مشاعره

[Amirrelax]

در همه دیر مغان نیست چو من شیدایی
خرقه جایی گرو باده و دفتر جایی

[Don_Ramtin]

یا گذارم شکوه در شورای امن چشم تو
یا دلی کز ما ربودی با تجاوز ، پس بده
آتش جور تو بگذشت از مدار اعتدال
نازنینا ! رحم کن ! فرمان آتش بس بده !

[Nassim_Agha]

هاتف آنروز بمن مژده این دولت داد

که بدان جور و جفا صبر و ثباتم دادند

[Amirrelax]

در راه خود اول ز خودم بی خود کن
بی خود چو شدم ز خود به خود راهم ده

[arezuhaa]

همه از عمر بنالیدن و من یار بسی
که ز عمرش همه نالید و غرامت بستاد

[ghzl]

دست از طلب ندارم تا کام من برآید
یا تن رسد به جانان یا جان ز تن در آید

[گل دختر]

دریاب که مبتلای عشقم
آزاد کن از بلای عشقم

[Don_Ramtin]

من از آن گذشتم ای یار که بشنوم نصیحت
برو ای فقیه و با ما مفروش پارسایی

[Amirrelax]

یاد باد آن که نهانت نظری با ما بود
رقم مهر تو بر چهره ما پیدا بود

[elham.m]

در راه خود اول ز خودم بی خود کن
بی خود چو شدم ز خود به خود راهم ده

[Amirrelax]

همای اوج سعادت به دام ما افتد
اگر تو را گذری بر مقام ما افتد

[elham.m]

درست است اینکه من زیبا پرستم
ولی عاشق به هر زیبا نبودم

[Amirrelax]

ما را ز خیال تو چه پروای شراب است
خم گو سر خود گیر که خمخانه خراب است

[Don_Ramtin]

ترسیدن ما چون که هم از بیم بلا بود
اکنون ز چه ترسیم که در عین بلاییم ؟!

[Nassim_Agha]

ترسیدن ما چون که هم از بیم بلا بود
اکنون ز چه ترسیم که در عین بلاییم ؟!

سلام این بیت رو که من دیشب نوشتم :-)

مگر که لاله بدانست بیوفایی دهر

که تا بزاد و بشد جام می ز کف ننهاد

[ghzl]

دوش در حلقه ما قصه گیسوی تو بود
تا دل شب سخن از سلسله موی تو بود