لیست کاربران برچسب شده در تاپیک

صفحه 1 از 6 12345 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از 1 به 16 از 84

موضوع: یه سوال خیلی ساده!

  1. #1
    smile2life آواتار ها
    کاربر انجمن

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر انجمن
    شماره عضویت
    8062
    تاریخ عضویت
    Aug 2008
    نوشته ها
    54
    میانگین پست در روز
    0.01
    تشکر از پست
    113
    130 بار تشکر شده در 43 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 0/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    16

    Question یه سوال خیلی ساده!


    0 Not allowed! Not allowed!
    سلام به همه؛

    این تایپک ادامه‏ای بر این تایپک: [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید] هست، هدف از ایجاد این تایپک این هست که بحث کنیم و ببینیم آیا موسیقی علم هست یا هنر.

    از دوستانی که تازه به جمع ما پیوسته‏اند می‏خوایم برای مطلع شدن از داستان یه سری به تایپک بالا بزنند، و بعد هر کسی هر نظری داره در این مورد بیان کنه.

    می‏خوام این تایپک رو با یه سوال خیلی ساده شروع کنم، و از این سوال هم هدفی دارم. سوال اینه:
    موسیقی چیست؟

    خواهشمندم همه در مورد این سوال نظر بدن، چون می‏دونم هر کی اینجا هست، با یه ذهنیتی در مورد موسیقی در ذهنش اومده، لطفا اون رو حتی در حد چند جمله این جا بگید.
    وقتی به جواب این سوال رسیدیم، بقیه بحث رو ادامه می‏دیم.
    نت آهنگ، به من زبان موسیقی آموخت!

  2. کاربران زیر از smile2life به خاطر این پست تشکر کرده اند:


  3. # ADS
     

  4. #2
    کاربر فعال انجمن

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر فعال انجمن
    شماره عضویت
    20585
    تاریخ عضویت
    Oct 2009
    نوشته ها
    305
    میانگین پست در روز
    0.06
    تشکر از پست
    674
    1,182 بار تشکر شده در 290 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    2 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 13/0
    Given: 9/1
    میزان امتیاز
    15

    Smile


    0 Not allowed! Not allowed!
    نقل قول نوشته اصلی توسط smile2life [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
    سلام به همه؛

    این تایپک ادامه‏ای بر این تایپک: [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید] هست، هدف از ایجاد این تایپک این هست که بحث کنیم و ببینیم آیا موسیقی علم هست یا هنر.

    از دوستانی که تازه به جمع ما پیوسته‏اند می‏خوایم برای مطلع شدن از داستان یه سری به تایپک بالا بزنند، و بعد هر کسی هر نظری داره در این مورد بیان کنه.

    می‏خوام این تایپک رو با یه سوال خیلی ساده شروع کنم، و از این سوال هم هدفی دارم. سوال اینه:
    موسیقی چیست؟

    خواهشمندم همه در مورد این سوال نظر بدن، چون می‏دونم هر کی اینجا هست، با یه ذهنیتی در مورد موسیقی در ذهنش اومده، لطفا اون رو حتی در حد چند جمله این جا بگید.
    وقتی به جواب این سوال رسیدیم، بقیه بحث رو ادامه می‏دیم.
    دوست عزیز سلام. موسیقی هنر بیان احساسات با ابزار صداهاست.

    در ضمن هنر و علم مرز خیلی جداگانه ای ندارند! شما لطفا اول (علم و دانش) رو تعریف کنین تا من به شما ثابت کنم که هنر (زیر مجموعه ای) از علم و دانش بشری است.

    ساخت یک اثر هنری موسیقیایی یک کار کاملا تولیدی و (مهندسی) هست + احساس، سلیقه و هنرمندی. به عنوان کسی که رشته دانشگاهی ام مهندسی بوده ولی بیست و اندی سال هست که موسیقی کار می کنم و اکنون هم مشغول تدریس آهنگسازی ارکستراسیون و کنتر پوان هستم تشابه های کاملا دقیقی می بینم بین مهندسی و آهنگسازی.

    در هر دو مورد ما مشغول (خلق) (یک سیستم دقیق و منظم) هستیم.

    طبیعی است که تا این علم (خودآگاه یا ناخودآگاه!) فرا گرفته نشود اثر ساخته شده فاقد ارزش هنری در مقیاس (علمی) است.

    مثالی می زنم: همه ما در دوران کودکی نقاشی می کشیدیم! اولین نقاشی های ما فقط چندتا خط خطی ساده بودن! درسته که این نقاشی ها برای (((((((ما))))))) بی نهایت ارزشمند است اما هیچگاه نمی توان به دید یک اثر (هنری) به آن نگریست! اثر هنری وقیتی حاصل می شود که به طور سیستماتیک و کاملا علمی آموخته شود.

    اما در آخر: شما گفته بودین که از وقتی علم موسیقی رو فرا گرفتین دیگر از موسیقی هایی که قبلا گوش می دادید (لذت) نمی برید و (از این رو) احساس بدی دارین و معتقدین که نباید موسیقی رو با علم در آمیخت. اتفاقا بر عکس! شما باید (خوشحال) باشید که الان نمی توانید از هر موسیقی لذت ببرید! این که بد نیست (؟)

    مثل این هست که شما تا امروز از خوردن چیبس لذت می بردید ولی حالا فهمیدید که روغن مانده موجود در چیبس (سرطان زا) است و ارزش غذایی آن بسیار پایین! حال از خوردن آن بدتان می آید آنوقت ناراحتید و دیگر چیبس نمی توانید بخورید! حال به ارزش چلوکباب (مثلا شوخی) پی برده اید. این خیلی خوب است. چرا به جای اینکه از این موضوع خوشحال باشید علم خود را زیر سوال می برید؟

  5. 5 کاربر برای این پست از alone_composer تشکر کرده اند:


  6. #3
    سروش اميرابادي آواتار ها
    کاربر جدید

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر جدید
    شماره عضویت
    21887
    تاریخ عضویت
    Dec 2009
    سن
    37
    نوشته ها
    7
    میانگین پست در روز
    0.00
    تشکر از پست
    1
    22 بار تشکر شده در 6 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 1/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    سلام موسيقي يعني زبان گویا و سریح

  7. 2 کاربر برای این پست از سروش اميرابادي تشکر کرده اند:


  8. #4
    گل دختر آواتار ها
    کاربر جدید

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر جدید
    شماره عضویت
    20690
    تاریخ عضویت
    Oct 2009
    سن
    29
    نوشته ها
    49
    میانگین پست در روز
    0.01
    تشکر از پست
    58
    110 بار تشکر شده در 38 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 0/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    Smile


    0 Not allowed! Not allowed!
    موسیقی در واقع احساسات نهان انسان است که با استفاده از ساز به بروز داده می شود. به نظر من شخصیت هر فرد با سبک موسیقی که دوست دارد رابطه مستقیم دارد چون موسیقی از درون انسان برخاسته میشود.

  9. کاربران زیر از گل دختر به خاطر این پست تشکر کرده اند:


  10. #5
    moein babayee آواتار ها
    کاربر فعال انجمن

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر فعال انجمن
    شماره عضویت
    19140
    تاریخ عضویت
    Sep 2009
    نوشته ها
    463
    میانگین پست در روز
    0.09
    تشکر از پست
    1,300
    980 بار تشکر شده در 355 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 1/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    15

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    سلام، ممنون که بحث رو ادامه دادی
    ممنون می شم اگه بیای و با نقل قول چکیده ای از تاپیک قبل رو بیاری اینجا (یا ام همش رو)
    چون به نظر با بد مقدمه ای و مخصوصا اسمی تاپیک رو شروع کردی

    موسیقی رو نمی شه تو چند جمله خلاصه کرد
    ولی در کل یکی از راه های بیان احساسه


    سلام به همه، به خصوص دوست عزیز من آقا معین. چطوری یا نه؟
    آقا شرمنده من چند وقته سرم شدید شلوغه، این بود که نتونستم بیام اینجا سر بزنم، وگرنه از دست شما عصبانی نیستم.

