-
Thursday 14 April 2011
#1
کاربر جدید
وضعیت
- افلاین
-
9 کاربر برای این پست از karamghalavand تشکر کرده اند:
-
Thursday 14 April 2011
# ADS
-
Thursday 14 April 2011
#2
کاربر جدید
وضعیت
- افلاین
-
9 کاربر برای این پست از karamghalavand تشکر کرده اند:
-
Thursday 14 April 2011
#3
کاربر جدید
وضعیت
- افلاین
-
کاربران زیر از karamghalavand به خاطر این پست تشکر کرده اند:
-
Saturday 16 April 2011
#4
کاربر جدید
وضعیت
- افلاین
-
کاربران زیر از karamghalavand به خاطر این پست تشکر کرده اند:
-
Saturday 16 April 2011
#5
کاربر نمونه
وضعیت
- افلاین
0
دوست عزیز و ارجمند اکنون که افتخار آشنایی با شما و همچنین محتوای پر ارزش این تاپیک را مشاهده نمودم بسیار خرسند شدم از خدای متعال برای شما ارزوی موفقیت روز افزون را خواستارم . . .
من بسیار عاشق پیگیری اینگونه مسائل هستم و از هم اکنون طرفدار پر و پا قرص این تاپیک . . .
باشد که رفقای خواننده و سازنده نیز از این تاپیک بی نصیب نمانند و کمال استفاده را ببرند .
در ابتدا اشاره کوچکی به وزن های عروضی شعر در اشعار زیبای مولانا داشتید . . .
من پیشنهاد میکنم که برای شروع کمی در مورد وزن های عروضی ، بحر و . . .
توضیحاتی را ارائه دهید و در شعر های مختلف (غیر از مولانا که شعر های آهنگین دارد) مثال هایی زده شود و به مرور و یاری رفقا پیش برویم .
سپاسگذار از مطالب بسیار مفید و سودمندتان .
با مدعی نگویید اسرار عشق و مستی
تا بی خبر بمیرد در درد خود پرستی
دوش آن صنم چه خوش گفت در مجلس مغانم
با کافران چه کارت گر بت نمی پرستی
-
5 کاربر برای این پست از mixer تشکر کرده اند:
-
Saturday 16 April 2011
#6
کاربر جدید
وضعیت
- افلاین
0
نوشته اصلی توسط
mixer
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
دوست عزیز و ارجمند اکنون که افتخار آشنایی با شما و همچنین محتوای پر ارزش این تاپیک را مشاهده نمودم بسیار خرسند شدم از خدای متعال برای شما ارزوی موفقیت روز افزون را خواستارم . . .
من بسیار عاشق پیگیری اینگونه مسائل هستم و از هم اکنون طرفدار پر و پا قرص این تاپیک . . .
باشد که رفقای خواننده و سازنده نیز از این تاپیک بی نصیب نمانند و کمال استفاده را ببرند .
در ابتدا اشاره کوچکی به وزن های عروضی شعر در اشعار زیبای مولانا داشتید . . .
من پیشنهاد میکنم که برای شروع کمی در مورد وزن های عروضی ، بحر و . . .
توضیحاتی را ارائه دهید و در شعر های مختلف (غیر از مولانا که شعر های آهنگین دارد) مثال هایی زده شود و به مرور و یاری رفقا پیش برویم .
سپاسگذار از مطالب بسیار مفید و سودمندتان .
با درود به پیشگاه بیشگاه تان دوست عزیز
نخست اینکه برای من پرسش است که چرا در یک انجمن وطنی که سراسر گفتگو پیرامون هنر و زیبایی و زیباشناسی است که لطیف و حریری ترین صفات خداوند مهربان هستند ، دوستان دلبندم باید از نام زیبای خویش دوری کنند و نام های شگفت انگیز برگزینند ! ؟ ... من حاضر نیستم شما عزیز دلم را «آقا یا خانم میکسر»! صدا کنم و به فرنام دوست بسنده می کنم ...
دوست عزیز خدارا ستایش می کنم که بالاخره پس از گذشت 2 روز به جستار خودتان قدم رنجه فرمودید و براستی که نخستین نفر و این همه انرژی + جای سپاس دارد و رست به سینه روبرویان احترام می کنم .
با نگاه شما هم رای و همراهم و می پذیرم که نخست باید عروض را پاس کنیم و عروض هم علمی است که نمی توان خلاصه ای از آن را جداکرد و آموزش داد چراکه سرفصل ها به گونه ای ضربدری به هم پیوسته اند ... انتظار این است ، شما که آشنایی بیشتری با این انجمن محترم و کاربران دارید اطلاع رسانی فرمایید تا از آرا و نگاه علاقه مندان دیگر نیز بهرمند شویم و با خرد جمعی ، بزرگترین چالش موسیقی ایرانی در حوزه ی آواز ، تصنیف و ترانه را در اندازه ی توان بررسی و پردازش نماییم ... سپاسگزارم
-
2 کاربر برای این پست از karamghalavand تشکر کرده اند:
-
Saturday 16 April 2011
#7
کاربر جدید
وضعیت
- افلاین
-
7 کاربر برای این پست از karamghalavand تشکر کرده اند:
-
Saturday 16 April 2011
#8
کاربر جدید
وضعیت
- افلاین
-
کاربران زیر از karamghalavand به خاطر این پست تشکر کرده اند:
-
کاربر نمونه
وضعیت
- افلاین
-
3 کاربر برای این پست از z_m تشکر کرده اند:
-
Tuesday 19 April 2011
#10
-
کاربران زیر از alireza_jafarian به خاطر این پست تشکر کرده اند:
-
Tuesday 19 April 2011
#11
کاربر جدید
وضعیت
- افلاین
0
نوشته اصلی توسط
z_m
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
درود...
آقا منم هستم ولی متاسفانه هنوز وقت نکردم بخونم...
فقط میشه قبلش یه چیزی بگم...
جناب
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید] میشه فونتتونو عوض کنین والا یه خورده خوندنش سخته
ایشالا سر فرصت بیام بخونم... راستش من همیشه دنبال این موضوع بودم...
سپاسگزار...
زینب...
با درود
سپاسگزارم از مهربانی تان . به روی دیده فونت نوشتار بی هیچ هزینه و سوبسیدی تغییر خواهد کرد ... پاینده باشید
-
کاربران زیر از karamghalavand به خاطر این پست تشکر کرده اند:
-
Tuesday 19 April 2011
#12
کاربر جدید
وضعیت
- افلاین
0
نوشته اصلی توسط
alireza_jafarian
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
با سلام به شما دوست متعهد
هرچند که من به اختیار کامل و آنارشیستی آهنگ ساز معتقدم اما دانستن عروض و پیوند موسیقی با اون رو بر خودم لازم میدونم. تشکر میکنم از شما که پیش قدم بودید در این زمینه. مطالب این تاپیک رو دنبال میکنم و در مورد ارسال نمونه کار ها هم چشم من موافقم/
با درود به جناب جغفریان
در پیوند شعر و موسیقی آهنگساز بیشتر از شاعر دارای اختیار است و پاسخی است به نظر محترم حضرت عالی . اما در این آمیزش باید دید چه اندازه دست و پای موسیقی برای بیان مفهوم شعر بسته می شود و در مقابل چه اندازه به شخصیت واژه آسیب وارد نمی شود ! یک ترازمندی نرم از سوی آهنگساز می تواند به هردو سر رشته احترام کند .
چشم به راه تان هستم
-
کاربران زیر از karamghalavand به خاطر این پست تشکر کرده اند:
-
Wednesday 20 April 2011
#13
کاربر جدید
وضعیت
- افلاین
-
3 کاربر برای این پست از karamghalavand تشکر کرده اند:
-
Thursday 21 April 2011
#14
کاربر نمونه
وضعیت
- افلاین
-
3 کاربر برای این پست از z_m تشکر کرده اند:
-
Thursday 21 April 2011
#15
کاربر جدید
وضعیت
- افلاین
پرای زینب عزیز
0
نوشته اصلی توسط
z_m
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
درود...
بالاخره رسیدم تاپیک رو بخونم... ممنون آقای قلاوند که وقتتونو صرف این تاپیک پربار میکنید...
ممنون که فونتتونو بدون هیچ هزینه و سوبسیدی تعویض کردین...
و بازم ممنون که از اول همه چی رو توضیح میدین ... چون من واقعا صفرم و خیلی خیلی دوست دارم یاد بگیرم...
ببخشید من اون قسمت تن تنن تنننن تن تن ... رو اصلا نفهمیدم میشه واضحتر توضیح بدین...
این هم جوابای من...
پروانه = 3 هجا... هجای کشیده
شب = 1 هجا ... هجای بلند
شعر = 1 هجا ... هجای کشیده
پنجره = 3 هجا ... هجای کشیده
حافظ = 2 هجا ... هجای کشیده
راست = 1 هجا ... هجای کشیده
سایه = 2 هجا ... هجای کشیده
یک = 1 هجا... هجای بلند
ابر = 1 هجا ... هجای کشیده
سپاسگزار...
زینب...
درود بر زینب عزیز ...
این کار شما به من انرژی فراوان می دهد پس سپاسگزارم ...
اما در پاسخ اینکه «تن تن تنن » یعنی چه و چه کاربردی دارد باید بگویم : در عروض به این نشانه ها «تنانین» می گویند که همانند «افاعیل» در عروض عرب و همچنین عروض فارسی ، ریتم و وزن کلام را مشخص می کند . در بخش های واپسین به این موضوع خواهیم رسید و بیشتر توضیح خواهم داد اما برای رها شدن از سرگردانی به این شیوه حل کنید در ذهن تان : ت / تن دو نشانه یا پیمانه و یا اندازه ی معین هستند برای تعیین دیرند و کشش در وزن خوانی . «ت» معادل نیم ضرب یا یک نت چنگ و «تن» برابر است با یک نت سیاه یا یک ضرب . توجه داشته باشید که «ت »هرگز به تنهایی به کار گرفته نمی شود و معمولن به ضرب پس از خود پیوند می خورد و هنگام پیوند شکل نوشتاری ضربی که بدان پیوسته است را تغییر می دهد اینگونه : ت + تن = ت + نن / تنن ... ت + تنن = ت + ننن / تننن ...
پاینده باشید
-
4 کاربر برای این پست از karamghalavand تشکر کرده اند:
-
Saturday 23 April 2011
#16
کاربر نمونه
وضعیت
- افلاین
تنوع
0
احساس می کنم در بین مطالب جناب قلاوند که زحمت می کشند و با صرف وقت ،اشتراک گذاری این مطالب مفید را متحمل میشوند بد نیست برای به روز رسانی تاپیک ، بنده هم مطالبی را هر چند غیرعلمی بلکه بیشتر جنبه ی مطالعاتی برای دوستان گرامی اینجا بنویسم . . .
در کتاب سر گذشت سرود و ترانه سرایی در ایران به کوشش آقای حبیب الله نصیری فر مطالعه کردم که :
شادروان استاد حسینعلی ملاح می نویسد : ((چامه که اعراب آن را غزل یا (قول و غزل) گویند تصنیفی است عاشقانه ، اشعارش بنابر معمول دوازده هجایی بوده و آهنگ آن نیز وزنی نسبتا سبک داشته است.
اگر در اشعار متقدمان که از الفاظ ((قول)) و ((غزل)) و ((چامه)) مدد گرفته اند به تعمق بنگریم ، در این زمینه نیز به وجود انواع مختلف این نوع تصنیف پی خواهیم برد ، یعنی اعتقاد پیدا می کنیم که چامه نیز به انواع زیر تقسیم می شود :
الف : ممکن است عاشقانه یا ناصحانه بوده باشد ؛ در این صورت درست نیست که وزن آن را سبک بدانیم مانند ، برخی از دوبیتی ها .
ب: ممکن است وصفی بوده باشد چنانکه ملک الشعرای بهار می نویسد :
چامه به نظر می رسد که مختص شرح روایات و داستان های کوتاهی از پهلوانی سواران ، یا غرائب کار شهنشهان در جنگ یا شکار یا حالات و حکایت عشق بازی بزرگان با دوشیزگان ، و نقل قول زنان و دختران درباره مردان دلیر و جوانان شجاع بالعکس ان بوده است. . .
در این صورت حالات نغمات و وزن چامه نیز به مقتضای محتوای آن تغییر خواهد کرد .
در مجموعه ی آهنگ های محلی مناطق جنوب ایران (از انتشارات اداره کل هنر های زیبا) ترانه ای هست به نام سوزه جان که در مایه ماهور (Re بزرگ) می باشد و این توضیح را همراه دارد :
"این ترانه در لرستان شنیده شده و مخصوص رقص است و از نظر شباهتی که این ترانه با آهنگ های قشقایی دارد نباید آنرا به اهنگ های ترکی نسبت داد ، بلکه این ترانه که در مایه ماهور ایرانی می باشد آهنگ مخصوصی است به نام فردوسی که اشعار شاهنامه را اغلب با آن می خوانند .
و اما لفظه ترانه در فرهنگ ها به وجوه مختلف معنا شده است : برهان قاطع می نویسد : ترانه به اصطلاح اهل نغمه ، تصنیفی است که سه گوشه داشته باشد . ، هر کدام به طرزی ، یکی : دوبیتی – و دیگر تلاوتلالا ."
. . . ادامه دارد . با سپاس
با مدعی نگویید اسرار عشق و مستی
تا بی خبر بمیرد در درد خود پرستی
دوش آن صنم چه خوش گفت در مجلس مغانم
با کافران چه کارت گر بت نمی پرستی
-
5 کاربر برای این پست از mixer تشکر کرده اند:
علاقه مندي ها (Bookmarks)