لیست کاربران برچسب شده در تاپیک

نمایش نتایج: از 1 به 9 از 9

موضوع: بربط

  1. #1
    Hes_r آواتار ها
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    277
    تاریخ عضویت
    Jul 2005
    نوشته ها
    2,720
    میانگین پست در روز
    0.40
    تشکر از پست
    1,515
    3,659 بار تشکر شده در 1,294 پست

    شبکه های اجتماعی من

    Add Hes_r on Facebook
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    2 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 105/5
    Given: 6/0
    میزان امتیاز
    21

    پیش فرض بربط


    0 Not allowed! Not allowed!
    عود ابزار موسيقايي عرب، ترک، ایران ،ارمنستان ،یونان و چند ين کشور ديگر در مناطق خاور است که ايرانيان در قرنهاي اخير به علل نامعلوم از آن کمتر سود برده، و اين ساز زيبا با صداي دلنشينش جايگاه خود را در ميان سازهاي ديگر ملي ایران از دست داده است.
    ابن خلدون در قرن 8 هجري قمري آن را به ترکه هاي چوبيني که انعطا? پذير است معني نموده.
    اما چندي بر اين اعتقادند که ل? ظ عود را بر اين ساز معين بدان جهت انتخاب کرده اند که بين آن و بربط ايراني که در هزاران سال پيش از نظر ظاهري وجه اشتراک ? راوان با اين ساز داشته ا? تراقي قائل شوند.
    ايرانيان در گذشته اين ساز را رود هم مي ناميدند. اما در قرن اخیر گاه ل? ظ لوت را هم به عود اتلاق مي کنند.
    که در اصل داراي ت? اوتهايي نیز هستند.
    عود همراه با حر? تعري? ال در زبان عربي العود خوانده مي شود ولي در زبانهاي لاتين ال? آن حذ? گرديده و حر? دال آخر آن به ت مبدل شده و به اين ترتيب تل? ظ آن در زبانهاي لاتين به لوت تغييرشکل داده است ولي با اينکه لوت نام سازي است در اروپا اما ل? ظي کلي براي چندي از سازهاي زهي است.
    از ديدگاه سازشناسي، ساز عود در طبقه سازهاي زهي و در رده لوتهاي دسته دار که آن به موازات ص? حه روي ساز و نواختن آن از طريق مضراب باشد قرار مي گيرد، بررسي سرنوشت ديرينه اين ساز در گرو شناخت تاريخي لوت است.
    پيدايش نياکانان آنها به روزگار شکارچي گري انسان و است? اده از کمان و زه باز مي گردد و اين پرسش که چنين سازهايی به کدام یک از تمدنهاي کهن بشري ايران، مصر،هند،بين النهرين و چين مربوط مي شود موضوعي است که باستان شناسي ابزار موسيقايي بدان خواهد پرداخت، اما قطعا سازهايي که براي توليد صدا با دسته هاي کوتاه يا بلند با اشکات مت? اوت، کاسه اي شبيه به کد و دارند
    نياکان اصلي لوت هاي کنوني به حساب مي ايد.
    آثار باستاني بين النهرين متعلق به هزاره دوم قبل از ميلاد تصوير مردي ايستاده را نشان مي دهد که به نواختن بربط مشغول است.
    بر پايه بعضي از اسناد ابن سريح ايراني نژاد نخستين کسي است که در عربستان در قرن اول هجري عود ? ارسي يا بربط را نواخته و نوازندگي ان را آموزش داده است.
    الاغاني مي گويد:آشنايي او با عود از آنجا شروع شد که عبدالله ابن زوبير جمعي که ايرانيان را به مکه دعوت کرده بود تا خانه کعبه را تعمير کنند ديوارگران ايراني عود مي زدند و اهل مکه از ساز و موسيقي ايشان لذت مي برند و آنرا تحسين مي کردند، ابن سريح پس به عود زدن پرداخت و در اين صنعت سرآمد هنرمندان زمان گشت.
    در روزگاه امويان عود نوازاني همچون يونس کاتب-نشيت و ابن محرز نواختن عود را به دوران طلایی هنر در ایام ابراهيم،زلزل و زرياب منتقل مي کنند.
    در نيمه دوم قرن 8 ميلادي و اويل روزگار عباسيان موسيقيدان برجسته درباري عود جديدي ساخت که با استقبال زيادي روبه رو شد و به زودي جاي عود ? ارسي يا بربط ايراني را گر? ت که عموم آن را مي نواختند.
    این عود کامل را به زبان عرب عود شبوط مي گويند که دسته ان ذر قسمت بالا کم. عريضتر و باريکتر از نزديک کاسه بوده
    البته نام زلزل نيز به خاطر اصلاحاتي شهرت يا? ته که در ? واصل گام ها صورت داده است زيرا اوست که ? اصله معرو? سوم خود را روي عود کش? و معر? ي کرده است.
    ساختمان عود الشبوط همانند ماهی بوده در حالي که عودهاي پيشين نسبت به آن گلابي شکل بودند، دسته اي از اين عودهاي گلابي شکل را که اکنون در کشور پرتغال نواخته مي شوند مشت مي نامند. تغييراتی که زلزل در ساختمان دسته عود به وجود آورده
    موسيقي دان دیگري نيز به نام زرياب در حدود سالهاي 230 هجري عود از پرهاي کرکس ساخت و سيم پنجم را نيز بر آن ا? زود و با مضرابي که از ناخن عقاب ساخته بود آن را مي نواخت زرياب در همين سالها به سبب رقابت اسحاق موسلي مجبور به ترک وطن و راهي کولدورا در آندلس شد و با استقبال سلطان اسپانيا روبه رو شد با اينکه زرياب در کولدوا سيم پنجمي بر اين ساز ا? زوده بود اما به گ? ته ابوال? دا اين ساز در شرق همچنان با چهار سيم نواخته مي شد
    شايد در همين ايام در بغداد هم به ضرورت سيم پنجم پي برده باشد.
    ? ارمر در اين مورد مي گويد که ? ارابي نيز سيم پنجمي قائل بوده است ولی به نظر مي رسد که آن را ? قط در تحليلهاي نظري اش درباره موسیقی مد نظر قرار مي داده است چنانکه الکندي نيز يک قرن قبل از او در بررسي های تئوريک خود از صداي عود،عود را با پنچ سیم در نظر مي گر? ت.

