مشاعره

[M_T]

یاس می گوید حسین، احساس می گوید حسین
در کنار علقمه عباس می گوید حسین

[zendegieh_khabha]

ناگهان پرده سر انداخته اي يعني چه
مست از خانه برون تاخته اي يعني چه

[z_m]

ناگهان پرده سر انداخته اي يعني چه
مست از خانه برون تاخته اي يعني چه

دوست عزیزم فکر میکنم پرده برانداخته ای باشه ها...

هر کو نکاشت مهروز خوبی گلی نچید
در رهگذر باد نگهبان لاله بود

[tavalode_1fereshteh]

در ميان شاه و او پيغامها

شاه را پنهان بدو آرامها

آخر الامر از براي آن مراد

تا دهد چون خاک ايشان را به باد

پيش او بنوشت شه کاي مقبلم

وقت آمد زود فارغ کن دلم

گفت اينک اندر آن کارم شها

کافکنم در دين عيسي فتنه‌ها

[M_T]

اینگونه اسارت که بَرَد قافله ها را
ای کاش نبینی اثر سلسله ها را

[tavalode_1fereshteh]

اين حکايت بشنو از صاحب بيان

در طريق و عادت قزوينيان

بر تن و دست و کتفها بي‌گزند

از سر سوزن کبوديها زنند

سوي دلاکي بشد قزوينيي

که کبودم زن بکن شيرينيي

گفت چه صورت زنم اي پهلوان

گفت بر زن صورت شير ژيان

طالعم شيرست نقش شير زن

هد کن رنگ کبودي سير زن...

[M_T]

سلام
ممنون از اشعار خوبتون. یه سوال، این اشعار که می نویسید معمولا از کیست؟ چون برام جالبه.

ناقه ما خسته و محمل گران
تلخ تر باید نوای ساربان

[tavalode_1fereshteh]

درود،ممنون دوست عزیزاین شعر و همچنین قبلی از مولوی کتاب مثنوی معنوی هست.

نقش درويشست او نه اهل نان

نقش سگ را تو مينداز استخوان

فقر لقمه دارد او نه فقر حق

پيش نقش مرده‌اي کم نه طبق

ماهي خاکي بود درويش نان

شکل ماهي ليک از دريا رمان

مرغ خانه‌ست او نه سيمرغ هوا

لوت نوشد او ننوشد از خدا

عاشق حقست او بهر نوال

نيست جانش عاشق حسن و جمال...

[z_m]

لب چو آب حیات تو هست قوت جان
وجود خاکی ما را از دست ذکر رواح

[zendegieh_khabha]

حجاب چهره جان مي شود غبار تنم
خوشا دمي كه از اين چهره پرده بر فكنم

[M_T]

ما که از بـاده ناب عـلــوی خــراب و مستیم
سینه چاک حیدریم و ذوالفقار حیدر هستیم

[ameretat]

من مست و تو ديوانه مارا كه برد خانه
چند بار تو را گويم كم خور دوسه پيمانه

[Piano Lover]

هرگز نميرد آنكه دلش زنده شد به عشق... ثبت است بر جريده عالم دوام ما

[ameretat]

از من رمقي به سعي ساقي ماندست
از صحبت خلق بي وفايي ماندست
از باده دوشين قدحي بيش نماند
از عمر ندانم كه چه باقي ماندست

[zendegieh_khabha]

تا تواني يكدل و يكرنگ باش
قالي از چند رنگ بودن زير پا افتاده است

[z_m]

تا بود نسخه عطری دل سودازده را
از خط غالیه سای تو سودای طلبیم