0
![Not allowed!](images/buttons/down_dis.png)
![Not allowed!](images/buttons/up_dis.png)
|
NoteAhang
The Iranian Virtual Music Society |
Thumbs Up/Down |
Received: 1/0 Given: 0/0 |
سلام بله ببخشید با عجله نوشتم باید میرفتم سرکلاسنوشته اصلی توسط M_T [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
Thumbs Up/Down |
Received: 338/2 Given: 150/0 |
سلامنوشته اصلی توسط delasa [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
خواهش می کنم. ان شا الله در درس هم موفق باشید.
من از فردای خود ترسی ندارم
که بر سینه نشانی از تو دارم
ولیکن گر تو خواهی من بسوزم
میان شعله هم پا می گذارم
Thumbs Up/Down |
Received: 1/0 Given: 0/0 |
بچه بودم خونه پدربزرگم ساز بود و عموهام گاهی ساز میزدن.
ولی من اجازه نداشتم به ساز دست بزنم اخه ممکن بود خرابش کنم.
گاهی دزدکی بهش دست میزدم. تا 1 بار بابام دیدم, ولی خیلی دعوام نکرد, از اون به بعد مجوز داشتم و الان می تونم صدای سازم در بیارم.
بای
Thumbs Up/Down |
Received: 49/2 Given: 0/0 |
من از همان ابتدای کودکی، تاجایی که یادمه به صدای گیتار الکتریک و البته کلاسیک علاقه داشتم. حتی زمانی که نمیدانستم این صداهایی که میشنوم از چه سازی ایجاد میشود. (مثلا سن 6.7 سالگی)
در آن زمان تلویزیون فقط از جنگ و جبهه میگفت و اصوات موسیقیایی خاصی به گوش ما نمیرسید، اما خوب در همان کارتون هایی که پخش میشد از صدای این ساز بیش از سازهای دیگر خوشم می آمد. یا کیبردهایی که چنین صداهایی را شبیه سازی میکردند. در واقع صداهای ارتعاشی.
8.9 سالم بود که با Pink Floyd و Scorpinos آشنا شدم و همانجا بود که فهمیدم این صدا از کجا می آید و عاشق صدا، نوازندگانش و هرچیزی که به آن مربوط میشد گشتم.
از آن روز فکر و ذکر من شده بود گیتار، خانواده من هم با ساز غربی مخالف بودند برای همین کلاس دوم راهنمایی برام سنتور خردیند و فرستاننم پیش استاد براتیان. کار میکردم سنتور و در کنارش کی برد هم تو خونه داشتیم که گاهی میزدم اما باز فکر و ذکرم الکتریک گیتار بود. (البته کلا گیتار)
بلاخره کلاس سوم راهنمایی یک روز مانده به آخرین روز مدرسه ها یکی از دوستانم به نام فرامرز نکوزاد به من گفت بیا گیتار الکتریک بابام رو میدم بهت. من هم بال در آوردم و قبول کردم. گیتار رو آوردم خونه و خانوادم مجبور شدند بپذیرند که این ساز وارد خونه شده، اما گفتند باید پولی بابات این کار بدهی. من هم مبلغی را آماده کردم که بدهم، اما نپذیرفتند.
همان سال وارد آموزشگاه شباهنگ شدم، اما به جای اینکه به ما گیتار الکتریک یاد بدهند به علت نداشتن استاد الکرتیک گیتار سر ما را کلاه گذاشتند و گفتند باید اول کلاسیک گیتار یاد بگیری تا بعد بتوانی الکتریک بنوازی.
از این رو بنده رفتم دنبال گیتار کلاسیک (که بماند با چه زجری تونستم تهیه کنم) و 19 جلسه هم کلاس رتفم که بعد دیدم واقعا داره وقتم تلف میشه. (از روی متدهای تارپین یان می آموختند - با سرعت بسیار پایین و البته کیفت پایین تر)
مدتی تحت تاثیر جو قرار گرفتم و شروع به پاپ نوازی به صورت گوشی کردم اما بعد متوجه شدم که باید به عشق خود بپردازم و از همانجا شروع کردم با کلاسیک گیتار متال نوازی. (لابته به صورت گوشی و کاملا غلط)
تا بالاخره در سال 85 تصمیم گرفتم پولم رو جمع کنم و یک گیتار بخرم. که اون زمان با حدود 400 تومان یک افکت و یک گیتار خریدم که الان هم در خدمتشون هستم (البته تغییراتی درشون دادم)
دیگه از اون به بعد شروع کردم به یادگیری گیتار به صورت جدی تر.
اما خوب همیشه دنبال ریف نوازی بودم و در این زمنیه هم پیشرفت های قابل توجهی کردم، تابدانجا که نشد ریفی بیاد و نتوانم بزنم. (هرچند میدانم که چنین ریف هایی هست و به گوش من نرسیده است و یا هنوز بررسیش نکرده ام) این مسالئ گذشت تا با نت آهنگ آشنا شدم.
از وقتی با نت آهنگ آشنا شدم در همین تاپیک ها توانستم نام تکنیک هایی که خودم یافته بودم را بیابم و از این رو با سرچ در نت شناخت دقیق تری از اجرای آن تکنیک ها به دست آورم. همچنین با تشویق برخی از دوستان مانند دیسیرونا عزیز (ملاقات های حضوری و همنوازی) به سولو زدن علاقمند شدم و از آن روز به صورت کاملا جدی تمرین را آغاز کردم. شاید برخی از مواقع 5 تا 18 ساعت گیتار بزنم.
من کسی بودم که از تمرین فراری بودم و هرچه می آمد میزدم، هرچای آهنگ را که نیتوانستم بزنم جایگزینی پیدا میکردم و کلا آهنگ را میپیچاندم تا منظور برسانم. اما این بار دقیق شدم و در نهایت پیشرفت های قبال توجهی هم در این چند ماه حاصل شد.
(تنها تکنیکی که بنده به آن آشنایی نداشتم و در اینجا با آن آشنا شدم سوئیپ بود، شاید بیشترین وقت خود را در تمرین به این قضیه اختصاص دادم و با ساعت ها سوپیپ نوازی در سه ماه اخیر بالاخره موفق شدم نظر دوست عزیزم ******* را جلب کنم - هرچند میدانم هنوز خیلی کوچکم و در نوازندگی هیچ نیستم اما به آینده امیدوارم - چون بیش از پیش به نوازندگی اهمیت میدهم)
من همیشه در موسیقی غرق بوده ام، اما بیشتر در حواشی.
از آن گذشته بیشتر وقت خود را به آهنگ سازی با نرم افزارها اختصاص دادم (که البته همین امر باعث قوی شدن گوشم و برخی از تجارت شد) اما بعد از آشنایی با نت آهنگ و البته اشخاصی مثل ******* و رضارنجبران امیدوم به نوازندگی چندان برابر شد و این مسئله را در ماههای اخیر به جد دنبال میکنم.
من چون چپ دست بودم و با گیتار دست راست مینواختم همیشه فکر میکردم هیچ گاه نمیتوانم از یک حدی بیشتر پیشرفت کنم، هنوز هم یقنین ندارم بتوانم، اما سعی خود را میکنم.
---
چقدر حرف زدم.
همو که به نبرد با اهریمن برمیخیزد، باید برحذر باشد که در این فرایند خود به اهریمنی مبدل نگردد و آنگاه که تو به مغاک منگری، مغاک نیز به تو مینگرد.
Thumbs Up/Down |
Received: 1,589/59 Given: 1,144/21 |
اولين بار وقتي داشتم يكي از كنسرت هاي ياني رو مي ديم ، با ديدن هنرنمايي پدرو اييوستاچه به خودم گفتم منم مي خوام فلوت ياد بگيرم ؟ چرا كه نه ! همون شد كه رفتم دنبال فلوت و الاآن يه نيمچه فلوتيست شدم و عاشق فلوت هام هستم !!!چون اعتقاد دارم كه سازي كه با درون انسان نواخته مي شه (نه فقط با دست) بهترين توصيف براي رنج و درد يا شادي و شور انسان هاست! پس در جواب شما بايد بگم آشنايي با فلوت رو جداً مديون ياني هستم (من چي رو مديون ياني نيستم ؟!)
![]()
Thumbs Up/Down |
Received: 0/0 Given: 0/0 |
اولین بار تو اولین جلسه ی کلاس موسیقیم سازمم دیدم!!!
Thumbs Up/Down |
Received: 64/6 Given: 95/6 |
من اول باید بگم که همه ی ساز ها رو دیدم. چون توی کلاسمون یه فضای سنتی داره و همه جور سازی برای دکور دارن.
حالا این که چجوری آشنا شدم:
داییم بگی نگی ویولن میزد. ولی پسر عمه ی مامانم استاد ویولن بود. خلاصه من اون موقع به موسقی علاقه مند شدم. بعد ما رفتیم کلاس بلز. بلز رو اصلا علاقه نداشتم و هیچ چیزی از حرف های استادم یام نمیاد. تا این که ول کردیم و کلاس سوم بودم که یه 3تار به انتخاب بابام خریدیم. منم علاقه ی خاصی به 3 تار نداشتم. بعد اومدیم بریم کلاس که استاده دید من شیطونم گفت اول باید بره فلوت یاد بگیره. خلاصه ما ول کردیم تا یک ماه پیش که رفتیم شیراز. اونجا من عاشق صدای ویولن یه گدا شدم. یه هفته بعد دایی اسباب کشی داشت و ما رفتیم کمک که من چشمم به ویولن خورد. خودم به ویولن داییم میگم ویولن افسانه ای. چون به جز دو سه بار اصلا ندیدمش و فقط تا چندین سال پیش صداش رو میشنیدم.
بعدش ما یه غنگه دادیم روی ویولن و داییم هم یه کوچولو زد و من بعد از یک ماه که برگشتیم داراب ،رفتم کلاس و استادم برام ویولن آورد.
از الآن هم دارم میرم کلاس.
راستی نت آهنگ هم به من خیلی کمک کرد.
بعد ما خونواده مادری مون موسیقی میزنن ولی خونواده پدری نه. گاها مخالفت هایی هم کردن. ولی پدرم موافقه. پسر عموی بابام هم سنتور میزنه. همین طور پسر خاله و پسر عموی مامانم نیز به ترتیب سنتور و ویولن میزنند. ما هم که ویولنی شدیم.![]()
Thumbs Up/Down |
Received: 63/5 Given: 272/0 |
بعضی از اشنایی ها چجوری نداره
عقد من و ویلنم رو تو اسمون ها بستن :)
من همين يك نفس از جرعه ي جانم باقي استآخرين جرعه اين جام تهي را تو بنوش
Thumbs Up/Down |
Received: 3/0 Given: 0/0 |
درووووووووووووووود
من اولین بار با سازم تو آهنگ حمیرا آشنا شدمخیـــــــــــــــــــــــ ـــــلی میخواستم یادش بگیرم به نظرم ساز خیلی احساسی اومد عاشق سازم هستم...
![]()
وبلاگ من:
www.homedviolin.blogfa.com
Thumbs Up/Down |
Received: 63/5 Given: 272/0 |
راسش اولش که دیدمش نشناختمش میخواستم بدم سرش رو بزنن اون موهاش رو که کنار زدن دیدم پشت گوشش خال داره خلاصه فهمیدیم که برادر دوقلو ام بوده نمیدونستم
D:
من همين يك نفس از جرعه ي جانم باقي استآخرين جرعه اين جام تهي را تو بنوش
Thumbs Up/Down |
Received: 58/1 Given: 4/0 |
سلام -من زمانی که مهد کودک میرفتم عاشق ویولن شدم . چون یک فرد روشن دلی بود که با مهد کودک ما قرارداد بسته بود و هفته ای یکبار میومد و ویولن میزد. ولی شروع به کارم از دوران راهنمایی بود... باور کنید اون زمونی که دستم به ساز نمیرسید شبها خوابش رو میدیدم و در یک کلمه دیوانه اش بودم...
یا حق...![]()
Thumbs Up/Down |
Received: 2/0 Given: 0/0 |
درود
من هم یه زمانی سه تار می زدم. تقریبا کل ردیف رو زده بودم که یک روز به استاد گفتم من دیگه نمیام. گفت چرا ؟ گفتم با این نوع موسیقی ارتباط برقرار نمی کنم. گفت میخوای چیکار کنی؟ گفتم می خوام برم دنبال موسیقی مقامیه نواحی مختلف کشور. این شد که سه تار را رها و رفتم سراغ دوتار خراسان و تربت جام. با استاد حسین دامن پاک اشنا شدم. از نوازندگان و اساتید درجه یک موسیقی تربت جام. هر پنچ شنبه از صبح تا شب به خانه اش در کرج می رفتم. استاد از خاطراتش می گفت و نوای گرم دوتارش و پنجه های پر مغزش زینت محفل ما بود. همان دوران ها هم هر دو هفته یکبار به سنندج می رفتم برای یاد گیری موسیقی کردی. شاگردی استاد سعدالله نصیری را نمودم که از نوازندگان و خوانندگان و اگاهان موسیقی کردی بود و هست. این هم حکایت من بود به صورت مختصر.
Thumbs Up/Down |
Received: 169/4 Given: 162/6 |
من حدود 9سالم بود یه همسایه داشتیم که البته رفیق فابریکمم بود اسمش علی بود از داییش کنسرت های متالیکا رو میگرفت هروقت میرفتم خونشون بهم نشون میداد کنسرت هارو منم از اونجا به این موسیقی علاقه مند شدم اون موقع نمیدونستم مثلا گیتار بیس با گیتار الکتریک فرق میکنه صدای دیستورشن رو دوست داشتم به جز متالیکا هم بند دیگه ای رو نمیشناختم تا اینکه کم کم با آیرون میدن آشنا شدم من تا چند سال هروقت میخواستم متال گوش کنم فقط همین دوتا بند رو گوش میکردم کلی هم لذت میبردم توی دوران مدرسه هم همه دوستام رپ گوش میدادن منم آنچنان علاقه ای به این نوع موسیقی نداشتم
خلاصه زمان گذشت و من با بند های مختلفی آشنا شدم ولی بخاطر خانوادم که فکر میکردن گیتار الکتریک شیطان پرستیه واسم نمیخریدن بجاش واسم گیتار کلاسیک خریدن منم دوست داشتم ولی خب علاقم به گیتار الکتریک بیشتر بود همین یه سال پیش درسم که تموم شد یک ماه رفتم سرکار و خریدم خانواده هم میگفتن آخرشم کار خودتو کردی؟ الانم همیشه با هدفون تمرین میکنم
خیلی خیلی خلاصش کردم :دی
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندي ها (Bookmarks)