مشاعره

[mahour.M]

يك اگر با يك برابر بود
نان و مال مفتخواران از كجا آماده مي گرديد؟
يا چه كس ديوار چين ها را بنا مي كرد؟
يك اگر با يك برابر بود
پس كه پشتش زير بار فقر خم مي شد؟
يا كه زير ضربت شلاق له مي گشت؟
يك اگر با يك برابر بود
پس چه كس آزادگان را در قفس مي كرد؟
معلم ناله آسا گفت:
بچه ها در جزوه هاي خويش بنويسيد:
يك با يك برابر نيست...

[ftf]

تو را که این همه گفت است و گوی بر درمی
چگونه از تو توقع کند کسی کرمی

[obvious]

يك چند ميان خلق كرديم درنگ
ز ايشان به وفا نه بوي ديديم نه رنگ

[مرتضی عزیزی]

گوی دل ما و چوگان ز حضرت دوست
گر مرا به کوی یار رساند ارادت اوست

[obvious]

تا چند بسته ماندن در دام خود فريبي؟
با غير آشنايي، با آشنا غريبي؟!

[مرتضی عزیزی]

یاد باد انکه نهانت نظری با ما بود
رقم مهر تو در چهره ما پیدا بود

[ftf]

دست طمع چو پیش کسی می کنی دراز
پل بسته ای که بگذری از آبروی خویش

[مرتضی عزیزی]

شیدا منم رسوا منم ان مرغ بی پروا منم
زیبا توئی تنها توئی ان بهتر و والا توئی

[zibaaa]

یک شب دلی به مسلخ خونم کشید ورفت

دیوانه ای به بند جنونم کشید و رفت

دیگر اسیر آن من بیگانه نیستم

از خود چه عاشقانه برونم کشید و رفت

[مرتضی عزیزی]

تو را دیدم در ان شب زیر باران
صفای پای تو ای یار جانان

[ftf]

نی حدیث راه پر خون می کند
قصه های عشق مجنون می کند

[hilda]

دریایم و نیست باكم از طوفان
دریا همه‌عمرخوابش اشفته است

[mahour.M]

تو را در هر كناري خواستاري هست
مرا سركوبي از هر رهگذاري هست

(پروين اعتصامي)

[Mona]

تو برایم ترانه می خوانی
سخنت جذبه ای نهان دارد
گوئیا خوابم و ترانه ی تو
از جهانی دگر نشان دارد

[ftf]

دستم نداد قوت رفتن به پیش دوست
چندی به پای رفتم و چندی به سر شدم

[obvious]

ميازار موري كه دانه كش است
كه جان دارد و جان شيرين خوش است