0
ميرزا عبدالله
هرچه داري ، از پدر اينها داري
هنگامي كه آقا علي اكبر خان فراهاني درگذشت ميرزا عبدالله و ميرزا حسينقلي كه طفل بودند بي سرپرست شدند و چون مادرشان به همسري آقا غلامحسين ، پسرعموي آنان درآمد ، سرپرستي آنها بعهده آقا غلامحسين گذاشته شد ولي آقا غلامحسين به تربيت هنري عموزاده هاي خود توجهي نداشت و ازآموختن هنر خود به انها خودداري مي كرد و با اينكه فرزندان آقا علي اكبر عشق و علاقه فراواني به آموختن تار داشتند آقا غلامحسين در ياد دادن به انها رفع تكليف مي كرد و مايل نبود انچه خود مي داند به آنها بياموزد. حاج آقا محمد ايراني از قول ميرزا عبدالله نقل مي كند كه ، ميرزا عبدالله از بخل پسر عموي خود شكايت داشت ، از جمله مي گفت : وقتي يكي از دوستان آقا غلامحسين به ديدنش لآمده بود همينكه قرار شد پسر عمو ساز بزند به من فرمان داد كه از اتاق خارج شوم مبادا ازآنچه او مي نوازد استفاده كنم . و نيز مي گفت : وقتي او در اتاق خويش ساز مي زد من و برادرم حسينقلي مي رفتيم به بام خانه و گوشمان را به سوراخ بخاري اتاق او مي گذاشتيم و الحاني كه او مي نواخت گوش كرده و به حافظه مي سپرديم و بعد آنها را تكرارو تمرين مي كرديم يا بطوريكه متوجه نشود ، پشت در اتاق او مي ايستاديم و از نوازندگي او استفاده مي كرديم . مادرم كه ما را عاشق و فريفته موسيقي مي ديد سرانجام از شوهرش خواست كه از اين بي اعتنايي به تعليم ما ، دست بردارد و صميمانه آنچه مي داند به ما تعليم دهد و به آقا غلامحسين گفت : تو هر چه داري از پدر اينها داري چرا به اين بچه ها ياد نمي دهي ؟ آقا غلامحسين از اين پس به تعليم پسرعموها همت گماشت و آنچه آقا عل اكبر به برادر زاده خود اموخته بود به فرزندان او منتقل گرديد.تاريخ موسيقي ايران
علاقه مندي ها (Bookmarks)