0
ماجد خدايي نايس گرل خوب اومد اون بيت و ((ساده باشيم چه در باجه بانك))
تركيدم از خنده
خوب لابد اونم قضيه بانك وميدونه كه اينجوري گ? ته ديگه ...
چرا گر? ته دلت
مثل آنكه تنهايي
چقدر هم تنها
خيال ميكنم
دچار آن رگ پنهان رنگها هستي
دچار يعني عاشق
و ? كر كن چه تنهاست
اگر كه ماهي كوچك دچار ابي درياي بيكران باشد...
علاقه مندي ها (Bookmarks)