کدام قطعه مشکاتیان

[saeed2011]

درود

بعد از یک سال دارم پست میدم چون موضوع جالبی دیدم

دوست عزیز یعنی چی کدوم قطعه ؟!

ایشون از بزرگای موسیقی بود و هست و خواهد بود

ببخشید اگه رک گفتم آخه بهم بر خورد یه نمه :)

درود بر شما. حرفتون درسته ولی بالاخره به نظر مردم هر استادی یه آهنگ رو از بقیه قشنگتر زده ضمن اینکه همه ی آهنگ هاش زیباست و استاد بزرگی هست. این تاپیک هم یه جور نظرسنجیه.

[rbrb]

من اصلا قبول ندارم این تاپیک مشکل داره

چرا؟

چون شما میتونید بگید از بین 3 قطعه استاد که در فلان حاله کدوم بهتره

الان هر کسی با توجه به روحیات درونیش نظر داده اونایی که گفتن بیداد احتمالن دنبال آرامش لذت بخشن

من همه قطعات استاد رو میگم خوبه ولی هر کدوم به درد یه وقت و حال خاص میخوره شما قبل از خواب مخالف سه گاه گوش بدی یا شور انگیز چه قد بده اما بیداد یا سرو ناز په قدر آرامش بخشه

[stwo]

منم با نظر دوستمون موافقم بستگی به حالی که داری داره شاید مثلا بیداد و سروناز بهت ارامش میده ولی دفعه ی بعدی یک قطعه ی دیگه از استاد بهت آرامش میده به خاطر همین نمیتونی بگی کدوم قطعه رو از بقیه بیشتر دوستداری

[rbrb]

منم با نظر دوستمون موافقم بستگی به حالی که داری داره شاید مثلا بیداد و سروناز بهت ارامش میده ولی دفعه ی بعدی یک قطعه ی دیگه از استاد بهت آرامش میده به خاطر همین نمیتونی بگی کدوم قطعه رو از بقیه بیشتر دوستداری

البته منظورم از آرامش یه چیز دیگه بود و گرنه مخالف سه گاه توی زمان خودش خیلی هم حال میده

[hasan3d]

چهار مضراب مخالف سه گاه. نه تنها در بین آثار استاد، بلکه در کل موسیقی ایرانی، این قطعه سرآمد و برجسته هست. از آغاز تا انتها سراسر زیباییست. هر بار گوش میدم بهش یه نکته تازه داره و میشه در مورد مسایل زیباشناختیش کتاب هم نوشت. بی اغراق میتونم بگم، فرا طبیعی هست.
این حرفا تو دلم مونده بود، مرسی که این سوال رو پرسیدین و من تونستم نظرم رو در مورد این قطعه بنویسم.
البته نظر شخصی هست و از دوستانی که موافق نیستن پیشاپیش عذر میخوام.

[rbrb]

چهار مضراب مخالف سه گاه. نه تنها در بین آثار استاد، بلکه در کل موسیقی ایرانی، این قطعه سرآمد و برجسته هست. از آغاز تا انتها سراسر زیباییست. هر بار گوش میدم بهش یه نکته تازه داره و میشه در مورد مسایل زیباشناختیش کتاب هم نوشت. بی اغراق میتونم بگم، فرا طبیعی هست.
این حرفا تو دلم مونده بود، مرسی که این سوال رو پرسیدین و من تونستم نظرم رو در مورد این قطعه بنویسم.
البته نظر شخصی هست و از دوستانی که موافق نیستن پیشاپیش عذر میخوام.

فکر کنم این سوالو از شما بتونم بپرسم

چرا هیچ کس مثل استاد نتونسته این چهارمضرابو بزنه خیلیا زدن ولی اون نشده که باید بشه

واقعا چرا من خودم ادای تیکه اولشو در میارم ولی وقتی به کار استاد گوش میدم خندم میگیره البته هنوز قدرت اجراشو ندارم ولی حتی زره ای هم شبیه نمیشه شاید از کوکه ها ؟؟؟
حالا من کوک بلد نیستم بقیه چی؟
هی

[hasan3d]

راستش من سازم سنتور نیست ولی اگه آلبومی رو که استاد توش این قطعه رو میزنن گوش کرده باشین، حدودا 1 ساعت تکنوازی هستش که استاد در اوج حس این قطعه رو اجرا میکنن. انگار همه چیز با هم جوره. از کوک تا مضراب و حس. البته تبهر استاد رو هم نباید نادیده گرفت. در کل، خود قطعه هم بسیار خوش ساخت هست و انگار یه سیر تحول روحی طی چند فاز توش طی مشه و اواخر قطعه به اوج میرسه. رابطه بین هر فاز هم کاملا معنا دار هست (خصوصا جایی که تمپو سریع تر میشه). غیر از اینها، همیشه سازنده یک اثر اونو با حس بیشتری اجرا میکنه چون از درون خودش شکل گرفته و میتونه باهاش رابطه بهتری برقرار کنه.

[hasan3d]

یک اصل کلی هم که تو موسیقی وجود داره اینه که ما تکه‌های خاصی را در موسیقی و ترانه‌های مورد علاقه‌مون، دوست داریم. این تکه‌ها می‌تونند قسمت اوج یک ترانه یا یک موسیقی کلاسیک باشند یا زمانی که خواننده در حال خواندن قسمت خاصی از متن ترانه هست. به هر حال وقتی ما شروع به گوشی کردن یک موسیقی می‌کنیم، ناخودآگاه منتظر رسیدن به این قطعات خاص هستیم.
در مورد مخالف سه گاه، این حالت چند بار تکرار میشه یعنی حداقل 3 نقطه داره که من منتظر رسیدن بهشون میمونم و این زیباییش رو چند برابر کرده.

[mixer]

فکر کنم این سوالو از شما بتونم بپرسم

چرا هیچ کس مثل استاد نتونسته این چهارمضرابو بزنه خیلیا زدن ولی اون نشده که باید بشه

واقعا چرا من خودم ادای تیکه اولشو در میارم ولی وقتی به کار استاد گوش میدم خندم میگیره البته هنوز قدرت اجراشو ندارم ولی حتی زره ای هم شبیه نمیشه شاید از کوکه ها ؟؟؟
حالا من کوک بلد نیستم بقیه چی؟
هی

در کل بزرگان موسیقی برای شهرت و پول کار نمیکردند و کاری که از ذوق و با اخلاص عمل کامل باشه ، همین میشه که به دل همه میشینه و از دور خارج نمیشه . . .
مثلا بعضی از آلبوم ها میاد تو بازار و اوج روی مد بودنش 1 ماه هست بعد رفته رفته کم رنگ میشه و شاید محو . . .
اما شما بگید چه جوری هست که قطعه های از اساتید قدیم مثل میرزا حسین قلی میرزا عبدالله ، استاد ابوالحسن صبا و . . . هنوز که هنوزه از مد نرفته و هنوز هم گوش نواز هست. . .
همین هست دیگر . . . ((اخلاص ، اخلاص ، پاکی در کار))
هر سخن کز دل برآید . لاجرم بر دل نشیند . . .

از بعد دیگر قضایا : هر کسی که خالق یک ملودی باشه یا قطعه در موسیقی ایرانی هیچ کس قادر به اجرای با حس آن قطعه نمی تواند باشد جز شخص خلق کننده قطعه . . .
این که دیگه جای سوال برای آدم باقی نمیگذارد . . . آیا اینطور نسیت ؟؟؟!!!
لذا ما اگر صد ها بار قطعات استاد مشکاتیان را بنوازیم یا حتی اگر اساتید ما هم بنوازند باز هم مثل اجرای ایشان نمی شود.

یک اصل کلی هم که تو موسیقی وجود داره اینه که ما تکه‌های خاصی را در موسیقی و ترانه‌های مورد علاقه‌مون، دوست داریم. این تکه‌ها می‌تونند قسمت اوج یک ترانه یا یک موسیقی کلاسیک باشند یا زمانی که خواننده در حال خواندن قسمت خاصی از متن ترانه هست. به هر حال وقتی ما شروع به گوشی کردن یک موسیقی می‌کنیم، ناخودآگاه منتظر رسیدن به این قطعات خاص هستیم.
در مورد مخالف سه گاه، این حالت چند بار تکرار میشه یعنی حداقل 3 نقطه داره که من منتظر رسیدن بهشون میمونم و این زیباییش رو چند برابر کرده.

بله همینطور هست ، گذشته از آن گاهی اوقات (معمولا سر خوشی) آنها را زمزمه هم می کنیم !!!

[mixer]

راستی من چهار مضراب شور انگیز رو با اجرای سه تار ، خیلی خاطره باهاش دارم و با چهار مضراب در دستگاه همایون حس زندگی پر درد سر همراه با علم روز بهم دست میده . . . (نخندینا)

[parsa90]

بیداد و آستان جانان

[shahriyaran]

درود برهمه
دوستانی متوجه عنوان تاپیک نشدند(کدام قطه)
بعضی از دوستان آلبومی از کار های استاد ذکر کردند دیگری قطعه ای
اما بنده یه بحثی رو می خوام مطرح کنم و اونم اینکه بیاییم از نظر فنی و یا اینکه رابطه ای که ما با قطعه برقرار کرده ام صحبت کنیم و برداشت ما از جهان بینی استاد از قطعه را بحث کنیم. فکر کنم این بحث باعث می شه ما فکرمون بیشتر به نکات فنی و فلسفی قطعه معطوف بشه در هنگام گوش دادن قطعه و به هم کمک می کنیم تو شناخت قطعه
مثلا در مورد آستانان جانان از نظر تکنوازی با یک ساز واقعا فوق الاده است یعنی شما یک ساعت آلبوم رو فقط بایک ساز و در مواقع تصنیف با تنبک گوش می دید جالب این است که در آخر قطعه شما اصلا خسته نشدید!!
اما در مورد علم آهنگسازی ،ارکستراسیون،هماهنگی بیداد،چهار گاه و متذکر می شوم راحت از کنار جان عشاق نگذرید چرا که بیداد ماحصل یک دروه است،که با این شعر شروع می شود (یاری اندر کس نمی بینیم و ... شهریاران را چه شد) و کلا شعر ها نوعی اعتراضی است در جایی که خود استاد میگه:من جان عشاق را بیشتر از بیداد دوست دارم چرا حاصل مدت ها فکر،آمال و دقده های آهنگساز است (بود که پرتو نوری به بام ما افتد)
و نیز در مورد خزان که بعضی از دوستا گفتند:قطعه مربوط به پاییز و خزان است. اگر دقت کنید در قطعه مکرر کرشنده و دی کرشنده به کار می رود که اگر تصور کنیم مثل جسمی است که در هوا بالا و پایین می شود حالا گفته خود استاد از این قطعه:
„روزی در خانه نشسته بودم و افتادن برگی از درخت را تماشا می کردم که دیدم این برگ هرچند یکبار توسط باد بالا و پایین می شود...”
در آخر از دوستان می خواهم بیاییم یک تاپیکی از نقد و بررسی آثار استاد پایور هم داشته باشیم
واقعا حیفه!!!

[alireza_amirsamimi]

قطعا همه قطعاتش ولی اگه بخوام انتخاب کنم اول چکاد بعد هم بیداد

[MAZON]

دل انگیزان

[nasser2005]

دل انگيزان - بيداد - مخالف

[ahmad4345]

از همه بيشتر تمنا و بيداد