لیست کاربران برچسب شده در تاپیک

صفحه 218 از 228 نخستنخست ... 118168208214215216217218219220221222 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از 3,473 به 3,488 از 3633

موضوع: شعر های عاشقانه

  1. #3473
    morteza3164 آواتار ها
    یار همیشگی

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    یار همیشگی
    شماره عضویت
    23840
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    سن
    41
    نوشته ها
    1,200
    میانگین پست در روز
    0.23
    تشکر از پست
    2,434
    2,314 بار تشکر شده در 989 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 122/2
    Given: 4/1
    میزان امتیاز
    16

    پیش فرض دوستان اين اخرين فعاليت من در اين سايت ميباشد همه شما خوبان را به خداي بزرگ ميسپارم.يا حق


    0 Not allowed! Not allowed!
    دیر آمدی که دست ز دامن ندارمت




    جان مژده داده ام که چوجان در برارمت









    تا شویمت از آن گل عارض غبار راه



    ابری شدم ز شوق که اشگی ببارمت








    عمری دلم به سینه فشردی در انتظار



    تا درکشم به سینه و در بر فشارمت









    این سان که دارمت چو لئیمان نهان ز خلق



    ترسم بمیرم و به رقیبان گذارمت









    داغ فراق بین که طربنامه وصال



    ای لاله رخ به خون جگر می نگارمت









    چند است نرخ بوسه به شهر شما که من



    عمری است کز دو دیده گهر می شمارمت









    دستی که در فراق تو میکوفتم به سر



    باور نداشتم که به گردن درآرمت









    ای غم که حق صحبت دیرینه داشتی



    باری چو می روی به خدا می سپارمت









    روزی که رفتی از بر بالین شهریار




    گفتم که ناله ای کنم و بر سر آرمت



    شعر رديف و قافيه نميخواهد بوي آغوش تو هر ديوانه اي را شاعر ميكند ....


    www.elyasa.blogfa.com سایت اشعار الیاس

  2. 2 کاربر برای این پست از morteza3164 تشکر کرده اند:


  3. #3474
    sarveazad آواتار ها
    کاربر فعال انجمن

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر فعال انجمن
    شماره عضویت
    54002
    تاریخ عضویت
    Feb 2012
    سن
    35
    نوشته ها
    520
    میانگین پست در روز
    0.12
    تشکر از پست
    395
    748 بار تشکر شده در 365 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    2 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 120/8
    Given: 31/15
    میزان امتیاز
    13

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    عشق یعنی درد و محنت در درون...
    عشق یعنی یك تبلور یك سرود...
    عشق یعنی قطره و دریا شدن...
    عشق یعنی یك شقایق غرق خون...
    عشق یعنی زاهد اما بت پرست...
    عشق یعنی همچو من شیدا شدن...
    عشق یعنی همچو یوسف قعر چاه...
    عشق یعنی بیستون كندن بدست...
    عشق یعنی آب بر آذر زدن...
    عشق یعنی چون محمد پا به راه...
    عشق یعنی عالمی راز و نیاز...
    عشق یعنی با پرستو پرزدن...
    عشق یعنی رسم دل بر هم زدن...
    عشق یعنی یك تیمم یك نماز...
    عشق یعنی سر به دار آویختن...
    عشق یعنی اشك حسرت ریختن...
    عشق یعنی شب نخفتن تا سحر...
    عشق یعنی سجده ها با چشم تر...
    عشق یعنی مستی و دیوانگى...
    عشق یعنی خون لاله بر چمن...
    عشق یعنی شعله بر خرمن زدن...
    عشق یعنی آتشی افروخته...
    عشق یعنی با گلی گفتن سخن...
    عشق یعنی معنی رنگین كمان...
    عشق یعنی شاعری دلسوخته...
    عشق یعنی قطره و دریا شدن...
    عشق یعنی سوز نی آه شبان...
    عشق یعنی لحظه های التهاب...
    عشق یعنی لحطه های ناب ناب...
    عشق یعنی دیده بر در دوختن...
    عشق یعنی یك سلام و یك درود... شق یعنی در فراقش سوختن...
    عشق یعنی انتظار و انتظار...
    عشق یعنی هر چه بینی عكس یار...
    عشق یعنی سوختن یا ساختن...
    عشق یعنی زندگی را باختن...
    عشق یعنی در جهان رسوا شدن...
    عشق یعنی مست و بی پرو

    ا شدن...
    عشق یعنی با جهان بیگانگى...


    - - - Updated - - -

    عشق یعنی درد و محنت در درون...
    عشق یعنی یك تبلور یك سرود...
    عشق یعنی قطره و دریا شدن...
    عشق یعنی یك شقایق غرق خون...
    عشق یعنی زاهد اما بت پرست...
    عشق یعنی همچو من شیدا شدن...
    عشق یعنی همچو یوسف قعر چاه...
    عشق یعنی بیستون كندن بدست...
    عشق یعنی آب بر آذر زدن...
    عشق یعنی چون محمد پا به راه...
    عشق یعنی عالمی راز و نیاز...
    عشق یعنی با پرستو پرزدن...
    عشق یعنی رسم دل بر هم زدن...
    عشق یعنی یك تیمم یك نماز...
    عشق یعنی سر به دار آویختن...
    عشق یعنی اشك حسرت ریختن...
    عشق یعنی شب نخفتن تا سحر...
    عشق یعنی سجده ها با چشم تر...
    عشق یعنی مستی و دیوانگى...
    عشق یعنی خون لاله بر چمن...
    عشق یعنی شعله بر خرمن زدن...
    عشق یعنی آتشی افروخته...
    عشق یعنی با گلی گفتن سخن...
    عشق یعنی معنی رنگین كمان...
    عشق یعنی شاعری دلسوخته...
    عشق یعنی قطره و دریا شدن...
    عشق یعنی سوز نی آه شبان...
    عشق یعنی لحظه های التهاب...
    عشق یعنی لحطه های ناب ناب...
    عشق یعنی دیده بر در دوختن...
    عشق یعنی یك سلام و یك درود... شق یعنی در فراقش سوختن...
    عشق یعنی انتظار و انتظار...
    عشق یعنی هر چه بینی عكس یار...
    عشق یعنی سوختن یا ساختن...
    عشق یعنی زندگی را باختن...
    عشق یعنی در جهان رسوا شدن...
    عشق یعنی مست و بی پرو

    ا شدن...
    عشق یعنی با جهان بیگانگى...
    خدایا دستم به آسمانت نمی رسد، اما تو که دستت به زمین میرسد بلندم کن

  4. #3475
    sarveazad آواتار ها
    کاربر فعال انجمن

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر فعال انجمن
    شماره عضویت
    54002
    تاریخ عضویت
    Feb 2012
    سن
    35
    نوشته ها
    520
    میانگین پست در روز
    0.12
    تشکر از پست
    395
    748 بار تشکر شده در 365 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    2 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 120/8
    Given: 31/15
    میزان امتیاز
    13

