباره عکس ماجرا که تا برسم خونه هوا تاریک شده!!!

[arian]

آقای آرین درسته تهران نشین ها هم مشکلات خاص خودشون را دارند ولی مثلا" شما که تهران هستی بهتر میتونید به استاد x که در تهران هست دسترسی داشته باشی یا مجتبی که باید 4 ساعت از شهر خودش بیاد بهد همون مشکلات ترافیکی را هم طی کنه و باز هم 4 ساعت توی را باشه تا برگرده

یا خود من که اصفهان میرم کلاس باید هفته ای 1 روز را به کل به رفتن کلاس اختصاص بدم 2 ساعت توی راه هستم تا برم بعد تازه هی سوار این اتوبوس و اون تاکسی بشم تا برسم 1 ساعت درس بگیرم و بعد دوباره عکس ماجرا که تا برسم خونه هوا تاریک شده!!!

بيشتر منظورم اين بود كه توي هر كوچه پس كوچه اي توي تهران هم چند تا استاد وجود نداره و خيلي راحت نميشه رفت كار كرد و اومد و هر روز از يك استاد برخوردار شد . باور كنيد تهران هم كلاس رفتن يك روز از وقت شما را كاملا خواهد گرفت. براي مجتبي از بابل تا تهران حداكثر 3 ساعت وقت ميبره ، استادش هم پاسدران است و بهش نزديكتر و سه ساعت هم بر ميگرده و دلش هم خوش است كه به خاطر هدفش از بابل تا تهران مياد و برميگرده . جمعا شايد 10 ساعت وقت بگذاره . ولي ما براي رفتن پيش همين استاد نيز رفت و برگشت بايد حداقل 5 ساعت وقت بگذاريم و بعدش هم دلمون خونه كه آخه چرا؟

من هم ميخواستم بچه هامو ببرم پيش همين استاد كه مجتبي ميره ، وقتي با ايشون صحبت كردم و پاسداران را شنيدم ، به كل منصرف شدم . جالب اينجاست كه باور كنيد هزينه هاي رفت و برگشت مجتبي هم شايد از من كه توي تهران زندگي ميكنم شايد كمتر باشه !