0
![Not allowed!](images/buttons/down_dis.png)
![Not allowed!](images/buttons/up_dis.png)
|
NoteAhang
The Iranian Virtual Music Society |
Thumbs Up/Down |
Received: 2/0 Given: 0/0 |
تو این تاپیک آثار مرحوم فریدون فرخزاد رو قرار میدیم. (آهنگ، شعر و...) پیشاپیش از همکاری دوستان تشکر میکنم.
در ابتدا شعریست بسیار زیبا از ایشون (که شخصا خیلی هم دوستش دارم و یه جورایی دلم میخواد تقدیمش کنم...) :
در نهایـــــــــــــــت جملــــــــــــــــــــــ ه آغاز اســـــــــــت عشــــــــــــــــــــــق
هیچ میدانی ز درد من هنوز
از درون گرم و سرد من هنوز
هیچ میدانی چه تنها مانده ام
چون صدف در عمق دریا مانده ام
هیچ میبینی زوال برگ را
ابتدا و انتهای مرگ را
هیچ می بینی نهاد و ریشه را
یاد داری لذت اندیشه را
هیچ می بینی چه سبز است این درخت
شاخه ای می چینی از اشجار بخت
هیچ باران را تما شا میکنی
چشمه ساران را تماشا میکنی
میزنی دستی به گیتاری هنوز
میدمد از پنجه ات باری هنوز
هیچ سازی در صدایت میخزد
نقش پروازی ز پایت میخزد
هیچ میدانی زبان من چه بود
لحن این و لفظ آن من چه بود
گوئیا بشکسته بالم در سخن
شمع بی رنگ زوالم در بدن
خسته ام از باور و نا باوری
می نخواهم ارتفاع دیگری
عمق تبدار زمینم آرزوست
یا شبی در مسلخ تاریک دوست
سینه ام پر بار و بارم از صداست
نیک اگر بینی همه مقصد تراست
رنگ تدبیر جهان من تویی
برگ سبز استخوان من تویی
خواب میبینم هنوز از شانه ات
خانه میگیرم درون خانه ات
دردم از اندیشه ام بیدار تر
نفس حیوانی به چشمم خوارتر
در سکوت خود اعیان می بینمت
اوج طغیان بیان میبینمت
من جهان را بر دو عالم داده ام
از درون خود جهانی زاده ام
این جهان جای زوال عشق نیست
جای حیوان در روال عشق نیست
جای درد بی زبان درد هاست
جای تکمیل مزامیر صداست
جای تذهیب فلات سینه است
جای ترویج حق آئینه است
گر چه تو با این جهان بیگانه ای
گر چه دور از ذهن سبز خانه ای
لیک من با عشق پایت میدهم
در جهان خویش جایت میدهم
تو دگر چیزی به جز من نیستی
من تو هستم تو به جز من کیستی
آشنایی با همه زیرو بمم
گر چه پنداری که در هستی کمم
آه من را از درون من مگیر
نور را از قطره خون من مگیر
خیمه های عشق را ویران مکن
سینه ام را خالی از ایمان مکن
آفتابیم و به خود تابیده ایم
هر چه عالم بود آنرا دیده ایم
پس جهان را در جهان من بدان
زهد کاذب را ز طرح دل بران
من جهان را در ته شب یافتم
از سیاهی آفتابی یافتم
آفتاب من تویی در عمق شب
بس که تابیدی به من مردم ز تب
از تب مرگ است این گفتارها
ریشه ها و پودها و تارها
ما پر از جوش و خروش مقصدیم
فکر پرواز نود اندر صدیم
از سخن چون عشق میماند ز ما
پس رها کن خویش را در صدا
چون صدا عشق است و پرواز است عشق
در نهایت جمله آغاز است عشق
عشق جان است و جهانی در سخن
وآن جهان آکنده از گفتار من
من همه ذرات نورم در شتاب
خود دلیلم بر وجود آفتاب
لیک در من جز غمی بیدار نیست
این سخن هم انتهای کار نیست
***************************
گه ملحد و گه دهری و کافر باشد... گه دشمن خلق و فتنه پرور باشد
باید بچشد عذاب تنهایی را... مردی که ز عصر خود فراتر باشد
Thumbs Up/Down |
Received: 2/0 Given: 0/0 |
زندگینامه ی مختصر فریدون:
فریدون فرخزاد در پانزدهم مهرماه ۱۳۱۷ در چهارراه گمرک تهران متولد شد . مدتی در دبستان رازی و بعد در دبیرستان دارالفنون درس خواند و سپس به آلمان رفت. در مونیخ ؛ وین و برلین حقوق سیاسی خواند . تز خود را دربارهٔ تأثیر عقاید مارکس بر کلیسا و حکومت آلمان شرقی نوشت و با درجه دکترا از دانشگاه مونیخ فارغ التحصیل شد. (او علاوه بر این دارای مدارک فوق لیسانس تاریخ معاصر سیاسی و تعلیم و تربیت سیاسی نیز بود)
فرخزاد در سال 1962 در مونیخ با آنیا عروسی کرد و در سال 1963 اشعار آلمانی وی از طرف ناشرین بزرگ کتاب آلمان بهعنوان بهترین اشعار سال برندهی جایزه شد؛ و در کتابی که همه ساله منتشر میشود آثار فریدون فرخزاد در ردیف ده شاعر و نویسندهی سال چاپ شد . در سال 1964 اولین دیوان شعر او بنام (زمانی دیگر) به زبان آلمانی انتشار یافت و جایزهی ادبیات را گرفت. سپس در ۱۰ مجموعه شعر چاپ شد که یکی از آنها عنوان بهترین اشعار یک قرن آلمان را بخود اختصاص داد . آن کتاب ، در ردیف آثار گوته و شیللر قرار گرفت. شعری که دربارهی برلین سرود جایزهی ادبیات برلین را گرفت. وی عضو آکادمی ادبیات جوانان مونیخ شد و در سال 1966 به رادیو تلویزیون مونیخ رفت ، و در تلویزیون مونیخ یک سلسله فیلم رنگی تهیه نمود .
در 1967 روی موزیک فولکور ایران ؛ موزیک مدرن ساخت و با این موزیک به فستیوال موزیک اینسبورگ اتریش راه یافت که جایزهی اول را هم دریافت نمود. در همان سال امتحان دانشگاه خود را هم داد و در رشتهی حقوق سیاسی با درجه عالی فارغ التحصیل گردبد . فریدون فرخزاد بجز زبان آلمانی و انگلیسی ، مختصری نیز فرانسه میدانست. »
فریدون فرخزاد ، به جز مدرک علوم سیاسى ، شاعر ، نویسنده ، هنرپیشه ، خواننده ومبتکر چندین برنامه و شو تلویزیونى، از جمله شو موفق میخک نقره اى در ایران بود. او پس از بازگشت به ایران در رژیم گذشته به علت موضوع پایان نامه اش اجازه ی تدریس در دانشگاه را نگرفت و به دفعات زیادی تا پیش از انقلاب به علت اعتراضاتش دستگیر و مورد ضرب و شتم قرار گرفت.
فرزندش رستم ، از آنیتا ، همسر آلمانى (همسر اول) اوست. دومین همسر او ایرانى بود.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران ، مجبور به زندگى و مبارزه مخفى و بالاخره ترک وطن شد . در کشور هاى مختلف همراه با میلیون ها ایرانى دیگر طعم آوارگى را چشید تا نهایتأ در آلمان که قبلأ از آنجا فارغ التحصیل شده بود، نخست درشهر هامبورگ و در آخر در شهر بن ، ساکن شد .
کتاب شعر : در نهایت آغاز جمله است عشق به فارسى ، و کتاب شعر دیگرى به زبان آلمانى از آثار اوست. آخرین کتاب او به نام من از مردن خسته ام در مورد قدرت طلبى عناصر مذهبى بود.
