مهر آتش (رقص مرگ)
رویاهای شیرین همانگونه مردند که خلق شدند
ذهنم با گاو های وسوسه شخم خورد یا طمع ؟
مهم اینست ، بذرهایشان درونم رخنه کرد
وسیله یا طعمه بودنم فرقی نخواهد کرد ، فریب می خورم تا فریب دهم
زیر پوست گم گشتنم
شکاف ها با حسی نجات آمیز پر شد
و تلقین این کلام ، که تنها نیستم ، تنها نیستم
کجایی ناجی رنگ باختن من
از سپیدی تا سیاهی یک قدم بود فاصله
که من تنها خزیدم بر آن
با پای خود اما سواری بر من که گرفته بود افسار را سخت در دست
هفت نگهبان آتش ، صدای مرا میشنوید ؟
شعله ها را آزاد کنید ، پس همه را بسوزانید
هر آنچه با نیرنگ آفریدند و قصر هایی که چه آسان و بی رنج
بر فراز قله ی تاریکی ها بر افراشتند
نقابی پاک که چه معصومانه به پشتش خزیدند
و گودالی ساخته شد برای ما به رضایت از راضی ها
حق همین بود ، رزق همین است و روزی همین ها هم نخواهد بود
کاش تنها بودم ، نگاهم بر پدر و قلبم در اظطراب مادر نبود
کاش برای جنازه ام گریه کنی نبود ، دق کرده ای نبود
که روزی همین ها همه خواهد بود
آه ... مادرم ، چگونه به چشمان تار تو نیندیشم
مانده ام در فکر آرزوهایت باشم برای خود یا آرزو هایم برای تو
پسرت با سپیدی سیاه شد و با بچگی بزرگ آیا خواهد شد ؟
هفت نگهبان آتش
اینک لحظه ی بکار بستن مهر آتش است
شعله ها را آزاد کنید پس همه را بسوزانید
حتی تو هم در میان شعله ها برقص
آری ، این است رقص مرگ
------------------------------------------------------------------------------
فایل صوتی این نوشته به صورت دکلمه بر روی دو سرور زیر :
1 . [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
2 . [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
<< آهنگ متن : Illa Tidandi از کارهای Burzum می باشد >>
علاقه مندي ها (Bookmarks)