0
![Not allowed!](images/buttons/down_dis.png)
![Not allowed!](images/buttons/up_dis.png)
|
NoteAhang
The Iranian Virtual Music Society |
Thumbs Up/Down |
Received: 0/0 Given: 0/0 |
"رواق منظر چشم من آشيانه توست
كرم نما و فرود آ كه خانه خانه توست"
كه گفت منظر چشم من آشيانه توست
تو پادشاهي و همه عالم خانه توست
ویرایش توسط kaka : Monday 11 August 2008 در ساعت 08:23 PM
Thumbs Up/Down |
Received: 0/0 Given: 0/0 |
عشق تو را به قيمت دنيا نمي دهم /
دنيا كم است به قيمت عقبي نمي دهم./
دهها هزار يوسفم بخشد ار جهان /
تاري ز موي يوسف زهرا نميدهم
Thumbs Up/Down |
Received: 0/0 Given: 0/0 |
ای رو تو مهر عالم آرای همه... وصل تو شب و روز تمنای همه
گر با دگران به زمنی وای به من... گر با همه کس همچو منی وای همه
مجنون و پریشان توام دستم گیر... چون دانی از آن توام دستم گیر
هر بی سروپایی دستگیری دارد... من بی سرو سامان توام دستم گیر
Thumbs Up/Down |
Received: 0/0 Given: 0/0 |
در غم هجر رخ ماه تو در سوز و گدازیم
تا به کی زین غم جانکاه بسوزیم و بسازیم
شب هجران تو اخر نشود رخ ننمایی
در همه دهر تو در نازی و ما گرد نیازیم
آید آن روز که در بازکنی پرده گشایی
تا به خاک قدمت جان و سر خوش بیازیم
به اشارت اگرم وعده دیدار دهد یار
تا پس از مرگبه وجد آمده در ساز و نواییم
گر به اندیشه بیاید که پناهی سا به کویت
نه سوی بتکده رو کرده ونه راهی حجازیم
ساقی از آن خم پنهان که ز بیگانه نهان است
باده در ساغر ما ریز که ما محرم رازیم
Thumbs Up/Down |
Received: 0/0 Given: 0/0 |
كي شود بينم رخ ماه دل آراي ترا
تا كشم بر ديدگان خاك كف پاي تر
سر به بالين با اميد ديدن رويت نهم
تا مگر در خواب بينم روي زيبا ترا
گاهگاهي گر شوم بيدار اندر نيمه شب
از خدا پيوسته بنمايم تمناي ترا
زخم ها دارم به دل از داغ هجران رخت
كي شود شامل شوم لطف و تسلاي ترا
از خدا خواهم فزون گرداند از لطف و كرم
بر دل مسكين من مهرو و تولاي ترا
با دلي سوزان براهت منتظر بنشسته ام
تا خدا قسمت كند روزي تماشاي ترا
ویرایش توسط kaka : Monday 11 August 2008 در ساعت 08:25 PM
Thumbs Up/Down |
Received: 0/0 Given: 0/0 |
اي سليمان زمان از گل رويت خجلم
تو عطا مي كني و من زخطا منفعلم
با وجودي كه سرافكنده زبار گنهم
با نگاهي زعنايت بنمايي بحلم
لحظه ايي گر زتو برمن به خداوند قسم
نرسد بوي بهشتي جمالت كسلم
آنكه با حب ولاي تو در اين وادي عشق
روز اول بسرشت مهرتو با آب و گلم
از همان روز به جان تو قسم مهدي جان
بگرفتي به خدايي خدا جا بدلم
ترسم اين سرو خرامان بروي از دستم
غم هجران تو مولا بكند منفصلم
هركه پرسد زمن از آن گل رويت گويم
من كه آرام دلم از گل رويش خجلم
Thumbs Up/Down |
Received: 0/0 Given: 0/0 |
خیلی سخت است وقتی همه کنارت باشند و باز احساس تنهایی کنی. وقتی عاشق باشی و هیچ کس از دل عاشقت باخبر نباشد . وقتی لبخند می زنی و توی دل گریانی . وقتی تو خبر داری و هیچ کس نمی داند . وقتی به زبان دیگران حرف می زنی ولی کسی نمی فهمد . وقتی فریاد می زنی و کسی صدایت را نمی شنود . وقتی تمام درها به رویت بسته است... آن گاه دستهایت را به سوی آسمان بلند می کنی و از اعماق قلب تنها و عاشق و گریانت بانگ برمی آوری که: «مهدی جان دوستت دارم! » و حس می کنی که دیگر تنها نخواهی ماند
Thumbs Up/Down |
Received: 0/0 Given: 0/0 |
دل که آشفته روي تو نباشد دل نيست
آنکه ديوانه خال تو نشد عاقل نيست
مستي عاشق دل باخته از باده توست
بجز اين مستقيم از عمر و مگر حاصل نبست
عشق روي تو در اين باديه افکند مرا
چه توان کرد که اين باديه را ساحل نيست
بگذر از خويش اگر عاشق دلباخته ايي
که ميان تو و او جز تو کسي حائل نيست
ویرایش توسط kaka : Monday 11 August 2008 در ساعت 08:26 PM
Thumbs Up/Down |
Received: 0/0 Given: 0/0 |
فريب ما مخور اقا دروغ ميگوييم
به جان حضرت زهرا دروغ ميگوييم
چه ناله اي چه فراقي چه درد هجراني
نيا نيا گل طاها دروغ ميگوييم
تمام چشم براهي و انتظار و فراق
و ندبه هاي فرج را دروغ ميگوييم
دلي كه مامن دنياست جاي مولا نيست
اسير شهوت دنيا دروغ ميگوييم
زبان سخن ز تو گويد ولي براي مقام
به پيش چشم خدا هم دروغ ميگوييم
كدام ناله غربت كدام درد فراق
قسم به ام ابيها دروغ ميگوييم
خلاصه اي گل نرگس كسي به فكر تو نيست
و ما به وسعت دريا دروغ ميگوييم
مرا ببخش عزيزم كه باز ميگويم
نيا نيا گل طاها دروغ ميگوييم
Thumbs Up/Down |
Received: 0/0 Given: 0/0 |
براي آمدنت دست بر دعا دارم
خيال ديدن فرزند مصطفي دارم
بيا که آمدنت دير شد عزيز دلم
بيا که آرزوي حجت خدا دارم
در انتظار ظهورم ولي گنه کارم
خدا گواست که شرم از رخت چه ها دارم
گداي کوي تو ام کاش بشنوم روزي
به افتخار بگويي که من گدا دارم
قسم به روح رسول خدا خدا را شکر
که چون تو پادشهي خوب و با وفا دارم
به سينه آرزوي ديدن مدينه ي غم
زيارت نجف و توس و کربلا دارم
Thumbs Up/Down |
Received: 0/0 Given: 0/0 |
هر شبي گويم که فردا يارم آيد از سفر
چونکه فردا مي شود گويم که فرداي دگر
آنقدر امروز و فردا انتظارش مي کشـم
کاقبــت روز فراق يـــــــار مـن آيـد به سـر
من به اميد وصالش زنده ماندم تاکنون
وه چه خوش آندم که بازآيد نگارم از سفر
گر بيايد بوسه بر خاک کـــــف پايش زنم
تا نمايد لحــــــــــظه اي بر حال زار من نظر
من که مي دانم بيايد آخر آن دلـدار من
ليک مي ترسم نباشد آن زمان از من اثر
گر سر راهش بميرم نيست غم اي دل چرا
زنده مي گردم چــــــــــو او بنمايد از قبرم گذر
گر بيــــــايد روز گار تيـــــره ام روشن شود
شام هجران مي شود از وصف روي او سحر
Thumbs Up/Down |
Received: 0/0 Given: 0/0 |
ما معتقديم عشق سر خواهد زد
بر پشتِ ستم كسي تبر خواهد زد
سوگند به هر چهارده آيه نور
سوگند به زخمهاي سرشارِ غرور
آخر شبِ سرد ما سحر مي گردد
مهدي به ميان شيعه برمي گردد
اي مرد علم به دوش من يا مولا
اي سيد سبز پوش من يا مولا
برگرد، عجيب انتظارت هستند
يك عده عجيب بي قرارت هستند
Thumbs Up/Down |
Received: 0/0 Given: 0/0 |
اي آنـــكه مــرا يار دل آرائي تو
در شام دلم مهر درخشاني تو
بــــازا و عيـان كن رخ پنهانت را
اي آنـكه مرا خسرو خوباني تو
Thumbs Up/Down |
Received: 0/0 Given: 0/0 |
اينم خيلي دوس دارم براي همين براتون مي نويسم
چه روزها که یک به یک غروب شد نیامدی
چه بغض ها که در گلو رسوب شد نیامدی
برای ما که خسته ایم و دلشکسته ایم نه
ولی برای عده ای چه خوب شد نیامدی
خلیل آهنین سخن تبر به دوش بت شکن
خدای ما دوباره سنگ و چوب شد نیامدی
تمام طول هفته را به انتظار جمعه ام
دوباره صبح ظهر نه غروب شد نیامدی
چه روزها که یک به یک غروب شد نیامدی
چه بغض ها که در گلو رسوب شد نیامدی
برای ما که خسته ایم و دلشکسته ایم نه
ولی برای عده ای چه خوب شد نیامدی
Thumbs Up/Down |
Received: 0/0 Given: 0/0 |
اگر خوارم سر راه تو خوارم
به زیر پای تو سر می گذارم
اباصالح زتو شرمنده باشم
توانایی دیدارت ندارم
الا ای روح قران جان یاسین
ببخشایم اگر بی بند و بارم
به هر صبح و مسا با اشک دیده
گناهانم برایت می شمارم
به امید نگاه دلربایت
نظر کردن به هرسو گشته کارم
چه زیبا می شود یک جلوه تو
ببیند این دو چشم اشکبارم
ولی اندردوعالم ای دل آرام
امید دیدن روی تو دارم (سروده حاح احمد آرونی)
Thumbs Up/Down |
Received: 0/0 Given: 0/0 |
ابا صالح دلم سامان ندارد
مگر هجران تو پایان ندارد
اباصالح بیا بنما عنایت
نمایم با دل خسته صدایت
اباصالح بیا دردم دوا کن
زدیدارت مراحاجت روا کن(سروده حاح احمد آرونی)
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندي ها (Bookmarks)