کی استاده؟ استاد میخای چی کار ؟

[M8H]

میدونین ،اخه من میگم اگه منم کتاب 1و2 هنرستان خالقی رو با چند تا کتاب دیگه تموم کنم ، بعدهم تماتم نت ها و نت خونی رو هم بلد بشم، زدنمم قابل قبول باشه ..

بعد هم یه امتحان مدرک نوازندگی بدم... به منم میشه گفت استاد یا نه ؟؟ میشه دیگه

بله میشه گفت استاد.
ولی:
استاد بودن به داشتن مدرک که نیست.
الان خیلی ها هستن مدرک دارن ولی هیچی حالیشون نیست.

کسی که کارش درست باشه به اون میگن استاد.
حالا هر کسی در یک چیزی استاد هستش.
یکی توی آهنگسازی. یکی توی نوازندگی. یکی توی تنظیم و...!
نمیدونم منظورمو تونستم خوب برسونم یا نه!

[Solo]

دوستان عزیز سلام.

حرف های جالبی گفته شد که جای تامل دارد. اما یک نکته را دوستان فراموش نکنند استاد به معنای (کسی که چیزی از او یاد می گیریم) الزاما کسی نیست که حتما دارای سطح علمی بالاتر از ما باشد. به عبارت بهتر اینکه صرفا شخصی دارای قابلیتی بیش از ماست شرط لازم و کافی برای مدرس و استاد بودن او نیست بلکه شخص (علاوه بر این) باید دارای ((((قابلیت بالای بیان و انتقال مطلب)))) باشد. متاسفانه این چیزی است که در سیستم آموزشی ما به کل فراموش شده!

فرض کنید شخصی مدرک فوق دکتری در رشته ای دارد و در دانشگاه تدریس می کند به واسطه این مدرک! اما لکنت زبان شدیدی دارد و اصلا نمی تواند مطالب را بیان کند. چنین مدرکی برای (تدریس) به چه دردی می خورد؟؟؟

من تجربه های شخصی خودم را به عنوان یک مدرس معمولی پیانو گفتم. استاد باید فن بیان بسیار قوی داشته باشد.

یکی از دوستان به (صبر) اشاره کرد. صبر که لازمه مدرس بودن است. اصلا بدون فاکتور حوصله و صبر نمی توان نام کسی را استاد و یا مدرس گذاشت.

اینکه اگر شما چیزی از کسی یاد بگیرید اون استاد شماست کاملا اشتباه هست!!
احترام کسی که چیزی به شما یاد داده واجب هست ولی دلیل نمیشه اون استاد شما باشه .

اگر کسی توی دوران نوزادی شما مثلا 2-3 بار به شما شیر داده باشه اون مادر شماست ؟
درسته که احترام اون شخص واجبه ولی مادر شما فرد دیگری هست.

اینکه استاد بودن مدرک نیاز نداره حرف درستی هست
کلا یه هنرمند چه زمانی هنرمند شناخته میشه ؟
یه هنرمند زمانی هنرمند هست که بتونه هنر خودش رو نشون بده !
حالا به قول alone_composer یه تحصیل کرده ی زبان که نتونه درست تلفظ کنه مطمئنا استاد خوبی نمیتونه باشه .
کسی رو به عنوان استاد خود بپذیرید که حداقل تا میونه ی راه شمارو راهنمایی کنه و اگر روزی دیدین استادی دارید که میتونه الگوی شما باشه اون استاد بهترین استاد برای شماست.

[defectorsat]

فكر مي كنم اين يه كم شعاري باشه . بالاخره هر كس براي زندگي احتياج به يك كار داره و پول در آوردن از اون كار . من با توجه به برخوردهايي كه با بعضي اساتيد مهم داشتم حس كردم هرچي سطح اونا بالاتر هست دلبستگيشون به پول بيشتر هست.
ولي به نظر من مهم اينه كه با وجود اينكه اون استاد از اين راه پول در مي آره . نسبت به شاگرداش تعهد داشته باشه و بتونه اونها رو روانشناسي كنه تا به وسيله اين روانشناسي درست مطالب رو به اونها به نحو بهتري ارائه بده . (‌به اين مي گن همون تعهد نسبت به تخصص)

دوست عزيز من قصد بي احترامي به اساتيد ندارم يه وقت سو تفاهم نشه
ولي بار ها شده من اصلا تمرين نكردم رفتم كلاس استادم راضي بوده بار ها شده 100‌ % آماده بودم رفتم كلاس ايراد هاي الكي ازمن گرفته شده شده قطعي حفظ بودم از بس تمرينش كردم اما 6 ماه طول كشيده شده تا برم درس بعدي در صورتي كه همون قطعه رو پيش يه استاد ديگه كه زدم هيچ ايرادي نتونسته بگيره .
من فكر مي كنم استاد در درجه اول بايد به كارش عشق داشته باشه تا واسه امرار معاش خدايي نكرده نه خودش و بد نام كنه و نه لطمه به هنر بزنه.
البته هنر جو هم همين جور كه با اين برخوردا زده نشه .

[am3000]

عرض ادب خدمت همه دوستان...

میدونین ،اخه من میگم اگه منم کتاب 1و2 هنرستان خالقی رو با چند تا کتاب دیگه تموم کنم ، بعدهم تماتم نت ها و نت خونی رو هم بلد بشم، زدنمم قابل قبول باشه ..


بعد هم یه امتحان مدرک نوازندگی بدم... به منم میشه گفت استاد یا نه ؟؟ میشه دیگه

خیر... در اینصورت باید به شما گفت معلم نه استاد... البته رسم غلطی بوجود اومده که هر کسی به هر کلاسی که میره به آموزگار کلاس میگه استاد... این (با اینکه غلط مصطح هست) معنی عامیست که امروزه برای „استاد” بوجود آمده و معادل „هنرآموز” ه و نباید با معنی „خاص” استاد اشتباه بشه.

[M8H]

عرض ادب خدمت همه دوستان...

خیر... در اینصورت باید به شما گفت معلم نه استاد... البته رسم غلطی بوجود اومده که هر کسی به هر کلاسی که میره به آموزگار کلاس میگه استاد... این (با اینکه غلط مصطح هست) معنی عامیست که امروزه برای „استاد” بوجود آمده و معادل „هنرآموز” ه و نباید با معنی „خاص” استاد اشتباه بشه.

به هر کسی که در رشته ای معلومات کافی و... داشته باشه میگن استاد.

حالا میشه دوست عزیز یه من توضیح بدین که به چه کسی میگن استاد؟

[am3000]

به هر کسی که در رشته ای معلومات کافی و... داشته باشه میگن استاد.

حالا میشه دوست عزیز یه من توضیح بدین که به چه کسی میگن استاد؟

عرض کنم که پاسخ جنابعالی رو علی عزیز پیشتر داده... از اونجاییکه توضیح ایشون رو خیلی خوب میدونم و نظر خودم هم مثل ایشونه؛توضیح ایشون رو عینآ نقل میکنم:

... در موسیقی ما استاد داریم! در کارهای دیگر هم استاد داریم! اتفاقا تعریف مشخصی هم داره! در رشته های دانشگاهی که کاملا تعریفش آکادمیک هست و قوانین خودش رو داره و در سایر رشته ها هم تعاریف خاصی برای استاد بیان شده! مثلا استاد بزرگ شطرنج! یا استاد هنرهای رزمی ! در رشته های هنری و مخصوصا موسیقی کمی تعریف کردنش سخت تره ولی قابل تعریفه! هر کسی رو نمیشه گفت استاد! برخلاف نظر دوستمون که عقیده دارن هر کس تکنیک بهتری داره و بتونه به شما انتقال بده استاد شماست! من عقیده دارم به این شخص میگن معلم! یا مربی! که ممکنه در هر سطحی باشه و در یک سطحی شما رو بتونه ارتقاع بده! ببینید همونطور که در دانشگاه کسی با مدرک دکترا از استادیار مثلا شروع میکنه و باید سنواتی رو بگذرونه و تالیفاتی داشته باشه و خلاصه یک سری فاکتور های مشخص ، در موسیقی هم همینطوره ، میشه فاکتورهایی رو بیان کرد(از نظر شخصی خودم بطور مثال) اینکه سابقه ی کار فرد و آثارش و تحصیلاتش حالا چه آکادمیک و چه بطور عملی ، اینکه به دانش موسیقی مسلط باشه ، اطلاعات وسیعی داشته باشه! صاحب اندیشه و سبک باشه (اگر آهنگساز و یا نوازنده است) و و و ... همه ی اینها فاکتور هایی هستند که باید بیش از اینهایی که من ذکر کردم در وجود یک فرد جمع بشه و بعد تازه اون سیر و سلوک معنوی و اخلاقی هم در وجودش اتفاق افتاده باشه(در موسیقی و بطور خاص موسیقی ایرانی مثلا) تا بشه بهش گفت „” استاد„” ! ولی ما داریم اساتید رو و داشتیم در موسیقیمون ... مثلا اگر به ابوالحسن خان صبا اگر نگیم استاد پس به کی باید بگیم؟ اگر به استاد حسن کسایی نگیم استاد به کی باید بگبم؟ اگر به استاد شهناز نگیم استاد به کی باید بگیم؟ اگر به استاد هرمزی نگیم استاد به کی باید بگیم؟ اگر به استاد بنان نگیم استاد به کی باید بگیم؟
مشکل امروز ما رواج سطحی نگری و اختلاط همه ی مفاهیم اساسی و اصولیست...
کیلویی کیلویی هر عنوانی رو مثل نقل و نبات بکار می بریم برای هر کسی ...
پاینده باشید

از طرفی من نمیدونم چه اصراری هست حتمآ ازلقب„استاد” برای هر کسی استفاده بشه! ؟
عرفآلقب استاد در موسیقی ایرانی مرسوم هست و دارای یک بار معنوی هست و در انواع دیگه مرسوم نیست... من ندیدم جایی بنویسن استاد یهودی منوهین! گرچه ایشون هم نوازنده خوبی بوده هم معلم خوبی بوده و هم انسان خوبی.

[DesironnA]

آقا با همه این گفتمان ها!! من بازم میگم!! استاد نداریم!! خبره و اینکاره داریم اما استاد نمی شه گفت.
مگه هنر ته داره و کسی هم به تهش رسیده که بهش بگن استاد؟؟

[nilu]

میدونین من میگم مثلا شمایی که تازه هنرجوی یه رشته موسیقی شدین از کجا میتونی تشخیص بدی

که استادت واقعا استاده یا نه .. „استاد” منظورم اون چیزی که تو عرف هست نه اون چیزی که شما

صداش میکنین... مثلا خود من هنوز نمیدونم استادم واقعا استاده یا چون همه میگن استاد منم باید

بگم استاد... ملاک شماها واسه تشخیص چیه ؟

[Fereshteh_Baran]

با درود به همه دوستان

من برای یاد گیری کیبرد و پیانو تا حالا 5-6 تا کلاس عوض کردم تجربیات من در مورد استاد این بود: استاد باید بیشتر از نوشته های کتاب، تجربیات خودش رو در اختیار هنرجو قرار بده و از اون مهم تر این که نخواد به قول معروف از سر وته کار بزنه و یک مسئله دیگه هم اینه که هنرجوهاشو باهم مقیاس نکنه یعنی فکر نکنه چون اون قبلیه دو ماه طول کشید تا یه مورد را یاد بگیره با من هم همین زمان را طی کنه شاید مال من سه ماه طول بکشه شاید یه ماه. به نظر من داشتن همت و عشق برای یادگیری موثر تر از یک استاد است. یعنی اگه استاد خوب باشه و من دل به درس ندم چه فایده؟

[كوروش88]

اول از همه ، در اينكه ما براي ياد گيري موسيقي به استاد نياز داريم حرفي توش نيست. چون ما هر چقدر هم كه استعداد و توانايي داشته باشيم باز هم گوشه ها و نكته هايي هست كه تجربه يك استاد مي تونه اون رو به ما ياد بده .
بعدش ، استاد به نظر اين حقير به كسي مي گويند كه :
1- دانش و علم اون رشته را داشته باشه. (چه بهتر كه تحصيلات آكادميك هم باشه).
2- تجربه كافي داشته باشه . (در حدي كه با هر سطح شاگرد بتونه كار كنه).
3- روانشناس خوبي باشه . (روحيات هر فرد رو درك كنه و تفاوت انسانها رو در ياد گيري بفهمه .)
4- اعتماد به نفس داشته باشه . (باعث انتقال اين اعتماد به نفس به شاگرد خواهد شد .)
5- در كار خودش اول ، حرفه اي كه داره رو قرار بده بعد پول.
6- هميشه سعي كنه شاگردهايي پرورش بده كه از خودش يك قدم جلوتر باشند.
7- تواضع داشته باشه . (مخصوصا در مواردي كه چيزي رو نمي دونه و شاگردي بهش ياد مي ده).
8- اخلاق حرفه اي داشته باشه . (نزدن براي ساير استادها ، تحقير نكردن ساير استادها و...).
9- حتي الامكان به روز باشه و علم روز موسيقي رو هم اطلاع داشته باشه و هميشه دنبال تكنيكها و چيزهاي جديدي در زمينه موسيقي باشه. (در يك سطح و يك جا ماندن براي استاد بزرگترين آفت است).
10- منظم و منضبط باشه .
11- با اخلاق باشه و امانتدار (در ايران زمين ما نيستند ، اما هستند در بلادي كه وقتي خانمي يا دختري پيش استادي كار مي كند ، استاد شاگردش را به چشم يك غزال زيبا مي بيند و خودش را شير بيشه .)
12- اگر خوش اخلاق هم باشد كه ديگه بهتر.!
اگراينها را داشت ، ديگه زياد مهم نيست كه مي خواهد موسيقي را چطور ياد بدهد ، با پا زدن ، يا با شمارش ، و...
اين خصوصيات يك استاد خوبه.!

( گفتا: يافت مي نشود ، جسته ايم ما /گفتم : آنكه يافت مي نشود ، آنم آرزوست.)

[ashkeiran]

سلام با این تفاصیل حالا میشه یک استاد حرفه ای کیبورد رو معرفی کنید برای تهران البته.

[آناهيتا 79]

جناب كوروش خان :
واسه چي مي فرمائيد در ايران هم اين چيزها نيست ؟:
- با اخلاق باشه و امانتدار (در ايران زمين ما نيستند ، اما هستند در بلادي كه وقتي خانمي يا دختري پيش استادي كار مي كند ، استاد شاگردش را به چشم يك غزال زيبا مي بيند و خودش را شير بيشه .)
از ما دخترها بپرسيد ! تو رو خدا يه خورده شجاعت داشته باشيم ! در ايران هم استادهايي هستند كه شير بيشه اند . (نمونه دارم ، خودم نه ، اما دوستايي دارم كه با استادشون مشكل پيدا كردند).

[M8H]

سلام با این تفاصیل حالا میشه یک استاد حرفه ای کیبورد رو معرفی کنید برای تهران البته.

دوست عزیز اگه جدی استاد خوب میخوای به من پیام خصوصی بده تا یه استاد توووووپ بهت معرفی کنم.

[am3000]

جناب كوروش خان :
واسه چي مي فرمائيد در ايران هم اين چيزها نيست ؟:
- با اخلاق باشه و امانتدار (در ايران زمين ما نيستند ، اما هستند در بلادي كه وقتي خانمي يا دختري پيش استادي كار مي كند ، استاد شاگردش را به چشم يك غزال زيبا مي بيند و خودش را شير بيشه .)
از ما دخترها بپرسيد ! تو رو خدا يه خورده شجاعت داشته باشيم ! در ايران هم استادهايي هستند كه شير بيشه اند . (نمونه دارم ، خودم نه ، اما دوستايي دارم كه با استادشون مشكل پيدا كردند).

البته فکر کنم کوروش عزیز هم همینو گفتن... منتها از افعال معکوس استفاده کردن!

[MEHRNAM]

جناب كوروش خان :
واسه چي مي فرمائيد در ايران هم اين چيزها نيست ؟:
- با اخلاق باشه و امانتدار (در ايران زمين ما نيستند ، اما هستند در بلادي كه وقتي خانمي يا دختري پيش استادي كار مي كند ، استاد شاگردش را به چشم يك غزال زيبا مي بيند و خودش را شير بيشه .)
از ما دخترها بپرسيد ! تو رو خدا يه خورده شجاعت داشته باشيم ! در ايران هم استادهايي هستند كه شير بيشه اند . (نمونه دارم ، خودم نه ، اما دوستايي دارم كه با استادشون مشكل پيدا كردند).

متاسفانه همین طوره... آخه تو ایران کجاش خانوما به چشم غزال زیبا دیده نمیشن که کلاس موسیقی دومیش باشه؟... بسیار جای افسوس داره ... کسانی که ما استاد خطابشون میکنیم واقعا„کجا هستن و کی هستن... اونها که اسم خودشونو میذارن هنرمند هنوز زیر باران نرفته اند و چشمان خود را نشسته اند!!! این جمله از آندره ژید هم شعار همه مردم ایران است :” سعی کن عظمت در نگاه تو باشد نه در چیزی که به آن مینگری" !!! کاش همه چیز از حالت شعار درمیومد؛ من که خسته شدم.
در یک جمله استاد پیش از هر چیز باید انسان باشد. (معنی انسان آنقدر وسیع است که زبان من قادر به گفتن نیست!!!)

[كوروش88]

درود
آنا هيتا خانم
من در يك تاپيكي گفتم ، شجاعت شما را تحسين مي كنم ، فرموديد : جسارت كردم نه شجاعت.
اما يك بار ديگه هم مي گم : شما شجاعتي داريد كه حداقل من نداشته و ندارم .
پس بگذاريد يك بار هم من در اين سايت شجاعت به خرج بدهم و حداقل از گفته ام دفاع كنم :
در بزرگ مملكت ما چيزي كه بسيار در هنر و ادبيات در هر زمينه آن شايع شده و به صورت يك اپيدمي در آمده ، خود سانسوري است ، و در هر جا به نوعي : ترس از سانسور ، حذف گفته ها ، حذف تاپيك و... ودر مقابل ، آن چيزي كه رشد كرده : درلفافه حرف زدن ، دو پهلو حرف زدن ، و ... است. اين حقير اگر گفتم در ايران زمين ما اينگونه نيست ، يعني هست ، اشتباه از من بود كه در زمان استفاده از به قول دوست خوبم am3000 افعال معكوس بعد از نيستند يك علامت تعجب نگذاشتم (!) و با اين علامت در لفافه حرفم را نزدم. كه از اين بابت از شما عذر مي خواهم و به شما حق مي دهم كه برداشت ديگه اي داشته باشيد.
در ضمن براي فهميدن اينجور چيزها نيازي به دختر بودن نيست. زيرا چنان عطر آن ! هواي هنر ديارمان را پر كرده كه در هر هنركده اي بايد ماسك زده وارد شويم.
(يا حق.)


هيچ مي داني چرا ، چون موج
در گريز از خويشتن ، پيوسته مي كاهم ؟
زان كه بر اين پرده تاريك
اين خاموشي نزديك
آنچه مي خواهم نمي بينم
و آنچه مي بينم نمي خواهم.