-
Wednesday 16 December 2009
#1
کاربر انجمن
وضعیت
- افلاین
-
12 کاربر برای این پست از دراب تشکر کرده اند:
alie_jalali,am3000,Arash-hadian,fagher,hkh,Kamanche,maryam1212,Mezrab,mit2007,moein babayee,pooriaakbari1989,آناهيتا 79
-
Wednesday 16 December 2009
# ADS
-
Thursday 17 December 2009
#2
کاربر انجمن
وضعیت
- افلاین
0
نوشته اصلی توسط
choolack
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
مطمئنا استاد صبا در دوران حیاتشون بخاطر داشتن چنین شاگردانی به خودشون افتخار میکردند. استاد پایور یکی از شاگردهای ممتاز استاد صبا بودند .
افسوس که هیچ کدوم از شاگردان استاد پایور در حد ایشون(وقتی شاگرد استاد صبا بودند) نیستند و اسمی از شاگردان آن استاد در بین نیست.
دقيقا درست مي فرمائيد و به نكته خوبي اشاره فرموديد . متاسفانه در مورد استاد مشكاتيان هم همين موضوع صادق است و اين از يك جنبه مايه مباهات است كه اينگونه استاداني داشتم كه تا حالا رو دست نداشتند و از يك جنبه مايه تاسف ، كه از اين خيل شاگردان يكي هم به قدرت ودر حد نوازندگي و آهنگسازي اين بزرگان نرسيده و عملا حرفي از اونها در ميان نيست.
-
کاربران زیر از دراب به خاطر این پست تشکر کرده اند:
-
Thursday 17 December 2009
#3
-
2 کاربر برای این پست از دل ارام تشکر کرده اند:
-
Friday 18 December 2009
#4
مسئول بازنشسته
وضعیت
- افلاین
ویرایش توسط Kamanche : Friday 18 December 2009 در ساعت 01:05 AM
این چه استغناست یا رب ! وین چه قادر حکمت است !
کاین همه زخم نهان هست و مجال آه نیست !
-
9 کاربر برای این پست از Kamanche تشکر کرده اند:
-
Friday 18 December 2009
#5
مسئول بازنشسته
وضعیت
- افلاین
-
7 کاربر برای این پست از Kamanche تشکر کرده اند:
-
Saturday 19 December 2009
#6
کاربر انجمن
وضعیت
- افلاین
-
4 کاربر برای این پست از دراب تشکر کرده اند:
-
Saturday 19 December 2009
#7
-
2 کاربر برای این پست از دل ارام تشکر کرده اند:
-
Saturday 19 December 2009
#8
کاربر انجمن
وضعیت
- افلاین
0
نوشته اصلی توسط
دل ارام
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
اگه ممکنه اسم استادتون رو بگید bella
اجازه بديد اسم اساتيد رو نياوريم . شايد دوست نداشته باشند . توضيحا عرض كنم سه استاد داشتم كه يكي از يكي ديگر سخت گير تر بود .
ویرایش توسط دراب : Saturday 19 December 2009 در ساعت 11:50 AM
-
2 کاربر برای این پست از دراب تشکر کرده اند:
-
Saturday 19 December 2009
#9
کاربر انجمن
وضعیت
- افلاین
0
نوشته اصلی توسط
دراب
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
مي گويند مرحوم سماعي بسيار بد اخلاق بودند به طوري كه چند تا شاگرد بيشتر برايشان نماندند اما يكي از اونها مرحوم صبا بود ! اينكه استادي خوش اخلاق يا بد اخلاق باشد دليل مطرح شدن يا نشدن شاگردان نيست. جوهره وتلاش هر فرد مهم است. به قول استاد پايور : تنبلي خودشان را به حساب عرفان مي گذارند . اون چيزي كه مهم است اينه كه من چقدر خودم رو صرف سازم و موسيقي مي كنم ، چقدر دنبال مطالب موسيقي و ساز و نوازندگي بزرگان هستم ؟ اين مهم هست ، يا به قول استاد مشكاتيان كه به نقل از نيچه فرمودند : براي بوجود آوردن اثري ماندگار كاري تمام وقت لازم است. استاد پايور اخلاقي داشتند كه تا زمانيكه يك درس رو درست ياد نمي گرفتيد به درس يا مبحث ديگر نمي رفتند . تعارف و شوخي هم نداشتند ، اين يعني بد اخلاقي يا قانونمندي ؟ امروزه اساتيد مهرباني هستند كه وقتي مي بينند شاگردشان داره آه و ناله مي كنه كه درس سخت هست و چنين و چنان و نزديك است كه ايشان ديگر به كلاسشان نيايند مي گويند : خوبه ! بعدا خودت تمرين كن البته اين مبحث زياد هم مهم نيست و درسها رو دو تا يكي مي كنند ! من شبهائي بوده كه تا صبح ساز مي زدم و به خاطر اينكه صداش به بيرون نره روي اون رو ملافه مي انداختم . چرا ؟، چون استادم ازم مي خواست كه درس رو درست جواب بدم تعارف هم نداشت. تازه الان فردي شدم كه هيچ كجاي اين دنياي بزرگ مطرح نيستم . ببين اونها چه زحمتي كشيدند . شاگرد بايد خودش هم تلاش كنه . بله ما شاگردان خوبي از اون استاد داريم كه خدا كنه يادش رو كه زنده نگه مي دارند كه هيچ كارهائي فراتر از اونها هم انجام بدهند و نه بعنوان دستگاه كپي ، آثار آن بزرگان را تكرار و تكرار كنند . يك زماني استادي داشتم كه مي گفت : شاگرد خوب اونه كه يه روز رو دست استادش بلند شه .
آره من هم قبول دارم . استاد من يه جورائي گيره ،مي گه برو خودت فلان درس رو بزن ! بدون اينكه يه بار هم واسم بزنه ! آخ وقتي هم ياد نداشته باشي همچي ضايعت مي كنه كه مي خواي بري زير زمين . ولي از حق نگذريم وقتي هم خوب مي زنم خيلي تشويقم مي كنه . به نظر من استاد خوبي هست. سخت مي گيره ، اما ما رو وادار مي كنه كار كنيم . بد اخلاقم نيست. (اسمش رو ازم نخواهيد لطفا)
-
کاربران زیر از آناهيتا 79 به خاطر این پست تشکر کرده اند:
-
Sunday 20 December 2009
#10
-
2 کاربر برای این پست از دل ارام تشکر کرده اند:
-
Friday 25 December 2009
#11
مسئول بازنشسته
وضعیت
- افلاین
استاد مضرابهای ماندگار - مطلبی از مهدی ستایشگر
0
استاد مضرابهای ماندگار
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید] [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید] دوازده سال پیش روزی خبر کسالت ناگهانی استاد فرامرز پایور در خارج از کشور به شاگردان و علاقهمندان ایشان رسید و هر یک به تناسب زبان حالی باز کردند، این شعر را در آن حال و هوای سخت سرودهام:
درد تو به جان خستهمان باد
بر چشم به خون نشستهمان باد
بار غمت ای چکاو زخمی
بر بال و پر شکستهمان باد
رمز خبر سلامت دوست
مفتاح زبان بستهمان باد
پیوند پلید بی تو بودن
پیوسته ز هم گسستهمان باد
رَستی تو و بندهای ماتم
بر جان ز بند رستهمان باد
نوشتن برایم سخت نبوده و نیست، اما اینکه از کدام بُعد در یک موضوع آغاز کنیم، برایم تازگی دارد. اینکه سخنی از کسی بگویی که از ابعاد متنوعی برخوردار بوده است. در سال ۱۳۸۰ در جلسه بزرگداشت استاد فرامرز پایور در شیراز در سخنرانیام به این ابعاد اشاره داشتم، برای نمونه بگویم هر یک از ابعاد وجودی و رفتار استاد مثال زدنی بوده و هست و تو هنگامی درمییابی که با عدهای از شاگردان و یا دوستان و خویشان استاد گرد میآیی. هر یک از یک بعد رفتاری استاد میگویند، گویی این استاد پایور در همه ابعادش مثال زدنی بوده است.