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    مادر موسی چو موسی را به نیل
    در فکند از گفته رب جلیل
    خود ز ساحل کرد با حسرت نگاه
    گفت کی فرزند خرد بی گناه
    گر فراموشت کند لطف خدای
    چون رهی زین کشتی بی ناخدای
    گر نیارد ایزد پاکت به یاد
    آب، خاکت را دهد ناگه به باد
    وحی امد کین چه فکر با طل است
    رهرو ما اینک اندر منزل است
    پرده شک را بر انداز از میان
    تا ببینی سود کردی یا زیان
    ما گرفتیم آنچه را انداختی
    دست حق را دیدی و نشناختی؟
    در تو تنها عشق و مهر مادریست
    شیوه ما عدل و بنده پروریست
    نیست بازی کار حق، خود را مباز
    آنچه بردیم از تو باز آریم باز
    سطح آب از گاهوارش خوشتر است
    دایه اش سیلاب و موجش مادر است
    رودها از خود نه طغیان می کنند
    آنچه می گوییم ما، آن می کنند
    ما، به دریا حکم طوفان می دهیم
    ما به سیل و موج فرمان می دهیم
    نسبت نسیان به ذات حق مده
    بار کفر است این به دوش خود منه
    به که بر گردی ، به ما بسپاریش
    کی تو از ما دوست تر می داریش
    نقش هستس نقشی از ایوان ماست
    خاک و باد و آب سر گردان ماست
    قطره ای کز جویباری می رود
    از پی انجام کاری می رود
    ما بسی گم گشته باز آورده ایم
    ما بسی بی توشه را پرورده ایم
    میهمان ماست هر کس بی نواست
    آشنا با ماست چون بی آشناست
    ما بخوانیم ار چه ما را رد کنند
    عیب پوشیها کنیم ار بد کنند
    سوزن ما دوخت هر جا هر چه دوخت
    ز آتش ما سوخت هر شمعی که سوخت
    کشتی ای ز آسیب موجی هو لناک
    رفت وقتی سوی غرقاب هلاک
    بندها را تار و پود از هم گسیخت
    موج از هر جا که راهی یافت ریخت
    هرچه بود از مال و مردم را ببرد
    زان گروه رفته طفلی ماند خرد
    طفل مسکین چون کبوتر پر گرفت
    بحر را چون دامن مادر گرفت
    موجش اول وهله چون طومار کرد
    تند باد، اندیشه پیکار کرد
    بحر را گفتم دگر طوفان مکن
    این بنای شوق را ویران مکن
    در میان مستمندان فرق نیست
    این غریق خرد بهر غرق نیست
    صخره را گفتم مکن با او ستیز
    قطره را گفتم ، بدان جانب مریز
    امر دادم باد را ،کان شیر خوار
    گیرد از دریا ، گذارد در کنار
    سنگ را گفتم به زیرش نرم شو
    برف را گفتم که آب گرم شو
    صبح را گفتم به رویش خنده کن
    نور را گفتم دلش را زنده کن
    لاله را گفتم که نزدیکش به روی
    ژاله را گفتم که رخسارش بشوی
    خار را گفتم که خلخالش مکن
    مار را گفتم که طفلک را مزن
    رنج را گفتم که صبرش اندک است
    اشک را گفتم مکاهش کودک است
    گرگ را گفتم تن خردش مدر
    دزد را گفتم گلوبندش مبر
    بخت را گفتم جهان داریش ده
    هوش را گفتم که هوشیاریش ده
    تیرگیها را نمودم روشنی
    ترس ها را جمله کردم ایمنی
    ایمنی دیدند و نا ایمن شدند
    دوستی کردم مرا دشمن شدند
    کا رها کردند اما پست و زشت
    ساختند آیینه ها اما ز خشت
    تا که خود بشناختند از راه، جاه
    چاهها کندند مردم را به راه
    روشنیها خواستند اما ز دود
    قصر ها افراشتند اما به رود
    قصه ها گفتند بی اصل و اساس
    دزدها بگماشتند از بهر پاس
    جامها لبریز کردند از فساد
    رشته ها رشتند در دوک عناد
    درس ها خواندند اما درس عار
    اسبها راندند اما بی فسار
    دیو ها کردند و دربان و وکیل
    در چه محضر محضر حی جلیل
    وا رهاندیم آ ن غریق بی نوا
    تا رهید از مرگ شد صید هوا
    آخر آن نور تجلی دود شد
    آن یتیم بی گنه نمرود شد
    رزمجویی کرد با چون من کسی
    خواست یاری از عقاب و کرکسی
    برق عجب، آتش یسی افروخته
    وز شراری خانمانها سوخته
    خواست تا لاف خداوندی زند
    برج و باروی خدا را بشکند
    رای بد زد گشت پست و تیره رای
    سر کشی کرد و فکندیمش ز پای
    ما که دشمن را چنین می پروریم
    دوستان را از نظر چون می بریم
    آنکه با نمرود این احسان کند
    ظلم کی با موسی عمران کند
    این سخن پروین نه از روی هواست
    هر کجا نوریست ، ز انوار خداست

    - - - Updated - - -

    مادر موسی چو موسی را به نیل
    در فکند از گفته رب جلیل
    خود ز ساحل کرد با حسرت نگاه
    گفت کی فرزند خرد بی گناه
    گر فراموشت کند لطف خدای
    چون رهی زین کشتی بی ناخدای
    گر نیارد ایزد پاکت به یاد
    آب، خاکت را دهد ناگه به باد
    وحی امد کین چه فکر با طل است
    رهرو ما اینک اندر منزل است
    پرده شک را بر انداز از میان
    تا ببینی سود کردی یا زیان
    ما گرفتیم آنچه را انداختی
    دست حق را دیدی و نشناختی؟
    در تو تنها عشق و مهر مادریست
    شیوه ما عدل و بنده پروریست
    نیست بازی کار حق، خود را مباز
    آنچه بردیم از تو باز آریم باز
    سطح آب از گاهوارش خوشتر است
    دایه اش سیلاب و موجش مادر است
    رودها از خود نه طغیان می کنند
    آنچه می گوییم ما، آن می کنند
    ما، به دریا حکم طوفان می دهیم
    ما به سیل و موج فرمان می دهیم
    نسبت نسیان به ذات حق مده
    بار کفر است این به دوش خود منه
    به که بر گردی ، به ما بسپاریش
    کی تو از ما دوست تر می داریش
    نقش هستس نقشی از ایوان ماست
    خاک و باد و آب سر گردان ماست
    قطره ای کز جویباری می رود
    از پی انجام کاری می رود
    ما بسی گم گشته باز آورده ایم
    ما بسی بی توشه را پرورده ایم
    میهمان ماست هر کس بی نواست
    آشنا با ماست چون بی آشناست
    ما بخوانیم ار چه ما را رد کنند
    عیب پوشیها کنیم ار بد کنند
    سوزن ما دوخت هر جا هر چه دوخت
    ز آتش ما سوخت هر شمعی که سوخت
    کشتی ای ز آسیب موجی هو لناک
    رفت وقتی سوی غرقاب هلاک
    بندها را تار و پود از هم گسیخت
    موج از هر جا که راهی یافت ریخت
    هرچه بود از مال و مردم را ببرد
    زان گروه رفته طفلی ماند خرد
    طفل مسکین چون کبوتر پر گرفت
    بحر را چون دامن مادر گرفت
    موجش اول وهله چون طومار کرد
    تند باد، اندیشه پیکار کرد
    بحر را گفتم دگر طوفان مکن
    این بنای شوق را ویران مکن
    در میان مستمندان فرق نیست
    این غریق خرد بهر غرق نیست
    صخره را گفتم مکن با او ستیز
    قطره را گفتم ، بدان جانب مریز
    امر دادم باد را ،کان شیر خوار
    گیرد از دریا ، گذارد در کنار
    سنگ را گفتم به زیرش نرم شو
    برف را گفتم که آب گرم شو
    صبح را گفتم به رویش خنده کن
    نور را گفتم دلش را زنده کن
    لاله را گفتم که نزدیکش به روی
    ژاله را گفتم که رخسارش بشوی
    خار را گفتم که خلخالش مکن
    مار را گفتم که طفلک را مزن
    رنج را گفتم که صبرش اندک است
    اشک را گفتم مکاهش کودک است
    گرگ را گفتم تن خردش مدر
    دزد را گفتم گلوبندش مبر
    بخت را گفتم جهان داریش ده
    هوش را گفتم که هوشیاریش ده
    تیرگیها را نمودم روشنی
    ترس ها را جمله کردم ایمنی
    ایمنی دیدند و نا ایمن شدند
    دوستی کردم مرا دشمن شدند
    کا رها کردند اما پست و زشت
    ساختند آیینه ها اما ز خشت
    تا که خود بشناختند از راه، جاه
    چاهها کندند مردم را به راه
    روشنیها خواستند اما ز دود
    قصر ها افراشتند اما به رود
    قصه ها گفتند بی اصل و اساس
    دزدها بگماشتند از بهر پاس
    جامها لبریز کردند از فساد
    رشته ها رشتند در دوک عناد
    درس ها خواندند اما درس عار
    اسبها راندند اما بی فسار
    دیو ها کردند و دربان و وکیل
    در چه محضر محضر حی جلیل
    وا رهاندیم آ ن غریق بی نوا
    تا رهید از مرگ شد صید هوا
    آخر آن نور تجلی دود شد
    آن یتیم بی گنه نمرود شد
    رزمجویی کرد با چون من کسی
    خواست یاری از عقاب و کرکسی
    برق عجب، آتش یسی افروخته
    وز شراری خانمانها سوخته
    خواست تا لاف خداوندی زند
    برج و باروی خدا را بشکند
    رای بد زد گشت پست و تیره رای
    سر کشی کرد و فکندیمش ز پای
    ما که دشمن را چنین می پروریم
    دوستان را از نظر چون می بریم
    آنکه با نمرود این احسان کند
    ظلم کی با موسی عمران کند
    این سخن پروین نه از روی هواست
    هر کجا نوریست ، ز انوار خداست
    خدایا دستم به آسمانت نمی رسد، اما تو که دستت به زمین میرسد بلندم کن

  5. #3476
    sarveazad آواتار ها
    کاربر فعال انجمن

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر فعال انجمن
    شماره عضویت
    54002
    تاریخ عضویت
    Feb 2012
    سن
    35
    نوشته ها
    520
    میانگین پست در روز
    0.12
    تشکر از پست
    395
    748 بار تشکر شده در 365 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    2 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 120/8
    Given: 31/15
    میزان امتیاز
    13

