0
![Not allowed!](images/buttons/down_dis.png)
![Not allowed!](images/buttons/up_dis.png)
|
NoteAhang
The Iranian Virtual Music Society |
Thumbs Up/Down |
Received: 2/1 Given: 0/0 |
من خوش خیال ساده
حالا با پای پیاده
دنبالت دارم می گردم
همسفر با شب و جاده
پرم از حسرت و خواهش
واسه یک لحظه نوازش
کوله بار غم رو دوشم
رهسپار شهر سازش
تو قامت سیاه شب
وقتی ستاره می میره
انگار می خواد بهم بگه
واسه رسیدن به تو دیره
Thumbs Up/Down |
Received: 2/1 Given: 0/0 |
ساده می گویم عزیزم دل بریدن ساده نیست
چشمهای مهربانت را ندیدن ساده نیست
از زمان رفتنت خورشید را گم کرده ام
ناله های ابر را هر شب شنیدن ساده نیست
قلب تو پر بود از ماه و هزاران پنجره
ماه را از پشت یک دیوار دیدن ساده نیست
بوسه هایت دلنشین و خنده هایت دلفریب
طعم تلخ این جدایی را چشیدن ساده نیست
باز هم آمد بهار اما هوا افسرده است
آه از دست زمستان هم رهیدن ساده نیست
قلب من آتش گرفت از دوریت باران من
از دل این آتش سوزان پریدن ساده نیست
پادشاه قصر قلبم حکمران با شکوه
ساده دل دادم ولی این دل بریدن ساده نیست
Thumbs Up/Down |
Received: 2/1 Given: 0/0 |
خیلی وقته دیگه بارون نزده
رنگ عشق به این خیابون نزده
خیلی وقته ابری پرپر نشده
دل آسمون سبک تر نشده
مه سرده رو تن پنجره ها
مثل بغض توی سینه ی منه
ابر چشمام پره اشکه ای خدا
وقتشه دوباره بارون بزنه
خیلی وقته که دلم برای تو تنگ شده
قلبم از دوری تو بدجوری دلتنگ شده
بعد تو هیچ چیزی دوست داشتنی نیست
روح غصه از دلم رفتنی نیست
حرف عشق تو رو ، من با کی بگم
همه حرفا که آخه گفتنی نیست
خیلی وقته که دلم برای تو تنگ شده
قلبم از دوری تو بدجوری دلتنگ شده
Thumbs Up/Down |
Received: 7/3 Given: 0/0 |
یک نفر هست که از پنجرهها
نرم و آهسته مرا میخواند
گرمی لهجه بارانی او
تا ابد توی دلم میماندیک نفر هست که در پرده شب
طرح لبخند سپیدش پیداست
مثل لحظات خوش کودکیام
پر ز عطر نفس شببوهاست
یک نفر هست که چون چلچلهها
روز و شب شیفته پرواز است
توی چشمش چمنی از احساس
توی دستش سبد آواز است
یک نفر هست که یادش هر روز
چون گلی توی دلم میروید
آسمان، باد، کبوتر، باران
قصهاش را به زمین میگویدیک نفر هست که از راه درازباز پیوسته مرا میخواند
Thumbs Up/Down |
Received: 7/3 Given: 0/0 |
من مانده ام و یک برگه سفید!!!
یک دنیا حرف نا گفتنی!!!
و یک بغل تنهایی و دلتنگی...
درد دل من در این کاغذ کوچک جا نمی شود!!!
در این سکوت بغض آلود
قطره کوچکی هوس سرسره بازی می کند!
و برگ سفیدم
عاشقانه قطره را به آغوش می کشد!
عشق تو نوشتنی نیست...
در برگه ام , کنار آن قطره
یک قلب کوچک می کشم !
و , وقت تمام است!!!
برگه ها بالا...
Thumbs Up/Down |
Received: 7/3 Given: 0/0 |
قسمت اين بود که من با تو معاصر باشم
تا در اين قصه ی پر حادثه حاضر باشم
حکم پيشانی ام اين بود که تو گم شوی و
من به دنبال تو يک عمر مسافر باشم
تو پری باشی و تا آنسوی دريا بروی
من به سودای تو يک مرغ مهاجر باشم
قسمت اين بود ، چرا از تو شکايت بکنم ؟!
يا در اين قصه به دنبال مقصر باشم ؟
شايد اينگونه خدا خواست مرا زجر دهد
تا برازنده ی اسم خوش شاعر باشم
شايد ابليس تو را شيطنت آموخت که من
در پس پرده ی ايمان به تو کافر باشم
دردم اين است که بايد پس از اين قسمتها
سالها منتظر قسمت آخر باشم !!
Thumbs Up/Down |
Received: 122/2 Given: 4/1 |
نگاهت مهربونه نازنینم / ابروهات کمونه نازنینمبکش بالا که بردی آبرومو / دماغت آویزونه نازنینم !
شعر رديف و قافيه نميخواهد بوي آغوش تو هر ديوانه اي را شاعر ميكند ....
www.elyasa.blogfa.com سایت اشعار الیاس
Thumbs Up/Down |
Received: 122/2 Given: 4/1 |
گویند که دوزخی بود عاشق و مست
قولیست خلاف دل در آن نتوان بست
گر عاشق و مست دوزخی خواهد بود
فردا باشد بهشت همچون کف دست
شعر رديف و قافيه نميخواهد بوي آغوش تو هر ديوانه اي را شاعر ميكند ....
www.elyasa.blogfa.com سایت اشعار الیاس
Thumbs Up/Down |
Received: 122/2 Given: 4/1 |
لحظه ی دیدارت عاشقی معنا شد
طپش قلبم گفت خودشه پیدا شد
خونه ی تنهاییم پر شد از خوشبختی
با تو امروز من عاشق فردا شد
عطر دوست داشتن رو از نگاهت چیدم
طعم من شیرین شد رنگ من زیبا شد
تو شروع شادی و لحظه پایان غمی
نیمه ی گم شده ی من نه زیادی نه کمی
تو نگاهت به تموم ارزو هام میرسم
یه فرشته از بهشتی که تو سرنوشتمی
یه فرشته از بهشتی که تو سرنوشتمی
تو فقط لیلی باش دل مجنون با من
گذر از این هفت خان سخت و اسون با من
لحظه های شادی همشون مال تو
غم اگه پیدا شد تو نترس اون با من
دست تقدیرت رو بده به دست من
رد بشیم از دنیا برسیم هر جا شد
پاکی این عشق و اسمون تضمین کرد
دست گرم خورشید سایه بون ما شد
تو شروع شادی و لحظه پایان غمی
نیمه ی گم شده ی من نه زیادی نه کمی
تو نگاهت به تموم ارزو هام میرسم
یه فرشته از بهشتی که تو سرنوشتمی
شعر رديف و قافيه نميخواهد بوي آغوش تو هر ديوانه اي را شاعر ميكند ....
www.elyasa.blogfa.com سایت اشعار الیاس
Thumbs Up/Down |
Received: 4/0 Given: 0/0 |
تمامی دینم به دنیای فانی
شراره عشقی که شد زندگانی
به یاد یاری خوشا قطره اشکی
به سوز عشقی خوشا زندگانی
در اجاقی طمع شعله نمیبندم ....خردک شرری هست هنوز
Thumbs Up/Down |
Received: 4/0 Given: 0/0 |
آتشی زد شب هجرم به دل و جان که مپرس آنچنان سوختم از آتش هجران که مپرس
گله ای کردم و از یک گله بیگانه شدی آشنایا گله دارم ز تو چندان که مپرس
در اجاقی طمع شعله نمیبندم ....خردک شرری هست هنوز
Thumbs Up/Down |
Received: 122/2 Given: 4/1 |
خوشا به حال اون که تو محلش
هوای عاشقی زده به کلش
کسی که قلبش اتصالی داره
می دونه عاشقی چه حالی داره
با اینکه سخته باز دلنشینه
طپش طپش وای از طپش همینه
عاشق شدن شیدایی داره والا
خاطر خواهی رسوایی داره والا
وقتی طرف تو کوچه پیدا می شد
توی دلت یه باره غوغا می شه
صدای قلبت اونقدر بلنده
که دلبرت می شنوه و می خنده
دین و مرام و اعتقادت می ره
اونی که می خواسته بگی یادت می ره
می خوای بگی فدات بشم الهی
می گی که خیلی مونده تا سه راهی
میخوای بگی عاشقتم عزیزم
می گی که من عاعا،عاعا چی چی زم
می خوای بگی بیام به خواستگاریت
می گی هوای خوبی داره ساری
کوزه ی ضربه دیده بی ترک نیست
حال طرف هم از تو بهترک نیست
می خواد بگه برات می میرم اصغر
می گه تمنا می کنم برادر
می خواد بگه بیا به خواستگاریم
میگه که ما پلا ک شصت و چهاریم
اول عشق و [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید] نگاهه
نگاه مثل آب زیر کاهه
بین شماها [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید] و میشه فهمید
از توی نگاها عشقو می شه فهمید
عشق اخوی آتیش زیر دیگه
نگاه آدم که دروغ نمی گه
نگاه می گه عاشقتم به مولا
به قلب من خوش امدی بفرما
شعر رديف و قافيه نميخواهد بوي آغوش تو هر ديوانه اي را شاعر ميكند ....
www.elyasa.blogfa.com سایت اشعار الیاس
Thumbs Up/Down |
Received: 122/2 Given: 4/1 |
بگذار سر به سینه ی من تا که بشنوی آهنگ اشتیاق دلی درد مند را
شاید که بیش از این نپسندی به کار عشق
آزار این رمیده ی سر در کمند را
بگذار سر به سینه ی من تا بگویمت
اندوه چیست، عشق کدامست، غم کجاست
بگذار تا بگویمت این مرغ خسته جان
عمریست در هوای تو از آشیان جداست
دلتنگم، آنچنان که اگر بینمت به کام
خواهم که جاودانه بنالم به دامنت
شاید که جاودانه بمانی کنار من
ای نازنین که هیچ وفا نیست با منت
تو آسمان آبی آرامو روشنی
من چون کبوتری که پرم در هوای تو
یک شب ستاره های تو را دانه چین کنم
با اشک شرم خویش بریزم به پای تو
بگذار تا ببوسمت ای نوشخند صبح
بگذار تا بنوشمت ای چشمه ی شراب
بیمار خنده های توام ، بیشتر بخند
خورشید آرزوی منی ، گرم تر بتاب
شعر رديف و قافيه نميخواهد بوي آغوش تو هر ديوانه اي را شاعر ميكند ....
www.elyasa.blogfa.com سایت اشعار الیاس
Thumbs Up/Down |
Received: 122/2 Given: 4/1 |
شب عاشقان بیدل چه شبی دراز باشد
تو بیا کز اول شب در صبح باز باشد
عجبست اگر توانم که سفر کنم ز دستت
به کجا رود کبوتر که اسیر باز باشد؟
ز محبتت نخواهم که نظر کنم به رویت
که محب صادق آنست که پاکباز باشد
به کرشمهی عنایت نگهی به سوی ما کن
که دعای دردمندان ز سر نیاز باشد
سخنی که نیست طاقت که ز خویشتن بپوشم
به کدام دوست گویم که محل راز باشد؟
چه نماز باشد آن را که تو در خیال باشی؟
تو صنم نمیگذاری که مرا نماز باشد!
نه چنین حساب کردم چو تو دوست میگرفتم
که ثنا و حمد گوییم و جفا و ناز باشد
دگرش چو باز بینی غم دل مگوی «سعدی»
که شب وصال کوتاه و سخن دراز باشد
قدمی که برگرفتی به وفا و عهد یاران
اگر از بلا بترسی قدم مجاز باشد
شعر رديف و قافيه نميخواهد بوي آغوش تو هر ديوانه اي را شاعر ميكند ....
www.elyasa.blogfa.com سایت اشعار الیاس
Thumbs Up/Down |
Received: 122/2 Given: 4/1 |
اولین کسی که عاشقش میشی دلتو میشکنه... دومین کسی رو که
میای دوست داشته باشی و از تجربه قبلی استفاده کنی بدتر دلتو
میشکنه و میزاره ومیره. بعدش دیگه هیچ چیز واست مهم نیست
و از این به بعد میشی اون آدمی که هیج وقت نبودی. دیگه دوستت دارم
واست رنگی نداره... و اگه یه آدم خوب باهات دوست بشه تو دلشو
میشکونی که انتقام خودتو ازش بگیری و اون میره با یکی دیگه
این جوریه که دل همه ی آدما میشکنه!!!
![]()
شعر رديف و قافيه نميخواهد بوي آغوش تو هر ديوانه اي را شاعر ميكند ....
www.elyasa.blogfa.com سایت اشعار الیاس
Thumbs Up/Down |
Received: 122/2 Given: 4/1 |
نشنیده ام بگیر...
* * * * *
دلگیرم آنچنانکه درونم جهان گم است
پشت هوای ابری من آسمان گم است
می ایستم مقابل خود ، دلشکسته ام
در روبروی چهره ی بی تاب و خسته ام
تصویر مرد در هم و بر هم در آینه
هم در خودم شکسته ام و هم در آینه
من دارم از فرشته ی خود حرف می زنم
از شعر نا نوشته ی خود حرف می زنم
از یک نگاه خیره و حسی نداشته
از عابری که روی دلم پا گذاشته
یادش بخیر لحظه ی از عشق دم زدن
تا صبح بی قرار دوتایی قدم زدن
...
قدری نگاه کرد، سرش را تکاند و رفت
آمد مرا به حال خودم وا رهاند و رفت
شمعی شدم که اشک بریزم به پای او
جمعی شدند سنگ صبورم به جای او
شمعی که اشک ریخت، وفادار جمع شد
جمعی که اشک ریخت، عزادار شمع شد
یادش بخیر رفتن بی سر صدایمان
از دست هم جدا شدن دست هایمان...
ای اسم تو کشیده تر از مد آه من
ای عشق، عاقلانه ترین اشتباه من
من از جدایی تو شکایت نمی کنم
نی نیستم، و هیچ حکایت نمی کنم
من یک نگاه کورم و... نا دیده ام بگیر
من یک صدای لالم و... نشنیده ام بگیر
اصلاْ بیا و خون مرا در پیاله کن
این شعر را بگیر و بخوان و مچاله کن
بعد از تو هیچ کس به من خسته رو نکرد
حتی کسی نشان مرا جستجو نکرد
بعد از تو در تنم تب طوفان بلند بود
آن قاصدک شدم که به یک فوت بند بود
بعد از تو پیر تر شدم و در به در شدم
آتش گرفتم از تو و ققنوس تر شدم
پرواز کردنت به دلم آتشی نهاد
خاکستری شدم بپرم در مسیر باد.
ای کاش در سکوت خودم چال می شدم
از عشق دم نمی زدم و لال می شدم
یک عمرخیره ماندم و چشمت مرا ندید
ای کاش از حواس من این عشق می پرید
عمرم! اگر چه ناز نگاهت کشیدنی ست
این شعر نا تمام بماند شنیدنی ست...
شعر رديف و قافيه نميخواهد بوي آغوش تو هر ديوانه اي را شاعر ميكند ....
www.elyasa.blogfa.com سایت اشعار الیاس
در حال حاضر 4 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 4 مهمان ها)
علاقه مندي ها (Bookmarks)