شعر های عاشقانه

[sahar98]

به[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]دست خودم نیست اگر می رنجم
یا اگر شادی زیبای ترا به غم غربت چشمان خودم می بندم
من صبورم اما…………
چقدر با همهء عاشقیم محزونم
و به یاد همهء خاطره های[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]سرخ
مثل یک شبنم افتاده ؛ زغم مغمومم
من صبورم اما…………..
بی دلبل از قفس کهنهء شب میترسم
بی دلیل از همهء تیرگی تلخ غروب
و چراغی که تو را ؛ از شب متروک دلم دور کند می ترسم
من صبورم اما…………….
آه…………. این[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]گران صبر نمی داند چیست

[sahar98]

ای آرزوی اولین گام رسیدن
بر جاده‌های بی‌سرانجام رسیدن

کار جهان جز بر مدار آرزو نیست
با این همه دل‌های ناکام رسیدن

کی می‌شود روشن به رویت چشم من، کی؟
وقت[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]نی بود هنگام رسیدن؟

دل در خیال رفتن و من فکر ماندن
او پخته‌ی راه است و من خام رسیدن

بر خامی‌ام نام تمامی می‌گذارم
بر رخوت درماندگی نام رسیدن

هرچه دویدم جاده از من پیش‌تر بود
پیچیده در راه است ابهام رسیدن

از آن کبوترهای بی‌پروا که رفتند
یک مشت پر جا مانده بر بام رسیدن

ای کال دور از دسترس! ای[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]تازه!
می‌چینمت اما به هنگام رسیدن

[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]

- - - Updated - - -

[Weather_Storm]

در تاریکی روان بودی
لطیف‌تر از بودن بود.

حالا که قطره اشکی چنان زنده
می‌تواند چهره‌ات را بیازارد

محتاط
تا خویشتن خویش
می‌روی...

[Mehraneh]

[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]

بازی ما سال هاست که شروع شده...
مترسکی گرفتار شطرنج زندگی...
بازی سیاه و سفید...
و نه حتی خاکستری...
و من ، آن مهره ی همیشه تاریک در خانه های همیشه تاریک قدم گذاشته ام...
رخت را به رخم بکش...
من مات توام...
سالهاست که مات توام...
ملکه ی روشنی ها ...

سالهاست که از این شطرنج ، تنها رنجش برای من است...
اما شیرین ترین رنج از آن من است وقتی مات تو می شوم...

مات توام...

„مهرانه مظفری”

[sahar98]

اگه من[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]دیوار بودم .. ترک می‌خورد و یه پنجره میشد
اگه غم چشام‌و آینه می‌دید .. دلش درگیر این منظره میشد

اگه تنهاییم‌و به شب می‌گفتم .. همه شهرو برام بیدار می‌کرد
اگه با کوه درددل می‌کردم .. صدام‌و لااقل تکرار می‌کرد

نشون میدی به من بی‌اعتنایی .. تو رو می‌خوام ولی به چه بهایی! ؟
شاید با مهربونی زیادم .. خودم‌و اشتباه توضیح دادم!

منم اون‌که میون شب تیره .. نتونست هیچ‌کی نادیده‌م بگیره!
همون‌که با نگاهش به تو فهموند .. میشه مغرور بود اما نرنجوند!

میرم جایی که گریه‌م بی‌صدا شه .. فراموش کردنم آسون نباشه
از این تقدیر می‌لرزه وجودم .. من امتحانم‌و پس داده بودم

[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]

- - - Updated - - -

[sahar98]

این چند ماه
که منتظرت بودم
به اندازۀ چند سال نگذشت
به اندازۀ همین چند ماه گذشت
اما فهمیدم
ماه یعنی چه
روز یعنی چه
لحظه یعنی چه
این چند ماه گذشت
و فهمیدم
گذشتن، زمان، انتظار
یعنی چه

دکتر افشین یداللهی

[sahar98]

بی قرار توام و در دل تنگم گله هاست
آه بی تاب شدن عادت کم حوصله هاست

مثل عکس رخ مهتاب که افتاده در آب
در دلم هستی و بین من و تو فاصله هاست

آسمان با قفس تنگ چه فرقی دارد؟
«بال» وقتی قفس پر زدن چلچله هاست

بی تو هر لحظه مرا بیم فروریختن است
مثل شهری که به روی گسل زلزله هاست

باز می پرسمت از مسأله ی دوری و عشق
و سکوت تو جواب همه ی مسأله هاست

فاضل نظری

[Weather_Storm]

قهوه‌ات را بخور
آرام گوش کن
شاید با هم دوباره قهوه‌ای نخوریم
و فرصت دیگری نباشد
برای حرف زدن

[sahar98]

دوستت دارم بیشتر از معنای واقعی کلمه دوست داشتن!

دوستت دارم چون تو ارزش دوست داشتن را داری!

دوستت دارم چون تو نیز مرا دوست می داری!

دوستت دارم همچو طلوع خورشید در سحر گاه عشق!

دوستت دارم همچو تکه ابرهای سفیدی که در اوج آسمان آبی در حال عبورند!

دوستت دارم چون تو رو میخواهم و تو نیز مرامیخواهی!

دوستت دارم از تمام وجودم ، با احساس پر از محبت و عشق!

دوستت دارم بیشتر از آنچه تصور می کنی.

[Weather_Storm]

به سوی پنجره می‌روم

با سرانگشتم

اسم تو را می‌نویسم

چه زود محو می‌شوی...

[sahar98]

وقتی که خوابی نیمه شب، تو را[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]می‌کنم
زیبایی‌ات را با[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]گاه اشتباه می‌کنم

از شرم سر انگشت من پیشانی‌ات تر می‌شود
عطر تنت می‌پیچد و دنیا معطر می‌شود

گیسوت تابی می‌خورد، می‌لغزد از بازوی تو
از شانه جاری می‌شود چون آبشاری موی تو

چون برگ[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]در بسترم می‌گسترانی بوی خود
من را نوازش می‌کنی بر مهربان زانوی خود

آسیمه می‌خیزم ز خواب، تو نیستی اما دگر
ای[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]من بی من کجا؟ تنها نرو من را ببر

من[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]می‌میرم نرو، من بی تو می‌میرم بمان
با من بمان زین پس دگر هر چه تو می‌گویی همان

در خواب آخر عشق من در برگ گل پیچیدمت
می‌خوابم ای زیباترین در خواب شاید دیدمت

شاهکار بینش‌پژوه

[sahar98]

نمی‌میرد دلی کز[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]می‌گوید
و دستانی که در قلبی، نهال مهر می‌کارد

نمی‌خوابد دو چشم[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]نور و طلوع روشن فردا
و خاموشی ندارد، آن لبان آشنا، با ذکر خوبی‌ها

نخواهد مُرد آن قلبی که در آن عشق جاوید است

تو می‌مانی
در آواز پرستوهای آزاد و رها
آن سوی هر دیوار

تو می‌خوانی
بهاران با ترنم‌های هر باران

تو می‌بینی
گل زیبای باورهای نابت، غنچه خواهد کرد
نهال پاک ایمانت، دوباره سبز خواهد شد
نسیم صبح،
عطر آن سلام مهربانت هدیه خواهد داد
و با امواج دریا
بوسه بر دستان ساحل میزنی با عشق

تو را با[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]کاری نیست
تو، خاموشی نخواهی یافت

الهی روح زیبا در بدن داری
تو نامیرای جاویدی

تو در هر شعله می‌مانی
تو در هر کوچه باغ عاشقی
با مهر می‌خوانی
و آواز تو را
حتی سکوتت را
لبان مردمان شهر، می‌بوسد

دوباره عشق می‌جوشد
تو چون نوری
سیاهی می‌رود،
اما تو می‌مانی..

کیوان شاهبداغی

[sahar98]

دنبال من می‌گردی و حاصل ندارد
این موج[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]کار با ساحل ندارد

باید ببندم کوله بار رفتنم را
مرغ مهاجر هیچ جا منزل ندارد

من خام بودم، داغ[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]پخته ام کرد
عمری که پایت سوختم قابل ندارد

من عاشقی کردم تو اما سرد گفتی:
از برف اگر آدم بسازی[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]ندارد

باشد ولم کن باخودم تنها بمانم
دیوانه با دیوانه ها مشکل ندارد

شاید به سرگردانی ام دنیا بخندد
موجی که عاشق می‌شود ساحل ندارد

[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]

[SHORIDE]

تقدیم به اوکه نبود،
ولی حس بودنش بر من
شوق زیستن داد
دلم برای کسی تنگ است

که
آفتاب صداقت را
به میهمانی گلهای باغ دلم می آورد

[sahar98]

تو را من زهر شیرین خوانم ای عشق،
که نامی خوش‌تر از اینت ندانم.
وگر – هر لحظه – رنگی تازه گیری،
به غیر از زهر شیرینت نخوانم.
تو زهری، زهر گرم سینه‌سوزی،
تو شیرینی، که شور هستی از توست.
شراب جام خورشیدی، که جان را
نشاط از تو، غم از تو، مستی از توست.
بسی گفتند: – «دل از[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]برگیر!
که: نیرنگ است و افسون است و جادوست! »
ولی ما[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]به او بستیم و دیدیم
که او زهر است، اما … نوشداروست!
چه غم دارم که این زهر تب‌آلود،
تنم را در[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]می‌گدازد
از آن شادم که در هنگامه‌ی درد،
غمی شیرین دلم را می‌نوازد.
اگر مرگم به نامردی نگیرد:
مرا مهر تو در دل جاودانی‌ست.
وگر عمرم به ناکامی سرآید؛
تو را دارم که مرگم زندگانی‌ست.
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]

[sahar98]

من بودم و تنهایی و یک راه بی انتها
یک عالم گله و خدایی بی ادعا
گم شده بودم میان دیروز و فردا
تا تو را یافتم.. با تو خودم را یافتم


صدایت در گوشم پیچید
نگاهت در چشمانم نقش بست
نشان دادی به من آنچه بودم
آری، با تو رسیدم من به اوج خودم

نامم را خواندی.. گفتی بارانم
بارانی شد دل و چشمانم
آری بارانی شدم تا ببارم
اما ای کاش بدانی تویی آسمانم

بی تو نه معنا دارد باران
نه معنا دارد خورشید و نه رنگین کمان
ای که شبیه تر از خود به منی
بگو تا آخر راه با من هم قدمی

باران مهام