0
![Not allowed!](images/buttons/down_dis.png)
![Not allowed!](images/buttons/up_dis.png)
|
NoteAhang
The Iranian Virtual Music Society |
مشکل با رهبر گروه (امی لی)
ایجاد گروه مستقل
خودخواهی امی لی
خودشون خواستار بودن
دلایل دیگر
Thumbs Up/Down |
Received: 0/0 Given: 0/0 |
الویس خیلی عالی بووود
یکی از تاثیرگذارترین وکالیست های تاریخه... بی شک...
Thumbs Up/Down |
Received: 0/0 Given: 0/0 |
The king! به نظر من بزگترین هنرمند بود و هست و خواهد بود !!!
خیلی ممنون از مقاله ی بالا ! عالی بود .
Thumbs Up/Down |
Received: 0/0 Given: 0/0 |
اصلا" دوستش ندارم . . . اما فکـر نکنم کسـی تو آمریکا بتونه جاشو بگیره
I’m your dream, make you real
I’m your eyes when you must steal
I’m your pain when you can’t feel
Sad but true
Thumbs Up/Down |
Received: 4/0 Given: 0/0 |
يادش گرامي .
دنيا رو شبيه بينش خودمون نبينيم ، بينش خودمون رو شبيه واقعيات دنيا كنيم .
Thumbs Up/Down |
Received: 0/0 Given: 0/0 |
الویس پریسلی واقعا یه نابغه بود من که دوسش دارم
نیستی دارم دق می کنم نیستی دارم می پوسمعکساتو من یکی یکی برمی دارم می بوسم
Thumbs Up/Down |
Received: 1/0 Given: 0/0 |
عجبا... گروه به این محبوبی تاپیکش زیر خاک مونده چرا؟؟؟!!!
می خوام اطلاعات رو به روز کنم : اینا اطلاعات من نیست اطلاعات جمع آوری شده توسط خیلی از اعضای انجمن طرفداران اونسنس که متاسفانه بستس..
همونجور که گفتیم بن سال 2003 رفت راکی و جان رفتند اما برگشتند و دوباره کار رو تا اگه اشتباه نکنم 2008 ادامه دادن (امی - تری بالسامو - راکی - جان - تیم مک کورد)
اما خبری اومد که بن مودی با نفر ششم یکی از مسابقات امریکن آیدول که اجرای Bring Me To Life رو کرده بود گروه تشکیل داده : خانم [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
بقیه اعضا هم اینا هستن :
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
بله راکی و جان به دوست قدیمی پیوستند...
و در این حال گروه اونسنس با سه نفر کارو ادامه داد : امی لی (وکال) - تیم مک کورد (باس) - تری بالسامو (لید گیتار)
و همونجور که گفتن بچه ها تو اسفند ماه شروع رکورد آلبوم جدید اعلام شد و طبق گفته های امی تا قبل پایان 3 ماه ی سوم سال به بازار میاد (البته واسه ما تو نت)
البته تو این آلبوم ویل هانت هم به عنوان درامر هم کاری می کنه ولی تا الآن خبری از پیوستن کسی به عنوان عضو رسمی اعلام نشده...
سوالی چیزی هست در مورد گروه بفرمایین...
راستی ما تاپیک های جالبی داشتیم تو اون انجمن : سولو های اونسنسی که بچه ها کار های خودشونو می ذاشتن و ... کسی هر فعالیتی می تونه در زمینه گروه بکنه... ما منتظریم!!!
نوازنده ی گیتار الکتریک از غرب تهران لطفاً یه پیام خصوصی بم بده... کمک نیاز دارم!!!
Thumbs Up/Down |
Received: 0/0 Given: 0/0 |
نمی دونم چرا همه جدا میشن... واقعا به نظر هم اونسنس با بن یه چیزه دیگه بود. آلبوم سولو بن هم من گوش دادم. کاراش عالیه. نمیدونم ولی فکر کنم ایمی دیکتاتور بازی در میاره!!! که هی همه جدا میشن.
You tell me what is certain***But I'll tell you what is true
You tell me that is honesty***When all around is death and cruelly
Thumbs Up/Down |
Received: 2/0 Given: 0/0 |
یه سوال...
تو آهنگ bring me to life به غیر از امی لی... یه ووکال دیگه مال کیه ؟ الان تو چه گروهی ؟
Thumbs Up/Down |
Received: 0/0 Given: 0/0 |
paul mcCoy از گروه 12 Stones هستش.
You tell me what is certain***But I'll tell you what is true
You tell me that is honesty***When all around is death and cruelly
Thumbs Up/Down |
Received: 1/0 Given: 0/0 |
سلام مرسی (تاپیک حیفه خاک بخوره)نوشته اصلی توسط rumour [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
اما خوب در مورد جدا شدن بن می شد بگیم حیف شد وافعاً آهنگ سازی قوی داشت...
نمی دونم آلبوم جدید بن با گروه جدید WeAreTheFallen که تازه درستش کرده رو شنیدی؟
استایل گروه کاملاً کپی از Evanescence هست اما خوب این قدر آهنگ سازی جذابه که من از این آلبوم واقعاً خوشم اومد... (اگه خواستی بگو لینک آلبومو بفرستم برات)
اما در مورد جدا شدن بن ، طوری که تو مصاحبه ها پخش شد ، ایمی و بن گفته بودن که سلیقه ها به هم نمی خورد (البته از طریق یکی از دوستان ایمی هم شنیده شد که یه دلیل رابطه عاطفی بن و ایمی بوده - همونطور که می دونین نامزد بودن) و خلاصه جدا شن این دو حتی طرفداران گروه رو هم جدا کرد طوری که طرفداران اونسنس سه دسته : طرفداران ایمی - طرفداران بن - طرفداران گروه
(این تو ایرانی ها هم کاملاً مشخص شد)
باز واسه اطلاعات در مورد ایمی اینگ بگم که : (خاله زنگ بازی!!!)
ایمی اول با بن نامزد بوده که بعد از جدا شدنشون - بعد مدتی با شاون مورگان خواننده ی Seether دوست میشه ولی به دلیل رفتار و اعتیاد شاون اونو ترک می کنه - اما بعد از این ها که ایمی یه دوره ی سختی رو پشت سر داشته طوری که به روانشناس زیاد مراجعه می کرده و در آخر با Josh Hartzler که دوست قدیمی و روانشناس بوده نامزد میشن و بعد مدتی ازداج می کنن و این تا الآن ادامه داره (بزنین به تخته)
اینم یه سری اطلاعات دیگه
نوازنده ی گیتار الکتریک از غرب تهران لطفاً یه پیام خصوصی بم بده... کمک نیاز دارم!!!
Thumbs Up/Down |
Received: 17/0 Given: 0/0 |
سلام
گفتم حالا که این تاپیک از زیر خاک در اومده ،یک دستی به سر روش بکشیم!!
تصمیم گرفتم کل آلبوم Fallen رو برای دوستان بذارم. (البته اونهایی که کارهای این آلبوم رو نشنیده اند.)
امیدوارم لذت ببرید.
01. Going Under
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
Bring Me To Life.02
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
Everybody's Fool.03
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
My Immortal.04
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
Haunted.05
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
Tourniquet.06
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
Imaginary.07
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
Taking Over Me.08
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
Hello.09
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
My Last Breath.10
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
My Last Breath.11
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
اگر کسی گوش شنوا داشته باشد، در همه چیز موسیقی را خواهد شنید...
Thumbs Up/Down |
Received: 1/0 Given: 0/0 |
جیمز آلن(مارشال) هندریکس (به [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]: James Marshall Jimi Hendrix) (۲۷ نوامبر ۱۹۴۲ - ۱۸ سپتامبر ۱۹۷۰) خواننده، ترانهنویس و گیتاریست آمریکایی بود.[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید] بسیاری معتقد هستند که وی نقش [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید] را در آهنگها برجسته کرد.[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید] بسیاری او را پدر گیتار الکتریک میدانند؛ چراکه گیتار الکتریک را که تا پیش از آن تنها به عنوان عنصری حاشیهای و مکمل آواز مشتمل بر تکرار آکورهای تکراری و ساده بود را به عنوان عنصر کلیدی در موسیقی راک درآورد. بدین لحاظ میشود گفت وی بیشترین تأثیر را روی نوازندگان راک داشتهاست. کارهای عجیب وی با گیتار مثل نواختن با دندان یا زبان از ویژگیهای منحصر به فرد او بود.
در امتداد رفتار شگفت انگیزش با گیتار برقی وی در فستیوال پاپ مونتری کاری کرد که شهرتش را به اوج رسانید: در انتهای اجرای برنامه گیتارش را برای تشکر از تماشاچیان به آتش کشید.[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید] او در سال ۱۹۶۶، با ترانههای خلسهآوری چون «Hey Joe» و «Purple Haze» و همچنین یک اجرای زنده افسانهای به مقام ستاره راک دست یافت. کتاب «Room Full of Mirrors» به مناسبت سی و پنجمین سالگرد درگذشت او در سال ۱۹۷۰ منتشر شدهاست. راز مرگ او هنوز در هالهای از ابهام است؛ هیچ گاه بطور قطعی معلوم نشد دلیل آن خودکشی بوده یا بر حسب اتفاق به دلیل تداخل تأثیر مصرف زیاد مشروبات الکلی(که پیشتر در یک مهمانی شبانه مصرف کرده بود) با تأثیر تعداد زیاد قرصهای خوابآور(که همان شب خورده بود) ، رخ دادهاست.[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
او به همراه [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید] و [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید] به دلیل حرف جی(J) ابتدای نام کوچک و مرگ نسبتا مشابهشان(مرتبط با مواد مخدر/روانگردان) ، هر سه حدود ۲۷ سالگی و در بازهای تنها چند ماهه مابین سپتامبر ۱۹۷۰ تا جولای ۱۹۷۱، سهگانهٔ تراژیک و افسانهای «[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]»(Three j's) موسیقی راک دهه ۱۹۶۰ را تشکیل دادهاند. به علاوه این سه به همراه [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید] و [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید] «[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]» را تشکیل میدهند.
مجله [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید] در سال ۲۰۰۳ و در ردهبندی ۱۰۰ گیتاریست برتر تمامی دوران، جیمی هندریکس را در رتبه ۱ قرار داد.[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
Thumbs Up/Down |
Received: 0/0 Given: 0/0 |
شاینینگ ===== نهایت تاریکی
یه بند دپرسیو بلک متال مشتی درست و راست سوئدی (هم وطن سایلنسر و اپث)
هر ذهنیت بدی که از بلک متال دارین بریزید دور شاینینگ یه کار جدیده البته به خشنی سایلنسر نیست که اونم نوآوری کرد
به نظر من شاینینگ قویترین بند بلک متال هست ملودی های زیبا و احساسی وکال بسیار قوی (بر خلاف وکال های بلک متال که هارش میخونن این هارش نمیخونه یعنی شایدم میخونه ولی یه جور خاص و وحشتناک)
پ. ن: البته وکالشون فک کنم گی باشه آخه خیلی اذیت این بیسیسته میکنه !
در ضمن تو ایران مد شده شوفرهای اتوبوس لوگو این بند رو بخاطر زیبای عقب اتوبوس میزنن بدون اینکه بدونن اصلا چی هست :دی
cut this life of frome me
Thumbs Up/Down |
Received: 0/0 Given: 0/0 |
وضعیت موسیقی در ایران مشخص است. در این سالها به اندازهیی از مشکلاتی که فعالان این عرصه با آن مواجه بوده اند، گفته شده که دیگر نه مجالی برای تکرار دوباره اش هست و نه نیازی به گفتنش. حکایت موسیقی در ایران سالهای سال و حتی قرنهای متوالی است که شده است مثنوی هفتادمن، در این میان دیگر تکلیف موسیقیهایی همچون «راک» و «متال» روشن است، اینها اما مانع نشده است که چهرههایی در موسیقی ایران ظهور کنند که در سبکهای مختلف حرفهای بسیار برای گفتن داشته باشند. «فرشید اعرابی» از جمله آهنگسازانی است که با آلبومهایی چون پنهان و سکوت راوی بر تمام محدودیتهایی که در این زمینه وجود دارد، فائق آید.
شاید به عنوان اولین سوال بهتر باشد به کم کاری تان در حوزه موسیقی و به خصوص انتشار آلبوم اشاره کنیم. این به خاطر این است که ترجیح میدهید گزیده کار باشید یا شرایط برای ارائه این جنس موسیقی وجود ندارد؟
شاید هر دو یا حتی میتوانم دلایل بیشتری نیز برای آن بیان کنم، اما به طور کلی میتوانم بگویم جنس موسیقی که من در آن فعالیت میکنم، به گونهیی نیست که بشود آثار چندانی را در آن عرضه کرد. از طرفی فاصله کوتاه در انتشار این آثار سبب میشود کار کیفیت خود را نیز از دست بدهد. به هر حال من هیچ اصراری به اینکه آثار فراوانی منتشر کنم و از نظر کمیت آنان را افزایش دهم، ندارم.
جالب است اینکه هیچ اشارهیی به مساله ممیزی نکردید، چیزی که تقریباً تمامی هنرمندان آن را یکی از مهم ترین دلایل کم کاری و حتی دست کشیدن از فعالیتهای موسیقایی میدانند.
آخر به اندازهیی این مشکل عمومیت دارد که گمان نمیکنم احتیاجی باشد درباره آن صحبت کنیم. انتخاب شعر، ملودی و سایر مراحل فنی هر اندازه هم که با حساسیت از طرف آهنگساز و سازنده اثر روبه رو شود، تنها بخش کوچکی از وقتی است که از صاحب یک اثر میگیرد. قسمت اعظم مشکل زمانی رخ میدهد که آلبوم منتظر مجوز از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است و گاهی این زمان به دو سال هم میرسد. اصلاً شنیده ام که جزء برنامههای وزارتخانه فرهنگ و ارشاد اسلامی است که هر سال به هنرمندان مجوز ندهند و فاصلهیی یک ساله و نیم تا دو سال را برای این موضوع در نظر بگیرند. تازه بعد از آنکه موفق هم شدیم از این خوان بگذریم، تهیه کننده مترصد فرصت مناسب برای انتشار است. گاهی هم پیش میآید که فراهم شدن شرایط انتشار یک آلبوم مثلاً در ماههایی چون محرم و صفر پیش میآید و به همین خاطر باید مدتی نیز صبر کرد. دیگر سبک موسیقی راک هم که جای خودش را دارد و امکان انتشار آثار چندانی در آن وجود ندارد یعنی مثل پاپ نیست که بشود آثار زیادی در آن تولید کرد.
زمانی که شرایط- به همه آن دلایلی که به آن اشاره شد و حتی دلایلی فراتر از آن- برای انتشار یک اثر فراهم نیست، اصلاً انگیزه و مهم تر از آن دلیلی برای فعالیت در این حوزه میماند؟ به خصوص اینکه موسیقی راک، سبکی کاملاً جدی و تخصصی است.
مساله درست همین جاست. هنرمند دلش میخواهد بتواند آثار خود را به دیگران عرضه کند. یک نقاش اگر قرار باشد تمام کارهایی که میکند، در زیر زمین خانه اش پنهان کند، دیگر دلیلی برای کار نمیبیند، او دلش میخواهد نمایشگاههای مختلف برگزار کند و به این ترتیب اثرش را مورد قضاوت دیگران قرار دهد. در حوزه موسیقی اما یک کار بعد از سه تا چهار سال بیرون میآید که کاملاً بیات شده است و حتی گاهی خود آدم هم از شنیدنش رضایت ندارد، چون سبک و نحوه کار کردنش تفاوت کرده است. اجرای برنامههای زنده هم که کاملاً منتفی است یعنی همه این مشکلات برای اجرای برنامه چندین و چند برابر میشود.
و با تمام این مشکلات همچنان اصرار به فعالیت در این سبک موسیقی دارید؟
نه، واقعاً اجباری به کار کردن در این سبک ندارم. ضمن اینکه در این سالها در سبکهای دیگر نیز کار کرده و آثار بسیاری را نیز ساخته ام. بنابراین هیچ وقت خودم را وابسته به موسیقی راک نکرده ام. در پرونده من آثار تکنو؛ ارکسترال، موسیقی تئاتر و… بسیاری مشاهده میشود، اما نمیتوانم این موضوع را نادیده بگیرم که من تنها میتوانم احساسم را در این قالب بیان کنم و چون در این کتگوری احساس راحتی میکنم، دلیلی ندارد که سبکم را عوض کنم تا بتوانم راحت تر مجوز بگیرم، به خصوص اینکه همان طور که گفتم اصراری به انتشار آثار متنوع در این زمینه ندارم.
اما در دورهیی موسیقی راک در ایران چنان پا گرفت و چنان سر و صدا به پا کرد که میتوانست کاملاً با موسیقی پاپ رقابت کرده و حتی از آن فراتر رود. هم اکنون چه اتفاقی افتاده که این سبک موسیقی در چنین انزوایی سخت فرو رفته است؟
در دورهیی سختگیریها در حوزه موسیقی راک کمتر بود و هنرمندان این عرصه از فضای بازتری برخوردار بودند. در آن دوره کنسرتهای پژوهشی بسیاری به اجرا درمیآمد. این فضای باز نتایج بسیاری را دربرداشت و حتی این امکان وجود داشت که فعالیت گروههای راک ایران را با گروههایی که در دهه 70 در اروپا فعالیت میکردند، مقایسه کرد.
خاطره خوش اجراهای متنوع در دانشگاههای مختلف از جمله دانشگاه فارابی و همچنین هنر هنوز در خاطر بسیاری باقی مانده است. جالب است بدانید در آن زمان هنگامی که برنامههای موسیقی راک به اجرا درمیآمدند، هیچ اتفاق عجیب و غریبی هم رخ نمیداد. اما اندک اندک همه چیز تغییر کرد و دیگر مجوزی برای موسیقی راک داده نشد که نتیجه اش همین انزوا و سکونی است که شما به آن اشاره کردید.
با این حساب باید پرونده موسیقی راک در ایران را تقریباً بسته شده قلمداد کرد؟
خوشبختانه هم اکنون فضای وب باعث شده بسیاری از گروهها بتوانند آثار خودشان را به گوش مخاطب برسانند، هرچند اینها همه راهکارهای مقطعی است و فایده چندانی هم ندارد.
به نظر میرسد پاشنه آشیل موسیقی راک در ایران کلام بوده است. از طرفی کلام در بسیاری از مواقع عامل مهمی در عدم مجوز کار بوده و از طرفی دیگر بسیاری بر این اعتقاد هستند که گذاشتن کلام فارسی در موسیقی راک نمیتواند موضوعیت داشته باشد. نظر شما در این خصوص چیست؟
در نهایت حرفی که آنان میزنند، درست است. درست مثل این است که بخواهیم موسیقی سنتی ایران را با کلامیانگلیسی ارائه دهیم. اما به هر حال من در تمام این سالها سعی کرده ام هجاها و قالب شعر فارسی را به نحوهیی تنظیم کنم که بشود روی موسیقی راک نیز آن را شنید و مشاهده کرد. گاهی هم این تلفیق شعر و موسیقی خوب از کار درآمده است. به هر حال دامنه فعالیت ما برای مخاطبان فارسی زبان است بنابراین باید از شعر فارسی بهره برد. ضمن اینکه کلام فارسی میتواند بیش از گذشته دیگران را به این موضوع ترغیب کند که برخلاف آنچه عموم مردم تصور میکنند، موسیقی راک به هیچ عنوان موسیقی عصیانگر، پرخاشجو و غربزده نیست.
شما در آلبوم قبلی تان علاوه بر استفاده از اشعار شاعرانی چون «محمود استادمحمد» و «عباس روشن زاده» و حتی مولانا بهره بردید. دلیل خاصی داشت؟
از اشعار شاعران معاصر استفاده کردم، چون کلماتی را که میخواستم در اشعار آنان وجود داشت و از لحاظ ترکیبی با موسیقی من جور درمیآمد. برخیها دل شان میخواهد کلام فارسی را در این سبک موسیقی با لهجه انگلیسی بخوانند که کاملاً سلیقهیی است، من اما میخواستم کلام فارسی را بسیار عادی و دور از هر ادایی بخوانم.
چرا مولانا؟ فکر میکنید ضرورتی دارد اشعار قدمایمان را نیز با این سبک بخوانیم؟
ضرورتی ندارد، اما میتواند جوانان را با شعر این شاعران آشنا کند، به خصوص اینکه موسیقی پاپ ما سرشار از اشعار بی هویت است که تنها به عشق و عاشقی توجه دارند بنابراین تکرار این مسائل مخاطب را هم خسته میکند. به هر حال عدهیی در موسیقی و کلام به دنبال چیزهایی فراتر از این موضوعات میگردند. حالا ممکن است برای بسیاری این سوال مطرح باشد که چرا من از اشعار «مولانا» بهره بردم و برای مثال «حافظ» را نخوانده ام که دلیل آن، این است که حالت اعتراضی که در اشعار مولانا وجود دارد، به هیچ عنوان در شعرهای حافظ نیست. مولانا همیشه تاثیرات شگرفی بر من میگذارد.
و در ادامه مشکلاتی که کلام در موسیقی راک در ایران دارد، نبود کسی است که بتواند اینها را عرضه کند. در این سالها برخلاف نوازنده و آهنگساز بسیار، تعداد کمیخواننده در سبک راک در ایران ظهور کردند. به همین خاطر است که خود خواندن آثارتان را برعهده میگیرید؟
واقعیت همین است. من با وجود اینکه به شکل حرفهیی در این زمینه فعالیت کرده ام و سالها در تلویزیون تنور میخواندم، اما هیچ انگیزه و تمایلی برای خواندن ندارم. نمیدانستم این آلبوم را به چه کسی بدهم.
یکسری خوانندگان هستند که با وجود تواناییهای فراوانی که دارند، صدایشان کاملاً به گوش مردم آشناست و رنگ خاص خودشان را دارند، اما آلبوم من احتیاج به صدای جدیدی داشت، چون فرمی کاملاً جدید بود، ضمن اینکه به طور کلی تعداد خوانندگان راک در ایران اندک است. البته انتظاری هم جز این نمیتوان داشت. در این سالها از لحاظ آکادمیک فعالیت چندانی در زمینه موسیقی راک صورت نگرفته است. از طرفی این نوع موسیقی در ایران بسیار جوان است، در حالی که در اروپا عمری 60-50ساله دارد. موسیقی راک در دنیا علاوه بر مسائل آکادمیکی از لحاظ تکنیک هم پیشرفتهای بسیاری داشته است و صنعت آن نیز قدرتمند شده است. در ایران هیچ کدام از این اتفاقات نیفتاده است و عدم وجود خواننده هم یکی از این دلایل است.
عجیب نیست که تا این اندازه فقر در زمینه خوانندگی موسیقی راک داریم، آن هم در شرایطی که هر روز یک خواننده موسیقی پاپ ظهور میکند؟
شاید باشند کسانی که در این زمینه فعالیت میکنند، اما چون زمینه اجرای کنسرت وجود ندارد، شناخته شده نیستند. اما میتوان نمونههای بسیار قدرتمندی مثل «نیما نواپور» را مثال زد که اگرچه بیشتر به عنوان نوازنده درامز شناخته میشود، اما سالهاست در زمینه خوانندگی در این سبکها نیز فعال است و آثار فراوان و تکنیکی بسیاری نیز به زبان انگلیسی در این زمینه خوانده است. فارسی خواندن مقوله را سخت تر میکند.
البته خواندن تان در این قطعات هم تجربه موفقی شد؟
من همچنان معتقدم خواننده و به خصوص خواننده موسیقی راک نیستم، اما آنچه در توانم هست را برای اجرای این قطعات به کار میگیرم. از طرفی من در آلبومهایم بیشتر به زیبایی شناسی و رعایت قوانین موسیقایی پرداختم تا صدا. بیشتر میخواستم کلمات به شکل درستی بیان شود، موسیقی نیز شنیده شود و اینکه من به چه چیزی فکر میکنم مشخص شود. موسیقی راک دارای فرهنگی است که صداهایی را نیز به وجود میآورد مثل تمام سبکهای دیگر موسیقی. شما هیچ وقت نمیتوانید در کالیفرنیا یا انگلستان، تحریرهای بومیرا بشنوید که در منطقه خراسان ایران وجود دارد. این تحریرها به حنجره، فرهنگ، محیط، ژنتیک و خیلی چیزهای دیگر بستگی دارد.
و در این میان میتوان آنچه به نام موسیقی راک در ایران وجود دارد- صرف نظر از تمام محدودیتها- با اتفاقاتی که در دنیا رخ میدهد، مقایسه کرد؟
به طور قطع و یقین میگویم بله. گروهها و افرادی هستند که در ایران کاملاً به شکل حرفهیی فعالیت میکنند. از طرفی در همان غرب هم که مهد این سبک موسیقی است، گروههای بسیاری فعالیت میکنند که میتوان آنان را جزء گروههای درجه سوم و چهارم به حساب آورد. اما فعالان موسیقی راک در ایران به ایده آلهایی میاندیشند که در دنیا وجود دارد و مدام خودشان را با سولو آرتیستهایی مقایسه میکنند که در دنیا نمونه اند. بنابراین کارشان از لحاظ کیفی قدرت بسیاری دارد. منتها در تمام دنیا گروهها مدیربرنامههایی دارند و عوامل بسیاری به آنها کمک میکند که موفق شوند، این اتفاق اما نه تنها در ایران رخ نمیدهد که آنها ناگزیرند یا به شکل اینترنتی فعالیت کنند یا به شکل زیرزمینی و به همین خاطر پس از مدتی انرژیهایشان را از دست میدهند یا افسرده میشوند یا موسیقی را برای همیشه کنار میگذارند یا مهاجرت میکنند.
آقای اعرابی چه بر سر همه آنهایی آمده است که در سالهای اوج موسیقی راک در ایران کار میکردند؟ همه شان مهاجرت کرده اند؟
خیلیهایشان به خارج از ایران مهاجرت کردند، در واقع چارهیی جز این نداشتند. مشکل خیلی از اهالی موسیقی که از ایران مهاجرت کردند، فقط مجوز و عدم امکان ارائه آلبوم نبود. یک نوازنده میخواهد در آثار مختلف نوازندگی کرده و از راه هنرش زندگی اش را بگذراند. این امکان به هیچ عنوان در ایران وجود ندارد. در اینجا هیچ منبع درآمدی جز تدریس وجود ندارد. اما گروههایی چون ما یا کهت میان که به شکل رسمی در زمینه موسیقی راک فعالیت داشتیم، هنوز در ایران زندگی میکنند. ما از راههای دیگری زندگی مان را میگذرانیم که از جمله آن فعالیت در زمینه موسیقی تئاتر یا تدریس و مسائلی از این دست است.
در این سالها حتی میتوان گفت در این دههها، تدریس تنها راه ارتزاق هنرمندان عرصههای مختلف بوده است؛ چه آنهایی که در موسیقی سنتی کار میکنند، چه کسانی که در زمینه موسیقی راک فعالیت دارند. اما مگر نه اینکه تدریس خلاقیت هنری را از بین میبرد.
کاملاً. تدریس اصلاً ریشه خلاقیت را میسوزاند. از طرفی نمیتوان این مساله را نادیده گرفت که تدریس موسیقی کاری بسیار دشوار و خسته کننده است. نمیتوان مثلاً «ادبیات» مفاهیمی را به هنرجو ارائه داد تا او آنان را حفظ کند و فرا بگیرد. موسیقی یک امر اجرایی است که با فیزیک بدن سر و کار دارد بنابراین بسیار خسته کننده است. البته گاهی عدهیی از کسانی که در زمینه موسیقی فعالیت دارند، تدریس کردن را دوست دارند، اما در صورتی که این مساله تنها برای ارتزاق باشد، کاری بسیار دشوار است.
یکی دیگر از مشکلات تدریس موسیقی در ایران به خصوص در آموزشگاههای هنری این است که هنرجویان بسیاری در آن حضور دارند اما نمیتوان هیچ گونه استعداد یا حتی انگیزهیی را در آنان مشاهده کرد و همین کار را برای کسی که مشغول تدریس است، سخت تر میکند. البته خیلیها رشد آموزش موسیقی در این سالها را مثبت ارزیابی میکنند، نظر شما هم همین است؟
باید بدون تعارف این واقعیت را پذیرفت که از هر صد نفری که وارد آموزشگاههای هنری میشوند، تنها سه یا در نهایت چهار نفر هستند که میتوانند حرفی برای گفتن داشته باشند. بیشتر هنرجویان موسیقی آموزشگاههای هنری، مجبور به این کار شده اند. مثل اینکه خانوادهها به شدت بر این اعتقادند که بچههایشان همان طور که زبان و کامپیوتر را فرا میگیرند، سازی هم بزنند. به همین خاطر نه وقت و نه انگیزهیی برای تمرین کردن دارند و همه چیز به همان ساعتی منتهی میشود که در آموزشگاه حضور دارند. این مساله طبیعی هم هست، به هر حال درس در اولویت است. حتی آنانی هم که در هنرستان موسیقی تحصیل میکنند، وقت شان بیشتر از موسیقی صرف دروس عمومیو تخصصی میشود. این چیزهاست که یک موسیقیدان را خسته میکند و ادامه کار را گاهی حتی برایش غیرممکن میسازد.
هر چه گفتیم عشق آغاز نشد.....
Thumbs Up/Down |
Received: 0/0 Given: 0/0 |
درود به دوستان عزیزم
اول باید ذکر کنم که این مصاحبه رو از یه سایت گرفتم .. دیدم ممکنه استاد اعرابی حرفی برای جوونا داشته باشه گذاشتم
دوم مصاحبه خوبیه ولی جایه بحث بسیاری داره ..
سوم در این مصاحبه به جای سبک متال از سبک راک صحبت شده که این رو هم دلیلشو همه میدونن..
ممنون از توجهتون عزیزان
هر چه گفتیم عشق آغاز نشد.....
Thumbs Up/Down |
Received: 25/2 Given: 5/45 |
واقعا همه این مسائل به کنار. یکی به من بگه این متنی که گذاشتن ماله کدوم آهنگ متالیکاست که من تا حالا نشنیدم؟
در حال حاضر 2 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 2 مهمان ها)
علاقه مندي ها (Bookmarks)