لیست کاربران برچسب شده در تاپیک

صفحه 13 از 228 نخستنخست ... 3910111213141516172363113 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از 193 به 208 از 3633

موضوع: شعر های عاشقانه

  1. #193
    Mehraneh آواتار ها
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    20386
    تاریخ عضویت
    Oct 2009
    نوشته ها
    1,142
    میانگین پست در روز
    0.22
    تشکر از پست
    2,107
    3,189 بار تشکر شده در 1,048 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    3 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 18/0
    Given: 3/0
    میزان امتیاز
    16

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    نگاه کن به درخت
    هزار شاخه ، چو آغوش-باز کرده به شوق-
    که آسمان را ، مانند جان به بر گیرد.
    ولی دریغ که ابراز عشق را ، با او
    به صد هزار زبانش که هست، نتواند.
    خموش می ماند.
    نگاه کن به پرنده ، که با هزار سرود
    به روی شاخه ، لب بام،
    با هزار سرود
    برای دوست
    برای آنکه نگاهش به اوست میخواند.
    به رودِ مست نگه کن که عاشق دریاست
    به شوق آن که کند راز خود به او ابراز
    به عشق آن که به آن بیکران بپیوندد
    چگونه نعره زنان ، مست ، پیش می راند.
    به من نگاه کن ای جان ، چگونه ، در همه حال
    صبورتر ز درخت
    گشوده دست به سویت ، ز عشق سرشارم
    پرنده وار به هر جا، به صد هزار سرود
    ترانه خوان توام ، با تو گرفتارم
    به سوی کوی تو ، دریای من! روان چون رود
    نفس زنان در آرزوی دیدارم
    دگر چگونه بگویم که دوستت دارم
    اگر تو نیز ندانی ، خدای می داند.
    آنجا که کلام باز می ماند ، موسیقی آغاز می شود...

  2. 2 کاربر برای این پست از Mehraneh تشکر کرده اند:


  3. #194
    Mehraneh آواتار ها
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    20386
    تاریخ عضویت
    Oct 2009
    نوشته ها
    1,142
    میانگین پست در روز
    0.22
    تشکر از پست
    2,107
    3,189 بار تشکر شده در 1,048 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    3 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 18/0
    Given: 3/0
    میزان امتیاز
    16

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    هر چه زیبایی و خوبی که دلم تشنه اوست
    مثل گل، صحبت دوست
    مثل پرواز، کبوتر
    می و موسیقی و مهتاب و کتاب
    کوه، دریا، جنگل، یاس، سحر
    این همه یک سو، یک سوی دگر،
    چهره همچو گل تازه تو!
    دوست دارم همه عالم را لیک
    هیچکس را نه به اندازه تو!
    آنجا که کلام باز می ماند ، موسیقی آغاز می شود...

  4. کاربران زیر از Mehraneh به خاطر این پست تشکر کرده اند:


  5. #195
    Mehraneh آواتار ها
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    20386
    تاریخ عضویت
    Oct 2009
    نوشته ها
    1,142
    میانگین پست در روز
    0.22
    تشکر از پست
    2,107
    3,189 بار تشکر شده در 1,048 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    3 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 18/0
    Given: 3/0
    میزان امتیاز
    16

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    چندان که تو را جفا بود با من
    از دست غمت نمی کشم دامن
    ای کاش تو نیز با خبر بودی
    کان چشم سیه چه می کند با من
    من دل به بلا سپرده ام یا تو؟
    تو ترک وفا نموده ای یا من؟
    بازآ که به دامنت بیاویزم
    با چشم و دلی پر از تمنا من
    دور از تو به تنگنای تنهایی
    بنشسته، در انتظار فردا من
    جز رنج و ملال و درد و ناکامی
    با این که ندیده ام به دنیا من،
    دیدار تو را به جان و دل مشتاق
    تنها منم ای امید! تنها من.
    آنجا که کلام باز می ماند ، موسیقی آغاز می شود...

  6. کاربران زیر از Mehraneh به خاطر این پست تشکر کرده اند:


  7. #196
    Mehraneh آواتار ها
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    20386
    تاریخ عضویت
    Oct 2009
    نوشته ها
    1,142
    میانگین پست در روز
    0.22
    تشکر از پست
    2,107
    3,189 بار تشکر شده در 1,048 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    3 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 18/0
    Given: 3/0
    میزان امتیاز
    16

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    گر راست گفته اند که شیطان فرشته است
    چشم تو این نجیب سراپا فریب را
    شیطان سرشته است!
    وان چهره را که مثل کتاب مقدس است
    شیطان نوشته است
    هر خنده و نگاه تو- آیات این کتاب
    مانند آذرخش
    گوئی زآسمان
    بر من فرود آمده! ، بی رحم! ، بی امان!
    روزی هزار رکعت ،
    در پیش آن نگاه و تبسم
    من در نماز حیرت و حسرت
    استاده، گیج ، گم!
    دیری ست ، ای فرشته و شیطانِ توامان!
    ایمان من مرا
    از هر چه غیر توست درین دهر کنده است!
    خوش، در بهشت دوزخیانم فکنده است!
    آنجا که کلام باز می ماند ، موسیقی آغاز می شود...

  8. 2 کاربر برای این پست از Mehraneh تشکر کرده اند:


  9. #197
    Mehraneh آواتار ها
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    20386
    تاریخ عضویت
    Oct 2009
    نوشته ها
    1,142
    میانگین پست در روز
    0.22
    تشکر از پست
    2,107
    3,189 بار تشکر شده در 1,048 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    3 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 18/0
    Given: 3/0
    میزان امتیاز
    16

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    دیگر زمان زمانه مجنون نیست
    فرهاد
    در بیستون مراد نمی جوید
    زیرا بر آستانه خسرو
    بی تیشه ای به دست کنون سر سپرده است
    در تلخی تداوم و تکرار لحظه ها
    آن شور عشق
    عشق به شیرین را
    از یاد برده است
    تنهاست گردباد بیابان
    تنهاست
    و آهوان دشت
    پاکان تشنگان محبت
    چه سالهاست
    دیگر سراغ مجنون
    آن دلشکسته عاشق محزون رام را
    از باد و از درخت نمی گیرند
    زیرا که خاک خیمه ابن سلام را
    خادم ترین و عبدترین خادم
    مجنون دلشکسته محزون است
    در عصر ما
    عصر تضاد،عصر شگفتی
    لیلی دلاله محبت مجنون است
    ای دست من به تیشه توسل جو
    تا داستان کهنه فرهاد را
    از خاطرات خفته برانگیزی
    ای اشتیاق مرگ
    در من طلوع کن
    من اختتام قصه مجنون رام را
    اعلام میکنم.
    آنجا که کلام باز می ماند ، موسیقی آغاز می شود...

  10. 2 کاربر برای این پست از Mehraneh تشکر کرده اند:


  11. #198
    Mehraneh آواتار ها
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    20386
    تاریخ عضویت
    Oct 2009
    نوشته ها
    1,142
    میانگین پست در روز
    0.22
    تشکر از پست
    2,107
    3,189 بار تشکر شده در 1,048 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    3 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 18/0
    Given: 3/0
    میزان امتیاز
    16

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    در فصل برگ ریز
    آمد
    دلگیر
    چونان غروب غمزده پاییز
    و من ملال عظیمش را
    در چشمهای سیاهش
    خواندم
    رفتیم بی هیچ پرسشی و جوابی
    وقتی سکوت بود
    بعد زمان چه فاصله ای داشت
    دیدم که جام جان افق پر شراب بود
    من در آن غروب سرد
    مغموم و پر ز درد
    با واژه سکوت
    خواندم سرود زندگیم را
    شب می رسید و ماه
    زرد و پریده رنگ
    می برد
    ما را به سوی خلسه نامعلوم
    آنگاه عمق وجود خسته ام از درد
    با نگاه کاوید
    در بند بند سیال سرخ جاری خون را دید
    لرزید
    بر روی چتر سیاه گیسوی خود را ریخت
    آنگاه خیره خیره نگاهش
    پرسنده در نگاه من آویخت
    پرسید
    بی من چگونه ای لول ؟
    گفتم ملول
    خندید.
    آنجا که کلام باز می ماند ، موسیقی آغاز می شود...

  12. 2 کاربر برای این پست از Mehraneh تشکر کرده اند:


  13. #199
    Mehraneh آواتار ها
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    20386
    تاریخ عضویت
    Oct 2009
    نوشته ها
    1,142
    میانگین پست در روز
    0.22
    تشکر از پست
    2,107
    3,189 بار تشکر شده در 1,048 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    3 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 18/0
    Given: 3/0
    میزان امتیاز
    16

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    امشب
    خاک کدام میکده از اشک چشم من
    نمناک می شود ؟
    و جام چندمین
    از دست من نثاره خاک می شود ؟
    ای دوست در دشتهای باز
    اسب سپید خاطره ات را هی کن
    اینجا
    تا چشم کار می کند آواز بی بری ست
    در دشت زندگانی ما
    حتی
    حوا فریب دانه گندم نیست
    من با کدام امید ؟
    من بر کدام دشت بتازم ؟
    مرغان خسته بال
    خو کرده با ملال
    افسانه حیات نمی گویند
    و آهوان مانده به بند
    از کس ره گریز نمی جویند
    دیوار زانوان من کنون
    سدی ست
    در پیش سیل حادثه اما
    این سوی زانوان من از اشک چشمها
    سیلی ست سهمناک
    این لحظه لحظه های ملال آور
    ترجیع بند یک نفس اضطرابهاست
    افسانه ای ست آغاز
    انجام قصه ای
    اینجا نگاه کن که نه آغازی
    اینجا نگاه کن که نه انجامی ست
    این یک دو روزه زیستن با هزار درد
    الحق که سخت مایه بدنامی ست.
    آنجا که کلام باز می ماند ، موسیقی آغاز می شود...

  14. 2 کاربر برای این پست از Mehraneh تشکر کرده اند:


  15. #200
    Mehraneh آواتار ها
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    20386
    تاریخ عضویت
    Oct 2009
    نوشته ها
    1,142
    میانگین پست در روز
    0.22
    تشکر از پست
    2,107
    3,189 بار تشکر شده در 1,048 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    3 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 18/0
    Given: 3/0
    میزان امتیاز
    16

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    هر چند اینجا بهشت شاد خدایان است
    بی تو برای من
    این سرزمین غم زده زندان است
    در هر غروب
    در امتداد شب
    من هستیم و تمامت تنهایی
    با خویشتن نشستن
    در خویشتن شکستن
    این راز سر به مهر
    تا کی درون سینه نهفتن
    گفتن
    بی هیچ بک و دلهره گفتن
    یاری کن
    مرا به گفتن این راز بازیاری کن
    ای روی تو به تیره شبان آفتاب روز
    می خواهمت هنوز.
    آنجا که کلام باز می ماند ، موسیقی آغاز می شود...

  16. 2 کاربر برای این پست از Mehraneh تشکر کرده اند:


  17. #201
    Mehraneh آواتار ها
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    20386
    تاریخ عضویت
    Oct 2009
    نوشته ها
    1,142
    میانگین پست در روز
    0.22
    تشکر از پست
    2,107
    3,189 بار تشکر شده در 1,048 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    3 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 18/0
    Given: 3/0
    میزان امتیاز
    16

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    چه روزهایی خوب
    که در من و تو گل آفتاب می رویید
    به شهر شهره شعر و شراب می رفتیم
    به کشهکشان پر از آفتاب می رفتیم
    قلندرانه
    گریبان دردیه تا دامن
    به آستانه حافظ
    خراب می رفتیم
    و چشمهای تو با من همیشه می گفتند
    رها شو از تن خاکی
    از این خیال که در خیل خوابهای داری
    مرا به خواب مبین
    بیا به خانه من
    خوب من
    به بیداری
    به این فسانه شیرین به خواب می رفتیم
    و چشمهای سیاهت سکوت می آموخت
    ز چشمهای سیاهت همیشه می خواندم
    به قدر ریگ بیابان دروغ می گویی
    درون آن برهوت
    این من و تو ما مبهوت
    فریب خورده به سوی سراب می رفتیم .
    آنجا که کلام باز می ماند ، موسیقی آغاز می شود...

  18. 2 کاربر برای این پست از Mehraneh تشکر کرده اند:


  19. #202
    Mehraneh آواتار ها
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    20386
    تاریخ عضویت
    Oct 2009
    نوشته ها
    1,142
    میانگین پست در روز
    0.22
    تشکر از پست
    2,107
    3,189 بار تشکر شده در 1,048 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    3 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 18/0
    Given: 3/0
    میزان امتیاز
    16

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    لبخند چشم تو
    تنها دلیل من که خدا هست و این جهان زیباست
    وین حیات عزیز و گرانبها ست

    لبخند چشم توست
    هرچند با تبسم شیرینت آنچنان از خویش میروم که نمیبینمش درست
    لبخند چشم تو در چشم من وجود خدا را آواز میدهد
    درجسم من تمامی روح حیات را پرواز میدهد
    جان مرا که دوریت از من گرفته است

    شیرین و خوش دوباره به من باز میدهد


    فريدون مشيری
    آنجا که کلام باز می ماند ، موسیقی آغاز می شود...

  20. 2 کاربر برای این پست از Mehraneh تشکر کرده اند:


  21. #203
    Mehraneh آواتار ها
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    20386
    تاریخ عضویت
    Oct 2009
    نوشته ها
    1,142
    میانگین پست در روز
    0.22
    تشکر از پست
    2,107
    3,189 بار تشکر شده در 1,048 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    3 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 18/0
    Given: 3/0
    میزان امتیاز
    16

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    نمیدونم چی شدش
    پای خودنو یس چشمات
    روی کاغذ نگاهت
    یهو لرزیدش و لغزید و نوشتم:
    دوست دارم, عزیزم, دوست دارم
    به خدا دست خودم نیست
    دوست دارم
    چی میشه یه بار تو شهر قلب تو, پا بذارم
    آخه ظالم چی کار کنم
    دوست دارم
    دوست دارم
    ...
    نمیدونم چی شدش که جسارت کردم این بار
    دل به دریا زدم اینبار
    توی آخرین ترانه ام, قلبم از عشق نترسید و نوشتم:
    دوست دارم, عزیزم, دوست دارم
    به خدا دست خودم نیست
    دوست دارم
    چی میشه یه بار تو شهر قلب تو, پا بذارم
    آخه ظالم چی کار کنم
    دوست دارم
    دوست دارم
    ...
    توی آخرین ترانه ام, خط به خط از تو می گم
    به خدا دست خودم نیست
    همشون کار دله
    میدونم خیلی جسارت کردم اما , تو بدون
    که گناهش پای من نیست
    همش اصرار دله
    ...
    نمیدونم چی شدش
    پای خودنو یس چشمات
    روی کاغذ نگاهت
    یهو لرزیدش و لغزید و نوشتم:
    دوست دارم, عزیزم, دوست دارم
    به خدا دست خودم نیست
    دوست دارم
    چی میشه یه بار تو شهر قلب تو, پا بذارم
    آخه ظالم چی کار کنم
    دوست دارم
    دوست دارم
    آنجا که کلام باز می ماند ، موسیقی آغاز می شود...

  22. کاربران زیر از Mehraneh به خاطر این پست تشکر کرده اند:


  23. #204
    Mehraneh آواتار ها
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    20386
    تاریخ عضویت
    Oct 2009
    نوشته ها
    1,142
    میانگین پست در روز
    0.22
    تشکر از پست
    2,107
    3,189 بار تشکر شده در 1,048 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    3 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 18/0
    Given: 3/0
    میزان امتیاز
    16

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    آشناي غم تنهايي من



    داغ دستان مرا باور کن



    که براي تو چنين مي سوزد



    روح لغزنده شبهاي مرا باور کن



    که به ياد تو چنين مي شورد



    طپش قلب مرا باور کن



    که به نام تو چنين مي کوبد



    نازنين باور تنهايي من



    شعله قلب مرا باور کن



    رقص آتش شدن و بودن را



    تو بيا قاصدک بوته آرام خيال



    در ميان غم وغوغاي وصال



    مرگ مرداب مرا باور کن



    قصه عاشق صادق شدن ساحل را



    اي که فقدان تو عصيان من است



    غم تنهايي تو مرگ من است



    حاصل عمر تو بر جان من است



    نازنين عمر مرا باور کن
    آنجا که کلام باز می ماند ، موسیقی آغاز می شود...

  24. کاربران زیر از Mehraneh به خاطر این پست تشکر کرده اند:


  25. #205
    Mehraneh آواتار ها
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    20386
    تاریخ عضویت
    Oct 2009
    نوشته ها
    1,142
    میانگین پست در روز
    0.22
    تشکر از پست
    2,107
    3,189 بار تشکر شده در 1,048 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    3 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 18/0
    Given: 3/0
    میزان امتیاز
    16

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    چرا تو جلوه ساز اين

    بهار من نمي شوي

    چه بوده آن گناه من

    كه يار من نمي شوي

    بهار من گذشته شايد

    شكوفه جمال تو

    شكفته در خيال من

    چرا نمي كني نظر

    به زردي جمال من

    بهار من گذشته شايد

    تو را چه حاجت ؟ نشانه من ؟

    تو يي كه پا نمي نهي به خانه من

    چه بهتر آنكه نشنوي ترانه من

    نه قاصدي كه از من آرد

    گهي به سوي تو سلامي

    نه رهگذاري از تو آرد

    گهي براي من پيامي

    بهار من گذشته شايد

    ولي تو بي غم از غم شبانه من

    چو نشنوي زبان عاشقانه من

    خدا تو را از من نگيرد

    نديدم از تو گرچه خيري

    به ياد عمر رفته گريم

    كنون كه شمع بزم غيري

    بهار من گذشته شايد

    غمت چو کوهی ٫ به شانه من

    ولی تو بی غم از غم شبانه من

    چو نشنوي زبان عاشقانه من

    خدا تو را از من نگيرد

    نديدم از تو گرچه خيري

    به ياد عمر رفته گريم

    کنون که شمع بزم غیری

    بهارمن گذشته شاید
    آنجا که کلام باز می ماند ، موسیقی آغاز می شود...

  26. کاربران زیر از Mehraneh به خاطر این پست تشکر کرده اند:


  27. #206
    Mehraneh آواتار ها
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    20386
    تاریخ عضویت
    Oct 2009
    نوشته ها
    1,142
    میانگین پست در روز
    0.22
    تشکر از پست
    2,107
    3,189 بار تشکر شده در 1,048 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    3 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 18/0
    Given: 3/0
    میزان امتیاز
    16

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    منو با یه بوسه ببر تا ستاره بمونو یه لحظه نگام کن دوباره
    تو چشمای نازت یه دنیا امیده منو با یه بوسه ببر تا سپیده
    تو بودی که عشقو به قلبم سپردی منو تا به جشن شب و آینه بردی
    تو که باشی دنیا قشنگه همیشه دیگه حتی پرواز برام ساده میشه

    منو با یه بوسه ببر تا ستاره یه شب زیر باروون صدام کن دوباره
    بزار جون بگیرم از هرم نفسهات طلوعی به پا کن با آتیش دستات

    هنوز موهات توی خونه مونده نگاهت منو تا به ابرا رسونده
    تو همزاد نوری یه نور مقدس به تو دل سپردن چه آسون و سادس
    کمک کن که از عشق ترانه بسازم هزار بار دیگه به تو دل ببازم
    غمت رو به دست فراموشی بسپار بگو نازنینم که خوابی یا بیدار
    آنجا که کلام باز می ماند ، موسیقی آغاز می شود...

  28. کاربران زیر از Mehraneh به خاطر این پست تشکر کرده اند:


  29. #207
    Mehraneh آواتار ها
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    20386
    تاریخ عضویت
    Oct 2009
    نوشته ها
    1,142
    میانگین پست در روز
    0.22
    تشکر از پست
    2,107
    3,189 بار تشکر شده در 1,048 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    3 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 18/0
    Given: 3/0
    میزان امتیاز
    16

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    تن تو ظهر تابستونو به یادم میاره رنگ چشمای تو بارونو به یادم میاره
    وقتی نیستی زندگیم فرقی با زندون نداره قهر تو تلخیه زندونو به یادم میاره
    من نیازم تو رو هر روز دیدنه از لبت دوست دارم شنیدنه
    تو بزرگی مثه اون لحظه که بارون میزنه تو همون خونی که هر لحظه تو رگهای منه
    تو مثه خواب گل سرخی لطیفی مثه خواب من همونم که اگه بی تو باشه جون میکنه
    تو مثه وسوسه ی شکار یه شاپرکی تو مثه شوق رها کردن یه باد بادکی
    تو همیشه مثه یه قصه پر از حادثه ای تو مثه شادیه خواب کردنه یه عروسکی
    تو قشنگی مثه شکلایی که ابرا میسازن گلای اطلسی از دیدنه تو رنگ میبازن
    اگه مردای تو قصه بدونن که اینجایی برای بردن تو با اسب بال دار میتازن
    من نیازم تو رو هر روز دیدنه از لبت دوست دارم شنیدنه
    آنجا که کلام باز می ماند ، موسیقی آغاز می شود...

  30. کاربران زیر از Mehraneh به خاطر این پست تشکر کرده اند:


  31. #208
    Mehraneh آواتار ها
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    20386
    تاریخ عضویت
    Oct 2009
    نوشته ها
    1,142
    میانگین پست در روز
    0.22
    تشکر از پست
    2,107
    3,189 بار تشکر شده در 1,048 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    3 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 18/0
    Given: 3/0
    میزان امتیاز
    16

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    فرمانروای عشقم وقتی ازت میخونم
    سردار عشقمم اما تو باشی من میمونم

    بهم نگو دیوونه ام که خوب خودم میدونم
    که رسم و راه عشق رو سر از همه میدونم

    خدا خدا میکنم تو رو صدا میکنم
    به نام نامی عشق تو رو به تو نگاه میکنم

    واست دعا میکنم ببین چه ها میکنم
    محشر عاشقی رو واست به پا میکنم

    صاحب این دل تویی تموم جونم تویی
    تو هر ترانه ی من نغمه ی سازم تویی

    بازم میگی دیوونه ام که قدرتو میدونم
    الماس کوه نور و روی موهات میشونم

    بهم نگو دیوونه ام ... بهم نگو دیوونه ام !
    آنجا که کلام باز می ماند ، موسیقی آغاز می شود...

  32. کاربران زیر از Mehraneh به خاطر این پست تشکر کرده اند:


صفحه 13 از 228 نخستنخست ... 3910111213141516172363113 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. نت شور عاشقانه ( بیات اصفهان )
    توسط farazjoonam در انجمن ویولن
    پاسخ: 8
    آخرين نوشته: Monday 12 August 2019, 06:50 PM
  2. آهنگ های عاشقانه دنيا
    توسط Leon در انجمن پاپ
    پاسخ: 4
    آخرين نوشته: Thursday 28 May 2009, 11:58 AM
  3. پاسخ: 13
    آخرين نوشته: Thursday 23 October 2008, 07:25 AM

علاقه مندي ها (Bookmarks)

علاقه مندي ها (Bookmarks)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •