-
مسئول بازنشسته
وضعیت
- افلاین
-
15 کاربر برای این پست از shahrdad تشکر کرده اند:
arian,kaka,Mona,mrm43665,m_vilon,opera2080,pinky,rhusseiny,r_a_m_i_n,samir65,sayeh,ماریا,مازيار كنعاني,خان,سپنتامهر
-
Sunday 4 January 2009
# ADS
-
کاربر فعال انجمن
وضعیت
- افلاین
0
ممنون از این تاپیک که ایجاد کردید من هم خیلی دوست دارم که این گونه تاپیکها به صورت کاملا علمی و جدی دنبال بشه
منتظریم
ارامش دنیا مال اون کسی است که با وجدان صادق زندگی می کند
-
5 کاربر برای این پست از ماریا تشکر کرده اند:
-
مسئول بازنشسته
وضعیت
- افلاین
0
مرسي از اين همه دقت نظر روي تاپيك ها دوست من :)
منم برام اين بحث جذابه و دوست دارم بيشتر بدونم.
زندگی صحنه ی یکتای هنرمندی ماست / هر کسی نغمه ی خود خواند و از صحنه رود
صحــــــــــــنه پیوســـــــــته بجاســـــت / خرم آن نغمه که مردم سپارند به یــــــــــــاد
-
3 کاربر برای این پست از Mona تشکر کرده اند:
-
کاربر انجمن
وضعیت
- افلاین
-
3 کاربر برای این پست از samir65 تشکر کرده اند:
-
کاربر فعال بخش تنبك
وضعیت
- افلاین
-
5 کاربر برای این پست از rhusseiny تشکر کرده اند:
-
مسئول بازنشسته
وضعیت
- افلاین
0
نوشته اصلی توسط
samir65
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
سلام
مرسی از ایجاد این تاپیک چون این تاپیک بر خلاف تاپیکهای دیگه میتونه یه تاپیک عام باشه که همه اعضای این سایت بتونند نظرشونو تو این مجموعه بدند.
من پیشنهاد میکنم سر آغاز بحثمونو به موضوع ریتمهای موسیقی فلامینکو و تاثیر این نوع ریتم تو سازهای ملودیک و نحوه ی ترکیب این نوع سازها با هارمونی ایجاد شده در فلامینکو اختصاص بدیم.
چون من تازه وارد این موضوع شدم و اطلاعاتم راجع به این بحث کمه و فکر میکنم اعضای محترم نت آهنگ فوق العاده دارای اطلاعات وسیع تو این زمینه داشته باشند و میتونند افق روشنی در من ایجاد کنند.
اگه باز کننده ی محترم این تاپیک و سایر اعضا مایلند با این موضوع تاپیک رو ادامه بدیم
و نظراتتونو بدید.
ممنون
با سپاس از حضور گرم شما دوست نازنین در این تاپیک. پیشنهاد مطرح شده از طرف شما دوست گرامی به دلیل ارتباطش با ریتم بسیار ارزشمند است و از دوستان صاحبنظر در موسیقی فلامینکو تقاضای حضور و سرآغاز این بحث را دارم امیدوارم هرچه زودتر قدم روی چشم ما بگذارند. خود شما دوست گرامی هم لطف نموده و برای شروع ،تجربیاتتان را مطرح نمایید. با سپاس
-
2 کاربر برای این پست از shahrdad تشکر کرده اند:
-
Tuesday 6 January 2009
#7
مسئول بازنشسته
وضعیت
- افلاین
0
نوشته اصلی توسط
rhusseiny
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
با سلام خدمت دوست و استاد عزیزم، شهرداد، و مدیریت محبوب انجمن، جناب خان؛
قبل از هر چیز، از این که به پیشنهاد این حقیر، این مبحث رو راه انداختین از شما ممنون و سپاسگزارم.
اجازه میخوام، در صورتی که مطالب این پست از نظر کارشناسی شما اساتید، مورد قبول قرار بگیره بحث رو با تصنیف درد عشق و انتظار، با نوای گرم زنده یاد استاد ایرج بسطامی شروع کنیم.
مطالبی رو که مایلم در موردشون کارشناسی بشه خدمتتون عرض میکنم:
1- ریتم تصنیف چیه؟ (در صورت امکان با ذکر دلیل)
2- تکنیک تمبک نواز این تصنیف (که متاسفانه ایشون رو نمیشناسم) رو چه جوری میبینید؟
3- صدای ریز طنین خاصی داره، آیا از تکنیک خاصی (مثل ریز تیمپانی) استفاده شده یا علت نوع تمبک هست؟
4- آیا استاد بسطامی سر ضرب ها رو دقیقا رعایت کردن؟ نوازنده تمبک چه طور؟
5- آیا نوازنده تمبک به دنبال خواننده بوده یا برعکس؟
6- از زمان 4:20 به بعد ریتم خواندن استاد تندتر میشود، ایا ریتم تمبک هم عوض میشه؟ اگه پاسخ مثبته این ریتم چیه؟
فعلا سوالاتی که به ذهنم میرسه همیناست، اگه بازم چیزی یادم اومد عرض خواهم کرد، اما مطمئنم پاسخ به همین سوالات، ابهامات زیادی رو رفع کنه.
پیشاپیش از همکاری و همراهی شما دوستان هنرمندم، کمال تشکر رو دارم و منتظر دریافت نظرات ارزشمندتون هستم.
ضمن سلام خدمت شما. شما دوست عزیز به جز پیشنهادی که برای ایجاد چنین تاپیپکی داشتید،نکته سنجیها وانتخابهایتان نیز میتواند گرم کننده این مبحث باشد.
در ارتباط با 1- ریتم تصنیف چیه؟ (در صورت امکان با ذکر دلیل)
نظر من اینه که علائم وقواعد ومیزان بندیها با همه دخالت و دخل و تصرفشان در حیطه موسیقی نتوانستند آنقدر احساس هنری انسان را محصور خود نمایند که نتوان پارا از چهاچوبشان بیرون نهاد. وقتی که دلت میخواهد هرکجا که خواستی محکم تر بخوانی یا بنوازی،قواعد اینطور دخالت مینمایند که با در نظر داشتن دوره های نامنظم آکسنتها ریتم قطعه لنگ بیان گردد و چنانچه دوره این آکسنتها بیشتر و بیشتر شود پس از شناسائی سخت آن به صورتی از کسر(تعداد ضربها در هردوره) برخورد مینمائیم که در صورت داشتن حس ریتمیکی سطح بالا هم نتوانیم خود را با یکدوره هم هماهنگ نماییم.
که این داستان در موسیقی سرزمین ما صادق تر است.
در قطعه موسیقی مورد نظر شما اگر بخواهیم معیار تعیین ریتم قطعه را ضربهای قوی درابتدای هر میزان قرار دهیم به جز دو میزان اول که تقریباً امکان پذیر است،تا پایان بخش اول(زمانی که سرعت آرام تر است) به دلیل جابجایی آکسنتها امکان پذیر نیست. در واقع این قطعه در فضای ریتمیک آزاد تری مبتنی بر احساس خواننده اجرا گردیده است و یقیناً هم ریتم لنگ نخواهد بود،شاید با شاخص نمودن آکسنتها بتوان دوره ای از ریتم لنگ فرضی برای آن تعریف نمود که مطمئنم نه خواننده و نه نوازندگان و آهنگساز چنین قصدی داشتند. در نتیجه باید نزدیک شدن به ریتمی که این قطعه به آن میتواند نزدیکتر باشد میتوان این قطعه زیبا را دنبال نمود که به نظر من احساس چهار ضربی داشتن به آن منطقی تراست. سوال دومتان:
2- تکنیک تمبک نواز این تصنیف (که متاسفانه ایشون رو نمیشناسم) رو چه جوری میبینید؟
اگر اشتباه نکنم نوازنده تنبک این قطعه آقای جمشید محبی هستند که تجربه خوبی در همراهی با آقای مشکاتیان و مرحوم بسطامی داشتند و از آنجا که سازنده تنبک هم میباشند و اصلیت اصفهانی هم دارند ذوق سرشاری در نواختن دارند البته با تکنیکی محدود اما پخته.
3- صدای ریز طنین خاصی داره، آیا از تکنیک خاصی (مثل ریز تیمپانی) استفاده شده یا علت نوع تمبک هست؟
تنبکهای ساخت آقای محبی (البته نه همه آنها) دارای دهانه ای کوچکتر نسبت به آنچه که باید است ساخته میشد و به همین دلیل صدای تیزتری دارد(نمونه ای از تنبکهای ایشان نزد من است) شاید نوع تنبکی که استفاده گردیده تداعی کننده طنینی خاص است و من به جز دو یا سه مورد استفاده از ریز تیمپانی احساس میکنم در طول قطعه از ریز پر استفاده شده بود.
4- آیا استاد بسطامی سر ضرب ها رو دقیقا رعایت کردن؟ نوازنده تمبک چه طور؟
مرحوم بسطامی در این قطعه ماندگار(که اولین بار در محفلی خصوصی خوانده شده بود) بیش از آنکه به دنبال سرضرب باشد بروز احساس داشت بخصوص که در دوران اجرای آلبوم خزان که این قطعه بخشی از آن است عشقی جانسوز به بانوئی از فرزندان هنرمندی بزرگ داشتند و... . نوازنده تنبک کاملاً متاثر از نوازنده تار بود و به عبارتی هردو در زمان مناسب سر ضرب را هرچند نه در جای خویش به خواننده میدادند.
6- از زمان 4:20 به بعد ریتم خواندن استاد تندتر میشود، ایا ریتم تمبک هم عوض میشه؟ اگه پا ریتم چیه؟سخ مثبته این ریتم چیه؟
خیر ریتم عوض نمیشود و فقط سرعت بیشتر میشود با این تفاوت که چهارضربی بودن ریتم مشهود تر است.
با سپاس از حوصله شما ،این نقطه نظرات شخصی بود و میتواند باز هم جای بحث داشته باشد.
-
6 کاربر برای این پست از shahrdad تشکر کرده اند:
-
Thursday 8 January 2009
#8
کاربر نمونه
وضعیت
- افلاین
0
ممنون شهرداد عزیز.
و با تشکر از جناب حسینی.
توضیحات جناب شهرداد خیلی خوب و جامع بود .
من به شخصه اطلاعاتی در مورد نوازندگان این قطعه ندارم و برای خودم جالب بود که بدونم نوازندگان چه کسانی هستند که شهرداد عزیز فرمودند ظاهرا آقای محبی زحمتش رو کشیدند.
در مورد ریتم عرض کنم خدمتتون که در ابتدا امکان دارد فکرمان به سمت و سوی ریتم های لنگ برود به خصوص به محض شروع ترانه.
ولی همان طور که شهرداد فرمودند ، به ریتم های چهارضریبی شباهت بیشتری دارند .
نظرتون درباره ریتم 4/4 چیه؟
خیلی خوب میشه اگر به همین بحث ها ادامه بدیم.
هیچ اشکالی هم نداره اگر ریتم پیشنهادی ما رد بشه ، مهم کسب اطلاعات هست.
پس بشتابید.
باید خریدارم شوی تا من خریدارت شوم
وز دل و جان یارم شوی تا عاشق زارت شوم
من نیستم چون دیگران بازیچه بازیگران
اول به دام آرم تو را وان گه گرفتارت شوم
-
4 کاربر برای این پست از خان تشکر کرده اند:
-
مسئول بازنشسته
وضعیت
- افلاین
0
نوشته اصلی توسط
خان
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
ممنون شهرداد عزیز.
و با تشکر از جناب حسینی.
توضیحات جناب شهرداد خیلی خوب و جامع بود .
من به شخصه اطلاعاتی در مورد نوازندگان این قطعه ندارم و برای خودم جالب بود که بدونم نوازندگان چه کسانی هستند که شهرداد عزیز فرمودند ظاهرا آقای محبی زحمتش رو کشیدند.
در مورد ریتم عرض کنم خدمتتون که در ابتدا امکان دارد فکرمان به سمت و سوی ریتم های لنگ برود به خصوص به محض شروع ترانه.
ولی همان طور که شهرداد فرمودند ، به ریتم های چهارضریبی شباهت بیشتری دارند .
نظرتون درباره ریتم 4/4 چیه؟
خیلی خوب میشه اگر به همین بحث ها ادامه بدیم.
هیچ اشکالی هم نداره اگر ریتم پیشنهادی ما رد بشه ، مهم کسب اطلاعات هست.
پس بشتابید.
ضمن سلام و سپاس از شما اگه ممکنه در مورد این سوالتون:
نظرتون درباره ریتم 4/4 چیه؟
بیشتر توضیح بدید که منظور کاربرد فرضی آن در این قطعه است یا خیر؟
-
3 کاربر برای این پست از shahrdad تشکر کرده اند:
-
Friday 9 January 2009
#10
کاربر نمونه
وضعیت
- افلاین
0
بله منظورم این بود که بچه ها بیان و ریتم هایی که به نظرشون توی این قطعه گذاشته شده رو بگن تا بحث کنیم.
حالا در مورد ریتم چهار ، چهارم میتونیم حرف بزنیم ، برای مثال.
منظور من هم کاربردش در این قطعه بود.
باید خریدارم شوی تا من خریدارت شوم
وز دل و جان یارم شوی تا عاشق زارت شوم
من نیستم چون دیگران بازیچه بازیگران
اول به دام آرم تو را وان گه گرفتارت شوم
-
5 کاربر برای این پست از خان تشکر کرده اند:
-
Saturday 10 January 2009
#11
کاربر فعال بخش تنبك
وضعیت
- افلاین
-
5 کاربر برای این پست از rhusseiny تشکر کرده اند:
-
Saturday 10 January 2009
#12
کاربر نمونه
وضعیت
- افلاین
0
سلام به دوستان گل.
جناب حسینی من همیشه این شور و حال شما را تحسین کرده ام و براش احترام زیادی قائل هستم.
اگه اشکالی نداشته باشه من نظر خودم رو درباره سوالات شما بدم تا جناب شهرداد تشریف بیارن و جواب بدن.
با اجازه.
1-شما در این سوال درباره چگونگی انضباط و درست بودن ریتم سوال داشتین.
به عقیده من شما در تمامی ریتم ها ، در تمامی قطعات و ملودی ها ، که میتونن سخت یا آسان باشن با دل و احساساتتون ساز بزنید.
همین تاثیرات روحی و درونی هست که مجموعه کار شما رو زیبا و شنیدنی میکنه. (آنچه از دل برا آید بر دل نشیند)
میتونید در جای جای قطعه بر اساس تحولات و احساسات آنی ساز بزنید ، ولی به شرطی که روی ساز خود تسلط داشته باشید.
منظورم از تسلط روی ساز این هست که وقتی من به درستی میتونم همه حرکات و تکنیک های تمبک رو اجرا کنم ، وقتی میدونم حرکتی که میزنم خیلی تمیز صدا میده ، وقتی که ریتم ها رو خوب میشناسم ، چه دلیلی داره بر اساس احساسات و خواسته خودم ساز نزنم ، چه دلیلی داره دنباله رو تار و دیگر ساز ها باشم. دلیلی برای عدم استفاده از تفکرات ناب نمیمونه.
یک مثال عرض میکنم ، وقتی من تمامی ریتم های 4/4 رو کار کرده باشم ، و حالات مختلفش رو نوشته و کار کردم و از خودم هم بهشون اضافه کردم و به طور خلاصه عرض کنم ، تمامی حالات و زیر و بم این ریتم رو بلد باشم ، وقتی که قراره با سازی همراهی کنم دیگه در بند اینکه داره چه ریتمی میزنه نیستم ، دیگه اون موقع هست که فقط تار نما نمیکنه .
بعد از اون میتونم تنها به تم و اشاره و بک اکتفا نکنم و دستم به دلیل تسلط کافی باز میشه و میتونم مانور بدم . اگر دراب به ذهنم رسید و دیدم به این قسمت میخوره ، چون میدونم از پسش بر میام ، خب اجرا میکنم .
نتیجش میشه یک همنوازی که بر اساس خواسته های روح بوده نه قرار گرفتم در بند چهار چوب.
البته شایان ذکر است که باید پشت هر حرکتی اندیشه و تفکری باشه تا بی دلیل و بی جهت کار رو شلوغ نکنیم و قطعه رو از حال و هوای خودش نندازیم.
حتما در خیلی از آلبوم ها و کار ها شنیدین که تمبک یک ریتم رو گرفته و فقط همین ریتم رو ادامه داده ، به عقیده من دلیلش همون موردی هست که در بالا اشاره کردم. (البته مواردی هست که در خیلی از موارد آهنگ ساز از ساز هایی همچون تمبک میخواد که ریتم رو پیچیده نکنن و فقط ساده بزنن که اون جواب خاص خودش رو داره.)
موضوع بعدی که اشاره فرمودید موضوع پایبندی و همراهی به ساز های اصلی از جمله تار و غیره میباشد.
باید این موضوع رو ریشه یابی کرد تا به نتیجه مطلوب برسیم.
بر اساس فرهنگ ، ریشه و تمدن ما ایرانی ها ، مردن بیشتر دوست دارند در این همنوازی ها صدای تار و سه تار و کمانچه یا به قولی ساز های اصلی رو بشنون تا تمبک رو ، یا بهتره این طور اصلاح کنم که اینطوری عادت کردن.
به نظر من این طرز تفکر خیلی اشتباهه که ما فقط از ساز های کوبه ای به عنوان ساز مکمل یاد کنیم و بخواهیم ریتم رو برای هنر نمایی بقیه حفظ کنن.
همین عادت بی جا و بی مورد ایرانی ها به نحوه اجرا و اندیشه تمبک نوازان در قدیم هم بر میگرده ، زمانی که هیچ کس برای تمبک شخصیت و هویتی مجزا قائل نبود و نوازندگان تمبک هم تلاشی برای این نقیضه نمیکردن .
تا اینکه جناب تهرانی دستمال به پیشانی بستن و شروع به کار و فعالیت و فرهنگ سازی کردن.
پس دقت کنید که حدود شصت هفتاد سال هست که تمبک رو مستقل کردیم و براش جایگاه قابل ذکری ساختیم درحالی که تار و بقیه ساز ها قدمت جایگاه چند صد ساله دارن. مردم نوای تاز بزرگان رو شنیدن در حالی که نوازنده تمبک دارای تکنیک قابل ذکری نبوده ، پس جای تعجب نیست که دوست دارن بیشتر نوای تار رو داشته باشن.
ولی در همین مدت قلیل به دلیل رشد چشم گیر تمبک که در میان ساز های ایرانی بی نظیر هست ، میبینیم که نه تنها تمبک دارای شخصیت ستودنی میباشد بلکه ، در همنوازی ها هم میتونه یک مکمل تنها نباشه ، تمبک میتونه در یک همنوازی مثل بقیه ساز ها و حتی بیشتر به چشم بیاد.
حالا این طرز تفکر به تازگی تغییر کرده و برای دگرگون کردنش هم زمان نیاز هست ولی با توجه به پتانسیل های موجود دور از ذهن و دست نیافتنی نیست.
موضوع بعدی این هست که در یک سری از ریتم ها هم باید به ساز های ملودیک جایی برای خود نمایی داده شود ، برای مثال تار وظیفه اجرای جواب آواز را دارد نه تمبک. پس در این مواقع تمبک هم باید ریتم را ساده تر کند و هم اینکه با صدای پایین تری ادامه بدهد.
پس در هر قطعه ای هم نباید به متکی بودن نظر داشت. و ساز مخالف زد.
فکر میکنم این ترانه ای که با هم گوش کردیم از همین دست موارد میباشد .
موفق و پیروز باشید.
باید خریدارم شوی تا من خریدارت شوم
وز دل و جان یارم شوی تا عاشق زارت شوم
من نیستم چون دیگران بازیچه بازیگران
اول به دام آرم تو را وان گه گرفتارت شوم
-
5 کاربر برای این پست از خان تشکر کرده اند:
-
Saturday 10 January 2009
#13
مسئول بازنشسته
وضعیت
- افلاین
-
7 کاربر برای این پست از shahrdad تشکر کرده اند:
-
Sunday 11 January 2009
#14
کاربر فعال بخش تنبك
وضعیت
- افلاین
-
5 کاربر برای این پست از rhusseiny تشکر کرده اند:
-
Sunday 11 January 2009
#15
مسئول بازنشسته
وضعیت
- افلاین
-
4 کاربر برای این پست از shahrdad تشکر کرده اند:
-
Saturday 17 January 2009
#16
کاربر فعال بخش تنبك
وضعیت
- افلاین
-
5 کاربر برای این پست از rhusseiny تشکر کرده اند:
علاقه مندي ها (Bookmarks)