0
![Not allowed!](images/buttons/down_dis.png)
![Not allowed!](images/buttons/up_dis.png)
|
NoteAhang
The Iranian Virtual Music Society |
Thumbs Up/Down |
Received: 0/0 Given: 0/0 |
به به...
دوباره باید خاک بخوره دیگه؟؟؟!!:(
ترانه سرایان گرامی ، کوشین (D:) ؟؟؟
بر بساط نكته دانان خود فروشي شرط نيستيا سخن دانسته گو اي مرد عاقل يا خموش
Thumbs Up/Down |
Received: 9/0 Given: 0/0 |
نوشته اصلی توسط fatemeh.1994 [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
فاطمه جان به نظرم شما استارتش رو بزن، همراهيت مي كنيم گلم :)
(البته با اجازه ي ساير دوستان)
زندگی صحنه ی یکتای هنرمندی ماست / هر کسی نغمه ی خود خواند و از صحنه رود
صحــــــــــــنه پیوســـــــــته بجاســـــت / خرم آن نغمه که مردم سپارند به یــــــــــــاد
Thumbs Up/Down |
Received: 0/0 Given: 0/0 |
مرسی مونا جان.
اما تا وقتی دوستان دیگه مثل شما ،سارا ، ماجد خان و همچنین بقیه هستن آخه من چی بگم؟؟ :(
یکی شروع کنه منم ادامه میدم.
اصلا خانومی چرا خودت شروع نمیکنی؟؟؟:)
یه شعر با موضوع پدر داریم یکی مادر...
(اگه اشتباه نکنم یکی دو تا ترانه هم هست!)
گزینه ی بعدی رو تو پیشنهاد بده!
منتظـــــــــــریم :)
...
ویرایش توسط fatemeh.1994 : Monday 2 March 2009 در ساعت 08:38 PM
بر بساط نكته دانان خود فروشي شرط نيستيا سخن دانسته گو اي مرد عاقل يا خموش
Thumbs Up/Down |
Received: 9/0 Given: 0/0 |
چرا گلم، شما هم مثل من خجالت مي كشي؟ :))
(اما گذشته از شوخي) من كه نه، چون هم تازه واردم توي تاپيك هم در برابر ساير دوستان خيلي خيلي مبتدي ام. براي شروع از من صرف نظر كنيد.
اما نظرتون راجع به موضوع بهار چيه؟ چون داريم به بهار و آغاز سال هم نزديك ميشيم، فكر مي كنم كه بد نباشه. حالا تا نظر شما و سايرين چي باشه؟...
زندگی صحنه ی یکتای هنرمندی ماست / هر کسی نغمه ی خود خواند و از صحنه رود
صحــــــــــــنه پیوســـــــــته بجاســـــت / خرم آن نغمه که مردم سپارند به یــــــــــــاد
Thumbs Up/Down |
Received: 0/0 Given: 0/0 |
من که موافقم :) خیلی خوبه!
خوشحال میشیم نظر بقیه ی دوستان رو هم بدونیم!
ویرایش توسط fatemeh.1994 : Friday 6 March 2009 در ساعت 08:35 PM دلیل: هویجوری!
بر بساط نكته دانان خود فروشي شرط نيستيا سخن دانسته گو اي مرد عاقل يا خموش
Thumbs Up/Down |
Received: 0/0 Given: 0/0 |
بهار موضوع خوبی هست
Thumbs Up/Down |
Received: 9/0 Given: 0/0 |
سلام
خب... گويا موضوع بهار تصويب شده... دوستان خوبم، پس من خودم شروع كنم؟... با اجازه استارت رو مي زنم. ديگه به بزرگواري خودتون ببخشيد، چون خيلي ناشي ام.
_____________________________
غم ايام به سر مي آيد
بلبلكان روي شاخساران
چهچهه سر دهند
آوا و نوايي بر پاست
ویرایش توسط Mona : Saturday 7 March 2009 در ساعت 07:19 PM
زندگی صحنه ی یکتای هنرمندی ماست / هر کسی نغمه ی خود خواند و از صحنه رود
صحــــــــــــنه پیوســـــــــته بجاســـــت / خرم آن نغمه که مردم سپارند به یــــــــــــاد
Thumbs Up/Down |
Received: 0/0 Given: 0/0 |
مرسی مونا جانم :)
غم ايام به سر مي آيد
بلبلكان روي شاخساران
چهچهه سر دهند
آوا و نوايي بر پاست
بزم زمین است انگار
مه بر لب بام است
گوید که بهاران نیز
اکنون به راه است
_________________
دوستان به بزرگواری خودتون ببخشید...
میدونم بد بود ... (لول)
بر بساط نكته دانان خود فروشي شرط نيستيا سخن دانسته گو اي مرد عاقل يا خموش
Thumbs Up/Down |
Received: 0/0 Given: 0/0 |
غم ايام به سر مي آيد
بلبلكان روي شاخساران
چهچهه سر دهند
آوا و نوايي بر پاست
بزم زمین است انگار
مه بر لب بام است
گوید که بهاران نیز
اکنون به راه است
دل در تب و تاب است
غم هم سر کار است
ناجیه شکفتن
گوید که بهار است
Thumbs Up/Down |
Received: 9/0 Given: 0/0 |
دوستان اگه تمايل داشته باشيد اين شعر رو تا تحويل سال كامل كنيم؟؟؟ :)
__________________________________
غم ايام به سر مي آيد
بلبلكان روي شاخساران
چهچهه سر دهند
آوا و نوايي بر پاست
بزم زمین است انگار
مه بر لب بام است
گوید که بهاران نیز
اکنون به راه است
دل در تب و تاب است
غم هم سر کار است
ناجیه شکفتن
گوید که بهار است
به دشت بايد زد
سرود هستي را
سرود بودن را
سرود تازگي دنيا را
فرياد بايد زد
ویرایش توسط Mona : Thursday 12 March 2009 در ساعت 12:00 PM
زندگی صحنه ی یکتای هنرمندی ماست / هر کسی نغمه ی خود خواند و از صحنه رود
صحــــــــــــنه پیوســـــــــته بجاســـــت / خرم آن نغمه که مردم سپارند به یــــــــــــاد
Thumbs Up/Down |
Received: 0/0 Given: 0/0 |
دوستان گرامی ، همکاری کنید این شعرو ادامه بدیم تا قبل از عید کامل شه.
غم ايام به سر مي آيد
بلبلكان روي شاخساران
چهچهه سر دهند
آوا و نوايي بر پاست
بزم زمین است انگار
مه بر لب بام است
گوید که بهاران نیز
اکنون به راه است
دل در تب و تاب است
غم هم سر کار است
ناجیه شکفتن
گوید که بهار است
به دشت بايد زد
سرود هستي را
سرود بودن را
سرود تازگي دنيا را
فرياد بايد زد
بخوان همچون قناری
سرود بی قراری
که تا دنیا بداند
این سرور و شادمانی
ویرایش توسط fatemeh.1994 : Friday 13 March 2009 در ساعت 02:49 AM
بر بساط نكته دانان خود فروشي شرط نيستيا سخن دانسته گو اي مرد عاقل يا خموش
Thumbs Up/Down |
Received: 0/0 Given: 0/0 |
من به پایان خواهم رسید جایی که من به آغاز رسیدم
و در درون من دشمن پیدا شد
از آنجا که من می توانم آن را در زیر پوست احساس می کنم
و جنگ را برای نابودی دشمن تا آخرین نفس آغاز کنم
پیروزی نزدیک است اما آن زمان من به پایان رسیدم
...
راه من بی پایان است.
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندي ها (Bookmarks)