مثلث شيشه اي نت آهنگ !

[arian]

سلام بر جناب آرین و امیدوارم که خوب باشید

خوب سوال هایمن:

1_نظرتون راجع به برنامه های سایت چیه؟ فکر میکنید هنوز این برنامه هاقبل از اجرا نیاز به تامل بیشتر دارن؟


برنامه هاي سايت نياز به نيروي انساني و منابع مالي دارند و در هر دوي اين موارد ما ضعيف هستيم ، پس قاعدتا برنامه ها طبق خواسته هاي ما پيش نميره طبق توانايي هاي ما پيش ميره . و ميزان علاقه و فعاليت همه ي ما به يك اندازه نيست پس كسي كه بخواد تند بره يا ارام بره، چون پاهامون به هم بسته است باعث زمين خوردن همه گروه ميشه .
ولي با توجه به همين نيروي انساني و توانايي مالي به نظر من بهره وري سايت ميتونه مطلوب فرض بشه .

2_نظرتون درباره ی مجله ی نت آهنگچیه؟منظورم کیفی نیست منظورم روند پیشرفتشه !


متاسفانه در جريان روند مجله نيستم . اين وظيفه بر عهده ي خشايار خان است و منهم گرفتار موارد ديگر . واقعا در جريان نيستم كه چه روندي را طي ميكند . از ابتداي طرح مجله عرض كرده بودم كه نميتونم با اين بخش هم همكاري داشته باشم چون ساير موارد دچار نقصان ميشد . دوستان لطف داشتند و در مجله ي اول نام بنده را نيز ذكر فرموده بودند ، در حاليكه در همان نسخه نيز بنده كوچكترين سهمي نداشتم . ولي تا جاييكه خاطرم هست شما يكي از گردانندگان اصلي آن بوديد پس بايد شما لطف كنيد و اين موضوع را بيشتر بفرماييد .

3_بخش مقالات چه جوری پیشمیره؟ از روندنش راضی هستید؟
در مورد بخش مقالات ، روند ان با توجه به يكنفره بودن ، مسئول و مقاله نويس ان به نظرم خوبه ، هر چند كه امير خان ، مقالات منو ماهها نگه ميداره تا خاك بخورند و بعد در بخش مقالات قرار ميده ، از نظر كيفي جديدا يكي دومقاله ي به نظر خودم متوسط بوده كه امير بعضي هاش هم را در سايت قرار نداده . و بخشنامه هم داده كه ديگه در مورد ويولن ننويس ، همه را خفه كردي با اين ويولنت (به قول لئون لول)

4_تا حالا به این فکر کردید که چه جوری میشهمیزان کاربران فعال رو افزایش داد؟اصلا به نظرتون میزان کاربران مهم تره یا کاربرانفعال؟


1- بايد به نظراتشون اهميت داد.
2- بايد حتما مديران به هر نحوي مطالب آنها را مطالعه كنند .
3- بايد حتما مديران جنبه هاي تشويق معنوي را در مورد دوستان رعايت كنند. حتي اگر مطالب ارائه شده غلط باشه ، چون اصلا با هم سرجنگ نداريم
4- مديريت براي كاربرهاي فعال امتيازات خاصي در نظر گرفته .
5- بايد مطالب جديد و كاربر پسند توسط مديرها تامين بشه
6- بايد اشتراك مساعي بيشتري با كاربرها صورت بگيره
7- هيچگاه نبايد كاربر از مخالف بودن نظرات مسئول يا مدير با خودش ترس داشته باشه.
8- كاربر بايد بدونه كه در اينجا همه كاره است و آرين هم فقط بيشتر از يك كاربر نيست.
9- پيشنهادي كه شما فرموده بوديد و اينكه كار گروه ها تشكيل بشه و فعاليتهاي جنبي كارگروهي در سايت انجام بگيره .
10- استفاده حداكثري از پتانسيل هاي كاربرهاي سايت در پست هاي مديريتي ، هر چند كه قبلا چند تجربه مايوس كننده داشته ايم

و ...

5_فکر میکنید کدوم بخش سایت رو که به دست فراموشی سپرده شده میشه باززنده کرد؟


به نظر من همه ي بخشهاي سايت قابليت زنده شدن دارند ، زماني همه ميگفتند كه خوب بخش ويولن به خاطر كاربراي زيادش تونسته موفق باشه ، نه به خاطر مطالب و مجموعه ي مديريتش ، ولي خوب ديديم كه با از دست دادن مديرهاش مثل ساير انجمن ها شد . همه ي انجمن ها و بخش ها طالب دارند ولي موضوع اصلي كمبودمطالب است.

6_نظرتون راجع به شعر امضای من چیه؟ شعر برای رضا صادقی هستتحلیلی برای این خواننده دارید؟
چقدر سخته که چشمات رنگ غم باشهولی ظاهر پر از خنده!
چقدر سخته که عشقتآسمونباشه ولیآسون بگن چنده!
چقدرسخته کلامت ساده پرپر شه نتونیناجیشباشی!
چقدر سخته که رفتن راه آخر شهنتونی راهیش باشی!
تو رو خدا نگيد تحليل . كار من نيست. فقط نظر شخصيو حس خودم را ميتونم بگم .
اونقدر راحت ميتونم با اين شعر ارتباط برقرار كنم كه فكر ميكنم در باره ي خود من گفته شده . خيلي قشنگه ولي در مورد رضا صادقي ، خيلي كم كارهاش رو گوش كرده ام ، فكر ميكنم با مشكي رنگ عشقه معروف شد كه همون كارش را اصلا دوست نداشتم ، خيلي بازاري به نظرم اومد ولي لحن تلخ و بغض الود صداش را دوست دارم . قطعا ميشد خيلي كارهاي زيباتري ارائه بده ولي خوب مشكلات ديگري مثل شعر و ترانه ي خوب و اهنگساز هنرمند و دانش لازم و تجربه نيز لازم هست و از طرف ديگر مستمع خوب ، توي محيطي كه مستمعين سابقه ي شنوايي خوبي ندارند هنرمند هم درگير مسايل جانبي ميشه ولي بهتره كه ارزش هاي هنري خود را حفظ كنه تا اينكه بخواد بيشتر همرنگ جماعت باشه .

