یادگیری گیتار الکتریک

[alimetallica_2]

یادگیری ساز بصورت خودآموز (حداقل در مراحل ابتدایی) میتونه باعث بروز مشکلاتی بشه که بعداً حل کردنش مشکله. حتی نکات به ظاهر کوچکی مثل نحوه صحیح گرفتن پیک در دست، اگر از ابتدا بصورت درست انجام نشه بعداً مطمئناً دردسرساز میشه و شما شاید مجبور بشی چند برابر زمان عادی، برای رفع یک عادت غلط وقت صرف کنی. بنابراین توصیه شخصی من اینه که شما این سه چهار ماه رو هم دندون روی جیگر بذار و در این مدت، روی تئوری موسیقی کار کن تا بعد انشاءالله آموزش رو با استاد شروع کنی. دونستن تئوری موسیقی نقش بسیار مهمی روی پیشرفت در یادگیری هر سازی داره (خیلی بیشتر از اونچه که خیلی ها تصور میکنن).

حفظ کردن نتهای دسته گیتار هم در این مرحله و این فرصتی که در اختیار داری، فکر خوبیه بنظر من. یکی از روشهای باحالی که برای این کار وجود داره، روش پیشنهادی جو ستریانی هست. به این صورته که شما مترونوم رو روی 60 قرار میدی (مثلا) ، بعدش یک نت خاص رو روی سیم 6 (بم ترین سیم) انتخاب میکنی، مثلاً سل. بعد با هر ضربه مترونوم، نت سل رو روی پوزیشن های ممکن روی سیم 6 میگیری. همین کار رو برای نتهای دیگه روی همین سیم انجام میدی. بعدش میری سراغ سیم 5 و بازهم روش بالا رو تکرار میکنی. مهم اینه که با هر ضربه مترونوم بتونی نت رو بموقع بگیری. در صورت لزوم میتونی تمپوی مترونوم رو پایین تر هم بیاری و وقتی که یه کم تسلط بیشتری پیدا کردی، سرعت مترونوم رو ببر بالاتر. مهم اینه که این کار برای تمام 12 نت در تمام پوزیشن ها انجام بشه.

از روی نت زدن چیز بدی نیست، کما اینکه در موسیقی کلاسیک آهنگ ها تقریباً همیشه از روی نت نواخته میشن. اما توی موسیقی راک یا متال چنین کاری انجام نمیشه و بالاخره مجبوری به سمت حفظ کردن آهنگ ها بری. برای آهنگ های ساده، ممکنه از روی نت زدن راحت تر باشه ولی مطمئن باش با پیچیده تر شدن تکنیک ها، راهی جز حفظ کردن کل آهنگ نداری!

در مورد سرعت نوازندگی هم اصلاً عجله نکن! بذار مبانی کار درست انجام بشه، یعنی استایل صحیح رو پیدا کنی و نتها رو درست و سالم بتونی اجرا کنی. بعد از اون به تدریج فکر افزایش سرعت نوازندگی باش.

موفق باشی!

واقعا همینطوره.
من امروز صبح داشتم ریف آهنگ DISPOSABLE HEROES رو میزدم. 3 4 بار روش پیک دست گرفتنم رو عوض کردم و در نهایت هم نفهمیدم آخر چطور باید این پیک رو دستم بگیرم. علتش اینکه زیر نظر استاد این کارو یاد نگرفتم. گاهی برخی بهم میگند مثلا پیک رو اینجوری بگیر دستت، اما اینقدر به روش افراد مختلف زدم و پیک ها رو به سبک های مختلف دستم گرفتم که دیگه تو حافظم نمیمونه و این روزها برای زدن هر ریفی باید به روش یکی پیک دستم بگیرم. (روش خودم هم هست که من در آوردیه ولی فوق العاده دست رو خسته مینکه و نمیشه باهاش بیشتر از 5 دقیقه گیتار زد)
این مشکل بی استاد کار کردن در زمینه فاصله ها هم من رو اذیت میکنه و خیلی جاها باعث میشه از نت جلو یا عقب بیافتم و تو همنوازی مشکل خودش رو نشون میده.

البته مسئله دیگری هم هست که قابل تامله، اون هم خوب بودن استاده، برخی از اساتید هستند که اصلا به غلط نوازی کثیف نوازی هنرجو توجه نمیکنند. (برخی هم هستند که اصلا علم تشخیصش رو ندارند)

[HADILLICA]

یه نوازنده گیتار الکتریک باید به چه سطحی برسه که از اون به بعدش بخواد بره به سمت لید یا ریتم نوازی و اینکه شما اگه بخوای فقط یه نوازنده باشی یا اینکه بخوای یه آهنگساز و نوازنده باشی چطور؟ یعنی وقتی به یه سطح خاصی برسی یا مثلا فلان کتابارو تموم کرده باشی می تونی تخصصی تر کار کنی یا از همون اول باید راهت رو مشخص کنی؟

من خودم از مایکل آموت خیلی خوشم میاد، هم به لید و هم به ریتم مسلطه، آهنگسازه و البته شعر هم میگه/m\.

[shahram201]

یه نوازنده گیتار الکتریک باید به چه سطحی برسه که از اون به بعدش بخواد بره به سمت لید یا ریتم نوازی و اینکه شما اگه بخوای فقط یه نوازنده باشی یا اینکه بخوای یه آهنگساز و نوازنده باشی چطور؟ یعنی وقتی به یه سطح خاصی برسی یا مثلا فلان کتابارو تموم کرده باشی می تونی تخصصی تر کار کنی یا از همون اول باید راهت رو مشخص کنی؟

من خودم از مایکل آموت خیلی خوشم میاد، هم به لید و هم به ریتم مسلطه، آهنگسازه و البته شعر هم میگه/m\.

واقعیت اینه که یک نوازنده خوب باید با تمام این جنبه ها آشنایی و به اونها تسلط داشته باشه (حتی آهنگسازی که بسیار اهمیت داره). من شخصاً افراد زیادی رو بین دوستان خودم میشناسم که طرف میگه من فقط ریتم بلدم بزنم یا اینکه میگه من فقط تخصصم سولو زدنه و ریتم نمیتونم بزنم!! اینها در واقع بهانه هائیه که افراد برای پوشاندن ضعف های نوازندگی خودشون میارن. در واقع این کوتاهی شخص مربوطه بوده که فقط به یک جنبه پرداخته و جنبه های دیگه رو فراموش کرده یا جدی نگرفته. نوازنده خوب نوازنده ایه که تمام این جنبه ها رو با هماهنگی مناسب پرورش بده.
مثلا یکی از دوستان من، بیشتر از 20 ساله که گیتار الکتریک میزنه و با لهجه بسیار خوبی هم ساز میزنه (راک و بلوز) ، اما در کمال ناباوری حتی از حفظ هماهنگی با ریتم های نه چندان پیچیده هم عاجزه! یعنی اون کسی که برای این بنده خدا ریتم میزنه اشکش درمیاد!! بهانه اش هم اینه که «وقتی ساز میزنم از خودم بیخود میشم!! » بنظر شما میشه به چنین کسی گفت نوازنده واقعی؟؟

هیچ سطح خاصی، اونطور که شما میگید، برای تفکیک این جنبه ها وجود نداره. اصلاً این نوع تفکیک و «تخصصی کار کردن» اونطور که شما میگید بنظر من بی معنیه. مگر اینکه یه نفر بخواد عملاً قسمت هایی از وظیفه یک نوازنده خوب رو نادیده بگیره، اون دیگه میل خودشه ولی مسلماً دیگه نمیشه بهش گفت نوازنده خوب و حرفه ای. مثل اینه که یه نفر بگه من فقط بلدم توی جاده رانندگی کنم و رانندگی در شهر تخصص من نیست!

یک ریتم نواز خوب باید درک مناسبی از مبانی سولو نوازی، جمله بندی ها، فضاسازی مناسب و خیلی نکات دیگه داشته باشه. یک سولو نواز خوب هم به همین ترتیب باید با ریتم کاملاً آشنایی و هماهنگی داشته باشه و بازهم جمله بندی، فضاسازی و غیره رو مد نظر قرار بده. البته این طبیعیه که افراد در یک جنبه خاص بیشتر از خودشون خلاقیت نشون بدن، مثلا یکی بتونه Pattern های باحالی در ریتم خلق کنه یا اینکه یه نفر دیگه استعداد بهتری در بداهه نوازی داشته باشه یا با لهجه دلنشین تری سولو بزنه، اما به این معنا نیست که طرف، راهش رو به قول شما جدا کنه. مطمئن باشید نوازنده های بزرگی که اونها رو بعنوان متخصص ریتم زدن یا سولو زدن میشناسیم، در جنبه های دیگه نوازندگی هم به همون اندازه خوب هستند.

[akerfeldt]

دوستان من هم یه سوال دارم من همزمان با یادگیری ساز تئوری رو هم دارم یاد میگیرم یعنی از طریق نت کار میکنم و تب استفاده میکنم این تو پیشرفتم تاثیر داره ؟

[shahram201]

دوستان من هم یه سوال دارم من همزمان با یادگیری ساز تئوری رو هم دارم یاد میگیرم یعنی از طریق نت کار میکنم و تب استفاده میکنم این تو پیشرفتم تاثیر داره ؟

یادگیری تئوری موسیقی همزمان با آموزش ساز، نه تنها روی پیشرفت نوازندگی تاثیر داره بلکه بنظر من کاملاً الزامیه!!
البته فراموش نکنید تئوری موسیقی محدود به نت خوانی و استفاده از تب نمیشه. آشنایی با کوردها و فواصل بصورت علمی، آشنایی با ریتم، آشنایی با گامها و مدهای مختلف و فضایی که هرکدوم از اونها در موسیقی ایجاد میکنند، آشنایی با مبانی آهنگسازی و حتی آشنایی با مبانی فیزیک صوت و غیره هم برای یک نوازنده لازمه (بخصوص برای نوازندگان گیتار الکتریک مبحث فیزیک صوت بنظر من خیلی اهمیت داره چون شما با افکت های مختلف هم سروکار خواهید داشت و دونستن اینکه در هر افکت، چه بلایی سر موج صوتی میاد میتونه بسیار مفید باشه و برای انجام تنظیمات موردنظر برای گرفتن صدای دلخواه به شما کمک کنه).

[Ernesto]

برادر این فیزیک صوت که میگی رو واسه گیتار خودت از کدوم کتاب یا منبع یاد گرفتی ؟ یه منبع خوب داره یا اینکه باید زرت دنبال مقاله بگردیم؟

[shahram201]

برادر این فیزیک صوت که میگی رو واسه گیتار خودت از کدوم کتاب یا منبع یاد گرفتی ؟ یه منبع خوب داره یا اینکه باید زرت دنبال مقاله بگردیم؟

مبانی فیزیک صوت که توی کتابهای دبیرستانی هم فکر کنم پیدا بشه، بنابراین خوشبختانه نیازی نیست «زرت» دنبال مقاله بگردیم!

اما بعنوان یک منبع جمع و جور و نسبتاً کامل برای گیتار الکتریک، میتونید به تاپیک تعاریف جامع (انجمن گیتار الکتریک) مراجعه کنید که دوست خوبمون آقا حامد زحمت اطلاعاتش رو کشیدند. اینم لینکش:

[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]

[alimetallica_2]

واقعیت اینه که یک نوازنده خوب باید با تمام این جنبه ها آشنایی و به اونها تسلط داشته باشه (حتی آهنگسازی که بسیار اهمیت داره). من شخصاً افراد زیادی رو بین دوستان خودم میشناسم که طرف میگه من فقط ریتم بلدم بزنم یا اینکه میگه من فقط تخصصم سولو زدنه و ریتم نمیتونم بزنم!! اینها در واقع بهانه هائیه که افراد برای پوشاندن ضعف های نوازندگی خودشون میارن. در واقع این کوتاهی شخص مربوطه بوده که فقط به یک جنبه پرداخته و جنبه های دیگه رو فراموش کرده یا جدی نگرفته. نوازنده خوب نوازنده ایه که تمام این جنبه ها رو با هماهنگی مناسب پرورش بده.
مثلا یکی از دوستان من، بیشتر از 20 ساله که گیتار الکتریک میزنه و با لهجه بسیار خوبی هم ساز میزنه (راک و بلوز) ، اما در کمال ناباوری حتی از حفظ هماهنگی با ریتم های نه چندان پیچیده هم عاجزه! یعنی اون کسی که برای این بنده خدا ریتم میزنه اشکش درمیاد!! بهانه اش هم اینه که «وقتی ساز میزنم از خودم بیخود میشم!! » بنظر شما میشه به چنین کسی گفت نوازنده واقعی؟؟

هیچ سطح خاصی، اونطور که شما میگید، برای تفکیک این جنبه ها وجود نداره. اصلاً این نوع تفکیک و «تخصصی کار کردن» اونطور که شما میگید بنظر من بی معنیه. مگر اینکه یه نفر بخواد عملاً قسمت هایی از وظیفه یک نوازنده خوب رو نادیده بگیره، اون دیگه میل خودشه ولی مسلماً دیگه نمیشه بهش گفت نوازنده خوب و حرفه ای. مثل اینه که یه نفر بگه من فقط بلدم توی جاده رانندگی کنم و رانندگی در شهر تخصص من نیست!

یک ریتم نواز خوب باید درک مناسبی از مبانی سولو نوازی، جمله بندی ها، فضاسازی مناسب و خیلی نکات دیگه داشته باشه. یک سولو نواز خوب هم به همین ترتیب باید با ریتم کاملاً آشنایی و هماهنگی داشته باشه و بازهم جمله بندی، فضاسازی و غیره رو مد نظر قرار بده. البته این طبیعیه که افراد در یک جنبه خاص بیشتر از خودشون خلاقیت نشون بدن، مثلا یکی بتونه Pattern های باحالی در ریتم خلق کنه یا اینکه یه نفر دیگه استعداد بهتری در بداهه نوازی داشته باشه یا با لهجه دلنشین تری سولو بزنه، اما به این معنا نیست که طرف، راهش رو به قول شما جدا کنه. مطمئن باشید نوازنده های بزرگی که اونها رو بعنوان متخصص ریتم زدن یا سولو زدن میشناسیم، در جنبه های دیگه نوازندگی هم به همون اندازه خوب هستند.

حرف شما صحیحه اما در مورد دوستتون، برخی هستند که همنوازان خوبی هستند و برخی هم هستند که تک نوازان خوب.
این دوست شما جز دسته دومه که خوب باید به صورت انفرادی کار کنه.

[shahram201]

حرف شما صحیحه اما در مورد دوستتون، برخی هستند که همنوازان خوبی هستند و برخی هم هستند که تک نوازان خوب.
این دوست شما جز دسته دومه که خوب باید به صورت انفرادی کار کنه.

درست میگید علی آقا.

مشکل اصلی این دوست ما اینه که درک درستی از ریتم و رعایت کردن اون در طول آهنگ نداره. به عبارتی، همیشه کسی که باهاش ریتم میزنه مجبوره حواسش باشه که هر وقت اون خارج از ریتم زد، خودش رو با اون هماهنگ کنه که در نهایت به قول شما باعث میشه بصورت انفرادی و با جمع محدودی از دوستان بتونه بنوازه و نتونه اجرای هماهنگ و قابل عرضه ای داشته باشه.

اتفاقاً همین دوست ما جزو کسانی هست که بصورت خودآموز گیتار رو یاد گرفته. آدم بسیار خوش سلیقه ای هست، هم از نظر نوازندگی و لهجه ای که داره (خیلی با احساس میزنه) ، و هم اینکه موزیک گوش کن بسیار خوبیه! میشه گفت دائره المعارف زنده موزیک راک دهه هفتاد محسوب میشه!! اما متاسفانه بخاطر کمبود امکانات در اون دوره ای که ایشون شروع به نوازندگی کرد (هم از نظر ساز و هم از نظر استاد) ، موزیک رو فقط با عشق و علاقه تونست دنبال کنه، نه بصورت علمی. در نتیجه، نوازندگیش به محفل های «عشق و حال» دوستانه محدود شده.

حالا من همه اینا رو گفتم، ولی یکی باید خود منو راهنمایی کنه! ما خودمون هنوز اندر خم یک کوچه ایم!!

[HADILLICA]

حالا من همه اینا رو گفتم، ولی یکی باید خود منو راهنمایی کنه! ما خودمون هنوز اندر خم یک کوچه ایم!!

مرسی شکست نفسی>:D<...
آقا ما آخرشم فرق بین ریف و ریتم رو نفهمیدیم!!!
فرق این دوتا چیه دقیقا؟

[M_R_P]

سلام

آقا یه سئوال برام پیش اومده. گیتاریست هایی که بجای پیک از انگشت برای ضربه زدن به سیم استفاده میکنند (مثل مارک نافلر) ، میتونن تکنیک هایی مثل آرتیفیشال هارمونیک رو اجرا کنند؟ اصولاً استفاده از انگشت بجای پیک چه محدودیت ها و چه مزایایی داره؟

پیشاپیش ممنون

میشه ولی سخت تره - من ندیدم تا حالا -
اصلی ترین مزیتش تن صدا و لهجه نوازندگییه که به هیچ عنوان نمیشه با پیک بهش رسید - مثل کارای مارک نافلر یا جف بک -

[AdrianH]

سلام دوستان
من بازم به یه مشکلی برخوردم :
به نظر شما کدوم پوزیشن دست برای گرفتن این آکورد درست و مناسبه؟(این آکورد رو تو یه آهنگ یاد گرفتم که مثله سله ولی جاش فرق میکنه و نوازنده هم بصورت تصویر شماره 2 میگیرتش) ولی این نوع آکوردها رو استادم بصورت تصویر شماره 1 یاد داده که نمیدونم کدومشون درسته؟ در حال که تو کتاب استتینا بصورت تصویره 2 هست... به نظر شما حالت 1 برای انگشت سوم بد نیست؟؟کدوم حالت درسته؟
چاکرم!

[shahram201]

مرسی شکست نفسی>:D<...

آقا ما آخرشم فرق بین ریف و ریتم رو نفهمیدیم!!!

فرق این دوتا چیه دقیقا؟

نه عزیز شکسته نفسی نیست... واقعیته!!

ریف یعنی عبارت یا جمله ای در موسیقی که مکرراً استفاده میشه. ریتم یا همون ضرباهنگ هم که معنیش معلومه.

[vahidslush]

سلام دوستان
من بازم به یه مشکلی برخوردم :
به نظر شما کدوم پوزیشن دست برای گرفتن این آکورد درست و مناسبه؟(این آکورد رو تو یه آهنگ یاد گرفتم که مثله سله ولی جاش فرق میکنه و نوازنده هم بصورت تصویر شماره 2 میگیرتش) ولی این نوع آکوردها رو استادم بصورت تصویر شماره 1 یاد داده که نمیدونم کدومشون درسته؟ در حال که تو کتاب استتینا بصورت تصویره 2 هست... به نظر شما حالت 1 برای انگشت سوم بد نیست؟؟کدوم حالت درسته؟
چاکرم!

سلام رفیق
هر دو درست گرفته شدن ولی موضوع اینه که اولی آکورد هست و دومی پاورکورد .
آکورد رو بصورت اولی بگیری راحتتری , مثل اینتروی nothing else matters.
پاورکورد هم که واسه زمانیه که رو دیستورشن داری ریتم میزنی و نهایتا از سیمهای 6-5-4-3 استفاده میشه توش.
موفق باشی.

[HADILLICA]

1- اینکه میگیم فلان آهنگ مثلا تو گام می ماژوره دقیقا چه معنی ای میده؟
یعنی نت هابی اون آهنگ خارج از E F# G# A B C# D# نیست و اگه غیر از این نت ها نت دیگه ای بنوازیم خارج از گام نواختیم؟
Shredding یعنی چی؟
2- من گیتارم یه کم کز میزنه، البته توی آمپ مشخص نمیشه اما بدون آمپ که تست می کنم بعضی نت ها(مخصوصا رو سیم 6) صدای طبیعی ندارن.
این یعنی دسته تاب برداشته یا مشکل خاصی داره؟
اگه درستش نکنم بدتر میشه و باید ببرمش پیش یکی که درستش کنه یا مساله مهمی نیست؟
3- سیم های گیتار رو به طور معمول هر چند وقت یکبار باید تعویض کرد؟ از روی ظاهر و صداشون میشه تشخیص داد که وقتشه که عوضشون کنی یا تاوقتی پاره نشدن باید مثل الاغ ازشون کار کشید؟
4- وقتی مکان pickup selector switcher رو عوض می کنیم چه اتفاقی می افته که صدای گیتار بم تر یا زیر تر میشه؟ مثلا اینجوریه که پیکاپ های بالا کلا صدای بم تری تولید می کنه و پیکاپ های پایین صدای زیرتر یا سیستم دیگه ای داره؟
مرسی.

[vahidslush]

سلام
1. بله درست میگی
معنای لغویش یعنی پاره پاره کردن , دقیقا همونکاری که به نوازنده هایی که بهشون میگن shredder انجام میدن
مثل ملمستین , آنجلو ...
2. از آقای موسوی بپرسین حتما کمکتون میکنن
3. هر 3-4 ماه حتما عوضشون کن تا موجب خوردگی فرت ها نشه
4. هر کدوم از پیکاپ ها با توجه به نحوه ی جا گیری که به دسته نزدیکتر یا به بریج نزدیکتر باشن و نوع خود پیکاپ هامباکر یا سینگل کویل باشه و ... فرق دارن , پس با switch کردن رو هر کدومشون صدای متفاوتی دریافت میکنی .