0
![Not allowed!](images/buttons/down_dis.png)
![Not allowed!](images/buttons/up_dis.png)
|
NoteAhang
The Iranian Virtual Music Society |
Thumbs Up/Down |
Received: 4/0 Given: 2/0 |
سلام ميشه منظورت رو از دوبل نت و پلي ريتم بگي چون من تا حالا نشنيده بودم ترو خدا بگو دارم از فضولي ميميرمنوشته اصلی توسط Alireza00 [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
![]()
Thumbs Up/Down |
Received: 1/0 Given: 0/0 |
با سلام خدمت دوستان
من چند ماهی هست در این سایت عضو هستم ولی تا امروز زیاد بازدید نکرده بودم. داستان دوستان رو خوندم و لذت بردم. خیلی خوشحالم که در محضر اساتیدی چون شما هستم.
من اسمم آرش و الان 15 سالم هست. داستان نوازندگی من از اونجایی شروع میشه که تقریبا 3.4سالم بود و اون زمان برادر بزرگترم تازه میرفت کلاس تمبک. من از بچگی زیاد حرف نمیزدم و کلا بچه آرومی هستم! اون موقع هر زمانی که برادرم سازی رو که از عموی بزرگمون خریده بود و با اون تمبک میزد رو میگرفت دستش و شروع میکرد به تمبک زدن من با توجه به اینکه ازش حساب میبردم و یکمی هم از برادرم خجالت میکشیدم دور از اون یه گوشه ای از اتاقش بیصدا مینشستم و فقط به دستاش نگاه میکردم اون دوران زیاد طول نکشید تا اینکه روزی رسید که برادرم رفته بود دانشگاه و تمبکش گوشه ی اتاقش به من چشمک میزد! سریع رفتم طرف تمبک سعی کردم هر چی بلدم پیش خودم رو کنم اول چهارزانو نشستم بعد کمرم رو صاف صاف کردم و وقتی اومدم ساز رو بگیرم تو بغلم جا خوردم! برای منی که 3.4 سالم بیشتر نبود یک تمبک با چوب گردو خیلی سنگین بود!! بالاخره به هر زحمتی که بود سازو گرفتم دستم پاهام داشت از درد میترکید ولی دوست داشتم ببینیم چجوری میزنم. لبه ساز درست چسبیده بود به زیر چونه ام! خلاصه دستای کوچیکم رو گذاشتم رو سازو شروع کردم. در اصل صدای گوش خراشی بیش نبود ولی خودم خیلی لذت میبردم! هر چند دقیقه یکبار خسته میشدم میذاشتم کنار ودوباره سنگینی ساز رو حس میکردم. خلاصه اون روز کلی لذت بردم و پیش خودم میگفتم به به چه کار بزرگی میکنم و... ولی اصلا حواسم به برادرم که دم در اتاق وایساده بود نبود. برادرم توی چهارچوب در وایساده بود و یک لبخندی هم روی لبش بود! اولش فکرکردم داره مسخرم میکنه ولی اومد و کلی نازم کرد و تشویقم کرد وهمین برای من کلی ارزش داشت! از اون روز به بعد با توجه به خجالتی بودنم به همون گوش دادن به ساز برادرم بسنده میکردم ولی هر روزی که میگذشت شور وشوق من بیشتر میشد. کم کم داشتم میرفتم توی 5 سال که برادرم برام یک دایره خرید و من با اون کلی حال میکردم ولی یه جای کار میلنگید . دایره رو دوست نداشتم! از طرفی هم تمبک پاهام رو داغون میکرد. بعد از مدتی برادرم یکدونه تمپوی فلزی برای خودش خرید و اون تمپو شد واسطه ای برای اینکه من نشون بدم خیلی چیزا بلدم! چون سبک بود و من هم گوشم به ریتم ها عادت کرده بود و دستام هم به خاطر کارکردن با دایره کمی از اون حالت بچه گونه دراومده بود خیلی راحت با همین حرکات به اصطلاح هفت و هشت و تن(تم) ریتم های 6/8و2/4و... در حد یک بچه 5ساله میزدم. البته در این مدت برادرم مشوق اصلیم بود. تولد 6 سالگیم بود که برادرم برای من یک تمبک کوچولو که هنوز هم دارمش سفارش داده بود و اونو بهم کادو داد. تقریبا یک هفته دستم نمیگرفتمش فقط میزاشتم جلوم نگاهش میکردم! بعد از مدتی برادرم منو برد پیش استاد خودش که اسمش الان یادم نیست ولی هم کتاب استاد حسین تهرانی رو تدریس میکرد و هم کتاب استاد رجبی رو /استادش از من خیلی خوشش اومده بود! اولاش خیلی سعی کرد که پلنگ رو بهم یاد بده ولی من نتونستم و یکروز گفت بی استعدادی! با این حرفش من رو که کل وجودم عشق به ساز بود رو نابود کرد. قهر کردم سازو گذاشتم کنار نگاهش نمیکردم ولی ته دلم دوستش داشتمو باهاش حرف میزدم. برادرم هم دیگه پیش اون استادش نرفت و یک مدتی رفت پیش استاد رجبی و کلاساش رو گذروند. من هم توی این مدت کلا از موسیقی زده شده بودم و از خود بی استعدادم بدم میومد! تا اینکه سنم رسید به 13 سالگی و تصمیم گرفتم ثابت کنم که استعدادشو دارم! با برادرم صحبت کردم اون هم از خدا خواسته به پدرم گفت و برای جایزه قبولی درسم یک تمبک حلمی برام خریدن. از همون روز اول زیر نظر دادشم شروع به یادگیری کردم کتاب حسین تهرانی رو تقریبا توی یک تابستون تموم کردم و رفتم سراغ کتابای استاد رجبی ولی اصلا از حامل یک خط خوشم نیومد به خاطر همین کتاب اولیش رو تا دوره متوسطه بیشتر کار نکردم. سرتون رو درد آوردم خلاصه تا الان که زیر نظر برادرم بودم ولی برادرم به خاطر مشکلات کاریش رفت به یک شهر دیگه و من موندم و یک تمبک!