در رفتار اجتماعی، در مراوده با مردم، در امر تحصیل و بَعد تدریس، یعنی بر روی هم در امر آموزش، در کار گروهی و در روابط با اعضای گروه موسیقیاش، در رابطه با استادانش و نیز با شاگردانش، با دوستانش در امر قناعت خویش در تداوم حیات، در خلق اثر، در پر اثر بودن، در کار مداوم، در ذوق، در خُلق، در جنگ با نفس، در سلامت روح و حالا تا جایی که میتوانم برای هر یک نمونههایی میآورم. ابتدا از دانش او، که پایور مجموعهای از دانش پیشینیان بود، به گفته استاد یگانه حسن کسائی که فرمود: بالاترین تعریفها و زیباییها در ساز و نوازندگی ایشان مستتر است، همین قدر بگویم که استاد پایور از سرچشمه نوشیده و بعد از سالها ریاضت کشیدن، داشتن ذوقی سرشار، اجراهایی توانمند و ابتکارهایی منحصر بفرد، جامعه جویای موسیقی و شاگردان خود را به کمال، سیراب کرده است...
پس همین قدر میگویم هر که از پیشینیان آنچه در موضوع ردیف و روایات ردیفی میدانست، از پایور آموخته بود. او چکیده دانش صبا و دوامی و بعضی از استادان دیگر بود. در این مورد گفتههای همدورههایش علی تجویدی، همایون خرم، حسن کسائی و ... شاهد این امرند. او دانش هارمونی و ارکستراسیون را نیز فرا گرفته بود، اما بسیاری، ردیف و هارمونی را میدانند، ولی پایور نیستند. اجرای آهنگهای به اصطلاح قدیمی از عارف و مانند او توسط بعضیها صورت گرفته اما به باور همگان اجرای گروه پایور بهترین اجراها بوده است. پرویز مشکاتیان میگوید: گمان نمیکنم در این وادی، کسی که حتی نه با یک ساز بلکه با موسیقی آشنایی اندکی هم داشته باشد، قلندر و قلدر و قَدَری چون پایور را نشناسد. او نیازی به تعاریف و تفاسیر ندارد، چون کوه زیبا، استوار و با سلیقه؛ به هوا و فضای موسیقی ایران روح روندگی بخشیده است. او پدر خانواده سنتورنوازان ایران است.
استاد پایور تنها علاقه و حتی تنها پشتکار را برای به قله رسیدن کافی نمیدانست. او به اصالتهای درون خانوادگی، نه از باب مکنت و ثروت، توجه داشت که بی اصالت اندیشه، ممکن است یک سنتورنواز یا تنها یک آگاه از علوم موسیقی تربیت شود، در حالی که برای به قله رسیدن به چیزهای دیگری نیز نیاز است. در روابطش با شاگردان از همین رو بود که به تدریس سنتور تنها بسنده نمیکرد، بلکه روال چگونه شاگردی کردن را میآموخت: پاکبازی و پاک بینی و پاک نیتی و پاک مهری را.
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
در امر قناعتش چه بگویم که سرتاسر عمر را بعد از خانه پدری در یک خانه محدود و معمول به سر برد. از صفایش چه بگویم که داشتهاش را با نیازمند از دوست و غیر دوست تقسیم میکرد. نواب صفا گفت پس از انقلاب حقوق ما را قطع کردند و پایور گفت، ولی به من زیاد میدهند، از این به بعد یک سوم حقوق من برای شما و به آن عمل میکرد. همکاران گروه موسیقی از این بزرگواریهای او زیاد دیده بودند. در نهایت؛ اینکه بگوییم استاد فرامرز پایور، استادی دارای مکتب در کار موسیقی و سنتور و بهترین بود، امر روشنی را بیان و در حق پایور جفا کردهایم.
آنانکه در زندگی او و از روش او آگاهی داشتند میدیدند که چگونه استغنایش را با دیگران تقسیم میکند که اگر صبحهای زود بنا بر روش هر روزهاش به پیادهروی میرفت، در بازگشت برای کارگران ساختمان در نزدیکی منزلش نانِ تازه میخرید و به آنها میداد. در ماهنامه هنر موسیقی ویژه استاد فرامرز پایور(۱۳۸۵) ، دیگر هنرمندان، به حق از مطالب موسیقایی و چیرگی و ویژگی استاد در کار موسیقی و سنتور نوازی گفتهاند و نوشتهایم که خوشبختانه بنا به تمایل و اصرار من در زمان حیات ایشان منتشر شد و به لحاظ او رسید، با این حال احساس کرده و میکنم حق مطلب در مورد شخص استاد هنوز به طور کامل ادا نشده و آینده در این مورد از مسئولیت خود پرده بر خواهد داشت تا در موارد مختلفی از جمله تعلیم و تدریس در شاگردپروری به جای مریدپروری، ادب آموزی به جای پیاده کردن عقدههای معلم بر شاگرد، نقل امانت در رساندنِ روایتِ صحیح گذشتگان به آیندگان به جای هرگونه افزودن بر ردیف و کاستن از آن توسط هنرآموز و حقنه کردن به هنرجوی بیگناه، قطع هرگونه کاسبی در خرید و فروش ساز در کلاسهای تدریس و موارد بسیار دیگری رفتارِ استاد فرامرز پایور نمونه بارز آن قرار گیرد.
و در خاتمه روز شنبه ۲۱ آذر ماه ۱۳۸۸ از ظهر کمی درگذشته بود که استاد را تا قطعه هنرمندان بهشت زهرا مشایعت کردیم و از خاطرم گذشت از نخستین دیدارم با استاد در سال ۱۳۴۶ تا ۱۳۸۸، چهل و دو سال گذشت. عمر پربرکت ۷۷ ساله حضرتش، به راستی بینایی میآورد. تربیت آن همه شاگردان توانمند و دوستان علاقمند، آن همه آثار ارزشمند که تنها هفده کتاب و جزوه از آثار اوست که انتشار یافته و اینها سوای آثار شنیداری استاد از اجراهای تکنوازیها، دونوازیها و گروهنوازیهای کمنظیر اوست. به هنگام خاکسپاری استادمان پایور فریاد زدم: ... از نظر ما ثُلمه، این است. میگویند هرگاه عالمی درمیگذرد ثلمهای وارد میشود! اما عالمان نظیر دارند، آنچه از نظر ما بینظیر و بیمانند و کمبودش ثلمه است، امثال پایورند و بس.
مهدی ستایشگر، پژوهشگر، موسیقیدان و سردبیر مجله هنر موسیقی است.
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
این چه استغناست یا رب ! وین چه قادر حکمت است !
کاین همه زخم نهان هست و مجال آه نیست !
-
4 کاربر برای این پست از Kamanche تشکر کرده اند:
-
Friday 25 December 2009
#12
دوست خوب
وضعیت
- افلاین
0
نوشته اصلی توسط
دراب
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
مي گويند مرحوم سماعي بسيار بد اخلاق بودند به طوري كه چند تا شاگرد بيشتر برايشان نماندند اما يكي از اونها مرحوم صبا بود !.
البته حسين صبا شاگرد حبيب سماعي بوده نه استاد ابوالحسن صبا. ايشان شاگرد علي اكبر شاهي بودند نه حبيب سماعي. در واقع اين دو مكتب موازي هم پيش آمده اند منتها استاد صبا براي حفظ ميراث گذشتگان تعدادي از آثار حبيب سماعي رو به خط نت درآوردند.
-
کاربران زیر از am3000 به خاطر این پست تشکر کرده اند:
علاقه مندي ها (Bookmarks)