عشق پیانو

[Peddy]

درود و خسته نباشید

خب دوستان میخواستم ببینم
چی شد که به پیانو علاقه مند شدید یا به عبارتی عاشقش شدید؟ (لووول)
چه چیزی در پیانو دیدید که در بقیه سازها نبود؟
آیا این علاقه حسی بود ؟ یا دلایل منطقی باعث شد تا سمت پیانو برید ؟
و در آخر چه قدر به ساز پیانو علاقه مندید ؟ (کیفی یا کمی فرقی نمیکنه مهم بیان مقدار هست لول)

امیدوارم از نظرتون سوالم مسخره نباشه چون واقعا این یه سوال بزرگی هست واقعا ((شما چه قدر به پیانو علاقه مندید؟)) این خیلی مهمه پس لطفا سوالات بالا رو جدی بگیرید

[faezeh]

چی شد که به پیانو علاقه مند شدید یا به عبارتی عاشقش شدید؟

از شش سالگی دوست داشتم یاد بگیرم ولی نشد، حسرتش به دلم موند همین حسرت روز به روز علاقه شدیدی رو در من ایجاد کرد.



چه چیزی در پیانو دیدید که در بقیه سازها نبود؟

صدای دلنشین و متفاوت بودنش از بقیه سازها



آیا این علاقه حسی بود ؟ یا دلایل منطقی باعث شد تا سمت پیانو برید ؟

همون علاقه شدید کار دست خودش داد



و در آخر چه قدر به ساز پیانو علاقه مندید ؟

بیش از اندازه! اصلا تو کلام نمی شه گفت! در وصف نمی گُنجه...!

[bamdadonline]

خوب معلومه که طنین دلربای پیانو و اینکه جزو معدود سازهایی است که انسان با یک نگاه عاشقش میشه. اگه این عشق با آدم بمونه و روز بروز تشدید بشه نشوندهنده علاقه واقعی به اون سازه ...

[Peddy]

درود و خسته نباشید

ممنون از دوستان bamdadonline و faezeh بابت پاسخشون
کس دیگه ای نظر نداره ؟ یعنی هیچکس دیگه ای اینجا به پیانو علاقه نداره؟

با تشکر

[keeps_gettin_better]

چی شد که به پیانو علاقه مند شدید یا به عبارتی عاشقش شدید؟ (لووول)
فکر کنم جرقه اش از موقعی خورد که حدودا 10 سالم بود و اون موقع تازه کنسرت آکروپولیس یانی معروف شده بود و همه از این کنسرت صحبت می کردن. با دیدن اون کنسرت، خیلی دوست داشتم من هم بتونم اون آهنگ های دلنشین رو روزی بزنم.

چه چیزی در پیانو دیدید که در بقیه سازها نبود؟
اون اول که شروع کردم خیلی این چیزها برام مهم نبود و پیانو رو با سازهای دیگه مقایسه نمی کردم. ولی کلا همین که شما می تونی یه ارکستر کامل رو روی پیانو داشته باشی و مثلا سمفونی 5 بتهوون رو کامل با پیانو اجرا کنی، خودش برام خیلی جذابیت داره.

آیا این علاقه حسی بود ؟ یا دلایل منطقی باعث شد تا سمت پیانو برید ؟
منظورت از دلیل منطقی دقیقا چیه؟ اصلا مگه می شه یه موسیقی با „منطق” علاقه مند شد و با „منطق” یه سازی رو نواخت؟

و در آخر چه قدر به ساز پیانو علاقه مندید ؟
عاشقشم، دیوونه شم، مگه زندگی بدون پیانو هم شدنیه؟!

[keeps_gettin_better]

جناب peddy خودت نمی خوای به این سوالا جواب بدی؟!

[Peddy]

درود و خسته نباشید

چشم حتما جواب میدم اما اول میخواستم ببینم از این تاپیک استقبال میشه یا نه؟

چی شد که به پیانو علاقه مند شدید یا به عبارتی عاشقش شدید؟ (لووول)

راستش دقیق نمیدونم چه جوری حسم رو بیان کنم از بچگی وقتی به من میگفتن چه سازی دوست داری بزنی میگفتم ارگ (اونموقع زیاد پیانو رو نمیشناختم) بعدا پیانو بیشتر دل منو برد راستش از استیلش موقع نوازندگی خیلی لذت میبرم مخصوصا حرکت رقاصانه ی انگشتان بر روی کلیدها و از همه مهمتر صدای دلنشینش به نظر من صدای خیلی آرامش بخشی نسبت به بقیه ی ساز ها داره

چه چیزی در پیانو دیدید که در بقیه سازها نبود؟

والا دو تاش رو که بالا عرض کردم صدای دلنشین و استیل نوازندگی اون که در بقیه ساز ها ندیدم (این نظر من هستش قصد توهین ندارم) و یکی از نکته های جالبی که بعدا متوجه اون شدم که باعث شد بیش از پیش به پیانو علاقه مند بشم این بود که شما اگه دقت کنی میبینی که برای نواختن پیانو از تمام اعضای بدنت استفاده میکنی

آیا این علاقه حسی بود ؟ یا دلایل منطقی باعث شد تا سمت پیانو برید ؟

فکر کنم جواب این سوال رو تو سوال اول دادم , حسی بود حتما یه نوع ارتباط بین خودم و این ساز حس میکردم که تو بچگی گفتم میخوام پیانو بزنم (از قدیم گفتن حرف راست رو باید از بچه شنید لول)

و در آخر چه قدر به ساز پیانو علاقه مندید ؟

شاید نشه در بیان وصف کرد ولی برای اینکه خوب درک کنید وفتی جایی سفر میریم همیشه کلافم احساس میکنم یه کاری نکردم و اون روز برام ناقص هستش واقعا نمیتونم یه روز دوریش رو تحمل کنم شاید این عادت خیلی بدی باشه اما چی کار کنیم دیگه:
ما خراب عشق پیانو هستیم ;-)

[Peddy]

درود و خسته نباشید

دیگه کسی نظری نداره ؟ چرا اینقدر کم حرفید ؟
من گاهی فکر میکنم فقط چند تا پیانیست تو این انجمن هست!! بابا انجمن برا همین هستش دیگه که یکی بحثی رو شروع کنه بعد بقیه هم باهاش بحث کنن سینما نیستش چند نفر حرف بزنن بقیه تماشا کنن !! همه باید تو بحث ها شرکت کنن !!

[rotlina]

سلام،من پیانیست نیستم اما بی‌نهایت این ساز را دوست دارم. نمیدونم کی و کجا بود که صدای این ساز من رو به خودش جذب کرد !!! همیشه سعی‌ کردم این ساز را با امکانات کمی‌ که داشتم یاد بگیرم اما نشد. اما احساس آرامش و سبکی خاصی‌ را که با پیانو به دست میارم بی‌ نظیر است.
برای همین یه پیانو گرفتم که آرزوی قدیمی‌ را براورده کنم ،امیدوارم شما عزیزان هم من رو یاری کنید.

[justnooryes]

1- چی شد که به پیانو علاقه مند شدید یا به عبارتی عاشقش شدید؟
قصه طولانی است. یادم می آید که در سال 1362 که سیزده سال داشتم بطور اتفاقی با یک ساز کوچک تقریبا اسباب بازی بنام „ملودیکا” آشنا شدم . فکر می کنم دو اکتاو داشت با یک لوله پلاستیکی که سر آن در دهان قرار می گرفت و باید در آن می دمیدم و همزمان شاسی ها را فشار می دادم تا صدای آن بیرون می آمد . هرچه محکم تر فوت می کردم صدای آن بلندتر می شد. عشق من شده بود دمیدن در ملودیکا و بصورت گوشی چهار، پنج تا ملودیهای خیلی ساده را با بدبختی در آوردم. آنقدر زدم تا گوشهایم آب آورد و زیر گلو و زیر گوشهایم باد کرد. پس از آن به توصیه پزشک معالجم زدن ملودیکا ممنوع شد !!

فضای اجتماعی آن زمانها واقعا قابل مقایسه با الان نبود . یادم می آید مکررا به پدر و مادرم اصرار می کردم که مرا در کلاس موسیقی ثبت نام کنند اما کو گوش شنوا. یادم هست آن موقع یکی دو تا کلاس در تهران بیشتر نبود تازه اسم آنها آموزشگاه نبود بلکه به آنها می گفتند „مرکز اشاعه سرودهای انقلابی”. به هر حال فضای جنگ بود و به هر کسی که دنبال موسیقی می رفت „مطرب ضد انقلابی” می گفتند و نه هنرآموز.
همه می دانیم که آن موقع نه اینترنتی بود و نه CD و اینجور چیزها ... یک کتابفروشی بود بالاتر از چهار راه ولی عصر فکر می کنم الان نامش فروشگاه بتهوون است. همیشه هفته یکی دو بار به آن سر می زدم و با حسرت ویترین آن را نگاه می کردم. دقیقا یادم هست که کتاب „بیر” را گذاشته بود در ویترین و من همیشه به خودم می گفتم خدایا این „بیر” یعنی چه ؟ در طی دو سه سال ، چند تا کاست موسیقی هم از آن خریدم که هنوز پس از گذشت سالها آنها را نگهداشته و عاشقانه دوستشان دارم از جمله سمفونی پنجم و نهم بتهوون و کنسرتو پیانوی شماره یک شوپن و ...
خلاصه این داستان عاشقی من بود.

2- چه چیزی در پیانو دیدید که در بقیه سازها نبود؟
هر بار که پشت پیانو هستم می گویم : „خدایا چرا صدای این اینقدر زیباست ؟ خدایا چرا ؟!”

3- چه قدر به سازپیانو علاقه مندید ؟
آنقدر که پسرم به آن حسودی می کند و فکر می کند پیانو را بیشتر از او دوست دارم

[Amirrelax]

چی شد که به پیانو علاقه مند شدید یا به عبارتی عاشقش شدید؟

من از بچگی به پیانو علاقه داشتم الان هم دارم چون به نظرم کاملترین سازه و بهترین صدا را در بین ساز ها داره

چه چیزی در پیانو دیدید که در بقیه سازها نبود؟

پیانو یک احساس خاصی به آدم میده نمتونم توضیح بدم ولی یک احساسی فوق العاده

آیا این علاقه حسی بود ؟ یا دلایل منطقی باعث شد تا سمت پیانو برید ؟

علاقه من به پیانو یک علاقه درونی و از عمق قلبم است

و در آخر چه قدر به ساز پیانو علاقه مندید ؟

اندازه و مقداری نمیشه گفت پیانو تمام زندگی منه

[lotous]

سلام به دوستای خوبم... من مامانم به بیانو علاقه داره و یه 5 سالس میشه میزنم ولی هنوز نتی که خیلی کیف کنم باهاش بیدا نکردم...

[lotous]

چه خوب که شما این احساس و دارید چون من ندارم...:)

[vhd]

چی شد که به پیانو علاقه مند شدید یا به عبارتی عاشقش شدید؟
من از بچگی عاشق گیم و موسیقی بودم .
و تو زمان طفولیت هم چند ماهی هم کی برد می زدم.
ولی علاقه من وقتی به موسیقی زیادتر شد که.. وقتی ملودی و موسیقی متن بازی ها رو می شنیدم . دوست داشتم بدونم که چطوری نواخته و ساخته می شه ... و بعد ها متوجه شدم که میشه تموم اون ملودی ها و هزاران ملودی دیگه رو می شه با پیانو نواخت.

چه چیزی در پیانو دیدید که در بقیه سازها نبود؟
احساسی خاصی که تو نواختن پیانو بهم میداد تو ساز های دیگه نبود

آیا این علاقه حسی بود ؟ یا دلایل منطقی باعث شد تا سمت پیانو برید ؟
بله

و در آخر چه قدر به ساز پیانو علاقه مندید ؟
خیلی زیاد . و از طرفی چون چند سالی کار کردم تا تونستم پیانو بخرم.

[reza_marx]

آقا این چه ربطی داشت به موضوع این تاپیک؟

[scofild]

خب ، احساس منم نسبت به پیانو خیلی دور از احساس سایر دوستان نیست!
با اینکه من از 10 سالگی پیانو رو شروع کردم ولی هنوز صدای تک تکه کلاویه هاش واسم تازگی داره!
انگار هر چی بیشتر میگذره بیشتر عاشقش میشم.
حتی اینقدر عاشقه این سازم که یک باز یادمه حدوده 12 ساعت یک ضرب داشتم آهنگای مختلف رو باهاش میزدم ، که دیگه آخرای کار همسایه مون اومد دمه در گفت یا بزار ما هم بیایم تو از نزدیک گوش کنیم یا بس کن تا تلف نشدی !!!

البته الان که اتاقمو آکوستیک کردم دیگه صدا به جایی نمیره!

خب ! علاقه منم از زمانی شروع شد که برای اولین بار انگشته اشاره مو روی کلاویه پیانو فشردم و دقیقاً یادمه که صدای نت do در اتاق طنین انداز شد!! پیانو ماله دوسته بابام بود!
تا صداشو شنیدم با حیرت برگشتم و به بابام نگاه کردم!! اینقدر شیفته ی اون صدا شده بودم که اشک توی چشام جمع شده بود! دو سال بعد بابام واسم همونو از دوستش خرید!

خلاصه اینکه من فکر میکنم بعد از ساز پیانو تنها سازی که میتونه با قدرت احساساته آدم رو بیان کنه ویولنه!
و دیگر هیچ!!

البته خودم ساز های زیادی رو مینوازم ولی هیچ کدوم رو به اندازه ی پیانو و ویلن دوست ندارم!
صدای این دو ساز ستودنیه!