لیست کاربران برچسب شده در تاپیک

صفحه 5 از 15 نخستنخست 123456789 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از 65 به 80 از 235

موضوع: نمونه اشعار الیاس

  1. #65
    Avazekhan آواتار ها
    کاربر نمونه

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر نمونه
    شماره عضویت
    20689
    تاریخ عضویت
    Oct 2009
    نوشته ها
    825
    میانگین پست در روز
    0.16
    تشکر از پست
    1,647
    2,211 بار تشکر شده در 757 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 1/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    15

    Exclamation


    0 Not allowed! Not allowed!
    نقل قول نوشته اصلی توسط morteza3164 [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]



    دوش شوخ چشمی شیشه دل را شکست // رفت با رقیبم ، عهد و پیمانم شکست


    دل شکست و عهد بست و دل نبست // ناز کرد و دل فروخت و بد شکست


    پیش خود از من بساخت یک دیو زشت // او که خود بود در بدی چون بد کنشت


    باد نیسان زد بر او سیلی سخت // عاقبت پیچید در او سرمای سخت


    تا به صبح زیبا جمال بر خود بتافت // روی سرخش زرد شد چون آفتاب


    آن رقیب از روی زردش دل برید // از بدیش تارها در دل تنید


    آن سنم چون پیش خود خالی بدید // بوی دل را پیش من خوشبو شنید


    آمد و در دل بجانم رخنه کرد // شیشه بشکسته ام را وصله کرد


    گفتمش ای خوش جمال سنگدل // عاقبت پیشم بیاری زخم ز دل


    من نه آنم چون کنی رویش دوتا // سخت بشکستم نمی بینم تو را


    تو برو اینک نه جای ماندن است // زخم دل را رفتن تو مرحم است


    من ز غم ، عشقت برون کردم ز دل // چینی بشکسته راچنگی نمی بینم به دل


    تو برو چون راست گوی و راست زی // عشق عاشق دو نمیشناسد چه زی



    قلب الیاس چون برون آمد ز درد // سخت بگفتا آه مردم ، آه درد


    بنا به درخواست الیاس نقدم رو که پیشتر حذف کرده بودم مجددا مینویسم
    در این شعر مصرع اول با مصرع دوم و سوم و چهارم هیچ ربطی از لحاظ وزنی ندارند
    در این بیت:
    تا به صبح زیبا جمال بر خود بتافت // روی سرخش زرد شد چون آفتاب
    آفتاب و بتافت قافیه را ناهمگون کرده اند
    همینطور این بیت اما کمتر :
    من نه آنم چون کنی رویش دوتا // سخت بشکستم نمی بینم تو را

    دوتا و تورا قافیه به نظر نمی آیند

    در بیت هفتم „صنم” درست است نه „سنم”
    در این بیت:
    من ز غم ، عشقت برون کردم ز دل // چینی بشکسته راچنگی نمی بینم به دل
    در مصرع دوم قالب شعر از سنتی به نیمایی تغییر کرده است


    در بیت آخر „گفتا” از „بگفتا” شعر را روان تر میکند
    و در آخر یک سوال:
    لطفا در مورد معنای „چه زی” در این مصرع توضیح دهید:
    عشق عاشق دو نمیشناسد چه زی

    دوستان من اهل تعریف و دلگرمی بی مورد نیستم
    منتقد همیشه باید حرف هایش رک ، بی پرده و خالی از اضافه گویی باشد
    چون انتقاد منتقد به حرفه ای تر شدن شاعر مورد انتقاد کمک میکند
    پس کسی که انتقاد میکند باید حرفه ای عمل کند
    بنده شخصا با الیاس دوست هستم „جهت اطمینان می توانید به پروفایل بنده یا الیاس مراجعه کنید!!!”
    اما دوست آنست که آینه ی عیب های دوستش باشد
    اهل کباب پختن و سیخ و اینجور چیزها هم نیستم!!!
    به همین خاطر از اینطور کارا سر در نمیارم!!!
    منو ببخشید...
    سعدیا دور نیکنامی رفت
    نوبت عاشقیست یک چندی

  2. 2 کاربر برای این پست از Avazekhan تشکر کرده اند:


  3. #66
    morteza3164 آواتار ها
    یار همیشگی

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    یار همیشگی
    شماره عضویت
    23840
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    سن
    41
    نوشته ها
    1,200
    میانگین پست در روز
    0.23
    تشکر از پست
    2,434
    2,314 بار تشکر شده در 989 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 122/2
    Given: 4/1
    میزان امتیاز
    16

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    سلام دوست گلم آوازه خان

    راجع به سوال اول وزن که درسته سنبلون سنبلون سنبلون سنبل

    سوال دوم(آفتاب و بتافت) و (دوتا و تو را) در قالب الیاس گونه قافیه محسوب میشن

    سوال سوم معنای صنم یعنی معشوقه زیبا جمال و معنای سنم یعنی ماده گاو یا گیاهی که شکوفه آورده باشد . اگر ابیات قبلی را خوب مطالعه فرموده باشید آن معشوقه به علت سرمای سخت رویش زشت شده است پس به او صنم نمیشه گفت و نسبت به کار زشتی که کرده ببخشید بی ادبی نباشه معنای اول سنم بیشتر به او میخوره

    سوال چهارم من ز غم ، عشقت برون کردم ز دل // چینی بشکسته راچنگی نمی بینم به دل
    بیت دوم را شما چگونه نیمایی محسوب میکنید قالب شعر نیمایی مشخص هستش اما من نمیدانم شما چرا به این بیت نیمایی میگویید شاید بخاطر کلمات معاصر باشه

    سوال پنجم فکر کنم شما اشتباه میکنید بگفتا در مصرع آخر بسیار زیبا تر از گفتا است و البته باید زمان را در نظر گرفت چون داستان شعر همان طور که در بیت اول آمده (دوش) بصورت گذشته آمده و کلمه بگفتا صحیح میباشد

    سوال ششم تو برو چون راست گوی و راست زی // عشق عاشق دو نمیشناسد چه زی
    لطفا به کلماتی که با رنگ قرمز مشخص شده اند دقت فرمایید برای ساده شدن کار این کلمات رو کنار هم قرار دهید تو چه زی معنای آن میشود تو چه چیزی رو انتخاب میکنی یا کدام طرفی هستی
    معنای زی یعنی طرف. سمت و سو . جهت (لغت نامه دهخدا)

    بسیار لذت بردم از نقد شما دوست عزیز البته هرچند قبلا گفته ام اما بازم میگم که رشته من ادبیات نیست حتی دوران کاردانی که بالا ترین نمره کلاسو من گرفتم نمرم بیشتر از 50/16 نشد که اونم بخاطر شعری بود که از خودم توی کلاس گفتم و در ادبیات فارسی تبحری زیادی ندارم اگه اشعار من توی هیچ قالبی نمیگنجه شما خودتو ناراحت نکن من فعلا دارم روی کلمات کار میکنم و اگه خدا خواست و من این چند واحد باقی مونده کارشناسی رو پاس کردم حتما روی ردیف و قافیه بیشتر دقت میکنم فعلا این اشعار ضایع رو از من به عنوان دست گرمی قبول کنید

    با تشکر الیاس
    شعر رديف و قافيه نميخواهد بوي آغوش تو هر ديوانه اي را شاعر ميكند ....


    www.elyasa.blogfa.com سایت اشعار الیاس

  4. #67
    morteza3164 آواتار ها
    یار همیشگی

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    یار همیشگی
    شماره عضویت
    23840
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    سن
    41
    نوشته ها
    1,200
    میانگین پست در روز
    0.23
    تشکر از پست
    2,434
    2,314 بار تشکر شده در 989 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 122/2
    Given: 4/1
    میزان امتیاز
    16

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    نقل قول نوشته اصلی توسط mehrnam [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
    خیلی زیبا و با احساس بود... یه کم راجع به قالب و قافیه اش اگه بگین ممنون میشم ... آخه واسم جالبه.
    سلام دوست خوبم مهرنام جان
    اگه راجع به قالب و قافیه دوست داری بیشتر بدونی یه زنگ بزن به جناب حافظ و از خودش بپرس چون من این شعر رو با الهام از یکی از اشعار حافظ گفتم
    بازم ممنون که نظر دادید
    شعر رديف و قافيه نميخواهد بوي آغوش تو هر ديوانه اي را شاعر ميكند ....


    www.elyasa.blogfa.com سایت اشعار الیاس

  5. کاربران زیر از morteza3164 به خاطر این پست تشکر کرده اند:


  6. #68
    morteza3164 آواتار ها
    یار همیشگی

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    یار همیشگی
    شماره عضویت
    23840
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    سن
    41
    نوشته ها
    1,200
    میانگین پست در روز
    0.23
    تشکر از پست
    2,434
    2,314 بار تشکر شده در 989 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 122/2
    Given: 4/1
    میزان امتیاز
    16

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    نقل قول نوشته اصلی توسط كوروش88 [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
    درود
    يكي از خاصيتهاي خوب شعر شما اين است كه از هر چي به نظرتان مي رسد استفاده مي كنيد به عنوان مثال :آنچنان مست می وعاشق زارم اکنون // که کنون دست به دیوار کجی میدارم.
    رشدشعر شما به خوبي احساس مي شود هرچند كه مانند هواپيماهاي توپولف گاهي فراز و نشيبهاي ناجوري پيدا مي كند . اما مهم اين است كه شعرتان در حال پيشرفت است. موفق باشيد.
    يا حق.
    ممنون کوروش عزیز شما همیشه به بنده لطف دارید
    شعر رديف و قافيه نميخواهد بوي آغوش تو هر ديوانه اي را شاعر ميكند ....


    www.elyasa.blogfa.com سایت اشعار الیاس

  7. کاربران زیر از morteza3164 به خاطر این پست تشکر کرده اند:


  8. #69
    آناهيتا 79 آواتار ها
    کاربر انجمن

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر انجمن
    شماره عضویت
    21886
    تاریخ عضویت
    Dec 2009
    نوشته ها
    122
    میانگین پست در روز
    0.02
    تشکر از پست
    356
    421 بار تشکر شده در 124 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 3/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    15

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    سلام
    مثل هميشه شعرهاتون قشنگ و زيبا بود . يه جورايي شك كردم كه عاشق كسي شدي البته به من ربطي نداره اما خيلي عاشقانه مي گي . خوش به حال عاشقها كه شعراتو مي خونند. فقط تو رو خدا از انتقادهايي كه ازت مي شه نترس (مثل من نباش) ادامه بده . مرسي. (در ضمن اين جمله جناب كوروش خان هم جالب بود هرچند يه خورده خنده دار بود اما درست گفته بود : رشدشعر شما به خوبي احساس مي شود هرچند كه مانند هواپيماهاي توپولف گاهي فراز و نشيبهاي ناجوري پيدا مي كند . اما مهم اين است كه شعرتان در حال پيشرفت است.
    هر كجا هستم باشم / آسمان مال من است
    پنجره ، فكر ، هوا ، عشق ، زمين مال من است.

  9. کاربران زیر از آناهيتا 79 به خاطر این پست تشکر کرده اند:


  10. #70
    morteza3164 آواتار ها
    یار همیشگی

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    یار همیشگی
    شماره عضویت
    23840
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    سن
    41
    نوشته ها
    1,200
    میانگین پست در روز
    0.23
    تشکر از پست
    2,434
    2,314 بار تشکر شده در 989 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 122/2
    Given: 4/1
    میزان امتیاز
    16

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    نقل قول نوشته اصلی توسط آناهيتا 79 [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
    سلام
    مثل هميشه شعرهاتون قشنگ و زيبا بود . يه جورايي شك كردم كه عاشق كسي شدي البته به من ربطي نداره اما خيلي عاشقانه مي گي . خوش به حال عاشقها كه شعراتو مي خونند. فقط تو رو خدا از انتقادهايي كه ازت مي شه نترس (مثل من نباش) ادامه بده . مرسي. (در ضمن اين جمله جناب كوروش خان هم جالب بود هرچند يه خورده خنده دار بود اما درست گفته بود : رشدشعر شما به خوبي احساس مي شود هرچند كه مانند هواپيماهاي توپولف گاهي فراز و نشيبهاي ناجوري پيدا مي كند . اما مهم اين است كه شعرتان در حال پيشرفت است.
    ممنون آناهیتا جان از اینکه بر بنده منت نهادین و از اشعار بنده دیدن فرمودین سپاس گذارم حقیقت شما راست میگین چند شعر آخرم یکمی عاشقانه شده تازه یکی دیگه هم هست که خوابوندم توی آب نمک و چند روز دیگه اونو میبینید اما یکی دو روزه توی شرکت دارم روی یه شعر کار میکنم که راجع به وطن عزیزمان است البته یکمی سیاسی به نظر میرسه که دارم روش کار میکنم که از این حالت خارج بشه
    باز هم ممنون که نظر دادین

    با تشکر الیاس
    شعر رديف و قافيه نميخواهد بوي آغوش تو هر ديوانه اي را شاعر ميكند ....


    www.elyasa.blogfa.com سایت اشعار الیاس

  11. کاربران زیر از morteza3164 به خاطر این پست تشکر کرده اند:


  12. #71
    morteza3164 آواتار ها
    یار همیشگی

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    یار همیشگی
    شماره عضویت
    23840
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    سن
    41
    نوشته ها
    1,200
    میانگین پست در روز
    0.23
    تشکر از پست
    2,434
    2,314 بار تشکر شده در 989 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 122/2
    Given: 4/1
    میزان امتیاز
    16

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    بدست خویش میکنم آباد ایرانم // مرا بیگانه میخوانند ولی د ر متن ایرانم

    تو را می خوانم و مشتاق دیدارت در ایرانم // بیا ای رهبر فرزانه شیران ایرانم

    به خود میبالم و هر لحظه من در فکر ایرانم // که همت باشد و کار مضاعف بهر ایرانم

    بیا منجی که ویران گشت ایرانم // بیا کز رحمتت آباد گردد خاک ایرانم

    به صد افیون که ویران کرده ایرانم // نمی خواهند که باشد مقتدر عشاق ایرانم

    به رنگ نیلگون و پهنه دریای ایرانم // دو صد بار عافیت بادا خلیج فارس ایرانم

    ز سعی و کوشش خود میکنم سرسبز ایرانم // که ساده شاعر چون من بسازد نام ایرانم

    ز گرمای وجود مردمان پاک ایرانم // چه یخها ذوب شد از کوه بینالود ایرانم

    من از الیاس پرسیدم چه داری بهر ایرانم // بگفتا جان من باشد فدای خاک ایرانم
    ویرایش توسط morteza3164 : Friday 7 May 2010 در ساعت 07:12 PM
    شعر رديف و قافيه نميخواهد بوي آغوش تو هر ديوانه اي را شاعر ميكند ....


    www.elyasa.blogfa.com سایت اشعار الیاس

  13. 3 کاربر برای این پست از morteza3164 تشکر کرده اند:


  14. #72
    آناهيتا 79 آواتار ها
    کاربر انجمن

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر انجمن
    شماره عضویت
    21886
    تاریخ عضویت
    Dec 2009
    نوشته ها
    122
    میانگین پست در روز
    0.02
    تشکر از پست
    356
    421 بار تشکر شده در 124 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 3/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    15

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    نقل قول نوشته اصلی توسط morteza3164 [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
    بدست خویش میکنم آباد ایرانم // مرا بیگانه میخوانند ولی د ر متن ایرانم


    تو را می خوانم و مشتاق دیدارت در ایرانم // بیا ای رهبر فرزانه شیران ایرانم

    به خود میبالم و هر لحظه من در فکر ایرانم // که همت باشد و کار مضاعف بهر ایرانم

    بیا منجی که ویران گشت ایرانم // بیا کز رحمتت آباد گردد خاک ایرانم

    به صد افیون که ویران کرده ایرانم // نمی خواهند که باشد مقتدر عشاق ایرانم

    به رنگ نیلگون و پهنه دریای ایرانم // دو صد بار عافیت بادا خلیج فارس ایرانم

    ز سعی و کوشش خود میکنم سرسبز ایرانم // که ساده شاعر چون من بسازد نام ایرانم

    ز گرمای وجود مردمان پاک ایرانم // چه یخها ذوب شد از کوه بینالود ایرانم


    من از الیاس پرسیدم چه داری بهر ایرانم // بگفتا جان من باشد فدای خاک ایرانم
    سلام
    من رو ببخشيد . اما انگاري يه جورايي شعرتون رو با عجله نوشتيد . من شعر نو كار مي كنم و به اين زمينه شعري عادت ندارم . اما پيام شعرتون عالي بود .
    هر كجا هستم باشم / آسمان مال من است
    پنجره ، فكر ، هوا ، عشق ، زمين مال من است.

  15. کاربران زیر از آناهيتا 79 به خاطر این پست تشکر کرده اند:


  16. #73
    MEHRNAM آواتار ها
    کاربر فعال انجمن

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر فعال انجمن
    شماره عضویت
    23172
    تاریخ عضویت
    Jan 2010
    سن
    32
    نوشته ها
    337
    میانگین پست در روز
    0.07
    تشکر از پست
    1,810
    1,159 بار تشکر شده در 328 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 3/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    15

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    شعر ملی میهنی هم میگفتی و ما خبر نداشتیم؟؟!! آفرین خیلی خوب بود.
    درد من حصار بركه نيست؛
    درد من زيستن با ماهيانيست
    كه فكر دريا به ذهنشان خطور نكرده است.

  17. کاربران زیر از MEHRNAM به خاطر این پست تشکر کرده اند:


  18. #74
    كوروش88 آواتار ها
    کاربر انجمن

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر انجمن
    شماره عضویت
    22556
    تاریخ عضویت
    Jan 2010
    نوشته ها
    124
    میانگین پست در روز
    0.02
    تشکر از پست
    373
    410 بار تشکر شده در 119 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 0/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    15

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    درود
    نمي خوام شعر شما را نقد كنم يا تفسير يا هرچيز ديگر ، اما شعرتان اگر چه به قول دوستمان mehrnamرنگ و بوي ملي ميهني دارد ولي بدجوري بيت دوم و سومش سياسي شده !
    يا حق.
    اگر آنچه بايد نيستي
    چه فرقي مي كند كيستي.

  19. کاربران زیر از كوروش88 به خاطر این پست تشکر کرده اند:


  20. #75
    arezuhaa آواتار ها
    دوست خوب

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    دوست خوب
    شماره عضویت
    10970
    تاریخ عضویت
    Oct 2008
    نوشته ها
    231
    میانگین پست در روز
    0.04
    تشکر از پست
    255
    545 بار تشکر شده در 196 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 1/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    16

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    باریکلا خیلی خوب بود منکه خیلی خوشم اومد حرفهای قشنگی بود حرفای دل منو زدین فقط یه اشکالی داشت،البته ببخشید شاید نباید بگم ولی شعرتون اصلا قافیه نداره فقط چیزی که هست ردیفه اگه توی شعر های بعدیتون به این نکته بیشتر توجه کنید عالی عالی میشه
    موفق باشید
    وبلاگ شخصی آرزو (مجموعه ی اشعار)www.arezuhaa.blogfa.com

  21. کاربران زیر از arezuhaa به خاطر این پست تشکر کرده اند:


  22. #76
    morteza3164 آواتار ها
    یار همیشگی

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    یار همیشگی
    شماره عضویت
    23840
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    سن
    41
    نوشته ها
    1,200
    میانگین پست در روز
    0.23
    تشکر از پست
    2,434
    2,314 بار تشکر شده در 989 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 122/2
    Given: 4/1
    میزان امتیاز
    16

