بهترین خاطرات دوران نوازندگی

[DesironnA]

خب! اینم از تاپیک بهترین خاطرات دوران نوازندگی!!
بفرمائید. منتظریم.

[DesironnA]

بگین دیگه! چرا تعارف میکنین؟! خاطره دوران نوازندگی خودتونو تعریف کنین.

[M8H]

اول خودت شروع کن مهیار جان!

[Porya]

سلام

خاطره خوش من اینه که یه استادی داشتیم تو دانشگاه که اهنگای پیانو رو دوست داشت و اتفاقا طرفدار یانی هم بود .
منم فرصت رو از دست ندادم و یه کلیپ از اجرای one man's یانی واسش بردم و خدارو شکر با اینکه یکی از سخت ترین واحد ها بود ، نمره قبولی رو بهم داد .
البته واقعا نمره قبولی رو داد چون تو ورقه هر جور حساب میکردم ، نمرم از 6 بالاتر نمیشد که بهم داد 12 !!!

[moein babayee]

راستش هر چی فکر کردم نتونستم یکی بهترین خاطره رو انتخاب کنم! (انتخاب بهترین خیلی سخته چون انسان تلاش می کنه که بازم یک اتفاق خوب واسش بیوفته ولی بدترین نه! یک بار می افته و به خاطر سعی و تلاش خوده باباه دیگه انتخاب نمی افته!) ولی خوب بازم :

فکر کنم بهترین خاطره ی دوران نوازدگیم زمانی بود که بدون اینکه به خانواده بگم خودم پول جمع کردم و یک دفعه ای رفتم اولین گیتارم رو خریدم! درسته گیتاره خوبی نبود و منم تو خریدش اشتباه کردم! (فکرش رو بکنین یک بچه با 200 پول پاشه بره سر مغازه بگه من این گیتار پشت ویترین رو می خوام نه چیزه دیگه ای!!!) ولی نمی دونین چقدر باهش انس گرفتم و واقعا بهش عشق ورزیدم! (اینم از عاشقی گیتاریست ها!)

[DesironnA]

اول خودت شروع کن مهیار جان!

به چشم!
بهترین خاطرات نوازندگی من به چند دسته تقسیم میشه!
اولیش مال 14 سالگیمه که برای اولین بار روی استیج کانون شهید مفتح پشت پیانو نشستم و 9 قطعه ای که خودم ساخته بودمو اجرا کردم و ملت تشویقم کردن!
دومیش مال اولین کنسرتی بود که به عنوان سولیست گیتار الکتریک روی استیج رفته بودم (سالن خانه کارگر اصفهان) که نزدیک به 500 نفر آدم اومده بودن و من اولین سولویی که خودم ساخته بودمو زدم که با اینکه خوب خوب نزدم و کلی سوتی دادم، اما مردم که حالیشون نبود!! کلی حال کردن!
سومیش هم همین قبل عید بود که توی بیست و پنجمین جشنواره بین المللی موسیقی فجر شرکت کردیم و اینبار با تسلط تمام سولوهامو زدم (که البته یکی از سولو ها هم همینی هست که توی صفحه آواتارم گذاشتم) و خدائیش هم گل کاشتم!! (رو رو برم!!)

[DesironnA]

تاپیک سوت و کوره ها!!!

[Favilla]

من اولین خاطره ی خوبم وقتی 15 سالم بود تو ستیج سالن 29 بهمن تبریز برای انجمن موسیقی 6 تا قطعه ی کلاسیک فینگرنیل از نینو روتا رو اجرا کردم که داورای پیر و نامرد و سخت گیرش که از ترکیه اومده بودن از از صدای گیتارم خوششون اومد عضویت دائم گرفتم. (از قدیم گفتن از پیر مرد بی زن بترس خدا رو شکر که بعد از اجرا برگشتن ترکیه !!!)

دومیش سه سال بعد یه کنسرت تو سالن پتروشیمی بود و بیلیت فروشی و اسپانسرمون هم آموزشگاهای موسیقی استاد سلیمیان بودن و تمام ملت تماشاچی موزیسین بودن . تو آهنگ اول گروهمون من به عنوان بیسیست سولو همراه درامر آهنگ anesthesia pulling teeth که فقط برای بیس هست رو اجرا کردم که براش 4 ماه زحمت کشیده بودم و سلپ و سینک هایی که یه عالمه براشون زحمت کشیده بودم باعث شد من چندین بار توسط ملت و بخصوص توسط تمام دخترای گیتاریست حاضر به طرز شدیدی تشویق بشم و از شانس بد حضور مامان تو اون اجرا باعث شد تو خونه به مدت یک ماه بهم چپ نگاه کنه و بهم شام نده و بابام دیگه بهم ماشین نده که تا حتی پارکش کنم

سومیش ماله وقتی بود که شب اول اجرا به خاطر ترافیکی که تو مسیر خروجی هتل بود دیر رسیدم به اجرای گروه آیرین تو شیراز و وقتی رسیدم فهمیدم در نبود من دوستم شایان نیک اندیش که درامر گروه بود واسه عذر خواهی از جمع حاضر گفته بود پرواز نوازنده ی گیتار تاخیر کرده در حالی که من با یه تاکسی فرسوده متعلق به قرن هفتم دیر کرده بودم و باعث شد خیلی حال کنم و بعدش به قول ناصر خسرو بسی زین بهر خنده شد و خیلی همه تحویلم گرفتن !!!
البته واسه رفتن به شیراز همگی بچه های گروه با هواپیما رفتیم ها اما با هواپیمای کلنل محمد تقی خان پسیان!!!

[Favilla]

در رابطه با خاطره ی سومم اشتباه خوندن نشه که آیرین رو آرین بخونید و فکر کنید من از اون گروه آشغال میلاد آرین بودم.
اسم گروه ما Irene آیرین بود .

[Cellist]

بهترین خاطره دوره نوازندگی من مال وقتیه که اولین بار روی سن رفتم و اجرا داشتم.
البته اون موقع خیلی کوچیک بودم و یه سولوی فلوت ریکوردر رو زدم.

[Fereshteh_Baran]

من برای کیبرد نوازی به یه خانه سالمندان رفتم . حدود 30 نفر سالمند اونجا بودند که بعد ازدو سه تا آهنگ شروع کردند به رقصیدن. چه حالی داشت دیدن شادی یه مشت آدم افسرده.

[rezaranjbaraan]

سلام بکسچ گل کاشتین...
بهترینم وقتی بود که شب کنکور تا ساعت 5 unforgven و forgotten II رو زدم و اون کنکورم قبول شدم...

[mansoor.violin]

خاطره؟
خاطره رو نمی دانم اون یکی رو بپرس!

بهترین خاطره ی من روزی بود که اولین درس le violin رو زدم و بعدش گریه کردم

[SOBHANTOTo3]

بهترين خاطره من همين چند روز پيش كه تست كنسرت رو قبول شدم تا 1 شب به رفيقام زنگ مي زدم

يكي ديگه هم وقتي بود كه تو كارگاه موسيقي اولين قطعم رو كامل و بدون اشتباه زدم

در كل جاهاي زيبا زياد داشته

[symphony-x]

بهترین خاطره قرار بود یه اجرا تو سالن آمفی تئاتر برای 200 نفر داشته باشیم حدود 1 ماه هر روز با بچه های گروه اونجا جمع میشدیم و تمرین میکردیم یه مشت کار بود که یکی از بچه ها (هد گروه نوشته بود) یه مشت دیگشم از گانز بود
بد ترینشم مال همینه که اجرا لغو شد :دی

[STNHZ]

وقتی نی نی بودم استادم همیشه به اجراهام نمره می داد اما هیچ وقتی از 12، 13 بیشتر نمی شد یکی دوبار گفت 16 ، 17 اما سابقه ی منفی دو بیشتر داشتم!
بهترین خاطره هام یکیش مربوط به 11 سالگیمه که داشتم هانون می زدم و استادم تصمیم گرفت ازم آزمون به عمل بیاره و از هیچ حرکتی در مقابلم فروگذار نکرد؛ از کشیدن موهام و عقب کشیدنم از روی صندلی پیانو بگیر...
تا زدن یه آهنگ نامربوط با کلی ضد ضرب و صدای بلند در حالی که من داشتم اون قطعه رو می زدم!
و من بدون هیچ توجهی نه مکث کردم نه قطع کردم نه اشتباه زدم و نه ریتم انداختم.
اون اولین (و آخرین!) باریه که ازش بیست گرفتم!
دومی هم مربوط به آهنگ „دیوار” ساخته ی خودمه که استاد اون قدر باهاش کیف کرده بود که نگو.
عکس العملش واقعا برام به یاد موندنیه...