لیست کاربران برچسب شده در تاپیک

صفحه 7 از 228 نخستنخست ... 345678910111757107 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از 97 به 112 از 3633

موضوع: شعر های عاشقانه

  1. #97
    morteza3164 آواتار ها
    یار همیشگی

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    یار همیشگی
    شماره عضویت
    23840
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    سن
    41
    نوشته ها
    1,200
    میانگین پست در روز
    0.23
    تشکر از پست
    2,434
    2,314 بار تشکر شده در 989 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 122/2
    Given: 4/1
    میزان امتیاز
    16

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    شعر رديف و قافيه نميخواهد بوي آغوش تو هر ديوانه اي را شاعر ميكند ....


    www.elyasa.blogfa.com سایت اشعار الیاس

  2. 4 کاربر برای این پست از morteza3164 تشکر کرده اند:


  3. #98
    morteza3164 آواتار ها
    یار همیشگی

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    یار همیشگی
    شماره عضویت
    23840
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    سن
    41
    نوشته ها
    1,200
    میانگین پست در روز
    0.23
    تشکر از پست
    2,434
    2,314 بار تشکر شده در 989 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 122/2
    Given: 4/1
    میزان امتیاز
    16

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    کمکم کن ! کمکم کن ! نذار تا بترسم از تاریکی شب !!!

    کمکم کن ! کمکم کن ! تا بازم بخونم ترانه ی عشق !!!
    کمکم کن ! کمکم کن ! نذار اینجا بمونم !!!
    کمکم کن تا ندونم غم عشق و دوری چیه !!!
    کمکم کن تا بفهمم ،عاشق خسته کیه !! دل پر مهر چیه ؟؟؟
    کمکم کن ! کمکم کن ! نذار تا با کوله بار غمها بشکنم !!!
    خودمو نبازم و توی آینه برقی از شادی توی چشمام ببینم !!!
    کمکم کن ! کمکم کن ! نذار تا تنگ بشه نفس توی سینه ام!!!
    نذار تا تو تاریکی غم ها ، آروم و بی صدا بشکنم !!!
    دل من دریاییه اما این خیلی بد!!!
    آرزوهام شده گور !!! ولی این خیلی سخته !!!
    کمکم کن ! کمکم کن ! من تو رو دوست می دارم !!!
    واسه دل سپردنم نیازی به بهانه ندارم !!!
    کمکم کن ! کمکم کن ! من بشم دلدار تو !!! تو بشی ماه من و من بشم مهتاب تو !!!
    کمکم کن ! کمکم کن ! من دیگه طاقت ندارم !!! طاقت این غم و ماتم ندارم !!!
    کمکم کن ، دیگه من طاقت یه خونه مثل یه زندون ندارم !!
    کمکم کن ! کمکم کن ! تا بشم همونی که دل به تو ساده سپرد !!!
    کمکم کن تا به گوش همه برسه رعنا پل ها رو واسه عشقش شکست!!!
    کنار دلش آروم شکست!!! دم نزد از دوری و توی غربت واسه ی عشقش نشست!!!
    اما تو قهر شدی با دل من !!! تو با این عشق غریبانه ی من !!!
    اما تو منو نشناختی عزیز!! منو با درد عشقت سوزوندی !!!
    با حرفات زخم زبون روی تن رنجورم نشوندی گلم !!!
    کمکم کن ! کمکم کن ! تا نپوسم !! نذار اینجا بمونم !!!
    نذار با تنهاییهام لب مرگ رو ببوسم !!!
    صبا افشار
    شعر رديف و قافيه نميخواهد بوي آغوش تو هر ديوانه اي را شاعر ميكند ....


    www.elyasa.blogfa.com سایت اشعار الیاس

  4. 5 کاربر برای این پست از morteza3164 تشکر کرده اند:


  5. #99
    morteza3164 آواتار ها
    یار همیشگی

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    یار همیشگی
    شماره عضویت
    23840
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    سن
    41
    نوشته ها
    1,200
    میانگین پست در روز
    0.23
    تشکر از پست
    2,434
    2,314 بار تشکر شده در 989 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 122/2
    Given: 4/1
    میزان امتیاز
    16

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    دیر گاهیست که تنها شده ام

    سایه ی لیلی مجنون شده ام
    گر میان من و دل فاصله نیست
    به چه جرمی است ندانم که گنهکار شده ام
    من به سوی لحظه های پر عاطفه
    من به یاد قصه های عاشقانه
    می سرایم آهنگ غمین و پر زناله
    می روم در کوه و دشت ها بی بهانه
    من به یاد این دل پر از شراره
    من به شوق صد آواز و ترانه
    می نهم سر به شانه ات بی بهانه
    بی هدف ُ سوت و کور و بی ترانه
    من تو را دارم تو را ای یاور م
    ای تو تنها باور روزهای پر دردم
    ای تو تک شاخه عشق و امیدم
    ای تو تنها یاد زیبای روزهای باورم
    صبا (ر. ترکمانیان افشار)
    شعر رديف و قافيه نميخواهد بوي آغوش تو هر ديوانه اي را شاعر ميكند ....


    www.elyasa.blogfa.com سایت اشعار الیاس

  6. 5 کاربر برای این پست از morteza3164 تشکر کرده اند:


  7. #100
    morteza3164 آواتار ها
    یار همیشگی

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    یار همیشگی
    شماره عضویت
    23840
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    سن
    41
    نوشته ها
    1,200
    میانگین پست در روز
    0.23
    تشکر از پست
    2,434
    2,314 بار تشکر شده در 989 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 122/2
    Given: 4/1
    میزان امتیاز
    16

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    نمی دانم از کدام تبار عاطفه هستی ؟

    نمی دانم کدام کنج دلم نشسته ای ؟
    تو همان فرشته ی نجات آدمی هستی
    تو همان هدیه ناب ازلی هستی
    من در برابر دریای عشق تو سوگندیاد خواهم کرد
    که حتی از توفانهای پر از غم گذر خواهم کرد
    بی دغدغه بی التهاب باید قدم نهم در دل تو
    و در دستان تو دهم دستان خود را با عشق تو
    من با یادت شبهای تار را سحر میکنم
    من با برق چشمانت چراغی برای راه سیه سر می کنم
    تویی اری ب شک تویی تنا دلدار من
    تویی تنها همدم و مونس شبهای تار من
    من هر شب و هر روز با تو تنها تک ستاره ی قلبم زندگی ها می کنم
    و سرنوشت سیه خود را با عشق ناب تو سپید و پر ز برق می کنم
    آری تو تنها دلیل بودن من هستی
    در لحظه های مستی و راستی
    صبا افشار
    شعر رديف و قافيه نميخواهد بوي آغوش تو هر ديوانه اي را شاعر ميكند ....


    www.elyasa.blogfa.com سایت اشعار الیاس

  8. 5 کاربر برای این پست از morteza3164 تشکر کرده اند:


  9. #101
    zendegieh_khabha آواتار ها
    کاربر نمونه

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر نمونه
    شماره عضویت
    37581
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    سن
    36
    نوشته ها
    750
    میانگین پست در روز
    0.15
    تشکر از پست
    2,871
    1,815 بار تشکر شده در 721 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 6/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    14

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    آب از ديار دريا
    با مهر مادراته
    آهنگ خاك مي كرد
    بر گرد خاك مي گشت
    گرد ملال او را از چهره پاك مي كرد
    از خاكيان ندانم
    ساحل به او چه مي گفت
    كان موج نازپرورد
    سر را به سنگ مي زد
    خود را هلاك مي كرد
    Nothing Rhymed
    While thousands of children are starving to death in some African countries, Britney Spears fans pay up to $14000 for her second hand chewing gums!

  10. 2 کاربر برای این پست از zendegieh_khabha تشکر کرده اند:


  11. #102
    Mehraneh آواتار ها
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    20386
    تاریخ عضویت
    Oct 2009
    نوشته ها
    1,142
    میانگین پست در روز
    0.22
    تشکر از پست
    2,107
    3,189 بار تشکر شده در 1,048 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    3 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 18/0
    Given: 3/0
    میزان امتیاز
    16

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]




    یكی بود یكی نبود
    زیر گنبد كبود
    لخت و عور تنگ غروب سه تا پری نشسه بود.
    زار و زار گریه می كردن پریا
    مث ابرای باهار گریه می كردن پریا.
    گیس شون قد كمون رنگ شبق
    از كمون بلن ترك
    از شبق مشكی ترك.
    روبروشون تو افق شهر غلامای اسیر
    پشت شون سرد و سیا قلعه افسانه پیر.
    از افق جیرینگ جیرینگ صدای زنجیر می اومد
    از عقب از توی برج شبگیر می اومد...
    « پریا! گشنه تونه؟
    پریا! تشنه تونه؟
    پریا! خسته شدین؟
    مرغ پر شسه شدین؟
    چیه این های های تون
    گریه تون وای وای تون؟ »
    پریا هیچی نگفتن، زار و زار گریه میكردن پریا
    مث ابرای باهار گریه می كردن پریا
    « - پریای نازنین
    چه تونه زار می زنین؟
    توی این صحرای دور
    توی این تنگ غروب
    نمی گین برف میاد؟
    نمی گین بارون میاد
    نمی گین گرگه میاد می خوردتون؟
    نمی گین دیبه میاد یه لقمه خام می كند تون؟
    نمی ترسین پریا؟
    نمیاین به شهر ما؟
    شهر ما صداش میاد، صدای زنجیراش میاد-
    پریا!
    قد رشیدم ببینین
    اسب سفیدم ببینین:
    اسب سفید نقره نل
    یال و دمش رنگ عسل،
    مركب صرصر تك من!
    آهوی آهن رگ من!
    گردن و ساقش ببینین!
    باد دماغش ببینین!
    امشب تو شهر چراغونه
    خونه دیبا داغونه
    مردم ده مهمون مان
    با دامب و دومب به شهر میان
    داریه و دمبك می زنن
    می رقصن و می رقصونن
    غنچه خندون می ریزن
    نقل بیابون می ریزن
    های می كشن
    هوی می كشن:
    « - شهر جای ما شد!
    عید مردماس، دیب گله داره
    دنیا مال ماس، دیب گله داره
    سفیدی پادشاس، دیب گله داره
    سیاهی رو سیاس، دیب گله داره » ...

    پریا!
    دیگه تو روز شیكسه
    درای قلعه بسّه
    اگه تا زوده بلن شین
    سوار اسب من شین
    می رسیم به شهر مردم، ببینین: صداش میاد
    جینگ و جینگ ریختن زنجیر برده هاش میاد.
    آره ! زنجیرای گرون، حلقه به حلقه، لابه لا
    می ریزد ز دست و پا.
    پوسیده ن، پاره می شن
    دیبا بیچاره میشن:
    سر به جنگل بذارن، جنگلو خارزار می بینن
    سر به صحرا بذارن، كویر و نمك زار می بینن
    عوضش تو شهر ما... [ آخ ! نمی دونین پریا!]
    در برجا وا می شن، برده دارا رسوا می شن
    غلوما آزاد می شن، ویرونه ها آباد می شن
    هر كی كه غصه داره
    غمشو زمین میذاره.
    قالی می شن حصیرا
    آزاد می شن اسیرا.
    اسیرا كینه دارن
    داس شونو ور می میدارن
    سیل می شن: گرگرگر!
    تو قلب شب كه بد گله
    آتیش بازی چه خوشگله!
    آتیش! آتیش! - چه خوبه!
    حالام تنگ غروبه
    چیزی به شب نمونده
    به سوز تب نمونده،
    به جستن و واجستن
    تو حوض نقره جستن
    الان غلاما وایسادن كه مشعلا رو وردارن
    بزنن به جون شب، ظلمتو داغونش كنن
    عمو زنجیر بافو پالون بزنن وارد میدونش كنن
    به جائی كه شنگولش كنن
    سكه یه پولش كنن:
    دست همو بچسبن
    دور یاور برقصن
    « حمومك مورچه داره، بشین و پاشو » در بیارن
    « قفل و صندوقچه داره، بشین و پاشو » در بیارن
    پریا! بسه دیگه های های تون
    گریه تاون، وای وای تون! » ...
    پریا هیچی نگفتن، زار و زار گریه می كردن پریا
    مث ابرای باهار گریه می كردن پریا ...
    ***
    « - پریای خط خطی، عریون و لخت و پاپتی!
    شبای چله كوچیك كه زیر كرسی، چیك و چیك
    تخمه میشكستیم و بارون می اومد صداش تو نودون می اومد
    بی بی جون قصه می گف حرفای سر بسه می گف
    قصه سبز پری زرد پری
    قصه سنگ صبور، بز روی بون
    قصه دختر شاه پریون، -
    شما ئین اون پریا!
    اومدین دنیای ما
    حالا هی حرص می خورین، جوش می خورین، غصه خاموش می خورین
    [ كه دنیامون خال خالیه، غصه و رنج خالیه؟
    دنیای ما قصه نبود
    پیغوم سر بسته نبود.
    دنیای ما عیونه
    هر كی می خواد بدونه:
    دنیای ما خار داره
    بیابوناش مار داره
    هر كی باهاش كار داره
    دلش خبردار داره!
    دنیای ما بزرگه
    پر از شغال و گرگه!
    دنیای ما - هی هی هی !
    عقب آتیش - لی لی لی !
    آتیش می خوای بالا ترك
    تا كف پات ترك ترك ...
    دنیای ما همینه
    بخوای نخواهی اینه!
    خوب، پریای قصه!
    مرغای شیكسه!
    آبتون نبود، دونتون نبود، چائی و قلیون تون نبود؟
    كی بتونه گفت كه بیاین دنیای ما، دنیای واویلای ما
    قلعه قصه تونو ول بكنین، كارتونو مشكل بكنین؟ »
    پریا هیچی نگفتن، زار و زار گریه می كردن پریا
    مث ابرای باهار گریه می كردن پریا.
    دس زدم به شونه شون
    كه كنم روونه شون -
    پریا جیغ زدن، ویغ زدن، جادو بودن دود شدن، بالا رفتن تار شدن
    پائین اومدن پود شدن، پیر شدن گریه شدن، جوون شدن
    خنده شدن، خان شدن بنده شدن، خروس سر كنده شدن،
    میوه شدن هسه شدن، انار سر بسّه شدن، امید شدن یاس
    شدن، ستاره نحس شدن ...
    وقتی دیدن ستاره
    یه من اثر نداره:
    می بینم و حاشا می كنم، بازی رو تماشا می كنم
    هاج و واج و منگ نمی شم، از جادو سنگ نمی شم -
    یكیش تنگ شراب شد
    یكیش دریای آب شد
    یكیش كوه شد و زق زد
    تو آسمون تتق زد ...
    شرابه رو سر كشیدم
    پاشنه رو ور كشیدم
    زدم به دریا تر شدم، از آن ورش به در شدم
    دویدم و دویدم
    بالای كوه رسیدم
    اون ور كوه ساز می زدن، همپای آواز می زدن:
    « - دلنگ دلنگ، شاد شدیم
    از ستم آزاد شدیم
    خورشید خانم آفتاب كرد
    كلی برنج تو آب كرد.
    خورشید خانوم! بفرمائین!
    از اون بالا بیاین پائین
    ما ظلمو نفله كردیم
    از وقتی خلق پا شد
    زندگی مال ما شد.
    از شادی سیر نمی شیم
    دیگه اسیر نمی شیم
    ها جستیم و واجستیم
    تو حوض نقره جستیم
    سیب طلا رو چیدیم
    به خونه مون رسیدیم ... »
    بالا رفتیم دوغ بود
    قصه بی بیم دروغ بود،
    پائین اومدیم ماست بود
    قصه ما راست بود:
    قصه ما به سر رسید
    غلاغه به خونه ش نرسید،
    هاچین و واچین
    زنجیرو ورچین
    آنجا که کلام باز می ماند ، موسیقی آغاز می شود...

  12. 2 کاربر برای این پست از Mehraneh تشکر کرده اند:


  13. #103
    Mehraneh آواتار ها
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    20386
    تاریخ عضویت
    Oct 2009
    نوشته ها
    1,142
    میانگین پست در روز
    0.22
    تشکر از پست
    2,107
    3,189 بار تشکر شده در 1,048 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    3 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 18/0
    Given: 3/0
    میزان امتیاز
    16

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    تو را نگاه می کنم
    خورشید چند برابر می شود و روز را روشن می کند!
    بیدار شو
    با قلب و سر رنگین خود
    بد شگونی شب را بگیر
    تو را نگاه می کنم و همه چیز عریان می شود
    زورق ها در آب های کم عمقند...
    خلاصه کنم:دریا بی عشق سرد است!
    جهان این گونه آغاز می شود:
    موج ها گهواره ی آسمان را می جنبانند
    (تو در میان ملافه ها جا به جا می شوی
    وخواب را فرا می خوانی)
    بیدار شو تا از پی ات روان شوم
    تنم بی تاب تعقیب توست!
    می خواهم عمرم را با عشق تو سر کنم
    از دروازه ی سپیده تا دریچه ی شب
    می خواهم با بیداریِ تو رویا ببینم!

    پلالوار
    آنجا که کلام باز می ماند ، موسیقی آغاز می شود...

  14. 2 کاربر برای این پست از Mehraneh تشکر کرده اند:


  15. #104
    Mehraneh آواتار ها
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    20386
    تاریخ عضویت
    Oct 2009
    نوشته ها
    1,142
    میانگین پست در روز
    0.22
    تشکر از پست
    2,107
    3,189 بار تشکر شده در 1,048 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    3 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 18/0
    Given: 3/0
    میزان امتیاز
    16

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    از پا تا سرت
    سراسرت
    نوری و نیرویی
    وجود مقدست را در بر گرفته است
    جنس تو ، جنس نان
    نانی که آتش او را می پرستد
    عشقم خاکستری زیر خاک بود
    من با تو گر گرفتم
    عشق من
    عزیزم
    پیشانی ات. پاهایت و دهانت
    نانی است مقدس که زنده ام می دارد
    آتش به تو درس خون داد
    از آرد تقدس را فرا بگیر
    و از نان بوی خوش را

    پابلو نرودا
    آنجا که کلام باز می ماند ، موسیقی آغاز می شود...

  16. 3 کاربر برای این پست از Mehraneh تشکر کرده اند:


  17. #105
    Mehraneh آواتار ها
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    20386
    تاریخ عضویت
    Oct 2009
    نوشته ها
    1,142
    میانگین پست در روز
    0.22
    تشکر از پست
    2,107
    3,189 بار تشکر شده در 1,048 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    3 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 18/0
    Given: 3/0
    میزان امتیاز
    16

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    ز دو دیده خون فشانم، ز غمت شب جدایی
    چه کنم؟ که هست اینها گل خیرآشنایی

    همه شب نهادهام سر، چوسگان، بر آستانت
    که رقیب در نیاید به بهانهی گدایی

    مژهها و چشم یارم به نظرچنان نماید
    که میان سنبلستان چرد آهوی ختایی

    در گلستان چشمم ز چه روهمیشه باز است؟
    به امید آنکه شاید تو به چشم من درآیی

    سر برگ گل ندارم، به چه رو روم به گلشن؟
    که شنیدهام ز گلها همه بوی بیوفایی

    به کدام مذهب این به کدام ملت است این؟
    که کشند عاشقی را، که توعاشقم چرایی؟

    به طواف کعبه رفتم به حرم رهم ندادند
    که برون در چه کردی؟ که درون خانه آیی؟

    به قمار خانه رفتم، همه پاکباز دیدم
    چو به صومعه رسیدم همه زاهدریایی

    در دیر میزدم من، که یکی زدر در آمد
    که : درآ، درآ، عراقی، که توهم از آن مایی
    آنجا که کلام باز می ماند ، موسیقی آغاز می شود...

  18. 3 کاربر برای این پست از Mehraneh تشکر کرده اند:


  19. #106
    Mehraneh آواتار ها
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    20386
    تاریخ عضویت
    Oct 2009
    نوشته ها
    1,142
    میانگین پست در روز
    0.22
    تشکر از پست
    2,107
    3,189 بار تشکر شده در 1,048 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    3 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 18/0
    Given: 3/0
    میزان امتیاز
    16

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    آمدي وه كه چه مشتاق و پريشان بودم
    تا برفتي ز برم صورت بي جان بودم
    نه فراموشيم از ذكر تو خاموشي بود
    كه در انديشه اوصاف تو حيران بودم
    بي تو در دامن گلزار نخفتم يك شب
    كه نه در باديه ی خارمغيلان بودم
    زنده مي كرد مرا دم به دم اميد وصال
    ورنه دور از نظرت كشته هجران بودم
    به تولاي تو در آتش محنت چو خليل
    گوييا در چمن لاله و ريحان بودم
    تا مگر يك نفسم بوي تو آرد دم صبح
    همه شب منتظر مرغ سحر خوان بودم
    سعدي از جور فراقت همه روز اين مي گفت
    عهد بشكستي و من بر سر پيمان بودم

    سعدی
    آنجا که کلام باز می ماند ، موسیقی آغاز می شود...

  20. 3 کاربر برای این پست از Mehraneh تشکر کرده اند:


  21. #107
    Mehraneh آواتار ها
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    20386
    تاریخ عضویت
    Oct 2009
    نوشته ها
    1,142
    میانگین پست در روز
    0.22
    تشکر از پست
    2,107
    3,189 بار تشکر شده در 1,048 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    3 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 18/0
    Given: 3/0
    میزان امتیاز
    16

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    تو از دردی كه افتادست بر جانم چه می دانی؟
    دلم تنها تو را دارد ولی با او نمی مانی
    تمام سعی تو كتمان عشقت بود در حالی
    كه از چشمان مستت خوانده بودم راز پنهانی
    فقط يك لحظه آری با نگاهی اتفاق افتاد
    چرا عاقل كند كاری كه بازآرد پشيمانی؟
    آنجا که کلام باز می ماند ، موسیقی آغاز می شود...

  22. 3 کاربر برای این پست از Mehraneh تشکر کرده اند:


  23. #108
    Mehraneh آواتار ها
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    20386
    تاریخ عضویت
    Oct 2009
    نوشته ها
    1,142
    میانگین پست در روز
    0.22
    تشکر از پست
    2,107
    3,189 بار تشکر شده در 1,048 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    3 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 18/0
    Given: 3/0
    میزان امتیاز
    16

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    در شبان غم تنهایی خویش
    عابد چشم سخنگوی توام
    من در این تاریکی
    من در این تیره شب جانفرسا
    زائر ظلمت گیسوی توام
    گیسوان تو پریشانتر از اندیشه ی من
    گیسوان تو شب بی پایان
    جنگل عطرآلود
    شکن گیسوی تو
    موج دریای خیال
    کاش با زورق اندیشه شبی
    از شط گیسوی مواج تو من
    بوسه زن بر سر هر موج گذر می کردم
    کاش بر این شط مواج سیاه
    همه ی عمر سفر می کردم
    من هنوز از اثر عطر نفسهای تو سرشار سرور
    گیسوان تو در اندیشه ی من
    گرم رقصی موزون
    کاشکی پنجه ی من
    در شب گیسوی پر پیچ تو راهی می جست
    چشم من چشمه ی زاینده ی اشک
    گونه ام بستر رود
    کاشکی همچو حبابی بر آب
    در نگاه تو رها می شدم از بود و نبود...


    گزيده ای از قصيده
    آبی خکستری سیاه
    حميد مصدق

    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
    آنجا که کلام باز می ماند ، موسیقی آغاز می شود...

  24. 3 کاربر برای این پست از Mehraneh تشکر کرده اند:


  25. #109
    Mehraneh آواتار ها
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    20386
    تاریخ عضویت
    Oct 2009
    نوشته ها
    1,142
    میانگین پست در روز
    0.22
    تشکر از پست
    2,107
    3,189 بار تشکر شده در 1,048 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    3 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 18/0
    Given: 3/0
    میزان امتیاز
    16

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    اکنون کجايی ای خود ديگر من؟
    ايا در اين سکوت شب بيداری؟
    بگذار نسيم پاک
    تپش و مهربانی جاودانه ی قلبم را به تو برساند.
    کجايی ای ستاره زيبای من؟
    تيرگی زندگی مرا در اغوش کشيده
    و اندوه بر من چيره گشته است.
    لبخندی در فضا بزن؛ که خواهد رسيد و مرا جانی دوباره خواهد داد!
    از انفاس خود عطری در فضا بپراکن که حمايتم خواهد کرد!
    کجايی ای محبوب من؟
    اه ؛ چه بزرگ است عشق!
    و چه بی مقدارم من!
    جبران خليل جبران
    آنجا که کلام باز می ماند ، موسیقی آغاز می شود...

  26. 2 کاربر برای این پست از Mehraneh تشکر کرده اند:


  27. #110
    Mehraneh آواتار ها
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    20386
    تاریخ عضویت
    Oct 2009
    نوشته ها
    1,142
    میانگین پست در روز
    0.22
    تشکر از پست
    2,107
    3,189 بار تشکر شده در 1,048 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    3 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 18/0
    Given: 3/0
    میزان امتیاز
    16

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    نگاهت ،

    تکرار مکرر بهار ست وُُ

    خنده ات ،

    شکفتنِ غنچه هاي محجّبه .

    نه ؛

    مرا حرفي نيست.

    هر چه مي خواهي بکن .

    بگذار اين بار هم کار ها باب ميل تو باشد .

    مي خواهي بروي

    وُ مرا انيس رنج دوريت

    وُ همنشين حسرت ديدارت گرداني ؟

    باشد ، برو ، خدانگهدار

    سفر بخير

    برو

    و رمه ي نگاهت

    وُ نسيم عطرت را نيز با خود ببر .

    و حتا آن لبان لعلينت را

    که من ، هر بار براي بوسيدنشان

    مسير پر از اضطرابِ و التهابِ

    گلو گاه و چانه ات را

    به آرامي _

    و ُ وسواس مي پيمودم

    و ُ ناگاه بي آنکه تو بداني

    به يورشي

    به تسخير خويش در مي آوردمشان .

    مي خواهي بروي ؟ برو ، مرا حرفي نيست.

    امّا بر سر گذرت

    بربلنداي صعب العبور ترين قلّه اي که مي شناسي

    با سرخي لبانت

    لا له اي بکار

    تا من هر روز براي ديدنش

    کوه ها ، درّه ها وُ سنگلاخ ها را بپيمايم

    و تجربه ي مکرر کنم

    سختي ديدارت را .
    آنجا که کلام باز می ماند ، موسیقی آغاز می شود...

  28. 2 کاربر برای این پست از Mehraneh تشکر کرده اند:


  29. #111
    Mehraneh آواتار ها
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    20386
    تاریخ عضویت
    Oct 2009
    نوشته ها
    1,142
    میانگین پست در روز
    0.22
    تشکر از پست
    2,107
    3,189 بار تشکر شده در 1,048 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    3 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 18/0
    Given: 3/0
    میزان امتیاز
    16

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    خواب رؤیای فراموشیهاست
    خواب را دریابيم
    که در آن دولت خاموشیهاست
    من شکوفایی گلهای امیدم را در رؤیاها می بینم
    و ندایی که به من می گوید :
    ”گر چه شب تاریک است
    دل قوی دار ، سحر نزدیک است “
    دل من در دل شب
    خواب پروانه شدن می بیند
    مهر در صبحدمان داس به دست
    خرمن خواب مرا می چیند
    آسمانها آبی
    پر مرغان صداقت آبی ست
    دیده در آینه ی صبح تو را می بیند
    از گریبان تو صبح صادق
    می گشاید پر و بال
    تو گل سرخ منی
    تو گل یاسمنی
    تو چنان شبنم پاک سحری
    نه
    از آن پاکتری
    تو بهاری ؟
    نه
    بهاران از توست
    از تو می گیرد وام
    هر بهار اینهمه زیبایی را
    هوس باغ و بهارانم نیست
    ای بهین باغ و بهارانم تو
    سبزی چشم تو
    دریای خیال
    پلک بگشا که به چشمان تو دریابم باز
    مزرع سبز تمنایم را
    ای تو چشمانت سبز
    در من این سبزی هذیان از توست
    زندگی از تو و
    مرگم از توست
    سیل سیال نگاه سبزت
    همه بنیان وجودم را ویرانه کنان می کاود
    من به چشمان خیال انگیزت معتادم
    و دراین راه تباه
    عاقبت هستی خود را دادم
    آه سرگشتگی ام در پی آن گوهر مقصود چرا
    در پی گمشده ی خود به کجا بشتابم ؟


    گزيده ای از قصيده آبی خکستری سیاه
    حميد مصدق
    آنجا که کلام باز می ماند ، موسیقی آغاز می شود...

  30. 2 کاربر برای این پست از Mehraneh تشکر کرده اند:


  31. #112
    Mehraneh آواتار ها
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    20386
    تاریخ عضویت
    Oct 2009
    نوشته ها
    1,142
    میانگین پست در روز
    0.22
    تشکر از پست
    2,107
    3,189 بار تشکر شده در 1,048 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    3 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 18/0
    Given: 3/0
    میزان امتیاز
    16

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    اين را بدان که من دوستت دارم و دوستت ندارم
    چرا که زندگانی را دو چهره است،

    کلام، بالی ست از سکوت،
    و آتش را نيمه ای ست از سرما.



    دوستت دارم برای آنکه دوست داشتنت را آغاز کنم،
    تا بی کرانگی را از سر گيرم،
    و هرگز از دوست داشتنت باز نايستم:
    چنين است که من هنوز دوستت نمی دارم.


    دوستت دارم و دوستت ندارم آن چنان که گويي
    کليدهای نيک بختی و سرنوشتی نامعلوم،
    در دست های من باشد.



    برای آنکه دوستت بدارم، عشقم را دو زندگاني هست،
    چنين است که دوستت دارم در آن دم که دوستت ندارم
    و دوستت ندارم به آن هنگام که دوستت دارم.

    آنجا که کلام باز می ماند ، موسیقی آغاز می شود...

  32. 2 کاربر برای این پست از Mehraneh تشکر کرده اند:


صفحه 7 از 228 نخستنخست ... 345678910111757107 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 2 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 2 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. نت شور عاشقانه ( بیات اصفهان )
    توسط farazjoonam در انجمن ویولن
    پاسخ: 8
    آخرين نوشته: Monday 12 August 2019, 06:50 PM
  2. آهنگ های عاشقانه دنيا
    توسط Leon در انجمن پاپ
    پاسخ: 4
    آخرين نوشته: Thursday 28 May 2009, 11:58 AM
  3. پاسخ: 13
    آخرين نوشته: Thursday 23 October 2008, 07:25 AM

علاقه مندي ها (Bookmarks)

علاقه مندي ها (Bookmarks)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •