-
Friday 29 October 2010
#1
اینم یه شعر ( ! ) از رامتین
0
سلام رفقا !
من نه شاعرم ، نه ادعایِ شاعری دارم و نه اصلا قریحه و تواناییِ شاعری دارم . امّا بنا به اون نظریه ای که میگه هیچ ایرانی ای نیست که تو مدّتِ زندگیش ، حدّاقل یه بیت شعر نگفته باشه ، منم گه گاه با برخی از رفقایِ اهلِ حال گفتگویی با زبانِ شعر دارم و چرندیاتی رو به اسمِ شعر ، برایِ هم ردیف می کنیم و حالی می کنیم . بله ، ما اینیم دیگه .
اینم یکی از این دری وری هایی ست که من چند وقت پیش در حین کار به ذهنم رسید و نوشتمش و کمی دستکاری و اینور اونورش کردم و شد این . دیدم حالا که بازارِ شعر و شاعری اینجا داغه و همه دارن شعر میگن ، بذار ما هم از شیر تو شیریِ اوضاع سوءِ استفاده کنیم و این چیزایی که نوشتیم رو اینجا لایِ شعرهایِ بر و بچه ها ، یواشکی به اسمِ شعر ردش کنیم بره !
پس لطفا خیلی جدّی نگیرینش .
شاعرم من ، شعرهایم را مرتّب می کنم
عاشقم ، یارم نیاید از غمش تب می کنم
عارفم ، با عشقِ مطلق بر سرِ دارِ فنا
روز و شب فریاد با خلقِ مُذبذب می کنم
هیچ کارم نیست مانندِ جمیعِ مردمان
روزها می خوابم امّا کار در شب می کنم !
خواستم بوسم لبش را گفت : پولش را بده
چون من امرارِ معاش از راهِ این لب می کنم
هر کجا جمعند عشّاق و بیاشامند می
من به عشقِ رویِ تو ساغر لبالب می کنم
مردمی سرگرمِ دین و حوری و روزِ جزا
من فغان از مردمانِ اهلِ مذهب می کنم
هرکجا جمع اند این قومِ ضعیف و بی هنر
با تفاخُر می روم ، بادی به غبغب می کنم
قافیه تنگ است و من شعرم نمی آید دگر
لاجرم ختمِ بیان و حرف و مطلب می کنم !
ببخشید دیگه !
خوش باشین . فعلا ، یا حق !
کسی که به هیچ چیز شک نمی کنه ، هیچ چیزی نمی دونه !
-
28 کاربر برای این پست از Don_Ramtin تشکر کرده اند:
Avazekhan,Cellist,DesironnA,digilap,Gilda,HamedSedighi,koronzo_piti,mahour.M,mehdihooman,Mehraneh,MEHRNAM,midnight 1,mika120,Mohsen_M,Mona,morteza3164,mostafa_violon,Mr_SeveN,nafiseh,Nassim_Agha,Porya,rezaranjbaraan,r_a_m_i_n,sarsabz,Sina_Yanni,soroosh_269,yade_ostad shahnaz,you3f
-
Friday 29 October 2010
# ADS
-
Friday 29 October 2010
#2
کاربر فعال انجمن
وضعیت
- افلاین
0
چون من امرارِ معاش از راهِ این لب می کنم
وزن رو خراب كرد انگار !!!
ولي زيبا و قشنگ و پر درد بود !!!
الحق حال كردم !!!
رهايي نيابد كس از دست كس / گرفتار را چاره صبرست و بس
-
3 کاربر برای این پست از mika120 تشکر کرده اند:
-
Friday 29 October 2010
#3
کاربر فعال انجمن
وضعیت
- افلاین
0
شعر زيبايي بود رامتين جان .
دوست دارم اشعار ديگرت رو بخونم
دنيا رو شبيه بينش خودمون نبينيم ، بينش خودمون رو شبيه واقعيات دنيا كنيم .
-
3 کاربر برای این پست از mehdihooman تشکر کرده اند:
-
Friday 29 October 2010
#4
مسئول بازنشسته
وضعیت
- افلاین
0
سلام آقا رامتین
شعر بسیار با مزه ای بود...
بابا شما هم اینکاره هستیاااا
ولی جا حس می کنم اگه وقت و تمرک بیشتری بذارید می تونید شعر های خوبی بسرایید
ممنون که نمون کارتون رو گذاشتین
شدیدا منتظر خواندن کارای دیگتون هستم
آنجا که کلام باز می ماند ، موسیقی آغاز می شود...
-
4 کاربر برای این پست از Mehraneh تشکر کرده اند:
-
Friday 29 October 2010
#5
0
چون من امرارِ معاش از راهِ این لب می کنم
وزن رو خراب كرد انگار !!!
وزنش اشکالی نداره . برایِ خود من هم مشکوک بود ، امّا برای یکی دو نفر آدمِ اینکاره که خوندمش ، گفتند ، مشکلی نداره . حتّا به این فکر افتاده بودم که این مصرع رو عوض کنم و بجایِ معاش بذارم معیشت و البـتّه چند واژه یِ دیگه رو هم عوض کنم که روان تر بشه ، امّا بهم گفتن ایرادی نداره و منم دیگه دست بهش نزدم . بازم مرسی !
شعر زيبايي بود رامتين جان .
دوست دارم اشعار ديگرت رو بخونم
سلام آقا رامتین
شعر بسیار با مزه ای بود...
بابا شما هم اینکاره هستیاااا
ولی جا حس می کنم اگه وقت و تمرک بیشتری بذارید می تونید شعر های خوبی بسرایید
ممنون که نمون کارتون رو گذاشتین
شدیدا منتظر خواندن کارای دیگتون هستم
بابا ! اولش کفتم که ماجرا رو خیلی جدّی نگیرین !
کسی که به هیچ چیز شک نمی کنه ، هیچ چیزی نمی دونه !
-
2 کاربر برای این پست از Don_Ramtin تشکر کرده اند:
-
Friday 29 October 2010
#6
کاربر حرفه ای
وضعیت
- افلاین
-
5 کاربر برای این پست از Nassim_Agha تشکر کرده اند:
-
Friday 29 October 2010
#7
0
نسیمِ سحرم ! مرسی از لطفت. حرفت درسته ، امّا کار کاملا بی اندیشه و بی هدف و همینجوری دورِ همی بود ! خیلی جدی نگیرینش . دیدم همه دارن شعر میگن ، حسودی کردم و اینا رو نوشتم !
کسی که به هیچ چیز شک نمی کنه ، هیچ چیزی نمی دونه !
-
6 کاربر برای این پست از Don_Ramtin تشکر کرده اند:
-
Friday 29 October 2010
#8
مسئول بازنشسته
وضعیت
- افلاین
0
رامتین جان چرا دست کم میگیری آخه؟ این همه هنر داری! هیچ چیزه بعیدی نیست که در شعر هم دستی داشته باشی!
تازه این هم خیلی خوب شده! اگه دوره همی اینه... بخوای واقعا شعر بگی چه شود...
بعد میگیم استاد رامتین میگی نگید!!! خوب خودت حق بده!! هستی دیگه! هههههه
You tell me what is certain***But I'll tell you what is true
You tell me that is honesty***When all around is death and cruelly
-
2 کاربر برای این پست از rumour تشکر کرده اند:
-
Friday 29 October 2010
#9
یار همیشگی
وضعیت
- افلاین
-
2 کاربر برای این پست از morteza3164 تشکر کرده اند:
-
Friday 29 October 2010
#10
کاربر نمونه
وضعیت
- افلاین
0
سلام رامتین جان !
آقا دمت گرم ... . معذرت میخوام ، دمت سشوار . شعر با حالی بود ! خنده دارم بود ! ولی یه جاهایش آدم رو به فکر فرو میبرد ... . مثلا :
مردمی سرگرمِ دین و حوری و روزِ جزا
من فغان از مردمانِ اهلِ مذهب می کنم
اوضاع ... .
راستی ! همه نمیتونن شعر بگنا رامتین جان . به خودت نگاه نکن رامتین .. .
کار هر کس نیست خرمن کوفتن ! گاو نر میخواهد و مرد کهن ... .
یه نمونش من !
من فقط خوب بلدم شعر بداهه بخونم ! نیگا :
اتل متل توتوله ، گاو محمود چه جوره ؟ نه قیافه داره نه بااااکی ، محمود تو چقدر بی عااااری ! والخ ... !
انسان قدر سه نعمت را ، وقتی از دست میدهد ، میفهمد :
سلامتی ، امنیت ، پدر و مادر .
حضرت علی ( ع )
-
3 کاربر برای این پست از Sina_Yanni تشکر کرده اند:
-
Friday 29 October 2010
#11
0
بعد میگیم استاد رامتین میگی نگید!!! خوب خودت حق بده!! هستی دیگه! هههههه
بازم میگم که استاد خودتی !
نه عامو ، مو ای شعر رو تو همی تهرون گفتُم . مو که الان آبادان نیستُم ! دِمِت گرم کا !
راستی ! همه نمیتونن شعر بگنا رامتین جان . به خودت نگاه نکن رامتین .. .
کار هر کس نیست خرمن کوفتن ! گاو نر میخواهد و مرد کهن ... .
نه بابا سینا جون ، از این شعرا همه می تونن بگن ، نگران نباش . تازه همین شعرِ بداهه یِ تو (!) هم خوب بود . البتّه ای شعرِ تو در برخی نسخِ خطّی به این شکل هم اومده :
اتل متل توتوله / ایران خانوم چه جوره / هم غم داره ، هم غصّه / نقشش رو خوردن درسّه / گازش رو بردن هندستون / آشغال چینی بستون / اسمشو بذار واردات / گورِ پدرِ صادرات / هاچین و واچین / ایران رو برچین !
کسی که به هیچ چیز شک نمی کنه ، هیچ چیزی نمی دونه !
-
6 کاربر برای این پست از Don_Ramtin تشکر کرده اند:
-
Friday 29 October 2010
#12
کاربر نمونه
وضعیت
- افلاین
-
2 کاربر برای این پست از koronzo_piti تشکر کرده اند:
-
Friday 29 October 2010
#13
کاربر نمونه
وضعیت
- افلاین
انسان قدر سه نعمت را ، وقتی از دست میدهد ، میفهمد :
سلامتی ، امنیت ، پدر و مادر .
حضرت علی ( ع )
-
3 کاربر برای این پست از Sina_Yanni تشکر کرده اند:
-
Friday 29 October 2010
#14
دوست خوب
وضعیت
- افلاین
-
3 کاربر برای این پست از soroosh_269 تشکر کرده اند:
-
Friday 29 October 2010
#15
0
درود
سپهر راست میگه چرا دست کم میگیرید؟من که دوسش داشتم فقط یه کم زود قافیه به تنگ اومد
حس کردم هنوز خیلی حرف نگفته در این باره بوده و گفتید نه دیگه بسه و قافیه تموم شد!!!
آخه مگه اصلا من حرفی زدن بودم ، که هنوز چیزی باقی مونده باشه و حرفِ نگفته ای مونده باشه ؟!
جدی نگیرید بابا ! امّا مرسی از اظهار لطفت و اینکه اینا رو خوندی و نظر دادی .
کسی که به هیچ چیز شک نمی کنه ، هیچ چیزی نمی دونه !
-
3 کاربر برای این پست از Don_Ramtin تشکر کرده اند:
-
Friday 29 October 2010
#16
کاربر فعال انجمن
وضعیت
- افلاین
-
3 کاربر برای این پست از Cellist تشکر کرده اند:
علاقه مندي ها (Bookmarks)