Thumbs Up/Down |
Received: 72/9 Given: 3/3 |
درود ... آفرین چقدر خوب... سعی کن به کسی وابسته نباشی دوست عزیز و به تنهایی ادامه بده... و این دفعه با حرف و ایراد هیچکس سازتو ول نکننوشته اصلی توسط arash35 [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
دو چيز انتها ندارد....يكي پهناي كهكشانها...دومي حماقت انسانها...البته در مورد اولي چندان مطمئن نيستم ( آلبرت انيشتن )
Thumbs Up/Down |
Received: 0/0 Given: 0/0 |
من مدت 4ساله که تنبک میزنم و سبک اقای رجبی را کار کردم
Thumbs Up/Down |
Received: 49/2 Given: 1/0 |
با درود فراوان بر نوازندگان تنبک
علی هستم و دو هفته ای هست تنبک رو شروع کردم . البته همزمان با تنبک دارم فلوت ریکوردر رو حرفه ای دنبال میکنم . داستانهایی رو دوستان ارسال کردند رو خوندم . بسیار لذت بردم .
ساز تخصصی بنده پیانو هست. امیدوارم با تلاش زیاد در این ساز هم موفقیت هایی کسب کنم .
[SIGPIC][/SIGPIC]
Thumbs Up/Down |
Received: 0/0 Given: 0/0 |
سلام سینا هستم
11 سالمه و 8ماه تنبک میزنم و بهش خیلی علاقه مندم
ایشالا تا 8 ماه دیگه اولین کنسرتمو در ساری میذارم دعا کنید تا موفق شم![]()
Thumbs Up/Down |
Received: 1/0 Given: 0/0 |
سلام به همه دوستان
من سوده هستم حدود 3 ماه که تنبک رو شروع کردم البته سه تار هم کار می کنم ولی یه علاقه بسیار زیادی به تنبک دارم. فعلا اواخر کتاب مجید حسابی هستم. استادم هم ازم راضیه!خلاصه اگه واسه تازه کارا هم جا هست ما هستیممممممممم
Thumbs Up/Down |
Received: 3/0 Given: 0/0 |
من چندماهی تنبک کار کردم ولی رها کردم و علت اصلیش هم این بود که برای تنبک نوازی باید ناخن های هردو دست کاملا کوتاه باشه. این قضیه خیلی منو اذیت میکرد. یه ذره بلند بشه نمیشه ساززد!!!
دوستان بین افرادی که چندساله تنبک کار کردند اگر کسی پایه کارگروهی هست یه ندابده. من 4ساله تار میزنم. اگر اوکی شد یک نفر هم برای آواز پیداکنیم و سه تائی شروع کنیم.
موفق باشید
این مطرب از کجاست که بر گفت نام دوست
تا جان و جامه بذل کنم بر پیام دوست
Thumbs Up/Down |
Received: 12/0 Given: 1/0 |
سلامنوشته اصلی توسط dangsho [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
من یه ساله دنبال یه تمبک نواز برای همنوازی با نی خودم میگیردم
پیدا نشد
زیاد امیدوار نباشید...
هیچ اگر سایه پذیرد
ما همان سایه هیچیم....
Thumbs Up/Down |
Received: 3/0 Given: 0/0 |
خوب من خودم یه نفرو میشناسم چندساله تنبک میزنه با هم چندماهی هم گروهی کار کردیم ولی میخوام یه نفر دیگه بیاد کار کنیم.
این مطرب از کجاست که بر گفت نام دوست
تا جان و جامه بذل کنم بر پیام دوست
Thumbs Up/Down |
Received: 12/0 Given: 1/0 |
میشه اون نفر رو بمن معرفی کنید؟نوشته اصلی توسط dangsho [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
هیچ اگر سایه پذیرد
ما همان سایه هیچیم....
Thumbs Up/Down |
Received: 3/0 Given: 0/0 |
bale mitunam
albate sareshun yekam sholughe shayad akhare hafteha time khali dashte bashe
vali shoma shoma id ya shomaratun ro befarmaid man be ishun midam agar khastand bahatun tamas migirand
baraye che goruhi mikhaid?
این مطرب از کجاست که بر گفت نام دوست
تا جان و جامه بذل کنم بر پیام دوست
Thumbs Up/Down |
Received: 12/0 Given: 1/0 |
merc
groh ke nist hanoz
hamnavazi had aksar 3 nfare baraye shyad ejraye ensan dostane to salmandan o...
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
merc
هیچ اگر سایه پذیرد
ما همان سایه هیچیم....
Thumbs Up/Down |
Received: 3/0 Given: 0/0 |
من آیدیتون رو به ایشون اس ام اس کردم
موفق باشید
این مطرب از کجاست که بر گفت نام دوست
تا جان و جامه بذل کنم بر پیام دوست
Thumbs Up/Down |
Received: 12/0 Given: 1/0 |
merc doste aziz
هیچ اگر سایه پذیرد
ما همان سایه هیچیم....
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندي ها (Bookmarks)