جهت کامل کردن ارسال قبلي
**********************************
کلمه فلامنکو در لغت به معنای آتش است . آتش که از درون انسان شعله می گیرد و دلهای دیگران را نیز آتش میزند
اصل و نسب فلامنکو :
اصل و نسب این سبک به آندلس منطقه ای در جنوب اسپانیا می رسد که به درستی معلوم نیست که چه کس یا کسانی برای اولین بار این موسیقی را اجرا نمودنده اند ، ولی فلامنکو شناسان معتقدند: فلامنکو سبکی ازآواز ، موسيقي و رقص است. این نوع موسیقی تحت تأثیر سبکها و فرهنگهای مختلف به شکل امروزی در آمده. و میتوان به جرات گفت که بیشترین تأثیر خود را از کولیهای اسپانیا گرفتهاست. در شکل گیری و تکامل این سبک نمیتوان از تأثیر گذاری موسیقی مورها و مسلمانان شمال آفریقا و حتی موسیقی عربی و ایرانی چشم پوشی کرد- کولی های مهاجر عربی و مسلمانان که در جنوب اسپانیا زندگی می کردند با اسپانیا ادغام شده (رقص ها ، آوازها و نوا هایشان) در هم آمیخته و موسیقی فلامینکوئی را که امروز ما میشناسیم به وجود آمده است.
آهنگسازان بزرگی چو ن زرياب :
زریاب نام یکی از موسیقیدانان بزرگ ایرانی است که در ز مان حکومت عباسیان ظهور کرد . وی همدوره ابراهیم موصلی و فرزندش اسحق از بزرگترین مو سیقیدانان دربارعباسیان بود. ابراهیم موصلی فرزند ماهان فرزند بهمن ، فرزند پشنگ که همگی از کشاورزان ارجان شیراز بودند در کوفه بدنیا آمد. وی موسیقی را نزد یک زرتشتی به نام جانویه که در شهر ری زندگی میکرد فرا گرفت و در همین شهر بود که با دختری به نام شاهک رازی وصلت کرد که حاصلش فرزندی بود به نام اسحق .
میگویند گوش موسیقی ابراهیم چنان قوی و حساس بود که اگر در میان سی نوازنده کوک یکی از آنها نا برابر بود وی آن را بخوبی در میافت. اما ابولفرج اصفهانی نویسنده کتاب اغانیفرزند وی اسحق موصلی را به دریا و موسیقیدانان دیگر به نهر و جوی آب تشبیه کرده است. وی همچون پدر از مقربان دربار هارون الرشید بود و نزد مامون نیز صاحب منزلتی رفیع بود . معتصم خلیقه درباره وی گفته است:
” هرگاه اسحق آواز میخواند به نظرم چنین می آید که کشور من وسیعتر میشود” از افتخارات اسحاق تربیت شاگردی چون زریاب است. زریاب (اواخر قرن هشتم میلادی) موسیقی این منطقه را به شمال آفریقا و اسپانیا برد و در آنجا رواج داد. اسپانیائیها وی را مخترع گیتار می دانند . وی سیم پیچی بر عود افزود و می گویند که ده هزار آواز را باآهنگشان از بر داشت. وی تا آخر عمر در کوردوبا يکي از شهرهای اسپانیا میزیست و در آنج ایک مدرسه موسیقی بنا نهاد و تاثیر بسزایی در موسیقی اندلس داشت ابن خلدون عالم فلسفه تاریخ و مورخ مغربی در باره این شاعر ، خواننده و نوازنده بزرگ چنین می گوید:
” موصلیان (ابراهیم و اسحق موصلی) غلامی داشتند که نام او زریاب بود او فن مو سیقی را از آنان فراگرفته و در آن مهارت یافته بود . از این رو موصلیان به وی رشک بردند و اورابه مغرب گسیل داشتند. زریاب به درگاه حکم بن هشام بن عبد الرحمن داخل امیر اندلس رسید . و او در گرامی داشتن زریاب مبالغه کرد و به دیدار او شتافت و به وی جایزه های عالی بخشید و اقطاعها مقرریه برای اوتعیین کرد ، و وی را به بارگاه دولت و در میان ندیمان خویش به پایگاهی بلند رسانید .
عناصر فلامنکو :
فلامنکو دارای سه عنصر اصلی رقص ، آواز و گیتار می باشد . در محور اصلی آواز قرار دارد و بعد رقص به همراهی گیتار . در گذشته گیتار بیشتر نقش همراهی کننده را داشته ولی بعد ها توسط استادان با ارزشی چون
Roman Montaya & Nino Ricardo
و تنی چند به صورت تکنوازی با پنج انگشت دست راست به مرحله بالاتری از نظر هنری در این سبک راه یافت
انواع سبک ها و ریتم های گوناگون در فلامینکو بقدری متنوع است که درک آنها را برای نو آشنایان بسیار مشکل میسازد و راهی نیست جز شنیدن بسیار و ایجاد یک ارتباط روحی و حسی بین ریتمها و صداها
فلامنکو به بيان استوره فلامنکو فرانسيسکو چانز گومز(ملقب به: پاکو دلوسيا) :
منظور از فلامنکو یا همان رقص تند کولیهای اسپانیا را از زبان یکی از بزرگان این سبک یعنی پاکو دلوسيا می آوریم . پاکو دلوسيا میگوید نوائی که در اطراف شماست توسط افرادی که میبینید ساخته شده است ، شما آهنگ میسازید به همراهه مردم ، شما یاد میگیرید آنرا از خانواده ، دوستان ودر نوشیدنیهای جشنها ، سپس کار میکنید روی تکنیک نوازندگی ، گیتاریست نیازی به مطالعه کردن ندارد در صورتیکه آن همراهه هر آهنگی هست. یک گیتاریست ماهر مدتی از وقتش را با کار کردن همراهه نوازندگان کم تجربه و البته پر استعراد صرف میکند . شما باید زندگی یک کولی که سراسر آشوب است را درک کنید و این یک علتی است که موسیقی فلامنکو که راهی بدون نظم و آشوب است بطوریکه شما آنرا میدانید . ما سعی نمیکنیم تا چیزهائی را بهمراهه تفکراتمان سازماندهی کنیم ، ما به مدرسه نرفتیم تا اونو پیدا کنیم ، ما فقط زندگی میکنیم ... آهنگ در هر جای زندگی ما هست
فلامنکو يا فلمنگی يا فلاه منگو ؟
در مورد فلامنکو بعضی این گفتار را سند قرار داده و اشاره میکنند به مردم فلمنگی که در قرن 16 به اسپانیا رسیده بودند و البته اسپانیائی نبودند . عقیده دیگری میگوید که این گفتاراز کلمه عربی فلاه منگو به معنی پرواز خوش آیند میآید
آنچه مسلم است اینست که فلامنکو ترکیبی از فرهنگهای مختلف کولی ، مسلمان و یهودی است که در یک زمان در آندلوس ادر جنوب اسپانیا ساکن بودند و تاثیر آنها را را براحتی در خوانندگی و ریتم گیتار دید . اما این یک نوع هنر مرکب هم هست که ترکیب شده از گیتار زدن ، خواندن ، رقصیدن و جلوه لایه های پر قدرت ریتم و هیجان ، که پاکو دلوسيا قادر بود این اختلافات جزئی را در سن خیلی کم بفهمد
در فلامنکو یک گیتاریست در درجه نخست نباید مانع انجام کار خواننده شود .
پاکو دلوسيا توضیح میدهد : اینجا یک دیالوگ در حال انجام است ، خواننده کلمات را میخواند . در فلامنکو هیچ آوازی به خودی خود نیست ، فقط غزلیات کوتاه ، بنابراین گیتاریست صدای خواننده را دنبل میکند . یک قسمت از رسم در فلامنکو اینست که نه خیلی سخت و نه خیلی زیاد ساز نزند بلکه شما باید خواننده را پشتیبانی و او را کمک نمائید.
مطالب رو از چند تا سايت گلچين کردم و به درد بخورا و مهم هاشو براتون گلچين کردم. اميد وارم مفيد باشه.
ان شا الله بازم آپ ديتش مي کنم.
علاقه مندي ها (Bookmarks)