پیشاپیش ممنون از جواب دادن سوال ها
من هم خيلي تشكر ميكنم از شما ، اميدوارم هميشه موفق باشيد .

[Kamanche]

سلام و عرض ارادات فراوان به جناب آرین گرانقدر
من چون دوست دارم بیشتر با نظریات شما به خصوص در مورد موسیقی معاصر خودمون آشنا بشم ، سوالام بیشتر موسیقاییه تا نت آهنگی .
1 . یه تاپیکی ایجاد کردید به اسم پیشرفت در موسیقی کشور ، که با چند تا از دوستان مباحثی کردیم . سوال مطرح شده توش یادتون میاد ؟ نظرتون راجع بهش چی بود ؟(تا اونجایی که یادم میاد خودتون گویا جواب کاملی نداده بودید)
2 . به نظرتون اگر جریانی به اسم مرکز حفظ و اشاعه موسیقی سنتی پدید نمی آمد الان وضع موسیقی ایران چطور بود ؟
3 . اصالت رو چی معنا می کنید ؟ موسیقی اصیل ایرانی رو چطور ؟ اصلا این دو تا با هم ترکیب شدنی هستند ؟
4 . نظرتون رو راجع به هنرمندان زیر بهم میگید
مجید کیانی ، محمد رضا لطفی ، حسین علیزاده ، پرویز مشکاتیان ، داریوش طلایی
5 . نظرتون راجع به محتوای آثار موسیقایی که به عنوان چاووش های 1 تا 10عرضه شدند چیه ؟
دو تا سوال در پیت تر :
5 . تاثیر گذار ترین یا ترین های ، موسیقی بعد از انقلاب به نظرتون چه کسانی هستند ؟
6 اگه ازتون بخوام که چند تا اثر که به نظرتون نمونه های خوبی از موسیقی بعد از انقلاب هستند مثال بزنید کدوم ها رو اسم میبرید ؟

ببخشید اگه زیاد شد .
سپاس فراوان از لطف شما
موفق و پیروز باشید .

[arian]

با عرض معذرت از خانم گارفيلد ، اين بخش از سئوالات از قلم افتاده بود :

اصلا به نظرتون میزان کاربران مهم تره یا کاربران فعال؟

وظيفه ي من نوعي نيست كه بين كاربرها فرق بگذارم . وظيفه مسئولاني است كه بخش كنترل و كيفيت را دارند انها بايد با بررسي تعداد كاربران هر روز ، و ميزان فعاليت انها و تهيه ي دياگرام هاي مربوطه براي هر بخش و نمودار و غيره ، رشد و يا عدم رشد قسمتهاي مختلف و دلايل ان را بتونند بررسي كنند .
نظر شخصي من : كاربر در هر شكلش مهمه و لازم و ملزوم يكديگر هستند . كاربر فعال ، كاربر را جذب ميكند و كاربر ، كاربر فعال را توليد ميكند . اگر كاربر وجود نداشته باشه ، كاربر فعال براي چه كسي فعاليت كنه و اگر كاربر فعال نباشه تا مطلب بنويسه كاربر چه چيزي را بخونه . ولي مهمتر از همه وجود مطالب مفيد و سودمند در سايت است. چنانچه مطالب لازم در سايت موجود باشه ، كاربر خود به خود از كشورهاي افريقايي هم جذب خواهند شد چه برسه به ايران . مگر مايكروسافت چگونه جهان را فتح كرد . آيا اول به دنبال جذب كاربر رفت بعد داس و ويندوز و غيره را نوشت. هر مجموعه اي كه حرفي براي گفتن داشته باشه و بتونه نيازهاي به روز مخاطب را تامين كنه ، مخاطب را بدست خواهد آورد و هر كاربري به ميزان و فراخور دانش و استطاعت خود از اين مطالب استفاده خواهد كرد . پس نسبيت در كاربري هم مطرح هست و قرار نيست كه همه در يك سطح باشند و همين طور اصل علت و معلول .

[arian]

سلام و عرض ارادات فراوان به جناب آرین گرانقدر
من چون دوست دارم بیشتر بانظریات شما به خصوص در مورد موسیقی معاصر خودمون آشنا بشم ، سوالام بیشتر موسیقاییهتا نت آهنگی .
1 . یه تاپیکی ایجاد کردید به اسم پیشرفت در موسیقی کشور ، که باچند تا از دوستان مباحثی کردیم . سوال مطرح شده توش یادتون میاد ؟ نظرتون راجع بهشچی بود ؟(تا اونجایی که یادم میاد خودتون گویا جواب کاملی نداده بودید)
چند تاپيك خوب از مجموعه ي صحبتهاي استادان درتاپيكهاي شما انتخاب شد كه شايد فقط همين مورد بيشتر مورد اقبال قرار گرفت. و عناوين سئوالات و بحث ها ميتونست راهگشا باشه . سئوال اصلي چنين بود :
آيا به نظر شما پيشرفت در موسيقي كشور نزديك شدن به موسيقي قاجار محسوب مي شود يابه ارزشهاي موسيقي نوين و جهاني ؟
كلمات كليدي : پيشرفت –موسيقي كشور – نزديك شدن به موسيقي قاجار- نزديك شدن به ارزشهاي نوين و جهاني .
طبق همين كلمات كليدي :
موضوع بحث پيشرفت است ،پيشرفت به معناي جذب مخاطب بيشتر نيست ، قرار هم نيست كساني كه نميتونستند شعر حافظ را بفهمند شعر نوي شاملو را بفهمند كه پيشرفت حاصل شده باشه وگرنه شعر نو شكست خورده . صرفا به معناي جهاني سازي هم نيست. پيشرفت يعني رشد و تكامل ، خلاقيت و نو آوري ماندگار .
همينطور وقتي ميگوييم ،„موسيقي كشور” ، پس پايه و اساس و مبناي ما همين موسيقي كشور با انواع و اقسام شاخه هاي خاص آن است.
منظور از موسيقي قاجار ، آن بخشي از موسيقي است شامل رديف و دستگاه و موسيقي قومي يا نواحي و موسيقي روحوضي با همان قالب و فرم و حس و اجراست.
منظور از ارزشهاي نوين و جهاني ، شامل مباني نظري موسيقي ، آهنگسازي علمي و ابزارهاي نوين ارائه ي موسيقي است.
پيشرفت به نظر من نميتونست نزديك شدن به موسيقي قاجار باشه ، پس گرايش دارالفنوني و گرايش سنتي خود به خود حذف شده است و فقط ميمونه مكتب وزيري . كه موارد زير را به همراه خود داشت : شان و ارزش و اعتبار براي موسيقيدان، استفاده از نت نويسي به همراه ابتكارات ويژه موسيقي ايراني ، ايجاد اركسترهاي جديد و روشهاي تازه در چهارچوب منطقي براي رفع ملال از موسيقي تك صدايي .
رشد و پيشرفت در موسيقي نيازمند تحول و خلاقیت است كه يك پروسه است كه در طول زمان اتفاق می‌افتد نه يك شبه .

2 . بهنظرتون اگر جریانی به اسم مرکز حفظ و اشاعه موسیقی سنتی پدید نمی آمد الان وضعموسیقی ایران چطور بود ؟
ببينيد قضايا و تاريخ به ان صورتي نيست كه ما معمولا ساده و سطحي بهش نگاه ميكنيم . اتفاقات تاثير گذار در يك جامعه ناشي از يك سلسله حوادث و اتفاقات است نميشه جلوي روند تكامل تاريخ را گرفت كه نهايتا به جبر تاريخ معروف ميشوند . . اگر مركز حفظ و اشاعه وجود نداشت ، مركز ديگري مثلا به نام موسيقي اصيل ايراني يا فرهنگ وهنر و غيره بوجود مي اومد . بالطبع با امكانات خوبي كه اين مركز به علت زير نظر بودن راديو تلويزيون ملي ايران داشت علاقمندان خاصي را جذب كرد و از ان ميان تعدادي نوازنده و موسيقيدان معروف امروزي بوجود آمدند . از سوي ديگر هم خيلي از موسيقيدانان خوب امروزي نيز وجود دارند كه خروجي اين مركز نيستند . مجموعه ي موسيقي ايران شامل چند چهره ي شاخص اين مركز نيست شامل مجموعه ي بزرگان موسيقي ايران است.

3 . اصالت رو چی معنا می کنید ؟ موسیقی اصیل ایرانی روچطور ؟ اصلا این دو تا با هم ترکیب شدنی هستند ؟
با نژاد بودن ،دارای اصل و نسب و خانواده داشتن ، ریشه دار بودن
با تعريف بالا پس موسيقي اصيل ، موسيقي اي است كه داراي اصل و ريشه است. حالا اين مفهوم چقدر رسا ست ، جوابش با خواننده ، من در تعريف فقط يك موسيقي ميشناسم و بقيه را اصوات ميدونم . در ان نوع كه به نظر من موسيقي تعريف ميشود همه ي انها اصيل هستند يعني داراي ريشه و اصل هستند و چيزي بي ريشه و اصل نيست.
اين دو اصلا از هم جدا نيستند كه بخواهيم با هم تركيب كنيم . ولي اگر منظور غير از اين حرفهاست مبني بر ايدئولوژي سازي از موسيقي اصيل كه بر مبناي آن بدعت و نوآوري در موسيقي گناه است و بايد به خاطر حفظ اصالت ها و جلوگيري از تهاجم فرهنگي و... به اعمال محدوديت ها مشروعيت داد متاسفانه با نظر من هيچگونه سازگاري ندارد و اگر بدنبال اينگونه اصالت ها هستيد متاسفانه بايد عرض كنم كه چيزي بيش از فريب نيست.


4 . نظرتون رو راجع به هنرمندانزیر بهم میگید
مجید کیانی ، محمد رضا لطفی ، حسین علیزاده ، پرویز مشکاتیان ،داریوش طلایی
در مورد شخصيت هنري اين افراد صاحب نظر نيستم كه بتونم نظر بدم . كارهاي مشكاتيان دهه 60 ، نينوا ي عليزاده و همان چاووش ها خيلي زيبا بودند .

5 . نظرتون راجع به محتوای آثار موسیقایی که به عنوان چاووش های 1تا 10عرضه شدند چیه ؟
در زمان خود داراي تازگي و نوآوري بودند .

[marzi_a1732]

با سلام خدمت جناب arian
با اجازه از شما، سوالهای من :

1- موسیقی رو در یک جمله تعریف کنید.
2- به نظر شما دوباره روزی میرسه که موسیقی سنتی ایران مثل دوران قبل از انقلاب اوج بگیره؟
3- به نظرتون چه سنی برای شروع یادگیری موسیقی خوبه؟ آیا کسی که از کودکی شروع به یادگیری نکرده می تونه به حد عالی برسه؟
4- چطوری با این سایت آشنا شدید؟
5- اگر دوباره متولد می شدید، بازم سراغ موسیقی می رفتید؟ اگر جواب مثبته، چه سازی؟
6- تا حالا توی زندگی دوست داشتید که جای شخص دیگه ای باشید؟
7- موسیقی چقدر توی زندگیتون تأثیر داشته؟ چه تأتیری؟
8- موسیقی سنتی توی زندگی شما چه رنگیه؟
9- زندگیتون بدون موسیقی چه رنگیه؟
10- به نظر شما آیا موسیقی بیشتر استعداد می خواد یا علاقه و پشتکار؟
11- جناب arian در یک جمله. (البته بدون شکسته نفسی لطفا)


ممنون

[arian]

1- موسیقی رو در یک جمله تعریف کنید.
هنر بيان احساسات ، عواطف و انديشه توسط اصوات در قالب ها و قواعد خاص.

2- به نظر شما دوباره روزیمیرسه که موسیقی سنتی ایران مثل دوران قبل از انقلاب اوج بگیره؟
اگر پستهاي قبلي را مطالع فرموده باشيد نقل قولي است از ابن خلدون : موسيقي از آخرين صنايعي است كه در اجتماع و عمران پديد مي‌آيد و نيز اين هنر از نخستين صنايعي استكه در هنگام ويراني و سير قهقرايي يك اجتماع از آن رخت بر مي‌بندد و زايل مي‌شود و خدا آفرينندهاست.
(هر وقت اين جمله را ميخونم غرق تعجب ميشم كه چطور از انديشه بشري در زمانهاي دوري كه هنوز علوم جامعه شناسي و غيره تولد نيافته بودند تراوش شده است.)
پس ابتدا بايد بسياري از صنايع و هنرهاي ديگر در جامعه رشد يابند و مردم در رفاه مادي و معنوي باشند تا شرايط لازم براي رشد موسيقي مهيا بشه ، تا اينجا روزي اين شرايط طبق اصل تكامل بشري مهيا خواهد شد ولي شايد بنده اون روز را نبينم و پس از اون طي يك پروسه و به مرور ميتونيم شاهد رشد موسيقي باشيم ولي اينكه همان موسيقي سنتي قبل از انقلاب به همان شكل و فرم عرضه بشه ؟ قطعا جواب منفي است. چون اصل تكامل چنين حرفي را نميپذيره تاريخ شايد تكرار بشه يعني كسي بياد و قطعه اي را دقيقا مثل بنان بخونه و اركستري قطعه اي را دقيقا مثل همان اركستر گلها 50 سال قبل اجرا كنه ، ولي تاريخ نميتونه به عقب برگرده و دقيقا مشابه همان نظام موسيقي 50 سال قبل باشه ، چون ديگه اون ادم ها ، اون طبيعت ، اون تفكر و ساير شرايط وجود ندارند . ياحقي ماده خامي بوده (پتانسيلي) كه با شرايط و نظام و جامعه اي است كه در ان ميزيسته شخصيت هنري خاص خود را بوجود آورده ، قطعا كسي ديگري نميتونه مثل اون باشه ، و خوبي نظام تكامل هم به همين است كه شرايط و محيط جديد انسان هاي جديد را بوجود مياورد وگرنه زندگي خيلي كسالت اور ميشد و هنرمند ديگري معنا نداشت. خوب پرويز ياحقي بود و همه حرفها را زده بود ديگه نيازي به هنرمند جديدي نبود . و اين فرد جديد كه عين پرويز ياحقي ميزنه اصلا هنرمند نيست يك مقلده ، ضبط صوت هم همين كار را ميكنه ، به خاطر همين هم هست كه بهمن رجبي در مصاحبه اش با سايت اعلام ميكنه كه بعضي ها ارزوشون اينه كه بهشون ميرزا عبدالله ي زمانه كه اگر كسي به من ميگفت حسين تهراني زمانه ، خودم را دار ميزدم . پس تسلسل باطل است و رشد و پيشرفت جبري است ، اختياري نيست ولي لوازم خاص خود را نياز دارد .

3- به نظرتون چهسنی برای شروع یادگیری موسیقی خوبه؟ آیا کسی که از کودکی شروع به یادگیری نکرده میتونه به حد عالی برسه؟
هر كسي زودتر شروع به تمرين و اماده سازي كنه در اين ماراتن امكان برنده شدنش بيشتره ، به نظر من اموزش موسيقي از بدو تولد با تجربه هاي شنيداري ميتونه شروع بشه ، ميشه براي كودك موتزارت و باخ و بتهوون و ساير اثار دوره هاي باروك و كلاسيك را گذاشت ، مطمئن باشيد كه حداقل مغز كودك را بسيار پيچيده تر و مستعدتر بار مياره ، از سن سه سالگي شروع به اموزش مقدمات موسيقي به همراه بازي هاي خاص كرد . اين بازيها خيلي زياد هستند و همه ي اينها اموزش هستند و كودك تواناييهاي شناختي بسياري از اين راه كسب ميكنه . تجربيات بزرگاني مانند هايفتز ، منوهين و اويستراخ از سه و چهار سالگي بوده .
فاكتورهاي بسياري در اين مورد دخيل هستند مانند عشق و علاقه و بهره هوشي و توانايي ها و استعدادها و از همه مهمتر تجربيات قبلي (موضوع صحبت در اجتماع امروزي است) ولي در شرايط و گرفتاريهاي امروزي اين امكان خيلي كم اتفاق ميافته ، مگر اينكه يكي از فاكتورهاي بالا بتونه راهگشا باشه .

4- چطوری با این سایت آشنا شدید؟
به دنبال نت اي ايران بودم كه از طريق سرچ گوگل با سايت آشنا شدم و تاپيكي بود با عنوان اعتراض به وضعيت موسيقي در ايران از اون تاپيك ، پست زدنم در سايت شروع شد

5- اگر دوباره متولدمی شدید، بازم سراغ موسیقی می رفتید؟ اگر جواب مثبته، چه سازی؟
حتما در كودكي و قبل از اتمام دبستان ، دروس معمول موسيقي را كامل ميكردم و قطعا به سراغ ويولن ميرفتم .

6- تا حالا تویزندگی دوست داشتید که جای شخص دیگه ای باشید؟
نه ، هيچكسي دوست نداره جاي ديگري باشه وگرنه ميتونست جاي اون فرد قرار بگيره ، هر كدوم از ماها جايگاه خودمون را بيشتر دوست داريم و به خاطر همين هم در جايگاه فعلي خودمون هستيم . ديگران زياد زندگي خوبي هم ندارند مثلا ايزاك پرلمن ، با 5 تا بچه و ميدونيد كه دخترش (همو سكچوال است) وجديدا با دخترخانم ديگري ازدواج كرده است. پس زياد زندگي ديگران هم شيرين نيست.

7- موسیقی چقدر توی زندگیتون تأثیرداشته؟ چه تأتیری؟
خيلي موقع ها تونسته احساساتم را بارورتر كنه ، سطح شادي هامو بيشتر كنه ، غمهامو عميق تر كنه ، موسيقي بخشي از زندگيه. اگر اين بخش را از زندگي حذف كنيم قطعا دچار خسران ميشيم ، شايد تعادل روحي خودمون را از دست بديم ، مثل ساير نيازها ي بشري .
براي من موسيقي حرفه نيست ، پس اوقات فراغتم را پر ميكنه ، خيلي موقع ها مينشستم با زحمت زياد كتابهاي خالقي ،پورتراب، الهاميان و مسعوديه و غيره را ميخوندم ، هدفم در اون زمانها اين بود كه بيشتر از اين قبيل مسايل سر دربيارم و با جديت هم مطالعه ميكردم و ميكنم مثل يك كلكسيونر كه فقط براي تفنن بدنبال جمع اوري تمبر باشه ولي به مرور علاقمند ميشه به قول شريعتي ميشه توتمش ، ولي موسيقي براي من توتم نشد ولي هنوز علاقمندم . شايد تنها تاثيري كه بتونه داشته باشه در انتقال دانسته هام به ديگران باشه مثل بچه هام . چند وقت پسرم بهم گفت بابا وقتي من ويولن را شروع كردم فكر ميكردم توي دنيا فقط تو ويولن ميزني و اين آقاي فلاني توي cd !

8- موسیقی سنتی توی زندگی شما چه رنگیه؟
قطعاتي كه من گوش ميكنم
بعضي هاشون كاملا سياه ، دپرس ميشم ، كاملا نااميد و فكر ميكنم زندگي مادي را عمر و بقايي نيست و همه ي زحمات ما بيهوده است.
بعضي هاشون هم به رنگ سبز ، با طراوت ، زيبا ، دوست دارم برم توي دل طبيعت.

9- زندگیتون بدون موسیقی چه رنگیه؟
شايد بتونم بگم خاكستري ، چون خاكستري رنگ نيست.

10- به نظر شماآیا موسیقی بیشتر استعداد می خواد یا علاقه و پشتکار؟
به نظر من ، علاقه . اگر ميزان علاقه كافي باشه و در مسير صحيح هدايت بشه ، پشتكار و استعداد را هم ميتونه جذب كنه . ميزان استعداد و تواناييهاي يك انسان خيلي بيشتر از ان چيزي است كه معمولا از ان استفاده ميكنه . ما اغلب از پنج درصد تواناييهامون استفاده ميكنيم ولي شناخت و علاقه ميتونه اين تواناييها و استعدادها را كارآمدتر كنه .

11- جناب arian در یک جمله. (البته بدون شکسته نفسی لطفا)
آرين بدون شكسته نفسي همانند همه ي مردم ديگر داراي نقاط ضعف و قوت ، خوبي ها و بديها ي خاص خود است.

[Kamanche]

سلام مجدد
خب من باید چند تا توضیح در مورد سوالام بدم که سو تفاهمی ایجاد نکنه .

در مورد سوال دوم ، (که بیشتر طنز بود) سوالم رو باید کامل تر مینوشتم . فرض می گیریم تمامی عوامل ممکن ، دست به دست هم میداد که این چنین جریانات هنری شکل نمی گرفت. موسیقی در ایران الان چه وضعیتی داشت ؟

یه نکته ی کوچیک دیگه هم در مورد سوال سوم ، نه اصلا منظور خاصی نبود از این سوال . توی بخش کمانچه ، بحث های خوبی در باره اصالت و اصالت در کمانچه نوازی کردیم . دوست داشتم نظر شما رو هم بدونم

راستی دو تا سوال آخر منم گویا از قلم افتادند .

بازم ممنون از جناب آرین عزیز .

[arian]

[quote=Kamanche;76165]سلام مجدد
خب من باید چند تا توضیح در مورد سوالام بدم که سو تفاهمی ایجاد نکنه .

در مورد سوال دوم ، (که بیشتر طنز بود) سوالم رو باید کامل تر مینوشتم . فرض می گیریم تمامی عوامل ممکن ، دست به دست هم میداد که این چنین جریانات هنری شکل نمی گرفت. موسیقی در ایران الان چه وضعیتی داشت ؟

ويشتاسب خان سلام ، پاسخ دادن به سئوالات شما به اندازه ي كافي سخت هست. در مورد پيش بيني ها ، جناب لئون هم تقريبا مشابه چنين سئوالي فرموده بودند كه انجا هم بنده عرض كردم واقعا نميدونم .
به نظر من وقايعي كه دور و بر ما ميافته ناشي از يك تصادف نيست ، ناشي از جبر زمانه است ، وقايع بي شماري دست به دست هم ميدهند و در طي يك پروسه ي طولاني عواملي ذره ذره بر روي هم انباشته ميشوند تا باعث بوجود اومدن واقعه اي ميشوند كه بتونه تاثير گذار باشه ، يك اصل مهم ديگه كه ما نبايد ازش بگذريم همين اصل تاثير متقابله ، به عنوان مثال مكتب وزيري كه تونست با وضع تئوري و عملكرد خودش به يك مكتب تبديل بشه ،يا نيما قطعا نميتونه منحصر به يك فرد باشه ، بلكه يك پروسه است از دارالفنون و مين باشي ها و محمودها بگيريد تا درويش خان و سعدي حسني و مهرتاش ها و ... يعني برآيند اين نيروها در جايي بنام وزيري ايجاد حرف نويي ميكنه كه چون داراي انرژي بيشتري است و تئوريزه و كاناليزه ميشه ايشون را به عنوان تاثير گذارترين يا مبدع اين مكتب معرفي ميكنه و البته به ايشون هم ختم نميشه ، چون اگر به ايشون ختم بشه ، اصل پويايي و دايناميك را از دست خواهد داد و بسيار سريع گذرا و فاني خواهد شد . همانطوري كه نميتونيم بگيم انيشتين بدون داشته هاي قبل از خود تونست افق هاي جديدي بر روي بشر باز كنه و يا نيوتون و غيره . از همين جاست تئوري استرينگ ها مطرح شه ، همان تئوري كه مطرح ميكنه اگر سنجاقكي بر روي بركه اي بال بزنه ، هزاران كيلومتر ان طرف تر در اقيانوس سونامي اتفاق ميافته .
خوب به هر صورت فرض محال كه محال نيست (البته به نظر ما). اگر چنان سيستمي وجود نداشت باز هم همان هنرمندان و همان آثار و همان نگرش ها با تغييراتي چند درصدي وجود ميداشت چون هر كدام از اين هنرمندان به سمت انچه كه علاقه داشتند جذب ميشدند و اين هنرمندان به اين مسير علاقه داشتند همانطوري كه اگر جناب شكارچي نبود بازهم ويشتاسب كمانچه ميزد ولي با درصد كمي تغيير احتمالي كه ناشي از تاثيرگذاري جناب شكارچي است ولي همه ي احساس و الهامات جناب ويشتاسب از جناب شكارچي نيست. بسياري از اين تاثيرات و الهامات و احساسات از بال زدن همون سنجاقك كوچك يا گل دقيقه 80 فلان بازيكن پرسپوليس است. ما ادم هاي آهني نيستيم كه يك مجموعه اي ما را برنامه ريزي كنه و به همان صورت برنامه ريزي شده عمل كنيم ما علاقه هاي ذهني خود را داريم كه شكل گرفته از بسياري از بايدها و نبايدها در طول عمرمون هست (از ماني كه بدنيا مياييم و سركوچه فوتبال بازي ميكنيم تا صداي پرنده اي كه روي شاخه ي درخت برامون ميخونه) پس انها را جذب ميكنيم . به خاطر همين بر فرض شما جذب جناب برديا ميشيد و ايشون جذب شما . اينجاست كه قطبهاي همنام همديگر را جذب ميكنند .
حالا باز هم اگر فرض كنيم كه نه ان استادان وجود داشتند و نه آن شاگردها . يعني نه اقاي برومند و صفوت و نه بهاري بودند و نه شاگردان اين مركز . به نظر من باز هم نياز جامعه،افرادي مشابه اين افراد را بوجود مياورد. همونطوري كه اقاي بهاري نوازنده ويولن بنا به ضرورت و نياز مجددا كمانچه را در دست ميگيره .
باز هم فرض كنيم بر فرض محال نه استادان و اين شاگردان بدنيا ميامدند و نه نياز و شرايط جامعه چنين درخواستي داشت ، بخشي از خلاقيت ها و آثار كه زاده ي اين بزرگان است وجود نمي داشت ولي ان موقع استادان بزرگ و هنرمندان بسيار ديگري بودند كه در همين مسير موسيقي سنتي فعاليت داشتند . ولي اگر نياز و شرايط جامعه به انها هم وجود نداشت يعني ما موجوداتي بوديم كه بر فرض از كره مريخ اومده اند و اصلا با اين فرهنگ ارتباطي ندارند پس نيازي به موسيقي سنتي هم وجود نميداشت و شايد استادان و هنرمندان به شغل ديگري روي مياوردند و يا به خلق موسيقي مريخي ميپرداختند كه باز هم رنگ و بويي از موسيقي سنتي در خودش داشت.


یه نکته ی کوچیک دیگه هم در مورد سوال سوم ، نه اصلا منظور خاصی نبود از این سوال . توی بخش کمانچه ، بحث های خوبی در باره اصالت و اصالت در کمانچه نوازی کردیم . دوست داشتم نظر شما رو هم بدونم

توضيح كوچكي هم من ميدم (كه با توجه به مطالب بالا و تئوري هاي موجود) اينكه فرض كنيم چيزي فاقد اصالت است تقريبا همون فرض محاله و بيشتر از طرف كساني استفاده ميشه كه تمايل زيادي براي حذف ديگران دارند و شايد بهتر باشه اگر ميخواهيم موضوع آن تاپيك را پيگيري كنيم موضوع را با عنوان سنت و مدرنيته مطرح كنيم و اينكه ايا واقعا در تعريف هنر ما ميتونيم فقط به اجراي كامل سنت اعتقاد داشته باشيم ؟ يا اينكه آيا اين سنت ها خود روزي بدعت نبوده اند ؟ اگر بخواهيم چنين تفكري داشته باشيم نبايد همه ي ما سازهامون را بشكنيم و برگرديم به بشر موسيقيدان ايراني اوليه ؟! تا سنت ها به شكل اصولي تر و با اصالت تري حفظ بشه ؟ چون همه ميدونيم اين موسيقي ما نيست ، اعراب بر ان دخالت داشته اند ، عثماني بر ان دخالت داشته ، افغاني ها و مغول و هند و اندلس و غيره همه بر اون تاثير داشته اند و اصلا خالص و اصيل و ناب نيست.


راستی دو تا سوال آخر منم گویا از قلم افتادند .
ببخشيد جناب ويشتاسب ، در مورد دو سئوال آخر عبارت درپيت تر را استفاده نموده بوديد كه هر چند من و شما ميدانيم كه براي شكسته نفسي و يا شكستن جو استفاده شده بود ولي چون نه در شان شما بود و نه در شان بنده و نه در شان ساير خواننده ها از جواب دادن خودداري كردم . دانسته هاي بنده قطعا خيلي كم است ولي به هر صورت وقتي كه همه ي ما داريم ميگذاريم بسيار ارزشمند است و اين قبيل كلمات خيلي ناگهاني تمام مجموعه ي تاپيك را زير سئوال ميبرد.
راه درستش اين بود كه مجموعه سئوالات را جواب ندهم ولي فكر كردم اگر جواب ندم ايجاد سوء تفاهمات ديگري خواهد شد . پس اجازه بديد به خاطر تنبيه اون دو سئوال آخر كماكان بدون پاسخ بمونند .

بازم ممنون از جناب آرین عزیز .[/quote]

بنده بايد تشكر كنم از اينكه من را قابل دونستيد .

[arian]

با سلام و تشكر از دوستاني كه بنده را قابل دونستند تا بر روي صندلي داغ بشونن و ساير دوستان كه زحمت طرح سئوال و خوندن جواب ها را كشيدند فكر ميكنم سئوالي باقي نمونده و پس با اجازه ي دوستان صندلي را به دوست و همكار عزيز مجتبي واگذار ميكنم .

[arian]

مجتبي جان سلام.

1- برامون بگو كه چطور شد به ساز ويولن علاقمند شدي و از چه زماني شروع به يادگيري كردي .

2- چطور شد كه بديعي را به عنوان الگو براي خودت انتخاب كردي ، و از چه طريقي با سبك و كار ايشون اشنا شدي كه اين قدر شيفته ي ايشون شدي ؟

3- البته من ميدونم كه به جز بديعي تقريبا به آثار ساير نوازندگان مثل ياحقي و ملك و... حتي شاملو كاربند نيز با دقت گوش ميدي و اين توي پستهايي كه ميزني مشخصه ، ولي چرا اين قدر به بديعي (شايد كلمه ي مناسبي نباشه) تعصب داري و يا حداقل نحوه ي نگارشت اينطور نشان ميده كه با تعصب صحبت ميكني .

4- به نظرت تعصب داشتن مفيده يا مضر ؟

5- بين ويولن كلاسيك و ايراني كدوم را انتخاب ميكني ؟چرا؟

6- به نظرت هيچكدوم از نوازنده هاي ويولن ما ميتونستند بين ويولنيستهاي معروف جهان مطرح شوند . اگر نه . چرا؟

7- به نظرت نوازنده هاي ويولن ايراني از چند درصد از قابليت هاي اين ساز استفاده ميكنند ؟ و چرا؟

تشكر

[Mojtaba]

مجتبي جان سلام.

سلام جناب آرین

1- برامون بگو كه چطور شد به ساز ويولن علاقمند شدي و از چه زماني شروع به يادگيري كردي .

هیچ وقت زمانی که به ویلن علاقه مند شدم از یادم نمیره... من تابستون سال 81 داشتم نوار نون و دلقک محمn اصفهانی رو گوش میکردم.. در پایان نوار آهنگ بدون کلام نون و دلقک هست که مجتبی میرزاده با ویلن میزنه .. من وقتی این رو شنیدم عاشق صدای ویلن شدم... البته خانواده اول با شروع کردن ساز من مخالف بودن ولی بالاخره دیدن که من خیلی علاقه دارم برام یک ویلن خریدن و از سن 15 سالگی در تاریخ 23/10/1381 شروع کردم به یادگیری ویلن نزد فرهاد امین زاده که من همه چی ام رو مدیون این مرد هستم



2- چطور شد كه بديعي را به عنوان الگو براي خودت انتخاب كردي ، و از چه طريقي با سبك و كار ايشون اشنا شدي كه اين قدر شيفته ي ايشون شدي ؟
والا نمیدونم چه جوری بگم؟؟؟... جناب آرین من فقط 2 سال روی شخصیت بدیعی تحقیق کردم که ببینم این مرد کی بوده واقعا؟؟؟ خیلی چیزهای خوب و بد از ایشون شنیدم .. حالا به بدش کار نداریم چون همه انسانها جایز و الخطا هستند.. من با نوارهای برگ سبز استاد با ایشون آشنا شدم ... اما چی شد که عاشق این مرد شدم... بدیعی کسی بود که بی ادعا ساز میزد. صدای سازش انگار میخواد یک چیزی رو به ادم بگه .. بدیعی کسی بود تو هرجا ساز نمیزد. واسه هر کس نمی زد.. بدیعی رو باید درک کنید تا ببینید که این مرد کی بوده... شاید بخاطر این بوده که آثارش در دسترس زیاد نیست کسی به اون صورت نمیدونه بدیعی چه اعجوبه ای بوده ... ولی اگر کارهای خصوصی استاد رو گوش کنید متوجه میشید که بدیعی کی بود

3- البته من ميدونم كه به جز بديعي تقريبا به آثار ساير نوازندگان مثل ياحقي و ملك و... حتي شاملو كاربند نيز با دقت گوش ميدي و اين توي پستهايي كه ميزني مشخصه ، ولي چرا اين قدر به بديعي (شايد كلمه ي مناسبي نباشه) تعصب داري و يا حداقل نحوه ي نگارشت اينطور نشان ميده كه با تعصب صحبت ميكني .

جناب آرین من تاچند وقت پیش به قول شمابه بدیعی تعصب داشتم و فقط میگفتم بدیعی ولی چند وقته که دیدم که نه یاحقی یک چیز داره که بدیعی نداره یا ملک یک چیز داره یاحقی نداره.. این شد که الان نمیگم فقط بدیعی اما صدای ساز بدیعی آرامش قلب منه .. خوب شاید بخاطر علاقه زیادی بود که به بدیعی داشتم که چند وقت پیش هم یک روز رفتم کرج سر قبر استاد

4- به نظرت تعصب داشتن مفيده يا مضر ؟
تعصب داشتن روی چیزی که به نفع ادم باشه خیلی خوبه به نظرم .. ولی تا یک حدی... و زیاد از حد باعث میشه که مردم فکرهایی به ذهنشون بیاد که واسه خود آدم خوب نباشه بهتره که تعصب رو همیشه تا یک حدی بروز بدی و بیشتر پیش خودت نگه داری و یا حرف دل خودت رو به کسی بگی که تو رودرک کنه

5- بين ويولن كلاسيك و ايراني كدوم را انتخاب ميكني ؟چرا؟

هر دو رو... ولی به نظر سبک کلاسیک از ایرانی خیلی کامل تره... و همینطور سواد کسانی که کلاسیک کار میکنند از ایرانی نوازها خیلی بیشتره در زمینه موسیقی... همین باعث شده که من از تابستون میخوام کلاسیک رو شروع کنم

6- به نظرت هيچكدوم از نوازنده هاي ويولن ما ميتونستند بين ويولنيستهاي معروف جهان مطرح شوند . اگر نه . چرا؟

این بر میگرده به همون بحث چند روزپیش من و شما که پشت تلفن با هم صحبت میکردیم .. توی ایران فکر نکنم کسی بتونه مثلا به اندازه ونگروف و یا بیژن معروف بشه .. و باید از این مملکت بزنه بره بیرون تا اونجا به یک جایی برسه...

7- به نظرت نوازنده هاي ويولن ايراني از چند درصد از قابليت هاي اين ساز استفاده ميكنند ؟ و چرا؟

به نظرم خیلی کم ... چون ما مدرسهای خیلی خوبی تو ایران نداریم{ منظورم سبک ایرانی هست} یا اکثرا فوت کردند و یا اصلا درس نمیدن
تشكر

ممنون ازشما

[Mona]

سلام جناب جواهری

# وقتی که توی نوازندگی ویولن به کمال رسیدی، هدف بعدیت توی موسیقی چیه؟
# چرا توی مباحث گوناگون موسیقی کم شرکت می کنی؟ جذبت نمی کنه یا ... ؟
# زمانهایی که بی حوصله ای ولی کلی هم برنامه داری برای انجام دادن (خصوصا در موسیقی) چه کار می کنی؟
# الان برات درست الویته یا سازت؟ چرا؟

موفق باشی :)

[Mojtaba]

سلام جناب جواهری

سلام خدمت شما سرکار خانم مونا

# وقتی که توی نوازندگی ویولن به کمال رسیدی، هدف بعدیت توی موسیقی چیه؟

فکر نکنم بتونم روزی به این کمالی که شما میگید برسم.. چون راه واقعا سخت هست.. ولی من تا جایی که میتونم سعی خودم رو میکنم چون هدفم این هست که روزی بتونم ویلن رو به یک جایی برسونم
# چرا توی مباحث گوناگون موسیقی کم شرکت می کنی؟ جذبت نمی کنه یا ... ؟

خوب من سرم واقعا شلوغه درسای دانشگاهم هست و همچنین مسوولیت بخش اخبار همین باعث هست که وقت نمیکنم خیلی در مباحث شرکت کنم .. چون مسوولیت بخش اخبار واقعا پست سنگینی هست
# زمانهایی که بی حوصله ای ولی کلی هم برنامه داری برای انجام دادن (خصوصا در موسیقی) چه کار می کنی؟

سعی میکنم اون مورد رو که برام بیشتر ارزش داره را انتخاب کنم و بهش بها بدم... در ضمن موسیقی چیزی نیست که حوصله ادم رو سر ببره . چون وقتی بفهمی که به چه موسیقی نیاز داری و یاچه چیزی آرومت میکنه بهتره اون کار را انجام بدی . حتی زدن یک اهنگ 2_3 دقیقه ای . چون خیلی برام پیش اومده

# الان برات درست الویته یا سازت؟ چرا؟

خوب معلومه درسم برام اولویت چون این موسیقی رو من همیشه درکنار درسم داشتم .. من حتی در زما امتحانات بعد از هر 1 ساعت درس خوندن 30 دقیقه فقط ساز میزنم... چون نمیشه زیاد واسه ساز تو این مملکت هزینه کرد.. چون وقتی کسی بها نمیده همون بهتر که بشینی سر درست.. این همون موضوع اولویت هست که در نهایت نتیجه این میشه که درس مهم تر از ساز هست

موفق باشی :)

همچنین شما

[shbaharehs]

سلام مجتبی جان! منم با اجازه زیاد نمیپرسم یکی دوتا بیشتر نیست!

از بین قطعات ایرانی کدومو شما بیشتر میپسندی؟

از قطعات غیر ایرانی چطوری؟

اگر قرار باشه برای فیلمی موسیقی بسازی چه سبک از فیلمی رو انتخاب میکنی؟

مرسی

[Mojtaba]

سلام مرتضی جان! منم با اجازه زیاد نمیپرسم یکی دوتا بیشتر نیست!

بهار جان مرتضی چیه؟؟؟؟؟ من مجتبی هستم!!!

از بین قطعات ایرانی کدومو شما بیشتر میپسندی؟

من کلا آثار مرحوم بنان رو خیلی دوست دارم... خصوصا آهنگ کاروان استاد بنان و همچنین آهنگ کعبه دلها که الهه خونده

از قطعات غیر ایرانی چطوری؟

آثار یانی رو خیلی دوست دارم و همچنین آهنگ فیلم پاپیون

اگر قرار باشه برای فیلمی موسیقی بسازی چه سبک از فیلمی رو انتخاب میکنی؟

سعی میکنم بیشتر فیلمهای خانوادگی و اجتماعی را انتخاب کنم .. چون واقعا موسیقی این فیلمها تاثیر گذار هست

مرسی

خواهش میکنم قابل شما رو داشت

[fatemeh.1994]

سلام.
حال شما؟

*با شنیدن این کلمات اولین چیزی که به ذهنت میرسه رو بگو(بدون دخل و تصرف)
-موسیقی
-ایران
-ویولن
-فرهنگ
-BBC (!)

*تاثیر گذار ترین حرفی که توی زندگیت شنیدی چی بوده؟

*حالا تاثیر گذارترین حرفی که زدی(به نظر خودت) چی و به کی بوده؟

*ادامه بده:
اگر من جای ...

*موسیقی علم است یا هنر ؟استدلال کن

*با اینا جمله یک جمله بساز . یعنی همشون رو توی یک جمله بکار ببر:
تجربه - ساز - قانون - اندیشه

*fatemeh.1994 رو چه جوری میبینی؟(با عاقبت اندیشی جواب بده ها D:)


تلاش کن تا موفق باشی!!