0
![Not allowed!](images/buttons/down_dis.png)
![Not allowed!](images/buttons/up_dis.png)
|
NoteAhang
The Iranian Virtual Music Society |
Thumbs Up/Down |
Received: 5/0 Given: 0/0 |
تو دوری از برم دل در برم نیست / هوای دیگری اندر سرم نیست
آن قصر که بر چرخ همی زد پهاو/ بر درگه آن شهان نهادندی رو
دیدیم که بر کنگره اش فاخته ای/بنشسته همی گفت که: "کو,کو,کو,کو؟؟؟؟"
Thumbs Up/Down |
Received: 4/0 Given: 0/0 |
ترسم که اشک در غم ما پرده در شود این راز نهان ما به عالم ثمر شود
گویند سنگ لعل می شود در مقام سنگ ، آری شود ولی به خون جگر شود
با مدعی نگویید اسرار عشق و مستی
تا بی خبر بمیرد در درد خود پرستی
دوش آن صنم چه خوش گفت در مجلس مغانم
با کافران چه کارت گر بت نمی پرستی
Thumbs Up/Down |
Received: 338/2 Given: 150/0 |
دلم از غم نیمه جان است
باران اشکم روان است
من از فردای خود ترسی ندارم
که بر سینه نشانی از تو دارم
ولیکن گر تو خواهی من بسوزم
میان شعله هم پا می گذارم
Thumbs Up/Down |
Received: 63/5 Given: 272/0 |
تا صورت پیوند جهان بود علی بود
تا نقش زمین بود و زمان بود علی بود
من همين يك نفس از جرعه ي جانم باقي استآخرين جرعه اين جام تهي را تو بنوش
Thumbs Up/Down |
Received: 338/2 Given: 150/0 |
در کعبه علی بود و به محراب علی بود
هم کعبه دل بود همی قبله حاجات
من از فردای خود ترسی ندارم
که بر سینه نشانی از تو دارم
ولیکن گر تو خواهی من بسوزم
میان شعله هم پا می گذارم
Thumbs Up/Down |
Received: 5/0 Given: 0/0 |
تو کز محنت دیگران بی غمی / نشاید که نامت نهند آدمی
آن قصر که بر چرخ همی زد پهاو/ بر درگه آن شهان نهادندی رو
دیدیم که بر کنگره اش فاخته ای/بنشسته همی گفت که: "کو,کو,کو,کو؟؟؟؟"
Thumbs Up/Down |
Received: 0/0 Given: 0/0 |
يا که به راه آرم اين صيد دل رميده را / يا به رهت سپارم اين جان به لب رسيده را
يا ز لبت کنم طلب قيمت خون خويشتن / يا به تو واگذارم اين جسم به خون تپيده را
*ملک الشعرای بهار*
Thumbs Up/Down |
Received: 122/2 Given: 4/1 |
آمدی دل را ربودی غمزه ای جرار زدیبا سپاه عاشقان لشکر سوی انکار زدی
شعر رديف و قافيه نميخواهد بوي آغوش تو هر ديوانه اي را شاعر ميكند ....
www.elyasa.blogfa.com سایت اشعار الیاس
Thumbs Up/Down |
Received: 0/0 Given: 0/0 |
يا رب ز کرم دري برويم بگشا / راهي که درو نجات باشد بنما
مستغنيم از هر دو جهان کن به کرم/جز ياد تو هر چه هست بر از دل ما
Thumbs Up/Down |
Received: 4/0 Given: 0/0 |
اسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است / با دوستان مروت با دشمنان مدارا
با مدعی نگویید اسرار عشق و مستی
تا بی خبر بمیرد در درد خود پرستی
دوش آن صنم چه خوش گفت در مجلس مغانم
با کافران چه کارت گر بت نمی پرستی
Thumbs Up/Down |
Received: 7/0 Given: 1/0 |
اول به بانگ نای و نی آرد بدل پیغام وی
___________________________________ وانگه به یک پیمانه با من وفاداری کند
آه که یک دیده بیدار نیست
هیچ کس از درد خبر دار نیست
Thumbs Up/Down |
Received: 122/2 Given: 4/1 |
در دلم بود که بی دوست نباشم هرگز
چه کنم سعی من و دل همگی باطل بود
شعر رديف و قافيه نميخواهد بوي آغوش تو هر ديوانه اي را شاعر ميكند ....
www.elyasa.blogfa.com سایت اشعار الیاس
Thumbs Up/Down |
Received: 0/0 Given: 0/0 |
گلی خشبوی درحمام روزی
رسیدازدست محبوبی به دستم
بدوگفتم که مشکی یا عبیری
که ازبوی دلاویز تومستم
بگفتا من گلی ناچیز بودم
ولیکن مدتی با گل نشستم
کمال هم نشینی درمن اثرکرد
وگر نه من همان خاکم که هستم
Thumbs Up/Down |
Received: 4/0 Given: 0/0 |
ما را نه غم دوزخ و نه حرص بهشت است...
با مدعی نگویید اسرار عشق و مستی
تا بی خبر بمیرد در درد خود پرستی
دوش آن صنم چه خوش گفت در مجلس مغانم
با کافران چه کارت گر بت نمی پرستی
Thumbs Up/Down |
Received: 1/0 Given: 1/0 |
تا می توانی دلی بدست آور
دل شکستن هنر نمی باشد
Thumbs Up/Down |
Received: 4/0 Given: 0/0 |
دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند / وندرآن ظلمت شب آب حیاتم دادند
با مدعی نگویید اسرار عشق و مستی
تا بی خبر بمیرد در درد خود پرستی
دوش آن صنم چه خوش گفت در مجلس مغانم
با کافران چه کارت گر بت نمی پرستی
در حال حاضر 4 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 4 مهمان ها)
علاقه مندي ها (Bookmarks)