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    قطره اشک خدا
    قطره ای از اشک
    قطره ای از وجود
    قطره ای از وجود خدا بر زمین چکید
    او میگریست
    بر جفای کودک خرد
    که بر سر چهار راه وجود
    شیشه پاک میکند
    او میگریست
    بر عاشق تنها
    که از ته وجودش عاشق بود
    اما در خراب آبادیش
    تنها بر سکویی سیمانی
    نشسته وبا تمام وجود
    عشق خود را ندا میداد
    اما کو- عشق کو
    او میگریست
    بر مادری که نازنین فرزندش شهید شده
    اما محکم و استوار
    همچنان در صحنه روزگار
    قامت رعنای خود را
    مانند سروی برافراشته نگه میدارد
    تا مبادا فکر کنند
    او خود را باخته
    و از محبتش بر دگر فرزندان کاسته
    او میگریست
    اینقدر قطرات اشکش زیاد شد که
    سیل ها در چهار راه وجود
    و سکوی سیمانی
    و پای درخت سرو روان شد
    و تمام بدیها را شست
    و در آن رودی که از شهر میگذشت کارون
    ریخت و دور شد
    ولی باز هم کودک ما تنها بود
    عاشق همچنان بر سکوی سیمانی نشسته
    و سرو قامت راست کرده
    پس بازهم خدا گریست
    بیشتر و بیشتر
    تا از گریه او دریاها درست شد
    نام یکی از آن دریاها را خلیج فارس گذاشتند
    و خدا باز هم گریست
    چون کشور که نه
    شهر کوچکی خواست که نامش را عوض کند
    و مدعی دریای خدا شود
    و خدا باز هم به حال آنها گریست
    بیشتر و بیشتر و بیشتر
    تا اقیانوسها درست شد
    و کشتیهایی در آن روان
    اما باز هم کودک قصه ما تنها بود
    عاشق ز عشق خود می نالید
    و سرو کماکان ایستاده
    و خدا بازهم گریست. . .
    ویرایش توسط morteza3164 : Friday 14 May 2010 در ساعت 10:50 PM
    شعر رديف و قافيه نميخواهد بوي آغوش تو هر ديوانه اي را شاعر ميكند ....


    www.elyasa.blogfa.com سایت اشعار الیاس

  23. کاربران زیر از morteza3164 به خاطر این پست تشکر کرده اند:


  24. #77
    كوروش88 آواتار ها
    کاربر انجمن

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر انجمن
    شماره عضویت
    22556
    تاریخ عضویت
    Jan 2010
    نوشته ها
    124
    میانگین پست در روز
    0.02
    تشکر از پست
    373
    410 بار تشکر شده در 119 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 0/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    15

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    حقير چندين بار شعر شما را خواندم . فكر كنم اولين تجربه جدي شما در زمينه شعر نو باشد اما نظر اين حقير (كه چندان هم مهم نيست):
    شعر شروع خوبي دارد اما از قسمت : قامت رعناي خود را مانند سروي برافراشته نگه مي دارد يك افت محسوسي مي كند و كم كم شعر شما به سمت يك متن ادبي پيش مي رود . همانگونه كه استاد بنده مي دانند شعر حتي اگر سپيد ، نو و يا هرچيز ديگر هم باشد بايد وزن و منطق خودش را داشته باشد . كودك شعر شما تنها نبود ، عاشق تنها بود و اين تنهايي كودك تا انتها مي رود و نصيب عاشق فقط يك سكوي سيماني مي شود.
    خداوند بديها را شست ، پس حداقل كودك شعر شما ديگر نبايد تنها مي بود . عاشق تنها و مادري كه چون سرو ايستاده است كه جزء بديها نيستند ، پس خداوند به چه گريست ؟
    شعر تا جايي پيش مي رود كه پا به افسانه گذاشته و فكر كنم به جريان حضرت نوح هم مي خواهد اشاره اي بكند !
    البته شعر شما هست و بنده جسارت نمي كنم اما :
    بهتر بود كه به جاي جملات زير ، جملات ديگري را مي نوشتيد:
    بر جفاي كودك خرد : بر جفاي رفته بر كودك خرد
    بر خراب آباديش : بر خراب آبادش (فكر كنم منظورتان آبادي ويران شده بوده !)
    و درآن رودي كه از شهر مي گذشت كارون : و در آن رودي كه از شهر كارون مي گذشت . (البته فكر كنم كلا در اين قسمت يك چيزي جا افتاده)
    چه نيازي كه پي در پي بنويسيم : او مي گريست !
    اگر شعرتان را دوباره ويرايش كنيد به يك سوم كاهش مي يابد. (هرچند كه اين كار را زياد قبول ندارم چون يك جور سلاخي كردن شعر است)
    شعر نو هم براي خودش ظرافتهايي دارد كه اميدوارم شما مانند ساير اشعاري كه گفتيد آنرا پيدا كنيد.
    در كل پيام شعر خوب بود . و اينكه در اينگونه شعرها هم قدم گذاشتيد بسيار جالب.
    يا حق.
    اگر آنچه بايد نيستي
    چه فرقي مي كند كيستي.

  25. کاربران زیر از كوروش88 به خاطر این پست تشکر کرده اند:


  26. #78
    morteza3164 آواتار ها
    یار همیشگی

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    یار همیشگی
    شماره عضویت
    23840
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    سن
    41
    نوشته ها
    1,200
    میانگین پست در روز
    0.23
    تشکر از پست
    2,434
    2,314 بار تشکر شده در 989 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 122/2
    Given: 4/1
    میزان امتیاز
    16

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    نقل قول نوشته اصلی توسط كوروش88 [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
    حقير چندين بار شعر شما را خواندم . فكر كنم اولين تجربه جدي شما در زمينه شعر نو باشد اما نظر اين حقير (كه چندان هم مهم نيست):
    شعر شروع خوبي دارد اما از قسمت : قامت رعناي خود را مانند سروي برافراشته نگه مي دارد يك افت محسوسي مي كند و كم كم شعر شما به سمت يك متن ادبي پيش مي رود . همانگونه كه استاد بنده مي دانند شعر حتي اگر سپيد ، نو و يا هرچيز ديگر هم باشد بايد وزن و منطق خودش را داشته باشد . كودك شعر شما تنها نبود ، عاشق تنها بود و اين تنهايي كودك تا انتها مي رود و نصيب عاشق فقط يك سكوي سيماني مي شود.
    خداوند بديها را شست ، پس حداقل كودك شعر شما ديگر نبايد تنها مي بود . عاشق تنها و مادري كه چون سرو ايستاده است كه جزء بديها نيستند ، پس خداوند به چه گريست ؟
    شعر تا جايي پيش مي رود كه پا به افسانه گذاشته و فكر كنم به جريان حضرت نوح هم مي خواهد اشاره اي بكند !
    البته شعر شما هست و بنده جسارت نمي كنم اما :
    بهتر بود كه به جاي جملات زير ، جملات ديگري را مي نوشتيد:
    بر جفاي كودك خرد : بر جفاي رفته بر كودك خرد
    بر خراب آباديش : بر خراب آبادش (فكر كنم منظورتان آبادي ويران شده بوده !)
    و درآن رودي كه از شهر مي گذشت كارون : و در آن رودي كه از شهر كارون مي گذشت . (البته فكر كنم كلا در اين قسمت يك چيزي جا افتاده)
    چه نيازي كه پي در پي بنويسيم : او مي گريست !
    اگر شعرتان را دوباره ويرايش كنيد به يك سوم كاهش مي يابد. (هرچند كه اين كار را زياد قبول ندارم چون يك جور سلاخي كردن شعر است)
    شعر نو هم براي خودش ظرافتهايي دارد كه اميدوارم شما مانند ساير اشعاري كه گفتيد آنرا پيدا كنيد.
    در كل پيام شعر خوب بود . و اينكه در اينگونه شعرها هم قدم گذاشتيد بسيار جالب.
    يا حق.
    ممنون کوروش عزیز که اشعار بنده رو نقدی زیبا کردی . بله حقیقت درست میگویید این شعر هیچ ریتم و وزن درستی نداره چون من دوست دارم در لحظه چیزی که به ذهنم میرسه رو بنویسم و یجوری بداهه سرایی کنم و چون کلا از قواعد شعری پیروی نمیکنم شعرام اینجوری میشه

    البته باید چند نکته را بازگو کنم . کودک قصه ما تنها بر سر چهار راه وجود شیشه پاک میکرد و حتی زمانی که خدا بدیها رو از شهر به کارون ریخت هنوز هم کودک تنها داشت شیشه گل آلود ماشینها رو که از اشک خدا و هوای غبار آلود شهر کثیف شده بود پاک میکرد (علت کثیفی غبار هوا و خیسی اشک خدا).
    اما گریه خدا در قسمت دوم بخاطر خلیج فارس بود که میخواستندنام اون رو عوض کنند.

    کلمه خراب آبادیش معنی کلی از دیار عاشق دارد و به نقطه خاصی نمیخواهد اشاره کند یعنی فقط جایی که عاشق زندگی میکند اینگونه نیست

    راجع به کلمه کارون شما راست میگویید یک کاما قبل از کارون جا افتاده . من کلمه کارون رو انتها آوردم تا سنگینی نام آن احساس شود چون این نام برای من خیلی با ارزشه بخاطر اینکه آنجا بزرگ شدم

    او میگریست بخاطر این تکرار شده که حس شاعر و فعل اصلی کار از یاد خواننده نرود

    البته شما به بزرگواری خودتون ببخشید چون من قصد جسارت به شعر و شاعری را ندارم فقط میخواهم که حرف دلم رو زده باشم

    با تشکر از شما دوست عزیز الیاس
    شعر رديف و قافيه نميخواهد بوي آغوش تو هر ديوانه اي را شاعر ميكند ....


    www.elyasa.blogfa.com سایت اشعار الیاس

  27. کاربران زیر از morteza3164 به خاطر این پست تشکر کرده اند:


  28. #79
    morteza3164 آواتار ها
    یار همیشگی

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    یار همیشگی
    شماره عضویت
    23840
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    سن
    41
    نوشته ها
    1,200
    میانگین پست در روز
    0.23
    تشکر از پست
    2,434
    2,314 بار تشکر شده در 989 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 122/2
    Given: 4/1
    میزان امتیاز
    16

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    بنام نامی عشق سخن آغاز خواهم کرد


    تو را چون برگ گلهای بهاری ناز خواهم کرد


    تو ای آهوی ناز مشرقی همساز من گردی


    که من هفت توی درس عاشقی ر ا باز خواهم کرد


    تو زیبا شوخ من از من مگیر این لحظه شیرین


    که چون روز وصال باشد تو را آواز خواهم کرد


    اگر چشمان ناز تو شرر باشند به بالینم


    منم چون حافظ عشقم دلی پر راز خواهم کرد


    بیار جامی زمی امشب که مست از کار این دنیا

    به طوف کویت ای الیاس سخن اعجاز خواهم کرد
    شعر رديف و قافيه نميخواهد بوي آغوش تو هر ديوانه اي را شاعر ميكند ....


    www.elyasa.blogfa.com سایت اشعار الیاس

  29. 3 کاربر برای این پست از morteza3164 تشکر کرده اند:


  30. #80
    MEHRNAM آواتار ها
    کاربر فعال انجمن

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر فعال انجمن
    شماره عضویت
    23172
    تاریخ عضویت
    Jan 2010
    سن
    32
    نوشته ها
    337
    میانگین پست در روز
    0.07
    تشکر از پست
    1,810
    1,159 بار تشکر شده در 328 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 3/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    15

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    بسیار زیبا بود ... کلمات شعرتون داره پخته تر و پخته تر میشه. با آرزوی موفقیت برای شما.
    درد من حصار بركه نيست؛
    درد من زيستن با ماهيانيست
    كه فكر دريا به ذهنشان خطور نكرده است.

  31. کاربران زیر از MEHRNAM به خاطر این پست تشکر کرده اند:


صفحه 5 از 15 نخستنخست 123456789 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. آموزش نرم افزارهاي آهنگسازي
    توسط Babak_mix در انجمن نرم افزارهای آهنگسازی و ابزار جانبی
    پاسخ: 47
    آخرين نوشته: Friday 3 February 2012, 04:12 PM
  2. زندگینامه و اشعار احمد شاملو
    توسط kaka در انجمن بزرگان شعر و ادب
    پاسخ: 45
    آخرين نوشته: Monday 24 January 2011, 05:18 PM
  3. اشعار مهرنام
    توسط MEHRNAM در انجمن آثار كاربران
    پاسخ: 162
    آخرين نوشته: Wednesday 8 December 2010, 11:54 AM
  4. تاثیر ادبیات ایرانی در ادب جهان
    توسط kaka در انجمن بزرگان شعر و ادب
    پاسخ: 6
    آخرين نوشته: Monday 17 November 2008, 05:38 PM

علاقه مندي ها (Bookmarks)

علاقه مندي ها (Bookmarks)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •