مشاعره با ترانه ها

[Mohammad_ngml]

من میگم حالا بسوزم یا که با غصه بسازم..
تو میگی فرقی نداره من که چیزی نمیبازم..
من میگم اینجا رو باختی عمری که رفته نمیاد..
تو میگی قصه همین بود تو یه برگی توی این باد..

„ز”

[mahour.M]

زکوی بلاکشان آمدم
بگو رفته‌ای کجا ساقی
درمیخانه چرا بسته‌ای
که غم می‌کشد مرا ساقی
برفتم که تا به جانان رسم
رسیدم به جان ز تنهایی
کنون در پناه تو آمدم
کجا رفته‌ای بیا ساقی

[Brilliant]

یه شب مهتاب
ماه میاد تو خواب
منو میبره ااز توی زندون
مث شبپره با خودش بيرون..
ب

[soroosh_269]

با صدای بی صدا
مثه یه کوه بلند
مثه یه خواب کوتاه
یه مرد بود یه مرد
با دستهای فقیر
با چشمهای محروم
با پاهای خسته
یه مرد بود یه مرد

مرسیییییی از بلک کیتی و همچنین هاپو :دی
با ((س))

[Mohammad_ngml]

سکوتم از رضایت نیست دلم اهل شکایت نیست..
هزار شاکی خودش داره.. خودش گیره گرفتاره..
که کار ما گذشته از شکایت هنوزم پایبندیم در رفاقت..
میریزه تو خودش دل غصه هاشو.. آخه هیچکس نمیخواد قصه هاشو..
کسی جرمی نکرده گر به ما این روزها عشقی نمی ورزه..
بهاری داشت این دل پیشتر ها که در این روزها نمی ارزه..

„ر”

[Brilliant]

رفتی و شکستی
منو که عمری عاشق تو بودم
ساده رفتی و شکستی
دلی رو که عمری به پات نشوندم
آره رفتی و شکستی
ساده رفتی و شکستی...
با „ش”

[Mohammad_ngml]

شهر من من به تو می اندیشم.. نه به تنهایی خویش..
از پس شیشه تو را میبینم که گرفتی مرا در بر خویش..
من وضو با نفس خیال تو میگیرم.. و تو را میخوانم..
من به شوق فردا که تو را خواهم دید.. چشم به راه میمانم...

„ی”

[zendegieh_khabha]

يه روزي گله كردم من از عالم مستي
تو هم به دل گرفتي
دل مارو شكستي

با„و”

[Hapo]

واسه روياي من بهترين تعبيري
اگه باهم بوديم واسه هم مي ميريم

Shadmehr Aghili - Khial


با „د”

[Brilliant]

دیگر ای برگشته مژگان
از نگاهم رو مگردان
دین من
دنیای من
از عشق جاویدان تو
رونق گرفته
سوز من سودای من
از نور بی پایان تو

رونق گرفته
این همه نازک خیالی
ای به دوش افکنده گیسو
از تو دارم از تو دارم
این غرور عشق و مستی
خنده بر غوغای هستی
ای سیه چشم

ای سیه مو
از تو دارم از تو دارم
با „س”

[lonly]

با „س”

قضیش چیه؟

سفره های بی ریا روی سبزه زار فرش
بگو ای یار بگو که دلم تنگ شده
رو زمین جا ندارم آسمون سنگ شده


نمیدونم چرا اینکارو کردید . خب منم میگم. با „ا”

[Brilliant]

خودمم نمیدونم..!
تا جایی که من میدونم مشاعره اینجوریه که یه شعریو میگی که با آخرین حرف نفر قبلی شروع بشه..
ولی اینجا که اینطوریه ماهم با جماعت استتار کردیم...

الا ای
آهوی وحشی..
کجایی..
مرا باتوست چندین آشنایی..
دو تنها و دو سرگردان دو بیکس
دد و دامت کمین از پیش و از پس
بیا تا حال یکدیگر بدانیم
مراد هم بجوییم ار توانیم..
با „ی”

[lonly]

یار دبستانیه من
با من و همراه منی
چوب الف بر سرما
بغض من و آه منی
...

با „ت”

[Brilliant]

تو گل زیبای منی
می من مینای منی
بخدا ای ماه درخشان
روشنی شبهای منی
„ع”

[lonly]

عشق صدها چهره دارد, دست تو آیینه دارش
عشق را در چهره آیینه دیدن دوست دارم
در خموشی چشم ما را قصه ها گفتگوهاست
من تو را در جذبه ی محراب دیدن دوست دارم

„د”

[Brilliant]

در شگفتم..
نمی پاشد زهم
دنیا چرا؟
حالا چرا..
تنها چرا..
„ت”