0
موسيقي آفريقايي، مخصوصاً موسيقي سنتي سياهان آفريقا را در خارج از آفريقا، كمتر ميشناسند. براي غير آفريقاييها، اين موسيقي، عجيب، دشوار و بدون جذابيت است و در نتيجه زحمت گوش دادن به آن را به خود نميدهند. هم موسيقي آفريقايي و هم موسيقي غير آفريقايي زادة خلاقيت بشرند و در نتيجه عناصر يكساني چون گام و فاصله و لحن و ملودي و امثالهم را در خود دارند. موسيقي تقريباً در همه كشورها، نقش يكساني را بازي ميكند و در قالب ترانهها، لالاييها، ترانههاي رزمي، موسيقي ديني و امثال آن ارائه ميگردند. در مجموع، در آفريقا هم سازهايي شبيه به اروپا، از جمله سازهاي زهي، بادي و كوبهاي، وجود دارند.
مفهوم موسيقي آفريقايي به كلي با موسيقي غربي فرق دارد. موسيقيدانهاي سنتي آفريقا براي لذّت بردن، صداها را با يكديگر تركيب نميكنند. هدف آنها بيان همه جنبههاي زندگي از طريق عنصر صداست. آنها از طريق موسيقي، منحصراً طبيعت را تقليد نميكنند، بلكه با به كارگيري صداهاي طبيعي، از جمله زبان گفتاري، طبيعت را بازسازي و آن را به موسيقي تبديل ميكنند. شايد ظاهراً اين موسيقي يكنواخت به نظر برسد، ولي هر صدايي معني ويژه خود را دارد. براي اينكه بتوان معناي موسيقي آفريقايي را درك كرد، بايد به بررسي آن در متن زندگي آفريقايي پرداخت.
موسيقي در جامعه آفريقا نقش بسيار مهمي دارد و درست از لحظه تولد، يكي از حياتيترين جنبههاي زندگي يك آفريقايي را تشكيل ميدهد. كودكان آفريقايي از ابتداي خردسالي، نقش مؤثر و مهمي را در موسيقي به عهده ميگيرند و در سن سه يا چهار سالگي، ساز ميسازند. بازيهاي موسيقايي كه توسط كودكان آفريقايي اجرا ميشوند، آنها را براي شركت در فعاليتهاي دوره بزرگسالي از جمله ماهيگيري، شكار، كشاورزي، آسيابگرداني، حضور در مراسم عروسي و تشييع و رقص آماده ميسازند.
در آفريقا بين انسان و هنر، پيوند عميقي وجود دارد. هنر در آفريقا، بالاترين نقش را در برقراري ارتباط بين انسانها ايفا ميكند. شايد به همين دليل است كه در بعضي از زبانهاي آفريقاي سياه، براي تعريف موسيقي، فعل دقيقي وجود ندارد. اين هنر به قدري در انسان آفريقايي نهادينه و موروثي است كه شايد ضرورتي براي نامگذاري آن وجود نداشته است. طبل در جامعه آفريقايي به قدري مهم است كه گاهي آن را با يك مرد برابر ميگيرند، از همين رو زنان بايد همان احترامي را كه به طور سنّتي براي مردشان قائل ميشوند، براي طبل هم قائل شوند. در بعضي از كشورهاي آفريقايي، زنان حتي اجازه ندارند تحت هيچ شرايطي به طبل دست بزنند، هر چند اسلام بسياري از تبعيضهايي را كه عليه زنان وجود داشته، در آفريقا از بين برده است.
موسيقي آفريقايي عموماً با هنر ديگري چون شعر يا رقص درآميخته و به صورت مهمترين عنصر بياني روحيه و احساسات سياهان درآمده است. به اين ترتيب، دور از ذهن نيست اگر آفريقاييها اصولاً موسيقيدان باشند. در بعضي از كشورهاي آفريقايي، موسيقي عنصري پويا و نيروي پيشبرنده حيات اجتماعي است. در برخي ديگر، موسيقي كم و بيش شغلي نيمه حرفهاي است كه همه كس نميتواند آن را خلق و اجرا كند و بايد گروههايي در اين زمينه، فعاليت كنند. اين گروهها نيمي از سال را به موسيقي ميپردازند و معاش خود را از اين طريق به دست ميآورند و نيم ديگر سال را به كار ديگري ميپردازند.
در بسياري از جوامع آفريقايي، حق نواختن بعضي از سازها يا شركت در مراسم آييني به همه كس داده نميشود و در انحصار موسيقيدانهاي حرفهاي است. اين افراد منحصراً از طريق هنرشان ارتزاق ميكنند و به خانوادهها يا طبقات اجتماعي (كاست) خاصي تعلق دارند.
در آفريقاي غربي، براي مشخص كردن موسيقيدانهاي حرفهاي از واژه گريوت (Griot) استفاده ميكنند. نقش گريوتها چيزي بيشتر از موسيقي و جادوست. آنها راويان تاريخ، فلسفه و اساطير و آرشيو آداب و سنن مردم هستند و در شفا و درمان جسمي و روحي بيماران هم دخالت ميكنند. بسياري ترانههاي مذهبي ميخوانند و تقريباً نقش كشيشهاي اروپايي قرون وسطي را دارند. مردم آفريقا از گريوتها ميترسند و در عين حال توانايي آنها را تحسين ميكنند، هر چند به خاطر آنكه به پايينترين طبقه اجتماع تعلق دارند، برايشان احترامي قائل نيستند. از آنجا كه موسيقي محور تمام فعاليتهاي يك گريوت است، بهرغم ترس و اكراه مردم از آنها، باز هم نقشي حياتي و مهم را در زندگي آفريقاييها ايفا ميكنند. شايد بتوان نوازندگان اروپايي گيتار را معادل نوازندگان آفريقايي يعني گريوتها گرفت. نوازندگان اروپايي در هر حال نسبت به گريوتها وضعيت بهتري دارند، زيرا مردم به آنها توهين نميكنند. موسيقي آفريقا، تأثير انقلابي را كه در حال حاضر همه قاره آفريقا را در خود گرفته است، به خوبي نشان ميدهد. موسيقي در جوامع سنّتي غالباً كاري به برآوردن نيازهاي زندگي مدرن ندارد. به عبارت ديگر، در دنياي مدرن، رقابت فوقالعاده بالاست و موسيقي به عنوان يك حرفه، نميتواند فرصت چنداني را براي اهل موسيقي فراهم آورد. در بعضي از جوامع، اصولاً موسيقي، شغل تلقي نميشود و به همين دليل، دچار محدوديتهاي بيشتري هم ميشود. با توجه به وضعيت دنياي معاصر، موسيقي سنتي در تمام دنيا رو به زوال است، مگر اينكه آينده موسيقيدانها تضمين شود. اين مسئله، بهويژه در موسيقي آفريقا كه در آن موسيقي شكل مكتوب ندارد و سينه به سينه منتقل ميشود، به شكل بارزتري مشاهده ميگردد.
اين سخن بدين معني نيست كه موسيقي سنتي آفريقا را بايد از تأثير موسيقيهاي كشورهاي ديگر حفظ كرد. هنرمندان اصيل با اختلاط با فرهنگهاي ديگر، ميتوانند هنر متعاليتر، غنيتر و گستردهتري را ارائه كنند.
سازها و سبكها:
سازهايي كه در اغلب كشورهاي آفريقايي وجود دارند، بسيار شبيه سازهاي ساير كشورها هستند در هر حال، فرهنگ هر كشور و ناحيهاي، بر شكل و نحوه نواختن سازها تأثير ميگذارد. براي مثال در مناطق جنگلي آفريقاي غربي، طبل بيشتر از مناطق بيدرخت ساوانا در آفريقاي جنوبي محبوبيت دارد. سازهاي موسيقايي، پيوند نزديك بين مجسمهسازي و موسيقي را نشان ميدهند.
در موسيقي سراسر اين قاره بزرگ، همگوني خاصّي احساس ميشود، ولي، البته تفاوتهاي بين موسيقيهاي نواحي و قبايل هم، آشكار است. فرهنگهاي نگرو (Negro) در جنوب صحرا، تبادل موسيقايي زنده و پويايي با ساكنان بخش شمالي آفريقا دارند. همچنين نواحي وسيعي از آفريقا، داراي فرهنگهاي مرزي است كه تركيبي از فرهنگ نگرو و جوامع آفريقايي شمال است.
بخش اعظم موسيقي آفريقا مبتني بر كلام است و لذا پيوند بين زبان و موسيقي، چنان عميق و ديرينه است كه ميتوان از كلام به عنوان سازي موسيقايي استفاده كرد.
از آنجا كه موسيقي آفريقا بيان جنبههاي گوناگون زندگي و سرشار از حس است، فرهنگهاي مختلف با سبكهاي موسيقايي گوناگون ميتوانند روي موسيقي تأثيرات بسيار مهمي بگذارند. در شرق آفريقا، فرهنگها پيچيده هستند و حول گلهداري دور ميزنند. منطقه خوئي ـ سان (Khoi – San) در جنوب آفريقا، فرهنگ سادهاي دارد كه منحصراً مبتني بر نمادهاي گردآوري غذاست. مردم سواحل شمال غربي گله ندارند و به خاطر ساختار سياسي پيچيدهاي كه در اثر حاكميت اروپاييها پيدا كردهاند، بيشتر به نظامهاي پادشاهي قدرتمند متكي بودهاند. سواحل غربي آفريقا، يعني سرزمين بين سرزمين خوئي ـ سان و بخش شمال غربي، فرهنگي متشكل از شرق آفريقا و شمال غربي آفريقا دارند. تعدادي از قبايل پيگمي (Pygmy) هنوز در انزواي نسبي و در جنگلها زندگي ميكنند. بخش شمالي قاره تا حد زيادي تحت تأثير فرهنگي موسيقايي اسلامي است.
سید فواد توحیدی
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
علاقه مندي ها (Bookmarks)