در سال هاى جنگ ایران و عراق ، دو بار به اردوگاه اسراى ایرانى در عراق ، سفر کرد و برخی از نوجوانان اسیر ایرانى را به اروپا انتقال داد، که با خانواده هاى ایرانى و اروپائى به زندگى پرداختند. در فیلموین عشق من در کنار هنرپیشه معروف زن اتریش، نقش یک حزب اللهى را ایفا کرد...
وی سرانجام با 17 یا ۴۰ ضربه متعدد چاقو در منزل خویش در بن به قتل رسید.
پنجشنبه ساعت یازده شب،16 مرداد 1371، در شهر بن آلمان درمحل سکونتش جسداو را یافتند.
روحش شاد...
برگرفته از ویکی و...
گه ملحد و گه دهری و کافر باشد... گه دشمن خلق و فتنه پرور باشد
باید بچشد عذاب تنهایی را... مردی که ز عصر خود فراتر باشد
Thumbs Up/Down |
Received: 2/0 Given: 0/0 |
توی این پست ها آهنگ ها رو گلچین میکنم و برای دانلود میذارم. امیدوارم خوشتون بیاد
آهنگ شب بود بیابان بود...:
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
*آشیانه:[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
بخون بخون بهمراه نوش آفرین:
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
گه ملحد و گه دهری و کافر باشد... گه دشمن خلق و فتنه پرور باشد
باید بچشد عذاب تنهایی را... مردی که ز عصر خود فراتر باشد
Thumbs Up/Down |
Received: 0/0 Given: 0/0 |
یادش گرامی...
![]()
Thumbs Up/Down |
Received: 2/0 Given: 0/0 |
چه جالب .. من اولین باره که دارم اسم این آقای شاعرو میشنوم...
ولی از شعرش که خوشم اومد
دل نهادم ب صبوری که جز این چاره ندانم...
Thumbs Up/Down |
Received: 0/0 Given: 0/0 |
اسم ایشون رو خیلی ها نشنیدن ولی خواهرشون (فروغ فرخزاد) رو تقریبا همه می شناسن.نوشته اصلی توسط mahsa_mv [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
عميق ترين درد زندگي مردن نيست بلکه يخ بستن وجود آدمها و بستن چشمهاست ......عميق ترين درد زندگي مردن نيست بلکه به دست فراموشي سپردن قشنگ ترين احساس زندگي است.
Thumbs Up/Down |
Received: 2/0 Given: 0/0 |
یادم رفته بود اینو بگم!نوشته اصلی توسط Mr_SeveN [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
ضمنا ایشون بیشتر به جهت خوانندگی و شو من بودن معروف بودن.
ویرایش توسط sarsabz : Saturday 16 April 2011 در ساعت 08:24 PM
گه ملحد و گه دهری و کافر باشد... گه دشمن خلق و فتنه پرور باشد
باید بچشد عذاب تنهایی را... مردی که ز عصر خود فراتر باشد
Thumbs Up/Down |
Received: 1/0 Given: 0/0 |
سلام
ظاهرا ایشون روی آهنگ کاتیوشا یه ترانه فارسی خوندن اسمشو میدونید؟کاتیوشا رو برای یاد آوری ضمیمه کردم
.
مرسی
Thumbs Up/Down |
Received: 2/0 Given: 0/0 |
راستش من که نشنیدم...
گه ملحد و گه دهری و کافر باشد... گه دشمن خلق و فتنه پرور باشد
باید بچشد عذاب تنهایی را... مردی که ز عصر خود فراتر باشد
Thumbs Up/Down |
Received: 0/0 Given: 0/0 |
عاشق اين مردم خواهر برادر عالي بودن واقعا روحش شاد خيلي كارا كرد واقعا باسواد دلسوز بود...
Thumbs Up/Down |
Received: 1/0 Given: 1/0 |
درود به استارتر نازنین
مدت هاست این ترانه رو روزی 1 بار با صدای فریدون گوش میکنم و آرامش میگیرم
روحت شاد
جاوید ایران
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندي ها (Bookmarks)