    این تایپک رو ایجاد کردم، بیاد اون جا ببینم حرف حسابتون چیه! چند نفر به چند نفر!
    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
    (من نمی‏دونم چرا هر چی تو ذهنمه و می‏خوام بگم قبلش این جناب alone composer گفته! ذهن منو می‏خونه؟)

    ولی خب بحث جالبی میشه، بیاید بسازیمش... __________________
    خوب یک ابهام کوچیک، alone composer که این طرفیه چطوری حرفای ذهن تو رو که 180 درجه فرق می کنی در آورده و گفته؟! ؟
    ویرایش توسط moein babayee : Monday 21 December 2009 در ساعت 02:35 PM دلیل: دو پست رو یکی کردم
    و بالاخره صبح شد!
    اما دیدین من هم فراموش شدم!!!!

  11. #6
    moein babayee آواتار ها
    کاربر فعال انجمن

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر فعال انجمن
    شماره عضویت
    19140
    تاریخ عضویت
    Sep 2009
    نوشته ها
    463
    میانگین پست در روز
    0.09
    تشکر از پست
    1,300
    980 بار تشکر شده در 355 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 1/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    15

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    دوستان
    نیازی نیست به تاپیک قبلی برگردین پست های مهم تا حد امکان منتقل شدن

    ممنون
    ویرایش توسط moein babayee : Monday 21 December 2009 در ساعت 02:51 PM
    و بالاخره صبح شد!
    اما دیدین من هم فراموش شدم!!!!

  12. کاربران زیر از moein babayee به خاطر این پست تشکر کرده اند:


  13. #7
    moein babayee آواتار ها
    کاربر فعال انجمن

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر فعال انجمن
    شماره عضویت
    19140
    تاریخ عضویت
    Sep 2009
    نوشته ها
    463
    میانگین پست در روز
    0.09
    تشکر از پست
    1,300
    980 بار تشکر شده در 355 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 1/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    15

    پیش فرض مطالب تاپیک قبل:


    0 Not allowed! Not allowed!
    این بحث از اون جایی شکل گرفت که من آمدم و یک سری قوانین بنیادی موسیقی رو برای آهنگ سازی تو تاپیک [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید] بیان کردم تا

    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
    جناب معین آقا؛

    (اول تشکر بابت پاسختون به تایپک من)
    با احترام

    من به محض این که این نوشتون رو خوندم، مثال نقضی براتون تدارک دیدم. به چه صورت می‏خوایدش؟ pdf؟ midi؟ آهنگ؟ عکس؟ من صدتا دیگه هم بخوای از این چیزا برات درست می‏کنم. تا هم شما هم بقیه بدونن، موسیقی ریاضی نیست که فقط یک راه و یک جواب مطلق داشته باشه.
    موسیقی هنره و مستقیماً از احساس آدم نشأت می‏گیره.

    تا حالا فکر کردی این قواعد دست و پا گیر موسیقی از کجا پیداشون شده؟ هنرمندای (واقعی) زیادی، آهنگ‏ها ساختند بدون این که از این قواعد بهره ببرند تا این که این قواعد بوجود اومده. (سال‏های خیلی دور، قبل از پیدایش این قواعد)
    الفبای موسیقی برای داشتن یک خط برای زبان موسیقی کفایت می‏کنه. (اول مردم حرف زدن یاد گرفتن، بعد خط رو اختراع کردند، خیلی‏ها بی‏سوادند ولی حرف می‏زنند، شاید هم بهتر از من و شما) حالا اینو با موسیقی مقایسه کنید. این دستور زبان‏ها رو زیاد مدّ نظر قرار ندید. چون خودشون براساس استفاده گذشتگان بوجود اومده. تکرار اون‏ها هنرمندای خوبی نمی‏سازه، مقلدهای خوبی می‏سازه.

    بد می‏گم، بگو بد می‏گی..
    من فقط نمی‏دونم چجوری باید این نظرمو (چه درست، چه فرضاً غلط) به گوش بقیه برسونم!

    موسیقی رو باید درک کرد، اینم که میگی آهنگ بعضی از دوستان غلط املایی داره، دلیلش اینه که اونا موسیقی رو درست درک نکردن.
    می‏بینی؟ من بالا نوشتم درک نکردن به جای درک نکردند یا میگم « یه » آهنگساز. تو قواعد زبان فارسی باید بگی « درک نکرده‏اند » ، « یک » ولی ما تو حرفامون حتی تو نوشتن چی استفاده می‏کنیم؟
    حالا باز بگو بد میگی...! (البته من قبل از این که شما بگی، پیش دستی کردم گفتم!)


    (ببخشید، جسارتاً یه سؤال شخصی، شما همشری ما نیستی؟ تو یکی از تایپک‏ها به نظرم میاد یه چیزایی دیدم)
    که [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید] حرف ایشون رو تأیید کرد

    moein babayee
    سلام دوستان خیلی ممنون نظر دادین
    نقل قول:
    موسیقی ریاضی نیست که فقط یک راه و یک جواب مطلق داشته باشه.
    دوست من شاید به ظاهر موسیقی ریاضی نباشه ولی اون بخشی از مغز که ریاضیات رو تجزیه می کنه تو تجزیه و تحلیل هنره موسیقی خیلی دخالت داره!
    چرا اونایی که کاراشون مونده و با این وضع تا ابد می مونه معمولا ریاضی دانای بزرگی بودن!
    من نمی دونم چرا این حرف رو زدی آخه این یک چیزه اثبات شدس که اصلا جهان به زبان ریاضیات نوشته شده
    من فکر می کنم این حرف رو از اونجایی زدی که فکر می کنی ریاضیات یعنی ضرب 2 عدد در هم یا انتگرال فلان چیز و هپیتال و ...
    نه ریاضیات یعنی نظم و نظام، یعنی ترتیب، اثبات این مقوله ها
    مشکل از تو نیست مشکل از نظام آموزشی مزخرف مایه

    حالا خارج از نظر شخصی من از خیلی ها هم شنیدم که موسیقی با ریاضی ارتباط خیلی مستقیمی داره!

    نقل قول:
    تا حالا فکر کردی این قواعد دست و پا گیر موسیقی از کجا پیداشون شده؟
    یک ایراد ما ایرانیا و کلا انسان نما ها اینه که همیشه جلوی همه جار می زنیم که ما از تجربه ی دیگران استفاده می کنیم و تجربه خوبه اینا... اونایی که به جایی رسیدن یک سری راه ها رو رفتن فکر نکنم دیگه لازم باشه تا ما هم اون راه رو دوباره بریم!

    این عین این می مونه که من می خوام خونه بسازم برم دنیال کشف یک چیزی که اسکلت ساختمونم رو تشکیل بده! (آهن) چه کاریه وقتی گذشته ها آهن رو کشف کردن من دوباره برم دنبال کشف یک چیزی با این مشخصات!

    واسه همینه که همه فلان کتاب رو می خونن ولی برایان ترسی نمی شن!

    نقل قول:
    موسیقی رو باید درک کرد
    آره موسیقی رو باید درک کرد، اینو مطمئن باش که تا کسی درکی درست از موسیقی پیدا نکنه نمی تونه این راه ها رو، رو کارش پیاده کنه! می گی نه برو امتحان کن


    ولی در کل نظر قشنگی بود!

    و اما dorsfan عزیز نقل قول:
    موافقم با نظرت اساسی خیلی از موزیسین های بزرگ هم این قواعد رو گاهی زیر پا میزارن مثل پینک فلوبد که خودشون میگفتن تو نوشتن آهنگ ها گاهی از روش هایی استفاده میکردن که در نگاه اول مسخره به نظر میومد
    یا متالیکا تو آلبوم عدالت برای همه خود کرک میگفت دیگه نمیدونستم چه طور پارت های گیتار رو بنویسم ساز رو دست گرفتم هر چی به ذهنم میومد چه غلط چه درست میزدم بعد رو اونها کار کردم
    من خودم عشق متال و موسیقی تخیلیم! و هوی متال کار می کنم
    ولی یک چیزی می گم همیشه یادت باشه

    از دهه ی 50 که یک گسلی به خاطر جرایاناتی که تو آمریکا رخ داد تو موسیقی ایجاد شد که خیلی از قاعده های موسیقی رو عوض کرد و سبکای رپ ، هیپ و ... بوجود آمدن (مشتقاتش همین گامای پنتا تونیکن) که از هیچ اصولی پیروی نمی کنن و فقط تو موسیقی جدید کاربرد دارن (سبکای خاص) الان خوده گنده های موسیقی آمریکا ام این موسیقی ها رو به عنوان یک نسل از موسیقی می دونن و اصلا قاطی موسیقی کلاسیک (منظورم اصل موسیقیه نه سبک کلاسیک) نمی کنن

    واسه همین سعی کن از تو این نسل باحال و جالب واسه ی نقض و تأیید مثال نیاری

    ممنون، شرمنده من نیم ساعت دیگه کلاسم شروع می شه نمی تونم کامل جواب بدم
    فعلا
    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]

    قبل از هر چیز ممنون از doorsfan عزیز که از ما طرفداری کردند! باز خوبه شماها هستید از ما طرفداری کنید، همه که رفتن تو جبهه مخالف! دستت درد نکنه، مثال‏های خوبی زدی.

    نقل قول:
    دوست من شاید به ظاهر موسیقی ریاضی نباشه ولی اون بخشی از مغز که ریاضیات رو تجزیه می کنه تو تجزیه و تحلیل هنره موسیقی خیلی دخالت داره!
    نقل قول:
    حالا خارج از نظر شخصی من از خیلی ها هم شنیدم که موسیقی با ریاضی ارتباط خیلی مستقیمی داره!
    بله شما درست میگی، تو یه چیزایی حق با شماست، ولی نتونست منو قانع کنه.
    اینا رو منم می‏دونم، ولی ربطی به حرفی که زدم نداشت. مغز از همون قسمت استفاده می‏کنه، ولی من گفتم چرا فرضاً حتما باید آخرین نت شما اکتاو باشه؟
    نقل قول:
    موسیقی حتما باید با یکی از نت های (تونیک یا مدیانت و یا دومینانت) شروع و با نت اکتاو تموم بشه . اینو همه تقریبا می دونن
    ببخشید، بعضی از حرفاتون رو متوجه نشدم که بخوام جواب بدم. ولی با توجه به اینی که شما میگی:
    نقل قول:
    این عین این می مونه که من می خوام خونه بسازم برم دنیال کشف یک چیزی که اسکلت ساختمونم رو تشکیل بده! (آهن) چه کاریه وقتی گذشته ها آهن رو کشف کردن من دوباره برم دنبال کشف یک چیزی با این مشخصات!
    خب، پس با این حساب ما دیگه اصلاً نباید آهنگ بسازیم، هر چی بقیه ساختن خوبه دیگه، ما همونا رو استفاده کنیم.

    برایان تریسی، اون خیلی چیزا رو تجربه کرد، همین طور از نظر و تجربه بقیه استفاده کرد و اومد تجربیاتش رو در غالب کتاباش گفت. شما هم میگی ایرانیا دم از استفاده از تجربه می‏زنن در صورتی که عمل نمی‏کنن.
    این در هر موردی جواب میده جز هنر. چون هنر باید از خلاقیت بیاد.
    من دوست ندارم بشینم از تجربه بقیه استفاده کنم، می‏خوام خودم تجربه کنم. حتی اگه به ضررم تموم بشه. (منظورم این نیست که در این راه شهید بشم!) می‏دونم خیلی‏های دیگه هم همین نظر رو دارن.
    چرا موازارت؟ چرا بتهوون؟ چرا ونگک؟ چرا انیشتین؟ چرا ادیسون معروف شدند؟ چون از کسی تقلید کردند؟ خود این آهنگسازهای قدیمی آهنگ‏های کی رو بازسازی کردن تا به اینجا رسیدند؟ تا این قدر معروف شدند؟ ببخشید الان وقت تحقیق در این مورد رو ندارم تا بخوام برات مثال روشن بزنم. خودت بیشتر از من راجع به اونا می‏دونی. فقط یه جا خوندم یکی از اینا از بچگی باباش می‏بردتش مجالس تا پیانو بزنه، اون با تمرین و خلاقیت خودش به اینجا رسیده.


    شما نظراتت قابل احترامه، خودتم همین طور، من قصد جسارت یا بی‏ادبی ندارم و نمی‏خوام چیزایی رو که شما یاد گرفتی، آموزش دیدی رو نفی کنم. ولی می‏گم هنر کمیاگریه، باید چیزایی جدیدی از دلش در بیاری. چیزای جدید کشف کنی، خودت امتحان کنی، موازارت باشی، نه کسی که همون کار اون رو انجام داده. این که بخوای بری سر کلاس و آهنگ موازارت و بتهوون رو بزنی و اونو یاد یاد بگیری، خب نتیجش هم همینی که الان هست میشه، آهنگ‏های ما یا همه مثل همه، یا اصلاً آهنگ نیست! (این بیشتر در مورد کسایی که آموزش ندیدن!)

    اینه که موسیقی ما پیشرفت نمی‏کنه، باید به محض این که یاد گرفتی، خودت بزنی، نت خودت رو... از ابتدا جلوی خلاقیتت رو نگیری، سلیقه‏ات رو موازارتی نکنی! تو خارج هم فکر نکنم از اول بشینن آهنگ اینو اونو بزنن، مداد میدن دست بچه میگن بکش، هر چی دوست داری، اصلاً خط خطی کن، آسمون رو قرمز بکش. اون بچه بعداً نقاش بزرگی میشه.

    سرتون رو درد نیارم. چون خیلی دراین باره حرف دارم، بخوام بگم یک کتاب میشه.
    فقط یه چیز رو بگم: من قبل از اینکه آهنگسازی رو یاد بگیرم، آهنگ گوش کن حرفه‏ای بودم، آهنگ‏ها رو درجه بندی می‏کردم، هر آهنگی رو دوست نداشتم. کاملاً حسّی. اما از وقتی یاد گرفتم، خیلی از آهنگایی رو که اون موقع دوست داشتم، دیگه ندارم. چی عوض شده؟ آهنگا که همونان. فقط من چون موسیقی یاد گرفتم و می‏بینم یه نت کج گذاشته شده، دیگه دوستش ندارم! الان آهنگی رو بیشتر دوست دارم که نت بیشتری داشته باشه! چرا چون دیگه موسیقی یاد گرفتم!!! نت نداره؟ فقط ریتمه؟ آشغاله، به درد نمی‏خوره که!!
    به چه درد می‏خوره؟ من دوست دارم از همون آهنگا لذت ببرم، چرا چون فکر می‏کنم این آهنگ نت نداره پس قشنگ نیست؟ در صورتی که این آهنگ مورد علاقم بوده...

    به پیوست یک عدد عکس برای شما ارسال میشه، (همون که گفتم) تمام قواعد رو هم به هم ریختم، اگه زشته، بگو تا من باشم دیگه پامو طرف موسیقی نذارم!
    قربان ذهن پر قاعده‏ات!
    تصاوير كوچک فايل ضمیمه [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
    ...
    و بالاخره صبح شد!
    اما دیدین من هم فراموش شدم!!!!

  14. #8
    moein babayee آواتار ها
    کاربر فعال انجمن

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر فعال انجمن
    شماره عضویت
    19140
    تاریخ عضویت
    Sep 2009
    نوشته ها
    463
    میانگین پست در روز
    0.09
    تشکر از پست
    1,300
    980 بار تشکر شده در 355 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 1/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    15

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]

    سلام من با حرف های دوست خوبم smile2life موافقم.
    ما باید تو موسیقی نو آوری کنیم نه اینکه تقلید کنیم.
    moein babayee
    سلام دوستان
    نقل قول:
    آخرین نت شما اکتاو باشه؟
    واسه این یک مثال نقض بیار! هر قطعه ای رو که نگاه کتی با اکتاو تموم می شه
    واسه ی این مورد می تونی بری یقه ی اون تئوری نویسای موسیقی رو بگیری من به خدا بی تقصیرم!

    نقل قول:
    همه که رفتن تو جبهه مخالف!
    فعلا که طرفدارای تو از من بیش تر بوده!

    نقل قول:
    خب، پس با این حساب ما دیگه اصلاً نباید آهنگ بسازیم، هر چی بقیه ساختن خوبه دیگه، ما همونا رو استفاده کنیم.
    این حرفت دیگه خیلی چیز بود! -با ریاضی جوابت رو می دم- تو تابع یک چیزی داریم به نام دامنه دو تابع برابرم دامنه های یکسان دارن، این حرفی که زدی یک دامنه داشت حرفی که من زدم یکی دیگه 180 درجه متفاوت بودن!
    من دارم در مورد مواد اولیه و اصولش حرف می زنم نه در مورد ساختن و این مقوله ها
    دقیقا عین رابطه ی فرهنگ و زندگی می مونه من می گم باید با فرهنگ از پیش تعیین شده زندگی کنیم تو می گی حالا که فرهنگ رو بقیه تعریف کردن اصلا ما چرا زندگی کنیم؟! ؟

    نقل قول:
    این در هر موردی جواب میده جز هنر. چون هنر باید از خلاقیت بیاد.
    پس اگه این طوریه نباید تو دانشگاهای دنیا رشته ای به نام هنر باشه اصلا ما نباید معلمی بگیریم تا بیاد به ما فلان هنر رو یاد بده باید خودمون بیام مثلا گیتار رو انقدر بزنیم تا یک چیزی در بیاد دیگه؟ این به نظرت درسته!

    نقل قول:
    من دوست ندارم بشینم از تجربه بقیه استفاده کنم، می‏خوام خودم تجربه کنم. حتی اگه به ضررم تموم بشه. (منظورم این نیست که در این راه شهید بشم!) می‏دونم خیلی‏های دیگه هم همین نظر رو دارن.
    شما ها و خیلی های دیگه پس برین لطفا کل این تاریخ n ساله رو تجربه کنین تا بتونین تو قرن 20م زندگی کنید!

    نقل قول:
    چرا موازارت؟ چرا بتهوون؟ چرا ونگک؟ چرا انیشتین؟ چرا ادیسون معروف شدند؟ چون از کسی تقلید کردند؟ خود این آهنگسازهای قدیمی آهنگ‏ های کی رو بازسازی کردن تا به اینجا رسیدند؟ تا این قدر معروف شدند؟
    در این مورد نظر خیلی خوبی دادی حق با تویه!
    ولی اینم در نظر داشته باش که از هر چند نفر یکی می شه بتهون؟!
    این همه هستن که دکترای موسیقی دارن پس چرا فقط یکی شون می شه لیلی افشار؟

    ببین یک مثال خیلی طابلو محسن نامجوی نمی دونم تا حالا زدنش رو از نزدیک دیدی؟ اصلا یاد نداره سه تار بزنه! گیتار رو عین سه تار می زنه! یک شوتی بود تا اینکه رفت پیش عبدی بهروان فر و گرایلی و ... اونا اومدن بهش تجربشون رو گفتن تا آلبوم کولاک ترنجش در اومد نامجو از بچگیش گوشی ساز می زده و بدون کمک کسی رفت جلو (بیخیال باباش) با خلاقیتش تونست یک تحول تو موسیقی سنتی ایران بوجود بیاره ولی کی(چه وقت) جرقه خورد وقتی که 10 سال زندگی چند نفر رو تو دوران سربازیش رو خودش پیاده کرد

    نقل قول:
    تو خارج هم فکر نکنم از اول بشینن آهنگ اینو اونو بزنن، مداد میدن دست بچه میگن بکش، هر چی دوست داری، اصلاً خط خطی کن، آسمون رو قرمز بکش. اون بچه بعداً نقاش بزرگی میشه.
    طور خدا بیخیال... اگه این طوری پیش بریم نیازی به قیامت نداریم دنیا خودش می ره رو هوا

    سیستم اکثر کشورا این طوریه که می آن 6 سال اول تحصیل رو بدون نمره فقط برای تعیین مهارت طرف با شرایطی که بشه توش خلاقیت رو نشون داد -ولی نه دیگه اسمون رو قرمز بکشه! - می زارن بعد 6 ساله دوم فقط تو اون رشته پرورشش می دن که شکر خدا بالاخره اینا هم فهمیدن باید این طوری بشه، حالا چی از کار در می آد دیگه الله اعلم!

    نقل قول:
    فقط یه چیز رو بگم: من قبل از اینکه آهنگسازی رو یاد بگیرم، آهنگ گوش کن حرفه‏ای بودم، آهنگ‏ها رو درجه بندی می‏ کردم، هر آهنگی رو دوست نداشتم. کاملاً حسّی. اما از وقتی یاد گرفتم، خیلی از آهنگایی رو که اون موقع دوست داشتم، دیگه ندارم. چی عوض شده؟ آهنگا که همونان. فقط من چون موسیقی یاد گرفتم و می‏بینم یه نت کج گذاشته شده، دیگه دوستش ندارم! الان آهنگی رو بیشتر دوست دارم که نت بیشتری داشته باشه! چرا چون دیگه موسیقی یاد گرفتم!!! نت نداره؟ فقط ریتمه؟ آشغاله، به درد نمی‏خوره که!!
    الان شما با حرفای خودتون نظر من رو تأیید کردین!
    پس یک قبول داری که یک مجموعه ی نظام منده و همین طوری وردمبیلی نیست و نمی شه از روی فقط احساسات هنر رو پیاده کرد

    نقل قول:
    به پیوست یک عدد عکس برای شما ارسال میشه
    خوب این قطعه که تضادی با حرفای من نداشت با تونیک شروع شده با اکتاوم تموم شده مشکل گامم که نداره، نمی دونم کجاش رو می گی که نمی خونه!

    نقل قول:
    ما باید تو موسیقی نو آوری کنیم نه اینکه تقلید کنیم.
    سلام خوبی؟
    من به خدا نمی گم نوآوری نکنین!

    خیلی ممنون دوستان منتظر نظراتتون هستم
    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
    سلام، سلام!

    آقا معین من بی‏‏خیال شدم، آقا شما راست میگی. منم بهت حق میدم. و چون این تایپک شما جای کل کل کردن در مورد این قضیه نیست، پس من فقط یه چنتا چیز بگم، بعد بی خیال دیگه. شما آموزشتو ادامه بده. منم سعی می‏کنم از شما یاد بگیرم.

    خب، اگه آخر آهنگی با اکتاو تموم نشه، شما رو تو خماری بذاره و بلاتکیلف هم بمونی جالب میشه، من اینو تو شعر شنیدم. بد در نیومده. فک کنم مال شادمهر عقیلی بود.

    نقل قول:
    فعلا که طرفدارای تو از من بیش تر بوده!
    اینا دلشون به حال من سوخته، می‏خواستن من ضایع نشم. دستشون هم درد نکنه. اگه این بحث رو جای دیگه‏ای ادامه بدیم، می‏بینی که طرفدارای شما بیشتره.

    نقل قول:
    شما ها و خیلی های دیگه پس برین لطفا کل این تاریخ n ساله رو تجربه کنین تا بتونین تو قرن 20م زندگی کنید!
    ولی من بدون آموزش رسمی، تا خطوط حامل، کلید، نت‏ها رو یاد گرفتم. آهنگ ساختم. حالا شما میگی آهنگت آهنگ نیست، اون یه بحث دیگست.

    نقل قول:
    الان شما با حرفای خودتون نظر من رو تأیید کردین!
    می‏خواستم اینو بگم که همون موقع بهتر موزیک گوش می‏دادم تا الان. بهتر می‏فهمیدم، چون آهنگ رو درک می‏کردم، نه این که نت‏ها رو بشمرم.

    خلاصه دیگه، زیاد نمی‏خوام بحث کنم. اگه کس دیگه‏ای چیزی می‏خواد بگه. من فقط دوست داشتم در این مورد با یکی مثل شما صحبت کنم، و نظرشو بدونم.


    با تشکر،
    ببخشید اگه اذیت کردم!
    تا alone... درباره ی حرف اول خنده برای زندگی! نظر داد:
    نقل قول:
    نوشته اصلي بوسيله smile2life [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
    قبل از هر چیز ممنون از doorsfan عزیز که از ما طرفداری کردند! باز خوبه شماها هستید از ما طرفداری کنید، همه که رفتن تو جبهه مخالف! دستت درد نکنه، مثال‏های خوبی زدی.



    بله شما درست میگی، تو یه چیزایی حق با شماست، ولی نتونست منو قانع کنه.
    اینا رو منم می‏دونم، ولی ربطی به حرفی که زدم نداشت. مغز از همون قسمت استفاده می‏کنه، ولی من گفتم چرا فرضاً حتما باید آخرین نت شما اکتاو باشه؟


    ببخشید، بعضی از حرفاتون رو متوجه نشدم که بخوام جواب بدم. ولی با توجه به اینی که شما میگی:

    خب، پس با این حساب ما دیگه اصلاً نباید آهنگ بسازیم، هر چی بقیه ساختن خوبه دیگه، ما همونا رو استفاده کنیم.

    برایان تریسی، اون خیلی چیزا رو تجربه کرد، همین طور از نظر و تجربه بقیه استفاده کرد و اومد تجربیاتش رو در غالب کتاباش گفت. شما هم میگی ایرانیا دم از استفاده از تجربه می‏زنن در صورتی که عمل نمی‏کنن.
    این در هر موردی جواب میده جز هنر. چون هنر باید از خلاقیت بیاد.
    من دوست ندارم بشینم از تجربه بقیه استفاده کنم، می‏خوام خودم تجربه کنم. حتی اگه به ضررم تموم بشه. (منظورم این نیست که در این راه شهید بشم!) می‏دونم خیلی‏های دیگه هم همین نظر رو دارن.
    چرا موازارت؟ چرا بتهوون؟ چرا ونگک؟ چرا انیشتین؟ چرا ادیسون معروف شدند؟ چون از کسی تقلید کردند؟ خود این آهنگسازهای قدیمی آهنگ‏های کی رو بازسازی کردن تا به اینجا رسیدند؟ تا این قدر معروف شدند؟ ببخشید الان وقت تحقیق در این مورد رو ندارم تا بخوام برات مثال روشن بزنم. خودت بیشتر از من راجع به اونا می‏دونی. فقط یه جا خوندم یکی از اینا از بچگی باباش می‏بردتش مجالس تا پیانو بزنه، اون با تمرین و خلاقیت خودش به اینجا رسیده.


    شما نظراتت قابل احترامه، خودتم همین طور، من قصد جسارت یا بی‏ادبی ندارم و نمی‏خوام چیزایی رو که شما یاد گرفتی، آموزش دیدی رو نفی کنم. ولی می‏گم هنر کمیاگریه، باید چیزایی جدیدی از دلش در بیاری. چیزای جدید کشف کنی، خودت امتحان کنی، موازارت باشی، نه کسی که همون کار اون رو انجام داده. این که بخوای بری سر کلاس و آهنگ موازارت و بتهوون رو بزنی و اونو یاد یاد بگیری، خب نتیجش هم همینی که الان هست میشه، آهنگ‏های ما یا همه مثل همه، یا اصلاً آهنگ نیست! (این بیشتر در مورد کسایی که آموزش ندیدن!)

    اینه که موسیقی ما پیشرفت نمی‏کنه، باید به محض این که یاد گرفتی، خودت بزنی، نت خودت رو... از ابتدا جلوی خلاقیتت رو نگیری، سلیقه‏ات رو موازارتی نکنی! تو خارج هم فکر نکنم از اول بشینن آهنگ اینو اونو بزنن، مداد میدن دست بچه میگن بکش، هر چی دوست داری، اصلاً خط خطی کن، آسمون رو قرمز بکش. اون بچه بعداً نقاش بزرگی میشه.

    سرتون رو درد نیارم. چون خیلی دراین باره حرف دارم، بخوام بگم یک کتاب میشه.
    فقط یه چیز رو بگم: من قبل از اینکه آهنگسازی رو یاد بگیرم، آهنگ گوش کن حرفه‏ای بودم، آهنگ‏ها رو درجه بندی می‏کردم، هر آهنگی رو دوست نداشتم. کاملاً حسّی. اما از وقتی یاد گرفتم، خیلی از آهنگایی رو که اون موقع دوست داشتم، دیگه ندارم. چی عوض شده؟ آهنگا که همونان. فقط من چون موسیقی یاد گرفتم و می‏بینم یه نت کج گذاشته شده، دیگه دوستش ندارم! الان آهنگی رو بیشتر دوست دارم که نت بیشتری داشته باشه! چرا چون دیگه موسیقی یاد گرفتم!!! نت نداره؟ فقط ریتمه؟ آشغاله، به درد نمی‏خوره که!!
    به چه درد می‏خوره؟ من دوست دارم از همون آهنگا لذت ببرم، چرا چون فکر می‏کنم این آهنگ نت نداره پس قشنگ نیست؟ در صورتی که این آهنگ مورد علاقم بوده...

    به پیوست یک عدد عکس برای شما ارسال میشه، (همون که گفتم) تمام قواعد رو هم به هم ریختم، اگه زشته، بگو تا من باشم دیگه پامو طرف موسیقی نذارم!
    قربان ذهن پر قاعده‏ات!



    سلام متاسفانه صحبت هاتون دچار تناقض هست.

    شما در جایی می گویید که هستند کسانی که بدون علم خواندن و نوشتن بهتر از من و شما حرف می زنند و از این مثال (نادرست) نتیجه می گیرید که: پس برای ساختن آهنگ می شود هر کاری انجام داد بدون هیچگونه اصول و قوانین!

    برای اینکه متوجه اشتباه و تناقضتان بشوید از مثال غلط خودتان استفاده می کنم: فرض کنید کسی به جای اینکه بگوید (توانا بود هر که دانا بود) بگوید (وانا ت که هر نا دا ود ب!!) دقت کنید اینکه کسی سواد (خواندن و نوشتن) ندارد و یا استاد (ادبیات) نیست دلیل نمی شود که تمام قوانین را نقض کند و جمله غلط دوم را بگوید. ما شاید استاد ادبیات نباشیم اما: ((ناخوداگاه)) قوانین بین کلمات را رعایت می کنیم و صحیح صحبت می کنیم.

    پس قوانینی بین نت های گام وجود دارد که خوداگاه یا ناخوداگاه ملزم به پایبندی به آنها هستیم و اگر چنین نکنیم بر خلاف طبیعت (خودمان) برخورد کردیم مثل جمله بهم ریخته ای که مثال زدم. (دقت کنید که من هم حرف زدن را با موسیقی مقایسه کردم مثال خودتان)

    بله در تاریخ موسیقی آهنگسازان زیادی بودند که خواستند این قوانین را عمدا نقض کنند و سبک هایی هم به وجود آمد (مثل سیک آتونالیسم سریالیزم پلی کرد و ...) اما به جرات می گویم که همه آنها شکست خوردند و جز نامی از آنها باقی نمانده است دلیل آن رفتار بر خلاف طبیعت و قوانین بدیهی آن بوده.

    موسیقی که دارای هسته تنال باشد قطعا دارای گام است و در این گام نت محسوس همونطوری که معیین عزیز گفت همیشه همین نقش رو داره و نت تونیک هم حس پایان رو داره نه اینکه ما به زور بخوایم چیزی رو که (هست) و اختراع (نشده) انکار کنیم

    حالا شما می تونی صدتا که هیچ هزارتا مثال نقض بیاری و به جای توانا بود هرکه دانا بود بگی (بود که هر نادا واتا نا بو) و در مثال تقض دیگر بگویی (نا نا دا تو بو هر که ...) ولی این مثال نقضی برای اینکه (موسیقی قانونمند است) نیست بلکه اینها مثالهای نقضی برای (خود شما ست که جزوی از همین نظم پیچیده و قانونمند جهان هستی هستین)

    در ضمن یکی از دوستان موسیقی متال رو مثال زده بود! کی گفته که این موسیقی (بی قانونه؟؟) می خواین ثابت کنم که این موسیقی هم دارای هسته تنال و هارمونی هست؟؟؟


    نقل قول:
    نوشته اصلي بوسيله M&H [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
    سلام من با حرف های دوست خوبم smile2life موافقم.
    ما باید تو موسیقی نو آوری کنیم نه اینکه تقلید کنیم.



    نو آوری با „بی قانونی” و „بر خلاف طبیعت” رفتار کردن خیلی خیلی فرق داره.

    بتهوون هم نوآوری کرده. (مثلا ممنوعیت پنجم های موازی رو نقض کرده) ولی نمیشه به (هر صدایی) موسیقی گفت.

    M&H:
    بله دوست عزیز من با نظر شما موافقم.
    ولی انسان برای نو آوری و خلق اثاری متفاوت باید خیلی قانون هارو زیر پا بگزاره و در صورت موفقیت اونو اجرا کنه.
    من نمیخواستم این مثالو بزنم ولی مجبور شدم.
    شما دقت کنید توی کار پارمیدا که با ساسان یافته(ساسی مانکن) و علی شمس(علیشمس) کار کردیم کار خیلی وحشت ناک زیبا شد بخاطر نو آوری که در ریتم سازی اون کار انجام دادیم البته هانی و مانی هم در این نو آوری سهیم بودن. یا مثل کار بدو بدو که با ساسان کار کردیم. شما به نو آوری ریتم کار دقت کنید.
    همیشه متفاوت بودن کارها باعث موندگار بودن میشه!! مثل کاره جدیدی که داریم میدیم بیرون.
    ریتم کار 8/6 بندری هستش ولی ملودی این کار به صورت 4/2 نواخته میشه.
    ...
    و بالاخره صبح شد!
    اما دیدین من هم فراموش شدم!!!!

  15. #9
    moein babayee آواتار ها
    کاربر فعال انجمن

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر فعال انجمن
    شماره عضویت
    19140
    تاریخ عضویت
    Sep 2009
    نوشته ها
    463
    میانگین پست در روز
    0.09
    تشکر از پست
    1,300
    980 بار تشکر شده در 355 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 1/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    15

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
    نقل قول:
    نوشته اصلي بوسيله M&H [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
    --------------------------
    بله دوست عزیز من با نظر شما موافقم.
    ولی انسان برای نو آوری و خلق اثاری متفاوت باید خیلی قانون هارو زیر پا بگزاره و در صورت موفقیت اونو اجرا کنه.
    من نمیخواستم این مثالو بزنم ولی مجبور شدم.
    شما دقت کنید توی کار پارمیدا که با ساسان یافته(ساسی مانکن) و علی شمس(علیشمس) کار کردیم کار خیلی وحشت ناک زیبا شد بخاطر نو آوری که در ریتم سازی اون کار انجام دادیم البته هانی و مانی هم در این نو آوری سهیم بودن. یا مثل کار بدو بدو که با ساسان کار کردیم. شما به نو آوری ریتم کار دقت کنید.
    همیشه متفاوت بودن کارها باعث موندگار بودن میشه!! مثل کاره جدیدی که داریم میدیم بیرون.
    ریتم کار 8/6 بندری هستش ولی ملودی این کار به صورت 4/2 نواخته میشه.



    من عذر خواهی می کنم و ابدا قصد توهین به شما و عقایدتون رو ندارم ولی شخصا (نظر شخصی من هست و البته من هم کسی نیستم که نظرم مهم باشه) نه این آقای مانکن رو خواننده می دونم ونه کاری که انجام می دهد را موسیقی.

    ولی شما گفتین نواوری! میشه بفرمایین کدوم (قانون) در موسیقی ذکر شده توسط شما نقض شده؟ شما از کدوم قانون صحبت می کنین که زیر پا گذاشته شده؟ یک آهنگ با سه تا آکورد اسپنیش در مینور تئوریک (که واقعا نمی دونم خود این افراد از این توالی خسته نمی شن که تو همه آهنگاشون همین سه تا آکورد موازی استفاده میشه!!!) و تماما (سمپل) با یک ریتم 6/8 که حتی یک خط نت هم براش نوشته نشده و خواننده هایی که به مدد اتو تیونر فقط می خونن! من برای شما از سبک های مدرن مثل سریالیزم مثال زدم. اینکه شما گفتین که همان مینور تئوریک با همان (سه) تا آکورد صد سال تکراری اسپنیش است.

    و در ضمن اینکه ریتم کار 6/8 باشه و ملودی 2/4 نقض قوانین موسیقی نیست! بلکه قبل از من و شما هم بارها این کار انجام شده. مثل اینکه مثلا چون در یک آهنگ با ریتم ساده (مثلا 4/4) پیانو تریوله اجرا میکنه (6/8 ضرب آهنگ ترکیبی میشه و میشکنه) قوانین موسیقی نقض میشه! نه اتفاقا این کاملا قانونی است و حتی نوآوری هم نیست.



    باز هم تاکید می کنم من برای شخص شما احترام خاصی قائلم و این ها فقط نظرات شخصی من بود. عذر خواهی می کنم اگر لحنم کمی تند بود.
    M&H:
    دست شما درد نکنه دوست عزیز. یعنی من هر کاری که با اشکین محمدیان(اشکین0098) با علی شمس(علیشمس) با سعید کرمانی و ساسان و... کار کردم همش مزخرفه و جزء موسیقی نیست؟!!
    شما برید موزیک مستمو مستم اشکین رو گوش کنید تنظیم ریتم اون کاره من بوده البته چند روز دیگه آخرین ورژن کیلیپش به پایان میرسه!! اون کارو گوش کن و نظرتو بگو.
    من منظورم توی نو آوری بود دوست عزیز. نگفتم که ما قانونی رو حذف کردیم من منظورم این بود که ما یه سبک جدید توی بازار عرضه کردیم که الان دارن همه از این سبک تقلید میکنن(توی کارامون اینترو آوردیم منظورم معرفی خواننده. توی کارای 8/6 رپ آوردیم البته قبلا این کارو کرده بودن ولی نتونسته بودن خوب و جذاب این کارو انجام بدن. ووو...) اگه کارای ما جالب نبود خواننده های دیگه نمیومدم 5.6 میلیون پول بدن تا با اشکین یا... همخونی کنن. . شما میدونید که چرا بیشتر مردم الان دارن به کارایی که ما ساختیم گوش میدن؟؟
    به دلیل اینکه سبک جدید با روحیه ی مردم سازگار بود.. میدونم کارامون از لحاظ شعر معنی نداره ولی از نظر شادی فوق العاده خالتوری هستش. االبته کار تنظیم ریتم اشکین کلا دست منه. و البته بعضی وقت ها هم توی تنظیم کاراشون توی کار البرز موسی پور فضولی کردم.
    من از حرف شما ناراحت نیمشم چون هر کسی یه سلبقه ای داره.
    یکی هست که از ما و کارامون خوشش نمیاد یک هم هستش که وقتی مارو(منو . اشکین. ساسان یا..) تو خیابون میبینن میان سمتمون تا باهامون صحبت کنن.
    بعد یکم گم شدن مطلب:

    مسئول سایت (arch) در تاپیک دوستومن که به صورت نقل قول بیان شده:
    نقل قول:
    نوشته اصلي بوسيله doorsfan [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
    خوب من منظورم این بود که بد نیست در بعضی مواقع یکم ((دقت کنید کمی)) قوانین رو بشکنیم
    البته ما کوچیک شما دوستان هستیم آخه من تازه موزیک کار میکنم و فعلا دارم رو تئوری کار میکنم


    پر واضح است که ساختار شکنی و تغییرات (که خلاقیت خاص خودش را می طلبد) در قالب های بیانی

    در ساخت زیبا و موثر است. شما تا دلت می خواهد وقتی می خواهی خلق کنی بشکن هر چیزی را در

    حقیقت هیچ مانعی سد راه ساختن نیست.

    در اغلب هنرها به هنر آموز در مراحل اولیه خلق اثر یاد می دهند که آزادانه و بی قید باشند. اما در مراحل بعد از خلق و به تناسب شیوه بیان در قالب های مشخصی اثر را بررسی میکنند.

    آن تنظیم است که قانون دارد نه ساختن. بداهه ها در ناخود آگاه وجود دارند و تا جایی که من از یکی از اساتیدم (دکتر ایرانمنش) جویا شدم قوانین خاصی برای improvisation مشخصا نیافته اند.

    اگر عنوان تاپیک روشهای تنظیم می بود بهتر نبود؟یا اینکه چجوری تنظیم کنیم.

    و حدس می زنم هیچ شخصی در ناخوداگاهش قانون شکنی وجود نداره. مثال نقض بیاورید؟
    rumour:
    شما باید از اصول موسیقی اتلاع داشته باشید وگر نه نمی دونی چی هست که بخوای بشکنیش. به نظر من قواعد و تئوری در درجه ی اول اهمیته. اگر یه جایی گیر کنی می تونی با این ها از رد بشی وگر نه کار خیلی سختیه.

    و تاپیک به این جا رسید
    دوستان شرمنده همین طوریشم خیلی کاره بدی کردم که از روی یک تاپیک کپی زدم
    سعی شد اکثر مطالب مهم منتقل بشه ولی دیگه بعضی پست ها منتقل نشدن شرمنده

    خوب می تونین ادامه بدین:
    و بالاخره صبح شد!
    اما دیدین من هم فراموش شدم!!!!

  16. #10
    maryam21 آواتار ها
    دوست خوب

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    دوست خوب
    شماره عضویت
    20583
    تاریخ عضویت
    Oct 2009
    سن
    28
    نوشته ها
    223
    میانگین پست در روز
    0.04
    تشکر از پست
    48
    332 بار تشکر شده در 145 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 4/1
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    15

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    موسيقي از نظر من به دو بخش تقسيم ميشه اولي مثل نوازندگي و ... دومي مثل اهنگ سازي و...
    فيزيك كوانتوم ميگه هر چيزي حتي كوچكترين ذرات درون اتم هم بدون ذهن هيچ هستن و خيال واهي حالا يه سوال از خوتون ممكنه ذهني باشه و علمي نباشه درونش؟ نه يعني ما با ذهنمون به سوي يادگيري سازمون ميريم و ياد ميگيريم كه ساز بزنيم بعد اين كه ياد گرفتيم بقيه ش ميشه هنر كه از همون علم قبلي كه داشتيم براش استفاده ميكنيم
    اما بخش دوم كاملا بر عكس اون علمه كه براي موفق بودن درش بايد ياد بگيري كه هنر چيه يعني با هنر شروع ميشه و به علم ميرسه و اين علمه كه پيش ميره
    حالا اون اثري كه ما گوش ميديم چيه؟ يه تركيب 50-50 از هنر و موسيقي هستش نه هنر بدون علم نه علم بدون هنر

  17. 2 کاربر برای این پست از maryam21 تشکر کرده اند:


  18. #11
    forever آواتار ها
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    11675
    تاریخ عضویت
    Oct 2008
    سن
    33
    نوشته ها
    684
    میانگین پست در روز
    0.12
    تشکر از پست
    1,331
    1,704 بار تشکر شده در 581 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 5/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    16

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    موسیقی، زبان نت برای ایجاد آرامش و تسلط است.


    هميشه حرفي را بزن که بتواني بنويسي، چيزي را بنويس که بتواني امضايش کني و چيزي را امضا کن که بتواني پايش بايستي...

  19. 2 کاربر برای این پست از forever تشکر کرده اند:


  20. #12
    moein babayee آواتار ها
    کاربر فعال انجمن

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر فعال انجمن
    شماره عضویت
    19140
    تاریخ عضویت
    Sep 2009
    نوشته ها
    463
    میانگین پست در روز
    0.09
    تشکر از پست
    1,300
    980 بار تشکر شده در 355 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 1/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    15

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    دوستان به نظر من بازم این دعوا خطاست!

    ما همون داریم می گیم که موسیقی یک راه پیاده کردن احساساته که زیر شاخه ای از هنره
    فقط هی نگارشش رو تغییر می دیم!

    لطفا برین سره اصل مطلب (تو موسیقی بیان قوانین اشتباهه یا نه؟ یعنی کاری که من کردم و اون تاپیک رو باز کردم غلطه؟)
    برای اینکه دقیق بفهمین چی می گم لطفا اون 3، 4 تا پست بالا(صفحه اول) رو بخونین تا سررشته ی کلام دستتون بیاد

    ممنون
    و بالاخره صبح شد!
    اما دیدین من هم فراموش شدم!!!!

  21. کاربران زیر از moein babayee به خاطر این پست تشکر کرده اند:


  22. #13
    Sina_Yanni آواتار ها
    کاربر نمونه

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر نمونه
    شماره عضویت
    21557
    تاریخ عضویت
    Dec 2009
    سن
    32
    نوشته ها
    908
    میانگین پست در روز
    0.17
    تشکر از پست
    3,681
    3,494 بار تشکر شده در 917 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 18/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    15

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    موسیقی یعنی زبان مشترک بین انسان ها
    انسان قدر سه نعمت را ، وقتی از دست میدهد ، میفهمد :
    سلامتی ، امنیت ، پدر و مادر .
    حضرت علی ( ع )

  23. 2 کاربر برای این پست از Sina_Yanni تشکر کرده اند:


  24. #14
    moein babayee آواتار ها
    کاربر فعال انجمن

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر فعال انجمن
    شماره عضویت
    19140
    تاریخ عضویت
    Sep 2009
    نوشته ها
    463
    میانگین پست در روز
    0.09
    تشکر از پست
    1,300
    980 بار تشکر شده در 355 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 1/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    15

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    نقل قول نوشته اصلی توسط Sina Yanni [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
    موسیقی یعنی زبان مشترک بین انسان ها
    ُسینا جان 100% مخالفم

    اگه موسیقی رو زبان معنا کنیم یعنی هر کسی که این زبان رو داره هم می تونه راحت اونو بنویسه و هم بخونه که این دو کار رو با هم همین الان کمتر کسی می تونه انجام بده حتی اون گنده هاشون

    بهرحال می شه موسیقی رو زبان معنا کرد ولی نمی شه گفت مشترکه بین همه ی انسان ها
    ویرایش توسط moein babayee : Tuesday 22 December 2009 در ساعت 07:56 AM دلیل: غلط املائی! از هر غلط 10 مرتبه
    و بالاخره صبح شد!
    اما دیدین من هم فراموش شدم!!!!

  25. کاربران زیر از moein babayee به خاطر این پست تشکر کرده اند:


  26. #15
    smile2life آواتار ها
    کاربر انجمن

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر انجمن
    شماره عضویت
    8062
    تاریخ عضویت
    Aug 2008
    نوشته ها
    54
    میانگین پست در روز
    0.01
    تشکر از پست
    113
    130 بار تشکر شده در 43 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 0/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    16

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    فکر کنم منم باید پست آخرم رو بیارم این جا، ببینید بحث من این هستش:

    نقل قول نوشته اصلی توسط smile2life [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
    ‏‏اتفاقاً معین درست میگه، اگه استاد عرضه داشت، خودش کار می‏داد بیرون. کسی که استاده یا انقدر پیر شده که کار ازش برنمیاد، (با تدریس و در اختیار قرار دادن دانش و تجربه‏هاش که قیمت ندارند ادامه میده. واقعاً قابل تقدیره) یا این که می‏خواد خرج و مخارج خودش رو در بیاره. (مگه بده؟)
    در ضمن، استاد داریم تا استاد. همه که مثل هم نیستن. مثلاً خود alone composer! خب اگه من الان بهش بگم، آقا من هیچ پولی ندارم به شما بدم، صد البته قبول می‏کنه من شاگردش بشم و به من کیبورد یاد بده. مگه نه؟! چرا می‏خندی؟ خب بگو آره تا بقیه بدونن شما نیتت پاکه. (خب من از کِی بیام سر کلاس؟ همین چهارشنبه خوبه؟)

    نقل قول: نوشته اصلی بوسیله arch
    و حدس می زنم هیچ شخصی در ناخوداگاهش قانون شکنی وجود نداره. مثال نقض بیاورید؟
    اوهوم... دقیقاً. عالی بود.
    بعضی‏ها کلاً بحث رو عوض کردند. بحث این بود که این قواعد وجود دارند، کسی هم قرار نیست اونا رو بشکنه (که اگه بتونه کار بدی هم نکرده) ، ولی لازمه اون این همه سال آموزش رسمی نیست. (میدونی چرا بتهوون بیشتر آهنگ نساخت؟ چون استاد تئوریش میگفت نت باید برای ساز نوشته بشه، ولی استاد پیانوش می‏گفت نه ساز باید نت رو بسازه. بحث خیلی بالا گرفته بود، بیچاره بتهوون مونده بود حرف کیو گوش بده. آخر سر با پا در میونیه استاد ویولنش و استاد سینتی سایزرش (!) ، یه کم کوتاه اومدن ولی خب این شد که بتهوون دیگه آهنگ نساخت البته با مشورت استاد ترومپتش)
    من می‏خواستم برم گیتار الکتریک یاد بگیرم، رفتم چندتا آموزشگاه سر زدم. گفتم من می‏خوام گیتار الکتریک یاد بگیرم. (حالا این که طرف خودش هم بلد نبود و می‏گفت بیا من بهت گیتار پاپ و سلفژ یاد می‏دم، به کنار) ازشون پرسیدم چقد طول میکشه؟ هیچ جوابی براش نداشتن. یعنی چی؟ من فقط یه کلاس ثبت نام کنم و بیام دیگه... مادام‏العمر؟ تا جیب استادمونو پر کنم؟ یه حقوق ماهیانه براش تا بازنشستگی کنار بذارم! ؟
    عزیز، من دوست دارم دقیقاً بدونم چقد طول میکشه تا کلاسم تموم بشه؟ کی یاد می‏گیرم؟ کی می‏تونم برم برای خودم (مستقل از شما) آهنگ بسازم؟ قراره برای „هر جلسه یه جمله جدید” تا آخر یه هنرجو بمونم و هنر بجویم تا به گور برسم؟!
    جالبه تمام این کلاس گذاشتن‏ها هم از این کلاس رفتن‏ها نشأت می‏گیره!!! وقت بحث راجع به این یکی رو ندارم.

    ولی جدا از این‏ها برای سازها حتماً استاد لازمه، قرار نیست مثل کسی که گیتار رو اختراع کرده، تمام چیزا رو خودت روش امتحان کنی و با گیتارت کُشتی بگیری تا یاد بگیری. ولی تئوری تو ذهن هر کسی چسبیده، یه قانونی هم براش درست کردند. شما با یه کتاب مثل کتابی که آقا معین معرفی کردند، می‏تونی راحت کار آهنگسازی رو شروع کنی. بقیه چیزا مثل صدابرداری یا میکس و مستر رو تو کتاب و اینا فکر نکنم پیدا کنی، باید کنار کسایی که کار کردند باشی، ببینی و یاد بگیری. یا یه همچین جایی بپُرسی. البته برای سولو کارها. وگرنه کسی که فقط می‏خواد یه نوازنده عالی باشه، نیازی به دونستن این چیزا نیست.

    راستی یه بیست برای arch خان، خیلی عالی گفتی، تمام حرفاتو قبول دارم. الکی که نیست یکی میشه مسئول بخش کیبورد ولی ما هنوز اندر خم یک کاربر جدید هستیم!



    فعلاً

    با تشکر از همه کسایی که جواب دادن ولی خب خیلی کمه، هنوز به جواب نرسیدیم. ادامه بدید.
    در ضمن معین جان فکر کنم هم عنوان پست و سؤالی که مطرح کردم، خیلی برای شروع خوب بودن. بعدش هم کی گفته زبان نیست؟ وقتی من بدون دانش موسیقی با دهنم سوت می‏زنم، این استفاده از زبان بدون یادگیری خط اون نیست؟ وقتی هر کسی هر جای دنیا با شنیدن یک آهنگ غمگین، دلمرده میشه، این زبان نیست؟

    خب تا این جا که نصفی گفتن هنر و احساساته، نصفی هم گفتن علم و صنعته!
    ببینیم چی میشه...!
    ویرایش توسط smile2life : Tuesday 22 December 2009 در ساعت 06:12 AM دلیل: نقل قولم پاک شده بود
    نت آهنگ، به من زبان موسیقی آموخت!

  27. کاربران زیر از smile2life به خاطر این پست تشکر کرده اند:


  28. #16
    smile2life آواتار ها
    کاربر انجمن

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر انجمن
    شماره عضویت
    8062
    تاریخ عضویت
    Aug 2008
    نوشته ها
    54
    میانگین پست در روز
    0.01
    تشکر از پست
    113
    130 بار تشکر شده در 43 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 0/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    16

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    نقل قول نوشته اصلی توسط alone_composer [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
    دوست عزیز سلام. موسیقی هنر بیان احساسات با ابزار صداهاست.

    در ضمن هنر و علم مرز خیلی جداگانه ای ندارند! شما لطفا اول (علم و دانش) رو تعریف کنین تا من به شما ثابت کنم که هنر (زیر مجموعه ای) از علم و دانش بشری است.

    ساخت یک اثر هنری موسیقیایی یک کار کاملا تولیدی و (مهندسی) هست + احساس، سلیقه و هنرمندی. به عنوان کسی که رشته دانشگاهی ام مهندسی بوده ولی بیست و اندی سال هست که موسیقی کار می کنم و اکنون هم مشغول تدریس آهنگسازی ارکستراسیون و کنتر پوان هستم تشابه های کاملا دقیقی می بینم بین مهندسی و آهنگسازی.

    در هر دو مورد ما مشغول (خلق) (یک سیستم دقیق و منظم) هستیم.

    طبیعی است که تا این علم (خودآگاه یا ناخودآگاه!) فرا گرفته نشود اثر ساخته شده فاقد ارزش هنری در مقیاس (علمی) است.

    مثالی می زنم: همه ما در دوران کودکی نقاشی می کشیدیم! اولین نقاشی های ما فقط چندتا خط خطی ساده بودن! درسته که این نقاشی ها برای (((((((ما))))))) بی نهایت ارزشمند است اما هیچگاه نمی توان به دید یک اثر (هنری) به آن نگریست! اثر هنری وقیتی حاصل می شود که به طور سیستماتیک و کاملا علمی آموخته شود.

    اما در آخر: شما گفته بودین که از وقتی علم موسیقی رو فرا گرفتین دیگر از موسیقی هایی که قبلا گوش می دادید (لذت) نمی برید و (از این رو) احساس بدی دارین و معتقدین که نباید موسیقی رو با علم در آمیخت. اتفاقا بر عکس! شما باید (خوشحال) باشید که الان نمی توانید از هر موسیقی لذت ببرید! این که بد نیست (؟)

    مثل این هست که شما تا امروز از خوردن چیبس لذت می بردید ولی حالا فهمیدید که روغن مانده موجود در چیبس (سرطان زا) است و ارزش غذایی آن بسیار پایین! حال از خوردن آن بدتان می آید آنوقت ناراحتید و دیگر چیبس نمی توانید بخورید! حال به ارزش چلوکباب (مثلا شوخی) پی برده اید. این خیلی خوب است. چرا به جای اینکه از این موضوع خوشحال باشید علم خود را زیر سوال می برید؟
    خیلی خوب بود، مرسی.
    خودت اول خیلی خوب گفتی، موسیقی هنر بیان احساسات با صداهاست.

    من میگم این موسیقی هنر بوده، کاملا از روی احساسات بوده، وقتی طی سالیان دراز استفاده شده، یه سری از این ها به صورت قاعده دراومده که شده علم. پس این علم همون هنر گذشتگان بوده که حالا به قواعد تبدیل شده.

    درمورد نقاشی، کی ارزش نقاشی رو معیّن می‏کنه؟ من می‏گم نقاشی بچگی‏های ما قشنگ‏تره. (چون سبکش فراواقعگرایانه است!)

    در مورد لذت بردن از موسیقی:
    آخه من چیبس دوست دارم! دوست ندارم لذتی رو که از چیپس خوردن به دست میاوردم رو حالا به خاطر این که سرطان‏زاست کنار بذارم.
    من چیپس خودم رو می‏خوام...!!!
    ویرایش توسط smile2life : Tuesday 22 December 2009 در ساعت 06:14 AM
    نت آهنگ، به من زبان موسیقی آموخت!

صفحه 1 از 6 12345 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. سوال در مورد دستگاه های موسیقی ایرانی
    توسط wind2000 در انجمن کلاسیک ايراني
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: Tuesday 1 September 2009, 02:45 PM
  2. قطعات ساده برای گیتار الکتریک
    توسط montreux در انجمن گیتار الکتریک
    پاسخ: 10
    آخرين نوشته: Tuesday 15 July 2008, 07:20 AM
  3. پاسخ: 8
    آخرين نوشته: Tuesday 19 February 2008, 04:18 PM

علاقه مندي ها (Bookmarks)

علاقه مندي ها (Bookmarks)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •