لیست کاربران برچسب شده در تاپیک

نمایش نتایج: از 1 به 1 از 1

موضوع: گوشه ها و مقامها

  1. #1
    alireza_amirsamimi آواتار ها
    کاربر نمونه

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر نمونه
    شماره عضویت
    604
    تاریخ عضویت
    Feb 2007
    نوشته ها
    688
    میانگین پست در روز
    0.11
    تشکر از پست
    311
    1,238 بار تشکر شده در 470 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 18/0
    Given: 1/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض گوشه ها و مقامها


    0 Not allowed! Not allowed!
    آیا اسم یک گوشه صرفاً یک اسم است؟ آیا به فرض گوشه های „مخالف سه گاه” ، „بختیاری” ، „بسته نگار” ارزشی یکسان دارند؟ از کجا می توان نظام نهفته در گوشه های ردیف و شباهت ها و تفاوت های خاص آنها را درک کرد؟

    سوالاتی این چنینی باعث می شوند که به تقسیم بندی گوشه ها بپردازیم. همان طور که مشخص است برخی گوشه ها در شناساندن یک دستگاه ودستگاه و درجات مختلف آن نقش کلیدی دارند.

    برخی گوشه ها از حالتی مشخص برخوردارند و می توانند در دستگاه های مختلف تکرار شوند. برخی گوشه ها ظاهراً از موسیقی مناطق مختلف وارد ردیف شده اند و برخی نیز ارتباطی تنگاتنگ با شعر و به ویژه وزن های خاص شعری دارند. این است که پس از جداسازی فرودها که کارکتری منحصر به فرد و ویژه دارند و باید به طور جداگانه مورد بحث قرار گیرند، به یک تقسیم بندی کلی از گوشه ها می رسیم:


    ۱) گوشه های مقامی:

    لفظ مقام در اینجا معنای دوگانه دارد. یکی اینکه این گوشه ها نسبت خاصی با مقام های اصلی موسیقی ایرانی دارند. دوم اینکه نسبت به گوشه های دیگر از جایگاه و مقام خاص تری برخوردارند. گوشه های مقامی گوشه هایی هستند که در یک دستگاه تاکید در نشان دادن و نمایاندن درجه خاصی از گام آن دستگاه را دارند. حتی اگر به وجود داشتن گام در موسیقی ایرانی قائل نباشیم، می توان باز هم وجود گوشه های مقامی را توجیه نمود. یک گوشه مقامی در یک دستگاه نسبت خاصی با اولین و مهمترین مقام آن دستگاه دارد. به عنوان مثال در دستگاه سه گاه، مقام مبدأ، همان سه گاه است (چیزی که اغلب به عنوان درآمد سه گاه شناخته می شود). زابل گوشه ای مقامی است که شاهد آن درجه سوم گام سه گاه است. به عبارت دیگر، شاهد زابل به اندازه فاصله سوم نیم بزرگ بالاتر از شاهد سه گاه است. همان گونه که ملاحظه کردید تعبیر دوم، فارغ از گام و درجات ناشی از آن می باشد. اما به نظر می رسد برای سادگی گفتار، بهتر است از همان سیستم درجه بندی گام ها استفاده گردد.



    گوشه مقامی به هر کجا فرود بیابد، متعلق به آن مقام خواهد بود. به عنوان مثال مقام ابوعطا به شور فرود می آید؛ بنابر این ابوعطا به شور تعلق دارد. یا مقام بیداد به همایون فرود می آید؛ بنابر این به همایون تعلق دارد. به این ترتیب مشخص می شود که در ردیف، مقام ها بر دو نوع کلی هستند. دسته اول مقام هایی می باشند که مقام های دیگر به آنها فرود می آیند و بدین دلیل از اهمیت و مرکزیت خاصی برخوردار می گردند. همین امر سبب می گردد که نام دستگاه ها را بر اساس نام همین مقام ها تعیین کنیم. مقام های شور، سه گاه، چهارگاه، همایون، ماهور، نوا و ... به دلیل فرود پذیری خاصی که دارند عنوان دستگاه را به خود اختصاص داده اند. در صورتی که مقام هایی مانند بیداد، حجاز، دلکش، و مخالف علی رغم گستردگی که دارند به مقام هایی دیگر فرود می آیند (نت فرود آنها با شاهدشان تفاوتی بیشتر از یک درجه دارد.) این مقام ها را که به صورت گوشه های مهم دشتگاه ها مطرح هستند، مقام های تابع یا فرعی نیز می توان نامید. البته باید توجه داشت که ویژگی اصلی یا فرعی بودن با توجه به معیارهای موجود در ردیف های کنونی تعیین می شود. چه بسا که در گذشته مقامی مانند حجاز یا نهفت اهمیتی بسیار بیشتر از امروز داشته و نیازی به فرود آمدن در مقامی دیگر نداشته است.

    حال برای روشن شدن ارتباط مقام های مختلف با یکدیگر، مقام های کاربردی تر ردیف موسیقی ایرانی را با ذکر درجه شان نسبت به مقام مبدأ نام می بریم:

    ۱- دستگاه شور: درآمد شور (۱) ، درآمد رهاوی (۲) ، ترک (۳) ، ابوعطا (۴) ، شهناز (۵) ، حجاز (۵) ، بیات کرد (۵) ، دشتی (۵) ، عشاق (۸).

    باید این نکته را ذکر کرد که در شور به علت وسعت و تعداد گوشه ها، از شور چهار پرده بالاتر نیز استفاده می شود و بسیاری از مقام های شور در همان شور چهار پرده بالاتر فرود می آیند. اگر شور مبدأ، را شور سل فرض کنیم، شور دوم در پرده دو خواهد بود. مقام های شور دوم عبارتند از:

    درآمد رضوی (1) ، قرچه (1) ، رضوی (4) ، بزرگ (5) ، حسینی (5) ، ملک حسینی (8).

    قابل ذکر است که در حال حاضر مقام ترک بندرت روی شور فرود می آید و می توان آن را تا حد زیادی مستقل در نظر گرفت. از سوی دیگر افشاری در پرده های مختلف فرود می آید و در نظر گرفتن مبدائی خاص برای آن دشوار است.

    ۲- دستگاه همایون: درآمد همایون (۱) ، فرود (۱) ، چکاوک (۴) ، شوشتری (۴) ، بیداد (۵) ، اوج (۸).

    در حال حاضر بیات اصفهان و بیات شیراز بندرت در مقام همایون فرود می آیند و فرودهای خاص خود را دارند. بنابراین می توان آن دو مقام را نیز در حد خود مستقل فرض کرد.

    ۳- دستگاه نوا: درآمد نوا (۱) ، بیات راجع (۲) ، نیشابورک (۳) ، نهفت (۵).

    ۴- دستگاه سه گاه: درآمد سه گاه (۱) ، زابل (۳) ، مویه (۴) ، حصار (۵) ، مخالف (۶) ، مغلوب (۸).

    ۵- دستگاه چهارگاه: درآمد چهارگاه (۱) ، زابل (۳) ، مویه (۴) ، حصار (۵) ، مخالف (۶) ، مغلوب (۸).

    ۶- دستگاه ماهور: درآمد ماهور (۱) ، گشایش (۲) ، حصار (۴) ، شکسته (۵) ، دلکش (۵) ، عراق و نهیب (۸) ، راک (۸).

    البته دستگاه ماهور نیز مانند شور مقام های زیادی را در بر می گیرد و فرود های دو گانه ماهور، این نکته را به ذهن متبادر می کند که ظاهراً پس از اجرای چند مقام در ماهور مبدأ، ماهور دیگری در چهار و نیم پرده بالاتر آغاز می گردد و مقام هایی مانند دلکش، خاوران، طرب انگیز و راک به ماهور دوم تعلق دارند.



    نباید تصور شود که دانستن صرفاً یک عدد (اینکه شاهد آن مقام چه نتی است) می تواند برای نشان دادن ویژگی های یک مقام کافی باشد. عوامل بسیار دیگری از جمله نت های متغیر، ایست ها و گردش خاص ملودی یک مقام همگی در شناساندن آن نقش بسزایی دارند.


    ۲) گوشه های حالتی:

    گوشه های خاصی هستند که به مقام و دستگاه خاصی تعلق ندارند و عبارت موسیقایی مشخصی که حالتی بخصوص دارند باعث شناخته شدن آنها می گردد. برای درک بهتر شاید لازم باشد گوشه های حالتی را در دو قسمت بررسی کنیم:

    ۱- گوشه های حالتی با ریتم خاص: عبارت موسیقای که در این گوشه ها قابل تشخیص می باشد واجد ریتم بخصوصی است. ریتمی که می تواند در مقام ها و دستگاه های مختلف تکرار شود. گاهی این ریتم با وزن های شعری کوتاهی مطابقت دارد. به عنوان مثال ریتمی که گوشه کرشمه دارد با وزن شعر „ندانمت به حقیقت که در جهان به چه مانی” مطابقت دارد. مهمترین گوشه های حالتی از این نوع عبارتند از:

    کرشمه (که خود واجد چندین واریاسیون می باشد) ، نغمه، زنگوله، پنجه شعری، پنجه کردی.

    ۲- گوشه های حالتی با حرکت ملودیک خاص: در این گوشه ها صرفاً ریتم موسیقی نیست که ایجاد کننده حالت می باشد؛ بلکه حرکت خاص ملودی نیز در ایجاد آن حالت خاص دخالت دارد. به عنوان مثال در بسته نگار نوع اول، باید از نت اول حرکتی به نت زیرین صورت گیرد و سپس از آن نت دوباره به نت اول بازگشت شود. تکرار این موتیف است که حالت بسته نگار را ایجاد می کند. مهمترین گوشه های حالتی با ملودی خاص عبارتند از:

    بسته نگار، بال کبوتر، پروانه، محیر، اوج و حضیض، حزین.

    ۳- گوشه هایی با اسم خاص: بسیاری از گوشه ها ریشه در زمان ها و مکان های دور دست دارند و شاید بهترین راه برای شناسایی این گوشه ها استفاده از اسم خاص آنها باشد. ابتدا نام گوشه هایی برده می شود که به خاستگاه مکانی خاصی اشاره می کنند:

    دشتستانی، گیلکی، دیلمان، بیدگانی، کوچه باغی، حاجیانی، دزفولی، شوشتری، بختیاری، خوارزمی، خاوران، نیشابورک، ماوراءالنهر، آذربایجانی.

    البته گوش های دیگری نیز بر مبنای اسامی خاص در ردیف موسیقی ایرانی وارد شده اند. برخی از این گوشه ها ریشه ای عربی دارند: ابوالچپ، مبرقع، معربد، بوسلیک، بحر نور، روح الارواح. برخی ریشه ای قومی یا مذهبی دارند: گبری، مسیحی، آشوراوند، قجر، عشیرون. برخی نیز احتمالاً به موسیقی دوران ساسانیان اشاره می کنند: خسروانی، نوروز، سپهر.

    ۴- گوشه های وزن شعری: گوشه های نسبتاً بلندی هستند که با اشعار خاصی (که اغلب وزن شعری بخصوصی دارند) پیوند مشخصی برقرار ساخته اند. با حذف کردن شعر و وزن آن، این گوشه ها معنای خاص خود را از دست می دهند. برخی از این گوشه ها عمومی ترند و در بیشتر مقام ها و دستگاه ها ممکن است وجود داشته باشند. مانند مثنوی که وزن بخصوصی بر آن حکمفرماست و در بیشتر دستگاه ها وجود دارد. مثنوی های سه گاه و چهارگاه را حدی، پهلوی و رجز می نامند. ساقی نامه و صوفی نامه از دیگر گوشه های وزن شعری هستند که اولی در ماهور و دومی در همایون اجرا می گردد. شاید بتوان لیلی و مجنون را از گوشه های وزن شعری دانست. اصراری بر آن نیست که تمام گوشه های ردیف به نوعی وارد یکی از تقسیم بندی های خاص شوند و در آنجا ثابت بمانند. بلکه منظور این بوده که در مورد کارکرد و فلسفه وجودی هر گوشه تفکر بیشتری شود.

    به عنوان مثال مشخص نیست که شوشتری مقامی در همایون است و یا گوشه ای با اسم خاص (با توجه به نام آن). ولی حداقل انتظار نمی رود که برای کرشمه، شاهد و فرود و غیره در نظر گرفته شود. زیرا گوشه های حالتی تاکیدی در نمایاندن درجه خاصی ندارند (هر چند در بیشتر مقام ها ممکن است اجرا شوند). فایده دیگر تقسیم بندی فوق این است که امکان بررسی های کارشناسانه در قالب چهارچوب های گفته شده بیشتر می شود. به عنوان مثال مقام هایی که تعلق به جای خاصی ندارند (مانند افشاری) ، و یا مقام هایی که فرود های غیر طبیعی دارند (مانند دلکش و راک) و نیاز به بررسی های کارشناسانه دارند تا نسبت های خاص بین مقام های مختلف بهتر شناخته شود. از سوی دیگر زمان زیادی تا کشف جایگاه اصلی تمام گوشه های ردیف در این تقسیم بندی باقی مانده است. تقسیم بندی ارائه شده در این مقاله مانند نشان دادن کتابخانه ای با چهار قفسه بود که عجالتاً تعدادی از کتاب های پراکنده روی زمین (که روی هر یک نام یکی از گوشه های ردیف حک شده است) در درون قفسه های جای داده شده اند. هنوز کتاب های زیادی بر زمین باقی مانده است و شاید وظیفه تمام عزیزان موسیقی شناس ایرانی باشد که با دقت و حوصله جایگاه این کتاب ها را در قفسه های کتابخانه ردیف موسیقی ایرانی مشخص نمایند.



    منبع : چهار مضراب
    ویرایش توسط Hes_r : Sunday 15 November 2009 در ساعت 01:12 PM دلیل: تصحیح حرف "ف"

  2. 7 کاربر برای این پست از alireza_amirsamimi تشکر کرده اند:


  3. # ADS
     

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندي ها (Bookmarks)

علاقه مندي ها (Bookmarks)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •