-
Tuesday 28 August 2007
#1
یار همیشگی
وضعیت
- افلاین
پرواز با خورشید
0
پرواز با خورشید
بگذار که بر شاخه این صبح دلاویز
بنشینم و از عشق سرودی بسرایم
آنگاه به صد شوق چو مرغان سبکبال
پر گیرم ازین بام و به سوی تو بیایم
خورشید از آن دور از آن قله پر برف
آغوش کند باز همه مهر همه ناز
سیمرغ طلایی پر و بالی است که چون من
از لانه برون آمده دارد سر پرواز
پرواز به آنجا که نشاط است و امیدست
پرواز به آنجا که سرود است و سرور است
آنجا که سراپای تو در روشنی صبح
رویای شرابی است که در جام بلور است
آنجا که سحر گونه گلگون تو در خواب
از بوسه خورشید چون برگ گل ناز است
آنجا که من از روزن هر اختر شبگرد
چشمم به تماشا و تمنای تو باز است
من نیز چو خورشید دلم زنده به عشق است
راه دل خود را نتوانم که نپویم
هر صبح در ایینه جادویی خورشید
چون می نگرم او همه من من همه اویم
او روشنی و گرمی بازار وجود است
درسینه من نیز دلی گرم تر از اوست
او یک سر آسوده به بالین ننهادست
من نیز به سر می دوم اندر طلب دوست
ما هر دو در این صبح طربنک بهاری
از خلوت و خاموشی شب پا به فراریم
ما هر دو در آغوش پر از مهر طبیعت
با دیده جان محو تماشای بهاریم
ما آتش افتاده به نیزار ملالیم
ما عاشق نوریم و سروریم و صفاییم
بگذار که سرمست و غزلخوان من و خورشید
بالی بگشاییم و به سوی تو بیاییم
فریدون مشیری
مرگ من روزی فرا خواهد رسید...
-
3 کاربر برای این پست از sara تشکر کرده اند:
-
Tuesday 28 August 2007
# ADS
-
Wednesday 26 September 2007
#2
پشتیبانی فنی
وضعیت
- افلاین
اشعار فریدون مشیری
0
چون قیصر جان زندگی نامه ی فریدون مشیری را گذاشته بودن بد نیست که بعضی از اشعارشون رو هم بذاریم
برای همین هر کدوم از دوستان که شعری از ایشون دارن لطف کنند و بذارن اینجا:
اشعار ایشون:
پرواز با خورشید
پوزش
خواب بیدار
راز
تاریک
کوچه
چشم من روشن
سرگذشت گل غم
خوشه ی اشک
صدای یک تن در این بیابان
--------------------------------------->صدف
یاد
آسمان کبود
سنگ و آئینه
پرواز
مروارید مهر
سبکباران ساحل ها
گل های پرپر فریاد
خوش به حال غنچه های نیمه باز
--------------------------------->
معراج
بازگشت
شعبده
شب هی شاعر
ای امید نا امیدی های من
غبار آبی
-------------------------------->
شباهنگ
آتش پنهان
دیوانه
چشم من روشن ...!
از کوه با کوه
آفریتش
من دچارخفقانم خفقان
یک لحظه آرامش
رنج
ویرایش توسط hichnafar : Saturday 29 March 2008 در ساعت 12:12 PM
دلیل: اضافه کردن شعربه لیست
Show me the way
Take me to love
Things only heard now I want to feel
My soul caressed by silken breeze
Whisper secrets to listening trees
Show me that world
Take me to love
Show me the way
-
3 کاربر برای این پست از MonaLisa تشکر کرده اند:
-
Wednesday 26 September 2007
#3
پشتیبانی فنی
وضعیت
- افلاین
ویرایش توسط MonaLisa : Wednesday 26 September 2007 در ساعت 09:47 PM
Show me the way
Take me to love
Things only heard now I want to feel
My soul caressed by silken breeze
Whisper secrets to listening trees
Show me that world
Take me to love
Show me the way
-
کاربران زیر از MonaLisa به خاطر این پست تشکر کرده اند:
-
Wednesday 26 September 2007
#4
پشتیبانی فنی
وضعیت
- افلاین
Show me the way
Take me to love
Things only heard now I want to feel
My soul caressed by silken breeze
Whisper secrets to listening trees
Show me that world
Take me to love
Show me the way
-
کاربران زیر از MonaLisa به خاطر این پست تشکر کرده اند:
-
Wednesday 26 September 2007
#5
پشتیبانی فنی
وضعیت
- افلاین
Show me the way
Take me to love
Things only heard now I want to feel
My soul caressed by silken breeze
Whisper secrets to listening trees
Show me that world
Take me to love
Show me the way
-
کاربران زیر از MonaLisa به خاطر این پست تشکر کرده اند:
-
Wednesday 26 September 2007
#6
پشتیبانی فنی
وضعیت
- افلاین
Show me the way
Take me to love
Things only heard now I want to feel
My soul caressed by silken breeze
Whisper secrets to listening trees
Show me that world
Take me to love
Show me the way
-
3 کاربر برای این پست از MonaLisa تشکر کرده اند:
-
Wednesday 26 September 2007
#7
پشتیبانی فنی
وضعیت
- افلاین
Show me the way
Take me to love
Things only heard now I want to feel
My soul caressed by silken breeze
Whisper secrets to listening trees
Show me that world
Take me to love
Show me the way
-
3 کاربر برای این پست از MonaLisa تشکر کرده اند:
-
Thursday 27 September 2007
#8
یار همیشگی
وضعیت
- افلاین
0
با اجازه ی گارفیلد جون
چشم من روشن
آخر ای دوست نخواهی پرسید
که دل از دوری رویت چه کشید
سوخت در آتش و خکستر شد
وعده های تو به دادش نرسید
داغ ماتم شد و بر سینه نشست
اشک حسرت شد و بر خک چکید
آن همه عهد فراموشت شد
چشم من روشن روی تو سپید
جان به لب آمده در ظلمت غم
کی به دادم رسی ای صبح امید
آخر این عشق مرا خواهد کشت
عاقبت داغ مرا خواهی دید
دل پر درد فریدون مشکن
که خدا بر تو نخواهد بخشید
از کتاب گناه دریا
مرگ من روزی فرا خواهد رسید...
-
2 کاربر برای این پست از sara تشکر کرده اند:
-
Thursday 27 September 2007
#9
یار همیشگی
وضعیت
- افلاین
0
سرگذشت گل غم
تا در این دهر دیده کردم باز
گل غم در دلم شکفت به ناز
بر لبم تا که خنده پیدا شد
گل او هم به خنده ای وا شد
هر چه بر من زمانه می ازود
گل غم را از آن نصیبی بود
همچو جان در میان سینه نشست
رشته عمر ما به هم پیوست
چون بهار جوانیم پژمرد
گفتم این گل ز غصه خواهد مرد
یا دلم را چو روزگار شکستی هست
می کنم چون درون سینه نگاه
آه از این بخت بد چه بینم آه
گل غم مست جلوه خویش است
هر نفس تازه روتر از پیش است
زندگی تنگنای ماتم بود
گل گلزار او همین غم بود
او گلی را به سینه من کاشت
که بهارش خزان نخواهد داشت
از کتاب گناه دریا
مرگ من روزی فرا خواهد رسید...
-
2 کاربر برای این پست از sara تشکر کرده اند:
-
Thursday 27 September 2007
#10
یار همیشگی
وضعیت
- افلاین
0
خوشه اشک
قفسی باید ساخت
هرچه در دنیا گنجشک و قناری هست
با پرستوها
و کبوترها
همه را باید یکجا به قفس انداخت
روزگاری است که پرواز کبوترها
در فضا ممنوع است
که چرا
به حریم جت ها خصمانه تجاوز شده است
روزگاری است که خوبی خفته است
و بدی بیدار است
و هیاهوی قناری ها
خواب جت ها را آشفته است
غزل حافظ را می خواندم
مزرع سبز فلک دیدم و داس مه نو
تا به آنجا که وصیت می کرد
گر روی پک و مجرد چو مسیحا به فلک
از فروغ تو به خورشید رسد صد پرتو
دلم از نام مسیحا لرزید
از پس پرده اشک
من مسیحا را بالای صلیبش دیدم
با سرخم شده بر سینه که باز
به نکو کاری پکی خوبی
عشق می ورزید
و پسر هایش را
که چه سان پک و مجرد به فلک تاخته اند
و چه آتش ها هر گوشه به پا ساخته اند
و برادرها را خانه برانداخته اند
دود در مزرعه سبز فلک جاری است
تیغه نقره داس مه نو زنگاری است
و آنچه هنگام درو حاصل ماست
لعنت و نفرت و بیزاری است
روزگاری است که خوبی خفته است
و بدی بیدار است
و غزل های قناری ها
خواب جت ها را آشفته است
غزل حافظ را می بندم
از پس پرده اشک
خیره در مزرعه خشک فلک می نگرم
می بینم
در دل شعله و دود
می شود خوشه پروین خاموش
پیش خود می گویم
عهد خودرایی و خود کامی است
عصر خون آشامی است
که درخشنده تر از خوشه پروین سپهر
خوشه اشک یتیمان ویتنامی است
از کتاب بهار را باور کن
مرگ من روزی فرا خواهد رسید...
-
2 کاربر برای این پست از sara تشکر کرده اند:
-
Thursday 27 September 2007
#11
پشتیبانی فنی
وضعیت
- افلاین
Show me the way
Take me to love
Things only heard now I want to feel
My soul caressed by silken breeze
Whisper secrets to listening trees
Show me that world
Take me to love
Show me the way
-
کاربران زیر از MonaLisa به خاطر این پست تشکر کرده اند:
-
Thursday 27 September 2007
#12
پشتیبانی فنی
وضعیت
- افلاین
Show me the way
Take me to love
Things only heard now I want to feel
My soul caressed by silken breeze
Whisper secrets to listening trees
Show me that world
Take me to love
Show me the way
-
2 کاربر برای این پست از MonaLisa تشکر کرده اند:
-
Thursday 27 September 2007
#13
پشتیبانی فنی
وضعیت
- افلاین
Show me the way
Take me to love
Things only heard now I want to feel
My soul caressed by silken breeze
Whisper secrets to listening trees
Show me that world
Take me to love
Show me the way
-
2 کاربر برای این پست از MonaLisa تشکر کرده اند:
-
Thursday 27 September 2007
#14
مسئول بازنشسته
وضعیت
- افلاین
0
آسمان كبود
بهارم دخترم از خواب برخيز
شكر خندي بزن و شوري برانگيز
گل اقبال من اي غنچه ي ناز
بهار آمد تو هم با او بياميز
بهارم دخترم آغوش واكن
كه از هر گوشه، گل آغوش وا كرد
زمستان ملال انگيز بگذشت
بهاران خنده بر لب آشنا كرد
بهارم، دخترم، صحرا هياهوست
چمن زير پر و بال پرستوست
كبد آسمان همرنگ درياست
كبود چشم تو زيبا تر از اوست
بهارم، دخترم، نوروز آمد
تبسم بر رخ مردم كند گل
تماشا كن تبسم هاي او را
تبسم كن كه خود را گم كند گل
بهارم، دخترم، دست طبيعت
اگر از ابرها گوهر ببارد
و گر از هر گلش جوشد بهاري
بهاري از تو زيبا تر نيارد
بهارم، دخترم، چون خنده ي صبح
اميدي مي دمد در خنده تو
به چشم خويشتن مي بينم از دور
بهار دلكش آينده ي تو !
سینه از آتش دل در غم جانانه بسوخت
آتشی بود در این خانه که کاشانه بسوخت
-
2 کاربر برای این پست از akanani تشکر کرده اند:
-
Thursday 27 September 2007
#15
پشتیبانی فنی
وضعیت
- افلاین
Show me the way
Take me to love
Things only heard now I want to feel
My soul caressed by silken breeze
Whisper secrets to listening trees
Show me that world
Take me to love
Show me the way
-
کاربران زیر از MonaLisa به خاطر این پست تشکر کرده اند:
-
Thursday 27 September 2007
#16
مسئول بازنشسته
وضعیت
- افلاین
سینه از آتش دل در غم جانانه بسوخت
آتشی بود در این خانه که کاشانه بسوخت
-
3 کاربر برای این پست از akanani تشکر کرده اند:
علاقه مندي ها (Bookmarks)