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    به خدا حافظی تلخ تو سوگند نشد
    که تو رفتی و دلم ثانیه ای بند نشد
    لب تو میوه ممنوع ولی لبهایم
    هر چه از طعم لب سرخ تو دل کند نشد
    با چراغی همه جا گشتم وگشتم در شهر
    هیچ کس هیچ کس اینجا به تو مانند نشد
    هر کسی در دل من جای خودش را دارد
    جانشین تو در این ســـینه خداوند نشد
    خواستند از تو بگویند شبی شاعرها
    عاقبت با قلم شرم نوشتند: نشد!
    خدایا دستم به آسمانت نمی رسد، اما تو که دستت به زمین میرسد بلندم کن

  6. 2 کاربر برای این پست از sarveazad تشکر کرده اند:


  7. #3477
    sahar98 آواتار ها
    کاربر فعال انجمن

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر فعال انجمن
    شماره عضویت
    21943
    تاریخ عضویت
    Dec 2009
    نوشته ها
    463
    میانگین پست در روز
    0.09
    تشکر از پست
    1,236
    1,128 بار تشکر شده در 428 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 90/0
    Given: 70/1
    میزان امتیاز
    15

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    من به اندازه یک مجلس ختم ، دوستانی دارم!

    چه رفیقان عزیزی که بدین راه دراز
    بر شکوه سفر آخرتم، افزودند
    اشک در چشم، کبابی خوردند
    قبل نوشیدن چای،
    همه از خوبی من میگفتند
    ذکر اوصاف مرا،
    که خودم هیچ نمی دانستم
    نگران بودم من،
    که برادر به غذا میل نداشت
    دست بر سینه دم در استاد و غذا هیچ نخورد
    راستی هم که برادر خوب است
    گر چه دیر است، ولی فهمیدم
    که عزیز است برادر، اگر از دست رود
    و سفرباید کرد،
    تا بدانی که تو را میخواهند
    دست تان درد نکند،
    ختم خوبی که به جا آوردید
    اجرتان پیش خدا
    عکس اعلامیه هم عالی بود،
    کجی روبان هم،
    ایده نابی بود
    متن خوبی که حکایت می کرد
    که من خوب عزیز
    ناگهانی رفتم
    و چه ناکام و نجیب
    دعوت از اهل دلان،
    که بیایند بدان مجلس سوگ
    روح من شاد کنند و تسلی دل اهل حرم
    ذکر چند نام در آن برگه پر سوز و گداز
    که بدانند همه،
    ما چه فامیل عظیمی داریم
    رخصتی داد حبیب،
    که بیایم آنجا
    آمدم مجلس ترحیم خودم،
    همه را میدیدم
    همه آنهایی،
    که در ایام حیات،
    نمی دیدمشان
    همه آنهایی که نمی دانستم،
    عشق من در دلشان ناپیداست
    واعظ از من می گفت،
    حس کمیابی بود
    از نجابت هایم،
    و از همه خوبیهام
    و به خانم ها گفت:


    اندکی آهسته
    تا که مجلس بشود سنگین تر
    سینه اش صاف نمود
    و به آواز بخواند:
    ” مرغ باغ ملکوتم نی ام از عالم خاک چند روزی قفسی ساخته اند از بدنم”
    راستی این همه اقوام و رفیق
    من خجل از همه شان
    من که یک عمر گمان میکردم تنهایم و نمی دانستم
    من به اندازه یک مجلس ختم،
    دوستانی دارم!

    من/پرنده‌ای فراموشکارم/که آوازهای خوبی می‌خوانم/هربار فراموش می‌کنم با پرهایم/چه کاردستی‌های قشنگی ساخته‌اند/
    و هربار فراموش می‌کنم/چه چیزهایی را فراموش کرده‌ام.

  8. کاربران زیر از sahar98 به خاطر این پست تشکر کرده اند:


  9. #3478
    کاربر جدید

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر جدید
    شماره عضویت
    68551
    تاریخ عضویت
    Jan 2013
    نوشته ها
    6
    میانگین پست در روز
    0.00
    تشکر از پست
    1
    1 بار تشکر شده در 1 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 1/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    تا که پرسیدم ز منطق عشق چیست
    در جوابم اینچنین گفت و گریست
    لیلی و مجنون همه افسانه است
    عشق بازی کار عباس علیست

  10. #3479
    sarveazad آواتار ها
    کاربر فعال انجمن

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر فعال انجمن
    شماره عضویت
    54002
    تاریخ عضویت
    Feb 2012
    سن
    35
    نوشته ها
    520
    میانگین پست در روز
    0.12
    تشکر از پست
    395
    748 بار تشکر شده در 365 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    2 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 120/8
    Given: 31/15
    میزان امتیاز
    13

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    عشق یعنی وختنها از درون،
    عشق یعنی سوختن تا ساختن ،
    عشق یعنی عقل و دین را باختن ،
    عشق یعنی دل تراشیدن ز گل ،
    عشق یعنی گم شدن در باغ دل ،
    عشق یعنی تو ملامت کن مرا،
    عشق یعنی می ستایم من تو را ،
    عشق یعنی در پی تو در به در ،
    عشق یعنی یک بیابان درد سر،
    عشق یعنی با تو آغاز سفر ،
    عشق یعنی قلبی آماج خطر،
    عشق یعنی تو بران از خود مرا ،
    عشق یعنی باز می خوانم تو را ،
    عشق یعنی بگذری از آبرو ،
    عشق یعنی کلبه های آرزو،
    عشق یعنی با تو گشتن هم کلام ،
    عشق یعنی شاخه ای گل در سبد ،
    عشق یعنی دل سپردن تا ابد ،
    عشق یعنی سروهای سر بلند ،
    عشق یعنی خارها هم گل کنند،
    عشق یعنی تو بسوزانی مرا ،
    عشق یعنی سایه بانم من تو را ،
    عشق یعنی بشکنی قلب مرا ،
    عشق یعنی می پرستم من تو را،
    عشق یعنی آن نخستین حرفها ،
    عشق یعنی در میان برفها ،
    عشق یعنی یاد آن روز نخست ،
    عشق یعنی هر چه در آن یاد توست ،
    عشق یعنی تک درختی در کویر ،
    عشق یعنی عاشقانی سر به زیر،
    عشق یعنی بگذری از هفت خان ،
    عشق یعنی آرش و تیر و کمان ...
    خدایا دستم به آسمانت نمی رسد، اما تو که دستت به زمین میرسد بلندم کن

  11. #3480
    sahar98 آواتار ها
    کاربر فعال انجمن

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر فعال انجمن
    شماره عضویت
    21943
    تاریخ عضویت
    Dec 2009
    نوشته ها
    463
    میانگین پست در روز
    0.09
    تشکر از پست
    1,236
    1,128 بار تشکر شده در 428 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 90/0
    Given: 70/1
    میزان امتیاز
    15

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    میدونم چشمای رنگی ندارم
    صورت خیلی قشنگی ندارم
    میدونم كوچیكه خونم میدونم
    خیلی بی نامو نشونم میدونم
    میدونم سادس لباسم عزیزم
    واسه تو یه ناشناسم عزیزم
    صدای خوبی ندارم میدونم
    برای عشق تو اما میخونم

    من/پرنده‌ای فراموشکارم/که آوازهای خوبی می‌خوانم/هربار فراموش می‌کنم با پرهایم/چه کاردستی‌های قشنگی ساخته‌اند/
    و هربار فراموش می‌کنم/چه چیزهایی را فراموش کرده‌ام.

  12. کاربران زیر از sahar98 به خاطر این پست تشکر کرده اند:


  13. #3481
    کاربر جدید

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر جدید
    شماره عضویت
    68551
    تاریخ عضویت
    Jan 2013
    نوشته ها
    6
    میانگین پست در روز
    0.00
    تشکر از پست
    1
    1 بار تشکر شده در 1 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 1/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    مجرم ازاده منم
    تن به جزا داده منم
    قاضی درگاه تویی
    حکم سحرگاه تویی
    قاضی درگاه تویی
    حکم سحرگاه تویی

  14. #3482
    korutzer آواتار ها
    دوست خوب

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    دوست خوب
    شماره عضویت
    29165
    تاریخ عضویت
    Jul 2010
    نوشته ها
    240
    میانگین پست در روز
    0.05
    تشکر از پست
    179
    547 بار تشکر شده در 206 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 23/4
    Given: 5/3
    میزان امتیاز
    14

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    تو تا به حال بد شده ای؟؟؟؟؟
    دیروز گفتم باشد, از فردا یک جور دیگر هستم.
    امروز نگفتم باشد, از فردا یک جور دیگر هستم.
    تو تا بحال, هیچ, از دست این جورها, کلافه نشده ای؟...

  15. #3483
    sahar98 آواتار ها
    کاربر فعال انجمن

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر فعال انجمن
    شماره عضویت
    21943
    تاریخ عضویت
    Dec 2009
    نوشته ها
    463
    میانگین پست در روز
    0.09
    تشکر از پست
    1,236
    1,128 بار تشکر شده در 428 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 90/0
    Given: 70/1
    میزان امتیاز
    15

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!

    خدایا ! دلم باز امشب گرفته
    بیا تا کمی با تو صحبت کنم
    بیا تا دل کوچکم را
    خدایا فقط با تو قسمت کنم

    خدایا ! بیا پشت آن پنجره
    که وا می شود رو به سوی دلم
    بیا،پرده ها را کناری بزن
    که نورت بتابد به روی دلم
    خدایا! کمک کن به من
    نردبانی بسازم
    و با آن بیایم به شهر فرشته
    همان شهر دوری که بر سردر آن
    کسی اسم رمز شما را نوشته
    خدایا! کمک کن
    که پروانه شعر من جان بگیرد
    کمی هم به فکر دلم باش
    مبادا بمیرد
    خدایا! دلم را
    که هر شب نفس می کشد در هوایت
    اگرچه شکسته
    شبی می فرستم برایت

    من/پرنده‌ای فراموشکارم/که آوازهای خوبی می‌خوانم/هربار فراموش می‌کنم با پرهایم/چه کاردستی‌های قشنگی ساخته‌اند/
    و هربار فراموش می‌کنم/چه چیزهایی را فراموش کرده‌ام.

  16. #3484
    کاربر جدید

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر جدید
    شماره عضویت
    70047
    تاریخ عضویت
    Jan 2013
    نوشته ها
    1
    میانگین پست در روز
    0.00
    تشکر از پست
    1
    0 بار تشکر شده در 0 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 0/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    عالی بود

    - - - Updated - - -

    قشنگ ریدی

  17. #3485
    sarveazad آواتار ها
    کاربر فعال انجمن

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر فعال انجمن
    شماره عضویت
    54002
    تاریخ عضویت
    Feb 2012
    سن
    35
    نوشته ها
    520
    میانگین پست در روز
    0.12
    تشکر از پست
    395
    748 بار تشکر شده در 365 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    2 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 120/8
    Given: 31/15
    میزان امتیاز
    13

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    نقل قول نوشته اصلی توسط HNSP [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
    عالی بود

    - - - Updated - - -

    قشنگ ریدی
    شما واقعا بی شعوری. حیف اسم ادم که رو بعضی ها بگذارند
    دانی که چرا راز نهان با تو نگویند/
    طوطی صفتی طاقت اسرار نداری/

    - - - Updated - - -

    خدایا عاشقان را با غم عشق آشنا کن
    ز غم‌های دگر غیر از غم عشقت رها کن
    تو خود گفتی که در قلب شکسته خانه داری
    شکسته قلب من جانا به عهد خود وفا کن

    خدایا بی پناهم، ز تو جز تو نخواهم
    اگر عشقت گناهست ببین غرق گناهم
    دو دست دعا فرا برده‌ام بسوی آسمانها
    که تا پر کشم به باغ غمت رها در کهکشانها


    - - - Updated - - -

    خدایا عاشقان را با غم عشق آشنا کن
    ز غم‌های دگر غیر از غم عشقت رها کن
    تو خود گفتی که در قلب شکسته خانه داری
    شکسته قلب من جانا به عهد خود وفا کن



    خدایا بی پناهم، ز تو جز تو نخواهم
    اگر عشقت گناهست ببین غرق گناهم
    دو دست دعا فرا برده‌ام بسوی آسمانها
    که تا پر کشم به باغ غمت رها در کهکشانها

    خدایا دستم به آسمانت نمی رسد، اما تو که دستت به زمین میرسد بلندم کن

  18. 2 کاربر برای این پست از sarveazad تشکر کرده اند:


  19. #3486
    Padma آواتار ها
    کاربر فعال انجمن

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر فعال انجمن
    شماره عضویت
    35211
    تاریخ عضویت
    Oct 2010
    نوشته ها
    432
    میانگین پست در روز
    0.09
    تشکر از پست
    2,148
    945 بار تشکر شده در 340 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 417/2
    Given: 318/1
    میزان امتیاز
    14

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    ای مهربان تر از برگ در بوسه های باران
    بیداری ستاره در چشم جویباران

    آیینه ی نگاهت پیوند صبح و ساحل
    لبخند گاهگاهت صبح ستاره باران

    باز آ که در هوایت خاموشی جنونم
    فریادها برانگیخت از سنگ کوهساران!

    ای جویبار جاری! زین سایه برگ مگریز
    کاینگونه فرصت از کف دادند بی شماران

    گفتی به روزگاری مهری نشسته ! گفتم:
    بیرون نمی توان کرد حتی به روزگاران

    بیگانگی ز حد رفت ای آشنا مپرهیز
    زین عاشق پشیمان سرخیل شرمساران

    پیش از من و تو بسیار بودند و نقش بستند
    دیوار زندگی را زینگونه یادگاران

    این نغمه محبت، بعد از من و تو ماند
    تا در زمانه باقیست آواز باد و باران

    دکتر شفیعی کدکنی


  20. 3 کاربر برای این پست از Padma تشکر کرده اند:


  21. #3487
    sarveazad آواتار ها
    کاربر فعال انجمن

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر فعال انجمن
    شماره عضویت
    54002
    تاریخ عضویت
    Feb 2012
    سن
    35
    نوشته ها
    520
    میانگین پست در روز
    0.12
    تشکر از پست
    395
    748 بار تشکر شده در 365 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    2 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 120/8
    Given: 31/15
    میزان امتیاز
    13

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    تن تماميت زيبايي پيراهن نيست
    مهرباني با تن، مثل يك جامه بهم نزديكند
    و اگر ميخواهيم روزهامان
    همه با شبهامان
    طرحي از عاطفه با هم ريزند
    گاهگاهي بايد
    به سر سفرهء دل بنشينيم
    قرص ناني بخوريم
    از سر سفرهء عشق
    گامهامان بايد
    همهء فاصله ها را امروز
    كوتاه كنند
    و سر انگشت تفاهم هر روز
    نقب در نقب دري بگشايد
    دري از عشق به باغ گل سرخ
    „و بينديشيم بر واژهء” دوستت دارم

    محمدتقي خاني - متخلص به آرام




    - - - Updated - - -

    گاهی نفس به تیزی شمشیر می شود

    از هرچه زندگیست دلت سیر می شود

    گویی به خواب بود جوانیمان گذشت

    گاهی چه زود فرصتمان دیر می شود

    کاری ندارم آنکه کجایی چه می کنی

    بی عشق سر مکن که دلت پیر می شود




    خدایا دستم به آسمانت نمی رسد، اما تو که دستت به زمین میرسد بلندم کن

  22. کاربران زیر از sarveazad به خاطر این پست تشکر کرده اند:


  23. #3488
    sarveazad آواتار ها
    کاربر فعال انجمن

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر فعال انجمن
    شماره عضویت
    54002
    تاریخ عضویت
    Feb 2012
    سن
    35
    نوشته ها
    520
    میانگین پست در روز
    0.12
    تشکر از پست
    395
    748 بار تشکر شده در 365 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    2 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 120/8
    Given: 31/15
    میزان امتیاز
    13

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!

    تن تماميت زيبايي پيراهن نيست
    مهرباني با تن، مثل يك جامه بهم نزديكند
    و اگر ميخواهيم روزهامان
    همه با شبهامان
    طرحي از عاطفه با هم ريزند
    گاهگاهي بايد
    به سر سفرهء دل بنشينيم
    قرص ناني بخوريم
    از سر سفرهء عشق
    گامهامان بايد
    همهء فاصله ها را امروز
    كوتاه كنند
    و سر انگشت تفاهم هر روز
    نقب در نقب دري بگشايد
    دري از عشق به باغ گل سرخ
    „و بينديشيم بر واژهء” دوستت دارم
    خدایا دستم به آسمانت نمی رسد، اما تو که دستت به زمین میرسد بلندم کن

  24. کاربران زیر از sarveazad به خاطر این پست تشکر کرده اند:


صفحه 218 از 228 نخستنخست ... 118168208214215216217218219220221222 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. نت شور عاشقانه ( بیات اصفهان )
    توسط farazjoonam در انجمن ویولن
    پاسخ: 8
    آخرين نوشته: Monday 12 August 2019, 06:50 PM
  2. آهنگ های عاشقانه دنيا
    توسط Leon در انجمن پاپ
    پاسخ: 4
    آخرين نوشته: Thursday 28 May 2009, 11:58 AM
  3. پاسخ: 13
    آخرين نوشته: Thursday 23 October 2008, 07:25 AM

علاقه مندي ها (Bookmarks)

علاقه مندي ها (Bookmarks)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •