اینها دیگه کین ... ؟ عجب همسایه های عقده ای داری ...!
فکر نکن که احتمالا اگه یه پسر قلچماق بودین بهتون گیر نمی دادن ... بنده همین برنامه رو داشتم ...
همسایه بغلی مون _ که بین ما و اونها یه دیوار 10 متری هست و نه در داره نه پنجره _ تو کوچه یه روز بهم گیر داد که وقتی داری سنتور میزنی بچه های من حواسشون پرت میشه ...
یه نگاه خشمناک بهش کردم و گفتم : من توی خونه خودمون اختیار هر کاری رو دارم به شما هم هیچ ربطی نداره ... اگه یه بار دیگه اومدی نصیحتم کنی کاری میکنم که بچه هات اصلا دیگه درس نخونن ...
بعد دیگه مزاحمم نشد ...
البته به شما اصلا پیشنهاد همچین کاری رو نمی کنم ...
به جاش یه کار دیگه بکن ...
توی اتاقت وسایلی که از جنس پارچه باشن بیشتر بزار ... منظورم وسایلی مثل - مبل - صندلی های روکش دار - پرده های ضخیم - و بالش و غیره هست...
اگه بتونی دیوارهای اتاقت رو هم با کاغذ دیواری گلوله گلوله شده و چروک بپوشونی _ مخصوصا دیوار مشرف به کوچه _ خیلی بهتره ... (مبل و چیزهایی که بالا گفتم خیلی مهمه)
این کار باعث میشه اتاقت یه حالت اکوستیک پیدا کنه (خیلی موثره) و صدا دیگه بیرون نره ...
اگه یه جوری بتونی یه پارچه ضخیم هم روی فلوتت بندازی و همزمان بزنی که دیگه صدای سازت خیلی خفه میشه ... واز بیرون دیگه اصلا شنیده نمیشه ...
البته این اخری فکر خودمه و نمی دونم چقدر قابلیت اجرا داره ... شایدم اصلا نشه ...
خب دیگه زیاد گفتم ... ولی یه چیزیو همیشه به یاد داشته باش :
این دنیا پر از مشکله و ما هم می خواهیم مشکلات رو برطرف کنیم غافل از اینکه بعضی مشکلات حل نمیشن و این یه واقعیت تلخه ... پس باید توانایی زندگی با وجود مشکلات رو در خودمون ایجاد کنیم ...
علاقه مندي ها (Bookmarks)