    شکل ظاهری:

    شکم این ساز بسیار بزرگ و گلابی شکل، و دسته ان بسیار کوتاه است، به طوری که قسمت اعظم طول سیم ها در امتداد شکم قرار گر? ته است. سطح رویه شکم از جنس چوب است که بر آن پنجره هایی مشبک ایجاد شده است.
    عود ? اقد دستان و خرک ساز کوتاه و تا اندازه ای کشیده است.
    عود دارای ده سیم یا پنج سیم ج? تی است. سیم های ج? ت با هم همصدا کوک می شوند، و بدیهی است که هر یک از سیم های دهگانه یک گوشی مخصوص به خود دارد گوشی ها در دو طر? جعبه گوشی سرساز قرار گر? ته اند.
    عود بم ترین ساز بین سازهای زهی است، نت نویسی آن با کلید سل است که صدای ان عملا یک اکتاو بم تر از نت نوشته شده حاصل می شود.
    مضراب عود از پر مرغ یا پر طاووس تهیه شده است و گاه نیز نوازنده با مضراب دیگری ساز را می نوازد.
    صدای عود کمی خ? ه، نرم و غم انگیز ولی نسبتا قوی است. این ساز نقش تکنواز و همنواز هر دو را به خوبی می تواند ای? ا کند.
    عود چنان که گ? ته شده از اخلا? سازی قدیمی به نام بربط است از سوی دیگر ممکن است با نام عربی خود العود به اروپا راه یا? ته و در آنجا نام لوت گر? ته باشد.
    شباهت کلمه العود در تل? ظ عربی یعنی تخ? ی? همزه اول تغریبا لعود و تشدید د آخر به صورت، ت را با نام اسپانیائی این ساز یعنی لود مي توان احساس کرد.

    منبع: سازشناسی برنامه نیستان
    سازشناسی پرویز منصوری
    Yahoo ID : Hes_r
    Facebook : Hessam Rostamian

    No Pain ... No Gain
    AK8


  2. کاربران زیر از Hes_r به خاطر این پست تشکر کرده اند:


  3. # ADS
     

  4. #2
    Hes_r آواتار ها
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    277
    تاریخ عضویت
    Jul 2005
    نوشته ها
    2,720
    میانگین پست در روز
    0.40
    تشکر از پست
    1,515
    3,659 بار تشکر شده در 1,294 پست

    شبکه های اجتماعی من

    Add Hes_r on Facebook
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    2 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 105/5
    Given: 6/0
    میزان امتیاز
    21

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    اینم یه عکس زیبا از این ساز
    Yahoo ID : Hes_r
    Facebook : Hessam Rostamian

    No Pain ... No Gain
    AK8


  5. #3
    shbaharehs آواتار ها
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    286
    تاریخ عضویت
    Oct 2006
    نوشته ها
    1,024
    میانگین پست در روز
    0.16
    تشکر از پست
    1,714
    1,560 بار تشکر شده در 635 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 6/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    عكسش رو نمياورد اين چند تا رو گذاشتم!
    خوابیدی بدون لالایی و قصه, بگیر اسوده بخواب بی درد و غصه...

  6. #4
    shbaharehs آواتار ها
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    286
    تاریخ عضویت
    Oct 2006
    نوشته ها
    1,024
    میانگین پست در روز
    0.16
    تشکر از پست
    1,714
    1,560 بار تشکر شده در 635 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 6/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    خوابیدی بدون لالایی و قصه, بگیر اسوده بخواب بی درد و غصه...

  7. #5
    shbaharehs آواتار ها
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    286
    تاریخ عضویت
    Oct 2006
    نوشته ها
    1,024
    میانگین پست در روز
    0.16
    تشکر از پست
    1,714
    1,560 بار تشکر شده در 635 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 6/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    خوابیدی بدون لالایی و قصه, بگیر اسوده بخواب بی درد و غصه...

  8. #6
    gheisar آواتار ها
    دوست خوب

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    دوست خوب
    شماره عضویت
    1740
    تاریخ عضویت
    Jun 2007
    سن
    37
    نوشته ها
    177
    میانگین پست در روز
    0.03
    تشکر از پست
    9
    122 بار تشکر شده در 58 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 0/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    بربط سازي است ايراني که از عهدباستان در ايران وجود داشته و در زبان فارسي به آن رود يا شاهرود هم گفته مي شدهولي پس از قبول دين اسلام از طرف اکثريت ايرانيان و تاثير فرهنگ و هنر ايراني برفرهنگ عرب بربط يکي از سازهاي اصلي موسيقي عرب شد که در زبان عربي به آن عود يامرهر يا کران مي گويند. در اين زمان عود به معناي ترکه چوب نازک و چوب مي باشد.

    هنرمندان و صنعت گران ايراني که براي ساختن کعبه به مکه آمده بودند بربط و طرزنواختن آن را با خود به آن مکان مقدس بردند و ابن سريج يکي از نوازندگان و موسيقيدانان بزرگ و به نام آن روز عرب بربط را که انواع گوناگون داشته از ايرانيان بهعاريت گرفت و اولين شخصي بود که موسيقي عرب را با اين ساز ايراني اجرا کرده است. اين ساز سابقا 4 سيم داشته که زرياب در اندلس سيم پنجمي به آن اضافه مي کند.

    زرياب
    کبير يکي ديگر از نوازندگان بزرگ بربط همان زمان که در دربار هارون الرشيد بود بانوع آوري و ابداعات و ابتکارات خاص خود تغييراتي در عود داده بود. با اين حال عودساخت او با آن که مساوي سازهاي ديگر بود از همان چوب ساخته مي شد از لحاظ وزن حدوديک سوم وزن عودهاي معمولي سنگين تر بود . سيم اول عود وي از ابريشم بافته مي شد کهاز تار سازهاي همکاران و رقيبانش بسي بهتر بود. سيم هاي دوم و سوم و چهارم سازش رااز روده بچه شير مي تافته.

    عود چهار سيم را عود قديم يا عود کلاسيک مي ناميدند. عود
    کامل با پنج سيم که براساس گام سيتماتيسها پرده بندي مي شده.
    اعراب کوک نوعايراني را براي کوک کردن سيم ها در حالت آزاد عود قبول کرده اند.
    ویرایش توسط gheisar : Sunday 23 September 2007 در ساعت 09:21 PM
    . . .

  9. #7
    کاربر حرفه ای

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر حرفه ای
    شماره عضویت
    1477
    تاریخ عضویت
    May 2007
    نوشته ها
    2,129
    میانگین پست در روز
    0.34
    تشکر از پست
    3,762
    6,312 بار تشکر شده در 1,841 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 8/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    بربط ، از سازهای زهیِ زخمه ای و نخستین نمونة خانوادة عودهای دسته کوتاه . در بارة تاریخ دقیق پیدایش و خاستگاه نخستین آن نمی توان به طور قطع اظهارنظر کرد. فارمر پیشینة بربط را به هنر حجّاری هندی در سدة دوم پیش از میلاد می رساند (د. اسلام ، چاپ اول ، ذیل «عود») ، امّا محققّان دیگر کهنترین نشانه های تصویری آن را، که در بلخ شمالی (ازبکستان امروزی) یافت شده است ، متعلق به سدة نخست پیش از میلاد می دانند. با اینهمه ، شواهد روشنتری در دست است که از وجود سازی بسیار شبیه به بربط در نقش برجسته ای در ناحیة گاندهاره در هند در فاصلة سده های دوم تا چهارم میلادی حکایت می کند. نفوذ امپراتوری کوشان بر هنر گاندهاره و گستردگی دامنة این امپراتوری در خاور ایران ، مؤیّد این احتمال است که کوشانیان بربط را در ایران معرفّی کرده اند (ایرانیکا ، ذیل «بربط »). اگر روایات شاهنامه را در بارة وقایع اواسط روزگار ساسانیان افسانه ای نپنداریم ، از احتمال آشنایی ایرانیان با بربط در سدة پنجم میلادی با اطمینان بیشتری می توان سخن گفت ، زیرا به روایت فردوسی (ج 7، ص 451) ده هزار تن از لوریان هندی که همگی در بربط نوازی مهارت داشتند، به دربار بهرام گور (421ـ 438 میلادی) بار یافتند. وجود واژة بربط در متون پهلوی اشکانی و فارسی میانه ، مانند منظومة درخت آسوریگ (ص 77) و خسرو قبادان و ریدک وی (معین ، ج 1، ص 88، 95) ، نشان می دهد که این ساز دست کم در مدتی از سلطنت اشکانیان و سرتاسر دورة ساسانیان در ایران رواج داشته است.

    احتمالاً گسترش استفاده از بربط در ایران و وجود شواهد روشنتر در این باره موجب شده تا فارمر ضمن آوردن باربیتوس در شمار برخی از آلات موسیقی بیگانه که به یونان راه یافته ، آن را همان بربط یا «عود قدیم » بداند و به ایرانی بودن آن تصریح کند (سامی ، ص 20). احتمالاً متغیّر بودن مرزهای شرقی ایران و دست به دست گشتن برخی ولایات در پی جنگها، موجب شده که فارمر، با آنکه خاستگاه اولیة بربط را به هند رسانده است ، آن را همچنان سازی ایرانی بداند. با اینهمه مورّخانی چون مسعودی (ج 4، ص 136) بربط را سازی یونانی الاصل پنداشته اند که حکمای یونان آن را به قیاس طبایع اربعه با چهار تار ساخته اند (همان ، ج 1، ص 355؛ مقری ، ج 3، ص 126). این ادعا تنها با طرح این بحث لغوی که بربط از ریشة یونانی باربیتوس مشتق شده ، می توان قوت گیرد (ایرانیکا ، همانجا) ؛ اما جز زهی بودن ، شباهت دیگری میان این دو ساز وجود ندارد (همانجا) ، و برخی محققان نیز باربیتوس را مشتق از بربط دانسته اند (فروغ ، 1347 ش ، ص 5؛ ملکی ، ص 36). بعلاوه اگر نظر بعضی از نویسندگان فرنگی را بپذیریم که سازهای با برش طولی گلابی شکل ، منشأ هندی و ایرانی دارند (ملکی ، ص 32) ، دیگر نباید در نادرستی انتساب بربط به یونان تردید داشت. این نیز مسلم است که کتابت کلمة بربط در متون فارسی با املای عربی (یعنی بربط ، نه بربت) هرگز به معنای تعلّق این ساز به اعراب نیست ، بلکه تنها نمودار نفوذ فرهنگ عربی و اسلامی است. این احتمال هم وجود دارد که چون حرف «ت » در بربط تلفظ خاصی داشته است ، فارسی زبانان برای حفظ و نشان دادن این ویژگی ، آن را با طاء نوشته اند. خوارزمی (ص 137) نیز بر فارسی بودن واژة بربط تصریح کرده و گفته است که چون کاسة این ساز شبیه سینة (= بر) مرغابی (= بط) است ، آن را بربط نامیده اند؛ اما این استدلال همانقدر فارسی بودن واژة بربط را می رساند که عربی بودن آن را؛ زیرا به هر حال یک جزء این ترکیب (بط) عربی است. وانگهی ، به گواهی برخی محققان ، بربط در فارسی میانة بَربُت (فره وشی ، ص 70) نیز تلفظ می شده است. عدّه ای نیز، بربط را با نام باربَد * ، موسیقیدان و نوازندة مشهور زمان خسروپرویز، مرتبط دانسته اند (فردوسی ، ج 9، ص 227؛ ایرانیکا ، همانجا) و حتی بعضی پنداشته اند که این ساز را وی اختراع کرده و نام خود را بر آن نهاده است ؛ اما با گذشت زمان ، واژة باربد به بربط تبدیل شده است (نریمان ، ص 9). برخی نیز احتمال داده اند که بربط با باربی در زبان سانسکریت ، به معنی «زخمه زدن با انگشت » نسبت داده باشد، زیرا آن را با زخمه می نواخته اند (ساکس ، ص 30ـ31). اگر بر اساس پاره ای ملاحظات باستان شناختی ـ چنانکه گفته شد ـ هند را خاستگاه نخستین بربط بدانیم ، دلیل اخیر پذیرفتنی تر می نماید.

    به بربط از همان آغاز پیدایش ، در نقاط مختلف جهان توجّه شده است ؛ در سدة سوم و به روایتی سدة ششم میلادی در چین رایج شد و در زبان چینی «پی پا» نام گرفت (جنکینز و اولسن ، ص 121). چون در سدة سوم میلادی چینیها بر شبه جزیرة کره دست یافتند و به ژاپن نزدیک شدند، بربط از راه کره به ژاپن رفت و «بی وا» نامیده شد، و سپس به کشورهای آسیای جنوب شرقی چون ویتنام و کامبوج ، راه یافت (فروغ ، 1356 ش ، ص 59ـ60؛ ایرانیکا ، همانجا؛ جنکینز و اولسن ، همانجا). در سدة ششم میلادی ، از طریق حیره ، در مغرب رود فرات که مدتها تحت الحمایة ایران و متأثر از فرهنگ ایرانی بود، به میان اعراب رفت و در اوایل دورة اسلامی قبول همگانی یافت (سامی ، همانجا؛ فروغ ، 1354 ش ، ص 55).


  10. کاربران زیر از arian به خاطر این پست تشکر کرده اند:


  11. #8
    کاربر حرفه ای

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر حرفه ای
    شماره عضویت
    1477
    تاریخ عضویت
    May 2007
    نوشته ها
    2,129
    میانگین پست در روز
    0.34
    تشکر از پست
    3,762
    6,312 بار تشکر شده در 1,841 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 8/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    ظاهراً اعراب ، سازی به نام مِزْهَر داشتند که شبیه بربط بود و سطح آن را با پوست می پوشاندند. اما چون به ساز ایرانی بربط که سطح آن چوبی و از مزهر کاملتر بود، دست یافتند، آن را عود (= چوب) نامیدند و به جای مزهر به کار گرفتند (نریمان ، همانجا؛ فارمر، ص 31، 49). فارمر به کارگیری و ترویج عود صفحه چوبی را به جای مزهر صفحه پوستی ، به نصربن حارث (قرن اول) منتسب کرده (ص 47) و از رواج عود در دوران بت پرستی در عربستان خبر داده است (ص 49). این روایت که ابن مِسجَح در اوایل سدة ششم میلادی برای آموزش آواز و نواختن عود به دربار ایران فرستاده شد و پس از بازگشت ، عود را بر گرتة بربط ایرانی اختراع کرد (سامی ، ص 24؛ حسنی ، ص 31) می تواند مؤیّد نظر فارمر باشد. بعضی نیز بربط را بَربود تلفظ کرده و گفته اند که عود d) ¦ (u جزء پایانی این کلمه است (ایرانیکا ، همانجا) ؛ چنانکه برخی دیگر نیز عقیده دارند که در نواحی خراسان بربط به نام رود نیز شناخته بوده (رجوع کنید به فردوسی ، ج 9، ص 227، 278، 280؛ منوچهری ، ص 195؛ دولتشاه سمرقندی ، ص 36؛ ملاح ، 1344 ش ، ص 33؛ فروغ ، 1356 ش ، ص 58) و با همین نام به عربستان رفته و به شکل «اَلْعُود» معرّب شده است و آنگاه اعراب آن را به اندلس (اسپانیا) برده اند و در آنجا لود نام گرفته است ؛ چنانکه در فرانسه به لوت و در انگلستان لیوت مشهور شده است (ملاح ، همانجا؛ فروغ ، 1335 ش ، ش 4، ص 70). به نظر می رسد که اعراب واژة بربط را پیش از خود بربط دستخوش تغییر و فراموشی کرده باشند و جز بندرت آن را ذکر نکرده (مثلاً ابن قتیبه ، ص 155) و به جای آن واژة عود را به کار گرفته اند؛

    امّا در ایران نام بربط در کنار عود پیوسته به کار می رفته است. کسانی چون ابن سینا (ص 143ـ144) و خوارزمی (همانجا) که در فنّ موسیقی سخن گفته و بربط را مترادف عود دانسته اند، بیشتر واژة عود را به کار برده اند تا بربط ؛ خواه بدین دلیل که آثارشان را به عربی می نوشته اند و اعراب با نام عود آشناتر بوده اند و خواه به دلیل تحولات ایجاد شده در بربط ، نام عود را مناسبتر می دیده اند. اما شاعران پارسی گو، بیشتر واژة بربط را به کار می برده اند (رجوع کنید به دهخدا، ذیل «بربط »). احتمالاً در مناطقی که این شاعران می زیسته اند، هنوز بربط کمابیش با همان شکل اصلی و قدیمی باقی مانده بوده و به همان نام کهن خوانده می شده است. گو اینکه با وجود شباهتهای کلّی ، تفاوتهایی نیز میان بربط قدیم و جانشین آن ، عود، وجود داشته است ، از جمله : دسته و کاسة بربط از چوب یک تکّه ساخته شده ، اما دسته و کاسة عود از دو قطعة جداگانه است ؛ دستة بربط بتدریج از جای گوشیها کلفت تر شده تا به کاسه منتهی گردیده ، اما اندازة دستة عود از ابتدا تا انتها یکسان بوده است ؛ افزون بر اینها دستة بربط ، برخلاف عود، مجّوف برده است (فروغ ، 1335 ش ، ش 5، ص 82ـ83). در بارة شمار تارهای بربط اوّلیّه نیز جز پاره ای حدسها چیزی در دست نیست. بربط در آغاز دارای سه رشته به نامهای زیر، میانی و بم بوده است (ملاّ ح ، 1363 ش ، ص 94). برخی نویسندگان رشتة دیگری نیز به نام مَثْلَث برای آن قائل شده اند (فروغ ، 1335 ش ، ش 5، ص 84؛ سامی ، ص 24). اما اگر با استناد به گفتار خوارزمی ، مبنی بر یکی بودن عود و بربط ، عود را شکل تکامل یافتة بربط بدانیم و نیز اگر به سخن عبدالقادر مراغی * (1336 ش ، ص 104ـ105، 108) که «عود قدیم » را دارای چهار وتر (تار، سیم) به نامهای بم ، مَثنی ، مثلث و زیر دانسته است ، توجه کنیم ، می توان این حدس لاند را نیز که بربط در دوران باستانی و در اصل تنها دو تار یا سیم داشته است (فروغ ، 1354 ش ، ص 59) ، قابل تأمل دانست. شاید از همین روست که این دو واژة فارسی در نامگذاری وترهای عود که جانشین بربط محسوب می شود، باقی مانده و چنانکه از نامهای عربی مثلث و مَثنی برمی آید، این دو رشته بعدها بر رشته های «زیر» و «بم » افزوده شده است. بر پایة برخی منابع بربط چهار سیمی از اواخر سدة دوم هجری در جهان اسلام متداول شد (مشحون ، ج 2، ص 555). آنچه حدس لاند را تقویت می کند این است که صفی الدین ارموی * در کتاب الادوار (ص 229) به شرح «اصطخاب وترین » یا همصدایی و همنوایی و به تعبیری کوک دو وتر پرداخته و سپس اصطخاب عود را شرح داده است. بنابراین ، پیداست که در اصطخاب وترین به سازهای باستانی یا ابتدایی نظر داشته است که مانند بربط اولیه دارای دو وتر بوده اند. احتمالاً چون در زمان او اینگونه سازها، در برابر سازهای کاملتری چون عود، کارایی چشمگیری نداشته اند، از ذکر نام آن خودداری کرده است. از توضیح ارموی در بارة اصطخاب وترین معلوم می شود که دو وتر بایستی به گونه ای کوک می شد که صدای مطلق (دست باز، دستواز) وتر اعلی به نسبت «مثل » و «ثلث » (43=113) صدای مطلق وتر اسفل باشد؛ یا به گفتة مراغی (1370 ش ، ص 187؛ همو، 1366 ش ، ص 101ـ102) ، نغمة (نُت) دو وتر بایستی الف (Do) و «ح » (Fa) باشد. قدما این نسبت را ذی الاربع (چهارگان) می نامیدند و آن را یکی از مهم ترین ابعاد یا فواصل متفّق (خوشایند) می دانسته اند.




  12. #9
    کاربر حرفه ای

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر حرفه ای
    شماره عضویت
    1477
    تاریخ عضویت
    May 2007
    نوشته ها
    2,129
    میانگین پست در روز
    0.34
    تشکر از پست
    3,762
    6,312 بار تشکر شده در 1,841 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 8/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    در کتابهای تخصصّی موسیقی ، واژة بربط یا استعمال نشده یا همراه و مترادف عود آمده است. گاه نیز به جای بربط کلمة «عود قدیم » و «عود فارسی » به کار رفته است که در بارة شمار سیمهای آن اتفاق نظر وجود ندارد. گاهی هم «عود قدیم » به معنای عود چهار سیمه ـ در مقابل «عود کامل » یا «عود جدید کامل » ـ یا عود پنج سیمه به کار رفته است. این عود از ابداعات زریاب اندلسی * است که ظاهراً در سدة سوم هجری در اندلس رشتة پنجمی ، به نام «حاد» یا «زیرثانی »، بر تارهای چهارگانه عود یا بربط افزوده است (فارمر، ص 245؛ فروغ ، 1342 ش ، ص 11؛ مقری ، ج 3، ص 126). بدین ترتیب ، این ساز دارای ده تار شده ، زیرا هریک از تارها را برای تقویت صدای ساز، جفت می بسته اند (مراغی ، 1366 ش ، ص 198؛ خالقی ، بخش 2، ص 69). پیش از زریاب ، فارابی نیز به سیم پنجمی قائل بود، ولی ظاهراً وی تنها در تحلیلهای نظریش در بارة موسیقی آن را ملحوظ داشته است ؛ چنانکه یک قرن پیش از او، کندی نیز در بررسیهای نظری در بارة صدا، عود را با پنج سیم در نظر می گرفت (فارمر، ص 288). با وجود رواج «عود کامل » در مغرب اسلامی ، به «عود قدیمِ» چهار سیمه در کشورهای اسلامی همچنان توجه می شد (همان ، ص 381). اخیراً رشتة دیگری نیز بر تارهای عود افزوده شده که تک بسته می شود. تارهای یازده گانة عود به این صورت کوک می شود: سل ، دو، فا، لا، ر، سُل .


    امروزه در ایران کلمات عود و بربط به جای هم به کار می روند (نریمان ، نوار، ش 1704/ 4 ج). اساساً به دلیل آنکه در انواع مختلف سازهای خانوادة عود، شمار سیمها، شیوة بستن آنها به ساز، جنس و اندازة آنها و نحوة نواختن ساز به تناسب کشورها و حتی شهرها تفاوتهایی وجود دارد، همچنین به دلیل تغییرات پدید آمده در بربط در گذر زمان و کاستیهای دانش کونی ما در بارة آن ، وصف شکل و چگونگی این ساز دشوار می نماید. با اینهمه آنچه در الموسیقی الکبیر فارابی در بارة معرّفی اجزای عود آمده ، با وصف عود یا بربط کنونی تفاوت چندانی ندارد، جز اینکه عود امروزه فاقد دستان (پرده) است (منصوری ، ص 15؛ جنکینز و اولسن ، ص 52). برخی از محققّان با استفاده از الموسیقی الکبیر فارابی (ص 498) مهمترین اجزای عود را بدین شرح نوشته اند: 1) ملاوی (گوشیهای ساز) ؛ 2) بیت الملاوی (جایگاه گوشیهای ساز) ؛ 3) اَنْف (خرک فوقانی ساز که تارها از روی آن می گذرند و به گوشیها بسته می شوند، شیطانک) ؛ 4) عُنُق (دسته که قسمت انتهایی آن به پشت خم می شود) ؛ 5) صُندوق (محفظة صوتی یا کاسة طنینی ساز) ؛ 6) اوتار (رشته ها یا تارهای ساز) ؛ 7) سَطح (پوشش چوبی روی کاسة صوتی) ؛ 8) شمسیّه (بخش مشبّکِ روی پوشش کاسة صوتی) ؛ 9) رَقْمه (پوستة اندکی که روی پوشش کاسة صوتی نزدیک خرکِساز چسبانده می شود تا مضراب بربط به پوشش صدمه نزند) ؛ 10) مُشط (خرک و سیم گیر تحتانی ساز). مضراب بربط ابتدا از چوب بود تا اینکه زریاب به جای آن مضرابی از ناخن عقاب ساخت و آن را رواج داد (مقری ، ج 3، ص 126) ؛ پرمرغ و طاووس نیز در تهیة مضراب به کار می رفته است (جنکینز و اولسن ، ص 53؛ منصوری ، ص 15). اما امروزه مضراب بربط را بیشتر از طلق می سازند.


    منابع : ابن سینا، الشفاء ، الریاضیات ، ج 3: جوامع علم الموسیقی ، تحقیق زکریا یوسف ، تصویر و مراجعة احمد فؤاد اهوانی و محمود احمد حفنی ، قاهره 1376/1956؛ ابن قتیبه ، الشعر و الشعراء، أو، طبقات الشعراء ، چاپ مفید قمیحة و نعیم زر زور، بیروت 1405/1985؛ عبدالمؤمن بن یوسف ارموی ، کتاب الادوار فی الموسیقی ، تحقیق و شرح غطاس عبدالملک خشبه ، مراجعه و تصدیر محمود احمد حفنی ، مصر 1986؛ جین جنکینز و پل راوسینگ اولسن ، موسیقی و ساز در سرزمینهای اسلامی ، ترجمة بهروز وجدانی ، تهران 1373 ش ؛ سعدی حسنی ، تاریخ موسیقی ، تهران 1363 ش ؛ روح اللّه خالقی ، نظری به موسیقی ، تهران 1362 ش ؛ محمدبن احمد خوارزمی ، مفاتیح العلوم ، مصر 1342؛ دولتشاه سمرقندی ، تذکرة الشعراء دولتشاه سمرقندی ، چاپ محمد عباسی ، تهران ] تاریخ مقدمه 1337 ش [ ؛ علی اکبر دهخدا، لغت نامه ، زیرنظر محمد معین ، تهران 1325ـ1359 ش ؛ علی سامی ، «تأثیر موسیقی ایران در موسیقی عهد اسلامی »، هنر و مردم ، دورة جدید، ش 99 (دی 1349 ش) ؛ محمدبن محمد فارابی ، کتاب الموسیقی الکبیر ، تحقیق و شرح غطاس عبدالملک خشبه ، مراجعة و تصدیر محمود احمد حفنی ، قاهره ] بی تا. [ ؛ هنری جورج فارمر، تاریخ موسیقی خاور زمین ، ترجمة بهزاد باشی ، تهران 1366 ش ؛ ابوالقاسم فردوسی ، شاهنامه فردوسی : متن انتقادی ، مسکو 1963ـ1971؛ مهدی فروغ ، «آلات موسیقی »، نشریة انجمن فرهنگ ایران باستان ، سال 16، ش 19 (آبان 1356) ؛ همو، «آلات موسیقی قدیم ایران و دیگر کشورهای خاورمیانه »، مجلة موسیقی ، دورة سوم ، ش 4، 5 (1335 ش) ؛ همو، «بربط ساز ایرانی »، هنر و مردم ، دورة جدید، ش 70 (مرداد 1347) ؛ همو، «موسیقی دانان ایرانی در دورة اسلام : تأثیر ایران در موسیقی عرب »، هنر و مردم ، دورة جدید، ش 17 (اسفند 1342) ؛ همو، نفوذ علمی و عملی موسیقی ایران در کشورهای دیگر ، تهران 1354 ش ؛ بهرام فره وشی ، فرهنگ فارسی به پهلوی ، تهران 1358 ش ؛ عبدالقادربن غیبی مراغی ، جامع الالحان ، چاپ تقی بینش ، تهران 1366 ش ؛ همو، شرح ادوار ، چاپ تقی بینش ، تهران 1370 ش ؛ علی بن حسین مسعودی ، مروج الذهب و معادن الجوهر ، چاپ یوسف اسعد داغر، بیروت 1385ـ1386/ 1965ـ1966، چاپ افست قم 1363 ش ؛ حسین مشحون ، تاریخ موسیقی ایران ، تهران 1373 ش ؛ محمد معین ، مجموعة مقالات ، چاپ مهدخت معین ، تهران 1364ـ1367 ش ؛ احمدبن محمد مقری ، نفخ الطیب ، چاپ احسان عباس ، بیروت 1388/1968؛ حسینعلی ملاح ، «رود»، مجلة موسیقی ، دورة سوم ، ش 100 (مهر و آبان 1344) ؛ همو، منوچهری دامغانی و موسیقی ، دورة سوم ، ش 82 (آذر 1342) ؛ پرویز منصوری ، سازشناسی ، تهران 1355 ش ؛ منظومة درخت آسوریگ ، ترجمة فارسی ، فهرست واژه ها و یادداشتها از ماهیار نوابی ، تهران 1346 ش ؛ احمدبن قوص منوچهری ، دیوان منوچهری دامغانی ، چاپ محمد دبیرسیاقی ، تهران 1347 ش ؛ منصور نریمان ، بربط نوازی ، نوار ش 1704ر 4 ج ، تهران : سروش ، 1375 ش ؛ همو، شیوة بربط نوازی ، تهران 1372 ش ؛

    EI 1 , s. v. „ـ u ¦ d” (byH. G. Farmer); Encyclylopaedia Iranica, s. v. „Barbat” (by J. During); C. Sachs,

    Real-Lexicon der mussikinstrumente, Berlin 1913.

    / تقی بینش و قنبرعلی رودگر و حسینعلی ملاح /

    دايره المعارف اسلامي
    ویرایش توسط arian : Wednesday 22 October 2008 در ساعت 09:30 AM

  13. 3 کاربر برای این پست از arian تشکر کرده اند:


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندي ها (Bookmarks)

علاقه مندي ها (Bookmarks)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •