0
|
NoteAhang
The Iranian Virtual Music Society |
Thumbs Up/Down |
Received: 90/0 Given: 70/1 |
من/پرندهای فراموشکارم/که آوازهای خوبی میخوانم/هربار فراموش میکنم با پرهایم/چه کاردستیهای قشنگی ساختهاند/و هربار فراموش میکنم/چه چیزهایی را فراموش کردهام.
Thumbs Up/Down |
Received: 90/0 Given: 70/1 |
پیش از آنی که با[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]آیی، دفترم شوره زار ماتم بود
ماه برکوی[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]نمیتابید، خانه ام انتهای عالم بود
کنج آیینهام نمی خندید برق سوسوی کوکب بختم
بیسحرگاه خنده خیست، باغ بیباغ، قحط شبنم بودتا رسیدی[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]تبسم کرد، با عبور تو کوچه پیدا شد
قبل از آنی که بگذری از دل، عطر در انحصار مریم بودمحو شب مانده بودم و مبهوت از خیالی که با تو زیبا شد
قد کشیدی از عمق احساسم، لرز قلبم چو شانه بم بودبین عقل و جنون غزل رویید، شانه در شانه، خستگی خوابید
دست عشقت چه قدرتی دارد، کارد آن سوی استخوانم بودچشمهایت مرا صدا میکرد، روح من سر به زیر میانداخت
رد شدم آزمون جرات را، درصد عشقبازیام کم بودماه؛ بین من و تو قسمت شد،[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]از روی سادگی خندید
جای انگشتهای حوا ماند روی سیبی که دست آدم بود
من/پرندهای فراموشکارم/که آوازهای خوبی میخوانم/هربار فراموش میکنم با پرهایم/چه کاردستیهای قشنگی ساختهاند/و هربار فراموش میکنم/چه چیزهایی را فراموش کردهام.
Thumbs Up/Down |
Received: 90/0 Given: 70/1 |
تو را دوست دارم
در این باران
میخواستم تو
در انتهای خیابان نشسته باشی
من عبور کنم
سلام کنم
لبخند تو را در[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]میخواستم
میخواهم
تمام لغاتی را که می دانم برای تو
به دریا بریزم
دوباره متولد شوم
دنیا را ببینم
رنگ کاج را ندانم
نامم را فراموش کنم
دوباره در آینه[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]کنم
ندانم پیراهن دارم
کلمات دیروز را
امروز نگویم
خانه را برای تو آماده کنم
برای تو یک چمدان بخرم
تو معنی سفر را از من بپرسی
لغات تازه را از دریا صید کنم
لغات را شستشو دهم
آنقدر بمیرم
تا زنده شوم…
احمدرضا احمدی بیرجندی
من/پرندهای فراموشکارم/که آوازهای خوبی میخوانم/هربار فراموش میکنم با پرهایم/چه کاردستیهای قشنگی ساختهاند/و هربار فراموش میکنم/چه چیزهایی را فراموش کردهام.
Thumbs Up/Down |
Received: 90/0 Given: 70/1 |
شبی با بید می رقصم، شبی با باد می جنگم
که چون شببو به وقت صبح، من بسیار دلتنگم
مرا چون آینه هر کس به کیش خود پندارد
و الّا من چو می با مست و هشیار یکرنگمشبی در گوشه ی محراب قدری ربّنا خواندم
همان یک بار تار موی یار افتاد در چنگماگر دنیا مرا چندی برقصاند ملالی نیست
که من گریاندهام یک عمر دنیا را به آهنگمبه خاطر بسپریدم دشمنان! چون نام من[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]است
فراموشم کنید ای دوستان! من مایۀ ننگم“مرا چشمان[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]سنگی به خاک تیره بنشانید”
همین یک جمله را با سرمه بنویسید بر سنگم
شاعر: [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
من/پرندهای فراموشکارم/که آوازهای خوبی میخوانم/هربار فراموش میکنم با پرهایم/چه کاردستیهای قشنگی ساختهاند/و هربار فراموش میکنم/چه چیزهایی را فراموش کردهام.
Thumbs Up/Down |
Received: 90/0 Given: 70/1 |
مهربانم
دیگر نگران[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]من نباش
این روزها
دل خوش به[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]غریبه ای هستم
و فانوسی که گهگاه تو برایم روشن می کنی
بیاندیش به بادبادک های بر باد رفته
و کوکانی که پشت چراغ های قرمز
به جای بادبادک معصومیتشان را به باد می دهند
سمانه[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]محمدی
من/پرندهای فراموشکارم/که آوازهای خوبی میخوانم/هربار فراموش میکنم با پرهایم/چه کاردستیهای قشنگی ساختهاند/و هربار فراموش میکنم/چه چیزهایی را فراموش کردهام.
Thumbs Up/Down |
Received: 90/0 Given: 70/1 |
اگر ماه بودم به هرجا که بودم
سراغ تو را از[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]می گرفتم
وگر سنگ بودم به هر جا که بودی
سر رهگذار تو جا می گرفتم اگر ماه بودی به صد ناز شاید
شبی بر لب بام من می نشستی وگر سنگ بودی به هرجا که بودم
مرا می شکستی، مرا می شکستی [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
من/پرندهای فراموشکارم/که آوازهای خوبی میخوانم/هربار فراموش میکنم با پرهایم/چه کاردستیهای قشنگی ساختهاند/و هربار فراموش میکنم/چه چیزهایی را فراموش کردهام.
Thumbs Up/Down |
Received: 90/0 Given: 70/1 |
من امشب تا سحر خوابم نخواهد برد
همه اندیشه ام اندیشه فرداست
وجودم از تمنای تو سرشار است
زمان در بستر شب خواب و بیدار است
شراب[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]چشمان تو
هوا آرام، شب خاموش، راه آسمان ها باز
خیالم چون کبوترهای وحشی می کند [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
رود آنجا که می بافند کولی های جادو، گیسوی شب را
همان جاها، که شب ها در رواق کهکشان ها عود می سوزند
همان جاها، که اختر ها به بام قصر ها مشعل می افروزند
همان جاها، که رهبانان معبدهای ظلمت نیل می سایند
همان جاها که پشت پرده شب، دختر خورشید فردا را می آرایند
همین فردای افسون ریز رویایی
همین فردا که راه خواب من بسته است
همین فردا که روی پرده پندار من پیداست
همین فردا که ما را روز[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]است
همین فردا که ما را روز آغوش و نوازش هاست
همین فردا، همین فردا
من امشب تا سحر خوابم نخواهد برد
زمان در بستر شب خواب و بیدار است
سیاهی تار می بندد
چراغ ماه، لرزان از نسیم سرد[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]است
دل بی تاب و بی آرام من از شوق لبریز است
به هر سو چشم من رو می کند فرداستسحر از ماورای ظلمت شب می زند لبخندتو را در بازوان خویش خواهم دید
قناری ها سرود صبح می خوانند
من آنجا چشم در راه توام، ناگاه
تو را از دور می بینم که می آیی
تو را از دور می بینم که میخندی
تو را از دورمی بینم که می خندی و می آیی
نگاهم باز حیران تو خواهد ماند
سراپا چشم خواهم شد
سرشک اشتیاقم شبنم گلبرگ رخسار تو خواهد شد
تنم را از شراب شعر چشمان تو خواهم سوخت
برایت شعر خواهم خواند
برایم شعر خواهی خواند
تبسم های شیرین تورا با بوسه خواهم چید
وگر بختم کند یاری
در آغوش تو
ای افسوس!
سیاهی تار می بندد
چراغ ماه لرزان از نسیم سرد پاییز است
هوا آرام شب خاموش راه آسمان ها باز
زمان در بستر شب خواب و بیدار است
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
من/پرندهای فراموشکارم/که آوازهای خوبی میخوانم/هربار فراموش میکنم با پرهایم/چه کاردستیهای قشنگی ساختهاند/و هربار فراموش میکنم/چه چیزهایی را فراموش کردهام.
Thumbs Up/Down |
Received: 120/8 Given: 31/15 |
چه شده؟ ای دل دیوانه هوایش کردی؟
با دو چشمان پر از اشک صدایش کردی؟
گفته بودم که دلش معدن بی معرفتی ست
تو نشستی و دلت خوش به وفایش کردی؟
- - - Updated - - -
رفتی و ندیدی که چه محشر کردم
بااشک تمام کوچه را تر کردم
دیشب که سکوت خانه دق مرگم کرد
وابستگی ام را به تو باور کردم . . .
- - - Updated - - -
بر من ندایی نو تویی تو!
آن گاه که تپش آن دو پلک نازکت
به ناگاه سکوت پوچ سالیان دورترم را
که به خجلت سحرگاهی نوبالغان عذب می مانست فروکوفت
برای سِحر چشمانت همان یک دم بسنده کرد
که اعماق سیاه زندیقی ام را پیشاپیش شکوه عشقت به سجده اندازد
آن تبسم کودکانه ات را
که در ژرفای یک انحنای بی مانند به سقوطی نستوه می ماند
چه گویم که چگونه خاطره را به تنها سپردن آن وا خواهد داشت؟
تو را با کدامین هجا
کدامین دست نبشته و کلام
توان به وصف کشید
تو را باید سرود، به آهنگ هزار رودی که بر لبانت جاریست
در امتداد شب مسلول چشمان سیاهت
تو را باید به حظ نشست
تو را باید بوسه داد، به مهرابه ی لبانی که از شبنم شقایق ها تَر گشته
بهین دخت نیکو سرشت
چه عاشقانه دوستت دارم.
خدایا دستم به آسمانت نمی رسد، اما تو که دستت به زمین میرسد بلندم کن
Thumbs Up/Down |
Received: 120/8 Given: 31/15 |
عشق یعنی چون محمد پا به راه عشق یعنی همچو یوسف قعر چاه
عشق یعنی بیستون کندن به دست
عشق یعنی زاهد اما بٌت پرست
عشق یعنی همچو من شیدا شدن
عشق یعنی قطره ودریا شدن
عشق یعنی یک شقایق غرق خون
عشق یعنی درد ومحنت در درون
عشق یعنی یک تبلور یک سرود
عشق یعنی یک سلام ویک درود
خدایا دستم به آسمانت نمی رسد، اما تو که دستت به زمین میرسد بلندم کن
Thumbs Up/Down |
Received: 90/0 Given: 70/1 |
از غم خبری نبود اگر[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]نبود
دل بود ولی چه سود اگر عشق نبود
بی رنگ تر از نقطه ی موهومی بود
این دایره کبود اگر عشق نبوداز آینه ها غبار خاموشی را
عکس چه کسی زدود اگر عشق نبوددر سینه ی هر سنگ، دلی در تپش است
از این همه[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]چه سود اگر عشق نبودبی عشق دلم جز گرهی کور چه بود؟
دل چشم نمی گشود اگر عشق نبوداز دست تو در این همه سرگردانی
تکلیف دلم چه بود اگر عشق نبود
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
من/پرندهای فراموشکارم/که آوازهای خوبی میخوانم/هربار فراموش میکنم با پرهایم/چه کاردستیهای قشنگی ساختهاند/و هربار فراموش میکنم/چه چیزهایی را فراموش کردهام.
Thumbs Up/Down |
Received: 8/0 Given: 77/1 |
نوشته اصلی توسط sahar98 [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
امروز روزِ توست، ای مهربانترین فرشتهی خدا.
بگو چگونه تو را در قاب دفترم توصیف کنم؟
صبر و مهربانیت را چطور در ابعاد کوچک ذهنم جا دهم؟
آن زمان که خط خطی های بیقراری ام را با مهر و محبّتت پاک میکردی و با صبر و بردباری کلمه به کلمه ی[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]را به من دیکته میگفتی خوب به خاطرم مانده است.
و من باز فراموش میکردم[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]تشدید دارد.
در تمام مراحل زندگی، قدم به قدم، هم پای من آمدی، بار ها بر زمین افتادم و هر بار با مهربانی دستم را گرفتی.
آری، از تو آموختم، حتی در سخت ترین شرایط،
امید را هرگز از یاد نبرم.
فروردین امسال شد دوسال که من یه فرشته دارم!
Thumbs Up/Down |
Received: 120/8 Given: 31/15 |
لحظه دیدار نزدیک ست. باز من دیوانه ام ٬ مستم.
باز می لرزد ٬ دلم ٬ دستم.
باز گوئی در جهان دیگری هستم.
های ! نخراشی بغفلت گونه ام را ٬ تیغ!
های نپریشی صفای زلفکم را ٬ دست!
و آبرویم را نریزی دل !
- ای نخورده مست -
لحظه ی دیدار نزدیک ست.
خدایا دستم به آسمانت نمی رسد، اما تو که دستت به زمین میرسد بلندم کن
Thumbs Up/Down |
Received: 25/0 Given: 48/0 |
دلم گرفته برایت
زبانِ سادهیِ عشق است
سلیس و ساده بگویم:
دلم،
گرفتهِ برایت!
Thumbs Up/Down |
Received: 5/2 Given: 0/0 |
هر که دلارام دید ، از دلش آرام رفت
چشم ندارد خلاص ، هر که در این دام رفت
یاد تو می رفت و ما ، عاشق و بی دل بُدیم
پرده برانداختی ، کار به اتمام رفت
ماه نتابد به روز ، چیست که در خانه تافت ؟
سرو نروید به بام ، کیست که بر بام رفت
مشعله ای برفروخت پرتو خورشید عشق
خرمن خاصان بسوخت ، خانگه عام رفت
عارف مجموع را در پس دیوار صبر
طاقت صبرش نبود ، ننگ شد و نام رفت
گر به همه عمر خویش با تو برآرم دمی
حاصل عمر آن دمست ، باقی ایام رفت
هر که هوایی نپخت ، یا به فراقی نسوخت
آخر عمر از جهان ، چون برود خام رفت
ما قدم از سر کنیم در طلب دوستان
راه به جایی نبرد هر که به اقدام رفت
همت سعدی به عشق میل نکردی ولی
می چو فروشد به کام ، عقل به ناکام رفت
Thumbs Up/Down |
Received: 5/2 Given: 0/0 |
دل آدما...شیشه نیست که روش هــــــا کنیمبعد با انگـــشت یه قــــلب بکشیم ووایسیم آب شـــدنش رو تماشــــا کنیم و کیـــــف کنیم !!!رو شیشه نـــازک دل آدمـــا اگـــه قلبـــــــــی کشیدی
باید مردونه پاش وایسی
- - - Updated - - -
تو همانیتو همانی که دلم لک زده لبخندش را
او کــه هرگز نتوان یافت همانندش را
منم آن شاعر دلخون که فقط خرج تو کرد
غــــزل و عاطفــــه و روح هنرمندش را
از رقیبان کمین کرده عقب می ماند
هر که تبلیغ کند خوبـی ِ دلبندش را
مثــــل آن خــواب بعید است ببیند دیگر
هر که تعریف کند خواب خوشایندش را
مادرم بعد تو هی حال مرا می پرسد
مادرم تاب ندارد غــــم فــــــرزندش را
عشق با اینکه مرا تجزیه کرده است به تو
بـــه تــــو اصرار نکرده است فـــرآیندش را
قلب ِ من موقع اهدا به تـــو ایراد نداشت
مشکل از توست اگر پس زده پیوندش را
حفظ کن این غزلم را که به زودی شاید
بفرستند رفیقـــان بــه تو این بندش را :
«منم آن شیخ سیه روز که در آخر عمر
لای موهای تو گــم کرد خداوندش را »
ویرایش توسط SHORIDE : Wednesday 15 May 2013 در ساعت 09:37 AM
Thumbs Up/Down |
Received: 90/0 Given: 70/1 |
نه
هیچ چیز مرا از هجوم خالی اطراف نمی رهاند
و
فکر می کنم این ترنم موزون حزن
تا ابد شنیده خواهد شد
نه
وصل ممکن نیست!!!
همیشه فاصله ای هست...
من/پرندهای فراموشکارم/که آوازهای خوبی میخوانم/هربار فراموش میکنم با پرهایم/چه کاردستیهای قشنگی ساختهاند/و هربار فراموش میکنم/چه چیزهایی را فراموش کردهام.
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندي ها (Bookmarks)