لیست کاربران برچسب شده در تاپیک

نمایش نتایج: از 1 به 5 از 5

موضوع: فروغ كريمي

  1. #1
    Mona آواتار ها
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    8411
    تاریخ عضویت
    Aug 2008
    نوشته ها
    1,157
    میانگین پست در روز
    0.20
    تشکر از پست
    2,225
    2,803 بار تشکر شده در 899 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 9/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    17

    پیش فرض فروغ كريمي


    0 Not allowed! Not allowed!


    فروغ كريمي (جعفرزاده) ، تكنواز فلوت، موزيك كينزيولوگ و استاد موسيقي دانشگاه موسيقي و هنرهاي تجسمي وين.

    در اين تاپيك قصد داريم به معرفي ايشان بپردازيم.





    سالشمار:

    1334- تولد در تهران

    1356- ديپلم از هنرستان عالي موسيقي در تهران با درجه ممتاز

    1357- مقيم وين و تحصيل در مدرسه عالي موسيقي وين (دانشگاه موسيقي فعلي) در كلاس پروفسور باربارا گيزلر و اخذ ديپلم با درجه ممتاز

    1361-1359 تكنواز فلوت در اركستر جوانان در جشنواره هلبورون سالزبورگ

    1360- جايزه Wanas Stiftung Der Wiener Philharmoniker

    1362-1361 تكنواز فلوت در اركستر تئاتر Josefstadt در وين

    1362-1359 مدرس فلوت در VIC Musikclub در مجموعه ي سازمان ملل در وين

    1362- جايزه اول در سمينار موسيقي وين

    1363-1362 تكنواز فلوت در اركستر بانوان وين

    1362- دوره آموزش عالي در رشته «نفس و صدا و حركت» با درجه خوب نزد پروفسور روبرت ولف در مدرسه ي عالي موسيقي وين (دانشگاه موسيقي فعلي) ، شركت در دوره هاي آموزش عالي تكنوازي و گروه مجلسي نزد استادان: پترلوكاس گراف، ولفگانف شولتز، ورنر تريپ، آوره نيكوله، آريگو تاسيناري و آلبرت كوتمن

    1365-1369 شركت در كنسرت ها و فستيوال هاي متعدد و ضبط راديو در اتريش و اروپا با Weber IrioWien (نوازنده ي فلوت، ويلنسل و پيانو) و عضو Wiener Musik Forums

    1369- فارغ التحصيل رشته آموزش موسيقي با درجه ممتاز از مدرسه عالي موسيقي وين (دانشگاه موسيقي فعلي)

    1370-1380 مدرس موسيقي عالي موسيقي وين (دانشگاه موسيقي فعلي)

    1382-1380 تدريس در سمينارهاي موسيقي مجلسي با گيتار در لوكن هاوس اتريش

    1383- فارغ التحصيل رشته موزيك كينزيولوگي (Musik Kinesiologie)

    1383- Habilitation و دريافت درجه پروفسوري از دانشگاه موسيقي وين

    ویرایش توسط Mona : Monday 16 February 2009 در ساعت 04:55 PM
    زندگی صحنه ی یکتای هنرمندی ماست / هر کسی نغمه ی خود خواند و از صحنه رود
    صحــــــــــــنه پیوســـــــــته بجاســـــت / خرم آن نغمه که مردم سپارند به یــــــــــــاد

  2. کاربران زیر از Mona به خاطر این پست تشکر کرده اند:


  3. # ADS
     

  4. #2
    Mona آواتار ها
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    8411
    تاریخ عضویت
    Aug 2008
    نوشته ها
    1,157
    میانگین پست در روز
    0.20
    تشکر از پست
    2,225
    2,803 بار تشکر شده در 899 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 9/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    17

    پیش فرض گفتگو با فروغ كريمي


    0 Not allowed! Not allowed!
    خانم كريمي ضمن خوش آمد (ظاهرا بعد از 28 سال به ايران آمده ايد) صحبت را از چگونگي تحصيلات موسيقي تان آغاز بفرماييد.

    از سيزده سالگي وارد هنرستان ملي موسيقي شدم. آن زمان رياست هنرستان به عهده استاد دهلوي بود. معلم من آقاي منشي زاده بودند و چون فلوت كلاسيك مي زدم، بايد سازهاي ايراني را هم ياد مي گرفتم. معلم هاي من آقايان: صالحي عود، اسماعيلي تنبك و كريمي مدرس آواز و فن بداهه نوازي (طبق سفارش و تاكيد آقاي پورتراب) ، بودند.

    چه شد كه بورس تحصيل خارج كشور را گرفتيد.

    شاگرد زرنگي بودم و با معدل بالا ليسانس گرفتم. يادم هست روزها از 7 صبح تا 9 شب ساز مي زدم و هميشه هم دنبال معلمان مي گشتم تا مطلب ياد بگيرم.

    پيشنهاد تحصيل موسيقي را چه كسي به شما داد؟

    پدرم به هيچ عنوان موافق نبود. من يك تابستان به خاطر مخالفت پدرم اعتصاب غذا كردم، البته او به دليل جو و محيط آن موقع مخالفت مي كرد ولي به هر حال با اصرار من و خواهر بزرگم فرزانه، بر خلاف رضايت خود مرا به هنرستان عالي موسيقي برد. 13 ساله بودم و چون پيانو هم نمي دانستم مرا به اجبار به هنرستان ملي فرستادند. ماردم - فرنگيس ونده نگاه - كه خودش از صداي خوبي بهره داشت ولي بعد از ازدواجش - با اينكه پدرم محقق و نويسنده بود - نتوانسته بود به فعاليتهاي هنري اش ادامه دهد، هميشه دوست داشت دخترانش مستقل باشند و پيشرفت كنند. پدرم در راديو مترجم اخبار عربي به فارسي بود. گاهي كه با او به راديو مي رفتم و در استوديو منتظرش مي ماندم برنامه هاي گلها و ضبط آنها را گوش مي دادم، تمام اين عوامل علاقه به موسيقي و اجراي كنسرت را در من تشديد مي كرد.
    به هر حال مرا به اجبار به هنرستان ملي فرستادند. استادان دهلوي و پورتراب وقتي ديدند من نمي توانم پيانو بزنم و دست ها و انگشتان كوچكي دارم، ساز فلوت را به من معرفي كردند كه نوازنده ي زن هم بسيار كم داشت. مرا به اتاق كوچكي فرستاد و قرار شد يك نوازنده خانم - كه بسيار هم بد اخلاق بود - براي من فلوت بزند. يادم مي آيد قبل از ساز زدن به من گفت: «مبادا بخواهي فلوت بزني» ، پرسيدم: «چرا؟» ، گفت : «دندان هايت كج مي شود، ريه ات پاره مي شود، اگر آقاي دهلوي پرسيدند چه سازي مي خواهي بزني بگو ويولنسل». آقاي دهلوي آمدند و در مورد انتخاب ساز از من سوال كردند. با وجود ترديدي كه از صحبت هاي آن خانم داشتم ولي زنگ صداي اين ساز مرا محو خود كرده بود و به اين شكل سرنوشت هنري من با فلوت رقم خورد. نزد آقاي منشي زاده رفتم، البته آن خانم اتود را درست قبل از كلاس به من مي داد و من مجبور مي شدم اتودها را دست و پاشكسته در مدت كوتاه جواب دهم و آقاي منشي زاده از روند يادگيري من ناراضي بود، تا اينكه قضيه را به ايشان گفتم و معلم اتود مرا عوض كردند (باعث شد كه رابطه آن خانم با من تيره شود) و توانستم پيشرفت بهتري داشته باشم، حتي به پيشنهاد خانم افليا پرتو، به كلاس اركستر ايشان رفتم و برنامه هاي زيادي اجرا كرديم، در اركستر ژونس موزيكال تهران فلوت يك شدم.
    بعد از شش سال به هنرستان عالي موسيقي رفتم و تا مرحله ليسانس در آنجا بودم. يادم مي آيد اتاق اختصاصي بسيار كوچكي به من داده بودند كه حجم آن 8 آجر بود (مثل يك سوراخ) و آخر شب با سرايدارها از مدرسه بيرون مي آمدم.

    از تحصيلاتتان در وين بگوييد.

    سال 56 بورس ادامه تحصيل در وين را گرفتم. دوران بسيار سختي را در ابتداي تحصيلم گذراندم، ولي سعي مي كردم به مشكلات غلبه كنم. ياد گرفتم هر گاه سرت به سنگ مي خورد بايد با قدرت بيشتري بلند شوي و با ايمان راسخ به طرف هدف قدم برداري.
    تا اين يكي از دهات آلمان به معلم فلوت نياز داشت و من با اين كه هنوز زبان آلماني ام ضعيف بود، به آنجا رفتم و خوشبختانه پذيرفته شدم. تدريس را با دو شاگرد شروع كردم كه بعدها به 24 نفر رسيدند و اكثر شاگردانم هم در مسابقات شهري و حومه اي آلمان رتبه هاي خوب كسب كردند و اين باعث شد به من اقامت اتريش را بدهند.
    رشته فلوت را ادامه مي دادم و به دليل مشكلات مالي، واحدهاي درسي كه در طول هشت سال بايد تمام شود چهار ساله به اتمام رساندم. و به همين دليل رئيس جمهور اتريش آقاي «گي رخ له گر» جايزه ي ويژه دانشجويان ممتاز كه 5500 شيلينگ در هر ماه بود و فقط يك سال در طول تحصيل به يك دانشجوي ممتاز تعلق مي گرفت، دو بار به من دادند.
    همچنين در سال 1360 مسابقه اي در آكادمي از طرف اركستر معروف Winer Philharmonik برگزار شد كه به برندگان پنج هزار شيلينگ پرداخت مي شد، در اين مسابقه شركت كردم و توانستم برنده شوم و اين اولين افتخاري بود كه به عنوان يك ايراني كسب كردم.

    به تازگي رتبه اي در دانشگاه وين كسب كرده ايد؟

    بله، از سال 1991 جهت تدريس در رشته فلوت در دانشگاه وين پذيرفته شدم ولي هميشه در كنار تدريس، به تحصيل و يادگيري روش هاي جديد ادامه داده ام. پس از كسب درجه دكترا در يك امتحان ويژه اي كه چهار مرحله داشت شركت كردم، خوشبختانه قبول شدم و چند ماه پيش رتبه پروفسوري (a. o univ prof) را از دانشگاه وين دريافت نمودم. در واقع من اولين مدرس فلوت و موزيك كينزيولوگ در دانشگاه موسيقي و هنرهاي تجسمي وين با اين رتبه هستم.

    وضعيت تدريس موسيقي در اتريش چگونه است؟ يك هنرجوي به فرض هشت ساله علاقه مند به موسيقي چه راهي را بايد طي كند؟

    هشت سالگي براي يادگيري موسيقي بسيار دير است. در غرب از دو سالگي موسيقي را با كودك آغاز مي كنند. يك كودك دو ساله با مادرش در كلاسهاي موسيقي مي نشيند. موسيقي پخش مي شود، كودك با رنگ ها بازي مي كند، معلم شعر مي خواند و گيتار مي زند و كليه بازي آنها با موسيقي و ريتم انجام مي شود.
    جالب است بدانيد سيستم جديدي از آمريكا آمده و موسيقي را از دوران جنيني - چهار ماهگي زمانيكه جنين حركت كردن را آغاز مي كند - پياده مي كنند. به مادران پيشنهاد مي شود كه موسيقي باخ و موتسارت گوش كنند. من شخصا اين روش را با بچه هاي خودم آزمايش كردم و نتيجه روحي و رواني مثبتي هم گرفتم. در هشت ماهگي يكي از بچه هايم، به كنسرت ترومپت با اركستر سنفونيك بزرگ كه صداي بسيار زيادي داشت، رفتم و اين مورد را كاملا تجربه كردم كه جنين با ريتم كنسرت حركت مي كرد.
    در دنياي كنوني موسيقي را از دوران جنيني آغاز مي كنند و در هشت سالگي بچه ها بارها روي صحنه رفته و قطعات بسياري اجرا كرده اند. البته تا اين دوران والدين نقش ايجاد انگيزه موسيقي در بچه ها را دارند ولي از سنين بالاتر آنها در صورت علاقه خودشان، ادامه مي دهند يا آن را ترك مي كنند و به هيچ وجه والدين ادامه تحصيل را در رشته مورد علاقه خودشان به بچه ها تحميل نمي كنند.
    بچه هايي كه به موسيقي علاقه مندند و استعداد كافي دارند از 13 سالگي بدون پرداخت هزينه اي وارد دانشگاه موسيقي، در قسمت آمادگي آن، نزد بهترين استادان و پروفسورهاي موسيقي مي شوند و از اين مرحله بايد سخت كار كنند. چند سال به آنها فرصت داده مي شود و اگر نتيجه پيشرفت شان خوب باشد مي توانند رسما تحصيل موسيقي را در دانشگاه ادامه دهند و گرنه بايد آنجا را ترك كنند.

    دوره هاي دانشگاهي چند سال است؟

    بطور مثال براي فلوتيست شدن بايد يك دوره هشت ساله گذراند كه چهار سال اول موسيقي به همراه دروس عمومي ديگر مي خوانند و يك امتحان ميان دوره برگزار مي شود، دانشجويان بايد يك مطلب تحقيقي ارائه دهند و در صورت قبولي دوره چهار ساله بعدي را كه تخصصي است، مي گذرانند.
    نكته قابل توجه اين است كه اگر كسي فلوتيست يا پيانيست و به طور كلي يك سوليست شود، نمي تواند در مدارس يا كنسرواتورهاي موسيقي تدريس كند و حتما بايد مدرك مدرسي موسيقي را داشته باشد.
    در گذشته به اين صورت نبود و يك سوليست مي توانست تدريس هم بكند ولي در روش هاي تدريس كنوني دانشگاه ها «مدرس موسيقي» شدن، خود يك رشته تحصيلي است. چرا كه براي يك مدرس موسيقي بايد روانشناسي، رهبري، تاريخ موسيقي و ... بداند و به صورت عملي هم چند سال دوره هاي تدريس را گذرانده باشد.

    تحصيل موسيقي در وين مجاني است؟

    تا مدتي پيش چنين بود ولي به تازگي هزينه اي براي تحصيل مقرر كرده اند كه باعث شده بسياري از ايرانيان هم نتوانند ادامه تحصيل دهند. اين وظيفه دولت است كه علاوه بر بهبود مسائل اقتصادي كه با اروپا به ويژه اتريش دارد، براي ايجاد امكانات تحصيلات جوانان در خارج كشور هم چاره اي بينديشد.

    فارغ التحصيلان موسيقي از دانشگاه هاي ايران مي توانند در اتريش ادامه تحصيل دهند؟

    بله ولي بايد مجددا از صفر شروع كنند.

    استادانتان چه كساني بودند؟

    اولين معلم من در وين، باعث شد من در اين رشته ادامه تحصيل دهم و پي ببرم كه چگونه از افرادي كه انرژي منفي دارند، انرژي مثبت بگيرم.
    در دوران تحصيلم پول هايم را جمع مي كردم و تابستان ها نزد استادهاي خوب به فرانسه، آلمان، لندن و ... مي رفتم و سعي مي كردم اشكالاتم را برطرف كنم و حالا با اينكه استادانم حدود 20 سال با من تفاوت سني دارند با آنها ارتباط دوستانه دارم.
    بهترين معلمم آقاي يوهان ريستا - روماني تبار و فلوتيست يك اركستر سنفونيك تهران - بود كه تكنيك و پيشرفتم را مديون او هستم و از پدرم به من بيشتر محبت كرد.

    سازتان ساخت چه كسي است؟

    ساز من ساخت ژاپن توسط مورا ماتسو است با 14 عيار طلا و سر آن 18 عيار ساخت آلمان است. علت خريد اين ساز هم ماجراي جالبي دارد. زماني كه در يك مدرسه موسيقي فلوت درس مي دادم، پس از مدتي از طريق دوستي متوجه شدم كه حقوق دريافتي ام بسيار كم است (چهار هزار شيلينگ مي گرفتم) وكيلي گرفتم كه به من گفت با ساعاتي كه من تدريس مي كنم حداقل بايد بيست هزار شيلينگ دريافت كنم و تا 3 سال قبل از آن را مي تواند به من برگرداند.
    مدرسه ام را با ناراحتي از اين بي عدالتي عوض كردم ولي توانستم با برگشت پول آن اين ساز را بخرم.
    حُسن طلا بودن فلوت اين است كه كوك و گرما را براي مدت طولاني تري نسبت به نقره حفظ مي كند. نكته ديگر اين كه شما وقتي طلا را نگاه مي كنيد انعكاس آن به شما انرژي مثبت مي دهد.

    شما به انرژي مثبت و منفي زياد اشاره مي كنيد. چرا؟

    چون به اين انرژي ها بسيار معتقدم به شاگردانم هميشه مي گويم ساز شما وسيله اي است بين درونتان و تماشاچيان. هر سازي كه باشد بايد عمق كلام شما را به مخاطبتان برسانيد. هنرجويي كه در منزل تمرين مي كند، بايد تصور كند در مقابل سه هزار نفر تماشاچي اجرا مي كند و بتواند قدرت كلام خود و سازش را از در و ديوار خارج كند.
    در اين مدتي كه در ايران بوده ام نيز در مدرسه ي موسيقي دختران مستر كلاسهايي داشته ام و اين گونه قدرت اجراي قوي را به هنرجويان آموزش داده ام كه بسيار مورد استقبال هنرجويان قرار گرفت.

    شما تحصيلاتي نيز در رشته ي موزيك كينزيولوگي داريد، در مورد آن توضيح دهيد.

    بعد از اين كه شاگردانم هر كدام نوازنده هاي خوبي مي شدند، مي ديدم هنگام امتحان يا اجراي كنسرت ترس و اضطراب باعث مي شود نتوانند به خوبي آنچه در توان دارند، ارائه دهند. در اين مورد بسيار تحقيق كردم و دليل علاقه مندي من به گذراندن اين رشته همين مسئله بود. هارولد كناس - نوازنده لاته - موسس موزيك كينزيولوگي است.
    در واقع كينزيولوگي روش پيدا كردن انرژي هايي است كه در اثر استرس در بدن انسان قفل شده است و به وسيله ي عضلات و تعادل مغز راست و چپ مي توان اين انرژي ها را به حركت واداشت.
    افكار و مسائل ناخوشايندي كه در طول زندگي هر فردي به وجود مي آيد باعث بلوكه شدن اين انرژي ها مي شود كه بايد به طريقي آنها را باز كرد و دوباره در افكار به صورت مثبت جايگزين شود.

    در واقع چگونگي غلبه بر اضطراب هنرجويان (يا به طور كلي هنرمندان) قبل از رفتن روي صحنه است؟

    بله، اين را همه تجربه كرده ايم، تمرين به اندازه كافي شده است، آمادگي به بهترين وجهي داريم، اما در روي صحنه احتمالا دچار نگراني مي شويم.
    در حين اجراي يك برنامه هنري، چه در اجراي كنسرت، يا در امتحان يا حتي در كلاس درس، ممكن است كه توانايي اجرايي به علت بروز برخي از احساس هاي دروني محدود شود و اجراكننده نتواند اثر را آن چنان كه مي خواهد و مي تواند عرضه كند.
    براي به دست آوردن اين اطمينان كه در يك زمان و مكان معين، در يك وضعيت خوب و دلخواه جسمي و روحي باشيم، لازم است كه سعي و كوشش خاصي بكنيم. وضعيت روحي روي صحنه را نبايد به شانس و تصادف سپرد. به خصوص براي هنرمندان كه انسان هاي حساسي هستند. وضعيت روحي به عوامل زياد و متنوعي از تجربه هاي گذشته و دوران كودكي تا لايه هاي متفاوت از شخصيت انساني و هنري او وابسته اند و اهميت خاص دارند.
    اين كه مي خواهيم برنامه را با اطمينانن، خوب انجام دهيم، خود برنامه اي است كه بايد مورد شناسايي قرار داده و روي آن تمرين كنيم. شناسايي توانايي هاي روحي رواني (mental) برنامه اي است كه مانند برنامه تمرين با ساز، قدم به قدم و زير نظر و همراه با كمك و راهنمايي مربي انجام مي شود و بايد توجه داشت كه با وضعيت روحي يك هنرمند سر و كار داريم - نه با يك ماشين - كه وضعيتي است كاملا شخصي و هميشه متفاوت.
    موزيك كينزيولوگي (Music Kinesiologie) يكي از متدهايي است كه در اين مورد كمك رسان خوبي است.

    تعريف كنيزيولوگي چيست و چگونه وارد علم موسيقي گرديده است؟

    كينزيولوگي را مي توان به حركت شناسي ترجمه كرد، متدي است كه به گردش انرژي در بدن مي پردازد با توجه بخصوص به روابط بين «فكر» ، «احساس» و «بدن عضله ها». اين متد از جهان پزشكي (chiropractic توسط آقاي «گود هرد» در آمريكا) به موسيقي راه يافته است. اين بينش پزشكي كه وجود يك وضعيت نابسامان احساسي يا رواني مستقيما به روي عضله هايي از بدن اثر مي گذارد و حركت آن عضله هايي را دچار مشكل مي كند و باعث مي شود كه مغز راست يا چپ از دادن فرمان به عضلات جلوگيري كند، چرا كه نوازندگي و خوانندگي موسيقايي مستقيما با حركت عضله ها ممكن هستند.
    بدن و عضله ها در حكم قسمتي از ساز نوازنده هستند. همان طور كه ساز بايد «كوك» شدع باشد عضله هايي هم كه در نوازندگي و خوانندگي شركت دارند، بايد كوك شوند. اغلب مشكلات روي صحنه به اين علت است كه عضله هاي مربوط آن چنان كه بايد، عمل نمي كنند. يا روشنايي صحنه باعث مي شود كه تعادل مغز راست و چپ به هم بخورد و قسمت مهم بدني ساز از كوك خارج شود.
    با متدهاي موزيك كينزيولوگي مي توان در موقعيت خاص روي صحنه، بين بدن و روح و جان تعادل برقرار كرد يا بدن را هم مانند ساز كوك كرد.
    من چند نوع ژيميناستيك براي بهتر استفاده كردن از عضلات توسط نوازندگان قبل و بعد از نوازندگي طرح و اجرا كرده ام. به نظر من شناخت آناتومي بدن يكي از مهم ترين بخش تدريس ساز است، چرا كه يك نوازنده بايد بداند از اعضاي بدن خود به هنگام ساز زدن چگونه استفاده كند. اكثر نوازندگان ما بعد از سال ها نوازندگي دچار بيماري هاي مختلف مي شوند و اين به دليل عدم شناخت كافي آنها و مدرسان آنها بوده است.
    متاسفانه با يك متد كلي و براي همه مشترك، نمي توان كار كرد. چرا كه ترس و عدم اطمينان در حين اجرا علت هاي كاملا متفاوت و مختلف مي تواند داشته باشد.
    موزيك كينزيولوگ در چند جلسه ي مشاوره اي براي هر شخصيتي متدي خاص يافته و با او در ميان مي گذارد.
    يك نكته جالب هنگام اجراي اين روش اين است كه در طول يك ساعت و نيم، مشاور و متقاضي ناخواسته به چيزي حدود سه ليتر آب نياز دارند و اين نياز سه عضو جگر، كيسه صفرا و كليه است كه در طول اجراي متد بايد بالانس شوند.

    براي كسب اطلاعات بيشتر در مورد اين رشته از مرجع هايي مي توان استفاده كرد؟

    بهترين و كامل ترين اطلاعات در اينترنت وجود دارد. البته تا حد زيادي به كارگيري اين متد نيازمند تجربه است ولي اطلاعات علمي و تئوريك آن در منابع دانشگاهي و اينترنت موجود است.

    آيا اين روش فقط براي موسيقي و نوازندگان اجرا مي شود؟

    خير، هر فرد عادي نيز اگر در زندگي خود به هر شكلي دچار استرس و اضطراب شود مي تواند با انجام اين روش به آرامش برسد.

    بيشتر در كدام كشورها اجرا مي شود؟

    در حال حاضر كينزولوگي بيشتر در كشورهاي آلمان، آمريكا، سوئيس و اتريش شناخته شده است.

    در ايران چطور؟ شناخته شده هست؟

    تا آنجا كه من اطلاع دارم هنوز خير. همانطور كه گفتم اين متد در بسياري از علوم به كار گرفته مي شود و فقط براي موسيقي نيست. حتي براي مدرسين، سخنرانان و ... استفاده مي شود. فرض كنيد يك سخنران يا استاد دانشگاه در مراحل اوليه كار خود دچار اضطراب مي شود. يكي از روش هاي كينزولوگي تراپي رنگ است. هر كس به رنگي علاقه مند است كه با داشتن چيزهايي يا پوشيدن لباس هايي به آن رنگ به يك آرامش مطلوبي مي رسد و انرژي مثبت مي گيرد.
    يك فرد سخنران مي تواند هنگام سخنراني لباسي به رنگ دلخواهش به تن داشته باشد، يا از يادداشت هايي كه با آن رنگ نگاشته شده اند، استفاده كند.
    يك نوازنده به هنگام اجرا (چون معمولا نوازندگان صد در صد اختيار انتخاب رنگ لباس را ندارند) مي تواند هر چيز كوچكي به رنگ مورد علاقه اش يا به طريقي با نت هايش به همراه داشته باشد و همين مورد به ظاهر ساده باعث مي شود كه با هر بار نگاه كردن به آن در حين اجرا انرژي مثبت بگيرد و از اضطراب او كاسته شود.
    البته نكات و موارد بسيار زيادي در اين روش يا بهتر بگويم علم موزيك كينزيولوگي وجود دارد كه در اين مقال نمي گنجد. من سعي دارم در ژانويه و تابستان آينده با دادن كنسرت و ارائه سمينارهايي در اين موضوع آن را در حد امكان معرفي كنم.

    خانم كريمي ساز فلوت تا چه حد امكان اجراي موسيقي ايراني دارد؟

    اولين نوازنده ي فلوت كه موسيقي ايراني اجرا مي كرد عماد رام بود و سعي كرد آن را به من نيز آموزش دهد ولي من به خاطر گردش هاي سخت لب روي آن به هنگام اجراي موسيقي ايراني از آن منصرف شدم.

    چقدر به موسيقي ايراني آشنايي داريد؟

    در حد شنيدن نه نوازندگي، البته در يك كنفرانس جهاني در سازمان ملل اتريش به همراه تمبك چهار مضراب ماهور با رنگش را اجرا كرده ام.

    ظاهرا در جشنواره موسيقي بانوان امسال در هيئت داوري موسيقي كلاسيك حضور داشته ايد، نظرتان در مورد اين جشنواره و سطح آن چيست؟

    بله، بر حسب اتفاق در اين جشنواره بودم. به نظر من بزرگترين مشكل اساسي و فعلي موسيقي بانوان، نبودن در صحنه اجراي آواز است كه موارد ديگر را نيز تحت الشعاع قرار مي دهد.

    خانم كريمي زندگي هنري تان در زندگي خصوصي و خانوادگي تان چقدر تاثير داشته است؟

    قبل از هر چيز بايد بگويم همسر من - خسرو جعفرزاده - خود نيز محقق موسيقي و نوازنده تار و سه تار (از شاگردان آقاي ظريف) مي باشد و با اين كه حرفه كاري او مهندسي عمران است در موسيقي نيز فعاليتهاي زيادي داشته است و از كساني بود كه بهترين هنرمندان و نوازندگان ايراني را جهت اجراي برنامه به بهترين سالن هاي اتريش جهت معرفي و ارائه موسيقي ايراني در خارج كشور دعوت مي كرد و كليه برنامه ريزي اين اجراها را به عهده داشت.
    من بخشي از موفقيت هايم را مديون تشويق و كمك هاي او هستم و در واقع زندگي ما با هنر آميخته شده است.

    به عنوان آخرين سوال، پيامتان براي نوآموزان و مدرسان موسيقي چيست؟

    پيامي براي مدرسان موسيقي دارم:
    قبل از آغاز آموزش و تدريس روح و روان نوآموزان را بشناسند و يادشان نرود كه اين هنرجويان كامپيوتر يا ماشين نيستند، به خصوص كه افراد حساس و با روح لطيف تري هستند. پس بايد با درون آنها ارتباط برقرار كرد و خواهند ديد كه نتيجه ي بهتري در موفقيت آنها مي گيرند.
    و اما نوآموزان و هنرجويان موسيقي:
    _ هدف خود را مشخص و ايمانتان را تقويت كنيد.
    _ حسادت را از خود دور كنيد چرا كه رقابت مثبت است كه شما را سريع تر به موفقيت مي رساند.
    _ هر شكست مثل چيده شدن گلي پر از غنچه از باغ زندگي است كه مي توان با عشق و صبر غنچه هاي آن را پرورش و زندگي بهتري ساخت.
    _ خودتان باشيد نه مقلد ديگران.
    _ مثبت فكر كنيد، از انرژي هاي منفي دوري كنيد و در صورت برخورد با آن ها انرژي مثبت بگيريد.

    از شما سپاسگزاريم و اميدواريم به زودي شما را مجددا در ايران ببينيم.


    ماهنامه هنر موسيقي، مهر 83 ، مژگان زرين نقش
    ویرایش توسط Mona : Monday 16 February 2009 در ساعت 04:46 PM
    زندگی صحنه ی یکتای هنرمندی ماست / هر کسی نغمه ی خود خواند و از صحنه رود
    صحــــــــــــنه پیوســـــــــته بجاســـــت / خرم آن نغمه که مردم سپارند به یــــــــــــاد

  5. کاربران زیر از Mona به خاطر این پست تشکر کرده اند:


  6. #3
    Mona آواتار ها
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    8411
    تاریخ عضویت
    Aug 2008
    نوشته ها
    1,157
    میانگین پست در روز
    0.20
    تشکر از پست
    2,225
    2,803 بار تشکر شده در 899 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 9/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    17

    پیش فرض لیلی افشار و فروغ کریمی در تالار رودکی (دوشنبه ۱۱ تیر ۱۳۸۶)


    0 Not allowed! Not allowed!


    فردا تالار رودکی شاهد کنسرت دو بانوی هنرمند برجسته ایرانی خواهد بود؛ فروغ کریمی نوازنده فلوت و لی لی افشار نوازنده گیتار در این برنامه به همنوازی خواهند پرداخت. این برنامه که سه شنبه و چهارشنبه در تالار رودکی به اجرا در می آید فرصتی است تا هنردوستان ایرانی توسط این دو هنرمند با کیفیت بین المللی اجرای موسیقی کلاسیک بیشتر آشنا شوند.

    پرفسور فروغ کریمی یکی از نام آورترین هنرمندان ایران در عرصه موسیقی کلاسیک است در سال 1334 در تهران متولد شده است و از سال 1357 تا به امروز در اتریش اقامت دارد.

    او در سال 1356 در هنرستان عالی موسیقی تهران با درجه ممتاز بورس تحصیلی به وین را دریافت کرد و در مدرسه عالی موسیقی وین (دانشگاه موسیقی فعلی) در کلاس پرفسور کیسلر شرکت کرد و با درجه ممتاز موفق یه دریافت دیپلم شد.

    وی جوایز متعدی را در زمینه نوازندگی فلوت کسب کرده است که wanas-Stiffung de wiener Philharmoniker از جمله آنهاست.

    وی دوره آموزش عالی در رشته -نفس، صدا و حرکت- با درجه خیلی خوب نزد پرفسور ربرت ولف در مدرسه عالی موسیقی وین (دانشگاه موسیقی فعلی) را طی کرده و دوره های آموزش عالی تکنوازی و گروه مجلسی را نزد استادان: پتر لوکاس گراف - ولفگانگ شولتز - ورنر تریپ - آووره نیگوله و آریجو تاسیناری گذرانده است.

    فروغ کریمی در سال 1369 با درجه ممتاز از مدرسه عالی موسیقی وین فارغ التحصیل شد و از سال 1370 تا امروز مدرس مدرسه عالی موسیقی وین (دانشگاه موسیقی فعلی) است.

    او از سال 1365 در کنسرتها و فستیوال های متعدد و ضبط رادیو در اتریش و اروپا با Weber trio Wien - فلوت - ویلنسل - پیانو و عضو Wiener Musik - Forums شرکت کرده است.

    در 1383 آزمون استادی - Habilitation - در دانشگاه موسیقی وین ، تیتر Univ. Professor را احراز کرده است. او در همین سال دوره موسیقی کینه زیولوزی (روش جدید برای آرامش یابی در وقت اجرای موسیقی روی صحنه) را گذراند و متد جدید آموزش برای نوازندگی بهتر را ابداع کرد که قرار است در این باره هم برنامه سخنرانی ای در تهران به زودی برگذار شود (علاقمندان می توانند از طریق فهرست [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]از وجود این برنامه ها اطلاع یابند) پرفسور کریمی تا به حال استاد میهمان دانشگاه ها و مدارس عالی موسیقی در اتریش، لهستان و کرواسی برای تعلیم متد ابداعی آموزش خود برای مدرسین موسیقی بوده است.

    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]در سال 1338 در تهران متولد شده است و گیتار را زیر نظر داریوش افراسیابی آغاز کرده و پس از آن در سال 1356 به آمریکا رفته و لیسانس خود را از کنسرواتوار بوستون و همچنین فوق لیسانس خود را در نوازندگی گیتار از کنسرواتوار نیوانگلند دریافت کرده است. پس از آن افشار دکترای خود را در رشته نوازندگی گیتار دریافت کرد که اولین بار بود که این مدرک به یک زن در رشته گیتار داده میشده است.

    لی لی افشار جوایز بین المللی بسیاری را در طول زندگی هنری خود کسب کرده است که می توان به جایزه عالی مسابقات بنیاد گیتار کلاسیک آمریکا، جایزه ممتاز جشنواره مسابقات گیتار موسیقی اسپن، جوایز اول مسابقات گیتار انجمن ملی استادان موسیقی و انجمن استادان سازهای زهی آمریکا جایزه کمیته انجمن هنرمندان تکنواز موسیقی و جایزه کمیته انجمن هنرمندان تکنواز موسیقی و برنده جایزه بهترین گیتاریست کلاسیک زن در سال 2000 توسطOrville h. Gibson اشاره کرد.

    او بعنوان نوازنده مستر کلاسهای آندرس سگوویا (بنیانگذار گیتار کلاسیک نوین) که دردانشگاه کالیفرنیای جنوبی برگزیده شد و در همان زمان بود که سگوویا در یک مصاحبه تلویزیونی در NBC در مورد او گفت : „او بی شک یکی از مشاهیر گیتار کلاسیک در جهان خواهد شد.”

    دکتر لیلی افشار کرسی پرفسوری خود را در دانشگاه ممفیس در سال ۲۰۰۰ بدست آورد و بیش از 18 سال است برنامه لیسانس - فوق لیسانس و دکترای نوازندگی گیتار را در دانشگاه ممفیس اداره می کند.

    وی اجراهای متعددی در سالن‌های مشهور اروپا، آسیا، شمال و جنوب آمریکا، آفریقا و استرالیا داشته است. چند سالی هست که وی علاوه بر اجرای کنسرت -مستر کلاسهایی را برای علاقمندان به گیتار کلاسیک در ایران برگذار مینمایند همچنین به غیر از آلبوم هایی که او در بازار های جهانی ارائه کرده است، چهار آلبوم وی توسط نشر ماهور به بازار ارائه شده است.

    برنامه فردا و پس فردا، پیش از این قرار بود در تالار وحدت به روی سن رود که به دلایل نامعلومی از طرف وزارت ارشاد کنسل شده بود ولی با تلاش مدیر برنامه [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید](نوازنده گیتار و مدیر سایت [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]) این برنامه در تالار رودکی برگذار شد و سفر این هنرمندان بین المللی بی نتیجه نماند.

    در این برنامه قطعات مختلفی به اجرا در می آید از هندل، تلمانی، موزار، بارتوک و ... که از نظر سبک نوازندگی اجرای آنها در یک برنامه بسیار مشکل است.

    لازم به ذکر است سر فلوت خانم کریمی در این برنامه، در قسمتهایی که از هندل اجرا میشود چوبی است و ساخت H. KANG و در قسمتهای دیگر طلای 14 عیار و ساخت MURAMATSU است. نیز گیتار خانم افشار با مارک humphrey قیمتی بیش از 15000 دلار دارد و از بهترین مارک های گیتار است.


    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
    ویرایش توسط Mona : Monday 16 February 2009 در ساعت 05:06 PM
    زندگی صحنه ی یکتای هنرمندی ماست / هر کسی نغمه ی خود خواند و از صحنه رود
    صحــــــــــــنه پیوســـــــــته بجاســـــت / خرم آن نغمه که مردم سپارند به یــــــــــــاد

  7. کاربران زیر از Mona به خاطر این پست تشکر کرده اند:


  8. #4
    samir65 آواتار ها
    کاربر انجمن

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر انجمن
    شماره عضویت
    9641
    تاریخ عضویت
    Sep 2008
    نوشته ها
    107
    میانگین پست در روز
    0.02
    تشکر از پست
    226
    187 بار تشکر شده در 80 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 2/0
    Given: 4/0
    میزان امتیاز
    16

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    مقاله جالبی بود. استفاده کردم.
    تشکر

  9. #5
    فلوتیست آواتار ها
    کاربر جدید

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر جدید
    شماره عضویت
    28414
    تاریخ عضویت
    Jun 2010
    نوشته ها
    34
    میانگین پست در روز
    0.01
    تشکر از پست
    0
    25 بار تشکر شده در 12 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 0/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    از مستر کلاس های خانوم کریمی تو سال 89 خبری دارید؟
    ویرایش توسط Khashayar : Monday 21 June 2010 در ساعت 12:57 AM

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. فروغ فرخزاد
    توسط kaka در انجمن بزرگان شعر و ادب
    پاسخ: 54
    آخرين نوشته: Monday 24 January 2011, 12:20 AM
  2. مقايسه آثار شاعران زن
    توسط kaka در انجمن پيوند شعر و موسيقي
    پاسخ: 7
    آخرين نوشته: Thursday 29 January 2009, 07:12 PM

علاقه مندي ها (Bookmarks)

علاقه مندي ها (Bookmarks)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •